آ
-
آربیتراژ کننده
تعریف آربیتراژ کننده(Arbitrageur)چیست؟
آربیتراژ کننده ها گروهی از سرمایه گذاران به حساب میآیند که از عدم کارایی در بازار استفاده میکنند و با انجام معاملات همزمانی که به نوعی یکدیگر را خنثی میکنند، بازده بدون ریسک کسب میکنند. یک آربیتراژ کننـده به طور مثال به دنبال اختلاف قیمت بین سهام شرکت هایی است که در بیش از یک بازار سهام خرید و فروش میشوند. آنها با خرید سهام شرکتی که در یکی از بازارها مثلاً بورس توکیو کمتر از ارزش واقعی قیمت گذاری شده و فروش استقراضی سهام همان شرکت در بازاری دیگر نظیر بورس لندن به قیمت بالاتر، با قبول کمترین میزان ریسک (حتی بدون هیچ ریسکی) سودهای زیادی به دست میآورند.
توضیحاتی در مورد آربیتراژ کننده
آربیتراژ کننده ها معمولاً سرمایه گذاران بسیار با تجربهای هستند، چراکه فرصتهای آربیتراژ به سختی یافت میشوند و نیازمند سرعت عمل بسیار در انجام معاملات هستند. آربیتراژ کنندهها همچنین نقش مهمی در عملیات بازار سرمایه برای بهبود کارایی اطلاعاتی بازار ایفا میکنند. به عبارتی همچنان که تلاش آنها در استفاده از عدم کارایی بازار در قیمت گذاری سهام است، با فعالیتهای خود کمک میکنند تا قیمت واقعی سهام شناسایی و اختلاف قیمت در بازارهای مختلف از بین برود. در بورس اوراق بهادار تهران سازوکار و ابزار لازم برای آربیتراژ کننده ها وجود ندارد.
-
آلفا
تعریف آلفا(Alpha) چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند.
ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
-
آلفای جنسن
تعریف آلفا چیست؟
آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر میگیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر میگیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق میگویند.
آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار میگیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده میشود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه میکند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
آلفا اغلب با بتا استفاده میشود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازهگیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته میشود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست میآید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد آلفا
اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارتاند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. اینها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار میگیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
در استفاده از آلفا برای اندازهگیری عملکرد، فرض میشود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان میدهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم میکند، نمایش دهد. بهبیاندیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگتر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان میدهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال میکند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است. مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی میکرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار میشد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن میداد شبیهسازی کند. ولی در اغلب موارد شاخص ها میتوانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربهفردی در شاخص سرمایه گذاری مینمایند، گرایش پیدا میکنند، با این امید که اگر آنها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد. بهعلاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت میکنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر میرسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت میکند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق میشود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالیکه مشاور مالی بهطورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت میکند به عنوان اضافهی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
شواهد جهانی نشان میدهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفویها به طور قابلتوجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالیکه این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر میگیرند، نظیر:
رشد مهارت مشاوران مالی
پیشرفتهای تکنولوژیک مالی و نرمافزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک میکنند
رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است اینگونه پیشبینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست میآورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیشبینی شده بود.
این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار میگیرد که نشان دادن آنها بهوسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
محدودیتهای آلفا
درحالیکه آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری میخوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آنها را در نظر بگیرد.
یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفویها مورداستفاده قرار میگیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعتهای مختلف قابلاعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفویها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگیهای صندوق ها و پرتفویهای بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
بهعلاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب میآید، در هنگام اندازهگیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفویهای گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدلها برای شبیهسازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
ب
-
بازده سود سهام نقدی
تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت مینماید. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
سود سهام پرداختی هر سهم تقسیم بر قیمت هر سهم = بازده سود سهام نقدی
توضیحاتی در مورد بازده سود سهام نقدی
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری مینماید.
برای توضیح بهتر مطلب، به مثالی در ادامه میآید توجه بفرمایید. فرض کنید سهام شرکت فرضی شناسا با قیمت ۲۰۰ تومان معامله میشود و سود نقدی سالانه ۱۰ تومانی به ازای هر سهم به سهامدارانش پرداخت میکند. همچنین در نظر بگیرید که سهام شرکت فرضی دیگری به نام سامانه با قیمت ۴۰۰ تومان معامله شده و آن هم سود سهام نقدی ۱۰ تومانی دارد. این بدین معنی است که بازده سود سهام شرکت شناسا ۵% است (۰٫۰۵=۲۰۰/۱۰)، درحالیکه بازده سود سهام سامانه فقط ۲٫۵% است (۰٫۰۲۵=۴۰۰/۱۰). با یکسان در نظر گرفتن سایر عوامل، سرمایه گذاری که به دنبال استفاده از پرتفوی خود برای تأمین درآمد است احتمالاً سهام شناسا را نسبت به سامانه ترجیح خواهد داد، چون بازده سود سهام نقدی دو برابری دارد.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی نسبتاً بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست آورند. ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود. درحالیکه گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت نمایند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
حالا به مثال دیگری توجه کنید. فرض کنید دو شرکت فرضی شناسا و سامانه هر دو ارزش ۱ میلیارد تومانی دارند. نیمی از این ارزش به صورت ۵ میلیون سهم ۱۰۰ تومانی نگه داری میشود. همچنین فرض کنید که در پایان سال اول این دو شرکت ۱۰% از ارزششان، یا ۱۰۰ میلیون تومان درآمد کسب میکنند. شرکت شناسا تصمیم میگیرد تا نیمی از این درآمد را (۵۰ میلیون تومان) به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت کند که یعنی با نرخ ۱۰%، به ازای هر سهم ۱۰ تومان بپردازد. شناسا همچنین تصمیم میگیرد تا نیم دیگر آن را دوباره سرمایه گذاری کرده و مقداری سود سرمایه ای تولید کند، ارزش شرکت را به ۱٫۰۵ میلیارد تومان و سرمایه گذاران درآمدی را نیز راضی نگه دارد.
در عوض شرکت سامانه، تصمیم میگیرد تا سود سهامی توزیع نکند و همه درآمدهایش را مجدداً سرمایه گذاری کند. به همین دلیل ارزش سامانه را به ۱٫۱ میلیارد تومان افزایش میدهد و احتمالاً سرمایه گذاران رشدی را راضی خواهد کرد.
اگر این شرکتها به استفاده از این سیاست با نرخ یکسانی ادامه دهند و در پایان سال دوم رفتار سال قبل را تکرار کنند، سرمایه گذارانی که سهام شناسا را در اختیار دارند شاهد پرداختهای سود سهام بیشتری خواهند بود و میتوانند ۱۰٫۵۰ تومان به ازای هر سهم (۱۰٫۵۰=۵/۵۲٫۵، ۵۲٫۵=۲/۱۰۵، ۱۰۵= ۱۰% * ۱٫۰۵) با یک بازده سود سهام ۱۰٫۵ درصدی داشته باشند. در پایان سال دوم، شرکت شناسا ۱٫۱۵۵ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت و سرمایه گذاران درآمدی اش خوشحال خواهند بود، ولی درست در همان زمان، شرکت سامانه ۱٫۲۱ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت. اگر این سیاستها ادامهدار باشند، در پایان سال سوم، شرکت شناسا ۱٫۲۱۳ میلیارد تومان و شرکت سامانه ۱٫۳۳۱ میلیارد تومان ارزش خواهند داشت.
هر دوی این شرکتها ازنظر ارزش به شکل نمایی در حال رشد هستند، ولی سامانه با دو برابر سرعت شناسا در حال رشد بوده و در پایان سال هشتم به دو برابر ارزش واقعی خود خواهد رسید، درحالیکه شرکت شناسا برای رسیدن به دو برابر ارزش خود به ۱۴ سال نیاز دارد. با پایان سال دهم، سامانه ارزش ۱٫۷۰۶ میلیارد تومانی خواهد داشت و ارزش سامانه ۲٫۵۹۴ میلیارد تومان خواهد بود، ۵۲% بیشتر از شناسا. گرچه این مثال بسیار ساده شده است و بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد، ولی معایب شرکتی را که سود سهام نقدی بالا پرداخت میکند به خوبی نشان میدهد.
پرداخت سود سهام نقدی بالا به سهامداران میتواند نشانه حوادث گوناگونی در شرکت باشد، مثلاً اینکه آن شرکت ممکن است در حال حاضر کمتر از حد ارزش گذاری شده باشد یا اینکه در حال اقدام برای جذب سرمایه گذاران است. در سویی دیگر، اگر شرکت سود سهام نقدی کمی پرداخت میکند یا اصلاً پرداخت سود ندارد، ممکن است نشاندهنده آن باشد که شرکت بیشازحد ارزش گذاری شده و یا اینکه در حال تلاش برای رشد سرمایه خود است.
گاهی ممکن است شرکتها فقط برای مدتزمان کوتاهی سود سهام بالا به سهامداران خود پرداخت نماید، نه مدتزمان طولانی. شرکتها اغلب در طول شرایط سخت اقتصادی یا وقتیکه شرکت در حال تجربه دوران سختی است، پرداخت های نقدی سود سهام خود را کاهش داده یا قطع میکنند، پس نمیتوان انتظار پرداخت سود نقدی سهام ثابت و به صورت دائم داشت.
افراد میتوانند با استفاده از اطلاعات مربوط به پرداخت سود سهام یک شرکت، یا با استفاده از پرداخت سود سهام اخیر یا استفاده از پرداخت فصلی اخیر و ضرب آن در عدد ۴، سودهای آتی شرکت را حدس بزند. به این کار اغلب «بازده سود سهام نقدی روبهجلو» میگویند، گرچه فرد باید از آن با احتیاط استفاده نماید چون تخمینهای مربوط به پرداخت های نقدی سود سهام ذاتاً نامطمئن است. همچنین ممکن است پرداخت های نقدی سود سهام را با قیمت سهام در طول ۱۲ ماه گذشته مقایسه نماید تا به درک بهتری از تاریخچه عملکرد برسد، عملی که به آن «بازده سود سهام نقدی رو به عقب» میگویند.
در ایران شرکتها مجاز نیستند همه سود سالیانه خود را نگهدارند. بلکه باید حداقل ۱۰ درصد سود خود را به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم کنند. -
بازده مورد انتظار
تعریف بازده مورد انتظار چیست؟
مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته میشود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.
توضیحاتی در مورد بازده مـورد انتظار
در اکثر بخشها، بازده مورد انتظار ابزاری است برای تعیین اینکه آیا یک سرمایه گذاری دارای میانگین درآمد خالص منفی است یا مثبت . در کنار بازده مـورد انتظار سرمایه گذاران باهوش باید احتمال تحقق بازده را برای محاسبه درست ریسک در نظر بگیرند. نمونههای فراوانی وجود دارد که در مسابقات بختآزمایی بازده مـورد انتظار مثبت، اما در مقابل احتمال تحقق بازده پیشبینیشده، بسیار پایین است. -
بازده واقعی
تعریف بازده واقعی چیست؟
سود یا زیان واقعی یک سرمایه گذار بازده واقعی گفته میشود. این بازده میتواند به شکل زیر بیان شود:
بازده مورد انتظار بهعلاوه تأثیر عوامل خاص مربوط به شرکت و اخبار مربوط به اقتصاد، بـازده واقعی را ایجاد میکند.
توضیحاتی در مورد بـازده واقعی
بـازده واقعی که در برابر بازده مورد انتظار قرار دارد، چیزی است که سرمایه گذاران در واقعیت از سرمایه گذاری های خود دریافت میکنند. اختلاف بین بـازده واقعی و بازده مورد انتظار به دو عامل ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بستگی دارد. -
بانک جهانی
تعریف بانک جهانی چیست؟
بانک جهانی یک سازمان بینالمللی است که به تهیه منابع مالی، مشاوره و پژوهش برای کشورهای درحالتوسعه اختصاص یافته شده تا به پیشرفت اقتصادی آنها کمک کند.
توضیحاتی در مورد بانـک جهانی
بانک جهانی در پایان جنگ جهانی دوم و درنتیجه نیاز بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی به تأمین مالی برای بازسازی کشورهایشان ایجاد شد. این بانک از دل توافق برتون وودز در سال ۱۹۴۴ سر برآورد و در تهیه منابع مالی برای کشورهای تخریب شده در جنگ موفق عمل نمود. امروز، بانـک جهانی به عنوان یک سازمان بینالمللی عمل میکند که با کمک به کشورهای با درآمد متوسط و ضعیف، سعی در مبارزه با فقر دارد. با پرداخت وام و ارائه مشاوره و آموزش در هر دو بخش خصوصی و عمومی، بانـک جهانی قصد دارد تا با کمک به مردم جهت کمک به خودشان، فقر را ریشهکن نماید. -
بتا
تعریف بتا چیست؟
بتا معیاری از بیثباتی، یا ریسک سیستماتیک اوراق بهادار یا سبد سهام در مقایسه با کل بازار است. بتـا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده میشود، مدلی که بازده پیشبینیشده یک دارایی را بر اساس بتای آن و بازده پیشبینیشده بازار محاسبه میکند.
بتـا همچنین با عنوان «ضریب بتا» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد بتا
بتـا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه میشود و شما میتوانید به بتـا به شکل گرایش بازده اوراق بهادار برای پاسخ به نوسانات بازار نگاه کنید. بتای ۱ نشان میدهد که قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار حرکت خواهد کرد و کموزیاد خواهد شد. بتای کمتر از ۱ یعنی قیمت اوراق بهادار نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد. بتای بزرگتر از ۱ به معنی این است که قیمت اوراق بهادار بیثباتتر از بازار خواهد بود و بیشتر دچار نوسان میشود. بهطور مثال، اگر بتای سهامی ۱٫۲ باشد، بهصورت تئوری ۲۰% بیثباتتر از بازار است.
گفتنی است افزایش بتـا به معنی بیشتر شدن نوسانات بازده اوراق بهادار (سهام) و افزایش ریسک سرمایه گذاری است. -
بدهی
تعریف بدهی چیست؟
مقدار پولی که یک نفر از فردی دیگر قرض میگیرد. بسیاری از شرکتها از بدهی برای تأمین مخارجی استفاده میکنند که در شرایط عادی هیچگاه قادر به تأمین هزینه آن مخارج بهتنهایی نیستند. قرارداد که بین فرد قرض گیرنده و طرفی قرض دهنده منعقد میگردد، این اجازه را صادر میکند که فرد قرض گیرنده در قبال پرداخت مبلغی اضافهتر تحت عنوان بهره، از آن پول استفاده کند و در زمانی مشخص بدهی خود را به فرد قرض دهنده پرداخت کند.
توضیحاتی در مورد تولید ناخالص داخلی
اوراق قرضه، اوراق مشارکت، وام ها و اوراق تجاری همه مثالهایی از بـدهی هستند. بهعنوان نمونه، شرکتی ممکن است به دنبال قرض کردن ۱ میلیارد تومان باشد تا بتواند یک مقدار مشخصی تجهیزات برای کارخانه تازه تأسیس خود خریداری نماید. در این مورد، بدهی یک میلیارد تومانی باید با بهره مربوطه در یک تاریخ مشخص در آینده به طلبکار برگردانده شود. -
بدهی بلندمدت
تعریف بدهی بلندمدت چیست؟
بدهی بلندمدت شامل وام ها و تعهدات مالی است که بیش از یک سال به طول میانجامند. بدهی بلندمدت برای یک شرکت میتواند شامل هر تعهد مالی یا اجارهای باشد که بعد از یک دوره ۱۲ ماهه مهلتشان سر میرسد. بدهی بلندمدت میتواند برای دولتها هم قابلاعمال است، به عبارتی کشورها هم میتوانند بدهی بلندمدت داشته باشند.
از بدهی های بلندمدت میتوان با نام وام بلندمدت نیز یاد کرد.
توضیحاتی در مورد بدهی بلندمدت
تعهدات مالی و اجارهای که به آن بدهی های بلندمدت یا بدهی های ثابت میگویند، شامل اوراق قرضه یا اوراق مشارکت شرکتی یا اجارهنامههای بلندمدت است که در ترازنامه یک شرکت نوشته میشوند. اغلب بخشی از این بدهی های بلندمدت در طول یک سال پرداخت میشود که با عنوان بدهی های جاری طبقهبندی و در ترازنامه ثبت میشوند.
در یک ترازنامه، بدهی های شرکت یا به عنوان بدهی های مالی و یا بدهی های عملیاتی دستهبندی میگردند. بدهی های مالی به بدهی هایی اشاره دارد که به سرمایه گذاران یا سهامداران مربوط میشود. اینها شامل اوراق مشارکت (قرضه) و سهام هستند. بدهی های عملیاتی به اجارههای بلندمدت یا تسویه نشده اشاره دارد که برای تهیه امکانات و خدمات برای شرکت به وجود میآیند. اینها هر چیزی از فضای ساختمانی اجاره شده و تجهیزات تا برنامههای بازنشستگی کارکنان را شامل میشود.
اوراق قرضه یکی از رایجترین انواع بدهی های بلندمدت به شمار میآید. شرکت ها ممکن است به دلایل مختلفی برای افزایش بودجه اقدام به توزیع اوراق قرضه کنند. فروش اوراق قرضه یک درآمد فوری به همراه دارد، اما شرکت در نهایت مجبور است آن را پرداخت کند.
چرا بدهی های بلندمدت؟
شرکت ها برای به دست آوردن سرمایه فوری از بدهی بلندمدت استفاده میکنند. به طور مثال، شرکت های نوپا نیازمند بودجه قابلتوجهی برای پرداخت هزینه ها همچون هزینه های تحقیق و توسعه، بیمه، گواهی نامه و هزینه های مجوز، تجهیزات و تدارکات و تبلیغ و ارتقا هستند. همه کسبوکارها نیاز به تولید درآمد دارند و بدهی بلندمدت راه مؤثری برای داشتن درآمدی فوری برای تأمین مالی پروژهها است.
بدهی بلندمدت: سودمند یا زیان آور؟
ازآنجاییکه این نوع بدهی ها بزرگ هستند، پرداخت آن مدتها زمان میبرد. شرکت های با بدهی بلندمدت زیاد در پرداخت خود با سختی مواجه میشوند، چنانکه بیشتر سرمایه شان به پرداخت بهره اختصاص یافته و تخصیص پول به سایر بخشها مشکل میشود. شرکت میتواند با بررسی نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام تعیین کند که آیا بدهی بلندمدت زیادی ایجاد کرده یا نه.
نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام بالا به این معنی است که شرکت بیشتر سرمایه گذاری خود را با بدهی انجام میدهد. اگر این نسبت خیلی بالا باشد و شرکت نتواند به خاطر کاهش درآمد یا سایر مشکلات بدهی اش را پرداخت نماید، شرکت با ریسک ورشکستگی بالا روبرو میشود.
نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام بالا برای شرکت نسبت به رقبایش که ممکن است پول بیشتری داشته باشند، یک نقطهضعف بهحساب میآید. بسیاری از صنایع، شرکت ها را تشویق به استفاده از بدهی بلندمدت زیاد میکنند تا ریسک ها و هزینه های مربوط به ایجاد درآمد با ثبات را کاهش دهند. بهطوریکه حتی از استانداردی که مقدار بدهی بلندمدتی یک شرکت را معین میکند، فراتر میروند.
امروزه بانک ها ترازنامه شرکت ها را دقیقتر بررسی میکنند و سطح بالایی از بدهی میتواند شرکت را از استفاده دوباره از بدهی منع کند. متعاقباً، بسیاری از شرکت ها در حال وفق دادن خود با این قانون هستند تا از جریمه شدن جلوگیری کنند، مثل برداشتن گامهایی جهت کاهش بدهی بلندمدتشان و تکیه بر منابع باثبات درآمد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام پایین نشان از آن دارد که شرکت در حال رشد یا پیشرفت است، چون بر بدهی و تلاش برای بازپرداخت اقساط وام تمرکز ندارد؛ اما شرکت باید همچنان نسبت خود را با نسبت سایر شرکت ها مقایسه کند، چون این کار به تعیین اهرم اقتصادی کمک میکند.
همهچیز بدهی بلندمدت هم بد نیست و با یک نگاه منطقی میتوان گفت بدهی بلندمدت برای هر شرکتی ضروری است. آن را بهعنوان حساب اعتباری برای یک کسبوکار در نظر بگیرید: در کوتاهمدت، این حساب اعتباری به شرکت اجازه میدهد تا وقتی هنوز نوپاست در پروژههایی که برای پیشرفت و موفقیت نیاز دارد، با هدف پرداخت بدهی در زمان رسیدن به سودآوری، سرمایه گذاری کند. بدون بدهی بلندمدت، بیشتر شرکت ها هیچگاه نمیتوانند از زمین بلند شوند؛ بنابراین استفاده از بدهی بلندمدت برای هر شرکتی لازم است، اما اینکه چه مقدار وام نیاز است نقش بزرگی در وضعیت فعلی و آینده شرکت دارد. -
برنامه ریز مالی
تعریف برنامه ریز مالی چیست؟
برنامه ریز مالی ، فردی حرفهای و معتبر در حوزه سرمایه گذاری است که به اشخاص و شرکتها برای برآورده کردن اهداف مالی بلندمدتشان از طریق تحلیل وضعیت آنان و تنظیم برنامهای برای رسیدن به آن اهداف کمک میکند. تخصص برنامهریز مالی در برنامه ریزی مالیاتی، تخصیص دارایی ها، مدیریت ریسک، بازنشستگی و برنامه ریزی در حوزه املاک است.
توضیحاتی در مورد برنامهریز مالی
اگر تصمیم دارید با یک برنامه ریز مالی ملاقات کنید و از او برای تصمیمات مالی خود مشاوره بگیرید، حتماً قبل از نهایی شدن انتخابتان، با سه برنامه ریز مالی مصاحبه داشته باشید. مطمئن شوید که پاسخ سؤالهای زیر را دریافت کردهاید:
آیا شما اعتبارنامهای در ارتباط با صلاحیت خود در امر برنامه ریزی مالی دارید؟
آیا شرکت یا شخص شما به عنوان برنامه ریز مالی در جایی ثبت شده است؟
آیا شما تحصیلات یا مطالعات کافی در حوزههای مالی و سرمایه گذاری داشتهاید؟
مشاوره و کار با شما چه چیزی را در زندگی و کار من تغییر خواهد داد؟
حوزه تخصص شما چیست و چرا حرفه برنامه ریزی مالی را انتخاب کردهاید؟
آیا شما توانستهاید توصیههایی که به دیگران میکنید، در زندگی خود نیز به کار بگیرید؟
آیا شما به عنوان امین من خواهید بود؟
باید انتظار چه خدماتی را از شما داشته باشم؟
درصورتیکه اختلافی مابین ما ایجاد شود، چگونه مشاجرات را حلوفصل خواهیم کرد؟ -
برند
تعریف برند چیست؟
برند نماد، علامت، لوگو، نام، کلمه، جمله یا هر ترکیبی از اینهاست که یک شرکت برای متمایز ساختن محصولش از سایرین در بازار استفاده میکند. حمایت قانونی را که به نام یک برند تعلق میگیرد نماد تجاری مینامند.
توضیحاتی در مورد برنـد
برند به عنوان یکی از با ارزشترین دارایی های شرکت در نظر گرفته میشود. برنـد ظاهر شرکت، لوگوی قابلتشخیص، شعار یا علامتی که عموم مردم را یاد شرکت میاندازد به شمار میرود. در حقیقت، شرکت را اغلب با برندش میشناسند. برنـد شرکت یک ارزش پولی با خود در بازار سهام (اگر شرکت سهامی باشد) به همراه دارد که با افزایش و کاهشش بر ارزش سهام تأثیر میگذارد. به این دلایل، مهم است تا یکپارچگی نام برنـد موردحمایت قرار گیرد.
ایجاد یک برند
وقتی شرکتی تصمیم میگیرد تا از برندی به عنوان تصویر عمومی شرکت استفاده کند، باید اول شناسایی برنـد انجام گیرد، یعنی اینکه چگونه قرار است دیده شود. به طور مثال، لوگوی یک شرکت اغلب حاوی پیام، شعار یا محصولی است که شرکت ارائه مینماید. هدف این است که برند برای مصرفکننده خاطرهانگیز و جذاب باشد. شرکت معمولاً با شرکتهای طراحی یا تیم طراحی مشاوره میکند تا برای جنبههای بصری برنـد به یک ایدهای، مثل لوگو یا نماد برسد. یک برند موفق به طور دقیقی پیامها یا احساسی را که شرکت سعی دارد بیان کند نشان میدهد و به آگاهی از برنـد منجر میگردد. از طرف دیگر، یک برنـد ناکارآمد اغلب به سوءتفاهم منجر میشود.
زمانی که یک برند، موفق به ایجاد احساسی مثبت در مصرفکنندگان هدف خود شد، گفته میشود که شرکت ارزش ویژه برند ساخته است. بعضی از مثالهای مربوط به شرکتهای دارای ارزش ویژه برنـد که دارای محصولات مشهور و محبوبی هستند، مثل شرکت مایکروسافت، کوکاکولا، فراری، اپل و فیسبوک.
اگر برند سازی درست انجام گیرد، برند به افزایش در فروش نه فقط برای یک کالای خاص، بلکه برای سایر محصولات همان شرکت نیز کمک خواهد کرد. یک برنـد خوب باعث ایجاد اعتمادی در مصرف کننده میشود و بعد از داشتن یک تجربه خوب از یک محصول، احتمال بیشتری دارد که مصرف کننده محصول دیگری با همان برنـد را امتحان کند. به این پدیده اغلب وفاداری به برند میگویند.
برندها در گذر تاریخ
برندها برای جدا کردن محصولات برای مدتزمان زیادی مورداستفاده قرارگرفتهاند و شکلهای مختلفی نیز به خود دیدهاند. به طور مثال، قدیمیترین برنـد عمومی موجود و شناختهشده که هنوز هم امروزه استفاده میشود، خمیر گیاهی از هند است که به آن چیوانپراش میگویند. در قرون سیزدهم میلادی ایتالیاییها شروع به استفاده از علامتهای چاپ (واترمارک) در کاغذهای خود به عنوان شکلی از برنـد کردند. در مورد اینکه کدام شرکت اولین برنـد را در اختیار دارد اختلافنظرهایی هست: در این مورد دو شرکت Bass & Company (یک شرکت تولیدکننده نوشیدنی در انگلستان) و Tate & Lyle (یک شرکت شربت سازی) این ادعا را دارند.
اصطلاح برند به علامتهای یکتایی که روی پوست گاو، داغ میکردند تا صاحب حیوانات مشخص گردد نیز اشاره دارد. -
به شدت ریسک پذیر
به شدت ریسک پذیرتعریف به شدت ریسک پذیر چیست؟
فرد یا سرمایه گذاری که مایل به قبول ریسک اضافهای برای سرمایه گذاری خود در قبال بازده پیشبینیشده نسبتاً کمیباشد، فردی به شدت ریسک پذیر است. این تعریف نقطه مقابل ذهنیت معمول سرمایه گذاری، یعنی ریسک گریز است. سرمایه گذاران ریسک گریز، ریسک بیشتر را فقط در صورتی قبول میکنند که پتانسیل بازده بالاترشان تضمین شده باشد.
توضیحاتی در مورد افراد به شدت ریسک پذیر
رابطه ریسک و بازده یک معاوضه همیشگی در سرمایه گذاری به حساب میآید. بازده کمتر معمولاً با ریسک کمتر سرمایه گذاری در ارتباط است و بازده احتمالی بالاتر به سرمایه گذاری های با ریسک بالا مربوط است. به این صورت بیشتر سرمایه گذاران انتظار دارند که قبول ریسک اضافی، مورد جبران واقع شود و پاداشی در خور ریسکی که پذیرفتهاند، دریافت کنند. بااینحال عاشقان ریسک یا همان افراد به شدت ریسک پذیر خلاف این اصل عمل میکنند. آنها سرمایه گذاری های با ریسک بالاتر را برای یک سود پیشبینیشده کمتر انجام میدهند. -
بهره
تعریف بهره چیست؟
بهره پولی است که به عنوان امتیاز قرض دادن پول به شخص وام دهنده پرداخت میشود و معمولاً با یک نرخ سالیانه به صورت درصدی بیان میشود. بهره گاهی با نامهایی چون سود مشارکت نیز شناخته میشود و میتواند به سود حاصل از مشارکت فرد در پروژهها یا سرمایه گذاری ها اشاره کند.
توضیحاتی در مورد بهره
دو نوع اصلی بهره وجود دارد که میتواند برای محاسبه بهـره وام مورداستفاده قرار گیرد: بهره ساده و بهره مرکب.
بهـره ساده نرخ تعیین شدهای بر اساس اصل پول قرض داده شده است که قرض گیرنده باید برای جبران استفاده از پول، آن را بپردازد. بهـره مرکب سودی است هم بر اساس اصل پول و هم بر اساس سود پرداخت شده برای وام محاسبه و پرداخت میشود. در ایران فقط بهـره ساده مرسوم است و مورداستفاده قرار میگیرد اما در اکثر کشورها بـهره مرکب بیشتر استفاده میشود.
بعضی از عواملی که در محاسبه نوع سود و نرخ بهـره وام دخیل هستند عبارتاند از: هزینه فرصت (هزینه عدم توانایی قرض دهنده در استفاده از پولی که قرض میدهند)، مقدار تورم مورد انتظار، ریسک نکول یا ناتوانی وام گیرنده در باز پرداخت وام، مدت زمانی که پول قرض داده میشود، احتمال مداخله دولت در نرخ سود و نقدینگی وام.
قانون عدد ۷۲
ممکن است شما با این پیشنهاد روبروی شوید که n ریال در جایی سرمایه گذاری کنید و بعد از x سال سرمایه شما دو برابر میشود. در این صورت احتمالاً کنجکاو میشوید که نرخ بهره این سرمایه گذاری چقدر است؟ یک راه سریع برای اینکه به صورت تقریبی نرخ بهـره را تخمین بزنید، استفاده از قانون ۷۲ است. مثلاً، اگر عدد ۷۲ را بر تعداد سالها تقسیم کنید، نرخ سود تقریبی به دست میآید. برای مثال فرض کنید بانکی در تبلیغات خود اینطور مدعی میشود که اصل سپرده شما را بعد از ۵ سال دو برابر میکند. در این صورت با تقسیم عدد ۷۲ بر عدد ۵ نرخ بهره ای که بانک پرداخت میکند مشخص میشود و این نرخ برابر با ۱۴٫۴ درصد است.
توجه داشت باشید که قانون ۷۲ فقط در شرایطی به درستی عمل میکند که شرایط بهـره مرکب اعمال شود؛ یعنی هم اصل پول و سپرده شما سود دریافت کند و هم سودهای دریافتی مجدداً سرمایه گذاری شده و سود دریافت کنند.
تاریخچه
گرفتن بهره بابت قرض پول امروزه عادی شده است اما پیشازاین چندان رایج و موردقبول نبود. چراکه نرمهای اجتماعی از تمدنهای خاورمیانهای تا قرون وسطی به بهره وام به چشم نوعی گناه مینگریستند.
این تردید اخلاقی دریافت بهـره از وام، در طول دوره رنسانس از میان برداشته شد. مردم شروع به قرض دادن پول برای رشد کسبوکارها در جهت اقدامی برای بهبود موقعیت خود کردند. بازارهای در حال رشد و پویایی نسبی اقتصاد وام ها را رایجتر کرد و سود حاصل از آنها را قابلپذیرشتر. در طول همین زمان بود که پول به عنوان یک کالا در نظر گرفته شد و دریافت بهره در برابر هزینه فرصت قرض دادن آن با ارزش جلوه کرد.
فیلسوفان سیاسی در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ نظریه اقتصادی پشت پرده دریافت سود برای پول قرض داده شده را روشن کردند. نویسندگانی چون آدام اسمیت، فردریک باستیا و کارل منگر.
ایران، سودان و پاکستان بهره را از سیستم مالی و بانکداری خود خارج کردهاند و باعث شدند تا وام دهنده ها بهجای دریافت بهره از پولی که قرض داده بودند، در سود و ضرر آن شریک شوند. این روند در بانکداری اسلامی که از دریافت سود بر وام ها اجتناب میکند، در اواخر قرن ۲۰ رایجتر شد. -
بهره مرکب
تعریف بهره مرکب چیست؟
بهره مرکب، بهره ای است که بر اصل سرمایه اولیه و همچنین بر بهره انباشته شده از دوره های قبلی سپرده یا وام محاسبه میشود. بهره مرکب میتواند بهعنوان “بهره بر سود” یا “سودِ سود” در نظر گرفته شود و باعث میشود تا سپرده یا وام با نرخ بیشتری از نرخ عادی رشد داشته باشد. چرا که در نرخ های عادی بهره یا سود فقط بر مقدار اصل سرمایه محاسبه میشود.
نرخی که به بهره مرکب تعلق میگیرد به دوره تناوب ترکیب بستگی دارد. هرچه تعداد دوره های ترکیب بیشتر باشد، بهره مرکب هم بزرگتر میشود. به همین خاطر، مقدار بهره مرکب که به یک وام یک میلیون تومانی به صورت سالانه و با نرخ ۱۰% تعلق میگیرد کمتر از مقدار بهره مرکبی است که به همان وام یک میلیون تومانی اما این بار با نرخ ۵% و به صورت شش ماهه تعلق میگیرد، اگرچه بازه زمانی هر دو در مجموع یک سال است. بهرهمرکب به علت ماهیت ربوی آن، در اقتصاد و بانکداری اسلامی رد شده است و در کشور ما مورد استفاده قرار نمیگیرد.
توضیحاتی در مورد بهره مرکب
سرمایه گذاری اصل پول و هرگونه بهره تجمعی ناشی از آن برای بیش از یک دوره، مرکب کردن گفته میشود. مرکب کردن بهره یعنی دریافت بهره از محل بهره. نتیجه این کار بهره مرکب نامیده میشود. در بهره ساده، بهره دریافتی سرمایه گذاری نمیشود و بنابراین بهرهای که در هر دوره دریافت میشود، صرفاً از محل سرمایه گذاری اولیه است.
اثر مرکب کردن در کوتاهمدت چندان زیاد نیست ولی با افزایش مدت سرمایه گذاری، سرمایه گذاری شما افزایش هنگفتی خواهد داشت. فرض کنید یکی از اجداد شما، مبلغ ناچیز ۱۰ ریالی را ۲۰۰ سال پیش و با نرخ بهره مرکب ۱۲ درصد سرمایه گذاری کرده بود. در این صورت حالا شما وارث چیزی در حدود ۶۹۷۵۹۶۸۸۷۲۰ ریال بودید. رقم قابلتوجهی است.
توجه داشته باشید که بهره ساده در هر سال برابر با ۱٫۲ ریال است و مجموع بهره های ساده طی ۲۰۰ سال مجموعاً ۲۴۰ ریال میشود. با مقایسه بهره ساده ۲۴۰ ریالی و بهرهمرکب ۶۹۷۵۹۶۸۸۷۲۰ متوجه تفاوت بهره ساده و مرکب میشوید.
برای محاسبه بهره مرکب از فرمول زیر استفاده میشود:
بهره مرکب = [P (1 + i)n] – P
= P [(1 + i)n – ۱]
در اینجا:
P= اصل سرمایه
i= نرخ بهره اسمی سالیانه به شکل درصد
n= تعداد دوره های ترکیب.
به طور مثال: مقدار بهره مرکب یک مبلغ ۱۰۰۰۰ تومانی به صورت سالانه ۱۰% (i= 10%) برای ۱۰ سال (n= 10) به صورت زیر خواهد بود:
[P (1 + i)n] – P = [10000(1+0.10)^10]-10000=25937.42-10000= 15937.42 -
بهره ناخالص
تعریف بهره ناخالص چیست؟
نرخ سود سالانهای که به هر سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا حساب سپرده قبل از مالیات یا کسر هر پول دیگری، پرداخت میشود بهره ناخالص گفته میشود. بهره ناخالـص سودی است که دارندگان اوراق قرضه از سرمایه گذاری خود دریافت میکنند که در معرض مالیات قرار خواهد داشت. این تعریف در برابر بهره خالص قرار دارد.
توضیحاتی در مورد بهره خالص
درصدی از سود باید برای سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا سپرده به شکل کسریهایی چون مالیات، عوارض یا هزینه ها پرداخت شود. مثلاً، اگر شما ۳ میلیون تومان در حساب پس انداز خود با نرخ سود سالیانه ۲۰ درصد داشته باشید که به صورت سالانه محاسبه شده است، بهره ناخالص شما ۶۰۰۰۰۰ تومان خواهد بود. اگر شما ۱۵ درصد مالیات داشته باشید، بازده خالص ۵۱۰۰۰۰ تومان و مالیات ۹۰۰۰۰ تومان است. -
بودجه بندی سرمایه ای
تعریف بودجه بندی سرمایه ای چیست؟
روندی که در آن یک کسب و کار تعیین میکند که آیا پروژه هایی نظیر ساخت یک ساختمان یا سرمایه گذاری بلندمدت برای ساخت یک نیروگاه ارزش پیگیری دارد یا خیر، بودجه بندی سرمایه ای گفته میشود. اغلب، جریانات نقدی ورودی و خروجی پروژهای که در آینده محقق خواهد شد، برآورد میشود تا مشخص گردد که آیا سود ناشی از سرمایه گذاری، به معیارهای هدف نزدیک است یا خیر. این موضوع همچنین با عنوان «ارزیابی سرمایه گذاری» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد بودجه بندی سرمایه ای
برنامه ریزی و مدیریت سرمایه گذاری های بلندمدت شرکت بودجه بندی سرمایه ای نام دارد. در بودجه بندی سرمایه ای مدیران مالی سعی میکنند فرصتهای سرمایه گذاری که منافع آن بیشتر از هزینههایش است شناسایی و معرفی کنند. درواقع در این فرآیند فرصتهایی شناسایی میشوند که ارزش فعلی جریانات نقدی ورودی حاصل از آن بیشتر از ارزش فعلی جریانات نقدی خروجی از آن باشد. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که تنها میزان جریانات نقدی مورد انتظار اهمیت ندارد، بلکه باید به زمان مورد انتظار برای دریافت این جریانات نقدی و درصد اطمینان از دریافت آن (ریسک سرمایه گذاری) نیز توجه کرد؛ بنابراین فرآیند ارزیابی جریانات نقدی، زمان حصول این جریانات و ریسک موجود در آنها اساس بودجه بندی سرمایه ای را تشکیل میدهد.
بهصورت ایده آل، کسب و کارها باید تمام پروژه ها و فرصتهایی را که منجر به افزایش ارزش سهامداران میشود، بهطورجدی دنبال کنند؛ اما به علت محدود بودن سرمایه موجود برای پروژه های جدید، مدیریت باید از روشهای بودجه بندی سرمایه ای استفاده کند تا تعیین کند که کدام پروژه ها بیشترین بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی مشخص برای سهامداران خواهد داشت. -
بودجه سالانه
تعریف بودجه سالانه چیست؟
بودجه سالانه بودجهای است که برای یک دوره ۱۲ ماهه تدارک دیده شده است. یک بودجه سالانه هم درآمد و هم مصارفی را مشخص میکند که انتظار میرود در طول سال دریافت شده و پرداخت گردند. بودجه سالیانه به وسیله افراد، شرکتها، دولتها و سازمانهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد.
توضیحاتی در مورد بودجه سالیانه
بودجه سالیانه میتواند هم در یک سال مالی و هم در سال تقویمی اعمال شود. این بودجهها به تهیهکنندگان آن کمک میکنند تا برای سال جاری (پیش رو) برنامهریزی نموده و تعدیلهای ضروری را در جریانات نقدی برای پوشش هزینه ها انجام دهند. بودجههای سالانه هم به افراد و هم به سازمانها کمک میکند تا به شکل دقیقی جریانهای نقدی آینده خود را تخمین زده و به شکل کارآمدی پول خود را مدیریت کنند. -
بودجه نقدی
تعریف بودجه نقدی چیست؟
بودجه نقدی تخمینی از جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد برای یک کسب کار یا یک شخص برای یک دوره زمانی مشخص است. بودجـه نقدی اغلب برای تعیین اینکه آیا یک شرکت، پول کافی برای اجرای عملیات جاری و روزانه خود در اختیار دارد و اینکه آیا وجه نقد بیشازحد در بخشهای بدون بازده رها شده یا خیر، مورد استفاده قرار میگیرد.
توضیحاتی در مورد بودجه نقدی
بودجه نقدی بسیار اهمیت دارد، مخصوصاً برای کسبوکارهای کوچک، زیرا به شرکت اجازه میدهد تا تعیین کند چه مقدار اعتبار به مشتریان ارائه کند و خود نیز با مشکلات نقدینگی مواجه نشود.
برای اشخاص، ایجاد یک بودجـه نقدی روش خوبی برای تعیین آن است که وجه نقد آنها معمولاً در کجاها خرج میشود. این آگاهی میتواند ازاینجهت سودمند باشد که دانستن میزان مخارج و مصارف و کاهش هزینه های غیرضروری میتواند فرصتهایی برای پس انداز جانبی فراهم آورد.
به طور مثال، بدون داشتن یک بودجه نقدی، پرداخت ۵۰۰۰ تومان بهصورت روزانه برای یک لیوان چای به نظر خیلی چیز خاصی نخواهد بود؛ اما با ایجاد یک بـودجه نقــدی که مصارف معمول سالانه را به حساب میآورد. این مقدار مصرف روزانه به ظاهر کوچک به مبلغ سالیانه ۱۸۲۵۰۰۰ تومان میرسد که میتوان آن را برای چیزهای دیگری خرج کرد. اگر شما بهصورت معمول به کافی شاپ های ویژه و گران قیمت میروید، مصرف سالانه شما به شکل قابل توجهی بیشتر خواهد بود.
کاربرد بودجه نقدی چیست؟
یک شرکت برای تعیین اینکه آیا پول نقد کافی برای ادامه فعالیت در بازه زمانی مشخص شده دارد، از بـودجه نقـدی استفاده خواهد کرد. همین طور بودجـه نــقدی بینشی از میزان وجه نـقد مورد نیاز شرکت یا مازاد وجـه نــقد آن فراهم می کند، که باعث میشود شرکت استفاده ی بهینه ای از پول نـقد کند.
افق های زمانی بـودجه نـــقدی چگونه است؟
بـودجه های نــقدی را می توان به عنوان بــودجه های نقدی کوتاه مدت ، معمولاً یک بازه زمانی هفتگی یا ماهانه، یا بــودجه های نــقدی بلند مدت که به صورت سالیانه در نظر گرفته می شوند، مشاهده کرد. -
بی تفاوت نسبت به ریسک
تعریف بی تفاوت نسبت به ریسک چیست؟
افراد بی تفاوت نسبت به ریسک همانطور که از عنوانشان مشخص است نسبت به ریسک خنثی هستند و در وسط زنجیره افراد به شدت ریسک پذیر ازیکطرف و افراد ریسک گریز در طرف دیگر قرار دارند. معیارهای افراد بیتفاوت نسبت به ریسک در قیمت گذاری اوراق مشتقه کاربرد گستردهای دارند.
توضیحاتی در مورد فرد بی تفاوت نسبت به ریسک
یک سرمایه گذار بی تفاوت نسبت به ریسک بیشتر راجع به بازده پیشبینیشده سرمایه گذاری خودش نگران است، نه ریسکی که ممکن است قبول کند. یک آزمایش کلاسیک برای تشخیص بین ذائقه افراد در میزان تحمل ریسک زمانی است که فرضاً سرمایه گذار بین انتخاب ۱۰۰ هزار تومان با ۱۰۰% قاطعیت یا ۲۰۰ هزار تومان با شانس ۵۰% مردد مانده است.
سرمایه گذار بی تفاوت نسبت به ریسک در این مورد هیچ ترجیحی ندارد، چون ارزش پیشبینیشده ۱۰۰ هزار تومان به لحاظ آماری در هر دو مورد یکسان است. در مقابل، سرمایه گذار ریسک گریز عموماً «آن چیز قطعی» را انتخاب میکند که در اینجا همان ۱۰۰% و ۱۰۰ هزار تومان است. درحالیکه انتخاب سرمایه گذار ریسک پذیر ۲۰۰ هزار تومان با ۵۰% شانس خواهد بود. -
بازار SME
فرابورس ایران از بازارهای متعددی تشکیل شده است. بازار SME، یک از بازارهای فرابورس ایران است. SME در واقع از Small and Medium-sized Enterprises گرفته شده و به معنی شرکتهای کوچک و متوسط است. هدف از تشکیل بازار SME، جذب سرمایه گذاران خرد نیست. از همین رو، معامله در بازار SME، تابع قوانین و مقررات مربوط به خود است و تنها اشخاص حقوقی و حقیقی واجد شرایط، قادر به انجام معامله در این بازار هستند. -
بازار آتی کالا
بازار آتی کالا به عنوان یکی از انواع بازارهای مالی، بازاری برای خرید و فروش قراردادهای آتی کالاهای مشخص شده است. قرارداد آتی قراردادی است که در آن خریدار و فروشنده توافق میکنند که مقدار مشخصی از یک کالا که استانداردهای لازم برای آن تعیین شده است را در زمان مشخصی در آینده معامله کنند. زعفران، زیره و پسته، از جمله کالاهایی هستند قرارداد آتی آنها در بورس کالا معامله میشود. -
بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس
فرابورس ایران از بازارهای مختلفی تشکیل شده است. یکی از بازارهای فرابورس، بازار ابزارهای نوین مالی است. مطابق با دستورالعمل پذيرش، عرضه و نقل و انتقال اوراق بهادار در فرابورس ايران، کلیه ابزارهای مالی به جز سهام و حق تقدم خرید سهام که به تایید شورای عالی بورس رسیدهاند و بنا به اعلام آن، مشمول ثبت یا معاف از ثبت نزد سازمان بورس تشخیص داده شدهاند، قابل پذیرش در بازار ابزارهای نوین مالی است. انواع اوراق مشارکت، گواهی سرمایهگذاری و صکوک که ویژگیهای مشخصی دارند، در این بازار معامله میشود. -
بازار ارز بین المللی
تعریف بازار ارز بین المللی چیست؟
بازاری که در آن شرکتکنندگان از سراسر جهان قادر به خرید، فروش، مبادله و سفته بازی ارزهای مختلف هستند، بازار ارز بین المللی گفته میشود. بازارهای ارز بین المللی از بانک ها، شرکت های تجاری، بانک های مرکزی، شرکت های مدیریت سرمایه گذاری، صندوق های پوشش ریسک، کارگزاران فارکس و سرمایه گذاران تشکیل میشود.
توضیحاتی در مورد بازار ارز بین المللی
به خاطر اینکه بازارهای ارز بین المللی بزرگ و نقد شونده هستند، عقیده بر این است که آنها به شدت کارآ هستند. معاملات ارزی بین المللی در یک بازار منفرد اتفاق نیفتاده بلکه در شبکههای کامپیوتری جهانی بانک های بزرگ و کارگزاران در سراسر جهان رخ میدهد. -
بازار اولیه
به بازاری که در آن سهام شرکتها یا سایر اوراق بهادار برای اولین بار عرضه و فروخته میشود، بازار اولیه گفته میشود. در بازار اولیه، شرکتها بهطور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تأمین میکنند که این کار در قالب پذیرهنویسی یا عرضه اولیه صورت میگیرد. در این بازار فروشنده اوراق همواره همان شرکتی است که سهامش در حال عرضه شدن است. -
بازار بورس چیست ؟
تعریف بازار بورس چیست؟
در پاسخ به این سوال که بورس چیست باید بگوییم که بورس یا بازار سهام، یک بازار سازماندهی شده است که با هدف خرید و فروش سهام یا هر نوع اوراق بهادار یا کالای دیگری شکل گرفته است. واژه «بورس» اشاره به منزل فردی هلندی به نام ون در بورس (Van der Burse) دارد که خریداران و فروشندگان در منزل او جمع میشدند و با یکدیگر معامله میکردند.
عملکرد اصلی تمامی بورس ها، نظیر بازار بورس سهام یا کالا، حصول اطمینان از یک معامله عادلانه و منظم، در کنار انتشار اطلاعات قیمت برای همه اوراق و دارایی های معاملهشده در بازار است. بازارهای بورس به شرکت ها، دولتها و سایر گروهها پلتفرم یا زیرساختی را ارائه میکنند که برای فروش اوراق بهادار به عموم سرمایه گذاران از آن بهره ببرند.
بازار بـورس ممکن است در یک مکان فیزیکی قرار داشته باشد که معامله گران یکدیگر را آنجا ملاقات کنند و دست به خریدوفروش بزنند یا معاملات بهصورت کاملاً الکترونیکی انجام میگیرد. «بازار سهام»، «بازار سرمایه» یا «بازار بورس» نامهایی است که بسته به موقعیت جغرافیایی به آن داده میشود. برای آشنایی بیشتر با این بازار ویدیو زیر را مشاهده کنید.
بازار بورس در جهان چه تاریخچه ای دارد؟
برای توضیح در خصوص تاریخچه پیدایش بورس در جهان بهتر است ابتدا به تاریخی پیدایش واژه بورس اشاره کنیم. به اعتقاد اغلب کارشناسان تاریخچه پیدایش واژه بورس باز میگردد. در آن زمان بازرگانان و کسبه شهر بروژ در بلژیک در میدانی به نام تر بورس در مقابل خانه اشرف زاده به نام واندر بورس جمع میشدند خرید و فروش می کرد به همین علت از آن تاریخ به بعد مکانهایی که مردم در آن خرید و فروش می کردند به بورس معروف شدند.
البته در آن زمان این مکانها نظم و انضباط خاصی نداشتند و همه افراد می توانستند بدون کمترین محدودیتی در آنجا فعالیت کنند. اما به مرور زمان نظم و انضباط خاصی در این مکانها حکم فرما شد به نحوی که که پس از مدتی فقط بازرگانان، صرافان و دلالان اجازه پیدا کردند که در این مکانها به خرید و فروش بپردازند. در گذر زمان تالارهای مسقف بورس شکل گرفتند و بازرگانان که تا پیش از این در هوای آزاد خرید و فروش می کردند برای خرید و فروش به این تالارها می رفتند و در بسیاری از منابع علمی و تاریخی، زمان آغاز به کار تالار های بورس مسقف را به عنوان تاریخ رسمی تاسیس بورس در دنیا معرفی می کنند. اگر چه همانطور که گفتیم، پیشینه آن به قبل از قرن پانزدهم میلادی باز می گردد.
نخستین دارایی هایی که در بازارهای بورس اولیه معامله میشد، چه بودند؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید با مفهوم شرکتهای سهامی آشنا شویم. از زمانهای قدیم، بازرگانان همواره دنبال آن بودند تا احتمال زیان خور را کاهش دهند. شراکت بهترین راهی بود که می توانست ریسک کسب و کار آنها را کاهش دهد. چون با شریک شدن چندین فرد در یک کسب و کار سود و زیانهای احتمالی آن کاهش پیدا می کرد و بین همه شرکا تقسیم میشد. این تجربه به تدریج به تشکیل شرکتهای سهامی منجر شد. در این شرکتها هر یک از شرکا به نسبت سهمی که در شرکت داشت، در منافع یا ضررهای احتمالی شرکت سهیم میشد.
اولین شرکت سهامی با نام ماسکوی در سال ۱۵۵۳ میلادی با مشارکت عده ای از تجار در روسیه ایجاد شد. گسترش مبادلات تجاری در جهان نیاز به سرمایه های بیشتر و شرکای بیشتری داشت. لذا به مراکزی نیاز بود که بتواند بین دارندگان سرمایه و متقاضیان سرمایه ارتباط برقرار کند. این مراکز با نام بورس معروف شدند.
اولین های بازار بورس چه مکانها و شرکتهایی هستند؟
اولین بورس اوراق بهادار جهان، در اوایل قرن ۱۷ میلادی در شهر آمستردام هلند تشکیل شد و کمپانی هند شرقی اولین شرکتی بود که سهام خود را در آن عرضه کرد.
فعالیت های مرتبط با بورس لندن از اوایل قرن هجدهم میلادی و در قهوه خانه ها شروع شد. این فعالیتها در سال ۱۷۷۳ میلادی و با خرید ساختمان مستقل توسط معامله گران وارد فصل جدیدی شد. در نهایت در سوم مارس سال ۱۸۰۱ میلادی بورس لندن فعالیت خود را آغاز کرد.
اما تاریخجه بورس نیویورک به عنوان سومین بورس بزرگ با سایر بورسها متفاوت است. در ۱۷ می ۱۷۹۲، ۲۴ کارگزار بازار سهام در خیابان وال استریت نیویورک و زیر درخت چناری جمع شدند و توافق نامه ای را امضا کردند که به توافق نامه درخت چنار معروف شد. آنها در ۸ مارس ۱۸۱۷ با تنظیم اساسنامه ای شروع به کار بورس نیویورک را رسمیت بخشیدند.
