به گزارش پول نیوز؛ اقتصاد ایران از جمله اقتصادهایی است که در طبقهبندی ها در میان تکمحصول ها قرار میگیرد؛ بهطوریکه کشور وابسته به درآمد حاصل از صادرات نفت خام و سایر فراورده های نفتی است و بر این اساس، ایران وابسته به یک منبع طبیعی تجدیدناپذیری مانند نفت بوده و با توجه به پیامدهای آن، باید راهکارهایی برای کاهش این وابستگی یافت.
حال با افزایش دایره تحریمها برای ایران از سوی غرب و محدود کردن فروش نفت و در نهایت کاهش درآمدهای نفتی، دولت را بر آن داشته تا برای بودجه ریزی و اعتبارسنجی، استراتژی و تفکر قبل که همانا کاهش وابستگی بودجه سنواتی به منابع حاصل از صادرات نفت بوده را دوباره جزو مولفههای برنامه بودجه خود قرار دهد.
از سویی برای عملیاتی کردن این برنامه، دولت مجبور است تا از کانالهای مالی دیگری همچون افزایش پایههای مالیاتی، گران کردن قیمتحاملهای انرژی و حذف یارانه افراد پردرآمدها، خلاء درآمدهای نفتی خود را جبران کند.
تغییر ساختار وابستگی اقتصاد به نفت سال هاست که مورد توجه دولتمردان، کارشناسان و اقتصاددانان کشور قرار گرفته اما؛ متاسفانه اهمال کاریها برای اجرایی شدن این امر از سوی قوه مجریه از دیرباز مشهود بوده است بطوری که غرب نفت را ابزاری مهم برای تهدید و تضعیف اقتصاد ایران تلقی میکند.
از سوی دیگر مقام معظم رهبری در توصیه خود به قوای سه گانه، مسئولین و آحاد مردم، اقتصاد مقاومتی را یکی از اصول خودکفایی و تقویت اقتصاد کشور و در نهایت تغییر ساختار اقتصادی از هرگونه وابستگی به نفت برشمردند و اظهار داشتند که چرا قدرت جمهوری اسلامی ایران در استفاده از نفت به عنوان ابزاری برای مواجهه با تهدیدهای دشمن پایین است؟ چرا نمیتوانیم در برابر تهدیدها و زورگوییهای دشمن از نفت به عنوان ابزاری برای تهدید خود ایشان استفاده کنیم؟ پاسخ روشن است: «بودجه کشور ما متأسفانه سال هاست وابسته به نفت است. این روش را همه اقتصاددانهاى دلسوز رد میکنند اما؛ کسور ما به این مدل اقتصاد و بودجه نویسی عادت کرده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن، کشور را اداره کنند».
حال با توجه به تمامی موارد دولت در نظر دارد تا بودجه سال آینده خود را بر اساس مولفههای دیگری که در ابتدای این گزارش آمده است طراحی کرده و درصد کمتری از بودجه را از درآمدهای نفتی اتخاذ کند اما؛ سوال اینجاست که آیا دولت تدبیرو امید نمی توانست از ابتدا برنامهای در این خصوص طراحی و کارشناسی و سپس به عنوان پایلوت به اجرا درآورد؟
ضمن آنکه دولت بر اساس داراییهای پنهان خود میتوانست از سالها قبل نسبت به کاهش وابستگی خود به نفت و فروش اموال مازاد خود که حدود ۱۰ برابر حجم نقدینگی کشور است از تهدیدهای غرب برای تضعیف اقتصاد، کشور را مصون کند.
تغییر منابع بودجه از نفت به مالیات و سایر درآمدهای غیرنفتی، در حالی از سوی متفکران دولتی گرفته شده که هیچ برنامه ریزی در این خصوص اعلام و یا زیر ساختهای آن پایش و بررسی نشده است. چرا که دولت از تنها کانالی که میخواهد بدون هیچ ریسکی هزینههای خود را اخذ کند تنها جیب مردم است و شعار رفع فقری که اعلام کرده، تنها می تواند برای دولت تجلی یابد و فقر دولت مرتفع شود نه فقری که مردم جامعه با آن دست و پنجه نرم می کنند.
این تفکر به نحوی از سوی دولت اعلام شده که بهروز نعمتی عضو هیات رییسه مجلس شورای اسلامی در توصیه به دولت به خبرنگار پارلمانی پول نیوز گفت: ما نمیتوانیم مملکتی که سالها اصلیترین درآمدش از فروش نفت بوده است را طی یکسال قطع کنیم ضمن آنکه این اتفاق باید به مرور کاهش یابد و این کاری نیست که یک شبه انجام شود.
وی اظهار کرد: آن چیزی که ما میخواهیم و دنبال می کنیم، کاهش درآمد از راه نفت است اما؛ نه دولت و نه مجلس فعلا نمیتواند این کار را انجام دهد و باید به مرور و در بازه زمانی اتفاق بیافتد.
امروزه بسیاری از کشورهای دنیا برای پویایی اقتصاد خود صنعتی مانند گردشگری را در اولویت ارزآوری برای خود قرار می دهند که به گفته کارشناسان و اقتصاددانان دومین صنعت پولساز جهان به شمار م آید. ضمن آنکه کشوری مانند ایران با تمدنی غنی پتانسیل بسیار بالایی برای جذب سرمایه از این صنعت دارد « اما؛ متاسفانه این مولفه در بسیاری از دولتها مغفول مانده و از ابتدا سازمان گردشگری که چندی است به عنوان وزارتخانه میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی به فعالیت خود ادامه می دهد، تنها نقش ویترین جذاب دولت را ایفا می کند.»
در پایان باید عنوان کرد که مسئله اخذ مالیات امری مهم و حیاتی برای همه کشورهاست و برخی کشورها مالیات را برای افزایش رفاه و ارائه خدمات به مردم همان کشور اخذ میکنند اما؛ دولت ایران سعی دارد تا با افزایش پایههای مالیاتی، گران کردن قیمتحاملهای انرژی و حذف یارانه افراد پردرآمد، تنها بقای خود را ببیند.