به تدریج سایر کشورها نیز دارای بازار بورس شدند و امروز کمتر کشوری را می توان یافت که چنین بازاری را نداشته باشد.
بازار بورس در ایران چه تاریخچه ای دارد؟
مطالعات اولیه درباره تاسیس بورس در ایران، به سال ۱۳۱۵ شمسی بر میگردد. در این سال فردی بلژیکی به نام ران لوترفلد پس از انجام مطالعات گسترده درباره تاسیس بورس در ایران، اساسنامه داخلی بورس را تهیه و به مسئولان ایرانی ارائه کرد. اما با توجه به شرایط آن زمان و وقوع جنگ جهانی دوم، عملا موضوع بررسی و تاسیس یازار بورس در ایران حدود ۲۵ سال به تاخیر افتاد.
در سال ۱۳۴۱ کمیسیونی در وزارت بازرگانی و با حضور نمایندگان وزارت دارایی، بازرگانی و بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران تشکیل و موافقت نامه اولیه تاسیس بازار سهام در این کمیسیون تنظیم شد.
در اواخر همان سال هیئتی از بورس بروکسل به سرپرستی دبیرکل این بورس برای مشارکت در راه اندازی بورس ایران، به کشورمان دعوت شدند و بالاخره بعد از چهارسال در سال ۱۳۴۵ قانون تشکیل بورس اوراق بهادار در مجلس تصویب و برای اجرا از سوی وزارت اقتصاد به بانک مرکزی ابلاغ شد. حدود یکسال بعد، در ۱۵ یهمن ۱۳۴۶ بورس اوراق بهادار تهران با انجام چند معامله روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی که بزرگترین مجتمع واحدهای تولیدی و اقتصادی در آن تاریخ به شمار می رفت، به طور رسمی فعالیت خود را آعاز کرد.
یکی از مهمترین تحولات تاریخ بورس ایران، اجرای قانون جدیدی تخت عنوان قانون بازار اوراق بهادار در اول آذر سال ۱۳۸۴ بوده است که ضمن رفع برخی نارسایی هاو نواقص موجود در قانون اولیه، زمینه توسعه گسترده بورس در ایران را فراهم کرد. طبق این قانون بخش نظارتی و غملیاتی بورس از هم تفکیک شدند و سازمانی به نام سازمان بورس و اوراق بهادار، به عنوان نهاد نظارتی بورس تشکیل شد.
انواع بازارهای بورس در ایران چه نام دارند؟
تا به امروز، چهار بورس بزرگ کشور تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکنند:
الف: بورس اوراق بهادار تهران: که در آن سهام شرکت ها و سایر اوراق بهادار مانند اوراق مشارکت خرید و فروش میشود.
ب: فرابورس ایران: که در آن هم سهام شرکتهایی که بنا به دلایلی موفق به پذیرش در بـورس اوراق بهادار تهران نمیشوند مورد معامله قرار می گیرد.
ج: بورس کالای ایران: که در آن انواع کالاها مانند محصولات پتروشیمی، فلزات، محصولات کشاورزی و … خرید و فروش میشود.
د: بورس انرژی: که در آن حامل های انرژی از جمله برق، زغال سنگ و کک خرید و فروش میشود.
مشارکت در بازار بورس برای سرمایه گذاران چه مزایایی دارد؟
سرمایه گذاری در بازار سـهام مزایای متعددی برای سرمایه گذاران دارد. که در ادامه به این مزایا می پردازیم:
۱- کسب درآمد
یکی از اهداف اصلی هر فرد در سرمایه گذاری کسب سود و درآمد است. سرمایه گذاری در بازار سهام اگر به صورت صحیح و آگاهانه باشد از دو راه این هدف را تامین می کند: یکی دریافت سود نقدی و دیگری افزایش قیمت سهام.
۲- امنیت و شفافیت در سرمایه گذاری
یکی از مهمترین مزایای سرمایه گذاری در بورس، امنیت سرمایه گذاری و برخورداری از حمایت قانونی است. شرکتهایی که سهامشان در بورس خرید و فروش می شود موظفند اطلاعات مالی و عملکردی خود را به صورت مستمر در سامانه جامع اطلاعات ناشران منتشر کنند تا سرمایه گذاران با اطلاع و شناخت کافی نسبت به وضعیت یک شرکت درباره خرید یا فروش سهام آن تصمیم گیری کنند. در صورتیکه شرکت برخلاف قوانین و مقررات اطلاعات خود را منتشر نکند، اعضای هیئت مدیره شرکت مسئول خواهند بود و باید به مراجع قانونی پاسخگو باشند.
۳- حفظ سرمایه در برابر تورم
به طور معمول ارزش پول در طول زمان، کاهش می یابد و با توجه به تورم موجود در اقتصاد در صورتیکه افراد پس اندازهای خود را در جای مناسبی سرمایه گذاری نکنند، ارزش آن هر سال کمتر میشود و سالها بعد ارزش بسیار کمی خواهد داشت. در اینجا میتوانیم نگاهی به بازده بازارهای مالی مختلف طی بیست سال گذشته بیندازیم و ببینیم بازارهای مالی طی سالهای مختلف چه میزان بازده نصیب سرمایه گذاران خود کرده اند.
بازدهی سالانه هر یک از بازارهای مالی در مقایسه با بازار سهام در بازه زمانی ۱۳۷۹ تا ۱۳۹۷ به شرح جدول زیر است:
سال بانک و اوراق مشارکت سکه بهار ازادی املاک و زمین بورس و اوراق بهادار
۱۳۷۹ ۱۹% ۳-% ۳۲% ۶۳%
۱۳۸۰ ۱۷% ۴-% ۲۱% ۴۴%
۱۳۸۱ ۱۵% ۱۶% ۳۷% ۵۰%
۱۳۸۲ ۱۷% ۲۲% ۳۶% ۱۲۸%
۱۳۸۳ ۱۷% ۱۸% ۲۲% ۱۳%
۱۳۸۴ ۱۷% ۱۸% ۱۲% ۱۳-%
۱۳۸۵ ۱۵٫۵۰% ۳۵% ۱۳% ۱۵%
۱۳۸۶ ۱۵٫۵۰% ۲۰% ۵۳% ۱۷%
۱۳۸۷ ۱۸% ۲۷% ۴۳% ۱۰%-
۱۳۸۸ ۱۶% ۲۵% ۰% ۶۲%
۱۳۸۹ ۱۵٫۵۰% ۴۵% ۱۰% ۸۵%
۱۳۹۰ ۱۵٫۵۰% ۱۱۱% ۲۵% ۱۳%
۱۳۹۱ ۲۰% ۷۲% ۲۴% ۵۲%
۱۳۹۲ ۲۰% ۳۰%- ۱۳% ۱۰۸%
۱۳۹۳ ۲۰% ۱%- ۱۵-% ۲۱%-
۱۳۹۴ ۱۹% ۴% ۰% ۲۸%
۱۳۹۵ ۲۰% ۱۷.۵% ۵.۵% ۵.۵%-
۱۳۹۶ ۱۵% ۳۲% ۳۱% ۲۴%
۱۳۹۷ ۱۵% ۱۸۰% ۸۰% ۸۵%
حالا فرض کنید مبلغ یک میلیون تومان را در سال ۱۳۷۹ در هر یک از بازارهای اوراق مشاکت یا بانک، سکه طلا، املاک و زمین و بورس سرمایهگذاری کردهاید. میانگین بازدهی سالانه و ریسک شما در بازه زمانی ۱۳۷۹ الی ۱۳۹۷ در هر یک از این بازارها به شرح زیر خواهد بود:
بازار بازده ریسک
اوراق مشارکت و بانک ۱۷٫۲۰% نزدیک به صفر
سکه بهار آزادی ۲۵٫۰۷% کم
املاک و زمین شهری :۲۱٫۷۳% کم
بورس ۴۰٫۵۳% متوسط
تورم :۱۸٫۲۷% _
با مقایسه میانگین بازدهی بازار سهام و سایر بازارها در مقایسه با نرخ تورم، می بینید که بازار بورس و اوراق بهادار در مقایسه با رشد تورم از بازدهی مناسب برخوردار بوده و سود کسب شده در این بازار نسبت به تورم سود واقعی است. این در حالی است که مثلا در سرمایهگذاری در اوراق مشارکت با نرخ بازدهی ۱۷٫۲۰% با در نظر گرفتن نرخ تورم ۱۸٫۲۷%، سود واقعی منفی خواهد بود. با مقایسه میانگین بازدهی بازار بورس با میانگین بازدهی سایر بازارها، میبینیم که میانگین بازدهی بورس در سطح بالاتری قرار دارد.
۴- قابلیت نقدشوندگی خوب
یکی از ویژگی های یک دارایی مالی خوب، این است که قابلیت نقدشوندگی بالایی داشته باشد. یعنی بتوان آن را سریع فروخت و به پول نقد تبدیل کرد. برای هرکسی در طول زندگی ممکن است شرایطی پبش بیاید که نیاز به نقدکردن دارایی های خود پیدا کند. نقدکردن دارایی ها علاوه بر اینکه مشکلات خاص خود را دارد، تیازمند زمان است. برای مثال فروختن یک خانه ۱۰۰ متری یا یک ماشین در کمتر از چند دقیقه یا چند ساعت به قیمت مناسب تقریبا غیرممکن است. اما افرادی که با خرید سهام در بازار سرمایه گذاری می کنند، به طور معمول به محض تصمیم به فروش کافیست وارد حساب آنلاین خود شوند و تقاضای فروش خود را ثبت کنند. حتی در شرایط بحرانی نیز درصورتیکه سهام خود را در قیمتی کمی کمتر از قیمت بازار برای فروش عرضه کنید، در کوتاه ترین زمان ممکن سهم خود را به فروش خواهید رساند. به همین دلیل گفته میشود درجه نقدشوندگی اوراق بهادار نسبت به سایر دارایی ها و سرمایه گذاری ها بالاتر است.
۵- مشارکت در تصمیم گیری شرکتها
سهامداران شرکتها می توانند با حضور در مجامع و شرکت در رای گیری ها به نسبت تعداد سهام و سهمی که در شرکت دارد در تصمیم گیری های شرکت و نحوه اداره آن مشارکت کند. این افراد قادرند با حق رای خود در تعیین اعضای هیئت مدیره و طرحها و برنامه های جدید اظهار نظر کنند و در تعیین میزان پرداخت سود نقدی به سهامداران مشارکت کنند و نقش موثری را در اداره شرکت ایفا کنند.
مشارکت در بازار بورس برای شرکتها چه مزایایی دارد؟
عرضه سهام شرکتها در بورس، چهار مزیت اصلی برای آنها دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
۱- امکان تامین آسان منابع مالی
شرکتها معمولا برای گسترش فعالیتهای خود به منابع مالی جدید نیاز دارند. این منابع مالی جدید معمولا یا از بانکها استقراض میشود یا از طریق عرضه سهام تامین میشود. تامین مالی از طریق استقراض مشکلات فراوانی دارد و هزینه های مستقیم و غیرمستقیم بسیاری را به شرکت تحمیل میکند و بازپرداخت وام ممکن است فشار سنگین و ریسک بالایی را به شرکت تحمیل کند. اما در روش عرضه سهام، کافی است شرکت در بورس پذیرش شود و از دید سرمایه گذاران عملکرد و آینده قابل قبولی داشته باشد. در این صورت مورد استقبال سرمایه گذاران بسیاری قرار میگیرد و خیلی زود و با کمترین هزینه منابع مالی مورد نیازش را تامین میکند.
۲- کشف قیمت سهام
شرکتهای تسهیل کننده بسیاری وجود دارند که در پروسه بورسی شدن شرکتها به آنها کمک میکنند تا شرکت به درستی ارزشگذاری شده و سهام آن به بازار عرضه شود.
۳- دریافت معافیت مالیاتی
براساس قانون همه شرکتهایی که در کشور فعالیت میکنند، بخشی از درآمد خود را به صورت مالیات به دولت می دهند. به دلیل نقش موثر بورس در رشد و رونق اقتصادی، قوانین و مقررات متنوعی برای تقویت بازار سهام در نظر گرفته شده است. یکی از این قوانین معافیت مالیاتی برای شرکتهای بورسی است. به این معنا که شرکتهایی که سهام آنها در بورس خرید و فروش میشود، مطابق قانون کمتر از سایر شرکتها مالیات پرداخت میکنند. لذا هزینه های آنها کاهش می یابد و سودشان بیشتر میشود.
۴- کسب اعتماد و شهرت عمومی
همه شرکتها اجازه عرضه سهامشان را در بورس ندارند. شرکتها بورسی معمولا از اعتبار بالایی برخوردارند. سابقه سودآوری خوبی دارند و حداقل سرمایه مشخصی دارند.چنین شرایطی باعث میشود تا عموم مردم به شرکتهای بورسی اعتماد بیشتری کنند. به علاوه چون شرکتهای بورسی در مقایسه با سایر شرکتها از شفافیت بالاتری برخوردارند نهادهای وام دهنده مثل بانک ها، این شرکتها را در اولویت اعطای تسهیلات قرار میدهند.
چگونه وارد بورس شویم و در بازار بورس سرمایه گذاری کنیم؟
خرید و فروش سهام و سایر انواع اوراق بهادار در بورس فقط از طریق کارگزاری ها انجام میشود، همانطور که شما برای نقل و انتقال پول به حساب دیگران باید به یک بانک مراجعه کنید برای خرید و فروش سهام نیز باید به یک کارگزاری مراجعه کنید تا کارگزاری ها امکان دسترسی شما را به سامانه معاملاتی فراهم کنند. قبل از مراجعه به کارگزاری ابتدا باید در سامانه جامع اطلاعات مشتریان یا سجام به آدرس sejam.ir ثبت نام و احراز هویت کنید. خوشبختانه امکان احراز هویت غیر حضوری هم در برخی اپلیکشنهای پرداخت میسر شده است و شما میتوانید از طریق این اپلیکشن ها اقدام به احراز هویت کنید. برای مثال اپلیکیشن سیگنال اولین اپلیکشن است که امکان احراز هویت غیرحضوری را در اپ خود فراهم کرد. بعد از احراز هویت در سامانه سجام لازم است به یک کارگزاری مراجعه کنید و با دسترسی به سامانه معاملات آنلاین میتوانید خرید و فروش خود را در بورس آغاز کنید و در بازار بورس سرمایه گذاری کنید.
تعداد شرکتها و تعداد سهامداران در بازار سهام چقدر است؟
طبق آمار و گزارشهای ارائه شده از سوی مسئولان سازمان بورس، تا پایان شهریور ماه ۱۳۹۸ سهام بیش از ۶۰۰ شرکت در بازار بورس و فرابورس پدیرش شده و مورد معامله قرار گرفته است. همچنین بیش از ۱۳ میلیون کد سهامدارای نیز به ایرانیان ارائه شده است.
توضیحاتی در مورد بازار سهام
ازنظر تاریخی افرادی بودند که بهمنظور خریدوفروش کالاها و سایر سرمایه گذاری ها و برای بحث بر سر معاملات خود در مکانهای مشخصی یکدیگر را ملاقات میکردند. در طول زمان، معامله گران سازمانیافتهتر شدند و پروسه خریدوفروش مدونتر شد که درنتیجه به توسعه بازارهایی مثل بازار سهام نیویورک (NYSE) انجامید.
بورسها در همه جای جهان وجود دارند، چند نمونه از معروفترین آنها بازار سهام نیویورک، نزدک و بازار سهام توکیو است. امروزه بسیاری از معاملات بازار سهام با پیشرفتهتر شدن بازار و قابلیت انجام معاملات عادلانه بدون حضور اعضا در سالن معاملات، بهصورت الکترونیکی انجام میشوند.
همه بازارهای سهام یک سری نیازها و قوانین خاص برای هر شرکتی که میخواهد سهام خود را عرضه کند در نظر میگیرند. بعضی از بازارها قوانین سخت گیرانه تری دارند، اما یکی از قوانین پایهای برای ورود شرکت ها به بازار سهام ارائه گزارشهای مالی منظم و گزارشهای درآمد حسابرسی شده است. -
بازار پایه
بازار پایه از جمله بازارهای فرابورس ایران است. شرکتهایی که نزد سازمان بورس ثبت شدهاند، اما شرایط پذیرش در بازارهای بورس یا تابلوهای اصلی فرابورس را ندارند، در بازار پایه درج میشوند. بازار پایه خود براساس وضعیت ریسک سرمایهگذاری به سه تابلوی زرد، نارنجی و قرمز تقسیم میشود. تفاوت معاملات نمادهای تابلوهای مختلف بازار پایه، دامنه نوسان آنهاست. در حال حاضر، دامنه نوسان نمادهای تابلوی پایه زرد، نارنجی و قرمز به ترتیب ۳ ، ۲ و ۱ درصد است. -
بازار پول
تعریف بازار پول چیست؟
بازار پول بازاری است برای داد و ستد پول و داراییهای دیگر مالی جانشین نزدیک پول که سررسید کمتر از یک سال دارند. به بیان دیگر، بازار پول به عنوان بازار ابزارهای مالی کوتاهمدت با ویژگی «اندک بودن ریسک عدم پرداخت»، «نقدشوندگی» و «ارزش اسمی زیاد» شناخته میشود. تمرکز فعالیت این بازار در استفاده از ابزارهایی است که به اشخاص و بنگاههای تجاری این امکان را میدهند تا به سرعت نقدینگی خود را به میزان مطلوب تامین کنند .
اوراق بهادار با نامی که با مجوز "بورس" به قیمت اسمی مشخص برای مدت معین جهت تامین بخشی از منابع مالی مورد نیاز طرحهای نوسازی و توسعه شرکتهای پذیرفته شده در "بورس" منتشر میشود. این اوراق بدون تضمین دولت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران انتشار مییابند.
بخشی از بازار مالی که در آن ابزارهای مالی با نقد شوندگی بالا و سررسیدهای بسیار کوتاه معامله میشوند. بازار پول در بین عموم بهعنوان ابزاری برای وام گرفتن و وام دادن در کوتاهمدت، از چند روز تا حدود یک سال، مورداستفاده قرار میگیرد. اوراق بهادار بازار پول شامل گواهیهای سپرده قابل معامله (CD ها)، حواله های بانکی و اوراق تجاری میشود.
توضیحاتی در مورد بازار پول
بازار پول توسط افراد بسیاری مورداستفاده قرار میگیرد، از افزایش سرمایه یک شرکت توسط فروش اوراق تجاری در بازار تا خرید سپرده های بانکی یا مکانی امن برای اندوختن پول در کوتاهمدت توسط سپرده گذاران.
بازار پـول به خاطر طبیعت نقد شوندگی بالای اوراق بهادار و سررسید کوتاهمدتشان، نوعاً بهعنوان مکانی امن برای نگهداری پول در نظر گرفته میشوند، اما ریسکهایی در این بازار وجود دارد که هر سرمایه گذاری باید آز آنها آگاه باشد که مهمترین آنها شاید ریسک تورم باشد . -
بازار ثانویه
تعریف بازار ثانویه چیست؟
اوراق بهاداری که قبلا منتشر شده و در بازار اولیه فروخته شدهاند، در بازاری که به آن بازار ثانویه گفته میشود، مورد معامله قرار میگیرند. وجود بازار ثانویه به خریداران اوراق بهادار این اطمینان خاطر را میدهد که در صورت نیاز میتوانند اوراق بهادار خود را بفروشند و از وجه نقد حاصل از آن استفاده کنند. در این بازار، برخلاف بازار اولیه که تنها فروشنده، شرکت مربوطه بود و وجه حاصل از فروش به وی تعلق میگرفت، اوراق بهادار میان سایر سرمایهگذاران و معاملهگران بازار سرمایه مبادله میشود . بازار ثانویه بازاری است که سرمایه گذاران، اوراق بهادار یا سایر دارایی های مالی را به جای اینکه خودشان به طور مستقیم از شرکت های ناشر خریداری کنند، از سایر سرمایه گذارانی که قبلاً آنها را خریدهاند و حالا قصد فروششان را دارند، میخرند. بازارهای بورس، نظیر بورس اوراق بهادار تهران بازار ثانویه هستند.
در اقتصادهای توسعه یافته برای سایر انواع اوراق بهادار نیز بازار ثانویهای موجود است، برای مثال وقتیکه صندوق های سرمایه گذاری، بانک های سرمایه گذاری یا نهادهای بزرگ پولی و مالی وام های کلانی از وام دهندگان بزرگ خریداری میکنند. در هر معامله ای که در بازارهای ثانویه انجام میشود، پول نقد به جای اینکه مستقیم به حساب یک شرکت یا نهاد برود، به جیب سرمایه گذاران ریخته خواهد شد.
توضیحاتی در مورد بازار ثانویه
شرکت هایی که سهام آنها به تازگی عرضه عمومی اولیه شده است، وقتی به عنوان یک معامله در بازار اولیه در نظر گرفته میشود که سهام عرضه شده برای نخستین بار توسط سرمایه گذاران به صورت مستقیم از شرکت تأمین سرمایه ای که وظیفه پذیرهنویسی سهام را به عهده دارد، خریداری شود؛ بعدازآن هر سهمی در بازار ثانویه، بین سرمایه گذاران معامله خواهد شد. در بازار اولیه، اغلب قیمت ها از پیش تعیینشدهاند، درحالیکه در بازار ثانویه فقط عوامل پایهای اقتصادی مثل عرضه و تقاضا قیمت اوراق را تعیین میکنند. -
بازار ساز بورس
تعریف بازار ساز چیست؟
بازار ساز نوعی از شرکتهای کارگزاری – معامله گر بورسی است که ریسک نگهداشتن تعداد مشخصی از اوراق بهادار شرکتی بهخصوص را میپذیرد تا خریدوفروش اوراق بهادار در بازار تسهیل شود و نقدشوندگی آن بهبود پیدا کند. هر بازارساز از طریق ایجاد عرضه و تقاضا به تعداد مشخص و تضمین شدهای برای سهام مختلف به قیمت بازار با مشتریان و معامله گران عادی رقابت میکند. بهمحض اینکه سفارشی دریافت میشود، بازار ساز فوراً از موجودی سهام خود میفروشد و بهاینترتیب خریدوفروش عادی سهام در بازار و نقدشوندگی سهام را تضمین میکند. این پروسه در عرض فقط چند ثانیه اتفاق میافتد و خریداران و فروشندگان عادی، متوجه این اتفاقات نمیشوند.
توضیحاتی در مورد بازار ساز
بازار نزدک (NASDAQ) مثال بسیار خوبی از عملیات بازارسازان است. در این بازار بیش از ۵۰۰ شرکت عضو وجود دارند که بهعنوان بازار ساز عمل میکنند و کمک میکنند بازار مالی بهصورت کارا و مؤثر به کار خود ادامه دهد، چراکه بازارسازان مایل هستند تا هم قیمت پیشنهادی فروش و هم قیمت پیشنهادی خرید ارائه کنند و بازار را کاراتر کنند. -
بازار سرمایه
تعریف بازار سرمایه چیست؟
بازار سرمایه بازاری برای خریدوفروش اوراق مالکیت و اوراق بدهی است. بازار سرمایه بین تأمینکنندگان سرمایه مثل سرمایه گذران حقیقی (خرد) و سرمایه گذاران حقوقی (نهادی) و متقاضیان سرمایه مثل شرکت ها، دولت یا اشخاص، کانالی ارتباطی ایجاد میکند. بازار سرمایه برای عملکرد اقتصاد حیاتی است، چراکه سرمایه جزئی ضروری برای تولید خروجی در اقتصاد است. بازار سرمایه شامل بازار اولیه، بازار ثانویه و بازار اوراق مشارکت میشود.
توضیحاتی در مورد بازار سرمایه
بازار سرمایه شاخه وسیعی از بازار است که فرآیند خریدوفروش ابزارهای مالی را تسهیل میکند. بهطور خاص دو شاخه از ابزارهای مالی وجود دارد که سرمایه در آنها دخیل است. اوراق مالکیت که اغلب با عنوان سهام و اوراق بدهی که اغلب با نام اوراق مشارکت (قرضه) شناخته میشود. بازار سرمایه محلی برای انتشار و فروش سهام و اوراق مشارکت برای زمانهایی عموماً بیشتر از یک سال است.
بازار سرمـایه توسط سازمان بورس و اوراق بهادر و دیگر قانون گذاران مالی نظارت میشود. گرچه بازار سرمایه که عموماً با نام بورس اوراق بهادار تهران شناخته میشود، در خیابان حافظ مستقر است؛ اما امروزه بیشتر معاملات بازار سرمایه از طریق سیستم الکترونیک کامپیوتری و اینترنتی صورت میگیرد.
غیر از تفاوت بین اوراق مالکیت و بدهی، بازار سرمایه به دو دسته از بازارها تقسیم میشود. نخستین دسته، بازار اولیه است. در بازار اولیه، سهام و اوراق مشارکت بهصورت مستقیم از شرکت ها به سرمایه گذاران و سایر شرکت ها و نهادها و اغلب تحت عنوان عرضه عمومی اولیه توزیع میشود. بازار اولیه این امکان را فراهم میکند تا شرکت ها بدون گرفتن وام از بانک، با عرضه سهام خود به عموم مردم، منابع مالی موردنیاز برای اجرای فعالیتهای خود را تأمین کنند.
بعد از عرضه عمومی اولیه در بازار اولیه، نوبت به بازار ثانویه میرسد تا سهام شرکت ها در این بازار دادوستد شود و سهامداران بتوانند با فروش سهام خود به پول نقد دست یابند و علاقهمندان هم با خرید سهام، مالک بخشی از شرکت شوند.
بازار سرمایه شرکتکنندگان متعددی دارند ازجمله سرمایه گذاران حقیقی، سرمایه گذاران حقوقی یا نهادی همچون بیمه ها و صندوق های سرمایه گذاری مشترک، شرکت ها، سازمان ها، بانک ها و مؤسسات مالی.دولت و شهرداریها اغلب برای تأمین مالی طرحهای خود اوراق مشارکت منتشر میکنند.تأمینکنندگان سرمایه عموماً میخواهند بیشترین بازده احتمالی را با کمترین ریسک ممکن داشته باشند، درحالیکه شرکت های متقاضی سرمایه مایلاند سرمایه خود را با کمترین هزینه ممکن افزایش دهند.
اندازه بازار سرمایه یک کشور بهصورت مستقیم به اندازه اقتصاد آن بستگی دارد. ایالات متحده آمریکا بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان، بزرگترین و عمیقترین بازارهای سرمایه جهان را در اختیار دارد. چون بازار سرمایه پول را از مردم که صاحبشان هستند به سازمان ها که برای سودآوری به آن نیاز دارند انتقال میدهند و برای یک عملکرد خوب در اقتصاد مدرن حیاتی هستند.
از طرف دیگر، چون بازار سـرمایه بهصورت گسترده به اقتصاد جهانی پیوند خورده است، میبینیم که نوسانی در یک گوشه جهان میتواند منجر به امواج عظیمی در گوشهای دیگر شود. نقص این پیوستگی در بحران مالی جهانی طی سالهای ۲۰۰۷ نا ۲۰۰۹ به بهترین نحو قابلنمایش است. دورهای که آغاز آن با سقوط بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا آغاز شد و اثرات این بحران بهصورت جهانی در بازار سرمایه همه کشورها دیده شد.
تفکیک بازار سرمایه از بازار پول
مردم اغلب بازار سـرمایه را با بازار پول اشتباه میگیرند یا هر دو آنها را با هم تلفیق میکنند. این دو بازار از هم بسیار متمایز بوده و از چند منظر مهم با هم تفاوت دارند. بازار سرمایه از بازار پول از این نظر متمایز است که بهصورت منحصربهفرد برای سرمایه گذاری های میانمدت و بلندمدت یکساله یا بیشتر مورداستفاده قرار میگیرد. از طرف دیگر بازار پول اغلب به خریدوفروش ابزارهای مالی با سررسید کمتر از یک سال محدود میشود. بازار پول همچنین از ابزارهای مالی متفاوتی نسبت به بازار سرمایه بهره میجوید. درحالیکه بازار سرمایه از اوراق بهادار سهام و اوراق مشارکت استفاده میکند، بازار پول از سپرده ها، وام با وثیقه، حواله و برات بهره میجوید.
به خاطر تفاوت آشکار بین این دو نوع بازار، آنها اغلب بهروشهای متفاوتی مورداستفاده قرار میگیرند. بسته افق سرمایه گذاری، بازار سرمایه اغلب برای خرید دارایی هایی استفاده میشود که شرکت خریدار یا سرمایه گذار امیدوار است تا ارزش آن دارایی طی زمان افزایش یابد. همچنین برای فروش آن دسته از دارایی هایی به کار میرود که شرکت یا سرمایه گذار بهمحض اینکه فکر کند زمان درست آن فرارسیده است. شرکت ها اغلب از بازار سرمایه برای رشد دارایی های خود در بلندمدت بهره میگیرند.
از سوی دیگر بازار پول، اغلب برای مقادیر کوچک سرمایه یا بهعنوان محل اندوخته موقت سرمایه شرکت استفاده میشود. از طریق ارتباط منظم با بازار پول، شرکت ها و دولتها قادر هستند تا سطح مطلوبی از نقد شوندگی را بهطور منظم تأمین کنند. علاوه بر این، به خاطر طبیعت کوتاهمدت بازارهای پول، این بازار اغلب بهعنوان محل سرمایه گذاری امنتری نسبت به سرمایه گذاری در بازار سهام به شمار میآید. نظر به این حقیقت که افق زمانی طولانیتر عموماً به سرمایه گذاری در بازار سرمایه مربوط است، زمان بیشتری نیاز است تا سرمایه گذاران شاهد عملکرد مثبت یا منفی بازار سهام باشند. همینطور، اوراق مشارکت و سهام عموماً سرمایه گذاری های پر ریسک تری نسبت به ابزاری که در بازار پول معامله میشوند، هستند. -
بازار سهام
تعریف بازار سهام چیست؟
بازاری که در آن سهام یا از طریق مبادله بازارهای منسجم و قانونمند (نظیر بورس) و یا در بازارهای خارج از بورس توزیع شده و مورد معامله قرار میگیرند، بازار سهام گفته میشود. این اصطلاح که با نام بازار بورس نیز شناخته میشود، یکی از حساسترین حوزههای اقتصاد بازار است زیرا بازار سهام به شرکت ها امکان دسترسی به سرمایه و سرمایه گذاران از طریق توزیع بخشی از مالکیت شرکت به همراه پتانسیلی برای محقق کردن درآمدها با پایه عملکرد آتی خود میبخشد.
توضیحاتی در مورد بازار سهام
بازار سهام نقطه تقاطع خریداران و فروشندههای سهام است. اوراق بهادار معامله شده در بازار سهام میتوانند به صورت عام که در بازار سهام لیست میشوند، بوده یا اینکه سهام شرکت های خصوصی باشند. اغلب، سهام شرکتهای خصوصی از طریق معامله گران انجام میگیرد که در حقیقت به این نوع بازارها، بازار خارج از بورس یا OTC گفته میشود. بازار خارج از بورس اصطلاحی برای معرفی بازاری غیر متشکل و غیررسمی است که در آن فروشندگان و خریداران گرد هم میآیند و سهام خود را به صورت مستقیم با یکدیگر مبادله میکنند.
بازار بورس اوراق بهادار
مکانی را که سهام شرکتها در آن مورد معامله قرار میگیرند بازار بورس اوراق بهادار میگویند. بازارهای بورس متعددی در سراسر جهان وجود دارند و میتوانند مکانهای فیزیکی و واقعی بوده یا اینکه مجازی باشند. نزدک آمریکا مثالی است از بازار بورس مجازی که در آن سهام شرکتها به صورت الکترونیکی و از طریق کامپیوتر معامله میشوند. بورس های اوراق بهادار الکترونیک اغلب دارای یک بازار ساز هستند. بازارساز یک شرکت کارگزاری است که برای تسهیل معامله سهام خاص آن را خریدوفروش مینماید. این کار با ریسکی برای شرکت همراه است ولی باعث میشود تا فرآیند مبادله برای یک سهام خاص، به شکل بهتری عمل نماید. بورس های الکترونیک روز به روز رایجتر میشوند و حالا بر مبادلات فیزیکی ترجیح دارند.
بازار سهام نیویورک (NYSE) در وال استریت، یک مثال معروف از بورس اوراق بهادار فیزیکی است؛ اما گزینه معامله آنلاین در این بازار نیز فراهم است تا بتوان آن را یک بازار دوگانه دانست. در یک بورس فیزیکی، سفارشها به شکل فریادهای بلند انجام میگیرند، روشی که یادآور همان چیزهایی است که در فیلمها از وال استریت میبینیم: معامله کنندگان فریاد میزنند و سیگنال هایی را برای انجام معاملات نمایش میدهند. معاملات مربوط به بازار بورس اوراق بهادار فیزیکی در تالار معامله انجام میشوند. محیط بورس های اوراق بهادار فیزیکی هنوز در اختیار انسان هاست، گرچه توابع و عملکردهای زیادی وجود دارند که بهوسیله کامپیوتر انجام میشوند. کارگزاران به خاطر سهامی که بر رویشان کار میکنند، کمیسیون دریافت مینمایند.
سهام بیشتر شرکت های بزرگ بورسی در چندین بازار بورس در سراسر جهان معامله میشود؛ اما شرکت هایی که در بورس، سهام دارند از کوچک تا بزرگ متفاوتاند و معامله گران هم شامل شرکت های بزرگ تا سرمایه گذاران فردی میشود. بیشتر خریداران و فروشندگان ترجیح میدهند تا در بورس های بزرگتر معامله کنند، جایی که در آن اختیارات و فرصتهای بیشتری نسبت به بورس های کوچکتر وجود دارد.
قدیمیترین بازار سهام موجود مربوط به بازار سهام آمستردام (AEX) است که در سده ۱۶۰۰ برای معامله سهام شرکت Dutch East India تأسیس شد و یکی از اولین شرکت هایی است که به سرمایه گذاران سهام خود را ارائه کرد. قبل از بازار بورس آمستردام، چندین کشور و شهر، نظام معاملاتی خاص خود را داشتند که بسیار شبیه بازارهای سهام عمل مینمود، ولی بورس آمستردام اولین بازار سهام رسمی به شکلی که ما میشناسیم بود. امروزه بازارهای سهام در بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحالتوسعه وجود دارند.
معامله در بازار سهام
در بازار سهام، سرمایه گذاران با ارائه یک قیمت خاص، پیشنهاد خود را ارائه میدهند و فروشندگان هم خواهان قیمت مشخصی میباشند. وقتی این دو قیمت ها با هم تطبیق مییابند، فروش اتفاق میفتند، اولین سرمایه گذاری که بهترین پیشنهاد را ارائه میدهد، اولین شخصی خواهد بود که سهام را از آن خود مینماید. وقتی یک خریدار حاضر است هر قیمتی برای سهام بدهد، او در حال خرید به قیمت بازار است. به طور مشابه، زمانی که فروشندهای هر قیمت برای سهام را میپذیرد، او با قیمت بازار سهام خود را میفروشد.
شرکت ها به این خاطر سهام میفروشند تا برای رشد کسبوکارشان سرمایه جمع کنند. وقتی یک شرکت سهام خود را در بازار ارائه میکند، به این معنی است که سهام شرکت به صورت عمومی در بازار سهام معامله میشود و هر سهم به منزله بخشی از مالکیت شرکت به شمار میرود. این کار برای سرمایه گذاران جذاب است و وقتیکه یک شرکت عملکرد خوبی دارد، سرمایه گذاران آن با افزایش ارزش سهامشان پاداش میگیرند؛ اما ریسک زمانی به وجود میآید که شرکت عملکرد خوبی نداشته و ارزش سهامش کاهش مییابد. سهام شرکتها معمولاً به آسانی و به سرعت خریدوفروش میشوند و فعالیتهای مثبت و منفی حول سهام شرکت بر ارزش آن تأثیر میگذارد. به طور مثال، زمانی که تقاضای زیادی برای سرمایه گذاری در شرکت وجود دارد، قیمت سهام افزایش خواهد یافت و زمانی که سرمایه گذاران زیادی میخواهند تا سهامشان را بفروشند، ارزش پایین میرود.
بازار سهام به دو بخش اصلی تقسیم شود: بازار اولیه و بازار ثانویه. بازار اولیه جایی است که در آن اوراق بهادار شرکتها برای اولین بار به بازار عرضه میشود و سهام و اوراق قرضه به صورت مستقیم از شرکت توزیع میشوند. هر معامله متعاقب آن در بازار ثانویه رخ میدهد که در آن پولهای حاصل از سهام به حساب سرمایه گذاران میرود و نه خود شرکت.
قیمت سهام چه معنایی برای اقتصاد دارند
بهطورکلی، افزایش قیمت سهام برای شرکت ها در یک کشور خاص، نشانگر سلامت و رشد بازار است. از طرف دیگر، سقوط در روند قیمتها ممکن است به منزله ضعف اصول بنیادی اقتصاد یک کشور باشد. این بدان خاطر است که افزایش قیمت نشان میدهد که بسیاری از خریداران پول خود را در سلامت و رشد آینده اقتصاد، به عنوان یک کل، سرمایه گذاری میکنند.
در زمان بحرانهای اقتصادی افراد ترجیح میدهند پول خود را به دارایی های فیزیکی نظیر طلا یا مسکن تبدیل کنند و علاقهای به سرمایه گذاری در بورس یا سپرده گذاری در بانک ندارند. برعکس در زمان رونق اقتصادی افراد بسیاری به سمت بازار سهام تمایل دارند تا با سرمایه گذاری در سهام شرکتها، سهمی از سفره پرنعمت بورس نصیب خود کنند.
-
بازار صعودی
تعریف بازار صعودی چیست؟
بازار صعودی بازاری است که در آن قیمت ها در حال افزایش بوده و پیشبینی میشود باز هم افزایش یابند. اصطلاح «بازار صعودی» اغلب برای اشاره به بازار سهام استفاده میشود، اما میتواند برای هر نوع بازار دیگری که در آن معاملهای انجام میشود از قبیل اوراق قرضه، ارز و کالا به کار رود.
توضیحاتی در مورد بازار صعودی
رونق اقتصادی بازار با خوشبینی، اعتمادبهنفس سرمایه گذاران و انتظارات نسبت به ادامه نتایج مثبت کنونی به وجود میآید. وقتیکه روند معاملات در بازار مدام تغییر میکند، پیشبینی شرایط آتی بازار مشکل است. بخشی از این دشواری ازآنجهت است که تأثیرات عوامل رفتاری و روانشناسی و همینطور فعالیتهای سفته بازانه فعالان بازار ممکن است نقش اثرگذاری در بازار ایفا کنند. بعضاً دیده میشود که از نماد خرس برای بازار نزولی و از نماد گاو مسابقهای برای بازار صعودی استفاده میشود. استفاده از این نمادها با معانی «رونق» و «رکود» برای توصیف بازارها از روش حیوانات برای حمله به حریفانشان اقتباس میشود. یک گاو مسابقهای شاخش را رو به آسمان بالا میگیرد و خرس پنجهاش را به زمین میکشد. اینها استعارههایی برای نحوه حرکت و رفتار بازار است. اگر معاملات رو به افزایش باشند، بازار با رونق مواجه است (بازار شبیه به گاو مسابقهای است) و اگر هم معاملات و قیمت ها رو به کاهش باشند، بازار با رکود دستوپنجه نرم میکند. (بازار شبیه به خرس است) -
بازار کاذب
تعریف بازار کاذب چیست؟
بازار کاذب بازاری است که در آن قیمت ها تحت تأثیر اطلاعات غلط مورد سوءاستفاده قرار میگیرند و از معامله و مذاکرات کارآمد برای تعیین قیمت ها جلوگیری میشود. این نوع از بازارها اغلب به وسیله نوسانات بازار خدشهدار میگردند زیرا ارزش حقیقی بازار به وسیله اطلاعات غلط گم میشود.
توضیحاتی در مورد بازار کاذب
زمانی که سرمایه گذاران از اطلاعات نادرست برای تصمیمگیری استفاده میکنند، به شکل غیرمعقولی عمل کرده و نسبت به اخبار یا واکنش زیاد از حد یا واکنش کم نشان میدهند. تصمیمگیریهای نامعقولی که به وسیله سرمایه گذاران گرفته میشود باعث انحراف بازار میشود و ارزش حقیقی اوراق بهادار به شکل درستی نمایش داده نمیشود. -
بازار کارا ضعیف
تعریف بازار کارا ضعیف چیست؟
بازار کارا ضعیف یکی از انواع درجات فرضیه بازار کارا است که ادعا میکند همه قیمت های گذشته یک سهم در ارزش روز آن منعکس میشوند. به همین خاطر، تحلیل تکنیکال نمیتواند برای پیشبینی و شکست بازار مورد استفاده قرار بگیرد.
توضیحاتی در مورد بازار کارا ضعیف
شکل ضعیف کارایی به شکل طبیعی از این ادعا که تحلیل بنیادی میتواند برای شناسایی سهامی که کمتر از قیمت واقعی ارزش گذاری شده یا بیشازحد ارزش گذاری شدهاند مورد استفاده قرار بگیرد، حمایت میکند. به همین خاطر، سرمایه گذاران باهوش که به دنبال شرکتهای سودده هستند میتوانند با تجزیه و تحلیل صورتحساب های مالی، به سود برسند. -
بازار کارا قوی
تعریف بازار کارا قوی چیست؟
بازار کارا قوی ، قویترین نسخه از کارایی بازار است. این تعریف بیان میکند که همه اطلاعات موجود در یک بازار، چه عمومی و چه خصوصی، در قیمت گذاری سهام لحاظ شدهاند. حتی رانت اطلاعاتی و گرفتن اطلاعات از فردی در داخل شرکت سهامی هم نمیتواند مزیتی برای سرمایه گذار ایجاد کند.
توضیحاتی در مورد بازار کارای قوی
این درجه از کارایی بازار نشان میدهد که سودهایی که از بازده عادی فراتر میروند، بدون توجه به میزان تحقیقات یا اطلاعاتی که سرمایه گذاران به آن دسترسی دارند، نمیتوانند به وجود بیایند. -
بازار کارا نیمه قوی
تعریف بازار کارا نیمه قوی چیست؟
بازار کارا نیمه قوی یک کلاس دیگر از فرضیه بازار کارا است که بیان میکند همه اطلاعات عمومی در قیمت کنونی سهام محاسبه و منظور شده است. به این معنی که هیچکدام از تحلیل های تکنیکال و بنیادی نمیتوانند برای به دست آوردن سود اضافی و غیرعادی مورد استفاده قرار گیرند.
توضیحاتی در مورد بازار کارا نیمه قوی
این کلاس از فرضیه بازار کارا پیشنهاد میدهد تنها اطلاعاتی که بهصورت عمومی قابلدسترس نیست میتواند به سرمایه گذارانی که به دنبال کسب سودهای غیرعادی از سرمایه گذاری ها هستند، کمک نماید. همه اطلاعات دیگر در قیمت سهام لحاظ شده و بدون توجه به میزان تحلیل بنیادی و تکنیکال که شخص انجام میدهد، بازده های بالاتر از حد نرمال وجود نخواهند داشت. -
بازار مالی
تعریف بازار مالی چیست؟
بازار مالی یک اصطلاح گسترده برای توصیف هر بـــازاری است که در آن خریداران و فروشندگان در معامله دارایی هایی چون سهام، اوراق بدهی، ارز و مشتقه ها مشارکت دارند. بـازار مــالی معمولاً با استانداردهایی نظیر قیمت گذاری شفاف، قانون گذاری ساده، هزینه ها و کارمزدهای مشخص و نیرویهای بازار شناخته میشود و قیمت های اوراق بهاداری که معامله میشوند تعیین مینماید.
بعضی از بـازارهای مــالی فقط به مشارکت کنندگان اجازه میدهند تا یک سری معیارهای خاص را برآورده نمایند که میتواند بر اساس عواملی مثل میزان پول نگه داشته شده، موقعیت جغرافیایی سرمایه گذار، دانش بازارها یا حرفه مشارکت کننده باشد.
توضیحاتی در مورد بازار مالی
بازارهای مالی میتوانند تقریباً در هر کشوری در جهان یافت شوند. بعضی از آنها بسیار کوچک هستند و فقط چند شرکت کننده دارند، درحالیکه برخی بازارهای دیگر مثل بازار بورس نیویورک و بازارهای فارکس، میلیاردها دلار به صورت روزانه معامله میکنند . بیشتر بـازارهای مـــالی دارای دورههای سنگین تقاضا و معامله اوراق بهادار هستند. در این دورهها، قیمت ها ممکن است از استاندارد خود فراتر روند. عکس قضیه نیز در اینجا صادق است، سقوط بازارها ممکن است باعث کاهش قیمت ها از ارزش ذاتی خود، بر اساس سطوح تقاضا یا سایر نیروهای اقتصاد کلان مثل نرخ مالیات، تولید ملی یا سطوح اشتغال شود.
شفافیت اطلاعات جهت افزایش اعتمادبهنفس مشارکت کنندگان و پرورش یک بازار مالی کارآمد، مهم است.
-
بازار نزولی
تعریف بازار نزولی چیست؟
بازار نزولی به بازاری گفته میشود که در آن شرایط بازار موجب میشود قیمت اوراق بهادار بهطور مدام و روزانه کاهش یابد و بدبینی فراگیری باعث شکلگیری احساس منفی همگان نسبت به آینده و دشواری حفظ شرایط فعلی بازار شود. در چنین شرایطی سرمایه گذاران کاهش قیمت ها و زیان در بازار نزولی را پیشبینی میکنند و میدانند روند فروش هر چه بیشتر دارایی ها ادامه پیدا خواهد کرد، بنابراین فقط بدبینی است که روزبهروز بیشتر میشود. گرچه آمار و ارقام برای بازارهای مختلف متفاوت است اما معمولاً یک کاهش ۲۰ درصدی یا بیشتر در شاخص بورس های شناختهشدهای نظیر داو جونز یا S&P در طول یک بازه زمانی حداقل دو ماهه به عنوان نشانهای برای رکود در بازار و شکلگیری بازاری نزولی بهحساب میآید.
توضیحاتی در مورد بازار نزولی
یک بازار نزولی نباید با فرآیند اصلاح یا تعدیل بازار که یک روند مقطعی با مدت زمان کمتر از دو ماه است، اشتباه گرفته شود. اگرچه فرآیند اصلاح بازار اغلب امکان بسیار خوبی را برای سرمایه گذاران فراهم میکند تا در بهترین نقاط ممکن وارد بازار شوند، اما در بازارهای نزولی بهندرت نقاط ورود خوبی برای سرمایه گذاران فراهم میشود، چون در این بازارها زمانبندی دقیق برای شناسایی و پیشبینی کف قیمت کار دشواری است. سرمایه گذاری در شرایط رکودی میتواند بسیار خطرناک باشد زیرا برای یک سرمایه گذار دشوار خواهد بود تا سودهای فوقالعادهای در دوره رکود بازار از آن خود کند.
-
بازار نقدی
تعریف بازار نقدی چیست؟
بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادر ایجاد شده است، بازار نقدی گفته میشود. در بازار نقدی، مبادله کالاها و پول بین فروشنده و خریدار در زمان حال صورت میگیرد، چنانکه این امر در مقابل بازار آتی قرار دارد که در آن چنین مبادلاتی در تاریخ مشخصی در آینده رخ میدهد. بازار نقدی همچنین بهعنوان بازار نقطهای شناخته میشود، زیرا معاملات “در یک نقطه از زمان” انجام میشود.
توضیحاتی در مورد بازار نقدی
معاملات بازار نقـدی میتواند در یک بازار بورس یا فرابوس انجام گیرد. در مقابل، معاملات مربوط به قراردادهای آتی در بورسهای جداگانهای مخصوص قراردادهای آتی و مشتقه معامله میشوند. برای یک کالای خاص، قیمت بازار نقدی آن معمولاً کمتر از قیمت بازار آتی است. این بدان خاطر است که هزینه های حمل و نقل، انبار و بیمه، در نگه داشتن کالا تا زمانی که موعد تحویل فرا برسد، لحاظ میشود. -
بازارساز
تعریف بازار ساز چیست؟
بازار ساز نوعی از شرکتهای کارگزاری – معامله گر بورسی است که ریسک نگهداشتن تعداد مشخصی از اوراق بهادار شرکتی بهخصوص را میپذیرد تا خریدوفروش اوراق بهادار در بازار تسهیل شود و نقدشوندگی آن بهبود پیدا کند. هر بازارساز از طریق ایجاد عرضه و تقاضا به تعداد مشخص و تضمین شدهای برای سهام مختلف به قیمت بازار با مشتریان و معامله گران عادی رقابت میکند. بهمحض اینکه سفارشی دریافت میشود، بازار ساز فوراً از موجودی سهام خود میفروشد و بهاینترتیب خریدوفروش عادی سهام در بازار و نقدشوندگی سهام را تضمین میکند. این پروسه در عرض فقط چند ثانیه اتفاق میافتد و خریداران و فروشندگان عادی، متوجه این اتفاقات نمیشوند.
توضیحاتی در مورد بازار ساز
بازار نزدک (NASDAQ) مثال بسیار خوبی از عملیات بازارسازان است. در این بازار بیش از ۵۰۰ شرکت عضو وجود دارند که بهعنوان بازار ساز عمل میکنند و کمک میکنند بازار مالی بهصورت کارا و مؤثر به کار خود ادامه دهد، چراکه بازارسازان مایل هستند تا هم قیمت پیشنهادی فروش و هم قیمت پیشنهادی خرید ارائه کنند و بازار را کاراتر کنند. -
بازارگردان
کارگزار/ معاملهگری است که با اخذ مجوز لازم و با تعهد به افزایش نقدشوندگی و تنظیم عرضه و تقاضای اوراقبهادار معین و تحدید دامنهي نوسان قیمت آن، به داد و ستد آن اوراق میپردازد. -
بازارگردانی
فعالیتی است که با هدف کاهش دامنهي نوسانات قیمت اوراقبهادار و تامین نقدشوندگی آن با مجوز "سازمان" توسط "کارگزار" انجام میشود. -
بازارهاي خارج از بورس
بازاری است در قالب شبکهي ارتباط الکترونیک یا غیرالکترونیک که معاملات اوراق بهادار در آن بر پایهي مذاکره صورت میگیرد. -
بازده
تعریف بازده چیست؟
به سود یا زیان ناشی از سرمایه گذاری بـــازده گفته میشود. بازدهی مثبت، نشانگر سود است و بازدهی منفی زیان را نشان می دهد. برای مقایسه ی بهتر بین سرمایه گذاری های مختلف، بازده اغلب به صورت سالانه و درصدی از سرمایه گذاری اولیه گزارش می شود.
نسبت های مالی زیادی برای بازدهی سرمایه گذاری ها، دارایی ها یا پروژه ها وجود دارند که در تحلیل بنیادی بسیار پر کاربرد هستند و تحلیلگران مالی با استفاده از این نسبت ها، آن دارایی یا سرمایه گذاری را ارزیابی می کنند.
توضیحاتی در مورد بازده
این اصطلاح بهظاهر ساده بدون بیان مقدماتش میتواند تا حدودی برای سرمایه گذاران گیجکننده باشد. اگر یک دارایی اعم از دارایی واقعی یا دارایی مالی را به قصد سرمایه گذاری بخرید، سود یا زیان ناشی از این سرمایه گذاری بهعنوان بـازده شناخته میشود. بازده معمولاً از دو طریق ایجاد میشود. یک وجه نقدی است که مستقیماً از محل درآمد حاصل از سرمایه گذاری دریافت میکنید و دومی سود یا زیانی است که به علت تغییر قیمت آن دارایی نصیب شما میشود.
فرض کنید مدتی قبل ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی قارون را خریدهاید. در پایان سال مالی در مجمع عمومی سالیانه شرکت به هر سهم ۵۰ تومان سود نقدی تعلق میگیرد. همینطور شما سهم را در قیمت ۲۲۰ تومان خریدهاید و حالا ۲۶۰ تومان شده است. بازده نقدی یا ریالی شما عبارت است از:
9000={50+(220-260)}*1000
در مورد اوراق بهاداری نظیر سهام که درآمد ثابت ندارند تفاوتهایی در مورد نحوه محاسبه بـازده با اوراق بهادار با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت وجود دارد.
قانون کلی این است که هرچه ریسک بیشتری بپذیرید، سود و زیان بالقوه شما هم بیشتر میشود. -
بازده اضافی
تعریف بازده اضافی چیست؟
بازده سرمایه گذاری اوراق بهادار یا پرتفویای که از یک معیار یا شاخص با سطح ریسک مشابه بهتر عمل مینماید و بیشتر میشود، بازده اضافی گفته میشود. این بازده به طور گسترده برای اندازهگیری ارزش افزوده ای که پرتفوی یا مدیر سرمایه گذاری ایجاد کرده، مورداستفاده قرار گرفته و یا توانایی مدیریت را در غلبه بر بازار رامی سنجند. نام دیگر بازده اضافی آلفا است.
توضیحاتی در مورد بازده اضافی
به طور مثال، فرض کنید که یک صندوق سرمایه گذاری مشترک با سرمایه زیاد دارای سطح یکسانی از ریسک (در اینجا بتا=۱) در مقایسه با شاخص بورس است. اگر صندوق بازده ۱۲% در یک سال تولید نماید و شاخص فقط ۷% رشد کند، این تفاوت ۵ درصدی به عنوان بازده اضافی، یا آلفای تولیدشده بهوسیله مدیر صندوق در نظر گرفته میشود.
منتقدین صندوق های سرمایه گذاری مشترک و سایر پرتفویهایی که به صورت فعال مدیریت میشوند عقیده دارند که تولید بازده اضافی به صورت مداوم و در بلندمدت تقریباً غیرممکن است. به همین دلیل بیشتر مدیران صندوق های سرمایه گذاری در طول زمان عملکرد پایینتری نسبت به شاخص معیار دارند. این امر باعث محبوبیت فوقالعاده صندوق های سرمایه گذاری در شاخص و صندوق های قابل معامله در بورس شده است. -
بازده حقوق سهامداران
تعریف بازده حقوق صاحبان سهام چیست؟
نسبت درآمد خالصی که یک شرکت برای سهامدارانش ایجاد میکند، به کل حقوق صاحبان سهام، بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE گفته میشود. بـازده حـقوق صـاحبان سـهام میزان سودآوری شرکت را با آشکار کردن نحوه تولید سود آن شرکت با استفاده از سرمایه سهامداران، اندازهگیری میکند.
به عبارتی ROE، بازده ارزش خالص را محاسبه می کند، چرا که ارزش خالص برابر است با دارایی ها منهای بدهی ها، که همان حـقـوق صــاحبـان سـهام در ترازنامه ی شرکت می شود.
فرمول محاسبه ROE
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل درصدی بیان می شود (مثلا 25%) و طبق فرمول زیر محاسبه میگردد:
در آمد خالص شرکت تقسیم بر مجموع حقوق صاحب سهام = بازده حقوق صاحب سهام
در فرمول بالا درآمد خالص (Net income) برای یک سال کامل مالی است و قبل از پرداخت سود سهام به سهامداران عادی و بعد از پرداخت سود سهام به سهامداران ممتاز محاسبه میشود. در مجموع حقوق صاحبان سهام، سهام ممتاز منظور نمیشود.
کاربرد بازده حقوق مالکانه (Return on Equity)
بازده حقوق صاحبان سهام یک معیار ساده برای ارزیابی بـازده سرمایه گذاری ارائه می دهد. با مقایسه ROE شرکت با میانگین صنعت، ممکن است بتوان مزیت رقابتی شرکت را ارزیابی کرد. بررسی و ارزیابی ROE، همچنین می تواند در مورد نحوه مدیریت بودجه حاصل از حـقـوق صـاحبان سهـام، در ایجاد رشد و گسترش شرکت اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهد.
زمانی که ROE در طول زمان پایدار و در حال افزایش باشد، معمولا به این معنی است که آن شرکت در تولید ارزش و سود برای سهام داران تبحر دارد. زیرا می داند چگونه درآمد خود را سرمایه گذاری کند، تا بهره وری و سود خود را افزایش دهد. در مقابل، کاهش ROE می تواند بدین معنا باشد که مدیریت تصمیمات ضعیفی در مورد سرمایه گذاری مجدد سرمایه در دارایی های غیرمولد می گیرد.
توضیحاتی در مورد بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهـام برای مقایسه سودآوری یک شرکت با سایر شرکت ها، در یک صنعت خاص، کاربرد دارد.
چند نوع دیگر از این فرمول نیز وجود دارد که سرمایه گذاران میتوانند از آن استفاده نمایند:
(سود سهام داران ممتاز - در آمد خالص شرکت ) تقسیم بر مجموع حقوق صاحبان سهام عادی = بازده حقوق صاحبان سهام عادی
یک. سرمایه گذارانی که مایل هستند تا بازده حاصل از سهام عادی را ببینند میتوانند فرمول بالا را با کسر سود سهام ممتاز از درآمد خالص و همینطور کسر حقوق سهامداران ممتاز از مجموع حقوق صاحبان سهام به شکلی که در ادامه میآید، تغییر دهند:
دو. ROE ممکن است با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام به دست آید. به این منظور میانگین حقوق صاحبان سهام در ابتدا و انتهای دوره محاسبه میشود و با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حـقوق صاحبان سهام، بـازده سهامداران عادی محاسبه میشود.
سه. همچنین این امکان وجود دارد که سرمایه گذاران تغییرات این بازده را برای یک دوره محاسبه کنند. به این صورت که در ابتدا و انتهای دوره بازده حقوق سهامداران به طور مجزا محاسبه شده و با کسر این دو عدد، تغییرات بازده محاسبه شود. این کار تغییرات سودآوری شرکت را در طول یک دوره مشخص میکند.
چیزهایی که باید به خاطر سپرد:
اگر طی دوره سهام جدید منتشر و عرضه شود، از میانگین موزون تعداد سهام در طول سال استفاده کنید.
برای شرکت های با رشد بالا، شما باید انتظار ROE بالاتری را داشته باشید.
میانگین بازده حقوق صاحبان سهام در طول ۵ تا ۱۰ سال میتواند بینش بهتری از تاریخچه رشد شرکت، در اختیارتان قرار دهد -
بازده حقوق صاحبان سهام
تعریف بازده حقوق صاحبان سهام چیست؟
نسبت درآمد خالصی که یک شرکت برای سهامدارانش ایجاد میکند، به کل حقوق صاحبان سهام، بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE گفته میشود. بـازده حـقوق صـاحبان سـهام میزان سودآوری شرکت را با آشکار کردن نحوه تولید سود آن شرکت با استفاده از سرمایه سهامداران، اندازهگیری میکند.
به عبارتی ROE، بازده ارزش خالص را محاسبه می کند، چرا که ارزش خالص برابر است با دارایی ها منهای بدهی ها، که همان حـقـوق صــاحبـان سـهام در ترازنامه ی شرکت می شود.
فرمول محاسبه ROE
بازده حقوق صاحبان سهام به شکل درصدی بیان می شود (مثلا 25%) و طبق فرمول زیر محاسبه میگردد:
در آمد خالص شرکت تقسیم بر مجموع حقوق صاحب سهام = بازده حقوق صاحب سهام
در فرمول بالا درآمد خالص (Net income) برای یک سال کامل مالی است و قبل از پرداخت سود سهام به سهامداران عادی و بعد از پرداخت سود سهام به سهامداران ممتاز محاسبه میشود. در مجموع حقوق صاحبان سهام، سهام ممتاز منظور نمیشود.
کاربرد بازده حقوق مالکانه (Return on Equity)
بازده حقوق صاحبان سهام یک معیار ساده برای ارزیابی بـازده سرمایه گذاری ارائه می دهد. با مقایسه ROE شرکت با میانگین صنعت، ممکن است بتوان مزیت رقابتی شرکت را ارزیابی کرد. بررسی و ارزیابی ROE، همچنین می تواند در مورد نحوه مدیریت بودجه حاصل از حـقـوق صـاحبان سهـام، در ایجاد رشد و گسترش شرکت اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهد.
زمانی که ROE در طول زمان پایدار و در حال افزایش باشد، معمولا به این معنی است که آن شرکت در تولید ارزش و سود برای سهام داران تبحر دارد. زیرا می داند چگونه درآمد خود را سرمایه گذاری کند، تا بهره وری و سود خود را افزایش دهد. در مقابل، کاهش ROE می تواند بدین معنا باشد که مدیریت تصمیمات ضعیفی در مورد سرمایه گذاری مجدد سرمایه در دارایی های غیرمولد می گیرد.
توضیحاتی در مورد بازده حقوق صاحبان سهام
بازده حقوق صاحبان سهـام برای مقایسه سودآوری یک شرکت با سایر شرکت ها، در یک صنعت خاص، کاربرد دارد.
چند نوع دیگر از این فرمول نیز وجود دارد که سرمایه گذاران میتوانند از آن استفاده نمایند:
(سود سهام داران ممتاز - در آمد خالص شرکت ) تقسیم بر مجموع حقوق صاحبان سهام عادی = بازده حقوق صاحبان سهام عادی
یک. سرمایه گذارانی که مایل هستند تا بازده حاصل از سهام عادی را ببینند میتوانند فرمول بالا را با کسر سود سهام ممتاز از درآمد خالص و همینطور کسر حقوق سهامداران ممتاز از مجموع حقوق صاحبان سهام به شکلی که در ادامه میآید، تغییر دهند:
دو. ROE ممکن است با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام به دست آید. به این منظور میانگین حقوق صاحبان سهام در ابتدا و انتهای دوره محاسبه میشود و با تقسیم درآمد خالص بر میانگین حـقوق صاحبان سهام، بـازده سهامداران عادی محاسبه میشود.
سه. همچنین این امکان وجود دارد که سرمایه گذاران تغییرات این بازده را برای یک دوره محاسبه کنند. به این صورت که در ابتدا و انتهای دوره بازده حقوق سهامداران به طور مجزا محاسبه شده و با کسر این دو عدد، تغییرات بازده محاسبه شود. این کار تغییرات سودآوری شرکت را در طول یک دوره مشخص میکند.
چیزهایی که باید به خاطر سپرد:
اگر طی دوره سهام جدید منتشر و عرضه شود، از میانگین موزون تعداد سهام در طول سال استفاده کنید.
برای شرکت های با رشد بالا، شما باید انتظار ROE بالاتری را داشته باشید.
میانگین بازده حقوق صاحبان سهام در طول ۵ تا ۱۰ سال میتواند بینش بهتری از تاریخچه رشد شرکت، در اختیارتان قرار دهد. -
بازده سود سهام نقدی
تعریف بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت مینماید. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
توضیحات مدیرمالی در مورد بازده سود سهام نقدی
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری مینماید.
برای توضیح بهتر مطلب، به مثالی در ادامه میآید توجه بفرمایید. فرض کنید سهام شرکت فرضی شناسا با قیمت ۲۰۰ تومان معامله میشود و سود نقدی سالانه ۱۰ تومانی به ازای هر سهم به سهامدارانش پرداخت میکند. همچنین در نظر بگیرید که سهام شرکت فرضی دیگری به نام سامانه با قیمت ۴۰۰ تومان معامله شده و آن هم سود سهام نقدی ۱۰ تومانی دارد. این بدین معنی است که بازده سود سهام شرکت شناسا ۵% است (۰٫۰۵=۲۰۰/۱۰)، درحالیکه بازده سود سهام سامانه فقط ۲٫۵% است (۰٫۰۲۵=۴۰۰/۱۰). با یکسان در نظر گرفتن سایر عوامل، سرمایه گذاری که به دنبال استفاده از پرتفوی خود برای تأمین درآمد است احتمالاً سهام شناسا را نسبت به سامانه ترجیح خواهد داد، چون بازده سود سهام نقدی دو برابری دارد.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی نسبتاً بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست آورند. ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود. درحالیکه گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت نمایند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
حالا به مثال دیگری توجه کنید. فرض کنید دو شرکت فرضی شناسا و سامانه هر دو ارزش ۱ میلیارد تومانی دارند. نیمی از این ارزش به صورت ۵ میلیون سهم ۱۰۰ تومانی نگه داری میشود. همچنین فرض کنید که در پایان سال اول این دو شرکت ۱۰% از ارزششان، یا ۱۰۰ میلیون تومان درآمد کسب میکنند. شرکت شناسا تصمیم میگیرد تا نیمی از این درآمد را (۵۰ میلیون تومان) به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت کند که یعنی با نرخ ۱۰%، به ازای هر سهم ۱۰ تومان بپردازد. شناسا همچنین تصمیم میگیرد تا نیم دیگر آن را دوباره سرمایه گذاری کرده و مقداری سود سرمایه ای تولید کند، ارزش شرکت را به ۱٫۰۵ میلیارد تومان و سرمایه گذاران درآمدی را نیز راضی نگه دارد.
در عوض شرکت سامانه، تصمیم میگیرد تا سود سهامی توزیع نکند و همه درآمدهایش را مجدداً سرمایه گذاری کند. به همین دلیل ارزش سامانه را به ۱٫۱ میلیارد تومان افزایش میدهد و احتمالاً سرمایه گذاران رشدی را راضی خواهد کرد.
اگر این شرکتها به استفاده از این سیاست با نرخ یکسانی ادامه دهند و در پایان سال دوم رفتار سال قبل را تکرار کنند، سرمایه گذارانی که سهام شناسا را در اختیار دارند شاهد پرداختهای سود سهام بیشتری خواهند بود و میتوانند ۱۰٫۵۰ تومان به ازای هر سهم (۱۰٫۵۰=۵/۵۲٫۵، ۵۲٫۵=۲/۱۰۵، ۱۰۵= ۱۰% * ۱٫۰۵) با یک بازده سود سهام ۱۰٫۵ درصدی داشته باشند. در پایان سال دوم، شرکت شناسا ۱٫۱۵۵ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت و سرمایه گذاران درآمدی اش خوشحال خواهند بود، ولی درست در همان زمان، شرکت سامانه ۱٫۲۱ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت. اگر این سیاستها ادامهدار باشند، در پایان سال سوم، شرکت شناسا ۱٫۲۱۳ میلیارد تومان و شرکت سامانه ۱٫۳۳۱ میلیارد تومان ارزش خواهند داشت.
هر دوی این شرکتها ازنظر ارزش به شکل نمایی در حال رشد هستند، ولی سامانه با دو برابر سرعت شناسا در حال رشد بوده و در پایان سال هشتم به دو برابر ارزش واقعی خود خواهد رسید، درحالیکه شرکت شناسا برای رسیدن به دو برابر ارزش خود به ۱۴ سال نیاز دارد. با پایان سال دهم، سامانه ارزش ۱٫۷۰۶ میلیارد تومانی خواهد داشت و ارزش سامانه ۲٫۵۹۴ میلیارد تومان خواهد بود، ۵۲% بیشتر از شناسا. گرچه این مثال بسیار ساده شده است و بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد، ولی معایب شرکتی را که سود سهام نقدی بالا پرداخت میکند به خوبی نشان میدهد.
پرداخت سود سهام نقدی بالا به سهامداران میتواند نشانه حوادث گوناگونی در شرکت باشد، مثلاً اینکه آن شرکت ممکن است در حال حاضر کمتر از حد ارزش گذاری شده باشد یا اینکه در حال اقدام برای جذب سرمایه گذاران است. در سویی دیگر، اگر شرکت سود سهام نقدی کمی پرداخت میکند یا اصلاً پرداخت سود ندارد، ممکن است نشاندهنده آن باشد که شرکت بیشازحد ارزش گذاری شده و یا اینکه در حال تلاش برای رشد سرمایه خود است.
گاهی ممکن است شرکتها فقط برای مدتزمان کوتاهی سود سهام بالا به سهامداران خود پرداخت نماید، نه مدتزمان طولانی. شرکتها اغلب در طول شرایط سخت اقتصادی یا وقتیکه شرکت در حال تجربه دوران سختی است، پرداخت های نقدی سود سهام خود را کاهش داده یا قطع میکنند، پس نمیتوان انتظار پرداخت سود نقدی سهام ثابت و به صورت دائم داشت.
افراد میتوانند با استفاده از اطلاعات مربوط به پرداخت سود سهام یک شرکت، یا با استفاده از پرداخت سود سهام اخیر یا استفاده از پرداخت فصلی اخیر و ضرب آن در عدد ۴، سودهای آتی شرکت را حدس بزند. به این کار اغلب «بازده سود سهام نقدی روبهجلو» میگویند، گرچه فرد باید از آن با احتیاط استفاده نماید چون تخمینهای مربوط به پرداخت های نقدی سود سهام ذاتاً نامطمئن است. همچنین ممکن است پرداخت های نقدی سود سهام را با قیمت سهام در طول ۱۲ ماه گذشته مقایسه نماید تا به درک بهتری از تاریخچه عملکرد برسد، عملی که به آن «بازده سود سهام نقدی رو به عقب» میگویند.
در ایران شرکتها مجاز نیستند همه سود سالیانه خود را نگهدارند. بلکه باید حداقل ۱۰ درصد سود خود را به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم کنند.
-
بازده غیرعادی
تعریف بازده غیرعادی چیست؟
بازده غیرعادی اصطلاحی است که برای توصیف بازده بهدستآمده از اوراق بهادار یا پرتفوی در یک بازه زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که متفاوت از نرخ بازده مورد انتظار است. نرخ بازده مورد انتظار، بازده محاسبه شدهای است که بر اساس مدل قیمت گذاری دارایی ها و با استفاده از میانگین بلندمدت بازده یا سایر ارزیابیها به دست میآید.
توضیحاتی در مورد بازده غیر عادی
بازده غیرعادی میتواند هم خوب و هم بد باشد، چون خودش به تنهایی خلاصهای است از اینکه چگونه بازده واقعی از بازده مورد انتظار متفاوت است. به طور مثال، کسب ۳۰% در یک صندوق سرمایه گذاری که بازده میانگین ۱۰% در هر سال برای آن پیشبینی شده، یک بازده غیر عادی ۲۰% تولید خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر بازده واقعی ۵% بود، این امر باعث تولید یک نرخ غیرعادی منفی پنجدرصدی میشد. -
بانک
تعریف بانک چیست؟
بانک نوعی مؤسسه مالی است که دارای مجوز به عنوان دریافت کننده سپردههاست. دو نوع از بانکها وجود دارند: بانکهای تجاری و بانکهای سرمایه گذاری. در بیشتر کشورها، بانکها بهوسیله دولت یا بانک مرکزی قانون گذاری میشوند.
توضیحاتی در مورد بانـک
بانکهای تجاری اساساً بر مدیریت برداشت ها و سپرده ها در کنار تأمین وام های کوتاهمدت به اشخاص و کسبوکارهای کوچک تمرکز دارند. مشتریان عموماً از این بانک ها برای حساب های جاری و سپرده ساده، گواهی سپرده و بعضیاوقات وام مسکن استفاده میکنند. بانکهای سرمایه گذاری بر تهیه خدماتی چون اعتبار و سازماندهی مجدد شرکت های بزرگ برای مشتریان نهادی، تمرکز دارند.
درحالیکه بیشتر بانکها به صورت فیزیکی و آنلاین در عرصه حضور دارند، اما بعضی از بانکها فقط به صورت آنلاین به فعالیت مشغولاند. بانکهای فقط آنلاین نرخ های سود بالاتر و هزینه های کمتری ارائه میدهند. راحتی، نرخ های سود و هزینه ها از عوامل اصلی مؤثر در تصمیمگیری مشتریان برای تجارت با بانکهاست. به عنوان جایگزینی برای بانکها، مصرف کنندگان میتوانند از خدمات مؤسسات اعتباری بهرهجویند. -
بانی
شخص حقوقی است که نهاد واسط براي تأمين مالي وي در قالب عقود اسلامي، اقدام به انتشار اوراق اجاره مينمايد. -
بتا
تعریف بتا چیست؟
بتا معیاری از بیثباتی، یا ریسک سیستماتیک اوراق بهادار یا سبد سهام در مقایسه با کل بازار است. بتـا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده میشود، مدلی که بازده پیشبینیشده یک دارایی را بر اساس بتای آن و بازده پیشبینیشده بازار محاسبه میکند.
بتـا همچنین با عنوان «ضریب بتا» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد بتا
بتـا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه میشود و شما میتوانید به بتـا به شکل گرایش بازده اوراق بهادار برای پاسخ به نوسانات بازار نگاه کنید. بتای ۱ نشان میدهد که قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار حرکت خواهد کرد و کموزیاد خواهد شد. بتای کمتر از ۱ یعنی قیمت اوراق بهادار نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد. بتای بزرگتر از ۱ به معنی این است که قیمت اوراق بهادار بیثباتتر از بازار خواهد بود و بیشتر دچار نوسان میشود. بهطور مثال، اگر بتای سهامی ۱٫۲ باشد، بهصورت تئوری ۲۰% بیثباتتر از بازار است.
گفتنی است افزایش بتـا به معنی بیشتر شدن نوسانات بازده اوراق بهادار (سهام) و افزایش ریسک سرمایه گذاری است. -
بخشهای اقتصادی
فعالیتهای اقتصادی از نظرظاهری تشابهاتی دارند که عموماً در سه گروه قابل جمع می باشد. 1-. فعالیت تولیدی: عبارتست از فعالیتی که طی آن مواد اولیه یا کالای نیمه ساخته درطی فرآیند دستی یا ماشینی به صورت تکی یا سری به کالای جدیدی تبدیل میگردند. 1-1-. گروه واحدهای صنعتی ومعدنی نظیر انواع کارخانه های تولیدی نظیر استخراج معادن مختلف شیشه – سیمان – خودرو و.... 2-1-. گروه ساختمان : ساختمانهای مسکونی ،ویلائی، پاساژ و .......) (راهسازی – جاده- پل – فرودگاه و.....) 3-1-. گروه کشاورزی: طیور نظیر مرغداری گوشتی وتولید تخم مرغ وشترمرغ و...... . دام نظیر گاوداری – گوسفندداری (گوشتی- شیری – گوسفند داشتی و.......) باغات وزمینهای کشاورزی وکالاهای واسطه ای. 2- .بازرگانی : فعالیتهای خرید وفروش و واردات وصادرات کالا به صورت جزئی وکلی توسط اشخاص حقیقی وحقوقی بدون ایجاد تغییرات در ماهیت وظاهر کالا. 3-. خدمات : فعالیتهای را در بر می گیرد که نیروی کار وتخصص خودرا درانجام امور موردنظر مورد استفاده قرار میگیرد وطیف گسترده ای در بخش اقتصادی را به خود اختصاص می دهند. (بانکها، بیمه ، حق العمل کاری، تعمیرات، تحقیقات، امورحقوقی، امور پزشکی وبیمارستانی، حمل ونقل، گردشگری وهتلداری، واحدهای آرایشگری، تهیه غذا. -
بدهی
تعریف بدهی چیست؟
مقدار پولی که یک نفر از فردی دیگر قرض میگیرد. بسیاری از شرکتها از بدهی برای تأمین مخارجی استفاده میکنند که در شرایط عادی هیچگاه قادر به تأمین هزینه آن مخارج بهتنهایی نیستند. قرارداد که بین فرد قرض گیرنده و طرفی قرض دهنده منعقد میگردد، این اجازه را صادر میکند که فرد قرض گیرنده در قبال پرداخت مبلغی اضافهتر تحت عنوان بهره، از آن پول استفاده کند و در زمانی مشخص بدهی خود را به فرد قرض دهنده پرداخت کند.
توضیحاتی در مورد تولید ناخالص داخلی
اوراق قرضه، اوراق مشارکت، وام ها و اوراق تجاری همه مثالهایی از بـدهی هستند. بهعنوان نمونه، شرکتی ممکن است به دنبال قرض کردن ۱ میلیارد تومان باشد تا بتواند یک مقدار مشخصی تجهیزات برای کارخانه تازه تأسیس خود خریداری نماید. در این مورد، بدهی یک میلیارد تومانی باید با بهره مربوطه در یک تاریخ مشخص در آینده به طلبکار برگردانده شود. -
بدهی بلندمدت
تعریف بدهی بلندمدت چیست؟
بدهی بلندمدت شامل وام ها و تعهدات مالی است که بیش از یک سال به طول میانجامند. بدهی بلندمدت برای یک شرکت میتواند شامل هر تعهد مالی یا اجارهای باشد که بعد از یک دوره ۱۲ ماهه مهلتشان سر میرسد. بدهی بلندمدت میتواند برای دولتها هم قابلاعمال است، به عبارتی کشورها هم میتوانند بدهی بلندمدت داشته باشند.
از بدهی های بلندمدت میتوان با نام وام بلندمدت نیز یاد کرد.
توضیحاتی در مورد بدهی بلندمدت
تعهدات مالی و اجارهای که به آن بدهی های بلندمدت یا بدهی های ثابت میگویند، شامل اوراق قرضه یا اوراق مشارکت شرکتی یا اجارهنامههای بلندمدت است که در ترازنامه یک شرکت نوشته میشوند. اغلب بخشی از این بدهی های بلندمدت در طول یک سال پرداخت میشود که با عنوان بدهی های جاری طبقهبندی و در ترازنامه ثبت میشوند.
در یک ترازنامه، بدهی های شرکت یا به عنوان بدهی های مالی و یا بدهی های عملیاتی دستهبندی میگردند. بدهی های مالی به بدهی هایی اشاره دارد که به سرمایه گذاران یا سهامداران مربوط میشود. اینها شامل اوراق مشارکت (قرضه) و سهام هستند. بدهی های عملیاتی به اجارههای بلندمدت یا تسویه نشده اشاره دارد که برای تهیه امکانات و خدمات برای شرکت به وجود میآیند. اینها هر چیزی از فضای ساختمانی اجاره شده و تجهیزات تا برنامههای بازنشستگی کارکنان را شامل میشود.
اوراق قرضه یکی از رایجترین انواع بدهی های بلندمدت به شمار میآید. شرکت ها ممکن است به دلایل مختلفی برای افزایش بودجه اقدام به توزیع اوراق قرضه کنند. فروش اوراق قرضه یک درآمد فوری به همراه دارد، اما شرکت در نهایت مجبور است آن را پرداخت کند.
چرا بدهی های بلندمدت؟
شرکت ها برای به دست آوردن سرمایه فوری از بدهی بلندمدت استفاده میکنند. به طور مثال، شرکت های نوپا نیازمند بودجه قابلتوجهی برای پرداخت هزینه ها همچون هزینه های تحقیق و توسعه، بیمه، گواهی نامه و هزینه های مجوز، تجهیزات و تدارکات و تبلیغ و ارتقا هستند. همه کسبوکارها نیاز به تولید درآمد دارند و بدهی بلندمدت راه مؤثری برای داشتن درآمدی فوری برای تأمین مالی پروژهها است.
بدهی بلندمدت: سودمند یا زیان آور؟
ازآنجاییکه این نوع بدهی ها بزرگ هستند، پرداخت آن مدتها زمان میبرد. شرکت های با بدهی بلندمدت زیاد در پرداخت خود با سختی مواجه میشوند، چنانکه بیشتر سرمایه شان به پرداخت بهره اختصاص یافته و تخصیص پول به سایر بخشها مشکل میشود. شرکت میتواند با بررسی نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام تعیین کند که آیا بدهی بلندمدت زیادی ایجاد کرده یا نه.
نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام بالا به این معنی است که شرکت بیشتر سرمایه گذاری خود را با بدهی انجام میدهد. اگر این نسبت خیلی بالا باشد و شرکت نتواند به خاطر کاهش درآمد یا سایر مشکلات بدهی اش را پرداخت نماید، شرکت با ریسک ورشکستگی بالا روبرو میشود.
نسبت بدهی به حقوق صاحب سهام بالا برای شرکت نسبت به رقبایش که ممکن است پول بیشتری داشته باشند، یک نقطهضعف بهحساب میآید. بسیاری از صنایع، شرکت ها را تشویق به استفاده از بدهی بلندمدت زیاد میکنند تا ریسک ها و هزینه های مربوط به ایجاد درآمد با ثبات را کاهش دهند. بهطوریکه حتی از استانداردی که مقدار بدهی بلندمدتی یک شرکت را معین میکند، فراتر میروند.
امروزه بانک ها ترازنامه شرکت ها را دقیقتر بررسی میکنند و سطح بالایی از بدهی میتواند شرکت را از استفاده دوباره از بدهی منع کند. متعاقباً، بسیاری از شرکت ها در حال وفق دادن خود با این قانون هستند تا از جریمه شدن جلوگیری کنند، مثل برداشتن گامهایی جهت کاهش بدهی بلندمدتشان و تکیه بر منابع باثبات درآمد.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام پایین نشان از آن دارد که شرکت در حال رشد یا پیشرفت است، چون بر بدهی و تلاش برای بازپرداخت اقساط وام تمرکز ندارند؛ اما شرکت باید همچنان نسبت خود را با نسبت سایر شرکت ها مقایسه کند، چون این کار به تعیین اهرم اقتصادی کمک میکند.
همهچیز بدهی بلندمدت هم بد نیست و با یک نگاه منطقی میتوان گفت بدهی بلندمدت برای هر شرکتی ضروری است. آن را بهعنوان حساب اعتباری برای یک کسبوکار در نظر بگیرید: در کوتاهمدت، این حساب اعتباری به شرکت اجازه میدهد تا وقتی هنوز نوپاست در پروژههایی که برای پیشرفت و موفقیت نیاز دارد، با هدف پرداخت بدهی در زمان رسیدن به سودآوری، سرمایه گذاری کند. بدون بدهی بلندمدت، بیشتر شرکت ها هیچگاه نمیتوانند از زمین بلند شوند؛ بنابراین استفاده از بدهی بلندمدت برای هر شرکتی لازم است، اما اینکه چه مقدار وام نیاز است نقش بزرگی در وضعیت فعلی و آینده شرکت دارد. -
برنامه سرمایه گذاری مجدد سود سهام
تعریف برنامه سرمایه گذاری مجدد سود سهام چیست؟
برنامه سرمایه گذاری مجدد سود سهام برنامهای است که بهوسیله شرکتها ارائه میشود که در آن به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا سود سهام نقد خود را مجدداً با خرید سهام اضافه، مجدداً سرمایه گذاری نمایند.
چنین برنامهای در ایران وجود ندارد.
توضیحاتی در مورد برنامه سرمایهگذاری مجدد سود سهام
برنامه سرمایه گذاری مجدد سود سهام راه فوقالعادهای برای افزایش ارزش سرمایه گذاری شماست. بیشتر برنامههای سرمایه گذاری مجدد سود سهام به شما اجازه میدهند تا سهام را بدون کمیسیون و با یک تخفیف قابل توجه نسبت به قیمت فعلی آن خریداری نمایید. این نوع برنامهها به سرمایه گذاری های مجدد زیر ۱۰ دلار مجوز نمیدهند. -
بستن نماد
توقف معاملات هر یک از انواع اوراق بهادار طی دورهي معین طبق دستورالعمل مربوطه میباشد. -
بنگاه
واحد اقتصادی که در تولید کالا یا خدمت فعالیت میکند، اعم از آن که دارای شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد. -
بهای تمام شده کالا
تعریف بهای تمام شده کالا فروش رفته چیست؟
بهای تمام شده کالا فروش رفته، هزینه های مستقیم مربوط به تولید کالاهای فروخته شده توسط یک شرکت است. این مقدار شامل هزینه مواد مصرفی در تولید کالا در کنار هزینه های مستقیم نیروی کار مورد استفاده در تولید آن کالا است. هزینه های غیرمستقیم مثل هزینه های توزیع و فروش در نظر گرفته نمیشوند. بهای تمام شده کالا فروش رفته در صورت سود و زیان ظاهر میشود و میتواند برای محاسبه حاشیه سود ناخالص شرکت از درآمد کسر شود.
توضیحاتی در مورد بهای تمام شده کالا فروش رفته
بهای تمام شده کالا فروش رفته هزینه ایجاد محصولاتی است که یک شرکت به فروش میرساند؛ بنابراین، تنها هزینه هایی که در اندازه گیری لحاظ میشوند آنهایی هستند که به صورت مستقیم به تولید محصولات مربوط هستند.
به طور مثال، بهای تمام شده کالا فروش رفته برای یک سازنده خودرو میتواند شامل هزینه های مواد اولیه برای قطعات باشد که در ساخت خودرو در کنار هزینه های نیروی کار استفاده شده، برای تولید نهایی خودرو به کار میرود. هزینه ارسال خودروها به نمایندگان فروش و هزینه نیروی لازم برای فروش خودرو حذف میشوند و در محاسبه بهای تمام شده کالا فروش رفته منظور نمیشوند.
هزینه های دقیقی که در محاسبه بهای تمام شده کالا فروش رفته لحاظ میشوند به نوع کسب و کار ها مربوط هستند. روشهای مختلفی برای محاسبه بهای تمام شده کالا فروش رفته وجود دارد اما یکی از پایهایترین راهها این است که با آغاز فهرست موجودی برای آن دوره و اضافه کردن مقدار کل خریدهای انجام شده در آن بازه و سپس کم کردن فهرست موجودی پایانی، شروع کرد. این محاسبه مقدار کل فهرست موجودی یا به بیان دقیقتر هزینه این فهرست را که توسط شرکت در این بازه فروخته شده نشان میدهد؛ بنابراین، اگر شرکتی با ۱۰ میلیارد تومان در فهرست موجودی خود آغاز کند، ۲ میلیارد تومان از خریدها درآمد داشته و در نهایت دوره را با ۹ میلیارد تومان در فهرستش به پایان ببرد، بهای تمام شده کالا فروش رفته برای این دوره ۳ میلیارد تومان خواهد بود. -
بهره
تعریف بهره چیست؟
بهره پولی است که به عنوان امتیاز قرض دادن پول به شخص وام دهنده پرداخت میشود و معمولاً با یک نرخ سالیانه به صورت درصدی بیان میشود. بهره گاهی با نامهایی چون سود مشارکت نیز شناخته میشود و میتواند به سود حاصل از مشارکت فرد در پروژهها یا سرمایه گذاری ها اشاره کند.
توضیحاتی در مورد بهره
دو نوع اصلی بهره وجود دارد که میتواند برای محاسبه بهـره وام مورداستفاده قرار گیرد: بهره ساده و بهره مرکب.
بهـره ساده نرخ تعیین شدهای بر اساس اصل پول قرض داده شده است که قرض گیرنده باید برای جبران استفاده از پول، آن را بپردازد. بهـره مرکب سودی است هم بر اساس اصل پول و هم بر اساس سود پرداخت شده برای وام محاسبه و پرداخت میشود. در ایران فقط بهـره ساده مرسوم است و مورداستفاده قرار میگیرد اما در اکثر کشورها بـهره مرکب بیشتر استفاده میشود.
بعضی از عواملی که در محاسبه نوع سود و نرخ بهـره وام دخیل هستند عبارتاند از: هزینه فرصت (هزینه عدم توانایی قرض دهنده در استفاده از پولی که قرض میدهند)، مقدار تورم مورد انتظار، ریسک نکول یا ناتوانی وام گیرنده در باز پرداخت وام، مدت زمانی که پول قرض داده میشود، احتمال مداخله دولت در نرخ سود و نقدینگی وام.
قانون عدد ۷۲
ممکن است شما با این پیشنهاد روبروی شوید که n ریال در جایی سرمایه گذاری کنید و بعد از x سال سرمایه شما دو برابر میشود. در این صورت احتمالاً کنجکاو میشوید که نرخ بهره این سرمایه گذاری چقدر است؟ یک راه سریع برای اینکه به صورت تقریبی نرخ بهـره را تخمین بزنید، استفاده از قانون ۷۲ است. مثلاً، اگر عدد ۷۲ را بر تعداد سالها تقسیم کنید، نرخ سود تقریبی به دست میآید. برای مثال فرض کنید بانکی در تبلیغات خود اینطور مدعی میشود که اصل سپرده شما را بعد از ۵ سال دو برابر میکند. در این صورت با تقسیم عدد ۷۲ بر عدد ۵ نرخ بهره ای که بانک پرداخت میکند مشخص میشود و این نرخ برابر با ۱۴٫۴ درصد است.
توجه داشت باشید که قانون ۷۲ فقط در شرایطی به درستی عمل میکند که شرایط بهـره مرکب اعمال شود؛ یعنی هم اصل پول و سپرده شما سود دریافت کند و هم سودهای دریافتی مجدداً سرمایه گذاری شده و سود دریافت کنند.
تاریخچه
گرفتن بهره بابت قرض پول امروزه عادی شده است اما پیشازاین چندان رایج و موردقبول نبود. چراکه نرمهای اجتماعی از تمدنهای خاورمیانهای تا قرون وسطی به بهره وام به چشم نوعی گناه مینگریستند.
این تردید اخلاقی دریافت بهـره از وام، در طول دوره رنسانس از میان برداشته شد. مردم شروع به قرض دادن پول برای رشد کسبوکارها در جهت اقدامی برای بهبود موقعیت خود کردند. بازارهای در حال رشد و پویایی نسبی اقتصاد وام ها را رایجتر کرد و سود حاصل از آنها را قابلپذیرشتر. در طول همین زمان بود که پول به عنوان یک کالا در نظر گرفته شد و دریافت بهره در برابر هزینه فرصت قرض دادن آن با ارزش جلوه کرد.
فیلسوفان سیاسی در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ نظریه اقتصادی پشت پرده دریافت سود برای پول قرض داده شده را روشن کردند. نویسندگانی چون آدام اسمیت، فردریک باستیا و کارل منگر.
ایران، سودان و پاکستان بهره را از سیستم مالی و بانکداری خود خارج کردهاند و باعث شدند تا وام دهنده ها بهجای دریافت بهره از پولی که قرض داده بودند، در سود و ضرر آن شریک شوند. این روند در بانکداری اسلامی که از دریافت سود بر وام ها اجتناب میکند، در اواخر قرن ۲۰ رایجتر شد. -
بهره مرکب
تعریف بهره مرکب چیست؟
بهره مرکب، بهره ای است که بر اصل سرمایه اولیه و همچنین بر بهره انباشته شده از دوره های قبلی سپرده یا وام محاسبه میشود. بهره مرکب میتواند بهعنوان “بهره بر سود” یا “سودِ سود” در نظر گرفته شود و باعث میشود تا سپرده یا وام با نرخ بیشتری از نرخ عادی رشد داشته باشد. چرا که در نرخ های عادی بهره یا سود فقط بر مقدار اصل سرمایه محاسبه میشود.
نرخی که به بهره مرکب تعلق میگیرد به دوره تناوب ترکیب بستگی دارد. هرچه تعداد دوره های ترکیب بیشتر باشد، بهره مرکب هم بزرگتر میشود. به همین خاطر، مقدار بهره مرکب که به یک وام یک میلیون تومانی به صورت سالانه و با نرخ ۱۰% تعلق میگیرد کمتر از مقدار بهره مرکبی است که به همان وام یک میلیون تومانی اما این بار با نرخ ۵% و به صورت شش ماهه تعلق میگیرد، اگرچه بازه زمانی هر دو در مجموع یک سال است. بهرهمرکب به علت ماهیت ربوی آن، در اقتصاد و بانکداری اسلامی رد شده است و در کشور ما مورد استفاده قرار نمیگیرد.
توضیحاتی در مورد بهرهمرکب
سرمایه گذاری اصل پول و هرگونه بهره تجمعی ناشی از آن برای بیش از یک دوره، مرکب کردن گفته میشود. مرکب کردن بهره یعنی دریافت بهره از محل بهره. نتیجه این کار بهره مرکب نامیده میشود. در بهره ساده، بهره دریافتی سرمایه گذاری نمیشود و بنابراین بهرهای که در هر دوره دریافت میشود، صرفاً از محل سرمایه گذاری اولیه است.
اثر مرکب کردن در کوتاهمدت چندان زیاد نیست ولی با افزایش مدت سرمایه گذاری، سرمایه گذاری شما افزایش هنگفتی خواهد داشت. فرض کنید یکی از اجداد شما، مبلغ ناچیز ۱۰ ریالی را ۲۰۰ سال پیش و با نرخ بهره مرکب ۱۲ درصد سرمایه گذاری کرده بود. در این صورت حالا شما وارث چیزی در حدود ۶۹۷۵۹۶۸۸۷۲۰ ریال بودید. رقم قابلتوجهی است.
توجه داشته باشید که بهره ساده در هر سال برابر با ۱٫۲ ریال است و مجموع بهره های ساده طی ۲۰۰ سال مجموعاً ۲۴۰ ریال میشود. با مقایسه بهره ساده ۲۴۰ ریالی و بهرهمرکب ۶۹۷۵۹۶۸۸۷۲۰ متوجه تفاوت بهره ساده و مرکب میشوید.
برای محاسبه بهره مرکب از فرمول زیر استفاده میشود:
بهره مرکب = [P (1 + i)n] – P
= P [(1 + i)n – ۱]
در اینجا:
P= اصل سرمایه
i= نرخ بهره اسمی سالیانه به شکل درصد
n= تعداد دوره های ترکیب.
به طور مثال: مقدار بهره مرکب یک مبلغ ۱۰۰۰۰ تومانی به صورت سالانه ۱۰% (i= 10%) برای ۱۰ سال (n= 10) به صورت زیر خواهد بود:
[P (1 + i)n] – P = [10000(1+0.10)^10]-10000=25937.42-10000= 15937.42 -
بهره ناخالص
تعریف بهره ناخالص چیست؟
نرخ سود سالانهای که به هر سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا حساب سپرده قبل از مالیات یا کسر هر پول دیگری، پرداخت میشود بهره ناخالص گفته میشود. بهره ناخالـص سودی است که دارندگان اوراق قرضه از سرمایه گذاری خود دریافت میکنند که در معرض مالیات قرار خواهد داشت. این تعریف در برابر بهره خالص قرار دارد.
توضیحاتی در مورد بهره خالص
درصدی از سود باید برای سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا سپرده به شکل کسریهایی چون مالیات، عوارض یا هزینه ها پرداخت شود. مثلاً، اگر شما ۳ میلیون تومان در حساب پس انداز خود با نرخ سود سالیانه ۲۰ درصد داشته باشید که به صورت سالانه محاسبه شده است، بهره ناخالص شما ۶۰۰۰۰۰ تومان خواهد بود. اگر شما ۱۵ درصد مالیات داشته باشید، بازده خالص ۵۱۰۰۰۰ تومان و مالیات ۹۰۰۰۰ تومان است. -
بودجه
تعریف بودجه چیست؟
تخمینی از درآمد و هزینه در طول یک بازه زمانی مشخص در آینده بودجه نام دارد. بـودجه میتواند برای شخص، خانواده، گروهی از افراد، کسبوکار یا شرکت، دولت، کشور، سازمانهای چندملیتی یا تقریباً هر چیزی که درآمد و هزینه دارد، مورد استفاده قرار بگیرد.
بودجه برای مدیریت مخارج ماهیانه و سالیانه بسیار مفید است. همینطور برای اتفاقها و هزینههای پیشبینی نشده یا خریدهای بزرگ مثل خونه، بودجه بندی خیلی مهم است. این که درآمد ها و مخارج خودتون رو پیگیری کنید، به معنی این نیست که تلاش زیاد یا دانش ریاضی بالایی نیاز هست، و همینطور به این منظور نیست که چیزی که میخواهید رو نباید بخرید. فقط به این معنی هست که بدونید پولهای شما کجا استفاده شدند و بر شرایط مالی خودتون کنترل داشته باشید. استفاده از بودجه فقط برای کسانی نیست که باید همیشه مراقب دخل و خرجشون باشند. تقریبا همه، حتی افرادی که درآمدهای زیادی دارند یا حساب بانکی پر از پول دارند، میتونند از مزایای بودجهبندی استفاده کنند.
توضیحاتی در مورد بـودجه
بـودجه یک مفهوم در اقتصاد خرد است که معاوضه یک کالا در عوض کالای دیگر را نشان میدهد. بعد از این معاوضه یا به اصطلاح در آخرین خط، مازاد بودجه نشاندهنده سودآوری این معاوضه است. درحالیکه بـودجه متوازن به این معنی است که درآمدهای پیشبینی شده با هزینه ها برابر خواهند بود. کسری بـودجه نیز یعنی هزینه ها از درآمدهای پیشبینی شده فراتر رفته اند. بـودجه ها معمولاً در طول دورههایی (اغلب یک ساله)، گردآوری شده و دوباره مورد ارزیابی قرار میگیرند. تنظیمات بـودجه بندی بر اساس اهداف سازمان یا شرکت انجام میشود. -
بودجه بندی سرمایه ای
تعریف بودجه بندی سرمایه ای چیست؟
روندی که در آن یک کسب و کار تعیین میکند که آیا پروژه هایی نظیر ساخت یک ساختمان یا سرمایه گذاری بلندمدت برای ساخت یک نیروگاه ارزش پیگیری دارد یا خیر، بودجه بندی سرمایه ای گفته میشود. اغلب، جریانات نقدی ورودی و خروجی پروژهای که در آینده محقق خواهد شد، برآورد میشود تا مشخص گردد که آیا سود ناشی از سرمایه گذاری، به معیارهای هدف نزدیک است یا خیر. این موضوع همچنین با عنوان «ارزیابی سرمایه گذاری» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد بودجه بندی سرمایه ای
برنامه ریزی و مدیریت سرمایه گذاری های بلندمدت شرکت بودجه بندی سرمایه ای نام دارد. در بودجه بندی سرمایه ای مدیران مالی سعی میکنند فرصتهای سرمایه گذاری که منافع آن بیشتر از هزینههایش است شناسایی و معرفی کنند. درواقع در این فرآیند فرصتهایی شناسایی میشوند که ارزش فعلی جریانات نقدی ورودی حاصل از آن بیشتر از ارزش فعلی جریانات نقدی خروجی از آن باشد. البته باید به این نکته نیز توجه کرد که تنها میزان جریانات نقدی مورد انتظار اهمیت ندارد، بلکه باید به زمان مورد انتظار برای دریافت این جریانات نقدی و درصد اطمینان از دریافت آن (ریسک سرمایه گذاری) نیز توجه کرد؛ بنابراین فرآیند ارزیابی جریانات نقدی، زمان حصول این جریانات و ریسک موجود در آنها اساس بودجه بندی سرمایه ای را تشکیل میدهد.
بهصورت ایده آل، کسب و کارها باید تمام پروژه ها و فرصتهایی را که منجر به افزایش ارزش سهامداران میشود، بهطورجدی دنبال کنند؛ اما به علت محدود بودن سرمایه موجود برای پروژه های جدید، مدیریت باید از روشهای بودجه بندی سرمایه ای استفاده کند تا تعیین کند که کدام پروژه ها بیشترین بازگشت سرمایه را در یک بازه زمانی مشخص برای سهامداران خواهد داشت. -
بودجه نقدی
تعریف بودجه نقدی چیست؟
بودجه نقدی تخمینی از جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد برای یک کسب کار یا یک شخص برای یک دوره زمانی مشخص است. بودجـه نقدی اغلب برای تعیین اینکه آیا یک شرکت، پول کافی برای اجرای عملیات جاری و روزانه خود در اختیار دارد و اینکه آیا وجه نقد بیشازحد در بخشهای بدون بازده رها شده یا خیر، مورد استفاده قرار میگیرد.
توضیحاتی در مورد بودجه نقدی
بودجه نقدی بسیار اهمیت دارد، مخصوصاً برای کسبوکارهای کوچک، زیرا به شرکت اجازه میدهد تا تعیین کند چه مقدار اعتبار به مشتریان ارائه کند و خود نیز با مشکلات نقدینگی مواجه نشود.
برای اشخاص، ایجاد یک بودجـه نقدی روش خوبی برای تعیین آن است که وجه نقد آنها معمولاً در کجاها خرج میشود. این آگاهی میتواند ازاینجهت سودمند باشد که دانستن میزان مخارج و مصارف و کاهش هزینه های غیرضروری میتواند فرصتهایی برای پس انداز جانبی فراهم آورد.
به طور مثال، بدون داشتن یک بودجه نقدی، پرداخت ۵۰۰۰ تومان بهصورت روزانه برای یک لیوان چای به نظر خیلی چیز خاصی نخواهد بود؛ اما با ایجاد یک بـودجه نقــدی که مصارف معمول سالانه را به حساب میآورد. این مقدار مصرف روزانه به ظاهر کوچک به مبلغ سالیانه ۱۸۲۵۰۰۰ تومان میرسد که میتوان آن را برای چیزهای دیگری خرج کرد. اگر شما بهصورت معمول به کافی شاپ های ویژه و گران قیمت میروید، مصرف سالانه شما به شکل قابل توجهی بیشتر خواهد بود.
کاربرد بودجه نقدی چیست؟
یک شرکت برای تعیین اینکه آیا پول نقد کافی برای ادامه فعالیت در بازه زمانی مشخص شده دارد، از بـودجه نقـدی استفاده خواهد کرد. همین طور بودجـه نــقدی بینشی از میزان وجه نـقد مورد نیاز شرکت یا مازاد وجـه نــقد آن فراهم می کند، که باعث میشود شرکت استفاده ی بهینه ای از پول نـقد کند.
افق های زمانی بـودجه نـــقدی چگونه است؟
بـودجه های نــقدی را می توان به عنوان بــودجه های نقدی کوتاه مدت ، معمولاً یک بازه زمانی هفتگی یا ماهانه، یا بــودجه های نــقدی بلند مدت که به صورت سالیانه در نظر گرفته می شوند، مشاهده کرد.
پ
-
پوشش ریسک
تعریف پوشش ریسک چیست؟
سرمایه گذاری های جانبی جهت کاهش ریسک تغییرات پیشبینینشده قیمت داراییها، پوشش ریسک گفته میشود. یکی از راههای معمول برای پوشش ریسک اتخاذ موقعیتی است که سود ناشی از یک سرمایه گذاری را تضمین کند. برای مثال سرمایه گذاری در قرارداد آتی یا اختیار خرید یا فروش سهامی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، متداولترین راه برای پوشش ریسک است.
توضیحاتی در مورد پوشش ریسک
یک مثال از پوشش ریسک این است که شما صاحب سهام شرکت فرضی بهمنش هستید، برای اینکه از نوسانات قیمت سهم بهمنش دوری کنید و سود خود را تضمین نمایید، در بازار آتی، یک قرارداد آتی برای شش ماه آینده و به قیمت تعیینشده میفروشید و به فردی که مایل است در آن تاریخ صاحب سهام شما شود، میفروشید. با این کار شما و خریدار تعهد میکنید که در تاریخ مشخص (شش ماه بعد)، تعدادی مشخصشده از سهام بهمنش را به قیمت از پیش تعیینشده در قرارداد با یکدیگر معامله کنید. با این کار شما توانستهاید ریسک نوسانات قیمت سهام خود را پوشش دهید.
سرمایه گذاران از این استراتژی هنگامی استفاده میکنند که از عملکرد بازار نامطمئن هستند. پوشش ریسکی که بهدرستی انجام شده باشد، ریسک شما را به صفر کاهش میدهد (البته با صرف هزینهای اندک که شامل هزینه عقد قرارداد میشود) -
پایه پولی
پایه پولی (Monetary Base) یا پول پرقدرت به بیان ساده مقدار پولی است که بانک مرکزی به شکل اسکناس و مسکوک منتشر کرده است و در اختیار اشخاص یا بانکها و موسسات اعتباری قرار دارد یا به شکل مانده حساب بانکها و موسسات اعتباری نزد بانک مرکزی (ذخایر بانکها و موسسات اعتباری) است. بانک مرکزی میتواند با تغییرات پایه پولی، بر قدرت وامدهی بانکها تاثیر گذاشته و عرضه پول را تغییر دهد.
پایه پولی را میتوان بر اساس فرمول زیر محاسبه کرد:
پایه پولی = خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی + خالص مطالبات بانک مرکزی از بخش دولتی + مطالبات بانک مرکزی از بانکها + خالص سایر داراییهای بانک مرکزی
بنابراین پایه پولی معادل حاصل جمع خالص داراییهای خارجی و داخلی بانک مرکزی است. -
پذیرش مضاعف
پذیرش اوراقبهاداری است که علاوهبر "بورس" در بورس دیگری نیز پذیرفته شده باشد. -
پذیرهنویسی
فرایند خرید اوراق بهادار از ناشر و یا نمایندهي قانونی آن و تعهد پرداخت وجه کامل آن طبق قرارداد. -
پرایس اکشن
پرایس اکشن (Price Action) یکی از روشهای معاملهگری در بازارهای مالی است که معاملهگر فقط بر اساس نمودار قیمت سهم، رفتار قیمت سهم را تحلیل کرده و بر اساس آن اقدام به معامله میکند. در پرایس اکشن مواردی مانند پارامترهای بنیادی و استفاده از اندیکاتورها نادیده گرفته میشود و معاملهگر نمودار قیمت را در سادهترین حالت خود تحلیل میکند. استراتژیهای معاملاتی متعددی برای پرایس اکشن وجود دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به پین بار (Pin bar)، اینساید بار (Inside bar) و فیکی (Fakey) اشاره کرد. -
پرتفوی
تعریف پرتفوی چیست؟
گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله، پرتفوی یا سبد دارایی ها (به فرانسوی: Portfolio) گفته میشود. پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
توضیحاتی در مورد پرتفوی
احتیاط حکم میکند که سرمایه گذاران باید یک پرتفوی سرمایه گذاری بر حسب میزان تحمل ریسک و اهداف سرمایه گذاری خود تشکیل دهند. به پرتـفوی سرمایه گذاری به شکل یک کیک که به چند قسمت با اندازههای مختلف تقسیم شده و برای تهیه هر قسمت از مواد و طعمدهندههای مختلف استفاده شده، نگاه کنید.
به طور مثال، یک سرمایه گذار ریسک گریز و محافظه کار ممکن است پرتفویای با سهام شرکتهای بزرگ، صندوق های سرمایه گذاری در شاخص، اوراق قرضه یا مشارکت و همینطور سپرده بلندمدت بانکی با نقد شوندگی بالا داشته باشد. در مقابل، یک سرمایه گذار ریسک پذیر ممکن است سهام چند شرکت کوچک را به سهام یک شرکت رو به رشد با سرمایه بزرگ بیفزاید و در اوراقی با ریسک و بازده بالا سرمایه گذاری کند، همینطور به دنبال املاک، فرصتهای سرمایه گذاری بینالمللی و سایر فرصتهای برای بزرگتر کردن پرتفوی خود باشد.معمولاً در زبان فارسی از نامهای دیگری نظیر پورتفولیو، سبد سهام و سبد دارایی ها به جای پرتـفوی استفاده میشود.
معنای پرتفوی در بورس چیست؟
وقتی شما در بازار بورس و در سهام مختلف سرمایه گذاری می کنید، در واقع یک پرتفوی بورسی برای خود ایجاد کرده اید که در آن سهام چندین شرکت مختلف قرار دارد. وقتی هم در مورد مدیریت ریسک و خرید سبد سهام در بورس صحبت میشود دقیقا منظور همین است که از خرید تک سهم و سرمایه گذاری تمام پول خود در یک سهم خودداری کنید و به جای آن کل سرمایه خود را به سه، چهار یا پنج بخش تقسیم کنید و هر قسمت را در یک شرکت سرمایه گذاری کنید. در تشکیل پرتفو شما باید از دانش تحلیلی شامل تحلیل بنیادی سهام و همینطور تحلیل تکنیکال آن آگاهی داشته باشید. به علاوه وقتی می خواهید هر بخش از سرمایه خود را به یک شرکت اختصاص دهید برای اینکه اصول متنوع سازی را رعایت کنید لازم است شرکتهایی را که انتخاب میکنید در چند صنعت مختلف بورسی باشند. همینطور میتوانید بخشی از سهام خود را به شرکتهای بزرگ بازار و بخشی دیگر را به شرکتهای کوچک و پرنوسان اختصاص دهید.
مفهوم پرتفوی بهینه سهام و مرز کارایی چیست؟
مفهوم پرتفوی بهینه سهام از شاخههای نظریه پرتفوی مدرن است. این نظریه فرض میکند که سرمایه گذاران در حالی دیوانهوار به دنبال حداقل کردن ریسک خود هستند که برای بیشترین بازده ممکن هم تلاش میکنند. مبنای این نظریه آن است که سرمایه گذاران به شکل عقلایی عمل خواهند کرد و همیشه تصمیماتی میگیرند که ضمن پذیریش مقدار قابل قبولی ریسک، بازده سرمایه گذاری آنها را بیشینه میکند.هری مارکویتز در سال ۱۹۵۲ مفهوم پرتفوی بهینه را مطرح کرد و به ما نشان داد که این امکان وجود دارد تا در عین واحد هزاران پرتفوی مختلف با سطوح متفاوت ریسک و بازده تشکیل داد. این به عهده سرمایه گذار است که تصمیم بگیرد چه مقدار ریسک را میتواند تحمل کند و در قبال آن میزان ریسک پرتفوی خود را بهگونهای متنوع سازی کند که بیشترین بازده ممکن را به دست آورد. اینجاست که مفاهیمی چون متنوع سازی و تخصیص داراییها اهمیت ویژهای پیدا میکنند.
اگر به موضوع پرتفوی بهینه سهام علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله پرتفوی بهینه سهام: روی مرز کارایی حرکت کنید را مطالعه کنید.
تنوع بخشی پرتفوی یعنی چه؟
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک است. برای استفاده از این تکنیک شما باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی با هم ترکیب کنید تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید. ابزارهای سرمایه گذاری شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، طلا و ارز میشود. تنوع بخشی ریسک پرتفوی شما را کاهش میدهد. مدیران مالی میتوانند با فرمولهای پیچیدهای به شما نشان دهند که تنوع بخشی چگونه میتواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد.
چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟
یکی از خطراتی که همواره سرمایه گذاران و فعالان بازار بورس را تهدید میکند، نوسانات قیمت سهام است. ازآنجاییکه بسیاری از سرمایه گذاران بورسی نمیتوانند نوسانات کوتاهمدت بازار سهام را پیشبینی و با استراتژیهای سرمایه گذاری مختلف خطرات نوسان پذیری قیمت را کنترل کنند، همواره متخصصان پیشنهاد میکنند که سرمایه گذاران از تنوع بخشی پرتفوی خود به عنوان بهترین راه برای تسهیل این مسیر استفاده کنند. توصیهای که احتمالاً آن را با عبارتی نظیر «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید» شنیدهاید.
ما در مقاله تنوع بخشی پرتفوی: دستورالعملی کاربردی برای تنوع بخشی سه گام مهم برای تنوع بخشی به پرتفو را توضیح داده ایم.
برای تشکیل پرتفوی باید به چه نکاتی توجه کرد؟
قبل از تشکیل پرتفو باید بررسی کنید چه انگیزه هایی باعث میشود تا در دارایی های مالی گوناگون سرمایه گذاری کنید. اساسا ما به طور خودآگاه یا اغلب ناخودآگاه بر اساس سه مولفه انواع مختلف دارایی ها را در پرتفوی خود قرار میدهیم:
میزان پذیرش و تحمل ریسک
افق زمانی سرمایه گذاری
هدف از سرمایه گذاری
مثلا فرد ریسک پذیر بخش اصلی پرتفو خود را به سهام تخصیص میدهد یا فردی که به زودی به سرمایه اش برای خرید خانه نیاز دارد، ترجیح میدهد که ریسک کمتری کند و در دارایی کم نوسانی مثل اوراق با درآمد ثابت یا سپرده های بانکی سرمایه گذاری کند و در نهایت فردی که هدفش به دست آوردن یک جریان درآمدی ثابت است تا با آن بخشی از مخارج خود را پرداخت کند به سراغ صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت می رود و فردی که هدفش اندوخته کافی برای دوران بازنشستگی است به سراغ صندوقهای سرمایه گذاری در سهام میرود.
بنابراین با توجه به این سه مولفه بایستی ابتدا ببنید حاضرید چقدر ریسک کنید، همینطور تا چه مدت به سرمایه ی خود احتیاج ندارید و در نهایت هدف خود را از تشکیل پرتفو مشخص کنید. وقتی این سه مورد مشخص میشود، شما به سادگی میتوانید پرتفویی تشکیل دهید که هم نوسانات آن متناسب با سطح پذیرش ریسک شما باشد و هم بالاترین بازدهی را متناسب با افق و اهداف سرمایه گذاری شما ارائه کند.
مفهوم تخصیص داراییها در متنوع سازی چیست؟
تخصیص دارایی یک تکنیک برای تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری است که به دنبال برقراری توازن میان ریسک و بازده پرتفوی و ایجاد تنوع بخشی با تقسیم کل سرمایه بین دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت، سهام، ملک، طلا، ارز و پول نقد است. هر دسته از این دارایی ها سطوح مختلفی از ریسک و بازده را دارا هستند. پس هر یک از آنها در طول زمان به شکل متفاوتی رفتار خواهند کرد. به صورتی که وقتی ارزش یک دارایی رو به افزایش است، دارایی دیگری ممکن است کاهش یافته یا اینکه به اندازه اولی افزایش نداشته باشد. به عبارتی تخصیص دارایی کمک میکند تا عملکرد ضعیف یک گروه از سرمایه گذاری توسط سایر گروهها بهخوبی پوشش داده شود. برای تخصیص دارایی ها شما باید به سه مولفه ای که در بالا ذکر شد توجه کنید و با توجه به این سه مولفه در دارایی های مختلف سرمایه گذاری کنید.
ما در درسی تحت عنوان تخصیص داراییها: تکنیک اصلی برای تشکیل سبد سهام این موضوع را مفصل شرح داده ایم.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مبحث سرمایه گذاری، ریسک به شانس از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد یعنی اینکه دارایی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آنها قرار دارند و به طبع آن راههای زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و متنوع سازی، ولی هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد. دانستن منابع مختلف ریسک به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید همچنان که پرتفوی خود را میسازید، دارایی های مالی خود را نیز ارزیابی کنید. ریسک هایی که معمولا دارایی های مالی شما را تهدید میکنند عبارتند از:
ریسک بازار
ریسک صنعت
ریسک توقف نماد
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ سرمایه گذاری مجدد
ریسک نرخ ارز
موارد بالا فهرستی از منابع اصلی ریسک معمول کلاسهای دارایی مختلف است. شما با دانستن اینکه پرتفوی چیست و چطور میتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را با تشکیل پرتفوی کاهش دهید، میتوانید انواع ریسک ها مدیریت کنید. اگر میخواهید تا راجع به هر یک از آنها بیشتر اطلاعات کسب کنید، توضیحات کاملتر آنها را در درس ریسک سرمایه گذاری چیست و چرا باید به آن توجه کرد؟ بخوانید.
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام و متنوع سازی پرتفولیو
اگر شما دانش کافی برای سرمایه گذاری در بورس ندارید و همینطور زمان لازم را هم برای فعالیتهای روزانه در بورس ندارید، بنابراین احتمال موفقیت شما در این بازار از طریق سرمایه گذاری در صندوقهای سهامی بیشتر است. شما با سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری در سهام از مزایایی زیادی برخوردار میشوید. ازجمله:
-از خدمات کارشناسان استفاده میکنید
-سبد دارایی های خود را بهخوبی تنوع بخشی میکنید.
-دارایی شما نقدشوندگی مناسبی دارد.
-هزینه معاملات شما کاهش مییابد.
-انتخاب برای شما آسان است.
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام بخش اصلی و عمده منابع خود را در سهام شرکت ها سرمایه گذاری میکنند؛ بنابراین از همان ریسکی که شما هنگام سرمایه گذاری در سهام با آن مواجهید، برخوردار هستند؛ اما عاملی که سرمایه گذاری در این نوع صندوقها را جذاب کرده است، مدیران متخصص و حرفهای در حوزه سرمایه گذاری هستند که بهطور فعالانه دارایی های موجود در صندوق را موردبررسی قرار میدهند و با تنوع بخشی و اجرای اصول سرمایه گذاری موفق، عملکرد بالای صندوق ها را تضمین میکنند.
. -
پس انداز
پس انداز به معنای صرف نظر کردن از بخشی از درآمد و قرار دادن آن در جایی امن و مطمئن است. معمولا به این خاطر در مواردی مثل حسابهای بانکی پس انداز میکنیم که اگر زمانی به پول نقد نیاز فوری پیدا کردیم، بتوانیم از آن استفاده کنیم. تفاوت اصلی بین سرمایه گذاری و پس انداز، میزان ریسک آنهاست. سرمایه گذاری همواره با ریسک همراه است اما پس انداز، معمولا ریسکی ندارد یا ریسک آن بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی است. -
پورتفولیو
تعریف پرتفوی چیست؟
گروهی از دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و اوراق قرضه و معادلهای پول نقد نظیر سپرده های بانکی، همچنین سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک و صندوق های قابل معامله، پرتفوی یا سبد دارایی ها (به فرانسوی: Portfolio) گفته میشود. پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری شده و یا به وسیله حرفهایهای عرصه مالی مدیریت میشود.
توضیحاتی در مورد پرتفوی
احتیاط حکم میکند که سرمایه گذاران باید یک پرتفوی سرمایه گذاری بر حسب میزان تحمل ریسک و اهداف سرمایه گذاری خود تشکیل دهند. به پرتـفوی سرمایه گذاری به شکل یک کیک که به چند قسمت با اندازههای مختلف تقسیم شده و برای تهیه هر قسمت از مواد و طعمدهندههای مختلف استفاده شده، نگاه کنید.
به طور مثال، یک سرمایه گذار ریسک گریز و محافظه کار ممکن است پرتفویای با سهام شرکتهای بزرگ، صندوق های سرمایه گذاری در شاخص، اوراق قرضه یا مشارکت و همینطور سپرده بلندمدت بانکی با نقد شوندگی بالا داشته باشد. در مقابل، یک سرمایه گذار ریسک پذیر ممکن است سهام چند شرکت کوچک را به سهام یک شرکت رو به رشد با سرمایه بزرگ بیفزاید و در اوراقی با ریسک و بازده بالا سرمایه گذاری کند، همینطور به دنبال املاک، فرصتهای سرمایه گذاری بینالمللی و سایر فرصتهای برای بزرگتر کردن پرتفوی خود باشد.معمولاً در زبان فارسی از نامهای دیگری نظیر پورتفولیو، سبد سهام و سبد دارایی ها به جای پرتـفوی استفاده میشود.
معنای پرتفوی در بورس چیست؟
وقتی شما در بازار بورس و در سهام مختلف سرمایه گذاری می کنید، در واقع یک پرتفوی بورسی برای خود ایجاد کرده اید که در آن سهام چندین شرکت مختلف قرار دارد. وقتی هم در مورد مدیریت ریسک و خرید سبد سهام در بورس صحبت میشود دقیقا منظور همین است که از خرید تک سهم و سرمایه گذاری تمام پول خود در یک سهم خودداری کنید و به جای آن کل سرمایه خود را به سه، چهار یا پنج بخش تقسیم کنید و هر قسمت را در یک شرکت سرمایه گذاری کنید. در تشکیل پرتفو شما باید از دانش تحلیلی شامل تحلیل بنیادی سهام و همینطور تحلیل تکنیکال آن آگاهی داشته باشید. به علاوه وقتی می خواهید هر بخش از سرمایه خود را به یک شرکت اختصاص دهید برای اینکه اصول متنوع سازی را رعایت کنید لازم است شرکتهایی را که انتخاب میکنید در چند صنعت مختلف بورسی باشند. همینطور میتوانید بخشی از سهام خود را به شرکتهای بزرگ بازار و بخشی دیگر را به شرکتهای کوچک و پرنوسان اختصاص دهید.
مفهوم پرتفوی بهینه سهام و مرز کارایی چیست؟
مفهوم پرتفوی بهینه سهام از شاخههای نظریه پرتفوی مدرن است. این نظریه فرض میکند که سرمایه گذاران در حالی دیوانهوار به دنبال حداقل کردن ریسک خود هستند که برای بیشترین بازده ممکن هم تلاش میکنند. مبنای این نظریه آن است که سرمایه گذاران به شکل عقلایی عمل خواهند کرد و همیشه تصمیماتی میگیرند که ضمن پذیریش مقدار قابل قبولی ریسک، بازده سرمایه گذاری آنها را بیشینه میکند.هری مارکویتز در سال ۱۹۵۲ مفهوم پرتفوی بهینه را مطرح کرد و به ما نشان داد که این امکان وجود دارد تا در عین واحد هزاران پرتفوی مختلف با سطوح متفاوت ریسک و بازده تشکیل داد. این به عهده سرمایه گذار است که تصمیم بگیرد چه مقدار ریسک را میتواند تحمل کند و در قبال آن میزان ریسک پرتفوی خود را بهگونهای متنوع سازی کند که بیشترین بازده ممکن را به دست آورد. اینجاست که مفاهیمی چون متنوع سازی و تخصیص داراییها اهمیت ویژهای پیدا میکنند.
اگر به موضوع پرتفوی بهینه سهام علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله پرتفوی بهینه سهام: روی مرز کارایی حرکت کنید را مطالعه کنید.
تنوع بخشی پرتفوی یعنی چه؟
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک است. برای استفاده از این تکنیک شما باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی با هم ترکیب کنید تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید. ابزارهای سرمایه گذاری شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، طلا و ارز میشود. تنوع بخشی ریسک پرتفوی شما را کاهش میدهد. مدیران مالی میتوانند با فرمولهای پیچیدهای به شما نشان دهند که تنوع بخشی چگونه میتواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد.
چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟
یکی از خطراتی که همواره سرمایه گذاران و فعالان بازار بورس را تهدید میکند، نوسانات قیمت سهام است. ازآنجاییکه بسیاری از سرمایه گذاران بورسی نمیتوانند نوسانات کوتاهمدت بازار سهام را پیشبینی و با استراتژیهای سرمایه گذاری مختلف خطرات نوسان پذیری قیمت را کنترل کنند، همواره متخصصان پیشنهاد میکنند که سرمایه گذاران از تنوع بخشی پرتفوی خود به عنوان بهترین راه برای تسهیل این مسیر استفاده کنند. توصیهای که احتمالاً آن را با عبارتی نظیر «همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید» شنیدهاید.
ما در مقاله تنوع بخشی پرتفوی: دستورالعملی کاربردی برای تنوع بخشی سه گام مهم برای تنوع بخشی به پرتفو را توضیح داده ایم.
برای تشکیل پرتفوی باید به چه نکاتی توجه کرد؟
قبل از تشکیل پرتفو باید بررسی کنید چه انگیزه هایی باعث میشود تا در دارایی های مالی گوناگون سرمایه گذاری کنید. اساسا ما به طور خودآگاه یا اغلب ناخودآگاه بر اساس سه مولفه انواع مختلف دارایی ها را در پرتفوی خود قرار میدهیم:
میزان پذیرش و تحمل ریسک
افق زمانی سرمایه گذاری
هدف از سرمایه گذاری
مثلا فرد ریسک پذیر بخش اصلی پرتفو خود را به سهام تخصیص میدهد یا فردی که به زودی به سرمایه اش برای خرید خانه نیاز دارد، ترجیح میدهد که ریسک کمتری کند و در دارایی کم نوسانی مثل اوراق با درآمد ثابت یا سپرده های بانکی سرمایه گذاری کند و در نهایت فردی که هدفش به دست آوردن یک جریان درآمدی ثابت است تا با آن بخشی از مخارج خود را پرداخت کند به سراغ صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت می رود و فردی که هدفش اندوخته کافی برای دوران بازنشستگی است به سراغ صندوقهای سرمایه گذاری در سهام میرود.
بنابراین با توجه به این سه مولفه بایستی ابتدا ببنید حاضرید چقدر ریسک کنید، همینطور تا چه مدت به سرمایه ی خود احتیاج ندارید و در نهایت هدف خود را از تشکیل پرتفو مشخص کنید. وقتی این سه مورد مشخص میشود، شما به سادگی میتوانید پرتفویی تشکیل دهید که هم نوسانات آن متناسب با سطح پذیرش ریسک شما باشد و هم بالاترین بازدهی را متناسب با افق و اهداف سرمایه گذاری شما ارائه کند.
مفهوم تخصیص داراییها در متنوع سازی چیست؟
تخصیص دارایی یک تکنیک برای تشکیل پرتفوی سرمایه گذاری است که به دنبال برقراری توازن میان ریسک و بازده پرتفوی و ایجاد تنوع بخشی با تقسیم کل سرمایه بین دارایی هایی نظیر اوراق مشارکت، سهام، ملک، طلا، ارز و پول نقد است. هر دسته از این دارایی ها سطوح مختلفی از ریسک و بازده را دارا هستند. پس هر یک از آنها در طول زمان به شکل متفاوتی رفتار خواهند کرد. به صورتی که وقتی ارزش یک دارایی رو به افزایش است، دارایی دیگری ممکن است کاهش یافته یا اینکه به اندازه اولی افزایش نداشته باشد. به عبارتی تخصیص دارایی کمک میکند تا عملکرد ضعیف یک گروه از سرمایه گذاری توسط سایر گروهها بهخوبی پوشش داده شود. برای تخصیص دارایی ها شما باید به سه مولفه ای که در بالا ذکر شد توجه کنید و با توجه به این سه مولفه در دارایی های مختلف سرمایه گذاری کنید.
ما در درسی تحت عنوان تخصیص داراییها: تکنیک اصلی برای تشکیل سبد سهام این موضوع را مفصل شرح داده ایم.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مبحث سرمایه گذاری، ریسک به شانس از بین رفتن ارزش یک دارایی اشاره دارد یعنی اینکه دارایی که در آن سرمایه گذاری کردهاید، ارزش خود را از دست بدهد. انواع مختلفی از ریسک ها وجود دارد که سرمایه گذاران در معرض آنها قرار دارند و به طبع آن راههای زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و متنوع سازی، ولی هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد. دانستن منابع مختلف ریسک به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید همچنان که پرتفوی خود را میسازید، دارایی های مالی خود را نیز ارزیابی کنید. ریسک هایی که معمولا دارایی های مالی شما را تهدید میکنند عبارتند از:
ریسک بازار
ریسک صنعت
ریسک توقف نماد
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ سرمایه گذاری مجدد
ریسک نرخ ارز
موارد بالا فهرستی از منابع اصلی ریسک معمول کلاسهای دارایی مختلف است. شما با دانستن اینکه پرتفوی چیست و چطور میتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را با تشکیل پرتفوی کاهش دهید، میتوانید انواع ریسک ها مدیریت کنید. اگر میخواهید تا راجع به هر یک از آنها بیشتر اطلاعات کسب کنید، توضیحات کاملتر آنها را در درس ریسک سرمایه گذاری چیست و چرا باید به آن توجه کرد؟ بخوانید.
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام و متنوع سازی پرتفولیو
اگر شما دانش کافی برای سرمایه گذاری در بورس ندارید و همینطور زمان لازم را هم برای فعالیتهای روزانه در بورس ندارید، بنابراین احتمال موفقیت شما در این بازار از طریق سرمایه گذاری در صندوقهای سهامی بیشتر است. شما با سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری در سهام از مزایایی زیادی برخوردار میشوید. ازجمله:
-از خدمات کارشناسان استفاده میکنید
-سبد دارایی های خود را بهخوبی تنوع بخشی میکنید.
-دارایی شما نقدشوندگی مناسبی دارد.
-هزینه معاملات شما کاهش مییابد.
-انتخاب برای شما آسان است.
صندوقهای سرمایه گذاری در سهام بخش اصلی و عمده منابع خود را در سهام شرکت ها سرمایه گذاری میکنند؛ بنابراین از همان ریسکی که شما هنگام سرمایه گذاری در سهام با آن مواجهید، برخوردار هستند؛ اما عاملی که سرمایه گذاری در این نوع صندوقها را جذاب کرده است، مدیران متخصص و حرفهای در حوزه سرمایه گذاری هستند که بهطور فعالانه دارایی های موجود در صندوق را موردبررسی قرار میدهند و با تنوع بخشی و اجرای اصول سرمایه گذاری موفق، عملکرد بالای صندوق ها را تضمین میکنند.
پرتفوی لحظه ای چیست و تفاوت پرتفوی و پرتفوی لحظه ای در چیست؟
پرتفوی لحظه ای یکی از گزینه های موجود در سامانه های معاملاتی آنلاین کارگزاری مفید است و بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار که وارد سامانه های آنلاین این کارگزاری میشوند، با این سوال روبرو میشوند که پرتفوی لحظه ای چیست و چه تفاوتی با سبد پرتفوی یا پرتفوی سپرده گذاری دارد؟ در سامانه معاملاتی این کارگزاری و در قسمت پرتفوی 2 نوع پرتفوی وجود دارد
1.پرتفوی سپرده گذاری یا سبد پرتفوی : دارایی واقعی شما نزد کارگزار ناظر (کارگزاری مفید) را به شما نشان میدهد. اگر شما سهمی را برای اولین بار از طریق هر کارگزاری غیر از کارگزاری مفید خریده باشید، تعداد سهامی که از طریق آن کارگزاری خریده اید، در این بخش نمایش داده نمیشود.
2.پرتفوی لحظهای : وضعیت سود/زیان دارایی های تحت مدیریت شما را به نمایش میگذارد. در پرتفو لحظه ای تعداد دقیق سهامی را که در مدیریت شماست و مالک آن هستید نمایش داده میشود.
مبنای پورتفوی لحظه ای معاملات آنلاین کاربر است. بدین ترتیب کلیه معاملاتی که از طریق سامانه های آنلاین کارگزاری مفید انجام شوند، در لحظه و به صورت خودکار به پورتفوی لحظه ای اضافه می شوند. در صورتیکه تعداد دارایی شما درست نیست، می توانید معاملات خود را در این قسمت به صورت دستی ویرایش کنید. در پرتفوی لحظهای اطلاعات لحظهای چون قیمت، ارزش دارایی، مقدار سود/زیان، درصد سود/زیان، قیمت سر به سر و… برای تسهیل محاسبات کاربران در نظر گرفته شده است. در صورت تمایل میتوانید توضیحات مربوط به پرتفوی لحظه ای و تفوات آن را با سبد پرتفو در سایت کارگزاری مفید مطالعه کنید -
پوشش ریسک
پوشش ریسک (Hedge) در بازارهای مالی شامل مجموعه اقدامات و سرمایهگذاریهایی است که موجب کاهش ریسک سود و زیان سبد سرمایهگذار میشود. پوشش ریسک میتواند با استفاده از ابزارهای گوناگونی از جمله انواع قراردادهای مشتقه انجام شود. به عنوان مثال، تولید کننده یک محصول که نگران کاهش قیمت محصول خود در آینده است، میتواند از طریق قرارداد آتی، محصول خود را به قیمت مشخصی در آینده به فروش برساند. با انجام این کار، وی برای خود پوشش مناسبی در برابر ریسک کاهش قیمت محصول ایجاد کرده است. -
پول
پول در یک تعریف ساده آن چیزی است عموم افراد جامعه آن را قبول دارند و در داد و ستدهای روزانه از آن استفاده میکنند. هر چیزی برای اینکه بتواند پول باشد باید حداقل ۵ خصوصیت زیر را داشته باشد:
قابل حمل بودن، با دوام بودن، تقسیمپذیر بودن، یکسان و متحدالشکل بودن و قابل تشخیص بودن.
سه وظیفه اصلی پول عبارت است از: وسیله مبادله، وسیله اندازهگیری ارزشهای اقتصادی و وسیله پس انداز ارزشهای اقتصادی یا ذخیره ثروت. در حالت کلی انواع پول را میتوان به صورت پول نقد (شامل اسکناس و مسکوک)، پول بانکی (شامل وجوه و اعتبارات بانکی) و پول الکترونیک (شامل کارتهای الکترونیکی) در نظر گرفت. -
پول بدون پشتوانه
پول بدون پشتوانه یا فیات (Fiat Currency)، ارزی است که کالایی ارزنده مانند طلا پشتوانه آن نیست. به طور سنتی میزان پول چاپ شده توسط دولتها باید به پشتوانهی طلا (و نقره) ذخیره شده در بانک مرکزی باشد وگرنه موجب نقدینگی زیاد و در نتیجه تورم خواهد شد. اما پول بدون پشتوانه، ارزی است که ارزش خود را از عرضه و تقاضا و ثبات دولت صادرکننده آن میگیرد. پول فیات به بانکهای مرکزی امکان کنترل بیشتری بر اقتصاد را میدهد، زیرا آنها میتوانند میزان چاپ پول را با تسلط بیشتری کنترل کنند. اکثر ارزهای کاغذی یا دیجیتالی مدرن مانند دلار آمریکا یا بیت کوین ارزهای فیات هستند. -
پول هوشمند
پول هوشمند (smart money)، سرمایه قابل توجهی است که توسط سرمایهگذاران و نهادهای مالی متخصص و خبره مدیریت میشود. معمولا این افراد بهتر از دیگران میتوانند روند آینده سهم را پیشبینی یا حتی ایجاد کنند. به همین دلیل با شناسایی پول هوشمند و ردگیری آن، میتوان تصمیمات بهتری در خصوص خرید یا فروش یک سهم گرفت. افزایش قابل توجه حجم و ارزش معاملات و افزایش یا کاهش نسبت قدرت خریدار به قدرت فروشنده را معمولا میتوان از جمله نشانههای ورود یا خروج پول هوشمند در نظر گرفت. -
پولشویی
پولشویی به معنای هر نوع اقدامی است که ظاهر غیر قانونی و مجرمانه منابع مالی نامشروع را تغییر داده و آن را قانونی و مشروع جلوه دهد. به این ترتیب مجرمان میتوانند آن منابع مالی را از طریق راههای مختلف وارد بازار و نظام مالی کنند. در واقع پولشویی یک فرایند گسترده است که طی آن کلیه مشخصات منابع مالی آلوده تغيير ميكند.
پولشویی میتواند یکپارچگی اقتصاد ملی و سیستمهای مالی را از بین ببرد. اگر به مبارزه با پولشویی و فساد مالی اهمیت داده نشود، این خلأ منجر به از بین رفتن اعتماد عمومی در ساختارهای بازار سرمایه و سایر جوانب دیگر اجتماع خواهد شد. -
پیام ناظر بازار
از جمله وظایف ناظر بازار این است که به طور مداوم نمادهای بازار را در چارچوب مشخصی تحت نظر داشته باشد و اتفاقات یا تغییراتی که درباره آنها رخ میدهد را در قالب پیامهایی تحت عنوان پیام ناظر بازار، به اطلاع فعالین بازار سرمایه برساند.
اخبار مربوط به توقف و بازگشایی نمادها، اخبار مربوط به عرضه اولیه و پذیره نویسی نمادها، تغییر در مقررات کلی بازار مانند تغییر در ساعت معاملات و دامنه نوسان، وجود ظن دستکاری در معاملات نمادها، مورد قبول واقع نشدن معاملات نمادها یا ابطال معاملات آنها، از جمله مواردی است که از طریق پیامهای ناظر اطلاعرسانی میشود. پیامهای ناظر بازار در سامانههای معاملاتی آنلاین کارگزاریها، سایت tsetmc.com و … نمایش داده میشود. -
پیوت
در تحلیل تکنیکال به نقاطی از نمودار که در آنها قیمت تغییر جهت میدهد، پیوت (Pivot) گفته میشود. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت قیمت نیز گفته میشود در حالت کلی به دو نوع ماژور و مینور تقسیم میشوند. پیوت های ماژور یا اصلی، نقاطی هستند که در آنها، جهت روند دچار چرخش اساسی شده باشد و نمودار از لحاظ زمانی یا قیمتی حداقل به اندازه ۳۸ درصد از مسیر رفت، بازگشت داشته باشد. در طرف مقابل، در پیوتهای مینور نیز حرکات بازگشتی کوچکتری مشاهده میشود.
ت
-
تئوری نمایندگی
تعریف تئوری نمایندگی چیست؟
در نگاه کلی تئوری که روابط بین مالک و کارگزاران را در تجارت توضیح میدهد، تئوری نمایندگی گفته میشود، اما بهطور خاص در بازار بورس، رابطه بین سهامداران و مدیران شرکت رابطه نمایندگی گفته میشود. در این رابطه احتمال تضاد بین سهامداران و مدیران وجود دارد که این تضاد، تئوری نمایندگی نامیده میشود. تئوری یا مسئله نمایندگی میتواند مشکلاتی که در روابط بین مالکان و مدیران به وجود میآید، حل کند.
دو مشکل اصلی که تئوری نمایندگی به آنها اشاره دارد عبارتاند از:
یک: مشکلاتی که در صورت تضاد منافع بین مالکان و مدیران به وجود میآید و مالکان از تأیید صحت انجام کار توسط مدیران ناتوان هستند.(چون انجام چنین کاری، مشکل و درعینحال هزینهبر است)
دو. مشکلاتی که در هنگام اختلاف نگرش مالکان و مدیران شرکت در مواجهه با ریسک به وجود میآید. چون ریسک پذیری متفاوت است، مالک و مدیر، هرکدام ممکن است اقدامات مختلفی در مواجه با ریسک انجام دهند.
توضیحاتی در مورد تئوری نمایندگی
نمایندگی بهصورت عمومی، رابطه بین دو یا چند گروه است، جایی که یکطرف مالک و طرف دیگر کارگزار یا نماینده مالک برای اجرای امور است و بهجای مالک با اشخاص ثالث قرارداد بسته و وارد معامله میشود. روابط نمایندگی زمانی رخ میدهد که مالکان، نمایندگان را برای انجام خدمتی بهجای خود استخدام میکنند. مالکان معمولاً حق تصمیمگیری را به نمایندگان واگذار میکنند.
تئوری نمایندگی میتواند به خاطر ناکارآمدی و ناقص بودن اطلاعات به وجود بیاید. از نظر مالی، دو نوع رابطه مهم نمایندگی بین سهامداران و مدیران و همینطور بین سهامداران و اعتباردهندگان برقرار است. همینطور یکی از راهحلهای مؤثر برای از بین بردن مسئله نمایندگی، اصلاح روش پرداخت حقوق و پاداش به نمایندگان است. -
تناقض خست
تعریف تناقض خست چیست؟
این عقیده که در شرایط رکود اقتصادی، افزایش پس انداز های شخصی بهجای افزایش مخارج، رکود را بدتر میکند، تناقض خست گفته میشود. به عبارتی تناقض خست بر این باور است که پس اندازهای شخصی در مجموع زیانآور است. این ایده عموماً به جان مینارد کینز نسبت داده میشود، کسی که گفته بود مخارج مصرفکنندگان به نفع اقتصاد است، چون مخارج یک شخص نظیر خرید نان و مایحتاج عمومی باعث ایجاد درآمد برای اشخاص دیگر میشود. به همین خاطر، وقتیکه اشخاص بهجای خرج کردن پس انداز میکنند، آنها باعث زیان کلی میشوند چون کسبوکارها بهاندازه کافی درآمد نداشته و مجبور هستند تا برخی کارمندان خود را اخراج کنند؛ بنابراین در تناقض خست، عقیده بر آن است که افزایش نرخ پس اندازهای شخصی باعث کاهش درآمد افراد و درنتیجه آن صاف شدن یا کاهش کل نرخ پس انداز ها در میانمدت و بلندمدت میگردد.
از تنـاقض خست با نامهای دیگری نظیر تناقض پس انداز ، پارادوکس صرفه جویی، تناقض صرفه جویی و پارادوکس خست ، معمای خست یا ترکیبی از این واژگان یاد میشود.
توضیحاتی در مورد تناقض خست
مهم است اشاره کنیم که تناقض خست فقط یک نظریه است و یک حقیقت نیست و بارها توسط اقتصاددانهای غیرکینزی مورد بحث و چالش قرار گرفته است. یکی از اصلیترین استدلالها در برابر تناقض خست این است که وقتی مردم شروع به افزایش پس اندازهای بانکی میکنند، بانک پول بیشتری برای قرض دادن دارد که عموماً باعث کاهش نرخ سود شده و با افزایش وامهای بانکی مخارج عمومی افزایش مییابد. -
توافقنامه شراکت
توافق نامه شراکت چیست؟
توافقنامهای است که در آن نحوه تقسیم سود و زیان شرکا در شرکت تضامنی مشخص شده است و میتواند بهصورت غیررسمی و شفاهی یا بهصورت یک مدرک رسمی و کتبی باشد. -
تورم
تعریف تورم چیست؟
تورم نرخ افزایش سطح عمومی قیمتهاست. وقتی نرخ تورم مثبت است قیمت کالاها و خدمات مدام افزایش پیدا میکند و درنتیجه قدرت خرید افراد کاهش مییابد. مسئولیت اصلی بانک مرکزی کنترل تورم است. بهگونهای که فعالیتهای اقتصادی دچار اخلال نشود.
توضیحاتی در مورد تورم
درنتیجه تورم، قدرت خرید واحد پولی سقوط میکند. بهطور مثال، اگر نرخ تورم ۱۰ درصد باشد، یک بسته آدامس که در یک سال ۵۰۰ تومان قیمتش بود، سال بعد ۵۵۰ تومان قیمت خواهد داشت. همچنان که کالاها و خدمات نیازمند پول بیشتر برای خرید هستند، ارزش ضمنی پول کاهش مییابد.
مکتب پول گرایی بیان میکند که تورم به منبع مالی اقتصاد بستگی دارد. بهطور مثال، به دنبال پیروزی اسپانیاییها بر امپراتوریهای آزتک و اینکا، مقدار زیادی طلا و مخصوصاً نقره به اسپانیا و دیگر کشورهای اروپایی وارد شد. ازآنجاییکه منبع مالی به سرعت افزایش یافته بود، قیمت ها افزایش یافت و ارزش پول سقوط کرد که درنهایت به فروپاشی اقتصاد منجر شد.
مثالهای تاریخی از تورم و ابرتورم
امروزه، بیشتر ارزها در سراسر جهان بهطور کامل توسط طلا یا نقره پشتیبانی میشوند. ازآنجاییکه بیشتر ارزهای جهان بهنوعی پول مصرفی مردم کشورها هستند، تأمین پول میتواند به سرعت به دلایل سیاسی افزایش یابد و به تورم منجر شود. معروفترین مثال، ابرتومی است که در اوایل دهه ۲۰ میلادی جمهوری وایمار آلمان را تحتالشعاع قرار داد. کشورهایی که پیروز جنگ جهانی اول بودند خواستار غرامت از آلمان شدند که این غرامت از طریق واحد پولی و ارز کاغذی آلمان قابل پرداخت نبود، چون با توجه به بدهی های دولت آلمان، واحد پولی این کشور ارزش زیادی نداشت؛ بنابراین آلمان اقدام به چاپ اسکناس کرد، با آنها ارز خارجی خرید و برای پرداخت بدهی ها از آن استفاده کرد.
این سیاست به کم ارزش شدن مارک آلمان منجر شد و همراه با آن، ابرتورم به وقوع پیوست. مصرف کنندگان آلمانی با تلاش برای خرج کردن هرچه سریعتر پول هایشان این چرخه را بدتر کردند. آنها انتظار داشتند که هرچه بیشتر صبر کنند ارزش پول پایینتر بیاید. پول های بیشتر و بیشتری روانه اقتصاد شد و ارزش آن به حدی کاهش یافت که مردم عملاً از پول های بیارزش بهعنوان کاغذدیواری خانههایشان استفاده میکردند. همین وضعیت در سال ۱۹۹۰ در پرو و ۲۰۰۷-۲۰۰۸ در زیمبابوه اتفاق افتاد.
تورم و رکود جهانی سال ۲۰۰۸
بانک های مرکزی سعی کردهاند تا از چنین اپیزودهایی درس بگیرند، به همین منظور از ابزارهای سیاست پولی استفاده میکنند تا تورم را کنترل کنند. بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸، بانک مرکزی ایالاتمتحده آمریکا نرخ های سود بانکی را در نزدیکی صفر نگه داشت و یک برنامه دقیق برای خرید اوراق قرضه ای که حالا تنزیل یافته است را دنبال میکند. بعضی از منتقدین این برنامه ادعا کردند که این کار ممکن است باعث افزایش تورم دلار آمریکا شود، اما تورم در سال ۲۰۰۷ آغاز شد و بهطور ثابتی در طول هشت سال بعد کاهش یافت. دلایل پیچیده زیادی وجود دارد که چرا این بحران به تورم و یا ابرتورم منجر نشد، گرچه سادهترین توضیح این است که رکود یک محیط تورمی قوی بود و انتشار ملایم و آرام پول جدید توسط بانک مرکزی در بازار اثرات آن را بهبود بخشید.
تورم در میانه: مضرات و مزایا
درحالیکه تورم و ابرتورم تبعات اقتصادی منفی دارد، تبعات منفی کاهش قیمت برای اقتصاد میتواند به همان اندازه بد یا بدتر باشد. متعاقباً، سیاستگذاران اقتصادهای پیشرفته با پایان قرن بیستم اقدام به نگهداشتن تورم در نرخ ثابت ۲% در هر سال نمودهاند. بانک مرکزی اروپا همچنین یک طرح انتشار ملایم پول تهاجمی برای مقابله با کاهش قیمت در منطقه یورو دنبال کرده است و بعضی جاها نرخ های سود منفی را، به خاطر ترس از اینکه کاهش قیمت ممکن است کل منطقه یورو را فرا گرفته و به رکود اقتصادی منجر شود تجربه کردهاند. علاوه بر این، کشورهایی که نرخ های رشد بالاتری را تجربه میکنند میتوانند نرخ های تورم بالاتری را متحمل شوند. برای مثال هدف هند چیزی حدود ۴% و برای برزیل ۴٫۵% درصد است.
مثالهای واقعی از تورم
تورم عموماً بهوسیله شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) محاسبه میشود که قیمت های سبد کالاها و خدمات اساسی را در طول زمان دنبال میکند. بهبیاندیگر، این ابزار ارزش “واقعی” درآمدها که نسبت به تورم تعدیل یافته را در طول زمان اندازهگیری میکند. مهم است اشاره کنیم که اجزای شاخص قیمت مصرف کننده با نرخ یکسان تغییر نکرده یا حتی الزاماً در یک جهت حرکت نمیکنند. بهطور مثال، هزینه های مربوط به آموزش عالی و اجارهبهای خانه بسیار سریعتر از قیمت سایر کالاها و خدمات افزایش مییابند. درعینحال قیمت سوخت در طول ده سال گذشته افزایش یافته، ثابت مانده، افزایش پیدا کرده و دوباره باثبات نسبی روبرو بوده است و هر بار هم این افزایشها سریع بوده است.
چرا مردم سرمایه گذاری میکنند؟
تورم یکی از دلایل اصلی است که مردم در وهله نخست به سرمایه گذاری روی میآورند. درست مثل یک بسته آدامس که هزینه ۵۰۰ تومانی آن به ۵۵۰ تومان میرسد، با فرض تورم ۱۰ درصدی، یک حساب پس انداز قرض الحسنه که ارزش آن ۱۰۰۰۰۰۰ تومان بوده بعد از ۵ سال چیزی در حدود ۶۲۰۰۰۰ تومان ارزش خواهد داشت و بعد از ۱۰ سال به ارزش ۳۸۵۰۰۰ تومان خواهد رسید، با فرض اینکه شما هیچ سودی دریافت نمیکنید. گذاشتن پول داخل متکا یا خرید یک دارایی مشهود مثل طلا ممکن است برای مردمی که در شرایط اقتصادی بی ثبات زندگی میکنند یا دچار کمبود منابع مالی هستند معقول جلوه کند؛ اما برای آنهایی که میتوانند به سیستم اقتصادی و بانکی اعتماد کنند که پولشان به شکل معقولی امن خواهد بود اگر آنها یک سهام محتاطانه یا سرمایه گذاری در اوراق مشارکت داشته باشند، این مسلماً بهترین راه است.
البته همچنان ریسک وجود دارد: ناشران اوراق مشارکت ممکن است ورشکست شوند و شرکت هایی که سهام توزیع میکنند میتوانند زیر بار ورشکستگی بروند. به همین دلیل مهم است که یک تحقیق جامع انجام دهید و یک پرتفوی متنوع ایجاد کنید؛ اما برای اینکه از جویده شدن ذرهذره پولتان توسط تورم جلوگیری کنید، مهم است که آن را در دارایی هایی که میتواند به شکل معقولی انتظار سود بالاتر از نرخ تورم داشته باشد، سرمایه گذاری نمایید. -
تورم ناشی از فشار تقاضا
تعریف تورم ناشی از فشار تقاضا چیست؟
تورم ناشی از فشار تقاضا اصطلاحی است که در اقتصاد کینزی به کار میرود تا سناریویی را توصیف کند که در آن سطح قیمت ها به خاطر عدم تعادل در عرضه و تقاضای کل افزایش مییابد. وقتی در یک اقتصاد تقاضای کل از عرضه کل بیشتر باشد، قیمت ها افزایش خواهند یافت. اقتصاددانان اغلب خواهند گفت که تورم ناشی از فشار تقاضا، در نتیجه پولهای بسیار زیادی است که به دنبال فقط چند کالا هستند.
توضیحاتی در مورد تورم ناشی از فشار تقاضا
این نوع از تورم در نتیجه تقاضای بالای مصرف کنندگان است. وقتی بسیاری از افراد در تلاش برای خرید کالای مشابهی هستند، قیمت ناگزیر افزایش خواهد داشت. وقتی این رویداد در کل بازار و برای همه کالاها اتفاق بیافتد، به آن فشار ناشی از تقاضا میگویند. -
تورم ناشی از فشار هزینه
تعریف تورم ناشی از فشار هزینه چیست؟
تورم ناشی از فشار هزینه پدیدهای است که در آن سطح عمومی قیمت ها به خاطر افزایش در هزینههای حقوق و دستمزد و همینطور مواد خام، بالا میرود.
توضیحاتی در مورد تورم ناشی از فـشار هزینه
تـورم ناشی از فشار هزینه به این خاطر گسترش مییابد که هزینههای بالاتر تولید باعث کاهش عرضه کل میشود (مقدار کل تولید کاهش مییابد). چون کالاهای کمتری در حال تولید هستند (ضعف عرضه) و تقاضا برای چنین کالاهایی ثابت است، قیمت تمام شده کالاها افزایش مییابد (تورم ایجاد میشود). -
تئوری پرنده ای در دست
تعریف تئوری پرنده ای در دست چیست؟
نظریهای که فرض میکند سرمایه گذاران سود سهام نقدی را به سهام با پتانسیل سود سرمایه ای ترجیح میدهند، تئوری پرنده ای در دست نام دارد. علت ترجیح سود نقدی به سود سرمایه ای در این نظریه نامطمئن بودن از افزایش قیمت سهام است. این نظریه که بر اساس ضربالمثلی با مفهوم معروف سیلی نقد به از حلوای نسیه شکل گرفته است، بیان میکند که سرمایه گذاران اطمینان پرداخت نقدی سود سهام را به احتمال سود قابلتوجه در آینده ترجیح میدهند.
این تئوری را میتوان در فارسی با عنوان تئوری سیلی نقد نیز به کار برد.
توضیحاتی در مورد تئوری پرنده ای در دست
تئوری پرنده ای در دست بهوسیله مایرون گوردون (Myron Gordon) و جان لینتنر (John Lintner) ارائه شد و نقطه مقابل تئوری نامربوط بودن تقسیم سود است که توسط مودیلیانی و میلر (Modigliani-Miller) توسعه یافت، تئوری که بیان میکند سرمایه گذاران نسبت به اینکه افزایش درآمدهایشان ناشی از سود سهام نقدی است یا سود سرمایه ای، بی تفاوت هستند. با استفاده از تئوری پرنده ای در دست یا همان تئوری سیلی نقد، سهامی که سود سهام نقدی بالاتری دارند، بیشتر مد نظر سرمایه گذاران قرار میگیرند و متعاقباً قیمت بالاتری نیز در بازار دارند. -
تئوری جریان پولی
تعریف تئوری جریان پولی چیست؟
تئوری جریان پولی توضیحی مربوط به اقتصاد کلان است که بیان میکند بانک ها چگونه برای فعالیتهای تولیدی پول تولید میکنند، شرکت ها چگونه تولید را مدیریت مینمایند، کارگران چگونه در تولید و مصرف سهیم هستند و پول حاصل از این فعالیت ها چگونه به بانک ها باز میگردد.
تئوری جریان پولی، یک نظریه پست کینزی است که بر اساس عقاید کارل مارکس درباره چرخه سرمایه M-C-M (پول- کالا- پول) شکل گرفته است.
توضیحاتی در مورد تئوری جریان پولی
تئوری جریان پولی در اوایل دهه ۵۰ میلادی و بیشتر به وسیله اقتصاددانان فرانسوی و ایتالیایی مثل برنارد اشمیت و آگوستو گرازیانی پایهگذاری شد و توسعه یافت. تئوری جریان بیان میکند که عرضه پول بر اساس تقاضای پول است.
پول برای تأمین تولید، برای تجارت کالاها و خدمات و برای پس انداز و سرمایه گذاری مورد تقاضا است. تئوری جریان برعکس نظریه نئوکلاسیک اقتصاد که بر نقش افراد در اقتصاد تأکید دارد، به نقش بانک ها و شرکت ها اهمیت میدهد. -
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ
تعریف تئوری قیمت گذاری آربیتراژ چیست؟
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ یک مدل قیمت گذاری دارایی بر پایه این ایده است که بازده یک سهم یا دارایی میتواند با استفاده از رابطه بین همان سهم یا دارایی و بسیاری از عوامل دیگر که معرف ریسک سیستماتیک هستند، پیشبینی شود. این تئوری که در سال ۱۹۷۶ توسط استفان راس طراحی شد، رابطه بین بازده های یک سبد سهام (پرتفوی) و بازده های دارایی های منفرد را از طریق یک ترکیب خطی از متغیرهای کلان اقتصادی پیشبینی میکند.
توضیحاتی در مورد تئوری قیمت گذاری آربیتراژ
تئوری قیمت گذاری آربیتراژ (APT) قیمت را زمانی که احتمال وجود یک قیمت گذاری اشتباه در دارایی ها وجود دارد، توصیف میکند و اغلب به عنوان جایگزینی برای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) به شمار میآید، با این تفاوت که تئوری قیمت گذاری آربیتراژ الزامات و مفروضات قابلانعطافتری دارد. درحالیکه فرمول CAPM نیازمند بازده مورد انتظار بازار است، APT از بازده مورد انتظار دارایی های ریسکی و پاداش ریسک برخی عوامل کلان اقتصادی استفاده میکند.
آربیتراژ کننده ها از مدل APT برای به دست آوردن سود از محل سهامی که اشتباه قیمت گذاری شدهاند، بهره میبرند. سهامی که به اشتباه قیمت گذاری شده سهامی است که قیمت جاری آن در بازار با قیمت تئوریکی که با استفاده از مدل قیمت گذاری آربیتراژ محاسبهشده، متفاوت است.
در بازارهای خارجی که فعالان بازار بورس ابزارهای مالی فراوانی برای مدیریت ریسک و کسب بازده از فرصتهای سرمایه گذاری دارند، آربیتراژ کننده ها با استفاده از ابزارهایی نظیر فروش استقراضی و تعهد خرید و فروش سهام و سایر دارایی ها، میتوانند از فرصتهایی نظیر قیمت گذاری اشتباه (بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعی) برای کسب بازده های بدون ریسک استفاده کنند. -
تئوری نمایندگی
تعریف تئوری نمایندگی چیست؟
در نگاه کلی تئوری که روابط بین مالک و کارگزاران را در تجارت توضیح میدهد، تئوری نمایندگی گفته میشود، اما بهطور خاص در بازار بورس، رابطه بین سهامداران و مدیران شرکت رابطه نمایندگی گفته میشود. در این رابطه احتمال تضاد بین سهامداران و مدیران وجود دارد که این تضاد، تئوری نمایندگی نامیده میشود. تئوری یا مسئله نمایندگی میتواند مشکلاتی که در روابط بین مالکان و مدیران به وجود میآید، حل کند.
دو مشکل اصلی که تئوری نمایندگی به آنها اشاره دارد عبارتاند از:
یک: مشکلاتی که در صورت تضاد منافع بین مالکان و مدیران به وجود میآید و مالکان از تأیید صحت انجام کار توسط مدیران ناتوان هستند.(چون انجام چنین کاری، مشکل و درعینحال هزینهبر است)
دو. مشکلاتی که در هنگام اختلاف نگرش مالکان و مدیران شرکت در مواجهه با ریسک به وجود میآید. چون ریسک پذیری متفاوت است، مالک و مدیر، هرکدام ممکن است اقدامات مختلفی در مواجه با ریسک انجام دهند.
توضیحاتی در مورد تئوری نمایندگی
نمایندگی بهصورت عمومی، رابطه بین دو یا چند گروه است، جایی که یکطرف مالک و طرف دیگر کارگزار یا نماینده مالک برای اجرای امور است و بهجای مالک با اشخاص ثالث قرارداد بسته و وارد معامله میشود. روابط نمایندگی زمانی رخ میدهد که مالکان، نمایندگان را برای انجام خدمتی بهجای خود استخدام میکنند. مالکان معمولاً حق تصمیمگیری را به نمایندگان واگذار میکنند.
تئوری نمایندگی میتواند به خاطر ناکارآمدی و ناقص بودن اطلاعات به وجود بیاید. از نظر مالی، دو نوع رابطه مهم نمایندگی بین سهامداران و مدیران و همینطور بین سهامداران و اعتباردهندگان برقرار است. همینطور یکی از راهحلهای مؤثر برای از بین بردن مسئله نمایندگی، اصلاح روش پرداخت حقوق و پاداش به نمایندگان است. -
تابلوی بورس
تابلویی است که برای ارائهي اطلاعات طبقهبندیشدهي اوراقبهادار بهکار می رود از قبیل تابلوی اصلی و فرعی، تابلو اوراق مشارکت دولتی و تابلوی اوراق مشارکت شرکتها. -
تامین مالی
تعریف تامین مالی چیست؟
تامین مالی به فرآیند تامین بودجه یا منابع مالی مورد نیاز برای انجام فعالیتهای تولیدی، تجاری، سرمایهگذاری و … گفته میشود. اشخاص و شرکتها میتوانند متناسب با وضعیت و اهداف خود، به روشهای گوناگونی فرآیند تامین مالی را انجام دهند. از جمله رایجترین روشهای تامین مالی در ایران میتوان به تامین مالی از طریق دریافت وام از بانکها و موسسات مالی و تامین مالی با استفاده از ابزارها و روشهای تعریف شده در بازار سرمایه اشاره کرد.
تامین مالی یا Financing به روش های تهیه منابع مالی برای یک شرکت اشاره میکند تا از آن برای ادامه ی فعالیت یا ایجاد رشد استفاده کند. نهادهای مالی و بانک ها در تلاش برای تأمین مالی هستند و در همین حین با فراهم کردن سرمایه برای کسبوکارها، مصرفکنندگان و سرمایه گذاران به آنها کمک میکنند تا به اهدافشان دست یابند.
روشهای تأمین مالی
تنوع گوناگونی از روشهای تـامین مالی وجود دارد که افراد و کسبوکارها میتوانند برای دریافت منابع مالی از آنها استفاده کنند.
و به دو شکل انجام میشوند:
-تـامین مـالی از طریق استقراض
-وام
- وراق بدهی (اوراق مشارکت)
-تامیـــن مالــی از طریق سرمایه
-عرضه اولیه سهام (IPO) در بازار بورس
- افزایش سرمایه از طریق آورده
تــامین مالی از طریق بدهی یا استقراض معمولا هزینه ی کمتری برای شرکت دارد. البته در شرایطی که میزان بدهی زیاد باشد ریسک نکول افزایش پیدا میکند و به همین دلیل هزینه ی بدهی (مثال: هزینه بهره) بیشتر میشود. روش میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) تصویر روشنی از هزینه های تامین مالی شرکت ایجاد میکند.
استفاده از منابع مـالـی برای هر نظام اقتصادی ضروری است چون به افراد اجازه میدهد تا محصولات و خدمات موجود در بازار نظیر ماشین و مسکن را فارغ از میزان سرمایه فعلیشان، بهصورت فوری بخرند. همین طور شرکتها میتوانند از این طریق برای پروژههای سرمایه گذاری بزرگ خود، منـابع مـالی فراهم کنند.
انواع راه های تامین مالی چیست؟
وام (بدهی دارای بهره)
اوراق بدهی (اوراق مشارکت)
عرضه اولیه سهام (IPO) در بازار بورس
افزایش سرمایه از طریق آورده
-
تامین مالی جمعی
تامین مالی جمعی (Crowdfunding) یکی از شیوههای نوین تامین مالی است که در آن سرمایه مورد نیاز برای انجام یک پروژه یا برای فعالیت یک استارتاپ با جمع آوری مبالغ اندک از تعداد زیادی از افراد تامین میشود. تامین مالی جمعی معمولا به ۴ روش انجام میشود: مبتنی بر پاداش، مبتنی بر امور خیرخواهانه، مبتنی بر بدهی و مبتنی بر اوراق سرمایهای.
در موضوع تامین مالی جمعی، اقدامات قابل توجهی توسط شرکت فرابورس ایران صورت گرفته است و سامانهای به همین نام نیز توسط این شرکت راهاندازی شده است. -
تایم فریم
تایم فریم یا دوره زمانی، برشی از زمان است که تحلیلگران تکنیکال، آن را برای بررسی و تحلیل رفتار بازار یا صنعت یا یک سهم در نظر میگیرند. به عبارت دیگر، تایم فریم، چهارچوب زمانی نمایش دادههای قیمتی نمودار یک دارایی است. بهطور مثال در نمودار با تایمفریم هفتگی، هر نقطه، میله یا شمع روی نمودار بیانگر اطلاعات قیمتی یک بازه زمانی یکهفتهای و در نمودار با تایمفریم ماهانه، هر نقطه یا شمع روی نمودار بیانگر اطلاعات قیمتی یک بازه زمانی یک ماهه از معاملات سهام است. -
تجدید ارزیابی داراییها
مطابق با اصل بهای تمام شده تاریخی در حسابداری، تمامی رویدادهای مالی به بهای تمام شده در تاریخ وقوع در صورتهای مالی ثبت میشوند. با گذشت زمان و در اثر تورم، ارزش واقعی داراییهایی مانند زمین و ساختمان بیشتر از مقدار ثبت شده در صورتهای مالی میشود. تجدید ارزیابی داراییها به معنای محاسبه ارزش فعلی داراییها و به روز کردن صورتهای مالی بر اساس آن است. در واقع شرکتها با تجدید ارزیابی داراییها، ساختار مالی خود را اصلاح میکنند. -
تجدید وجابجایی
جابجایی وتجدید یعنی بخشی یا تمام تسهیلات یک مشتری را به تسهیلات جدید تبدیل نمودن بدون اینکه واقعاً معامله ای جدید فی مابین انجام شده باشد. -
تجزیه و تحلیل روند
تعریف تجزیه و تحلیل روند چیست؟
تجزیه و تحلیل روند جنبهای از تحلیل تکنیکال است که تلاش دارد تا حرکت آینده سهام را بر اساس دادههای مربوط به گذشته پیشبینی کند. تجـزیه و تحلیل روند بر پایه این ایده شکل گرفته که هر چه در گذشته اتفاق افتاده است، به معامله گران بازار سیگنالی ازآنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، میدهد.در کل سه نوع روند اصلی وجود دارد: کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت.
توضیحاتی در مورد تجزیه و تحلیل روند
تجزیه و تحلیـل روند تلاش میکند تا روندی مثل رونق بازار را پیشبینی کند و تا زمانی که دادهها بازگشت یا حرکت معکوس روندها را پیشنهاد ندادهاند (مثلاً از رونق به رکود بازار) به همان روند ادامه دهد. این نوع تجزیه و تحلیل ازآنجهت سودمند است که حرکت در جهت روندها و نه برخلاف آن به سوددهی سرمایه گذاران منجر خواهد شد. -
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تعریف تجزیه و تحلیل صورتهای مالی چیست؟
فرآیند مرور و ارزیابی صورتحساب های مالی یک شرکت نظیر ترازنامه، صورت سود و زیان و صورتحساب جریانات نقدی و درک سلامتی شرکت و توانایی تصمیمگیریهای مؤثرتر، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گفته میشود. صورتحساب های مالی دادههای مالی را ثبت میکنند، اما این اطلاعات باید از طریق تجزیه و تحلیل صورتهای مالی مورد ارزیابی قرار گیرد تا برای سرمایه گذاران، سهامداران، مدیران و سایر طرفهای معامله سودمند باشند.
توضیحاتی در مورد تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک روش ارزیابی برای تعیین عملکرد گذشته، حال و آینده شرکتها است. چندین روش عموماً به عنوان بخشی از این نوع تجزیه و تحلیل به کار میروند که شامل تحلیل افقی که دو یا چند سال داده مالی را چه به ریال و چه به درصد با هم مقایسه مینماید، تحلیل عمودی که در آن هر شاخه از حساب ها در ترازنامه به عنوان درصدی از حساب کل به نمایش در میآیند و تحلیل نسبت که روابط آماری بین داده ها را محاسبه میکند، میباشد. -
تجزیه و تحلیل عمودی
تعریف تجزیه و تحلیل عمودی چیست؟
تجزیه و تحلیل عمودی یا تجزیه و تحلیل درونی یک روش برای تحلیل صورت های مالی است که در آن هر جزء از یک صورت مالی به عنوان یک نسبت از کل حساب نشان داده می شود. برای مثال، در ترازنامه برای هر یک از سه دسته اصلی حساب ها یعنی دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، به عنوان یک نسبت از کل حساب نشان داده می شود. تجزیه و تحلیل عمودی همچنین در سایر صورت های مالی به عنوان یک درصد، اندازه گیری استفاده می شود.
به عبارتی در تجزیه و تحلیل عمودی یک قلم مهم صورت مالی به عنوان ارزش پایه به کار رفته و و سایر اقلام آن صورت مالی نسبت به ارزش پایه محاسبه شده و با آن مقایسه میشود. در تجزیه و تحلیل عمودی ترازنامه مجموع دارایی ها یا مجموع بدهی ها و حقوق صاحبان سهام معمولاً 100% درنظر گرفته میشود. در این صورت هر یک از اقلام دارایی نسبت به مجموع دارایی ها و هر یک از اقلام بدهی و حقوق صاحبان سهام نسبت به مجموع بدهی ها و حقوق صاحبان سهام محاسبه میشود. در صورت سود و زیان نیز فروش خالص معادل 100% در نظر گرفته شده و سایر اقلام صورت سود و زیان نسبت به آن سنجیده میشود.
توضیحاتی در مورد تجزیه و تحلیل عمودی
بین بسیاری از اقلام هر یک از صورت های مالی با یکدیگر رابطه ای نسبی وجود دارد. مثلاً بین برگشت از فروش و یا هزینه های فروش با فروش در طی یک دوره، یا بین دارایی های جاری نسبت به کل دارایی ها رابطه ای وجود دارد. موفقیت یک شرکت وقتی حداکثر خواهد شد که ارتباط مذکور شناسایی و در جهت یک ارتباط صحیح و منطقی هدایت شود. شناسایی ارتباط بین اقلام صورت های مالی توسط تجزیه و تحلیل عمودی که به آن تجزیه و تحلیل درونی نیز گفته میشود، صورت می گیرد.
مزایای استفاده از Vertical Analysis چیست؟
مزیت اصلی تجزیه و تحلیل عمودی صورتهای مالی نظیر ترازنامه، صورت سود و زیان و سایر گزارش های مالی کسب و کارهای تجاری این است که این امکان را به ما میدهد که بتوانیم شرکتها را در هر اندازه ای که باشند، به راحتی با هم مقایسه کنیم. به علاوه Vertical Analysis این امکان را فراهم میکند که تغییرات نسبی سالانه اعداد و ارقام مالی در یک کسب و کار را به سهولت شناسایی کنیم.
Vertical Analysis باعث میشود تا اظهارنامه های مالی یک شرکت به صورت استاندارد قابل ارائه و مقایسه در میان تمام شرکتهای موجود در یک صنعت باشد. و میتواند یک تصویر لحظه ای از وضعیت مالی شرکت بوسیله آیتم های خطی ارائه کند. به علاوه تجزیه و تحلیل عمودی اجازه مقایسه آسان اعداد و ارقام فعلی با دوره های قبلی با می دهد. این کار به منظور تجزیه و تحلیل روند، از جمله و تجزیه و تحلیل گزارشهای فصلی و تجزیه و تحلیل گزارشهای مالی دوره های زمانی طولانی مدت مانند سه سال یا پنج سال انجام میشود.
صورتهای مالی در کنار آنالیز عمودی به وضوح درصد آیتم های خطی را در ستون جداگانه نشان می دهند. این نوع اظهارات مالی به عنوان صورت حساب های مالی هم مقیاس شناخته میشوند و توسط بسیاری از شرکت های دیگر برای دریافت جزئیات بیشتر درباره موقعیت مالی شرکت استفاده می شود. اغلب، صورتهای مالی هم مقیاس شامل صورتهای مالی مقایسه ای شده که حاوی ستون هایی است که مقادیر هر آیتم خطی را با یک دوره که قبلا اندازه گیری شده مقایسه میکند.
در Vertical Analysis با بررسی وضعیت موجود بین حساب های یک صورت مالی و مقایسه آن با وضعیت شرکتهای مشابه، وضعیت شرکت ارزیابی میشود. همانند تجزیه و تحلیل افقی، تحلیل عمودی نیز پایان فرآیند ارزیابی نیست و تحلیلگر مالی باید به استفاده از این گزارشها و تحلیلها مشکلات شرکت را مورد بررسی قرار دهد.
مثال تجزیه و تحلیل عمودی
به عنوان مثال فرض کنید شرکت فرضی شناسا دارای سه نوع دارایی است:
پول نقد معادل با 3 میلیارد تومان، موجودی کالا معادل با 8 میلیارد تومان و سایر دارایی معادل با 9 میلیارد تومان.
اگر تجزیه و تحلیل عمودی مورد استفاده قرار گیرد، از آنجا که مجموع دارایی ها برای با 20 میلیارد تومان میشود، ستون دارایی ها با تقسیم هر دارایی بر مجموع دارایی ها، اینگونه محاسبه میشود:
پول نقد : 15٪
موجودی کالا: 40٪
سایر دارایی ها: 45٪
اگر اعداد و ارقام سال گذشته نیز مورد استفاده قرار گیرد و جزئیات بیشتری از دوره های قبلی نیز گنجانده می شود و ستون مقایسه ای اضافی برای درصد یک دوره قبلی نیز اضافه می شود. با این کار به راحتی میتوانید درصد تغییرات هر یک از دارایی ها را مشاهده کنید و با هم مقایسه کنید. -
تجزیه و تحلیل مالی
تعریف تجزیه و تحلیل مالی چیست؟
تجزیه و تحلیل مالی به پروسه ارزیابی شرکت ها، کسب و کارها یا پروژه ها از نظر بودجه بندی و جنبههای مالی دیگر این مؤسسات اطلاق میشود که برای تعیین میزان شایستگی این مؤسسات برای سرمایه گذاری انجام میشود. معمولاً، تجزیهوتحلیل مالی برای بررسی اینکه آیا یک موسسه به اندازه کافی مستحکم بوده و قادر به پرداخت دیون خود است یا خیر؟ همچنین میزان نقدشوندگی و سودآوری آن را نیز برای سرمایه گذاری مشخص میکند. زمانی که قصد بررسی یک شرکت را دارید، تجزیه و تحلیل مالی بیشتر روی صورتحساب سود و زیان، ترازنامه و جریانات وجوه نقد تمرکز دارد. بهعلاوه، نکته کلیدی در بهکارگیری تجزیه و تحلیل مالی این است که در این نوع تحلیل با اتکا به گذشته شرکت عملکرد آینده آن برآورد میشود.
توضیحاتی در مورد تجزیه و تحلیل مالی
یکی از رایجترین راههای تجزیه و تحلیل داده های مالی مقایسه نسبت های مالی شرکت ها با نسبت های مالی سایر شرکتها و تاریخچه عملکرد آنهاست. به طور مثال، بازده دارایی ها یکی از نسبت های معمول برای تعیین میزان بازده ناشی از به کارگیری دارایی هاست و بهعنوان یکی از معیارهای سنجش سودآوری به حساب میآید. این نسبت میتواند برای چندین شرکت مشابه محاسبه شود و بهعنوان بخشی از یک تحلیل بزرگتر بهحساب بیاید. -
تحقق سود
فرض کنید شرکتی در ابتدای سال مالی خود پیشبینی میکند که در انتهای سال، به ازای هر سهم ۲۰۰ تومان سود به دست میآورد. اگر در انتهای سال مالی، میزان سود تحقق یافته به ازای هر سهم ۱۸۰ تومان باشد، به این معناست که شرکت توانسته ۹۰ درصد سود پیشبینی شده را محقق کند. به چنین مفهومی، درصد تحقق سود گفته میشود.
درصد سود تحقق یافته از تقسیم سود محقق شده بر سود پیشبینی شده هر سهم بهدست میآید:
هر چقدر درصد تحقق سود یک شرکت بیشتر باشد، بدین معناست که پیشبینی شرکت در میزان سود، دقیقتر بوده است. -
تحلیل بنیادی
تعریف تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که شامل اندازهگیری ارزش ذاتی با در نظر گرفتن همه عوامل مربوط به اقتصاد، مالی و سایر عوامل کمی و کیفی است. یک تحلیل گر بنیادی سعی میکند تا هر عاملی را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار تأثیر بگذارد مطالعه و بررسی نماید، عواملی مثل نیروهای اقتصاد کلان و عوامل خاص شرکتها نظیر شرایط مالی و مدیریت شرکت . هدف نهایی انجام تحلیل بنیادی، به دست آوردن ارزشی است که سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت کنونی اوراق بهادار مقایسه کند، با این هدف که بفهمد چه نوع موقعیتی را باید در ارتباط با اوراق بهادار اتخاذ کند (قیمت پایین= خرید، قیمت بالا= فروش)
این روش از تحلیل اوراق بهادار، در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد.
توضیحاتی در مورد تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی راجع به استفاده از داده های حقیقی برای ارزیابی ارزش اوراق بهادار است. گرچه بیشتر تحلیل گران از تحلیـل بنیادی برای ارزش گذاری سهام بهره میجویند، اما این روش از ارزشیابی میتواند برای هر نوع از اوراق بهادار مورد استفاده قرار گیرد.
به طور مثال، یک سرمایه گذار میتواند با نگاه کردن به عوامل اقتصادی چون نرخ های بهره و وضعیت کلی اقتصاد و اطلاعاتی درباره ناشر اوراق قرضه، همچون تغییرات احتمالی در رتبه بندی های اعتباری، تحلیل بنیادی را انجام دهد. برای ارزیابی سهام، این روش از درآمدها، رشد آینده، بازده سهام، حاشیه سود و سایر اطلاعات بهره میبرد تا ارزش پایه یک شرکت و پتانسیل آن برای رشد در آینده را تعیین نماید. تحلیل بنیادی بیشتر بر صورت های مالی شرکت مورد ارزیابی تمرکز دارد . یکی از معروفترین و موفقترین تحلیلگران بنیادی پیشگوی اوماها، وارن بافت است، کسی که به خاطر استفاده موفقیت آمیزش از تحلیل بنیادی در انتخاب اوراق بهادار، معروف است. تواناییهای این فرد، او را تبدیل به یک میلیاردر کرده است. -
تحلیل تکنیکال
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که با تحلیل اطلاعات و آمار مربوط به فعالیتهای بازار، همچون قیمت های گذشته و حجم معاملات انجام میشود. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازهگیری نمیکنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که میتواند فعالیت آتی سهم را پیشبینی کند، بهره میجویند.
توضیحاتی در مورد تحلیل تکنیکال
تحلیل گران تکنیکال عقیده دارند که عملکرد گذشته سهام و بازارها نشانگر عملکرد آینده آنها است. در یک مرکز خرید، تحلیلگر بنیادی به هر مغازه سر میزند و محصولات را مورد بررسی قرار میدهد، سپس تصمیم میگیرد که آن را بخرد یا نه. در مقابل، تحلیل گر تکنیکال رو صندلی در مرکز خرید مینشیند و مردمی را که وارد مغازهها میشوند، تماشا میکند. بدون توجه به ارزش داخلی کالاهای موجود در مغازه، تصمیم تحلیل گر تکنیکال بر اساس الگوها یا فعالیت مردم در هر مغازه گرفته میشود. -
تحلیل گر تکنیکال
تعریف تحلیل گر تکنیکال چیست؟
تحلیل گر تکنیکال یا اصطلاحا “چارتیست” شخصی است که از نمودارها و گرافهای مربوط به قیمت ها و سطوح قیمتی گذشته اوراق بهادار استفاده میکند تا روند آینده آن را توصیف و پیشبینی کند. یک تحلیل گر تکنیکال الزاماً به دنبال الگوهای مشهوری مثل الگوی سر و شانه یا سطوح حمایت و مقاومت در اوراق بهادار است تا آنها را به شکل سودمندی معامله کند. چارتیست ها معاملات خود در همه بازارهای مال و هر کجایی که ابزارهای مالی معامله میشوند، اعم از بازار سهام، ارز، کالا و اوراق قرضه انجام میدهند. یک چارتیست همچنین با عنوان تحلیلگر تکنیکال نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد تحلیل گر تکنیکال
چارتیست ها عموماً باور دارند که نوسانات قیمت ها در اوراق بهادار تصادفی نیست، اما میتوان از طریق مطالعه روند گذشته آنها و سایر ابزارهای تحلیل های تکنیکال آنها را پیشبینی کرد. یک چارتیست ممکن است در هنگام ارزیابی اینکه آیا سهام یا اوراق بهادار را بخرد یا بفروشد، اصول تحلیل بنیادی و تکنیکال را با هم ترکیب کند و شاید هم این کار را نکند. آنهایی که این دو را ترکیب میکنند، میفهمند درحالیکه تحلیل بنیادی به تصمیم برای خریدوفروش نوع سهام و اوراق بهادار کمک میکند، کاربرد درست تحلیل تکنیکال هم در تصمیمگیری برای زمان خرید یا فروش سهام یا اوراق بهادار سودمند است. -
تخصیص دارایی
تعریف تخصیص دارایی چیست؟
تخصیص دارایی یک استراتژی سرمایه گذاری است که هدف آن ایجاد تعادل در ریسک و پاداش ریسک است که این هدف را از طریق تقسیم دارایی های پرتفوی بر اساس اهداف شخصی، میزان ریسک پذیری و افق سرمایه گذاری سرمایه گذاران دنبال میکند . انواع مختلف دارایی ها شامل سهام، اوراق با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت و پول نقد و سپرده های بانکی، سطوح ریسک و سودآوری مختلفی دارند، پس هرکدام در طول زمان به شکل متفاوتی عمل خواهند کرد و تخصیص سرمایه میان این دارایی های مختلف با توجه به مواردی که برای هر فرد متفاوت است، نتیجه جدیدی خواهد داشت.
توضیحاتی در مورد تخصیص دارایی
هیچ فرمول سادهای که بتواند تخصیـص دارایی درست را برای هر شخص بیابد، وجود ندارد؛ اما توافقی که در بین بیشتر حرفهایهای سرمایه گذاری وجود دارد این است که تخصیص دارایی یکی از مهمترین تصمیمات سرمایه گذاری است که سرمایه گذاران میگیرند. بهبیاندیگر اینکه در سهام کدام شرکت سرمایه گذاری کنید یا اوراق مشارکت شهرداری یا وزارتخانه را بخرید دومین مرحله از تخصیص دارایی است. چراکه شما نخست باید مشخص کنید چه میزان از دارایی های خود را به سهام، اوراق مشارکت و پول نقد اختصاص میدهید که تعیینکننده اصلی نتایج سرمایه گذاری شما خواهد بود.
در بورس های توسعه یافته صندوق های سرمایه گذاری وجود دارند که به صندوق های چرخه زندگی، یا تاریخ هدف معروف هستند. مدیران این صندوق های سرمایه گذاری در تلاش برای فراهم کردن مجموعهای از صندوق های سرمایه گذاری با تخصیص دارایی های متفاوت هستند که در این صندوق ها به سن سرمایه گذار، میزان ریسک پذیری و اهداف سرمایه گذاری با یک تخصیص کلاس دارایی مناسب پاسخ داده شود؛ اما منتقدین این روش اشاره میکنند که ارائه یک راهحل استاندارد برای تخصیص دارایی های پرتفوی مشکلساز است زیرا سرمایه گذاران فردی نیازمند راهحلهای انفرادی هم هستند. -
تخلف
هرگونه فعل یا ترک فعل که منجر به نقض قانون و یا مقررات شود. -
تراز تجاری
تراز تجاری (Balance of trade) که به آن صادرات خالص نیز گفته میشود، تفاوت میان ارزش پولی واردات و صادرات طی یک دوره معین در اقتصاد است. تراز تجاری مثبت یا مازاد تجاری یک کشور در یک دوره زمانی مشخص بدین معناست که ارزش صادرات آن کشور بیشتر از ارزش واردات آن در آن دوره زمانی بوده است. تراز تجاری منفی یا کسری تجاری یک کشور در یک دوره زمانی مشخص نیز بدین معناست که ارزش واردات آن کشور بیشتر از ارزش صادرات در آن دوره زمانی بوده است. به بیان ساده، تراز تجاری مثبت، نشاندهنده بیشتر بودن ارزش صادرات و تراز تجاری منفی، نشاندهنده بیشتر بودن ارزش واردات است. -
ترازنامه
تعریف ترازنامه چیست؟
ترازنامه یکی از صورت های مالی اساسی شرکت است که به آن صورت وضعیت مالی نیز گفته می شود.
این صورت مالی نشان می دهد شرکت مالک چه چیز هایی است، که در دارایی ها ثبت شدند، شرکت چه میزان بدهکار است، که در بدهی ها ثبت شدند و این که شرکت چقدر ارزش دارد، که در حقوق مالکانه یا همان حقوق صاحبان سهام ثبت می شود.
بررسی تـرازنــــامه برای ارزیابی قدرت مالی شرکت بسیار مهم است.
اجزای اصلی ترازنامه
دارایی ها
در سمت راست تراز نامه، دارایی ها را داریم. دارایی ها مواردی هستند که تحت مالکیت شرکت قرار دارند.
دارایی ها با توجه به ماهیت و نقد شوندگی آن ها در دو دسته نشان داده می شوند:
دارایی جاری
دارایی جاری یا Current Asset به دارایی هایی گفته می شود که طی یک سال مصرف می شوند یا بهصورت معقول به پول نقد تبدیل شود. مانند:
-وجوه نقد
-حساب های دریافتنی
-موجودی
-پیش پرداخت ها
دارایی غیر جاری
دارایی های غیر جاری یا Non-Current Asset به دارایی هایی گفته میشود که انتظار میرود در مدت زمان بیشتر از یک سال مورد استفاده قرار بگیرند. مانند:
-دارایی های ثابت مشهود:
-زمین
-ساختمان
-تجهیزات
-دارایی های نامشهود:
-علائم تجاری
-ثبت اختراع
-سرمایه گذاری های بلند مدت
-سپرده های بانکی بلند مدت
-تملّک یا ادغام
-سرمایه گذاری در شرکت های وابسته
بدهی ها و حقوق صاحبان سهام
در سمت چپ ترازنامه، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام قرار دارد:
-بدهی ها
-بدهی جاری
بدهی جاری یا Current Liabilities به بدهی هایی گفته میشود که در کمتر از یک سال به سر رسید خود میرسند. مانند:
-حساب های پرداختنی
-پیش دریافت ها
-حصه جاری وام
بدهی غیر جاری
بدهی های غیر جاری یا Non-Current Liabilities به بدهی هایی گفته میشود که بیشتر از یکسال موعد سر رسید آنها میرسد. مانند:
-وام
-ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
حقوق صاحبان سهام یا حقوق مالکانه
حقوق صاحبان سهام برابر است با ارزش شرکت بعد از تسویه تمام بدهی های خود. در زمان تاسیس یک شرکت حقوق مالکانه برابر با همان سرمایهگذاری اولیه است که در حساب سرمایه ثبت می شود.
سرمایهگذاران بابت پول یا سرمایهای که برای شرکت مهیا کردهاند، سهام دریافت میکنند. با گذشت زمان حقوق مالکانه میتواند بیشتر یا کمتر شود و این بستگی به این دارد که شرکت سود می کند یا ضرر.
بهطور مثال، اگر یک شرکت، وام پنجساله به ارزش ۴ میلیارد تومان از بانک دریافت کند:
حساب داراییها در ترازنامه، در بخش موجودی نقد، به میزان ۴ میلیارد تومان افزایش پیدا میکند. از طرفی، در سویی دیگر بدهیهای شرکت (مشخصاً بدهیهای بلندمدت)، نیز افزایش ۴ میلیارد تومانی خواهد داشت و دو طرف معادله به توازن خواهد رسید.
ترازنامه از چه اجزایی تشکیل شده است؟
همان طور که در ابتدا بیان شد، ترازنامه از سه بخش اصلی تشکیل شده: دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام (حقوق مالکانه) که معادله ی حسابداری را تشکیل می دهند:
داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام
ترازنامه همیشه تراز است، یعنی چه؟
همان طور که از اسم آن پیداست، ترازنامه همیشه تراز است، یعنی سمت راست آن که دارایی ها هستند، همیشه برابر است با سمت چپ که بدهی ها و حقوق صاحبان سهام آن را تشکیل می دهند. برای حفظ این تعادل، حسابدار ها هر تراکنش رو در دو محل متمایز ثبت می کنند، که به آن حسابداری دوبل یا دو طرفه گفته می شود.
تفاوت نحوه گزارش ترازنامه با صورت سود و زیان و جریان وجوه نقد چیست؟
ترازنامه مانند یک عکس است از وضعیت مالی شرکت، در یک لحظه از زمان. برعکس صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد، مانند فیلم هستند که یک دوره ی زمانی را گزارش می کنند.
به عبارتی اطلاعاتی که در ترازنامه گزارش می شود، مربوط به وضعیت مالی شرکت در آن لحظه از زمان است برای مثال 29 اسفند سال 1399، ولی دو صورت های مالی سود و زیان و جریان وجوه نقد یک دوره را گزارش می کنند، برای مثال از 1 فروردین 1399 تا پایان 29 اسفند 1399.
توضیحاتی در مورد ترازنامه
اگر شرکت از طریق افزایش سرمایه از محل آورده نقدی سرمایهگذاران ۸ میلیارد تومان جذب سرمایه کند، داراییها و حقوق صاحبان سهام آن شرکت، به همان میزان افزایش مییابد.
همین طور تمام منافعی که شرکت از فعالیتهای خود به دست میآورد، به حساب صاحبان سهام خواهد رفت که نشان دهنده داراییهای خالص صاحبان شرکت است. این سود ها در بخش دارایی ها، بهصورت پول نقد، خرید زمین و مستغلات، فهرست موجودی یا دیگر داراییها متوازن خواهد شد.
همانطور که در مثالهای فوق دیدید داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام، هرکدام از حسابهای کوچکتری تشکیلشدهاند که همه منابع مالی در این حسابها دستهبندی میشوند. نکته مهم اینجاست که نام و ماهیت این حسابها بر اساس صنایع مختلف میتوانند متفاوت باشند، برای مثال اجزای داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در ترازنامه یک بانک با یک شرکت تولیدکننده مواد پتروشیمی متفاوت است.
-
تسهیلات از نظر زمان
1-. تسهیلات کوتاه مدت: تسهیلاتی است که زمان مصرف وبرگشت آن یکدوره وتولید وفعالیت حداکثر یکسال می باشد. 2-. تسهیلات میان مدت: تسهیلاتی را گویند که مدت زمان مصرف وبرگشت آن بین یک الی سه سال باشد. 3-.تسهیلات بلند مدت: تسهیلات بیش از سه سال را گویند. -
تسویه و پایاپای
مرحلهي پایانی انجام معامله است که طی آن مالکیت اوراقبهادار به خریدار و وجوه حاصل از معامله به فروشنده منتقل میشود. -
تضاد منافع
تعریف تضاد منافع چیست؟
تضاد منافع به موقعیتی گفته میشود که در آن یک شخص حرفهای یا یک شرکت سهامی دارای مجموعهای از منافع مقرر است و ممکن است آن منافع را به منابعی غیر قابل اعتمادی تبدیل کند. این منافع میتواند پول، وضعیت اجتماعی یا موقعیت شغلی، دانش یا شهرت باشد. وقتی چنین موقعیتی اتفاق میفتد، معمولاً از آنها درخواست میشود که این منافع را حذف نمایند و اغلب به صورت قانونی ملزم به این کار هستند.
توضیحاتی در مورد تضاد منافع
مثالی از تضاد منافع میتواند مفهوم آن را برای شما روشنتر کند. مثلاً شرکتی را در نظر بگیرید که مدیرعامل جدید آن که ما او را آقای صبوری مینامیم، تصمیم میگیرد ناوگان حمل و نقل شرکت را که به تازگی نوسازی شده است، کنار بگذارد و مسئولیت واحد حمل و نقل شرکت را به یک سرویس دهنده خارجی به نام شرکت حمل و نقل تندرو برون سپاری کند. بعد از مدتی مشخص میشود که آقای صبوری سهامدار و عضو هیئت مدیره شرکت حمل و نقل تندرو نیز بوده و آن را از همه مخفی نگه داشته است. به چنین موقعیت ایجادشدهای تضاد منافع گفته میشود. -
تعادل ریسک و بازده
تعریف تعادل ریسک و بازده چیست؟
تعادل ریسک و بازده اصلی است که بیان میکند افزایش سود احتمالی با افزایش ریسک همراه است. سطوح پایین عدم اطمینان (ریسک کم) با سودهای احتمالی کم در همراه هستند، درحالیکه سطوح عدم اطمینان زیاد (ریسک بالا) در با سودهای احتمالی بالا پاداش داده میشود. بر اساس اصل تعادل ریسک و بازده، پول سرمایه گذاری شده در صورتی میتواند سود بیشتری تولید کند که در معرض ریسک و احتمال از دست رفتن قرار بگیرید.
توضیحاتی در مورد تعادل ریسک و بازده
به خاطر اصل تعادل ریسک و بازده شما باید در هنگام انتخاب سرمایه گذاری ها برای پرتفوی خود از سطح میزان ریسک پذیری تان آگاه باشید. بهای به دست آوردن سود قبول مقداری ریسک است. به همین خاطر، اگر میخواهید پول بیشتری به دست آورید، نمیتوانید همه ریسک ممکن را از بین ببرید. به جای این کار، هدف باید یافتن یک توازن و تعادل مناسب مابین ریسک و بازده باشد، توازنی که مقداری سود تولید میکند ولی اجازه یک خواب راحت در شب را هم به شما میدهد. -
تعریف عقد
عبارتست از اینکه یک یا چند نفر درمقابل یک یاچند نفر دیگر تعهد انجام امری را بنمایند. -
تعلیق پذیرش
توقف موقت معاملات اوراق بهادار درج شده در فهرست نرخهاي بورس ناشي از نقض مفاد اين دستورالعمل. -
تعلیق نماد
منظور از تعلیق یک نماد، جلوگيري از انجام معامله آن به مدت بيش از ۵ روز کاری است. چنانچه ناشر اطلاعات با اهميت را به موقع افشا نکند یا ظن تقلب يا دستكاري در اطلاعات منتشره يا صورتهاي مالي ناشر وجود داشته باشد یا نياز به بررسي وضعيت شفافيت اطلاعاتي ناشر وجود داشته باشد، سازمان بورس نماد معاملاتی آن را تعلیق مینماید. نمادهای تعلیق شده بورسی یا فرابورسی و دلیل تعلیق آنها نیز به صورت روزانه از طریق سازمان بورس اطلاع رسانی میگردد. -
تعهد پذیره نویسی
تعهد پذیرهنویسی، تعهد شخص ثالث برای خرید اوراق بهاداری است که ظرف مهلت پذیرهنویسی به فروش نرسیده باشد. با انعقاد قرارداد تعهد پذیرهنویسی، ناشر قصد انتقال ریسکهای مختلف موجود در جریان پذیرهنویسی به یک حمایتکننده قابل اطمینان را دارد. قرارداد تعهد پذیرهنویسی نقش بیمه تأمین مالی در عرضه انواع اوراق بهادار را ایفاء میکند. بدین ترتیب، در صورت خریداری نشدن همه اوراق توسط عموم سرمایهگذاران، متعهد پذیره نویسی تا سقف تعهد خود، اقدام به خریداری نمودن اوراق فروش نرفته میکند. -
تعهد خرید سهام
تعریف تعهد خرید سهام یا تعهد پذیره نویسی چیست؟
تعهد خرید سهام یا تعهد پذیره نویسی فرآیندی است که در آن بانک های سرمایه گذاری یا مؤسسات تأمین سرمایه که وظایفی چون پذیره نویسی سهام جدید، ضامن خرید سهام فروش نرفته، عامل یا مشاور عرضه سهام بر عهده دارد، مبالغ مورد نیاز شرکت ها در فرآیند انتشار سهام را به نمایندگی از طرف شرکت یا دولت، از سرمایه گذاران جمع آوری میکند.
توضیحاتی در مورد تعهد خرید سهام یا تعهد پذیره نویسی
متعهد پذیره نویسی هر شخصی است که خرید سهام عرضه شده ای که در فرایند عرضه، پذیرهنویسی نشده را ظرف مهلت مقرر تعهد و تضمین میکند. معادل انگلیسی این کلمه underwriter است و ازآنجا وارد ادبیات مالی شد که افراد متعهد پذیره نویسی باید نام خود را زیر مقدار ریسکی که در قبال دریافت پاداش حاضر به پذیرش آن بودند، مینوشتند. این اتفاق هنوز هم به شکلی دیگر وجود دارد، به این صورت که شرکت های تأمین سرمایه معمولاً یک سندیکا تشکیل میدهند و هر شرکت متعهد پذیره نویسی و فروش بخشی از اوراق بهادار عرضه شده میشود. -
تقاضا
عبارت است از اعلام آمادگی برای خرید اوراق بهادار از طرف کارگزار خریدار. -
تمدید
یعنی قبول مهلت وتغییر سررسید ایفای تعهدات به تاریخ دیگر مشروط بر اینکه در دوره تمدید که در قالب قراردادالحاقی انجام می پذیرد سهم سود بانک وطرف معامله تغییر ننماید. لذا اخذ وجه التزام تأخیرتأدیه دین در دوره تمدید منتفی است وبیشتر درعقد مضاربه ومشارکت کاربرد دارد -
تنفس برای آمادگی پرداخت
مدت زمانی است که مشتری برای تولید وفروش وبرگشت طلب از مشتریان نیاز دارد تا چرخه نقدینگی خود را بهبود بخشیده واقساط واریز کند. -
تنفس جهت ساخت ایجاد
مدت زمانی است که بانک قائل می شود موضوع قرارداد آماده شود وچون دراین مدت موضوع قرارداد فاقد بهره وری است لذا بازپرداختی در نظر گرفته نمی شود. -
توافقنامه شراکت
توافق نامه شراکت چیست؟
توافقنامهای است که در آن نحوه تقسیم سود و زیان شرکا در شرکت تضامنی مشخص شده است و میتواند بهصورت غیررسمی و شفاهی یا بهصورت یک مدرک رسمی و کتبی باشد. -
تورم ناشی از فشار هزینه
تعریف تورم ناشی از فشار هزینه چیست؟
تورم ناشی از فشار هزینه پدیدهای است که در آن سطح عمومی قیمت ها به خاطر افزایش در هزینههای حقوق و دستمزد و همینطور مواد خام، بالا میرود.
توضیحاتی در مورد تورم ناشی از فـشار هزینه
تـورم ناشی از فشار هزینه به این خاطر گسترش مییابد که هزینههای بالاتر تولید باعث کاهش عرضه کل میشود (مقدار کل تولید کاهش مییابد). چون کالاهای کمتری در حال تولید هستند (ضعف عرضه) و تقاضا برای چنین کالاهایی ثابت است، قیمت تمام شده کالاها افزایش مییابد (تورم ایجاد میشود).
-
تولید ناخالص داخلی
تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) یا GDP، كل ارزش ریالی محصولات نهایی توليد شده توسط واحدهای اقتصادی مقيم كشور در یک دوره زمانی مشخص است. محصولات نهایی نیز چیزی است که برای مصرف نهایی خریداری شده است و خود در یک خدمت یا محصول دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد.
مثلا نان به عنوان یک محصول نهایی که به مصرف میرسد، مراحلی مانند تولید گندم و تبدیل گندم به آرد را طی میکند. بنابراین توليد ناخالص داخلی شامل ارزش نان است و نباید ارزش هر یک از مراحل تولید را جداگانه در محاسبات وارد کرد. -
تولید ناخالص ملی
تعریف تولید ناخالص ملی چیست؟
تولید ناخالص ملی عبارت است از ارزش ریالی کلیه کالاها و خدماتی است که بهوسیله شهروندان یک کشور تولید میشود و ارتباطی به مرزهای آن کشور ندارد. تولید نا خالص ملی معیار عملکرد اقتصادی کشور یا آنچه شهروندانش تولید کردهاند (از قبیل کالا و خدمات) و اینکه آیا این محصولات در داخل مرزهای کشور تولید شدهاند یا خیر، بهحساب میآید.به عبارت دیگر، تولید ناخالص ملی عبارت است از تولید ناخالص داخلی منهای ارزش پولی محصولات نهایی تولید شده در داخل کشور توسط خارجیها، به اضافه ارزش پولی محصولات نهایی تولید شده توسط شهروندان آن کشور در سایر .کشورهای خارجی در یک دوره زمانی مشخص
برای محاسبه تولید ناخالص ملی، تولید ناخالص داخلی (GDP) بهعلاوه هر درآمد حاصله از طریق سرمایه گذاری های انجامشده در خارج از کشور، منهای درآمد حاصله در اقتصاد داخلی توسط افراد ساکن کشورهای دیگر میشود.
توضیحاتی در مورد تولید ناخالص ملی
GNP معیاری از عملکرد اقتصادی یک کشور یا آنچه شهروندان تولید کردهاند (کالا و خدمات) و اینکه آیا آنها این اجناس را داخل مرزهای کشور خودشان تولید کردهاند یا خیر است.
فرض کنید یک ایرانی در حال حاضر در ژاپن مشغول به کار است. او پزشک است و سالانه ۵۰۰۰۰ دلار درآمد دارد. هنگام محاسبه تولید ناخالص ملی ایران درآمد او هم لحاظ خواهد شد؛ اما اگر بخواهیم تولید ناخالص داخلی را حساب کنیم، دیگر با درآمد این فرد کاری نداریم. چون درآمد او بخشی از تولید نا خالص داخلی ژاپن را تشکیل میدهد.
ج
-
جریانات نقدی تنزیل شده
تعریف جریانات نقدی تنزیل شده چیست؟
جریانات نقدی تنزیل شده یک روش ارزیابی است که برای تعیین جذابیت یک فرصت سرمایه گذاری به کار میرود. تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته از تخمینهای جریان نقدی آزاد آتی و تنزیل آنها استفاده میکند تا به تخمین ارزش فعلی برسد که برای ارزیابی پتانسیل یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار میگیرد. اگر ارزش بهدستآمده از طریق تحلیل جریان نقدی تنزیل یافته بیشتر از هزینه فعلی سرمایه گذاری ها باشد، این فرصت ممکن است فرصت خوبی به شمار بیاید.
این تحلیل به شکل زیر محاسبه میشود:
CF= جریان نقدی
r= نرخ تنزیل (WACC)
به DCF همچنین مدل جریان های نقدی تنزیل شده نیز میگویند.
توضیحاتی در مورد جریانات نقدی تنزیل شده
درحالیکه تحلیل جریانات نقدی تنزیل شده دارای محاسباتی پیچیده است، هدفش آن است که پولی را که سرمایه گذار از سرمایه گذاری دریافت میکند و بسته به ارزش زمانی پول تنظیم شده، محاسبه نماید.
ارزش زمانی پول بر این فرض است که یک ریال امروز بیش از یک ریال فردا ارزش خواهد داشت. به طور مثال، با فرض یک نرخ سود سالانه ۱۰ درصدی، ۱۰۰۰ تومان در یک حساب پس انداز، سال دیگر ۱۱۰۰ تومان ارزش خواهد داشت. به خاطر قضیه تقارنی (اگر a=b پس b=a) باید در نظر بگیریم که ۱۱۰۰ تومان سال دیگر، حالا ۱۰۰۰ تومان ارزش خواهد داشت. وقتی صحبت از تعیین ارزش آتی سرمایه گذاری ها میشود، استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) بهعنوان نرخ تنزیل، بسیار رایج است.
برای شرکت فرضی شناسا، ما تحلیل جریانات نقدی تنزیل شده را ابتدا با تعیین رشد جریان نقدی آتی شرکت به کار میبریم. ما با تعیین جریان نقدی آزاد شرکت برای دوازده ماه، برابر با جریان نقدی عملیاتی در آن بازه منهای مصارف سرمایه ای، کار خود را شروع میکنیم. فرض کنید که جریان نقدی آزاد شرکت در دوازده ماه ۵۰ میلیون دلار است. ما این عدد را با جریان های نقدی سال قبل مقایسه میکنیم تا نرخ رشد را تخمین بزنیم. همچنین مهم است که منبع این رشد را هم در نظر بگیریم. آیا فروش در حال افزایش است؟ آیا هزینه ها در حال کاهش میباشند؟ این عوامل، پایداری نرخ رشد را که در ارزیابی ها کاربرد دارند، تعیین مینماید.
فرض کنیم شما اینگونه تخمین زدهاید که جریان نقدی شرکت شناسا در دو سال اول با نرخ ۱۰% رشد خواهد داشت و سپس در سه سال بعدی به ۵% خواهد رسید. بعد از چند سال، ممکن است یک نرخ رشد جریان نقدی درازمدت را اعمال نمایید که فرضاً رشد سالانه را از آن نقطه به بعد نمایش میدهد. این ارزش نباید از چشماندازهای رشد درازمدت کل شرکت خیلی بالاتر باشد و فرض میکنیم که برای شرکت شناسا ۳% است. سپس شما WACC را محاسبه خواهید کرد، فرض کنیم به ۸% رسیدید. ارزش نهایی، یا روشهای ارزیابی درازمدت رشد شرکت با استفاده از مدل گوردون سوئیچ محاسبه میگردد:
(نرخ رشد بلندمدت- نرخ تنزیل)/(نرخ رشد درازمدت+۱) جریان نقدی پیشبینیشده برای سال آخر=ارزش نهایی
حالا میتوانید جریان نقدی را برای هر بازه، شامل ارزش نهایی، تخمین بزنید:
سال ۱= ۵۰ * ۱٫۱۰۵۵
سال ۲= ۵۵ * ۱٫۱۰۶۰٫۵
سال ۳= ۶۰٫۵ * ۱٫۰۵۶۳٫۵۳
سال ۴= ۶۳٫۵۳ * ۱٫۰۵۶۶٫۷۰
سال ۵= ۶۶٫۷۰ * ۱٫۰۵۷۰٫۰۴
ارزش نهایی= ۷۰٫۰۴ (۱٫۰۳) / (۰٫۰۸ – ۰٫۰۳)۱,۴۴۲٫۷۵
در نهایت برای محاسبه جریان نقدی تنزیل شده شرکت X شناسا شما هرکدام از این جریان های نقدی را اضافه میکنید و آنها را با استفاده از WACC برای ارزش فعلی تغییر میدهید.
DCF شرکت = (۵۵ / ۱٫۰۸۱) + (۶۰٫۵ / ۱٫۰۸۲) + (۶۳٫۵۳ / ۱٫۰۸۳) + (۶۶٫۷۰ / ۱٫۰۸۴) + (۷۰٫۰۴ / ۱٫۰۸۵) + (۱,۴۴۲٫۷۵ / ۱٫۰۸۵) = ۱۲۳۱٫۸۳
۱٫۲۳ میلیارد دلار، تخمین ماست از ارزش فعلی شرکت شناسا. اگر شرکت دارای بدهی خالص باشد، این بدهی باید کسر شود، همانطور که ادعاهای صاحبان سهام به داراییهای یک شرکت وابسته به دارندگان اوراق قرضه است. نتیجه، تخمینی است از ارزش منصفانه سهام شرکت. اگر این عدد را بر تعداد سهام منتشر شده، فرضاً ۱۰ میلیون سهم، تقسیم نماییم، ارزش سهام ۱۲۳٫۱۸ دلاری به ازای هر سهم خواهیم داشت که میتوانیم آن را با قیمت سهام در بازار مقایسه نماییم. اگر تخمین ما از قیمت فعلی سهام بالاتر باشد، ممکن است شرکت شناسا را بهعنوان یک سرمایه گذاری خوب در نظر بگیریم.
مدلهای جریان نقدی تنزیل شده، قدرتمند هستند ولی نتیجه این مدلها به درستی و کیفیت ورودیها بستگی دارد. همانطور که این اصل میگوید:«ورودیهای با کیفیت پایین، خروجیهای ضعیفی تولید خواهند کرد.» تغییرات کوچک در ورودیها میتواند به تغییراتی بزرگی در تخمین ارزش یک شرکت منجر شود و هر فرضی این پتانسیل را دارد که دقت تخمین یک شرکت را کاهش دهد. -
جعاله
جعاله عبارت است از التزام شخصی، به پرداخت اجرت و پاداش معلوم در مقابل عملی، اعم از اینکه عامل، معین باشد یا نه. جعاله در فقه و حقوق به معنای عقدی است که طی آن شخصی در برابر دریافت اجرت یا پاداش، به انجام کاری ملتزم میشود. بنابر تعریف، جعاله از سه رکن جاعل، عامل و جُعل تشکیل شده است. به عنوان مثال، وام جعاله یا وام تعمیرات مسکن، عقدی است که در آن شخص وام گیرنده (جاعل) تعهد میدهد از طرف بانک وام دهنده (عامل)، کار مشخصی را انجام دهد و اجرت یا دستمزد (جُعل) آن را به عنوان تسهیلات دریافت کند.
برای مثال شخصی میگوید اگر کسی حیوان یا ماشین را پیدا کرد، صدهزار تومان به او اجرت میدهم، به این عمل جعاله گفته میشود.
به بیان دیگر ، تعریف عبارتست از التزام شخص (جاعل) یا (کار فرما ) به ادای مبلغ یا اجرت معلوم (جعل) در مقابل عمل معین "طبق قرارداد" طرفی که عمل را انجام می دهد (عامل یا پیمانکار) نامیده می شود . کاربرد -ایجاد تسهیلات لازم در امور تولیدی ، بازرگانی و خدماتی . -بیشترین کاربرد جعاله در امر تعمیرات می باشد (تعمیر مسکن ، خودرو ، مغازه و ...) و یا ایجاد طرحهای تولیدی . مدت -مدت انجام و تصفیه مطالبات ناشی از جعاله حداکثر 2 سال تعیین می گردد .در مورد طرحهای تولیدی برابر مفاد طرح اقدام خواهد شد.
جعاله به صورت کلی به دو نوع تقسیم می شود که عبارتند از :
1-جعاله خاص : در این نوع از جعاله ایجاب تنها برای یک شخص معین است و طرف دیگر نیز یک و یا چند نفر خاص اند . برای مثال مانند این است که پدر به فرزندخود بگوید اگر این مسئله را حل کنی فلان مبلغ را به تو خواهم داد.
2-جعاله عام : در این نوع جعاله ، جاعل به دنبال این است تا به اهداف خود برسد و این موضوع که کار توسط چه کسی انجام می شود اهمیتی ندارد . برای مثال شخص بیان می کند هر کس فلان کار را انجام دهد فلان مبلغ را به وی پرداخت می کند.
قرارداد جعاله از جمله عقدهای معین است و جاعل با خواندن صیغه ای خود را ملزم می کند که در صورت این که کاری از سوی شخص دیگری انجام شود مزد معینی را به وی پرداخت کند. برای مثال فردی که یک دام از خود گم کرده است اعلام می کند که کسی که این دام را پیدا کند مبلغی به عنوان جایزه به وی پرداخت خواهد شد . -
جفت ارز
جفت ارز یا currency pair دو ارز مختلف هستند که ارزش آنها برابر یکدیگر مورد محاسبه قرار میگیرد و میتوان با تحلیل روند قیمت یک ارز در مقابل ارز دیگر وارد معاملات آن جفت ارز شد. یکی از مهمترین و مشهورترین بازارها که بر پایه معاملات جفت ارزها بنا نهاده شده است، بازار فارکس است.
به عنوان مثال، جفت ارز EUR/USD به ارزهای یورو و دلار اشاره دارد. وقتی اعلام میشود این جفت ارز دارای نسبت ۱/۳۲۴ است، به این معناست که شما در ازای پرداخت یک یورو ۱/۳۲۴ دلار دریافت خواهید کرد. این عدد ثابت نخواهد بود و با تغییر ارزش جهانی این ارزها، نسبت تغییر خواهد کرد. با پیشبینی این تغییرات میتوان وارد معاملات این جفت ارز شد. -
جلسه رسمی معاملاتی
ساعاتی پیوسته از یک نشست کاری است که معاملات اوراقبهادار در این ساعات انجام میپذیرد. "بورس" میتواند در یک شبانهروز بیش از یک نشست رسمی معاملاتی داشته باشد. -
جنگ ارزی
جنگ ارزی (currency war)، تلاش یک کشور برای کاهش رقابتی ارزش پول ملی خود در برابر پول کشورهای دیگر است. با کاهش نرخ ارز یک کشور، صادرات آن کشور به سایر کشورها تسهیل میشود و واردات به آن کشور گرانتر میشود. افزایش صادرات و کاهش واردات نیز موجب افزایش تولید و اشتغال میشود و به نفع صنعت داخلی کشور است. با این حال، افزایش قیمت کالاهای وارداتی، موجب کاهش قدرت خرید مردم یک کشور خواهد شد. اگر چند کشور درگیر جنگ ارزی شوند، تجارت جهانی با کاهش کلی روبرو میشود و در نتیجه به همه کشورها آسیب میرسد. -
جهانی شدن
تعریف جهانی شدن یا Globalization چیست؟
گرایش صندوق های سرمایه گذاری و کسبوکارها برای حرکت فراتر از بازارهای داخلی و ملی به سایر بازارها در سراسر جهان، جهانی شدن گفته میشود و درنتیجه آن ارتباط متقابل بازارهای مختلف افزایش مییابد. جهـانی شدن اثر فزاینده قابلتوجهی نه تنها بر تجارت بینالمللی، بلکه بر تبادلات فرهنگی بین جوامع نیز داشته است.
توضیحاتی در مورد جهـانی شدن
مزایا و معایب جهانی شدن به شدت در سالیان اخیر مورد تحقیق و بررسی قرارگرفتهاند. حامیان جهـانی شدن میگویند که این کار به کشورهای درحالتوسعه کمک میکند تا از طریق افزایش اشتغال و پیشرفتهای تکنولوژی، خیلی سریعتر با کشورهای صنعتی همگام شوند. منتقدین جهـانی شدن چنین عقیده دارند که این کار حق حاکمیت ملی را تضعیف کرده و به کشورهای ثروتمند اجازه میدهد تا مشاغل داخلی خود را به آنسوی آبها، جایی که در آن نیروی کار بسیار ارزانتری وجود دارد، منتقل کنند.
چ
-
چرخه عمر
تعریف چرخه عمر چیست؟
مطابق با نظریه چرخه عمر، یک محصول (یا شرکت) از زمان معرفی به بازار تا ترک بازار، چهار مرحله را طی میکند که عبارتند از: معرفی ، رشد ، بلوغ و افول .
تولید کننده هر محصول یا مدیران هر شرکت نیز باید بتواند هر یک از این مراحل را به خوبی مدیریت کرده تا سوددهی در هر مرحله به حداکثر میزان خود برسد. سرمایهگذاران نیز باید ضمن شناخت ویژگیها و شرایط هر یک از این مراحل، با دید باز اقدام به سرمایهگذاری کنند.
چرخه عمر به مجموعهای از اتفاقات گفته میشود که یک محصول جدید را به وجود می آورد، به رشد می رساند تا به یک محصول بالغ و درنتیجه تولید انبوه برسد و درنهایت نیز با کاهش تولید روبهرو شود. رایجترین گامها در چرخه عمر محصول شامل فازهای زیر میشوند:
فاز توسعه محصول – شامل تحلیل بازار، تولید محصول، تصویرسازی (کانسپشن) و آزمایش.
فاز معرفی به بازار – توزیع اولیه محصول، معمولاً با تبلیغات بالا.
فاز رشد – رشد فروش به شکل پرشتاب افزایش پیدا میکند و با افزایش فروش در هرسال روبرو میشود. همچنان که سطح تولید افزایش مییابد، حاشیههای ناخالص باید به شکل ثابتی کاهش یابند و هر واحد از محصول سودآوری کمتری خواهد داشت. افزایش رقابت هم محتمل است.
فاز بلوغ – محصول به بالاترین چرخه تقاضای خود خواهد رسید و هزینه بیشتر برای تبلیغات هیچ تأثیری (تأثیر کمی) بر افزایش تقاضا نخواهد داشت.
فاز افول/ثبات – اینجا نقطهای است که محصول به بالاترین تقاضا رسیده و یا آن را پشت سر گذاشته است. در اینجا، تقاضا یا ثابت خواهد ماند یا به آهستگی کاهش خواهد یافت چون محصول جدیدتر آن را منسوخ خواهد کرد.
توضیحاتی در مورد چرخه عمر
برای سرمایه گذاران حیاتی است که چرخه عمر هر یک از محصولات شرکت را درک کنند. شرکت هایی که عمدتاً در فاز توسعه هستند بهاحتمالزیاد با سطوح کمتری از فروش دست خواهند یافت و طبیعتاً مورد استقبال بیشتری نسبت به شرکت هایی که در فاز بلوغ یا رشد هستند، قرار دارند.
وقتی یک شرکت به مرحله بلوغ میرسد، به این معنی نیست که محصول، دیگر یک منبع درآمد در حال رشد برای شرکت نیست، بلکه هنوز ممکن است جا برای بهبود و نوآوری بیشتر وجود داشته باشد. بهعلاوه، یک شرکت با محصولات بالغ ممکن است سود سهام بیشتری نسبت به شرکت هایی که در فازهای دیگر قرار دارند پرداخت کند.
ح
-
حاشیه سود ناخالص
تعریف حاشیه سود ناخالص چیست؟
حاشیه سود خالص، یکی از رایج ترین نسبتهای سودآوری است که میزان سوددهی یک شرکت یا فعالیت تجاری را ارزیابی می کند. حاشیه سود خالص از تقسیم سود خالص به کل میزان فروش بدست میآید. این نسبت که به صورت درصد نمایش داده میشود، نشان میدهد که چه مقدار از فروش به سود تبدیل شده است. به عنوان مثال اگر حاشیه سود خالص در یک شرکت ۲۰ درصد محاسبه شود، نشاندهنده این است که از هر ۱۰ هزار تومان فروش، دو هزار تومان سود بدست آمده است.حاشیه سود ناخالص، معیاری است که تحلیلگران برای ارزیابی سلامت مالی یک شرکت با محاسبه مقدار نقدینگی باقی مانده از فروش محصولات، پس از کسر هزینه کالاهای فروخته شده استفاده میکنند. هزینه کالاهای فروخته شده، مبلغی است که یک شرکت برای تولید کالاهای مورد نظر و خدماتی که ارائه میکند، صرف کرده است. حاشیه سود ناخالص از طریق تقسیم سود ناخالص بر میزان کل فروش محاسبه میشود. تفاوت سود ناخالص و سود خالص در هزینههای عملیاتی و سایر هزینههای مالی و مالیات است. در محاسبه سود ناخالص این هزینهها از درآمد شرکت کسر نمیگردد.حاشیه سود ناخالص یا Gross Profit Margin یکی از نسبت های مالی است که برای ارزیابی سلامت مالی شرکت و مدل کسب و کار آن استفاده میشود. این نسبت مالی مشخص می کند میزان پولی که پس از کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته از مجموع درآمد حاصل از فروش چقدر است. حاشیه سود ناخالص به عنوان حاشیه ناخالص نیز شناخته می شود و با تقسیم سود ناخالص بر درآمد محاسبه می شود.
نسبت سود ناخالص یا Gross Profit Margin به زبان ساده
در صورت سود و زیان هر شرکتی، چندین لایه سودآوری وجود دارد که تحلیلگران برای ارزیابی عملکرد یک شرکت از انها استفاده می کنند.این اقلام عبارت اند از:سود ناخالص (Gross Profit)
سود عملیاتی یا سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)
سود خالص (Net Income)
هر سطح اطلاعاتی در مورد سودآوری شرکت ارائه می دهد. سود ناخالص، سطح اول سودآوری، به تحلیلگران می گوید که چطور یک شرکت در ایجاد یک محصول یا ارائه خدمات در مقایسه با رقبا عمل کرده است. حاشیه سود ناخالص، که به صورت درآمد ناخالص تقسیم بر مجموع درآمد محاسبه می شود، به تحلیلگران اجازه می دهد که مدل کسب و کار شرکتها را با یک معیار قابل اندازه گیری مقایسه کنند.
کاربرد های حاشیه سود ناخالص
بدون حاشیه ناخالص کافی، یک شرکت قادر به پرداخت هزینه های عملیاتی خود نیست. به طور کلی، نسبت سود ناخالص شرکت باید پایدار باشد، مگر اینکه تغییری در مدل کسب و کار شرکت رخ داده باشد. برای مثال، هنگامی که شرکت ها بخشی از عملیات زنجیره تامین خود را خودکار می کنند، سرمایه گذاری اولیه ممکن است بالا باشد؛ با این حال، هزینه کالاهای فروخته شده به علت هزینه های کمتر، پایین تر بوده و کارایی بهبود می یابد.
همین طور تغییرات Gross Profit Margin نیز ممکن است ناشی از تغییرات در قوانین حاکم بر صنعت و یا حتی تغییر در استراتژی قیمت گذاری شرکت باشد. با فرض ثابت بودن همه شرایط اگر یک شرکت محصولات خود را کمی گرانتر در بازار به فروش برساند، در این صورت این شرکت دارای حاشیه سود ناخالص بیشتری نسبت به سایر شرکتها است. و در صورتی که قیمت محصولات شرکت بیش از حد بالا باشد، مشتریان ممکن است محصول آن را نخرند.
مثالی برای حاشیه سود ناخالص
حاشیه سود ناخالص درصد هر ریال فروش را نشان میدهد که پس از کسر قیمت تمام شده کالای فروش رفته باقی می ماند.هر چه سود ناخالص بیشتر باشد، بهتر است. سود ناخالص نیز مابهالتفاوت فروش خالص و بهای تمام شده کالای فروش رفته است . حاشیه سود ناخالص برای مقایسه مدل های کسب و کار شرکت با رقبا مورد استفاده قرار می گیرد. شرکت های کارآمد تر و یا شرکتهایی که از مزیت بالاتری برخوردارند و میتوانند محصولات خود را گرانتر از رقبا به بازار عرضه کنند، حاشیه سود بیشتری را مشاهده می کنند. این به آن معنی است که اگر شما دو شرکت داشته باشید و هر دو شرکت محصول مشابهی به نام کنسول بازی می سازند و یک شرکت می تواند کنسول بازی را با یک پنجم هزینه و در مدت زمان مشابه تولید کند، این شرکت در مزیت بازار را به دست آورده است. به عبارتی این شرکت راهی یافته تا هزینه های کالای فروش رفته خود را تا پنج برابر رقیب خود کاهش دهد . شرکت رقیب برای اینکه بتواند مارجین سود ناخالص خود را افزایش دهد باید هم قیمت خود را دو برابر کند و هم فروش محصولاتش در بازار دو برابر شود. اما متاسفانه، وقتی قیمت فروش را افزایش دهد، تقاضای محصول به دنبال آن کاهش می یابد، زیرا مشتریان نمی خواستند برای محصول دو برابر هزینه کنند. به این ترتیب شرکت رقیب حاشیه سود و سهم بازار خود را در روندی بلندمدت از دست می دهد.
فرض کنید جمع کل فروش کنسول بازی شرکت شناسا 20 میلیارد تومان و بهای تمام شده کالای فروش رفته 12 میلیارد تومان است. در این صورت سود ناخالص شرکت شناسا 8 میلیارد تومان خواهد بود. حاشیه سود ناخالص نیز از تقسیم سـود ناخالـص بر جمع فروش یعنی 8 تقسیم بر 20 محاسبه می شود که برابر با که 0.40 یا 40 درصد است. این بدان معنی است که شرکت شناسا به ازای هر 1000 تومان فروش 400 تومان Gross Profit Margin ایجاد می کند.
Gross Profit Margin چگونه محاسبه میشود؟
با تقسیم سود ناخالص بر درآمد خالص -
حبابِ دات کام
حدود سال ۲۰۰۰ میلادی و با فراگیر شدن اینترنت، سرمایهگذاران تصور میکردند که شرکتهایی که فعالیت آنها در بستر وب انجام میشود و اینترنت محور هستند، درآمدهای فوقالعاده خواهند داشت. به همین دلیل، شرکتهای زیادی با اضافه کردن پسوند دات کام (com.)، به شرکتهای تجارت الکترونیک تبدیل شدند و ارزش سهام آنها به طور واهی به اندازه زیادی افزایش پیدا کرد. این در حالی بود که بسیاری از این شرکتها تنها در حد یک ایده بودند. حبابِ دات کام (Dot-com Bubble) نیز اشاره به حباب قیمتی به وجود آمده در سهام این شرکتها دارد.
با ترکیدن حباب دات کام، شرکتهای بسیاری زیادی در آن زمان ناپدید شدند. یکی از معروفترین مواردی که از بین رفت، pets.com بود که در طول ۹ ماه، ارزش سهام آن از حدود ۳۰۰ میلیون دلار به صفر رسید. -
حجم مبنا
تعداد اوراقبهادار از یک نوع است که هر روز باید مورد دادوستد قرار گیرد تا کل درصد تغییر آن روز ، در تعیین قیمت روز بعد ملاک باشد. -
حد یاسقف اعتباری
عبارتست از میزان امکانات تأمین مالی در قالب تسهیلات ویا تعهدات که برای یکسال مشتری مدنظر قرار میگیرد واین امرموجب می شود حدود اختیارات شعبه در قبال یک مشتری افزایش یابد. -
حداقل سفارش انباشته
حداقل مقدار سفارشي است كه بازارگردان موظف است طبق قرارداد بازارگرداني همواره در سفارش خرید يا فروش خود در سامانهي معاملاتي بورس در هر نماد معاملاتي بهصورت فعال نگهدارد. -
حداقل معاملات روزانه
حداقل ميزان معاملات در هر نماد است که بازارگردان موظف به انجام آن در يك روز معاملاتي ميباشد. -
حراج
سازوکاری برای دادوستد اوراقبهادار بر پایهي انطباق سفارشهای خرید و فروش مشتریان با درنظر گرفتن اولیت قیمت و زمان است. -
حراج پیوسته
حراج پیوسته به سازوکاری گفته میشود که به محض تطبیق قیمتهای وارد شده به هسته معاملات در طرف خریدار و فروشنده، معامله انجام خواهد شد. معاملات یک نماد در شرایط عادی خود به صورت حراج پیوسته انجام میشود اما در برخی از شرایط، سازوکار حراج ناپیوسته بر آن حاکم خواهد شد. در صورت تغییر سازوکار از حراج پیوسته به ناپیوسته یا برعکس، اطلاعرسانی از طریق پیامهای ناظر بازار انجام خواهد شد. -
حراج ناپیوسته
حراج ناپیوسته، به سازوکاری گفته میشود که در آن سفارشگیری بر روی نماد صورت گرفته اما معاملهای انجام نخواهد شد. در حراج ناپیوسته، معاملهگران میتوانند سفارش خود را ثبت کنند و امکان ویرایش یا حذف آن را دارند اما در این دوره خرید و فروشی انجام نمیگیرد. یک نماد پس از مواردی از جمله برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه، مجمع عمومی عادی به طور فوقالعاده، افشای اطلاعات با اهمیت گروه الف و ب، گره معاملاتی، نوسان ۵۰ درصدی و استفاده از اطلاعات پنهانی، با سازوکار حراج ناپیوسته بازگشایی خواهد شد. -
حساب تضمین بورس
حساب ویژه ای است که به منظور ایفای تعهدات "کارگزاران" ناشی از فعالیت کارگزاری با هدف حمایت از سرمایهگذاران، افتتاح میشود. -
حسابداری
تعریف حسابداری چیست؟
ضبط و ثبت سیستماتیک و جامع معاملات مالی مربوط به یک کسبوکار، حسابداری گفته میشود. حسـابداری به فرآیند خلاصهسازی، تحلیل و گزارش این معاملات نیز اشاره دارد. صورتحساب های مالی که عملیات بزرگ شرکت، جایگاه مالی و جریان پول نقد را در طول یک بازه زمانی خاص خلاصه میکنند، خلاصه کاملی از صدها هزار معامله مالی هستند که در این بازه ممکن است ایجاد شده باشند. حسـابداری یکی از توابع کلیدی برای هر کسبوکاری محسوب میشود. این کار ممکن است از طریق یک دفتردار و حسابدار در شرکتهای کوچک یا به وسیله بخشهای مالی قابلتوجهی با هزاران کارمند در یک شرکت بزرگتر و چند ملیتی انجام گیرد.
توضیحاتی در مورد حسـابداری
گزارشهای تضمین شده توسط انواع جریانات حسابداری، مثل حسابداری هزینه و حسابداری مدیریت، در کمک مدیریت جهت گرفتن تصمیمات آگاهانه فوقالعاده گرانبها هستند. درحالیکه عملیات حسـابداری پایه توسط یک دفتردار قابل انجام میباشد، حسـابداری پیشرفته توسط حسابداران واجد شرایطی که دارای مقامهایی چون CPA در ایالاتمتحده، CA،CGA، CMA در کانادا هستند، به کار گرفته میشود. همه مقامهای حسـابداری حاصل سالها مطالعه و بررسیهای دقیق هستند که با کمترین مقدار تجربه عملی حسابداری ترکیب شدهاند. -
حسابداری تعهدی
حسابداری مالی به دو نوع حسابداری نقدی و حسابداری تعهدی تقسیم میشود. در حسابداری تعهدی، کلیه رویدادها و معاملات در زمان وقوع آنها شناسایی و در اسناد حسابداری ثبت میشوند. بنابراین بر خلاف حسابداری نقدی، در حسابداری تعهدی زمان دریافت یا پرداخت وجه، ملاک ثبت اسناد حسابداری قرار نمیگیرد و درآمدها و هزینهها به محض وقوع یک رویداد، ثبت میشوند. از جمله مزایای حسابداری تعهدی میتوان به اندازه گیری عملکرد مالی واقعی یک کسب و کار و بهبود مدیریت منابع فعلی و برنامه ریزی برای آینده اشاره کرد. -
حسابداری تعهدی
تعریف حسابداری تعهدی چیست؟
حسابداری تعهدی (Accrual Accounting) یک روش حسابداری است که عملکرد و موقعیت یک شرکت را با شناسایی رویدادهای اقتصادی بدون توجه به زمان انجام معامله به صورت نقدی (پرداخت یا دریافت پول)، اندازهگیری میکند.
ایده کلی این است که در رویدادهای اقتصادی تطابق درآمدها و هزینه ها (اصل تطابق درآمد و هزینه) به محض اینکه معاملهای اتفاق میفتد شناسایی میشوند و نه زمان انجام پرداخت یا دریافت وجه نقد حاصل از معامله. این موضوع نقطه مقابل حسابداری نقدی است که معاملات را فقط زمانی میشناسد که مبادله پول نقدی صورت گرفته باشد.
این روش به جریانهای ورودی و خروجی وجوه نقد اجازه میدهد تا با جریانهای نقدی ورودی و خروجی پیشبینیشده ترکیب شده و تصویر درستتری از وضعیت مالی کنونی شرکت ارائه کند.
توضیحاتی در مورد حسابداری تعهدی
حسابداری تعهدی به عنوان روش استاندارد حسابداری برای بیشتر شرکتها در نظر گرفته میشود، به استثنای شرکتهای بسیار کوچک. این روش تصویر دقیقتری از شرایط کنونی شرکت فراهم میکند، اما پیچیدگی نسبی آن باعث میشود تا پیادهسازی آن مشکل باشد.
نیاز به این روش از افزایش پیچیدگی معاملات تجاری و علاقه به داشتن اطلاعات مالی دقیقتر نشأت میگیرد. فروش اعتباری و پروژههایی که یک جریان درآمدی در طول یک بازه زمانی طولانی فراهم میکنند بر شرایط مالی شرکت در زمان معامله تأثیر میگذارد؛ بنابراین، به نظر منطقی میآید که چنین رویدادهایی باید همچنین بر صورتحساب های مالی نیز در طول همان بازه گزارشی که این معاملات اتفاق میفتند، اثر بگذارد.
مثال کاربردی از حسابــداری تعــهدی
به طور مثال، وقتی شرکتی یک تلویزیون به مشتری میفروشد که از کارت اعتباری، پول یا روشهای اعتباری دیگری بهره میجوید، اتفاقات برایش به شکل متفاوتی رقم خواهند خورد. در روش حسابداری نقدی، درآمد حاصل از فروش تلویزیون وقتیکه پول توسط شرکت دریافت میشود، شناخته خواهد شد. اگر تلویزیون با کارت اعتباری خریداری شود، این درآمد ممکن است تا ماه بعد یا سال بعد شناسایی نشود.
اما روش حسابداری تعهدی میگوید که روش نقدی خیلی دقیق نیست چون احتمالاً (اگر نگوییم قطعاً) شرکت به خاطر اینکه فروش انجام شده، در آینده پول نقد دریافت خواهد کرد.
بنابراین، روش حسابداری تعهدی فروش تلویزیون را زمانی شناسایی میکند که مشتری صاحب آن شده باشد. گرچه پول نقد هنوز در بانک نیست ولی فروش به حسابی که در الفبای حسابداری به آن «حساب های دریافتنی» میگویند ثبت شده است و درآمد فروشنده را افزایش میدهد. -
حسابداری شخصی
تعریف حسابداری شخصی چیست؟
حسابداری شخصی همه فعالیتها و تصمیمات مالی را که یک شخص یا فرد صاحبخانه میگیرد تعریف میکند و شامل بودجه بندی، بیمه، برنامه ریزی وام مسکن، پس انداز و برنامه ریزی برای دوره بازنشستگی میشود.
توضیحاتی در مورد حسابداری شخصی
همه فعالیتهای مالی شخصی و انفرادی در حوزه حسابداری شخصی قرار میگیرند. برنامه ریزی امور مالی شخصی عموماً شامل تحلیل وضعیت مالی حال حاضرتان، پیشبینی نیازهای بلندمدت و کوتاهمدت و اجرای برنامه برای عملی کردن این نیازها با قیدوبندهای مالی فردی است. حسابداری شخصی یک فعالیت کاملاً شخصی است که بخش اصلی آن به درآمد شخص، نیازهای زندگی او و اهداف شخصی و علایقش بستگی دارد.
در بین مهمترین جنبههای حسابداری شخصی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:تعیین وضعیت مالی فعلی شخص، نگاه به جریان نقدی پیشبینیشده، پس اندازهای فعلی و …
خرید بیمه برای محافظت شخصی در برابر ریسک و حصول اطمینان از اینکه پایههای اصلی زندگی فرد به اندازه کافی امن است.
محاسبه و پرداخت مالیات
پس انداز و سرمایه گذاری
برنامه ریزی برای دوره بازنشستگی
گرچه شکلهایی از حسابداری شخصی از اوایل قرن بیستم در دانشگاهها و مدارس به عنوان «اقتصاد خانه» یا «اقتصاد مصرف کننده» تدریس میشده اما دانش حسابداری شخصی به عنوان یک زمینه تخصصی، مبحث تازهای بهحساب میآید. این حیطه در ابتدا توسط اقتصاددانان مرد مورد بیتوجهی قرار گرفت، چون «اقتصاد خانه» بهظاهر در حوزه کاری زنان بود؛ اما اقتصاددانان اخیراً به صورت مکرر بر آموزش مسائل مربوط به حسابداری شخصی به عنوان بخش اساسی عملکرد اقتصاد کلان تأکید کردهاند.
نظریه بازار بیشتر با فرض حضور یک دست نامرئی تشریح میشود. این ایده که همه مصرفکنندهها در یک اقتصاد باز به شکل معقول، یا به نفع شخصی خودشان عمل خواهند کرد. از نظر تئوری، این کار نوسانات بازار را قابل پیشبینی کرده و اطمینانی حاصل میکند که نوسانات بازار به سود مصرف کننده خواهد بود؛ اما دانشمندان در اواخر قرن بیست و آغاز قرن بیست و یکم شروع به زیر سؤال بردن این فرضیه کردند. استدلال آنها این بود که مصرف کننده ها در نتیجه آموزش ناچیز و کم، به صورت نامعقولی در یک اقتصاد پیچیدهتر و با قابلیت فهم کمتر رها شدهاند.
بسیاری از مصرفکنندگان اطلاعات لازم برای گرفتن تصمیمات مالی معقول برای خود را ندارند، یا تحت تأثیر شرایط یا اطلاعات غلط فکر میکنند تصمیم خاصی که گرفتهاند معقولتر است. به همین ترتیب، بسیاری از دانشگاهها شروع به ارائه دروس حسابداری شخصی کردهاند و تقریباً همه رسانههای چاپی به صورت معمول در حال تولید محتوا جهت مشاوره به افراد هستند. -
حسابرس
موسسات حسابرسی عضو جامعهي حسابداران رسمی ایران که امکان سنجی فنی، اقتصادی و مالی "طرح نوسازی و توسعه شرکت" را تایید میکند و گزارش پیشرفت کار، نرخ بازده و دیگر اطلاعات مالی طرح سرمایهگذاری را به اطلاع دارندگان "اوراق مشارکت" میرساند. حسابرس میتواند در عین حال "حسابرس" شرکت "ناشر" هم باشد. -
حسابرس صندوق سرمایه گذاری
برای تشکیل و اداره یک صندوق سرمایه گذاری، چند رکن مهم در اساسنامه صندوق پیشبینی شده تا به کمک آنها، شرایط اجرایی و نظارتی لازم جهت عملکرد مطلوب صندوق فراهم شود. حسابرس، یکی از ارکان نظارتی صندوقها است. این رکن توسط متولی صندوق و از میان مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس پیشنهاد شده و به تصویب مجمع صندوق میرسد. از جمله مهمترین وظایف حسابرس در صندوقهای سرمایهگذاری میتوان به بررسی اصول و رویههای مدیر و متولی در اجرای وظایفشان و تهیه گزارشهای حسابرسی برای صورتهای مالی صندوق با رعايت استانداردهای مربوطه اشاره کرد. -
حسابرس معتمد
موسسهي حسابرسی است که بر اساس ضوابط "دستوالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار" به عنوان موسسهي حسابرسی معتمد سازمان پذیرفته شده است. -
حسابرسی
حسابرسی عبارت است از بررسی کلیه اسناد و مدارک حسابداری یک شرکت با هدف کشف تقلب و اشتباه. بنابراین، وظیفه بررسی صحت و درستی اسناد مالی و حسابداری و انطباق آنها با اصول حسابداری و موارد قانونی، بر عهده حسابرس قرار دارد. هدف از حسابرسی صورتهای مالی شرکتهای فعال در بازار سرمایه که توسط حسابرسان معتمد سازمان بورس انجام میشود نیز اظهارنظر نسبت به درستی اسناد مالی شرکتها و منطبق بودن آنها بر استانداردهای حسابداری است. -
حق تقدم استفاده نشده
چنانچه مهلت فروش حق تقدم و واریز وجه اسمی حق تقدم به حساب ناشر آن به اتمام برسد، نماد حق تقدم متوقف میشود. در این حالت به آن دسته از حق تقدمهایی که دارندگان آنها وجه اسمی آن را به حساب ناشر واریز نکردهاند، حق تقدم استفاده نشده گفته میشود. شرکت نیز پس از مدتی و در مرحلهای به نام پذیره نویسی حق تقدم استفاده نشده، اقدام به فروش این حق تقدمها مینماید.
خ
-
خالص ارزش دارایی ها
تعریف خالص ارزش دارایی ها چیست؟
قیمت هر واحد از صندوق های سرمایه گذاری مشترک، خالص ارزش دارایی ها یا بهاختصار NAV گفته میشود. برای ارزشیابی شرکت های سرمایه گذاری نیز از NAV استفاده میشود.
خالص ارزش داراییها یا NAV به زبان ساده
در مبحث صندوق های سرمایه گذاری مشترک، خالص ارزش دارایی ها به ازای هر واحد بهصورت روزانه بر اساس قیمت پایانی اوراق بهادار موجود در پرتفوی صندوق ها محاسبه میشود. خرید و فروش هر واحد از صندوق های سرمایه گذاری مشترک در تاریخ معامله به قیمت خالص ارزش داراییها انجام میشود. امّا معمولاً سرمایه گذاران هنگام فروش واحدهای صندوق سرمایه گذاری خود، باید تا حداکثر ۵ روز بعد برای دریافت پول خود صبر کنند. -
خرید دین
پخرید دین قراردادی است که به موجب آن شخص ثالثی، دین مدتدار بدهکار را به کمتر از مبلغ اسمی آن به صورت نقدی از داین خریداری میکند. مبلغ اسمی رقمی است که در متن اسناد و اوراق تجاری ذکر گردیده و حاکی از میزان دین میباشد. -
خط روند
خط روند، خطی است که با توجه به سقفها یا کفهای نمودار قیمت یک سهم رسم میشود و مسیر حرکت کلی قیمت را مشخص میکند. در تحلیل تکنیکال روندها به سه نوع روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی تقسیم میشوند. خط روند صعودی از به هم وصل کردن نقاط حداقلی نمودار تشکیل میشود و میتواند به عنوان خط حمایت نیز در نظر گرفته شود. به طور مشابه، خط روند نزولی از به هم وصل کردن نقاط حداکثری نمودار تشکیل میشود و میتواند به عنوان خط مقاومت نیز در نظر گرفته شود.
د
-
دارایی پایه
تعریف دارایی پایه چیست؟
دارایی پایه اصطلاحی است که در معامله ابزار مشتقه استفاده میشود. مشتقه نوعی ابزار مالی است که قیمت و ارزش آن از یک دارایی دیگر (پایه) نشأت میگیرد. دارایی های پایه نیز معمولاً یکی از انواع ابزارهای مالی نظیر سهام، کالاها، ارز و شاخص است که بر اساس آن، قیمت ابزار مشتقه تعیین میشود.
توضیحاتی در مورد دارایی های پایه
برای مثال، اوراق اختیار خرید یا فروش سهام به سهامدار این حق را میدهد که سهام را به ازای قیمت مشخصی (قیمت اعمال) در تاریخ معینی در آینده (انقضا) خریده یا بفروشد. دارایی پایه برای قرارداد اختیار خرید یا فروش سهام، «سهام شرکت» است. -
دارایی پایه در قرار داد آتی
کالا یا آن دارایی که قرارداد آتی بر روی آن منتشر می شود را دارایی پایه می گویند. معمولاً در بورس های کالایی دنیا دارایی های مختلفی از جمله محصولات کشاورزی، انواع فلزات، انواع فراورده های نفتی و سایرمحصولات به عنوان قرارداد آتی منتشر می شوند و به عنوان دارایی پایه قراردادهای آتی مطرح می گردند. -
دارایی جاری
تعریف دارایی جاری چیست؟
داراییهای یک شرکت به دو دسته جاری و غیر جاری تقسیم میشوند. داراییهایی که میتواند در کمتر از یک سال (یا یک چرخه عملیاتی) به صورت معقول به وجه نقد تبدیل شود، فروخته شود و یا به مصرف برسد را دارایی جاری میگویند. وجوه نقد، حسابها و اسناد دریافتی، موجودی مواد و کالا، پیشپرداختها و سفارشات و سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، مواردی هستند که در ترازنامه یک شرکت، در زیرفصل داراییهای جاری گزارش میشوند و نیز در برخی کشورها نظیر انگلستان، با عنوان حساب های جاری نیز شناخته میشود.
درک دارایی جاری
دارایی های جاری برای هر شرکت و کسب و کاری مهم هستند زیرا میتوانند برای تأمین منابع مالی روزانه مورداستفاده قرار بگیرند و هزینه های در حال انجام را پرداخت کنند. بسته به نوع شرکت، دارایی های جاری میتوانند از بشکههای نفت خام تا کالاهای تولیدشده و ارز خارجی را شامل شوند. در یک ترازنامه، دارایـی های جـاری بهصورت عادی به خاطر نقد شوندگی بالا یا سهولت تبدیلشدن به پول نقد، نمایش داده میشوند.
دارایی هایی که در طول یک سال یا در طول چرخه عملیاتی شرکت، نتوانند به پول نقد تبدیل شوند، در این دستهبندی قرار نمیگیرند و بهجای آن بهعنوان “دارایی های بلندمدت” یا “دارایی های غیر جاری” در نظر گرفته میشوند. این نوع دارایی ها نیز به نوع کسب و کار شرکت بستگی دارند، اما عموماً شامل زمین، امکانات، تجهیزات، قوانین کپیرایت و سایر سرمایه گذاری هایی هستند که از نقدشوندگی پایینی برخوردارند و نمیتوان آنها را بهراحتی به پول نقد تبدیل کرد.
اجزا تشکیل دهنده اصلی داراییهای جاری
حساب های دریافتنی
حساب های دریافتنی و فاکتورهای مشتریان که هنوز باید پرداخت شوند تا زمانی که در طول یک سال انتظار پرداخت شوند، بهعنوان دارایی های جاری در نظر گرفته میشوند. اگر شرکتی اقدام به فروش خدمات و محصولات خود بهصورت اعتباری کرده باشد، بخشی از حساب های دریافتنی آن ممکن است برای مدتزمان طولانیتری به موعد خود برسند. همچنین ممکن است که بعضی از حساب ها هیچگاه بهطور کامل پرداخت نشوند. این موارد در گزارشهای مالی بهعنوان حساب های مشکوک الوصول که از حساب های دریافتنی کم میشود، منعکس میشود و اگر حسابی هیچگاه وصول نشود، بهعنوان هزینه بدهی ثبت خواهد شد.
موجودی
موجودی که شامل مواد خام، مواد اولیه یا محصول آماده برای فروش می شود، در ترازنامه معمولاً بهعنوان دارایی جاری در نظر گرفته میشوند، اما این مورد را باید با دیده تردید نگریست. روشهای مختلف حسابداری میتواند موجودی کالا را برای پر کردن فهرست دارایـی هـای جــاری و درصورتیکه بهاندازه سایر دارایی ها نقد شونده نباشد، بهعنوان دارایی جاری در نظر بگیرند.
پیش پرداخت ها
بهعلاوه پیش پرداخت ها نیز بهعنوان دارایی های جاری در نظر گرفته میشوند نه به خاطر اینکه میتوانند تبدیل به پول نقد میشوند، بلکه به این دلیل که پول نقد برای مصارفی دیگر آزاد شده است. در طول سال، ارزش پیش پرداخت شده بهعنوان دارایــی جــاری از طریق مستهلک کردن حساب کاهش مییابد و حسابهای مربوط به پیش پرداخت به هزینه های مختلف تبدیل میشوند.
نسبتهای مرتبط با دارایی جاری
نسبت وجه نقد:
اجزای دارایی های جاری برای محاسبه تعدادی از نسبت های مربوط به سنجش نقدینگی شرکت مورداستفاده قرار میگیرند. نسبت پول نقد از همه نسبتهای نقدینگی، محافظه کارانه تر است و از تقسیم پول نقد و مشابههای آن بر بدهی های جاری به دست میآید. این نسبت توانایی شرکت در پرداخت فوری همه بدهی های کوتاهمدتش را اندازه میگیرد.
نسبت آنی یا اسیدی:
این نسبت از سختگیری کمتری برخوردار است و از تقسیم مجموع پول نقد و مشابههای پول نقد، اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازار و حساب های دریافتنی بر بدهی های جاری به دست میآید. این نسبت یک تصویر واقعگرایانهتر از توانایی شرکت در برآورده کردن تعهدات کوتاهمدتش ارائه میدهد، اما وجود حسابهای دریافتنی در صورت این کسر، ممکن است تأثیر قابلتوجهی بر این نسبت بگذارد.
نسبت جاری:
این نسبت دارایی های جاری را بر بدهی های جاری تقسیم میکند. باید اشاره شود که در کنار حساب های دریافتنی، این معیار شامل فهرست موجودی ها هم میشود، پس احتمالاً در نقدینگی شرکت در بسیاری از موارد اغراق خواهد شد، مخصوصاً برای فروشندگان و سایر شرکتهایی که موجودی های کمتری دارند.
در امور مالی شخصی، دارایی های جاری شامل پول نقد موجود و پولی که در بانک است، در کنار اوراق بهاداری نظیر سهام و اوراق مشارکت که در سرمایه گذاری های بلندمدت قرار داده نشدهاند، میشود. بهبیاندیگر، دارایـی های جـاری هر چیز باارزشی هستند که نقدینگی بالایی دارند. دارایی های جاری میتوانند برای پرداخت بدهی ها بدون اینکه مجبور به فروش دارایی های ثابت شوید، مورداستفاده قرار بگیرند. -
دارایی غیرجاری
داراییهای یک شرکت به دو دسته جاری و غیر جاری تقسیم میشوند. داراییهای غیر جاری، داراییهایی هستند که در یک دوره مالی (یا یک چرخه عملیاتی) به فروش نمیرسند یا به وجه نقد تبدیل نمیشوند. داراییهای ثابت مشهود (مانند ماشین آلات، ملک و ساختمان)، داراییهای ثابت نامشهود (مانند سرقفلی، حق اختراع، حق کپی رایت) و سرمایهگذاریهای بلندمدت، مواردی هستند که در ترازنامه یک شرکت، در زیرفصل داراییهای غیرجاری گزارش میشوند. درواقع هر دارایی که جاری نباشد را میتوان در دسته داراییهای غیرجاری قرار داد. -
دارایی فیزیکی
تعریف دارایی فیزیکی چیست؟
هر منبع دارای ارزشی که ماهیت واقعی و مشهود دارد، دارایی فیزیکی گفته میشود. برای بسیاری از کسبوکارها دارایـی فیزیکی اشاره به وجه نقد، تجهیزات، موجودی کالا و دارایی هایی که در مالکیت فرد یا شرکت است، دارد. در مقابل دارایی فیزیکی دارایی نامشهود قرار دارد که درواقع ماهیت واقعی ندارد ولی ممکن است ارزش بسیاری داشته باشد.
توضیحاتی در مورد دارایی فیزیکی
معمولاً، اصطلاح دارایی فیزیکی برای اشاره به چیزهایی استفاده میشود که ممکن است در صورت ورشکستگی شرکت، جهت پرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار بگیرد و شرکت با فروش دارایی های فیزیکی، بدهی های خود را تسویه کند. به طور مثال دارایی های فیزیکی یک رستوران میزها و صندلیها، یخچالها و مواد غذایی خام و پخته است. اگرچه بعضی از دارایی های فیزیکی، قابل ثبت و ذخیره شدن هستند، اما برخی از آنها ممکن است دچار استهلاک، تخریب یا چروکیدگی در طول فرآیند نگهداری شوند. -
دارایی مالی
تعریف دارایی مالی چیست؟
دارایی مالی از جمله داراییهای نامشهود است که ارزش آنها به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین میشود. به دارایی مالی دارایی کاغذی نیز گفته میشود. به عنوان مثال سپردههای بانکی و انواع اوراق بهادار مانند سهام، حق تقدم سهام، اوراق مشارکت، همگی جزو داراییهای مالی محسوب میشوند.دارایی هایی که بهخودیخود ارزشی ندارند بلکه ارزش خود را بهواسطه یک دارایی دیگر به دست میآورند، دارایی مالی گفته میشوند.
توضیحاتی در مورد دارایی های مالی
برخلاف زمین یا ملک که دارایی های مشهود و فیزیکی هستند، دارایی های مالی ضرورتاً ارزش فیزیکی ندارند. -
دارایی نامشهود
تعریف دارایی نامشهود چیست؟
دارایی هایی که ماهیت فیزیکی یا واقعی ندارند، دارایی نامشهود گفته میشوند. مالکیتهای فکری شرکتها (نظیر ثبت اختراع، حقوق مالکیت و روشهای منحصربهفرد تجاری)، نام تجاری و قراردادهایی که بعضاً شرکتها پیشازاین بستهاند، ازجمله دارایی های نامشهود شرکت ها را تشکیل میدهد. مالکیت شرکتها بر دارایی های نامشهودشان میتواند محدود به یک دوره زمانی مشخص یا نامحدود باشد.
توضیحاتی در مورد دارایی نامشهود
درحالیکه دارایی نامشهود ارزش فیزیکی آشکار شرکت یا تجهیزات را ندارد، ولی میتواند ثابت کند که یک شرکت ارزشمند بوده و میتواند در موفقیت و شکست بلندمدت شرکت نقش داشته باشد. برای نمونه، شرکتی مثل کوکاکولا اگر به خاطر ارزش بالایی که برندش ایجاد کرده نبود، نمیتوانست تا این حد موفق باشد. گرچه شناسایی برند یک دارایی فیزیکی نیست که شما بتوانید ببینید یا لمسش کنید، تأثیرات مثبت آن بر سود خالص برای شرکتهایی نظیر کوکاکولا که قدرت برندش سال به سال فروش جهانی را کنترل میکند، میتواند بسیار ارزشمند باشد . -
داراییهای صندوق
منظور کلیه حقوق مادی و معنوی صندوق است از جمله وجوه دریافتی از سرمایهگذاران بابت پذیرهنویسی اولیهي واحدهای سرمایهگذاری و صدور واحدهای سرمایهگذاری، اوراق بهاداری که از محل این وجوه به نام صندوق خریداری میشود و کلیه حقوق، منافع و سود متعلق به آنها، مطالبات صندوق از اشخاص و کارمزدهایی که مطابق اساسنامه یا امیدنامه برای صندوق دریافت میشود. -
دامنه مظنه
حداکثر اختلاف بین قیمت سفارش خرید و سفارش فروش در هر نماد معاملاتي به درصد است که بازارگردان آن نماد، در سامانهي معاملاتي بورس وارد مینماید. این درصد نسبت به قیمت سفارش خرید محاسبه میشود. -
دامنه نوسان قیمت
پایینترین تا بالاترین قیمتی است که در آن دامنه، طی یک یا چند جلسهي رسمی معاملاتی بورس، قیمت میتواند نوسان داشته باشد. -
درآمد
تعریف درآمد چیست؟
درآمد یا Revenue پولی است که یک فرد یا یک شرکت در بازه زمانی مشخص از محل کالاها یا خدماتی که برای دیگران فراهم کرده یا سرمایه گذاریهایی که داشته است، به دست میآورد. معمولاً درآمـد برای تأمین مخارج روزانه مصرف میشود. درآمـد از طریق ضرب قیمت فروش کالاها و خدمات در تعداد واحدها یا مقدار فروخته شده محاسبه میگردد.
در مبحث حسابداری شخصی، بیشتر انسانها تا سن ۶۰ سالگی کار میکنند و درآمـد اصلی خود را از حقوق یا مزد کاری که انجام میدهند به دست میآورند؛ اما در سنین بازنشستگی درآمد افراد از محل سازمان بازنشستگی یا سرمایه گذاریهایی که انجام دادهاند به دست میآید.
در انگلیسی به درآمـد “top line” به معنی خط بالایی گفته میشود و اشاره به جایگاه درآمدهای در صورت سود و زیان شرکت ها دارد . برای شناسایی سایر منابع درآمدی، از اصطلاحات دیگری مانند حقالزحمه خدمت حرفهای، کارمزد، کرایه و درآمد بهره نیز استفاده میشود.
درک درآمد به زبان ساده
درآمد، مقدار پولی است که از طریق انجام فعالیتهای تجاری به شرکت وارد میشود. درآمـد همچنین بهعنوان فروش نیز شناخته میشود. مثلاً نسبت قیمت به فروش، یک جایگزین برای نسبت قیمت به درآمد (P/E) است که از درآمـد در مخرج استفاده میکند.
آیا وجــه دریافتی همان درآمــد است؟
وقتی پول نقد به شرکت پرداخت میشود، بهعنوان “دریافتی” شناخته میشود تا تفاوت آن از درآمـد مشخص گردد. داشتن دریافتیها بدون درآمد نیز امکانپذیر است. اگر مشتری از قبل برای خدمتی که هنوز ارائه نشده یا کالایی که تحویل داده نشده پول پرداخت نماید، به آن پیش دریافت درآمد گفته میشود.
درآمد بهعنوان “خط بالایی” نیز شناخته میشود زیرا اولین چیزی است که در صورت سود و زیان شرکت ظاهر میشود. سپس هزینه ها از درآمد کسر میشوند تا سود عملیاتی و درنهایت سود خالص و سود هر سهم به دست آید.
محاسبه Revenue یا درآمــد چگونه است؟
روشهای مختلفی برای محاسبه درآمد وجود دارد که بسته به روشهای حسابداری متفاوت هستند. در حسابداری تعهدی به محض اینکه کالا یا خدمتی به فروش میرسد، درآمـد حاصل از آن شناسایی و ثبت میشود.
حتی اگر یک ریال هم بابت ارسال کالاها برای مشتری پولی دریافت نشده باشد. به همین دلیل ضروری است که صورت جریان وجوه نقد بررسی شود تا مشخص شود یک شرکت چه قدر در دریافت پول از بدهکاران مؤثر عمل میکند. از طرف دیگر، حسابداری نقدی فقط فروشهایی را بهعنوان درآمد شناسایی میکند که پول آنها توسط مشتری پرداخت شده باشد.
درآمـد شرکت ممکن است بر اساس بخشهایی که آن را ایجاد میکنند تقسیم شود. بهطور مثال، دپارتمان وسایل نقلیه تفریحی ممکن است یک بخش مالی داشته باشد که میتواند یک منبع درآمـد مجزا قلمداد شود.
درآمد و سود
سرمایه گذاران اغلب درآمـد شرکت و سود خالص آن را بهصورت جداگانه برای تعیین سلامت یک شرکت در نظر میگیرند. این امکان وجود دارد که درنتیجه کاهش هزینه ها سود خالص شرکت رشد کند درحالیکه درآمد همچنان ثابت باقی بماند. چنین موقعیتی حاکی از رشد درازمدت خوبی برای شرکت نیست.
وقتی شرکتهای سهامی درآمدهای سهماهه خود را گزارش میدهند، دو چیزی که بیشترین توجه را به خود جلب میکنند معمولاً درآمـد و سود هر سهم است. حرکت بعدی قیمت در سهام معمولاً به اینکه آیا شرکت انتظارات تحلیلگران در مورد سود هر سهم را برآورده کرد یا از دست داده، مربوط میشود.
ازنظر دولت، درآمد پولی است که از مالیات، هزینه ها، جریمهها، کمکهای بلاعوض دولتی یا نقل و انتقالات، فروش اوراق بهادار، حقوق معدنی و حقوق منابع و همچنین فروش هایی که انجام میدهند، دریافت میشود.
برای سازمانهای غیرانتفاعی، درآمد اغلب بهعنوان “دریافتیهای ناخالص” مورداشاره قرار میگیرد. اجزای آن شامل کمکهای مالی اشخاص، بنیادها و شرکت ها، کمکهای مالی نهادهای دولتی، سرمایه گذاری ها، فعالیتهای جذب سرمایه و هزینههای عضویت است.
انواع درآمد در صورت سود و زیان
عملیاتی
درآمــد هایی که از طریق عملیات اصلی شرکت حاصل میشود، درآمد عملیاتی گفته میشود. مانند درآمــــد حاصل از فروش محصولات یا خدمات. این نوع از درآمـد در خط اول صورت سود و زیان آورده میشوند.
غیر عملیاتی
به درآمــد هایی که از طریق عملیات اصلی شرکت به دست نیامده باشند یا به عبارتی قابل پیشبینی یا تکرارشونده نباشند، درآمد غیرعملیاتی میگویند. برای مثال، درآمـد حاصل از فروش یک دارایی، ثروت باد آورده سرمایه گذاری ها یا دریافت خسارت از طریق دعوی قضایی بهعنوان درآمــد غیر عملیاتی در نظر گرفته میشوند.
درآمد در حسابداری شخصی
در حسابداری شخصی بیشتر افراد درآمـد خود را از طریق دریافت حقوق کاری که انجام میدهند یا سرمایه گذاری در دارایی های مالی مثل سهام، اوراق مشارکت و املاک به دست میآورند. در بیشتر کشورها، درآمد حاصله توسط دولت قبل از دریافت آن مالیاتبندی میشود. مالیاتی که دولتها از محل درآمــد شهروندان دریافت میکنند، بودجه مخارج دولت را آنطور که ارگان قانونگذار (در ایران مجلس شورای اسلامی) مشخص کرده، تأمین میکند . به پولی که شخص بعد از کم کردن مالیات از درآمـدش در اختیار دارد، درآمـد قابلتصرف میگویند.
محاسبه درآمد با توجه به روشهای حسابداری چگونه است؟
روشهای مختلفی برای محاسبه درآمد وجود دارد که بسته به روشهای حسابداری متفاوت هستند. در حسابداری تعهدی به محض اینکه کالا یا خدمتی به فروش میرسد، درآمـد حاصل از آن شناسایی و ثبت میشود. اما در حسابداری نقدی متفاوت است.
چند نوع درآمد در صورت سود و زیان گزارش میشود؟
در صورت سود و زیان، معمولا ۲ نوع درآمــد گزارش میشود، عملیاتی و غیر عملیاتی. -
درآمد عملیاتی
تعریف درآمد عملیاتی چیست؟
درآمد عملیاتی، به درآمدی گفته میشود که از فعالیتهای اصلی و مستمر یک واحد تجاری به دست میآید. به درآمد عملیاتی، درآمد منظم هم گفته میشود؛ چرا که اصلی ترین جریان درآمد در یک واحد تجاری است. به عنوان مثال درآمد عملیاتی شرکت خودروسازی از محل فروش خودرو تامین میشود. ممکن است این شرکت پس از فروش یکی از ساختمانهای خود یا از محل سرمایهگذاریهای خود نیز درآمدی کسب کند، اما چون این فعالیتها جزء فعالیتهای اصلی آن شرکت نیست، اینگونه درآمدها نیز جزء درآمدهای عملیاتی آن محسوب نمیشود.
درآمد ایجاد شده از منابع مربوط به عملیات تجاری روزانه شرکت، درآمد عملیاتی گفته میشود. به طور مثال، در مورد شرکتهای خرده فروشی، فروش محصولات و کالاها تولید درآمـد عملیاتی مینماید، درحالیکه درآمد حاصل از فروش انبار یا ملک مربوط به فروشگاهها، درآمـد عملیاتی به حساب نمیآید. در واقع فروش انبار به عنوان یک رویداد پیش بینی نشده و «یکباره» در نظر گرفته میشود.
توضیحاتی در مورد درآمد عملیاتی
با بررسی درآمـد عملیاتی یا «منظم» شرکت، سرمایه گذاران اغلب میتوانند درک معنیداری از سلامت مالی و تجاری یک شرکت به دست آورند. برای مثال شرکتهایی که با مشکلات اساسی روبرو هستند، اغلب فروشگاهها یا دارایی های با عملکرد ضعیف خود را میفروشند تا با این کار صورت های مالی شرکت را جذاب تر جلوه دهند.
درآمـد عملیــاتی مشابه سود عملیاتی که بیشتر به عنوان معیاری در تحلیل صورت های مالی مورد استفاده قرار میگیرد، نیست. -
درآمد غیر عملیاتی
درآمد غیر عملیاتی، به درآمدی گفته که میشود که یک شرکت از محل فعالیتهای غیر مرتبط با موضوع اصلی فعالیت خود که در اساسنامه ذکر شده است، کسب میکند. از جمله درآمدهای غیر عملیاتی میتوان به درآمد حاصل از سود سهام، سود حاصل از سرمایهگذاریها، درآمد سود حاصل از فروش دارایی و… اشاره نمود. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که مطابق با اساسنامه خود از محل تولید و عرضهی مواد غذایی مختلف کسب درآمد میکند. چنانچه این شرکت با فروش یکی از ساختمانهای مازاد خود نیز مبلغی را بدست آورد، به این درآمد، درآمد غیر عملیاتی گفته میشود. -
درآمد ناخالص
تعریف درآمد ناخالص چیست؟
بهطورکلی درآمد شرکت منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته درآمد ناخالص گفته میشود؛ اما در مبحث حسابداری شخصی سود نا خالص اشاره به درآمد شخصی کل فرد قبل از حساب کردن مالیات و سایر کسورات دارد.
توضیحاتی در مورد درآمد نا خالص
درآمد ناخالص شما نشانگر این است که قبل از پرداخت مالیات چه مقدار درآمد دارید و عددی است که مردم وقتی از درآمد شما میپرسند، به دنبالش هستند. این عدد در هنگام تحلیل یک شرکت بسیار مهم است و نشانگر آن است که مدیریت از کارمندان و تدارکاتش در پروسه تولید به چه نحوی بهره میبرد. به خاطر بسپارید که سود نا خالص بهطور قابلتوجهی از صنعتی به صنعت دیگر متفاوت است. -
درجه اهرم عملیاتی
تعریف درجه اهرم عملیاتی چیست؟
درجه اهرم عملیاتی نوعی از نسبتهای اهرمی است و اثر مقدار خاصی از اهرم عملیاتی بر درآمد شرکت قبل از بهره و مالیات (EBIT) را محاسبه میکند. اهرم عملیاتی شامل استفاده از نسبت بزرگی از هزینههای ثابت به هزینههای متغیر در عملیات شرکت است. هر چه درجه اهـرم عملیاتی بالاتر باشد، EBIT هم نسبت به تغییر در فروش، با ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل، نوسان پذیرتر خواهد بود. فرمول محاسبه به شکل زیر است:
توضیحاتی در مورد درجه اهرم عملیاتی
این نسبت در تعیین تأثیراتی که یک سطح خاص از اهرم عملیاتی بر درآمدهای احتمالی شرکت دارد، مفید است. این نسبت همچنین میتواند برای کمک به تعیین مناسبترین سطح اهرم عملیاتی برای بیشینه کردن EBIT مورد استفاده قرار گیرد. -
درجه اهرم مالی
تعریف درجه اهرم مالی چیست؟
نسبتی که حساسیت سود هر سهم (EPS) شرکت را نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی اش، درنتیجه تغییرات ساختار سرمایه اندازهگیری میکند. درجه اهرم مالی (DFL) درصد تغییر EPS را برای یک واحد تغییر در درآمدها قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازه میگیرد و میتواند به صورت ریاضی به شکل زیر محاسبه گردد:
این نسبت نشان میدهد که هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد، EPS نوسان پذیر تر است. ازآنجاییکه بهره (I) یک هزینه ثابت است، اهرم سودها و EPS را بزرگنمایی میکند که وقتی درآمد عملیاتی افزایش مییابد، نشانه خوبی است، اما میتواند در طول دوران سخت اقتصادی و زمانی که درآمد عملیاتی تحتفشار است، مشکلساز باشد.
توضیحاتی در مورد درجه اهرم مالی
مثال زیر را برای روشن کردن این مفهوم در نظر بگیرید. فرض کنید شرکتی به نام شناسا دارای درآمد عملیاتی یا سوده قبل از بهره و مالیات ۱۰۰ میلیون تومان در سال اول و بهره ۱۰ میلیون تومانی بوده و ۱۰۰ میلیون سهم عادی داشته باشد. (برای واضحتر شدن، فعلاً از اثر مالیات صرفنظر میکنیم.)
سود هر سهم برای شرکت شناسا در سال اول به شکل زیر خواهد بود:
درجه اهرم مالی:
این یعنی برای هر ۱ درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم ۱٫۱۱ درصد تغییر خواهد کرد.
حالا فرض کنید شرکت شناسا دارای افزایش ۲۰ درصدی در درآمد عملیاتی برای سال دوم باشد. به خاطر داشته باشید که بهره همچنان بدون تغییر و ۱۰ میلیون تومان باقی میماند. EPS برای شرکت شناسا در سال دوم اینگونه خواهد بود:
در این نمونه، EPS از ۰٫۹ تومان در سال یک به ۱٫۱۰ تومان در سال دوم افزایش یافته است که یک تغییر ۲۲٫۲ درصدی را نشان میدهد.
این نتیجه میتواند از طریق عدد اهرم مالی و به این شکل نیز محاسبه گردد:
۱٫۱۱* 2۰%(تغییر درآمد بعد از بهره و مالیات)= ۲۲٫۲%
اگر EBIT در سال دوم به ۷۰ میلیون تومان کاهش یافته بود، تأثیر آن بر EPS چگونه میشد؟
EPS به میزان ۳۳٫۳ درصد کاهش مییافت (در این مثال، درجه اهرم مالی ۱٫۱۱* (۳۰%) تغییر در EBIT). این نتیجه بهراحتی میتواند تائید شود، چون EPS در این مورد ۰٫۶ تومان خواهد بود که ۳۳٫۳% کاهش را نشان میدهد.
بنابراین، DFL یا درجه اهرم مالی در کمک به شرکت برای تخمین میزان بدهی یا اهرم مالی که باید در ساختار سرمایه خود انتخاب کند، فوقالعاده ارزشمند خواهد بود. اگر درآمد عملیاتی نسبتاً ثابت باشد، درآمدها و EPS هم ثابت خواهند بود و شرکت میتواند از پس قبول مقدار قابلتوجهی بدهی برآید؛ اما اگر شرکت در بخشی که در آن درآمد عملیاتی کاملاً نوسان پذیر است عمل نماید، کار محتاطانه ممکن است محدود کردن بدهی تا یک سطح قابل مدیریت باشد. -
دوره پذیره نویسی اولیه
مهلتی است که طبق مادهي 8 برای فروش واحدهای سرمایهگذاری صندوق به قیمت مبنا و تامین حداقل سرمایه مورد نیاز برای تشکیل و شروع فعالیت صندوق تعیین شده است. -
دوره پرداخت بدهیها
دوره پرداخت بدهی، یکی از نسبتهای کارایی شرکتهاست و به مدت زمانی گفته میشود که نیاز است تا یک واحد تجاری یا تولیدی بتواند بدهیهای مربوط به تهیه مواد اولیه یا کالاهای مورد نیاز را بپردازد. این دوره از آن جهت اهمیت دارد که زمان مورد انتظار سرمایهگذاران یا تامین کنندگان برای دریافت مطالبات خود را مشخص مینماید. این نسبت از فرمول زیر قابل محاسبه است:
پایین بودن متوسط دوره پرداخت بدهی به معنای پرداخت بدهیها در مدت زمانی کوتاه و حرکت شرکت به سمت خرید نقدی است. -
دوره گردش عملیات
دوره گردش عملیات، از نسبتهای کارایی شرکتهاست و به مدت زمانی گفته میشود طی آن شرکت مواد اولیه مورد نیاز را خریداری کرده، کالایی را تولید کرده و پس از تحویل آن به مشتری، وجه آن را دریافت میکند. فرمول محاسبه دوره گردش عملیات به شرح زیر است:
دوره وصول مطالبات + دوره گردش کالا + دوره ساخت کالا = دوره گردش عملیات
همچنین برای شرکتهای غیرتولیدی با توجه به اینکه کالا از منابع دیگری تهیه میشود، محاسبه دوره گردش عملیات طبق فرمول زیر انجام میشود:
دوره وصول مطالبات + دوره گردش کالا = دوره گردش عملیات -
دوره گردش موجودی کالا
دوره گردش موجودی کالا، یکی از نسبتهای فعالیت شرکتهاست. به فاصله زمانی بین دریافت مواد اولیه، تبدیل آن به کالا و فروش آن به مشتری، دوره گردش موجودی کالا گفته میشود. کوتاه بودن این بازه زمانی، نشاندهنده سرعت بالای شرکت در فرآیند تولید و فروش محصولات است. طولانی بودن آن نیز میتواند به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی کالا باشد و منجر به افزایش هزینههای نگهداری شود. دوره گردش موجودی کالا را میتوان طبق فرمول زیر محاسبه کرد . -
دوره وصول مطالبات
دوره وصول مطالبات، یکی از نسبتهای کارایی یا فعالیت شرکتهاست. دوره وصول مطالبات، بیانگر مدت زمانی است که به طور متوسط طول میکشد تا یک شرکت، مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. به عنوان مثال، دوره وصول مطالبات ۸۰ روزه بدین معناست که بهطور متوسط، ۸۰ روز پس از فروش نسیه محصولات، شرکت میتواند مطالبات خود را دریافت کند. طولانی شدن دوره وصول مطالبات یک شرکت، نامطلوب تلقی میشود؛ چرا که ممکن است شرکت را دچار کمبود نقدینگی کند. دوره وصول مطالبات را میتوان به شرح زیر محاسبه کرد:
ذ
-
ذینفعان بازار سرمایه
ذینفعان بازار سرمایه عنوان درگاه یکپارچهای است که توسط شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه ایجاد شده است.
این سامانه با متصل کردن سه سامانه دارا (ارائه دهنده خدمات به سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی بازار سرمایه)، دانا (ارائهدهنده خدماتی توزیع سود و گزارشگیری از اطلاعات سهامداران) و ناظر (ارائهدهنده خدمات به ارکانهای نظارتی مانند بانک مرکزی و قوه قضاییه) خدمات متنوعی را به همه ذینفعان بازار سرمایه ارائه میدهد.
به طور نمونه همه سهامداران بازار سرمایه با مراجعه به این درگاه میتوانند از تعداد و ارزش دارایی خود در شرکتهای مختلفی که در آن سرمایهگذاری کردهاند مطلع شوند. همچنین فرآیند درخواست تجمیع کد بورسی و رفع ممنوع المعاملگی از طریق این سامانه امکان پذیر است.
ر
-
ربا
ربا اصطلاحی در شریعت اسلامی به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است بطوریکه میزان یکی زیادتر از دیگری باشد این عمل در دین یهود نیز حرام شناخته شده است به طوریکه در قرآن خطاب به یهودیان زشت بودن ربا بازگو شده است . -
رشد اقتصادی
به افزایش تولید کالاها و خدمات اقتصادی یک دوره در مقایسه با دورههای دیگر، رشد اقتصادی (Economic Growth) گفته میشود. به عبارت دیگر، افزایش تولید ناخالص ملی (GNP) یا افزایش تولید ناخالص داخلی (GDP) در یک سال معین نسبت به مقدار آن در سال پایه، رشد اقتصادی محسوب میشود. رشد اقتصادی یکی از مهمترین مولفههای آماری نشان دهنده میزان پسرفت و پیشرفت کمی در یک کشور در یک مدت زمانی مشخص است. -
رفتار توده وار
رفتار توده وار (Herding Behavior) یا شبیه جمع رفتار کردن که به آن رفتار گلهای نیز گفته میشود، حالتی است که افراد بدون تفکر و برنامهریزی، از رفتار و عملکرد گروه پیروی میکنند. در این شرایط فرد به جای اینکه با استفاده از دانش و اطلاعات خود تصمیمگیری کند، کاری را انجام میدهد که بقیه انجام میدهند. از جمله رفتار تودهوار سرمایهگذاران در بازار سرمایه میتوان به قرار گرفتن در صفهای خرید و فروش سهام در شرایطی اشاره کرد که سرمایهگذار تنها بر اساس پیروی از دیگران و بدون وجود دلیلی خاص، اقدام به صفنشینی میکند. رفتار تودهوار در نوسانات قیمتی و بیثباتی بازارها و همچنین در ایجاد حبابهای قیمتی، تاثیر بسیاری دارد. -
رفتار عقلایی
تعریف رفتار عقلایی چیست؟
رفتار عقلایی یک فرِآیند تصمیمگیری است که بر پایه انتخابهایی بنا شده که بهترین سطح از سود را برای اشخاص در بردارد. بیشتر نظریههای اقتصادی متعارف تحت این فرض ساخته شده و مورداستفاده قرار میگیرند که همه اشخاصی که در یک عمل یا فعالیت شرکت میکنند، به شکل عقلایی رفتار مینمایند.
توضیحاتی در مورد رفتار عقلایـی
رفتار عقلایی الزاماً همیشه شامل دریافت بیشترین سود پولی یا مادی نیست، چون رضایت بهدستآمده میتواند کاملاً از نظر احساسی باشد. به طور مثال، درحالیکه ماندن در یک شرکت بهجای بازنشستگی زودتر از موعد میتواند از نظر مالی برای شخص سودمندتر باشد، رفتار عقلایـی برای وی این خواهد بود که اگر احساس میکند مزایای بازنشستگی بهتر از چکهای حقوقی است که دریافت میکند، به دنبال بازنشستگی زودتر از موعد برود. -
رکود
تعریف رکود چیست؟
رکود به شرایطی گفته میشود که در آن فعالیتهای اقتصادی جامعه برای مدتزمان بیشتر از چند ماه با افت زیادی روبرو میشود. رکود بر بخشهای مختلفی تأثیر میگذارد: تولیدات صنعتی، اشتغالزایی، ساختمانسازی و بورس.
رکـود رشد اقتصادی را متوقف میکند. معمولاً آمارهایی نظیر تولید ناخالص داخلی در دوران رکـود هرسال نسبت به سال قبل با کاهش چشمگیری روبرو خواهد بود.
توضیحاتی در مورد رکود
رکود یک بخش طبیعی (اما ناخوشایند) از چرخه اقتصاد و تجارت است. معمولاً بحران هایی که اتفاق میافتند میتوانند آغازگر یک رکـود باشند. رکود جهانی در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ توجهات زیادی به استراتژی های سرمایه گذاری ریسکی که توسط مؤسسات بزرگ مالی در کنار طبیعت جهانی سیستم مالی مورداستفاده قرار میگیرد به همراه داشت. درنتیجه چنین رکـود جهانی، تقریباً اقتصادهای توسعهیافته و درحالتوسعه سراسر جهان از این شکست بزرگ رنج بردند و سیاستهای متعدد دولتی برای کمک به جلوگیری از بحران مالی آینده پیادهسازی شد.
ایران نیز از اوایل سال ۱۳۹۳ تا پایان ۱۳۹۴ دچار رکـود شدیدی شد و گزارشهای فعالان اقتصادی حاکی از رونق مجدد بازار و خروج از بحران پس از توافق برجام است.
رکـود معمولاً از شش تا ۱۸ ماه طول میکشد و نرخ های سود معمولاً در این ماهها کاهش مییابند تا اقتصاد را با ارائه نرخ های ارزان برای قرض گرفتن پول، تحریک و تشویق کند. -
رکود اقتصادی
کاهش قابل توجه فعالیتهای اقتصادی یک کشور طی چند ماه پی در پی، رکود اقتصادی نامیده میشود. کاهش میزان سرمایه گذاریها، کاهش شدید تولید، افزایش نرخ بیکاری و افزایش نرخ ورشکستگی شرکتها و کارخانهها، از جمله ویژگیهای دوران رکود اقتصادی است. معمولا در دوران رکود، رشد اقتصادی بسیار کم یا متوقف شده و مواردی مانند تولید ناخالص داخلی، با کاهش چشمگیری روبرو میشود. -
رکود عمیق
تعریف رکود عمیق چیست؟
رکود عمیق یک افت شدید و طولانی در فعالیتهای اقتصادی کشور است. در اقتصاد، بحران یا رکود اقتصادی عمیق معمولاً بهعنوان یک رکود شدید که دو سال یا بیشتر طول میکشد، تعریف میشود. رکود عمیق توسط عوامل اقتصادی همچون افزایشهای قابل توجه در نرخ بیکاری، کاهش اعتبار موجود، کاهش تولیدات اقتصادی، ورشکستگی و عدم پرداخت بدهیها، کاهش معامله و تجارت و نوسان پذیری پایدار در قیمت ارز توصیف میشود. در زمان رکود اقتصادی عمیق، اعتماد به نفس مصرفکننده و سرمایه گذاری ها کاهش مییابند و باعث میشوند تا اقتصاد به تعطیلی کشیده شود.
توضیحاتی در مورد رکود عمیق
رکود عمیق یک رکود پایدار و شدید است. درحالیکه رکود یک بخش عادی از چرخه تجارت به شمار میرود و برای چند ماه هم طول میکشد، رکود عمیق یک سقوط شدید در فعالیت اقتصادی است که برای چندین سال به طول میانجامد. اقتصاددانان در مورد دوران بحران اقتصادی اختلافنظر دارند. بعضی معتقدند که بحران یا رکود اقتصادی فقط شامل دورهای است که با کاهش فعالیت اقتصادی همراه است. سایرین بر این باورند که این دوره تا زمانی ادامه مییابد که بیشتر فعالیتهای اقتصادی به وضعیت عادی خود بازگشته باشند. -
رمز ارز
رمز ارز یا ارز دیجیتال، گونهای از دارایی است که خصوصیات فیزیکی نداشته و در محیط مجازی داد و ستد میشود. رمز ارزها معمولا پشتوانه و قانونگذاری متمرکز ندارند و صحت مبادلات آنها به صورت غیر متمرکز بررسی و تایید میشود.
بیت کوین اولین ارز دیجیتال بود که در سال ۲۰۰۹ و بر بستر بلاک چین منتشر شد. پس از معرفی بیت کوین و به محبوبیت رسیدن آن، رمز ارزهای دیگری هم معرفی شدند که برخی از آنها با افزودن ویژگیهای جدید یا استفاده از الگوریتمهای نوین، مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران قرار گرفتهاند. -
رِنج کشیدن
رنج کشیدن (Range) در بورس به معنای سوق دادن قیمت یک سهم به قیمتهایی بالاتر یا پایینتر از قیمت تابلوی آن است که ممکن است منجر به ایجاد صف خرید یا فروش نیز شود. رِنج مثبت به معنای بالا بردن قیمت یک سهم و رنج منفی به معنای پایین آوردن قیمت آن است. افراد سودجو از طریق رنج کشیدن به دنبال کسب سود بیشتر از بازار و فروش سهم خود به قیمتی بیشتر یا خرید سهم به قیمتی کمتر هستند. طبق قوانین معاملات بورس، ارسال سفارش با هدف قیمتسازی، تخلف معاملاتی محسوب شده و با متخلفین نیز برخورد خواهد شد. -
روانشناسی بازار
تعریف روانشناسی بازار چیست؟
احساس کلی که بازار در یک زمان مشخص تجربه میکند، روانشناسی بازار گفته میشود. حرص، ترس، انتظارات و شرایط، همه عواملی هستند که بر ذهنیت کلی سرمایه گذاری افراد تأثیر میگذارند.
توضیحاتی در مورد حاشیه سود
اگرچه نظریههای مالی شرایطی را توصیف میکنند که در آن همه بازیگران بازار به شکل عقلایی رفتار میکنند، اما جنبه احساسی بازار که میتواند به نتایج غیرمنتظرهای منجر شود و با قابل پیشبینی نیستند، در نظر گرفته نمیشود.
تحلیل گران تکنیکال از روندها، الگوها و سایر مشخصهها استفاده میکنند تا حالت روان شناسانِه فعلی را برای پیشبینی جهت بازار، تعیین نمایند. -
روش بنجامین
تعریف روش بنجامین چیست؟
روش بنجامین روشی است که هدف آن دنبال کردن استراتژی های پیاده سازی شده بهوسیله بنجامین گراهام در سرمایه گذاری است. روش سرمایه گذاری بنجامین بر اساس اصول بنیادی سرمایه گذاری ارزشی و فرآیند کشف سهام کم ارزش گذاری شده شکل گرفته است. دغدغه اصلی بنجامین گراهام، بنیانگذار سرمایه گذاری ارزشی کاهش زیان ها به جای بیشینه کردن سود سرمایه گذاری بود.
توضیحاتی در مورد روش بنجامین
روش بنجـامین بر معیارهایی نظیر نسبت P/E تمرکز دارد که سرمایه گذاران را قادر میسازد تا میزان درآمدهای یک شرکت را نسبت به رقبایش بررسی کند و مشخص شود درآمدها چه مقدار گرانتر ارزش گذاری شده است؛ اما به جای تکیه بر معیارهای ثابت، به دست آوردن تصویری کامل و کلی از شرکت فقط با بررسی میزان کیفیت سود و همچنین سایر معیارهای عملکرد شرکت امکانپذیر است. -
رونق
تعریف رونق چیست؟
دوره زمانی که در آن فروش یک محصول یا فعالیت تجاری به سرعت افزایش مییابد، رونق گفته میشود. در بازار سهام، دوره رونـق با بازار صعودی و رشد شاخص و افزایش قیمت سهام بورسی همراه است، درحالیکه رکود هم با بازار نزولی و افت بازار گره خورده است. طبیعت چرخهای بازار و بهطورکلی اقتصاد نشان میدهد که هر رشد اقتصادی بزرگ بازار پر رونـق در تاریخ با یک رشد پایین بازار رو به رکود همراه بوده است.
توضیحاتی در مورد رونـق
سهامی که بهیکباره محبوب میشوند و سود نجومی و بالایی نصیبشان میشود، نتیجه رونق بازار بورس هستند. یک مثال جهانی در این مورد، دوره رونـق سهام شرکت های اینترنتی یا “حباب دات کام” است که در اواخر دهه ۹۰ میلادی رخ دارد. این یکی از معروفترین دورههای رونـق در بازار سهام است. همانطور که اغلب در چرخه رونق و رکود رخ میدهد، این رونـق هم به یکی از بزرگترین رکودهای تاریخ پیوند خورد. رکودی که به دنبال رونـق ایجاد میشود به این خاطر اتفاق امی افتد که افزایش قیمتهایی که در دوران رونـق بازار ایجاد میشود، بهندرت توسط درآمدهای شرکت پشتیبانی میشود. -
رونق اقتصادی
افزایش و رشد قابل توجه فعالیتهای اقتصادی یک کشور در یک دوره زمانی، رونق اقتصادی نامیده میشود. افزایش میزان سرمایه گذاریها، افزایش میزان تولید و ایجاد ظرفیتهای جدید تولید، کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال تماموقت و ایجاد بنگاههای اقتصادی جدید، از جمله ویژگیهای دوران رونق اقتصادی است. معمولا در دوران رونق، رشد اقتصادی افزایش یافته و مواردی مانند تولید ناخالص داخلی، افزایش پیدا میکنند. -
ریسک
تعریف ریسک چیست؟
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایه گذاری از بازده پیش بینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایه گذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایه گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه گذاری است.
توضیحاتی در مورد ریسـک
انحراف معیار بالا نشاندهنده ریسک بیشتر است. بسیاری از شرکت ها وقت و همچنین منابع مالی بسیاری را اختصاص میدهند تا استراتژی های مدیریت ریسکی را اتخاذ کنند که به آنها کمک کند تا ریسک مربوط به کسبوکار و سرمایه گذاری ها را به حداقل برساند. عامل کلیدی در مدیریت ریسک، ارزیابی ریسـک است که شامل شناسایی انواع ریسکی هایی است که میتواند کسبوکار یا سرمایه گذاری های شرکت را به مخاطره بیندازد.
یکی از بنیادیترین مفاهیم در حوزه مالی و سرمایه گذاری، رابطه بین ریسک و بازده است. هرقدر یک سرمایه گذار تمایل بیشتری برای ریسـک بالاتر داشته باشد، احتمال بیشتری برای به دست آوردن بازده بالاتر برای او وجود دارد. معمولاً سرمایه گذاران باید بازده مناسبی از سرمایه گذاری و میزان ریسکی که تحمل میکنند، به دست آورند. برای مثال حسابهای سرمایه گذاری کوتاه مدت بانکی، امنترین نوع سرمایه گذاری ها به حساب میآید و تقریباً بدون ریسـک هستند. به همین دلیل در مقایسه با سپرده های بلندمدت یا اوراق مشارکت شرکت ها بازده کمتری دارند. به عبارتی احتمال اینکه یک شرکت دولتی ورشکست شود بیشتر از احتمال ورشکستگی یک بانک است، علاوه سپرده افراد در بانک ها توسط بانک مرکزی نیز تضمین میشوند. به همین دلیل ریسـک سرمایه گذاری در اوراق مشارکت دولتی بالاتر است و سرمایه گذاران انتظار دریافت بازده بیشتری از این اوراق دارند. -
ریسک ارزی
تعریف ریسک ارزی چیست؟
ریسک تغییر ارزش سرمایه گذاری به خاطر تغییرات نرخ تبادل ارز، ریسک ارزی گفته میشود.
توضیحاتی در مورد ریسـک ارزی
این ریسک معمولاً بر کسبوکارهایی که در حوزه واردات و صادرات هستند تأثیر میگذارد، اما میتواند بر سرمایه گذارانی که سرمایه گذاری بینالمللی انجام میدهند نیز تأثیرگذار باشد. به طور مثال، اگر پول به ارز دیگری تبدیل شود تا یک سرمایه گذاری خاص انجام گیرد، هر تغییری در نرخ مبادله ارز باعث خواهد شد تا ارزش سهامدار وقتی سرمایه گذاری فروخته شده و به ارز اصلی تبدیل میشود، کاهش یا افزایش پیدا کند. -
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری زمانی رخ میدهد که وامگیرنده به تعهدات خود در برابر وامدهنده عمدا و یا سهوا عمل نکند. بهعبارتدیگر، ریسک اعتباری همان ریسک عدم تسویه اعتبار به دلیل عدم توانایی یا تمایل وامگیرنده در موعد مقرر نسبت به این کار است. وامدهندگان همواره به دنبال حداقلسازی این نوع ریسک هستند. به همین جهت، آنها وامگیرنده را بهدقت بررسی کرده و تحت شرایط خاصی و با گرفتن تضامین لازم، وام را به او پرداخت میکنند. همچنین با پرداخت وام به گروههای مختلف، تنوعبخشی ایجاد کرده تا ریسک اعتباری را کاهش دهند. معمولا هر چه ریسک اعتباری برآورد شده توسط وامدهنده بیشتر باشد، بهرهی بیشتری برای وام مطالبه خواهد کرد. -
ریسک بازار
تعریف ریسک بازار چیست؟
احتمال اینکه یک سرمایه گذار به خاطر عواملی که بر عملکرد کل بازارهای مالی تأثیر میگذارد، زیانهایی را تجربه کند، ریسک بازار گفته میشود. ریسـک بازار که به آن «ریسک سیستماتیک» هم میگویند، نمیتواند از طریق متنوع سازی حذف شود، گرچه میتوان در برابر آن پوششی ایجاد کرد. ریسکی که یک فاجعه طبیعی باعث افت شاخص در بازار خواهد شد، مثالی از ریسـک بازار است. سایر منابع ریسک بازار شامل رکودها، آشوبهای سیاسی، تغییرات در نرخ های بهره، حملات تروریستی و جنگ هستند.
توضیحاتی در مورد ریسـک بازار
دو شاخه اصلی ریسک سرمایه گذاری، ریسک بازار و ریسک خاص است. ریسک خاص که به آن «ریسک غیرسیستماتیک» هم میگویند، مستقیماً به عملکرد یک سهم خاص بستگی داشته و میتواند با متنوع سازی سرمایه گذاری از آن محافظت شود. مثالی از ریسک غیرسیستماتیک این است که یک شرکت که شما صاحب سهام آن هستید، اعلام ورشکستگی کرده، به همین جهت سهام شما بی ارزش میشود. -
ریسک پذیر
تعریف ریسک پذیر چیست؟
افراد ریسک پذیر به دنبال سرمایهگذاریهایی هستند که بازدهی بیشتری دارند، اگرچه ممکن است ریسک یا نوسانپذیری این سرمایهگذاریها بالا باشد. این دسته از افراد از پذیرش ریسک بیشتر ترسی ندارند و بر خلاف افراد ریسکگریز، به سرمایهگذاری در سپردههای بانکی یا اوراق با درآمد ثابت تمایل زیادی ندارند و ترجیح میدهند سهام خریداری کنند یا در صندوقهای سهامی سرمایهگذاری کنند. افراد ریسک پذیر در مقایسه با افراد ریسک گریز حاضرند برای کسب یک مقدار بازدهی مشخص، ریسک بیشتری را بپذیرند.ریسک پذیر (Risk-Seeking) به سرمایه گذارانی گفته میشود که در جستجوی نوسانات شدید و عدم اطمینان بیشتر در سرمایه گذاری ها هستند، که در عوض سودهای بالقوه بیشتری کسب کنند. در مقابل سرمایه گذاران ریسک گریز (Risk-Averse) هستند.
سرمایه گذاران ریسک پذیر برای مثال به دنبال سرمایه گذاری در سهام شرکتهای با سرمایه کوچک یا شرکتهای بین المللی هستند. این افراد سرمایه گذاری در سهام رشدی را به سرمایه گذاری در سهام ارزشی ترجیح میدهند.
با توجه به این مطالب، سرمایه گذاران ریســک پــذیر باید هنگام در نظر گرفتن سرمایه گذاری در دارایی های پرمخاطره تلاش و توجه بیشتری از خود نشان دهند، چرا که چنین سرمایه گذاری هایی از ریسک بیشتری برخوردار هستند.
توضیحاتی در مورد ریسک پذیر
سرمایه گذاران ریسـک پذیـر ممکن است مانند کار آفرینی باشند که مایل است تا ثبات در درآمد به عنوان یک کارمند را رها کند تا شرکت خود را به امید نتایج مالی بیشتر تأسیس نماید.
در سوی دیگر، سرمایه گذاران ریسک گریز، معمولا با بهره بردن از تنوع بخشی و استفاده از سهام ارزشی و اوراق بهادار با درآمد ثابت در پرتفوی خود، به دنبال ایجاد تعادلی بین ریسک و بازده سرمایه گذاری های خود هستند. به عبارتی یک سرمایه گذار ریسک گریز بیشتر بر سرمایه گذاری هایی با سود آهسته ولی پیوسته تمرکز دارد. -
ریسک تجاری
تعریف ریسک تجاری چیست؟
احتمال اینکه یک شرکت سودهای کمتر از پیشبینی داشته باشد یا زیان را تجربه کند، ریسک تجاری گفته میشود. ریسـک تجاری تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که شامل حجم فروش، قیمت به ازای هر واحد، هزینه های ورودی، رقابت، شرایط کلی اقتصاد و قوانین دولتی میشود. یک شرکت با ریسک تجاری بالا باید ساختار سرمایه ای انتخاب نماید که نسبت بدهی کمتری داشته باشد تا اطمینان دهد که میتواند تعهدات مالی خود را در همه زمانها برآورده کند.
توضیحاتی در مورد ریسک تجاری
سرمایه گذاران یک شرکت نه فقط در معرض ریسک تجاری، بلکه ریسک مالی، ریسک نقد شوندگی، ریسک سیستماتیک، ریسک نرخ ارز و ریسک کشور هم قرار دارند. برای محاسبه ریسـک تجاری، تحلیلگران باید از چهار نسبت ساده بهره بگیرند: حاشیه مشارکت، تأثیر اهرم عملیاتی، تأثیر اهرم مالی و تأثیر اهرم کل. برای محاسبات پیچیدهتر، تحلیل گران میتوانند روشهای آماری را نیز به کار بگیرند.
-
ریسک خاص
تعریف ریسک خاص چیست؟
ریسکی که تعداد کمی از دارایی ها را تحت تأثیر قرار میدهد، ریسک خاص گفته میشود. ریسـک خاص همانطور که از نامش پیداست، به خطرهایی اشاره دارد که کاملاً مختص یک شرکت یا گروه کوچکی از شرکت ها است. برای مثال ریســکی که بر یک صنعت خاص تاثیر می گذارد. این نوع از ریســک میتواند نقطه مقابل ریسک کل بازار یا ریسک سیستماتیک باشد.
این نوع ریســــک اغلب اوقات با نام های ریسک غیرسیستماتیک یا ریسک قابل تنوع بخشی شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد ریسک خاص
مثالی از ریسـک خاص میتواند اخباری باشد که خاص سهام یک شرکت یا تعدادی از شرکت ها است، مثل اعتصاب ناگهانی کارمندان یک شرکت، یا یک قانون دولتی جدید که گروه خاصی از شرکت ها را تحت تأثیر قرار میدهد. برخلاف ریـسک سیستماتیک یا ریسـک بازار، ریسـک خاص قابل متنوع سازی است و با تنوع بخشی سبد سهام میتوان این نوع ریسـک را پوشش داد. -
ریسک رویداد
تعریف ریسک رویداد چیست؟
احتمال یک رویداد پیشبینینشده که تأثیر منفی بر شرکت یا صنعت خواهد گذاشت، ریسک رویداد گفته میشود. تجدید ساختارهای پیشبینینشده شرکتها و بازخرید اوراق قرضه توسط شرکت ممکن است بر حسب قیمت سهام شرکت در بازار، تأثیر مثبت یا منفی بر آن داشته باشد.
در تعریفی دیگر ریسک مربوط به تغییر ارزش سبد سهام به خاطر نوسانات بزرگ قیمت ها در بازار، ریسک رویداد گفته میشود. این نوع ریسک به خاطر تغییرات قابلتوجهی که در قیمت بازار دارد، ریسک پرتفوی شدیدی دارد.
در تعریف سوم احتمال اینکه ناشر اوراق قرضه کوپن خریداران اوراق را به خاطر یک اتفاق دراماتیک و پیشبینینشده پرداخت نکند نیز ریسک رویداد گفته میشود. شرکتهای رتبه بندی اعتباری ممکن است در نتیجه وجود چنین ریسکی، رتبه اعتباری ناشر اوراق قرضه را تنزل دهند و در این صورت شرکت مجبور خواهد شد تا جلب سرمایه گذاران جدید، نرخ بهره کوپن های اوراق قرضه را افزایش دهد.
توضیحاتی در مورد ریسک رویداد
شرکتها میتوانند بهآسانی خود را در برابر انواع مختلف ریسک رویداد بیمه کنند، مثل آتشسوزی، اما در سایر حوادث مثل حملات تروریستی ممکن است بیمه کردن غیرممکن باشد چون بیمه کنندگان بیمه نامههایی که چنین رویدادهای پیشبینینشده و احتمالاً ویرانگری را پوشش دهد در اختیار ندارند. در بعضی از موارد، شرکتها میتوانند از طریق محصولات مالی چون اوراق قرضه طلا، سواپ های مالی (قراردادهای معاوضه ای)، قرارداد اختیار معاملات و تعهدات بدهی وثیقهای ریسک خود را پوشش دهند.
نوع دیگری از ریسک رویداد احتمال اکتساب یا تجدید ساختار شرکت از طریق قراردادهای ادغام، اکتساب یا مالکیت است. این رویدادها ممکن است شرکت را ملزم نمایند تا یک بدهی جدید یا اضافی و احتمالاً با نرخ بهره بالاتر دریافت کند که ممکن است در بازپرداخت آن دچار مشکل شود. شرکتها همچنین با ریسک نظارتی روبرو هستند که میتواند یک شرکت را ملزم به ایجاد تغییرات قابل توجه و هزینه بر در الگوی کسبوکار خود نماید. به طور مثال، اگر دولت قانونی را مبنی بر منع تولید محصولات چوبی با استفاده از منابع داخلی تصویب کند، شرکتی که تجارتش تولید کاغذ از محل قطع درختان جنگلهای شمال کشور است، ناگهان با رویدادی غیرمنتظره روبهرو خواهد شد.
در شرکتهای دانشبنیان یا کسبوکارهای نوپا نیز فقدان ناگهانی مدیر یا اعضای کلیدی شرکت نوعی ریسک رویداد به حساب میآید. -
ریسک سرمایه گذاری مجدد
تعریف ریسک سرمایه گذاری مجدد چیست؟
ریسک سرمایه گذاری مجدد در اوراق بهادار با درآمد ثابت معنی پیدا میکند و به این موضوع اشاره دارد که چنانچه نرخ سود اوراقی نظیر اوراق قرضه یا مشارکت طی زمان کاهش یابد شما قادر نخواهید بود سودهای دریافتی را با نرخ اولیه مجدداً سرمایه گذاری کنید و چنانچه بخواهید سودهای دریافتی را مجدد در اوراق قرضه سرمایه گذاری کنید باید به نرخ های جدید که کمتر از نرخ اولیه هستند، قانع شوید.
احتمال ریسک سرمایه گذاری مجدد وقتی بیشتر است که نرخ های سود در حال کاهش باشند. این نوع ریسک بر روی بازده تا سررسید اوراق قرضه اثر میگذارد، به این صورت که هنگام محاسبه بازده فرض میشود سودهای دریافتی با همان نرخ اولیه مجدداً سرمایه گذاری میشود. نوعی از اوراق با درآمد ثابت با نام اوراق قرضه بدون کوپن وجود دارند که در این نوع اوراق طی دوره نگهداری ورقه قرضه، سودی به دارنده آن پرداخت نمیشود و اصل و سود حاصل از خرید ورقه قرضه در سررسید پرداخت میشود. اوراق قرضه بدون کوپن تنها اوراق با درآمد ثابتی هستند که ریسک سرمایه گذاری مجدد ندارند، چون هیچ پرداخت کوپنی در تاریخهای مشخص تا سررسید ندارند.
توضیحاتی در مورد ریسک سرمایه گذاری مجدد
دو عامل وجود دارند که بر درجه ریسک سرمایه گذاری مجدد تأثیر میگذارند:
یک- سررسید اوراق قرضه: هرچه سررسید اوراق قرضه طولانیتر باشد، احتمال کاهش نرخ سود از آنچه در زمان خریدار اوراق قرضه وجود داشت، بالاتر میرود.
دو- نرخ سود اوراق قرضه: هرچه نرخ سود اوراق قرضه بالاتر باشد، کوپن هایی که باید مجدد سرمایه گذاری شوند، بیشتر میشود و متعاقباً ریسک سرمایه گذاری مجدد بزرگتر میشود. -
ریسک شرکت
تعریف ریسک شرکت چیست؟
عدم اطمینان مالی که سرمایه گذار صاحب سهم در یک شرکت خاص با آن روبرو است، ریسک شرکت گفته میشود. ریسک شرکت میتواند از طریق متنوع سازی کاهش پیدا کند. به این صورت که سرمایه گذاران میتوانند از طریق خرید سهام سایر شرکت ها و همینطور سرمایه گذاری در دارایی های غیر مرتبط، ریسک خود را نسبت به نوسانات قیمت یک شرکت خاص (تک سهم) کاهش دهند.
ریسک شرکت همچنین با نامهای «ریسک خاص»، «ریسک غیرسیستماتیک» یا «ریسک قابل تنوع بخشی» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد ریسک شرکت
از سوی دیگر ریسک سیستماتیک به شک و تردیدهای مربوط به سرمایه گذاری در بازار بزرگتر اشاره دارد. این ریسک قابل متنوع سازی نیست، زیرا همه اوراق بهادار موجود در بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. بیشتر رخدادهای اقتصادی و سیاسی مثل رکود اقتصادی و جنگ مثالهایی هستند که باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک میشوند. سرمایه گذاران میتوانند ریسک خود را تنها تا سطح ریسک سیستماتیک بازار کاهش دهند. چراکه ریسک سیستماتیک را نمیتوان از طریق تنوع بخشی سبد سهام کاهش داد یا حذف کرد.
با فرض اینکه ریسک یکی از مؤلفههای مهم رسیدن به سود در سرمایه گذاری است، بااینحال مقدار ریسکی که پذیرفته میشود میتواند مدیریت شده و برای چارچوب زمانی هر سرمایه گذار، نرخ سود مورد انتظار و میزان ریسک پذیری شخصیسازی شود. -
ریسک غیرسیستماتیک
تعریف ریسک غیرسیستماتیک چیست؟
ریسک غیرسیستماتیک ریسکی است که مربوط به شرکت یا صنعت است و در هر سرمایه گذاری طبیعی است. ریسک غیر سیستماتیک که به «ریسک خاص»، «ریسک قابل حذف» یا «ریسک باقیمانده» هم شناخته میشود، میتواند از طریق متنوع سازی کاهش یابد.
با سرمایه گذاری در سهام شرکت های مختلف از صنایع متفاوت، همچنین داشتن اوراق بهاداری مثل اوراق مشارکت، سرمایه گذاران تأثیر کمتری از یک رخداد یا تصمیم که تأثیر زیادی در یک شرکت، صنعت یا نوع سرمایه گذاری دارد، خواهند دید. مثالهای ریسک غیرسیستماتیک شرکت شامل ورود رقیب جدید به بازار، تغییر در مقررات دولتی، تغییر مدیریت و برگشت محصول هستند.
توضیحاتی در مورد ریسک غیرسیستماتیک
بهطور مثال، ریسکی که در آن کارمندان شرکتهای خودروسازی اعتصاب کنند و سهام شرکت های خودروسازی بورسی از نتیجه این اعتصاب لطمه ببینند، یک ریسک غیرسیستماتیک به حساب میآید. این ریسک اساساً صنعت حمل و نقل، شرکت های خودروسازی، قطعه سازها و همه شرکتهایی که به نحوی بر شرکت های خودروسازی مربوط میشود، تحت تأثیر قرار میدهد. چون این ریسک کل سیستم بازار را تحت تأثیر قرار نمیدهد به آن ریسک غیرسیستماتیک میگویند.
سرمایه گذاری که هیچچیز غیر از سهام شرکت های خودروسازی ندارد با ریسک غیرسیستماتیک بالایی روبرو است. با متنوع سازی پرتفوی خود با سهام شرکت هایی از صنایع دیگر، مثلاً سهام شرکت های دارویی و سهام شرکت های پتروشیمی، این سرمایه گذار با ریسک غیرسیستماتیک کمتر روبرو خواهد شد؛ اما حتی یک پرتفوی از دارایی های به خوبی متنوع شده هم نمیتواند از دست ریسک فرار کند و هنوز در معرض ریسک سیستماتیک که بی تردید کل بازار با آن مواجه است، قرار خواهد داشت.
نباید اینطور تصور کرد که ریسک تنها سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار میدهد. بلکه حتی خارج بودن از بازار هم ریسک سرمایه گذاری را به صفر نخواهد رساند، زیرا همچنان سایر انواع ریسک ها نظیر ریسک از دست دادن پول یا تورم و نداشتن دارایی های کافی برای بازنشستگی دستوپنجه نرم شما را تهدید میکند.
سرمایه گذاران ممکن است از بعضی از منابع ریسک غیر سیستماتیک آگاه باشند، اما آگاه شدن از تمام آنها یا دانستن اینکه چه زمانی ممکن است رخ دهند، غیرممکن است. سرمایه گذاری که در سهام شرکت های بهداشتی سرمایه گذاری میکند، ممکن است از یک تغییر بزرگ در قوانین دولت که بر سوددهی شرکتهای بهداشتی تأثیر شگرف میگذارد، آگاه باشد؛ اما نمیداند چه زمانی این قوانین تأثیر خود را نشان خواهند داد، چگونه ممکن است در طول زمان تغییر ایجاد کنند یا شرکت ها چگونه به آن پاسخ خواهند داد. -
ریسک فعال
تعریف ریسک فعال چیست؟
ریسک فعال نوعی از ریسک است که یک شرکت یا پرتفوی مدیریت شده زمانی ایجاد میخواهد بازدهی بالاتر از بازده بازار هدف خود به دست آورد. به شکل نظری، برای تولید سود بالاتر از میانگین، مدیر باید ریسک بیشتری را قبول کند. به این ریسک، ریسـک فعال میگویند.
توضیحاتی در مورد ریسـک فعال
هرچه یک مدیر فعال پرتفوی بیشتر از معیار تعیین شده دور میشود، شانس دور شدن سودها از آن معیار نیز بیشتر میشود. مدیران منفعل که به دنبال تکرار یک شاخص هستند معمولاً کمترین سطوح ریسـک فعال را تولید مینمایند، ولی این کار پتانسیل سودآوری بالاتر از بازار را نیز محدود میکند. -
ریسک قیمت
تعریف ریسک قیمت چیست؟
ریسک کاهش ارزش اوراق بهادار و یا پرتفوی، ریسک قیمت نام دارد. ریسـک قیمت بزرگترین ریسکی است که پیش روی همه سرمایه گذاران قرار دارد. گرچه ریسک قیمت ویژه سهام میتواند از طریق تنوع بخشی به حداقل برسد، اما ریسـک قیمت تاشی از نوسانات بازار قابل متنوع سازی نیست؛ بنابراین اگرچه این نوع ریسک اجتنابناپذیر است، اما از طریق استفاده از روشهای پوششی قابلاجتناب یا کاهش پذیر است.
توضیحاتی در مورد ریسک قیمت
ریسک قیمت به نوسان پذیری اوراق بهادار موجود در یک پرتفوی بستگی دارد. به طور مثال، سرمایه گذاری که فقط تعدادی سهام شرکتهای معدنی با رتبه پایین را در پرتفوی خود دارد ممکن است در معرض ریسک بیشتری نسبت به سرمایه گذاری با یک پرتفوی به خوبی متنوع سازی شده با سهام شرکتهای بزرگ قرار داشته باشد. سرمایه گذاران میتوانند از تعدادی از ابزارها و تکنیکها برای پوشش ریسـک قیمت از تصمیمات نسبتاً محافظهکارانه مثل خرید اختیارات فروش گرفته تا استراتژیهای تهاجمیتری مثل فروش استقراضی و ETF معکوس استفاده نمایند.
با توجه به عمق کم بورس اوراق بهادار تهران بسیاری از ابزارهای پوششی و اوراق مشتقه برای مدیریت ریسک وجود خارجی ندارند و در دسترس سرمایه گذاران نیستند. -
ریسک قیمت کالا
تعریف ریسک قیمت کالا چیست؟
ریسک قیمت کالا تهدیدی است که به علت تغییر قیمت مواد اولیه برای تولید یک محصول، بر تولیدکنندهای که از آن کالای خام استفاده میکند، تأثیر خواهد گذاشت. کالاهای خام ورودی شامل مواد خام مثل پنبه، دانه ذرت، گندم، روغن، شکر، سویا، مس، آلومینیوم و آهن است. عواملی که بر قیمت کالاها اثر میگذارند شامل تغییرات سیاسی و قانونگذاری، تغییرات فصلی، آبوهوا، تکنولوژی و شرایط بازار است. ریسک قیمت کالا اغلب توسط مصرفکنندگان اصلی پوشش داده میشود.
توضیحاتی در مورد ریسک قیمت کالا
تغییرات ناخواسته در قیمت مواد و کالاهای خام میتواند حاشیه سود تولیدکننده را کاهش دهد و بودجه بندی را برای او سخت کند. خوشبختانه، تولیدکنندگان میتوانند خود را از نوسانات قیمت کالاها با پیادهسازی استراتژی های مالی که قیمت کالا (برای کاهش عدم اطمینان) را تضمین کرده یا بودجه بندی روی قیمت بدترین حالت ممکن (برای کاهش ضررها) محافظت کنند. قراردادهای آتی و اختیار معاملات دو ابزار مالی هستند که معمولاً برای پوشش در برابر ریسک قیـمت کالا مورداستفاده قرار میگیرند. -
ریسک کشور
تعریف ریسک کشور چیست؟
مجموعهای از ریسک ها در ارتباط با سرمایه گذاری در یک کشور خارجی ریسک کشور گفته میشود. این ریسک ها شامل ریسک سیاسی، ریسک نرخ مبادله ارز، ریسک اقتصادی و … و در نتیجه توسط اقدامات دولت ممکن است همه یا بخشی از سرمایه شرکت ها قفل شود. بعضی از کشورها دارای ریسک به اندازه کافی بالایی هستند که بسیاری از سرمایه گذاری های خارجی را ناامید میکند.
توضیحاتی در مورد ریسک کشور
ریسک کشور میتواند نرخ بازده مورد انتظار در سرمایه گذاری را کاهش دهد و باید در هنگام سرمایه گذاری در آن سوی مرزها در نظر گرفته شود. بعضی از انواع ریسـک کشور دارای پوشش کارآمد نیستند. سایر ریسک ها، مثل ریسک نرخ مبادله ارز میتوانند با یک ضرر حاشیهای از سود محافظت شود.
کشور آمریکا عموماً بهعنوان معیاری از یک کشور با ریسک پایین در نظر گرفته میشود و بیشتر کشورها میتوانند معیار ریسک خود را با ریـسک کشور آمریکا مقایسه کنند.
-
ریسک گریز
تعریف ریسک گریز چیست؟
افراد ریسک گریز به دنبال سرمایهگذاری در داراییهای با ریسک یا نوسانپذیری پایینتر هستند، اگرچه ممکن است بازدهی این سرمایهگذاریها کمتر باشد. به عبارت دیگر، افراد ریسکگریز در سرمایهگذاریها محافظهکارانه رفتار میکنند و سرمایهگذاریهایی را انتخاب میکنند که یک بازدهی مطمئنی داشته باشند. این دسته از افراد ترجیح میدهند به جای خرید سهام شرکتها یا سرمایهگذاری در صندوقهای سهامی که ریسک بالایی دارند و انتظار می رود بازدهی بیشتری نیز داشته باشند، در سپردههای بانکی، اوراق مشارکت یا سایر اوراق با درآمد ثابت که بازدهی مطمئن و تضمین شدهای دارند، سرمایهگذاری کنند.
ریسک گریز توصیفی از یک سرمایه گذار است که وقتی با دو سرمایه گذاری با سود پیشبینیشده مشابه (ولی ریسکهای متفاوت) روبرو میشود، موردی را که ریسک کمتری دارد، ترجیح خواهد داد.
توضیحاتی در مورد ریسک گریز
یک سرمایه گذار ریسک گریز، از ریسک بدش میآید و به همین خاطر از اضافه کردن سهام یا سرمایه گذاری ها با ریسک بالا به پرتفوی خود اجتناب میورزد و در عوض اغلب نرخ بالایی از سودآوری را نیز از دست میدهد. سرمایه گذاران ریسکگریز که به دنبال سرمایه گذاری های «مطمئنتر» هستند، عموماً به صندوق های سرمایه گذاری در شاخص و اوراق با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت (قرضه) دولتی دل خودش میکنند که عموماً سود کمتری هم دارند. -
ریسک نقدشوندگی
تعریف ریسک نقدشوندگی چیست؟
ریسک نقدشوندگی ریسکی است که از کمبود بازار خرید و فروش برای یک سرمایه گذاری (مثلا، سهم یا اوراق بهادار) ریشه میگیرد. به طوری که مالک آن دارایی نمیتواند دارایی خود را با سرعت کافی و به ارزش واقعی به فروش برساند. در نتیجه مجبور می شود برای نقد کردن آن، متحمل ضرر شود و دارایی را زیر قیمت واقعی به فروش برساند.
ریسـک نقدشوندگی معمولاً در شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش یا نوسانات بزرگ قیمت (خصوصاً به سمت پایین) منعکس میشود. نکته کلیدی این است که هرچه تعداد اوراق بهادار یا اندازه ناشر آن کوچکتر باشد، ریسک نقدشوندگی بیشتر است.
درک ریسک نقد شوندگی
برای درک بهتر این اصطلاح مالی، فرض کنید شخصی به دلایلی مجبور به فروش خانه ی خود شده است، ولی زمانی که اقدام به فروش می کند، به دلایل مختلف، خریداری برای خانه پیدا نمی شود. در این صورت او مجبور می شود که قیمت پیشنهادی پایین تری اعلام کند، چرا که پول نقد نیاز دارد. این کار آنقدر ادامه میابد تا خریداری برای آن خانه پیدا شود. این نمونه ای از ریسک نقد شوندگی در بازار مسکن بود.
در مورد شرکت ها هم همین طور است، خیلی مواقع شرکت باید برای پرداخت تعهدات خود (مثلا اقساط وام) پول نقد بپردازد و وقتی نقدینگی شرکت کافی نباشد، مجبور می شود که دارایی های خود را نقد کند. در این شرایط معمولا شرکت ها مجبور به فروش موجودی کالا با تخفیف و پروموشن می شوند تا بتوانند با فروش سریع تر محصولات، پول نقد کافی به دست آورند.
دارایی های جاری، از نقد شوندگی بالاتری نسبت به دارایی های غیرجاری برخوردار هستند. به عبارتی ریسک نقد شوندگی کمتری دارند، مانند موجودی یا سرمایه گذاری های کوتاه مدت. البته با توجه به ماهیت دارایی ممکن است فروش آن ها به سرعت انجام نشود و شرکت بابت نیاز به پول نقد ناشی از فروش آن ها، متحمل زیان شود.
ریسک نقد شوندگی اوراق بهادار
معمولا اوراق بهادار، به خصوص اوراق قابل معامله در بازار بورس، ریسک نقد شوندگی پایینی دارند. چرا که با توجه به گستردگی بازار های بورس اوراق بهادار، تعداد خریدار و فروشنده زیاد است.
اما در بازار بورس ایران، به دلیل محدودیت نوسان و ایجاد صف های خرید و فروش، ریسک نقد شوندگی سهام زیاد بالا نیست. این ریسک معمولا برای سهم شرکت های کوچک تر بسیار بالاتر است.
وقتی شرایطی به وجود آید که شما نتوانید سهام خود را به ارزش واقعی خود و در زمان کوتاه بفروشید ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی پدید میآید. گرچه ریسک نقدشوندگی بیشتر با سهام یا شرکتهایی با سرمایه اندک ارتباط دارد، اما میتواند سهام شرکتهای بزرگ را در بحرانهای اقتصادی تحت تأثیر قرار دهد.
توضیحاتی در مورد ریسک نقدشوندگی
عواقب بعد از حمله ۱۱ سپتامبر و بحران اعتباری جهانی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ دو نمونه از مثالهای مربوط به دورههایی است که در آن ریسـک نقدشوندگی به سطوح بسیار بالایی رسید. افزایش این نوع ریسک اغلب تبدیل به یک پیشگویی میشود، چون سرمایه گذاران وحشتزده تلاش میکنند تا داراییهای خود را به هر قیمتی بفروشند، کاری که باعث به وجود آمدن شکاف قیمت پیشنهادی خریدوفروش و کاهش شدید قیمتها میشود و بعدها اثر خود را در نقدشوندگی بازار نشان میدهد. -
ریسک نقدینگی
به ترکیب دو ریسک نقدینگی تأمین مالی و ریسک نقدینگی دارایی، ریسک نقدینگی گفته میشود. ریسک نقدینگی تأمین مالی که ریسک کمبود وجه نقد نیز نامیده میشود، ریسک ناشی از وجود ناکافی وجه نقد و بهتبع آن عدم توانایی در بازپرداخت بهموقع بدهیها و عمل به تعهدات مالی است. اما ریسک نقدینگی دارایی، ناشی از عدم انجام معامله با قیمت پیشبینیشده است که بسته به نوع دارایی و وابستگی آن به شرایط بازار، میزان این ریسک تغییر میکند. -
نسبت گردش دارایی
تعریف نسبت گردش دارایی چیست؟
نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio، ارزش فروش یا درآمد شرکت را نسبت به ارزش دارایی های آن می سنجد. نسبت گردش دارایی اغلب می تواند به عنوان شاخص سنجش کارایی استفاده شود که نشان میدهد شرکت در استفاده از دارایی های خود برای ایجاد فروش و درآمد چگونه عمل کرده است.
محاسبه نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio
نسبت گردش دارایی معمولا به صورت سالانه، هم با استفاده از سال مالی و هم با استفاده از سال تقویمی محاسبه می شود. تعداد کل دارایی های مورد استفاده شده در مخرج، می تواند با محاسبه میانگین دارایی های شرکت در ابتدای سال و پایان سال محاسبه شود.
نسبت گردش دارایی ها از تقسیم مجموع فروش خالص بر میانگین دارایـی ها به دست می آید.
درک نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio
به طور کلی،نسبت گردش دارایی بالاتر، نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت بوده و نسبـت های بالا به این معنی است که شرکت درآمد بیشتری را برای هر یک ریال از دارایـــی ها تولید میکند. Asset Turnover Ratio معمولا برای شرکت ها در بخش های مختلف بیشتر از دیگر شرکتها است. برای مثال شرکتهایی که در حوزه خرده فروشی فعالند دارایی های نسبتا کمی دارند اما حجم فروششان نسبتا بالاست و بنابراین اغلب بیشترین میزان گردش دارایی ها را به دست می آورند.
در مقابل، شرکت هایی در بخش هایی مانند ارتباطات از راه دور، که دارایی های پایه ای بسیار زیادی دارند، گردش مالی پایین تر دارند. از آنجا که این نـسبـت می تواند به طور گسترده ای از یک صنعت نسبـــت به صنعتی دیگر متفاوت باشد، بنابراین استفاده از نسبت گردش دارایی یک شرکت خرده فروشی و یک شرکت مخابراتی برای مقایسه این شرکتها نمی تواند مقیاس دقیقی باشد.
مقایسه ها فقط زمانی معنی دار هستند که برای شرکت های مختلف در یک بخش از صنعت مورد استفاده قرار بگیرند.
نسبت گردش مجموع دارایی ها به منظور ارزیابی توانایی به کار گرفتن موثر دارایــی ها مورد استفاده قرار می گیرد. پایین بودن این نسبت می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که تعیین آنها اهمیت دارد.
برای مثال در صورتیکه سرمایه گذاری در دارایی ها در مقایسه با بازده حاصل از عملیات شرکت بیش از حد معمول باشد، شرکت ممکن است از طریق فروش برخی از این دارایی ها، انجام سرمایه گذاری با بازده بیشتر یا استفاده از آنها برای توسعه عملیات سودآور، عملیات فعلی را بهبود ببخشد.
محدودیت نـسبت گـردش دارایی
در حالی که نسبت گردش دارایی باید برای مقایسه سیب با سیب و پرتقال با پرتقال استفاده شود، این نوع مقایسه، لزوما واضحترین تصویر ممکن را نشان نمی دهد. ممکن است Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال با سال های گذشته یا بعد از آن کاملا متفاوت باشد. برای هر شرکت خاص، روند گردش دارایی ها طی سالهای مختلف می تواند به خوبی نشان دهد که آیا استفاده از دارایی ها توسط شرکت بهبود یافته و یا بدتر شده است.
اگر شرکت برای بهبود رشد فروش خود اقدام به سرمایه گذاری زیاد روی دارایی های ثابت خود کند، نسبت گردش دارایی ممکن است به صورت مقطعی برای یک یا چند دوره کاهش یابد. به همین ترتیب، فروش دارایی ها با هدف کاهش رشد فروش، میتواند باعث رشد مقطعی این نسبت شود.
بسیاری از عوامل دیگر می توانند Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال را تحت تاثیر قرار دهند، مثلا اینکه آیا صنعت چرخه ای است یا خیر.
استفاده از نسبت گردش دارایی و نسبت های مرتبط
نسبت گردش دارایی یک جزء کلیدی از تحلیل مالی دوپونت است، سیستمی که شرکت دوپونت در طول دهه 1920 شروع به استفاده از آن کرد. در این سیستم، تجزیه تحلیل سود سهام (ROE) را به سه بخش تقسیم میکند که یکی از آنها گــردش دارایـی است و دو بخش دیگر حاشیه سودآوری و اهرم مالی است.
تجزیه و تحلیل دوپونت: بازده حقوق صاحبان سهام = حاشیه سودآوری x گردش دارایی x اهرم مالی
گاهی اوقات سرمایه گذاران و تحلیلگران علاقهمند به اندازه گیری این هستند که چگونه یک شرکت می تواند خیلی سریع میزان سرمایه گذاری ثابت و یا دارایی های موجود را به فروش مبدل سازد. در این موارد، تحلیلگر می تواند نسبت های خاصی از قبیل نـسبت گـردش دارایــی های ثابت یا نسبت سرمایه در گردش را برای محاسبه کارایی این طبقه از دارایــی ها استفاده کند.
مثال عملی از Asset Turnover Ratio
بیایید محاسبه نسبت گردش دارایی چهار شرکت در بخش خرده فروشی و ارتباطات راه دور – Wal-Mart Stores Inc.، Target Corporation، AT & T Inc. و Verizon Communications – برای سال مالی پایان سال 2016 را با هم محاسبه و مقایسه کنیم.
(in millions)Wal-Mart StoresTarget CorpAT&T IncVerizon Communications
دارایی ها در ابتدای سال$199,581$40,262$402,672$244,175
دارایی ها ذر پایان سال$198,825$37,431$403,821$244,180
متوسط کل دارایی های$199,203$38,846.50$403,246.50$244,177.50
فروش خالص$458,873$69,495$163,786$125,980
نسبت گردش دارایی2.31.790.410.52
دو شرکت Wal-Mart و Target هر دو در صنعت خرده فروشی فعالیت دارند. Wal-Mart برای هر دلار از دارایی اش، 2.30 دلار فروش ایجاد کرده است، در حالی که Target توانسته 1.79 دلار فروش ایجاد کند. گردش مالی Target ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت خرده فروشی در حال فروش محصولات قدیمی و از رده خارج شده یا مالک دارایی های مستهلک شده ایست که کارایی پایینی دارند.
علاوه بر این، گردش مالی پایین نیز ممکن است به این معنی باشد که شرکت دارای سیستم لجستیک ضعیف است. به علاوه Target نمی تواند از دارایی های خود به طور موثر استفاده کند.
به عنوان مثال، دارایی های ثابت مانند اموال یا تجهیزات می تواند بیهوده و بلا استفاده بمانند و یا با ظرفیت کامل خود استفاده نشوند که این برای شرکت بسیار مضر است و می تواند باعث شود Target بازار را به رقبای دیرینه خود تقدیم کند.
AT&T Inc و Verizon هر دو در بخش ارتباط از راه دور فعالند و نسبت گردش دارایی آنها کمتر از 1 است. این عدد برای شرکت های بخش ارتباطات معمول و متداول است. از آنجایی که این شرکت ها دارای پایگاه های دارایی بزرگ هستند، انتظار می رود که آنها به آرامی دارایی خود را از راه فروش به گردش بیندازند. از اعداد و ارقام موجود در جدول، روشن است که Verizon دارایی های خود را با سرعت بیشتری نسبــت به AT & T به گــــردش می اندازد.
واضح است که این امر برای مقایسه نسبت ارزش معاملات دارایی برای Wal-Mart و AT & T اصلا منطقی نیست، زیرا آنها در صنایع بسیار متفاوتی کار می کنند. اما مقایسه نسبتهای گـردش دارایی برای AT & T و Verizon ممکن است یک تصویر واضح تر از کارایی استفاده از دارایی برای این شرکت های مخابراتی ارائه دهد.
ز
س
-
سازمان بورس و اوراق بهادار
براساس قانون بازار اوراق بهادار، نهادی تحت عنوان سازمان بورس و اوراق بهادار ایجاد شده است تا زیر نظر شورای عالی بورس، به نظارت بر اجرای قوانین و مقررات، تنظیم و تدوین مقررات و انجام دیگر وظایف تعیین شده در قانون بپردازد. به عبارت دیگر، مقام ناظر بازار اوراق بهادار ایران به دو نهاد شورای عالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار تقسیم شده است.
اعضای هيأت مديره سازمان بورس از بین افراد امين و دارای حسن شهرت و تجربه در رشته مالی، منحصراً از كارشناسان بخش غيردولتی و به پيشنهاد رئيس شورا و با تصويب شورا، برای مدت پنج سال انتخاب ميشوند. -
سازمان تجارت جهانی
تعریف سازمان تجارت جهانی چیست؟
سازمان تجارت جهانی یک سازمان بینالمللی است که با قوانین جهانی تجارت بین کشورها سروکار دارد. عملکرد اصلی این سازمان کسب اطمینان از این است که تجارت جهانی تا جای ممکن هموار، قابل پیشبینی و آزاد باشد.
توضیحاتی در مورد سازمان تجارت جهانی
برخی شرکتها خصوصاً شرکت های چندملیتی، عقیده دارند که WTO برای تجارت عالی است؛ اما برخی دیگر بر این باورند که WTO اصول دموکراسی را دستکم گرفته و ثروتمندان را ثروتمندتر میکند.
سازمان جارت جهانی اهدافی نظیر ارتقای سطح زندگی، تأمین اشتغال کامل در کشورهای عضو، توسعه تولید و تجارت و بهره وری بهینه از منابع جهانی، دستیابی به توسعه پایدار با بهره برداری بهینه از منابع، حفظ محیطزیست و افزایش سهم کشورهای درحالتوسعه و کمتر توسعه یافته از رشد تجارت بینالمللی را دنبال میکند.
هماکنون بیش از ۱۶۰ کشور عضو این سازمان هستند، بااینحال ایران هنوز عضو این سازمان نشده است و در مرحله بررسی نظامنامه و سیستم تجاری قرار دارد. -
سامانه معاملاتی
سیستم رایانهای است که دریافت سفارشهای خرید و فروش، تطبیق سفارشها و در نهایت انجام معاملات از طریق آن انجام میشود. -
سبد
مجموعه داراییهای مالی است که از محل وجوه سرمایهگذاران خریداری میشود. -
سپرده دیداری
سپرده دیداری (Demand Deposit) که به اختصار به صورت DD نمایش داده میشود، به سپردههای گفته میشود که بانک متعهد است به محض رویت چک صادر شده توسط صاحب حساب، وجه سپرده شده را به میزانی که در چک قید شده است، بپردازد. به عبارت دیگر، سپرده دیداری حسابی نزد بانک است که معمولا بهرهای به آن تعلق نمیگیرد و هر لحظه که مشتری اراده کند، میتواند از طریق واگذاری چک به سایر افراد، از آن برداشت کند. به سپرده دیداری، سپرده قرض الحسنه جاری نیز گفته میشود. -
سپرده غیر دیداری
سپرده غیر دیداری یا سپرده پس انداز به سپردههایی گفته میشود که قابلیت انتقال به شخص ثالث از طریق چک را ندارند و استفاده از آن فقط توسط صاحب سپرده امکانپذیر است. از همین رو، سپرده غیر دیداری نسبت به سپرده دیداری نقدشوندگی کمتری دارد. سپرده غیر دیداری شامل سپردههای قرض الحسنه پس انداز، سپردههای پس انداز مسکن و انواع سپردههای سرمایهگذاری مدتدار یک تا چند ساله میشود. -
سپردهگذاری
عملیاتی است که طی آن اوراق بهاداری که در سامانه معاملات به ثبت رسیده است، قابلیت معامله پیدا میکند. -
سررسید قرارداد
تاریخی که درآن قرارداد به طور کامل تسویه و بسته میشود. تاریخ سررسید قراردادهای آتی بر روی یک کالا به صورت استاندارد و مشخص توسط بورس تعیین می شود و فقط برای سررسیدهای معینی که تعیین می شود امکان انجام معاملات آتی وجود دارد. مثلاً در قراردادهای آتی سکه طلای بورس کالا سررسید قراردادها پایان تمامی ماه های سال می باشد. -
سرقفلی
تعریف سرقفلی (goodwill)چیست؟
به عنوان مازاد ارزش جاری یک واحد تجاری از حسابداری، سرقفلی مجموع داراییهای مشهود و نامشهود آن که قابل شناسایی است، تعریف میشود.
دارایی نامشهودی که درنتیجه اکتساب یک شرکت توسط شرکت دیگر به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی ایجادشده، سرقفلـی گفته میشود. ارزش برند شرکت، مشتریان وفادار زیاد، روابط خوب با مشتریان، روابط خوب با کارکنان و هر نوع اختراع، حق کپیرایت یا تکنولوژی اختصاصی، نشاندهنده سرقفلی است. سرقفلی بهعنوان دارایی نامشهود در نظر گرفته میشود زیرا یک دارایی فیزیکی مثل ساختمان یا تجهیزات نیست. حساب سرقفلـی در ترازنامه، در بخش داراییهای شرکت، منعکس میشود.
توضیحاتی در مورد سرقفلی
ارزش سرقفلی معمولاً در تغییر مالکیت شرکتها به وجود میآیند، به عبارتی زمانی که یک شرکت توسط شرکت دیگر خریداری میشود، شناسایی و ارزشگذاری میشود. مبلغی که شرکت خریدار بابت اکتساب شرکت هدف پرداخت میکند بر اساس ارزش دفتری شرکت حساب میشود اما مبلغ پرداختشده معمولاً بسیار بیشتر از ارزش دفتری و دربردارنده ارزش سرقفلـی نیز خواهد بود. اگر شرکت خریدار، میزانی کمتر از ارزش دفتری شرکت هدف برای اکتساب آن پرداخت کند، در این صورت “سرقفلی منفی” رخ داده است و این معامله در شرایطی غیرعادی و بنا به دلایلی خاص اتفاق افتاده است.
ارزش گذاری سرقفلی کار دشواری است امّا وقتی سرقفلـی شناسایی شود، شرکت را ارزشمندتر میکند. بهطور مثال، شرکتی مثل کوکاکولا که مدّتهاست در عرصه تولید نوشیدنی فعالیت میکند و محصولاتی تولید میکند که همواره با استقبال مصرفکنندگان روبهرو میشود، سرقفلـی های زیادی دارد. اما شرکت رقیب کوکاکولا که یک شرکت کوچک و منطقهای است و کمتر از پنج سال از تأسیس آن میگذرد، مشتریان محدود دارد، در ساخت نوشابههایی با طعمهای عجیبوغریب تخصص ندارد و بهتازگی متهم شده که از آبهای آلوده برای تهیه نوشیدنیهای خود استفاده میکند. این شرکت سرقفلـی های بسیار کمتر، یا حتّی سرقفلی های منفی، خواهد داشت.
ازآنجاکه اجزای تشکیلدهنده سرقفلـی ملموس و فیزیکی نیستند و بهصورت ذهنی و بر اساس قضاوتهای فردی ارزش گذاری میشوند، این ریسک وجود دارد که هنگام خریداری یک شرکت توسط شرکتی دیگر، ارزش سرقفلـی بیشتر از اندازه واقعی ارزش گذاری شود. این ارزش گذاری نادرست و اضافه برای سهامداران شرکت خریدار خبر بدی خواهد بود، چرا که آنها بهزودی اثر این ارزش گذاری اشتباه را در قیمت سهامشان میبینند که با کاهش همراه خواهد بود. -
سرمایه
به طور کلی هرگونه دارایی نقدی مانند پول نقد، موجودی حساب بانکی، ارزهای بین المللی مثل دلار و یورو و داراییهای غیرنقدی مانند تجهیزات صنعتی، ماشینآلات، ملک، زمین و غیره، سرمایه نامیده میشود. در حسابداری نیز داراییهای یک شرکت از مجموع بدهیها و سرمایه آن به دست میآید. -
سرمایه فکری
تعریف سرمایه فکری چیست؟
ارزش دانش کارکنان یک شرکت یا سازمان، آموزشهای تجاری و هر اطلاعات اختصاصی که ممکن است برای شرکت نوعی مزیت رقابتی ایجاد کند، سرمایه فکری گفته میشود. سـرمایه فکری به عنوان یک دارایی در نظر گرفته میشود و به شکل گستردهای به عنوان مجموعهای از منابع اطلاعاتی به حساب میآید که شرکت در دسترس خود دارد و میتواند از آنها برای کنترل درآمدهای شرکت، به دست آوردن مشتریهای جدید، ایجاد محصولات تازه یا بهبود وضعیت کسبوکار استفاده کند.
بعضی از زیرمجموعههای سرمایه فکری شامل سرمایه انسانی، سرمایه اطلاعاتی، آگاهی از برند و سرمایههای آموزشی است.
توضیحاتی در مورد سـرمایه فکری
سـرمایه فکری یک دارایی تجاری واقعی به حساب میآید، گرچه محاسبه آن بسیار ذهنی است. شرکتها معمولاً میلیونها تومان به صورت سالانه صرف آموزش کارمندان خود در مباحث ویژه تجاری میکنند یا اینکه برای افزایش شایستگیهای کارمندان پرداخت میکنند. این سرمایه به کار گرفته شده بازدهی برای شرکت تولید میکند که میتواند به ارزش چندین سال تجارت باشد.
با پیشرفت تکنولوژی و تبدیلشدن تکنولوژی به یک عامل متمایزکننده در بین شرکتهای مدرن، سرمایه فکری احتمالاً به نیروی قویتری در بازار تبدیل میشود. -
سرمایه گذار
تعریف سرمایه گذار چیست؟
هر فردی که پولش را در جایی یا به کسی میسپارد و انتظار دارد بازده مالی به دست آورد، سرمایه گذار گفته میشود. سرمایه گذاران بهاینعلت سرمایه گذاری میکنند تا سرمایه شان رشد کند یا در دوران بازنشستگی از منافع مالی آن برخوردار شوند.
انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری وجود دارند که شامل سهام، اوراق مشارکت یا اوراق قرضه، کالاها، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله در بورس یا ETF ها، اوراق اختیار معاملات، قراردادهای آتی، مبادلات خارجی، طلا، نقره، برنامهها و بیمه بازنشستگی و املاک و مستغلات میشوند ولی محدود به اینها نمیشوند. سرمایه گذاران معمولاً از تحلیل بنیادی و تکنیکال برای تعیین فرصتهای سرمایه گذاری مطلوب انجام میدهند و ترجیح میدهند تا ریسک سرمایه گذاری خود را حداقل و سود خود را حداکثر کنند.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذار
سرمایه گذاران میزان ریسک پذیری، سرمایه، روشها، ترجیحات و چارچوبهای زمانی متفاوتی دارند. برای نمونه بعضی از سرمایه گذاران سرمایه گذاری های با ریسک بسیار اندک را ترجیح میدهند که به سودهای محافظهکارانه منجر خواهد شد، مثل گواهیهای سپرده بانکی و اوراق مشارکت دولتی؛ اما سایر انواع سرمایه گذاری ها بیشتر متمایل به پذیرفتن ریسک اضافی جهت کسب سود بیشتر هستند. این سرمایه گذاران ممکن است در انواع ارزهای مختلف و بازارهای نوظهور سرمایه گذاری کنند.
فرق بین “سرمایه گذار” و “معامله گر” در این است که سرمایه گذاران معمولاً جایگاه خود در بازار را برای سالها و دههها نگه میدارند و ممکن است سهامی را برای چندین سال نگه دارند و نفروشند. این روش معمولاً با عنوان استراتژی “سرمایه گذار بخر و نگه دار” شناخته میشود. درحالیکه معامله گران معمولاً این جایگاهها را برای دورههای کوتاهتری در اختیار دارند. برای مثال، معامله گران روزانه سهام خود را فقط برای یک روز نگه میدارند و برخی معامله گران دیگر به دنبال جایگاههایی هستند که برای چندین روز تا چند هفته حفظ میشوند. -
سرمایه گذار حقیقی
تعریف سرمایه گذار حقیقی چیست؟
سرمایه گذار حقیقی آن دسته از سرمایه گذارانی است که به خریدوفروش سهام برای خود مشغول است و برای فرد یا شرکت دیگری خریدوفروش نمیکند. حجم سرمایه گذاری این دسته از سرمایه گذاران معمولاً کم است. به همین علت به آنها سرمایه گذاران خرد یا کوچک نیز گفته میشود.
توضیحاتی در مورد سرمایهگذار حقیقی
سرمایه گذاران حقیقی همچنین بهعنوان “سرمایه گذار فردی” یا “سرمایه گذار کوچک” نیز شناخته میشوند. -
سرمایه گذار فعال
تعریف سرمایه گذار فعال چیست؟
سرمایه گذاری که نسبت بزرگی از سهام یک شرکت را در اختیار دارد و نقش فـعالی در مدیریت شرکت ایفا میکند، سرمایه گذار فعال گفته میشود. سـرمایه گذار فعال میتواند سهامدار اصلی، یا سهامدار فعال باشد. چنین سرمایه گذارانی، مالکیت سهام در شرکت ها را دلیلی برای دخالت فعال در فرآیند تصمیمگیری شرکت میدانند.
توضیحاتی در مورد سرمایهگذار فعال
سهامداران اصلی معمولاً سرمایه گذاران فعال هستند و تأثیر بزرگی در تصمیمات مدیریتی شرکت دارند. این کار ممکن است به ایجاد تنش بین مدیران شرکت که معمولاً ترجیح میدهند توسط سهامداران هدایت نشوند، منجر شود، خصوصاً وقتیکه چنین سهامدارانی سطح یکسانی از تجربه یا اندوخته تجاری به عنوان مدیریت شرکت در اختیار ندارند.
استراتژی وارن بافت
وان بافت که یکی از موفق ترین سرمایه گذاران حال حاضر است، همین استراتژی را استفاده میکند. بافت معمولا در شرکتهایی که با مشکلات مدیریتی دست و پنجه نرم میکنند سرمایه گذاری میکند. به این شکل که سهم عمده ای از سهام آن شرکت را با قیمتی مناسب خریداری میکند. او از این طریق به هیات مدیره شرکت راه پیدا می کند یا به عبارتی به سرمایه گذار فعال در آن شرکت تبدیل میشود. تمام این سرمایه گذاری ها و خرید سهام شرکتها با نام برکشایر انجام میشود، که تحت مدیریت وارن بافت است.
البته خرید سهام این شرکت ها به تنهایی بافت را بافت نکرده است، او با توانایی های مدیریتی و قدرتی که از خرید سهام به دست آورده است، تغییراتی در شرکت ها ایجاد میکند و آن ها را از مرز ورشکستگی به شرکتی رشدی تبدیل میکند. -
سرمایه گذاری ارزشی
تعریف سرمایه گذاری ارزشی چیست؟
سرمایه گذاری ارزشی ، یک استراتژی سرمایه گذاری است که سرمایه گذار به دنبال خرید سهامی است که در کمتر از ارزش ذاتی خود معامله میشود. سرمایه گذاران ارزشی به شکل فعالی به دنبال سهام شرکتهایی هستند که عقیده دارند بازار آنها را کمتر از آنچه هستند ارزش گذاری کرده است. آنها باور دارند که بازار به اخبار خوب و بد بیشازحد واکنش نشان میدهد و درنتیجه منجر به نوسان قیمت سهام میشود که با اصول بنیادی بلندمدت شرکت همخوانی ندارد. حاصل، فرصتی است برای سرمایه گذاران ارزشی تا با خرید بهموقع هنگام کاهش قیمت سهم در بازار، سود ببرند.
معمولاً در استراتژی سرمایه گذاری ارزشی توجه بیشتر سرمایه گذاران به سهامی است که نسبت قیمت به ارزش دفتری یا قیمت به درآمد کمتر از میانگین و یا بازده سود سهام نقدی بالایی دارند.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری ارزشی
مشکل بزرگ در استفاده از استراتژی سرمایه گذاری ارزشی تعیین ارزش ذاتی است. به خاطر بسپارید که هیچ ارزش ذاتی «درستی» وجود ندارد. دو سرمایه گذار میتوانند با اطلاعات کاملاً مشابهی که در اختیارشان قرار میگیرد، ارزش متفاوتی روی یک شرکت بگذارند. به همین دلیل، یک مفهوم محوری دیگر برای سرمایه گذاری ارزشی «حاشیه امنیت» است.
همچنین به خاطر بسپارید که تعریف دقیق سرمایه گذاری ارزشی بسیار ذهنی است. بعضی از سرمایه گذاران ارزشی فقط به دارایی ها و درآمدهای شرکتها نگاه میکنند و هیچ ارزشی برای رشد آینده قائل نمیشوند. سایر سرمایه گذاران ارزشی استراتژی های خود را کاملاً حول تخمین رشد آینده و جریانهای نقدی بنا میکنند. برخلاف روشهای مختلف، همهچیز به تلاش برای خرید چیزی کمتر از ارزش واقعیاش بازمیگردد. -
سرمایه گذاری انفعالی
تعریف سرمایه گذاری انفعالی چیست؟
سرمایه گذاری انفعالی یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن فرد محدودیتهایی را برای خرید و فروش سهام در نظر میگیرد. سرمایه گذاران منفعل، سرمایه گذاری های خود را با هدف افزایش ارزش در درازمدت خریداری خواهند کرد.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری انفعالی
استراتژی سرمایه گذاری منفعلانه با عناوینی چون استراتژی بخر و نگه دار یا استراتژی تنبل بی مصرف شناخته میشود. بهکارگیری این استراتژی نیازمند تحقیق اولیه خوب، صبر و بردباری و داشتن یک پرتفوی به خوبی متنوع سازی شده است
برخلاف سرمایه گذاران فعال، سرمایه گذاران منفعل سهام یک شرکت را میخرند و بهصورت فعالانه اقدام به کسب سود از نوسانات کوتاهمدت بازار نمیکنند. در عوض سرمایه گذاران منفعل بر باور خود مبنی بر اینکه سرمایه گذاری در سهام موردنظر در درازمدت سودآور خواهد بود تکیه دارند. -
سرمایه گذاری خالص
تعریف سرمایه گذاری خالص چیست؟
مقدار پولی که توسط یک شرکت یا اقتصاد بر روی دارایی های سرمایه ای یا سرمایه گذاری های ناخالص پس از کسر استهلاک، خرج یا مصرف میشود، سرمایه گذاری خالص گفته میشود.
سرمایه گذاری خالص نشاندهنده آن است که یک شرکت چقدر پول برای اقلام سرمایه ای خود نظیر ملک، کارخانه و تجهیزات که برای عملیات شرکت مورداستفاده قرار میگیرند، سرمایه گذاری میکند. ازآنجاییکه دارایی های سرمایه ای ارزش خود را در طول زمان به دلایلی نظیر آسیبدیدگی، کهنگی و… از دست میدهند وقتی استهلاک از میزان کل سرمایه گذاری در دارایی های سرمایه ای کسر میشود، تصویر درستتری از ارزش حقیقی سرمایه گذاری ارائه میشود. دارایی های سرمایه ای شامل ملک، کارخانه، تکنولوژی، تجهیزات و هر دارایی دیگری است که میتواند ظرفیت تولیدی یک شرکت را بهبود ببخشد.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری خالص
اگر سرمایه گذاری ناخالص بهطور قابلتوجهی بیشتر از استهلاک باشد، سرمایه گذاری خالص مثبت خواهد بود، به این معنی که ظرفیت تولیدی در حال افزایش است. نقطه مقابل این گفته، اگر سرمایه گذاری ناخالص کمتر از استهلاک باشد، سرمایه گذاری خالص منفی خواهد بود، یعنی اینکه ظرفیت تولیدی با کاهش روبرو است که میتواند در ادامه راه مشکلات مهمی برای شرکت ایجاد کند. این برای همه نهادها صادق است، از شرکت های کوچک گرفته تا اقتصادهای بزرگ.
ازآنجاییکه سرمایه گذاری خالص استهلاک را در نظر میگیرد، مشخصه بهتری نسبت به سرمایه گذاری ناخالص درباره میزان سرمایه گذاری یک شرکت برای رشد کسب و کار خود است. حداقل سرمایه گذاری لازم برای جلوگیری از کاهش دارایی طی یک سال مقداری است که با استهلاک کل در یک سال برابر باشد. اگرچه سرمایه گذاری خالص منفی ممکن است برای یک یا دو سال تأثیری بر عملکرد شرکت نداشته باشد اما اگر برای مدت زمان طولانی منفی باشد شرکت را غیررقابتی جلوه خواهد داد.
یک مثال ساده نشان خواهد داد که سرمایه گذاری خالص چگونه محاسبه میشود. شرکتی را در نظر بگیرید که ۱ میلیارد تومان برای تجهیزات جدیدی که طول عمر ۳۰ ساله برایش پیش بینی شده و ارزش باقیمانده ۱۰۰ میلیون تومانی دارد، خرج میکند. بر اساس روش صریح محاسبه، استهلاک سالیانه برابر ۳۰ میلیون تومان خواهد بود (۳۰/۱۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰). بنابراین، مقدار سرمایه گذاری خالص در پایان سال اول برابر ۹۷۰ میلیون تومان خواهد بود و هر سال نیز ۳۰ میلیون تومان کسر خواهد شد تا در پایان سال سیام به ۱۰۰ میلیون تومان برسد.
سرمایه گذاری مداوم در دارایی های سرمایه ای برای موفقیت یک شرکت ضروری است. مقدار سرمایه گذاری خالص موردنیاز برای یک شرکت به بخش و صنعتی که در آن فعالیت میکند بستگی دارد، چون همهی بخشها و صنایع به میزان برابر نیاز به سرمایه گذاری های جدید ندارند. بخشهایی نظیر تولیدات صنعتی، ارتباطات در مقایسه با بخشهای تکنولوژی و محصولات مصرفی به سرمایه گذاری بیشتری نیاز دارند. پس مقایسه سرمایه گذاری خالص شرکت های مختلف وقتی امکانپذیر و مناسب است که شرکت ها همگی در یک بخش قرار دارند. -
سرمایه گذاری فعال
تعریف سرمایه گذاری فعال چیست؟
سرمایه گذاری فعال یک استراتژی سرمایه گذاری است که شامل فرآیند خریدوفروش مداوم سهام توسط سرمایه گذار میشود. سرمایه گذاران فعال بعد از خرید سهام موردنظر خود، بهصورت پیوسته بر نحوه سوددهی و نوسانات قیمت و ارزش سهام خریداری شده نظارت میکنند تا از موقعیت های سودآور کوتاه مدت استفاده کنند.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری فعال
سرمایه گذاری فعال به شدت به فعالیت و درگیری نیاز دارد. برخلاف سرمایه گذاران منفعل که وقتی سهامی را میخرند که به پتانسیل افزایش درازمدت آن باور دارند، چشم بر نوسانات کوتاه مدت آن میبندند، سرمایه گذاران فعال معمولاً چندین بار در طول روز به جابجایی قیمت های سهام نگاه میکنند و معمولاً به دنبال سودهای کوتاهمدت هستند. -
سرمایه گذاری کردن
تعریف سرمایه گذاری کردن چیست؟
عمل اختصاص پول یا سرمایه به یک هدف (تجارت، پروژه، املاک و غیره) با انتظار دریافت یک درآمد یا سود اضافه در آینده، سرمایه گذاری کردن گفته میشود. سرمایه گذاری کردن میتواند شامل مقدار زمانی که شما برای مطالعه چشمانداز یک شرکت صرف میکنید باشد، مخصوصاً که از قدیم گفتهاند وقت طلاست.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری کردن
درآمدی که حاصل از سرمایه گذاری کردن است میتواند به شکلهای مختلفی باشد، مثل سود سهام، بهره سپرده های بانکی یا افزایش ارزش دارایی ها. سرمایه گذاری کردن به تعهد بلندمدت اشاره دارد، درحالیکه معامله یا سفته بازی درست در مقابل این تعریف قرار میگیرند و معاملات کوتاه مدت و اغلب با گردش سرمایه بالا هستند که به تبع آن، میزان ریسک بیشتری را نیز با خود به همراه دارند.
سرمایه گذاری کلید ثروت آفرینی است، اما صرفاً سرمایه گذاری کافی نیست. شما باید هوشمندانه سرمایه گذاری کنید! سرمایه گذاری عملی است پرمخاطره، زیرا شرکتی که شما در آن سرمایه خود را میگذارید میتواند کاهش ارزش داشته یا حتی کاملاً تعطیل و ورشکسته شود. مهم است قبل از اینکه پولتان را از دست دهید، شرکتها را موردتحقیق قرار داده و ریسک سرمایه گذاری کردن در آنها را تحلیل کنید.
اصطلاح سرمایه گذاری کردن میتواند به زمان نیز اشاره داشته باشد. به طور مثال، شما میتوانید زمان خود را در کارکردن برای یک پروژه یا مشاوره دادن به یک استعداد جوان، سرمایه گذاری کنید. در هر دوی این حالتها، همان نتایج مطلوب سرمایه گذاری پول اعمال میشوند: شما امید دارید تا بهرهای ببرید. این بهره میتواند به شکلهای مختلف موفقیت حرفهای (که میتواند به منفعت مالی نیز منجر شود) یا رضایت تبدیل کردن یک انسان دیگر به فرد بهتری باشد.
چگونه سرمایه گذاری کنید
شما میتوانید از طریق یک بانک، کارگزاری یا شرکت بیمه سرمایه گذاری کنید. در بسیاری از موارد، این سازمانها با سرمایه گذارانی که پول خود را در اختیار آنها قرار میدهند، برای سرمایه گذاری های بزرگتر شریک میشوند و هر شخص سرمایه گذار در بخشی از سرمایه گذاری بزرگتر حقی دارد. به علاوه میتوانید با یک کارگزار که به ازای هزینه یا کمیسیونی سرمایه شما را کنترل خواهد کرد، سرمایه گذاری نمایید.
انواع سرمایه گذاری
دو نوع اصلی از سرمایه گذاری وجود دارد: سرمایه گذاری با درآمد ثابت و سرمایه گذاری با درآمد متغیر. سرمایه گذاری با درآمد ثابت به نوعی از سرمایه گذاری اشاره دارد که یک مقدار مقرر سود به صورت منظم فراهم میکند، مثل اوراق مشارکت یا سپرده های کوتاه مدت و بلندمدت بانکی، سرمایه گذاری با درآمد متغیر به مالکیت یک ملک یا شرکت اشاره دارد.
تاریخچه سرمایه گذاری کردن در جهان
بازار سهام نیویورک (NYSE) برای اولین بار در سال ۱۷۹۲ گشایش یافت و تا به امروز یکی از پیشروترین بازارهای سهام جهان به شمار میآید. بیشتر بانک های برجستهای که بر دنیای سرمایه گذاری حاکم هستند کار خود را در سده ۱۸۰۰ شروع کردند، مثل Goldman Sachs و J.P Morgan. در اوایل ۱۹۰۰، واژه سرمایه گذاری به شدت با معامله، سفته بازی و سایر اصطلاحاتی که حالا پرمخاطره هستند گره خورده بود و به اهداف کوتاه مدت اشاره میکرد. در حوالی ۱۹۵۰، سرمایه گذاری از سایر اصطلاحات دور شد و به عنوان یک روش بلندمدت و قابلاعتماد برای خرید اوراق بهادار تبدیل شد.
در ایران نیز بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۴۵ شمسی (۱۹۶۷ میلادی) آغاز به کار کرد و از آن سال رفتهرفته توسعه یافت.
معروفترین و موفقترین سرمایه گذار کنونی وارن بافت، مدیرعامل شرکت برکشایر هاتاوی و یک فرد انساندوست و بسیار مشهور است. نام او معمولاً در صدر لیست ثروتمندترین مردان جهان قرار میگیرد. -
سرمایه گذاری مجدد
تعریف سرمایه گذاری مجدد چیست؟
استفاده از سود سهام، سود و سودهای سرمایه ای در یک سرمایه گذاری یا یک صندوق سرمایه گذاری مشترک جهت خرید سهم یا واحدهای اضافی، بهجای دریافت پول نقد، سرمایه گذاری مجدد گفته میشود. در دنیای سهام، این کار یعنی سرمایهگذاری مجدد سود سهام برای خرید سهام اضافی.
توضیحاتی در مورد سرمایهگذاری مجدد
این روش مطمئناً راه خوبی برای افزایش ارزش یک سهام یا صندوق سرمایه گذاری مشترک است. در مورد سهام، سرمایه گذاران میتوانند از سود سهام استفاده کنند تا بهجای دریافت پول نقد، سهام اضافی بخرند. -
سرمایه گذاری مستقیم
تعریف سرمایه گذاری مستقیم چیست؟
خرید یا اکتساب بخش قابلتوجهی از یک کسبوکار که امکان اعمال کنترل بر آن شرکت را فراهم میکند، سرمایه گذاری مستقیم گفته میشود. این نوع سرمایه گذاری به هر وسیلهای غیر از خرید سهام انجام میشود.
توضیحاتی در مورد سرمایه گذاری مستـقیم
هدف سرمایه گذاری مستقیم، به دست آوردن کنترل کافی یک شرکت است تا بتوان بر تصمیمات آینده کنترل و اثرگذاری داشت. این کار میتواند با اکتساب سهم اکثریت یا اکتساب سهم قابل توجه اقلیت به دست آید. سرمایه گذاری های مستقیم میتوانند شامل مشارکت در مدیریت، سرمایه گذاری مشترک یا به اشتراک گذاشتن تکنولوژی و یا مهارتها باشد. -
سرمایهگذار خارجی
شخص خارجي كه مجوز معامله را از سازمان بورس دريافت نموده باشد. -
سرمایهگذاری خارجی راهبردي
سرمايهگذار خارجي كه قصد تملك بيش از 10درصد سهام يك شركت پذيرفته شده در بورس يا بازار خارج از بورس را دارد، يا پس از تملك سهام يك شركت پذيرفتهشده در بورس يا بازار خارج از بورس يك كرسي هيئت مديرهي آن شركت را در اختيار بگيرد. -
سرمایهگذاری مستقیم
- سرمایهگذاری مستقیم عبارت است از تأمین تمام سرمایه لازم جهت اجرای طرحهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی که به صورت شرکتهای سهامی تشکیل میشوند و توسط یک یا چند بانک انجام میگیرد. -
سفارش
درخواست خرید و یا فروش اوراقبهادار است که توسط "مشتری" به کارگزار ارائه میشود. -
سفارش به قیمت بازار
تعریف سفارش به قیمت بازار چیست؟
سفارش به قیمت بازار سفارشی است که سرمایه گذار از طریق کارگزار یا شرکت کارگزاری برای خرید یا فروش فوری سهام (دارایی) خود در بهترین قیمت موجود فعلی، ایجاد میکند. یک سفارش به قیمت بازار گزینه پیشفرض است و شاید به این دلیل اجرا میشود که هیچ محدودیتی برای قیمت خرید یا فروش یا بازه زمانی اجرای سفارش وجود ندارد.
یک سفارش به قیمـت بازار بعضیاوقات با نام “سفارش بدون محدودیت” نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد سفارش به قیمت بازار
سفارش به قیمت بازار، اجرای آن را درصورتیکه خریدار یا فروشندهای وجود داشته باشد، ضمانت میکند و اغلب به خاطر سهولت و سرعت در انجام توسط سرمایه گذاران و معامله گران مورد استقبال قرار میگیرد.
هنگام استفاده از سفارش های به قیمت بازار در سهامی که حجم معاملات روزانه کمی دارند یا معمولاً صف میشوند با احتیاط برخورد کنید. در چنین شرایطی قیمت میتواند بسیار بیشتر یا کمتر از قیمت فعلی بازار باشد (که به اختلاف بسیار زیادی منجر میشود). بهبیاندیگر، شاید شما درنهایت پول بسیار بیشتری برای خرید سهام ازآنچه واقعاً پیشبینی کرده بودید پرداخت کنید! استفاده از سفارش به قیمت بازار برای معامله سهام با حجم سفارش بالا بسیار مطمئنتر است.
-
سفارش روز
تعریف سفارش روز چیست؟
سفارشی برای خرید یا فروش اوراق بهاداری که اگر تا پایان همان روز معاملاتی اجرا نشود بهصورت خودکار منقضی میشود. سفارش روز فقط برای همان روز مناسب است و اگر اجرا نشود، لغو خواهد شد. چنانچه در طول معاملات روزانه بازار، محدودیت یا قیمت مشخصشده از سوی سرمایهگذار اتفاق نیفتد، سفارش او انجام نخواهد شد. سفارش روز یکی از انواع مختلف سفارشهایی است که تعیین میکند دستور سفارش خرید یا فروش، چه مدّت باز باقی بماند.
بهطور مثال، نوع دیگری سفارش وجود دارد که سفارش بدون محدودیت زمانی یا Good Till Canceled-GTC نامیده میشود. در این سفارش تا زمانی که شما دستور به توقف سفارش ندهید، سفارش خرید یا فروش شما در سامانه معاملاتی بورس فعال باقی میماند و تنها بهصورت دستی توسط کارگزار لغو خواهد شد. درحالیکه نوع دیگر سفارش به نام اجرا بیدرنگ یا ابطال Immediate Or Cancel-IOC وجود دارد که طبق آن تمام یا بخشی از سفارش باید بهسرعت اجرا شود و در غیر این صورت مابقی سفارش لغو خواهد شد.
توضیحاتی در مورد سفارش روز
در دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات، سفارش روز اینگونه تعریف شده است: «سفارشی است که اعتبار آن در پایان روز معاملاتی به اتمام میرسد و به صورت خودکار از سامانه معاملات حذف میشود» هنگام ثبت سفارش، خریدار یا فروشنده سهم ملزم به مشخص کردن نوع سفارش خود است. طبق این دستورالعمل اجرایی سرمایهگذاران میتوانند انواع مختلف سفارش را در سامانه معاملاتی بورس ثبت کنند.
-
سفته بازی
تعریف سفته بازی چیست؟
سفته بازی به خریدوفروش یک دارایی یا معامله اوراق مالی گفته میشود که ریسک بسیار زیادی دارد ولی فرد، ریسک از دست دادن همه یا بخش زیادی از سرمایه خود را برای به دست آوردن احتمالی سودی قابلتوجه، قبول میکند. در سفته بازی، ریسک از دست رفتن کل سرمایه، بیشتر از احتمال به دست آوردن سود قابلتوجه از آن فعالیت است. درواقع فرد سفته باز، پاداش کمی را برای ریسک بالای خود قبول کرده است. نباید سفته بازی را با قمار اشتباه گرفت. در سفته بازی، ریسکی که فرد قبول میکند به لحاظ آماری قابلاندازهگیری است؛ اما در قمار همهچیز به شانس و اقبال بستگی دارد و نتایج کاملاً تصادفی است.
توضیحاتی در مورد سفته بازی
ممکن است بعضیاوقات تمایز قائل شدن سفته بازی و سرمایه گذاری مشکل باشد؛ اما تشخیص اینکه آیا یک فعالیت ویژگیهای سفته بازی یا سرمایه گذاری را دارد به چند عامل مختلف بستگی دارد که شامل طبیعت دارایی که در آن سرمایه گذاری شده است، مدت پیشبینیشده برای نگهداری آن دارایی و میزان استفاده اهرم مالی میشود.
بهطور مثال، درحالیکه خرید و مالکیت یک ملک اضافی در کنار محل اقامت اصلی شما با هدف اجاره دادن آن ملک ممکن است بهعنوان یک فعالیت سرمایه گذاری واجد شرایط باشد، اما خرید چندین و چند آپارتمان بهصورت قسطی و فروش آنها بهصورت نقدی زیر قیمت خرید بدون شک بهعنوان سفته بازی در نظر گرفته میشود.
فعالیت سفته بازی در اقتصاد آزاد مزایای خاص خودش را نیز دارد. معمولاً سفته بازان نقدینگی بازار را فراهم کرده و فاصله بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش را کم میکنند، همینطور تولیدکنندگان را قادر میکند تا ریسک قیمت محصولات خود را پوشش دهند.
از طرفی در بازارهایی که سازوکار فروش استقراضی وجود دارد (نظیر بورس آمریکا)، فروش استقراضی سفته بازانه ممکن است از شایعات مربوط به سیر صعودی قیمتها جلوگیری کند و مانع شکلگیری حبابهای قیمت دارایی ها شود. -
سقف اعتباری گردان
مشتری میتواند در طی سال با واریز تمام یا بخشی از تسهیلات قبلی به میزان ما به التفاوت بدهی تا سقف مذکور از تسهیلات جدید استفاده ومشکلات نقدینگی خود را مرتفع نماید. -
سقف اعتباری یک بار مصرف
مستری در طی سال می تواند از سقف مذکور در قالب یک یا چند قرارداد فقط یکبار استفاده نماید. -
سهام
تعریف سهام چیست؟
سهام یک نوع ورقه بهادار است که نشاندهنده مالکیت و ادعای دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و درآمدها و دارایی های آن است. دو نوع اصلی سهام وجود دارد: سهـام عادی و سهـام ممتاز.
دارندگان سهـام عادی میتوانند در مجامع و جلسات سالیانه شرکت کنند، حق رأی دارند و میتوانند در رأیگیریها و انتخاب اعضای هیئتمدیره شرکت کنند و اگر سود بین سهامداران تقسیم شود، آنها هم بخشی از آن سود را دریافت خواهند کرد.
اما دارندگان سهـام ممتاز ممکن است بخشی از حقوق سهامداران عادی را نداشته باشند، مثلاً حق رأی در مجامع از آنها سلب شود، اما در عوض هنگام تقسیم سود در اولویت بالاتری نسبت به سهامداران عادی قرار دارند.
توضیحاتی در مورد سهام
یک سهامدار ادعایی بر بخشی از دارایی ها و درآمدهای شرکت دارد. بهبیاندیگر، سهامدار صاحب یک شرکت است. مالکیت از طریق تعداد سـهام در اختیار هر شخص به نسبت کل سهام تعیین میشود. بهطور مثال، اگر شرکتی ۱۰۰۰ سهم داشته و شخصی ۱۰۰ سهم از آن را صاحب باشد، آن شخص میتواند بر ۱۰% دارایی های شرکت مدعی باشد.
سهام، اساس تقریباً هر پرتفویی را تشکیل میدهد. ازنظر تاریخی، سرمایه گذاری در سهـام ازنظر عملکرد بیشتر از سایر سرمایه گذاری ها در بلندمدت سودآور بوده و آنها را با اختلاف پشت سر گذاشته است.
در گذشته، سهامداران گواهی سهام کاغذی دریافت میکردند که مشخص میکرد آنها چه تعداد از سهـام یک شرکت را در اختیار دارند. امروز، کارگزاری ها سوابق الکترونیکی دارند که جزئیات مالکیت را نشان میدهد. داشتن یک سهم «بدون کاغذ» انجام معاملات را ساده و سرراستتر میکند که بسیار راحتتر از روزهایی است که برای انجام یک معامله نیاز به گواهی سهام بود.
درحالیکه سهـام اغلب برای اشاره به سهام یک شرکت در بورس استفاده میشود، اما سهـام یا سهم همچنین میتوانند نماینده مالکیت انواع دیگری از دارایی های مالی مثل صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز باشد. -
سهام ارزشی
تعریف سهام ارزشی چیست؟
سهام ارزشی سهامی است که با قیمت کمتری نسبت به آنچه معیارهای بنیادی سهم نظیر سود نقدی سهام، درآمد شرکت، فروش و غیره نشان میدهد، معامله میشود و به همین خاطر بهوسیله یک سرمایه گذار ارزشی، کمتر ارزش گذاری شده در نظر گرفته میشود و گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری بلندمدت به حساب میآید. ویژگیهای معمول سهـام ارزشی شامل بازده سود سهام نقدی بالا، نسبت قیمت به ارزش دفتری پایین و یا نسبت قیمت به درآمد پایین میشود.
توضیحاتی در مورد سهام ارزشی
یک سرمایه گذار ارزشی عقیده دارد که بازار همیشه کارآمد نیست و یافتن شرکتهایی که در قیمتی پایینتر از ارزش واقعیشان معامله میشوند امکانپذیر است.
یکراه آسان جهت اقدام برای یافتن سهام ارزشی استفاده از استراتژی است که در بورس آمریکا استفاده میشود. این استراتژی “Dogs of Dow” نام دارد و سرمایه گذاران در بورس آمریکا سهام ۱۰ شرکت برتر در بورس داو جونز را که بیشترین پرداخت سود سهام نقدی را داشتهاند انتخاب کرده و میخرند و تا پایان سال و زمان دریافت سود نقدی نگه میدارند. -
سهام بدون حق دریافت سود نقدی
تعریف سهام بدون حق دریافت سود نقدی چیست؟
سهام بدون حق دریافت سود نقدی نوعی از طبقهبندی سهام است که وقتی سود سهام اعلام شده به فروشنده تعلق میگیرد نه به خریدار. سهام در صورتی وضعیت سهام بدون حق دریافت سود نقدی پیدا میکند که مالک قبلی هنگام تشکیل مجمع عمومی سالیانه، سهامدار شرکت بوده و شرکت او را برای دریافت سود سهام، تائید کرده باشد.
توضیحاتی در مورد سهام بدون حق دریافت سـود نقدی
سهام بدون حق دریافت سود نقدی سهامی است که بعد از مجمع عمومی و اعلام مقدار سود نقدی به ازای هر سهم و قبل از پرداخت آن معامله میشود. در زمان پرداخت سود نقدی توسط شرکت، شخصی که صاحب اوراق بهادار در تاریخ مؤثر دریافت سود سهام نقدی بوده، آن را دریافت خواهد کرد، بدون توجه به اینکه چه کسی سهام را در اختیار دارد. بعد از اعلام تاریخ مؤثر دریافت سود سهام نقدی سهام معمولاً به میزان سود سهام پیشبینی شده، کاهش قیمت خواهد داشت. -
سهام تدافعی
تعریف سهام تدافعی چیست؟
سهامی که بدون توجه به وضع کلی بازار بورس، سود ثابت و پایداری به سهامداران خود ارائه دهد، سهام تدافعی گفته میشود.
توضیحاتی در مورد سهام تدافعی
سهام تدافعی در طول فازهای مختلف چرخه تجاری پایدار میماند. در دوران رکود اقتصادی، این نوع سهام بهتر از بازار عمل میکنند؛ اما در فاز توسعه عملکردی به مراتب ضعیفتر از عملکرد بازار دارد. بتای این نوع سهام معمولاً کمتر از یک هستند.
در ادبیات مالی اصطلاحی به نام نرخ بهره بدون ریسک وجود دارد که در بازارهای خارجی از این نرخ استفاده زیادی برای محاسبات آماری میشود. مثلاً در بورس آمریکا، نرخ بهره بدون ریسک چیزی در حدود نرخ بهره اوراق خزانه آمریکاست. حالا برای روشنتر شدن نحوه عملکرد سهام تدافعی به هنگام رونق یا رکود بازار ما نیز از نرخ بازده بدون ریسک برای نشان دادن محاسبات ریاضی استفاده میکنیم. برای مثال سهامی با بتای ۰٫۵ را در نظر بگیرید. اگر بازار با کاهش ۱۵ درصدی روبرو شود و نرخ بهره بدون ریسک ۳% باشد، یک سهم تدافعی فقط ۹% کاهش خواهد داشت نه ۱۵ درصد. {(۳%-۱۵%-)۰٫۵}از طرف دیگر، اگر بازار انتظار رشد ۱۵ درصدی داشته باشد و نرخ بهره بدون ریسک هم ۳% باشد، یک سهم تدافعی تنها ۶% افزایش خواهد داشت.{(۳%-۱۵%)۰٫۵}
شرکتهای تأمینکننده آب و برق و گاز مثالی از سهام تدافعی هستند، چراکه در طول همه فازهای چرخه تجاری، افراد به آب، گاز و برق نیاز دارند. اگر سقوط بازار پیش بینی شده باشد، بیشتر سرمایه گذاران فعال در سهام تدافعی سرمایه گذاری خواهند کرد؛ اما اگر بازار در انتظار رشد باشد، سرمایه گذاران فعال برای ماکزیمم کردن بازدهی خود اغلب در سهامی با بتای بالاتر سرمایه گذاری میکنند. سرمایه گذاری اخیر به نام سرمایه گذاری در «سهام غیر دوره ای» شناخته میشود، زیرا کاملاً به چرخه تجاری مربوط نیست. -
سهام دارای درآمد
تعریف سهام دارای درآمد چیست؟
سهام دارای درآمد نوعی اوراق بهادار است که سود نقدی منظم و اغلب با یک نرخ افزایشی ثابت پرداخت کرده و بازده بالایی ارائه میدهد. اگرچه هیچ نقطه انفصالی برای طبقهبندی وجود ندارد، اما بیشتر سهام درآمدی دارای سطوح نوسان پذیری کمتری نسبت به کل بازار سهام هستند و سود نقدی بیشتری هم ارائه میدهند. سهام دارای درآمد ممکن است امکان رشد قیمتی محدودی داشته باشد، بنابراین به سطوح کمتری از مخارج سرمایه گذاری نیاز دارند و اضافه جریان نقدی حاصل از سودهای دریافتی میتواند به صورت منظم به سرمایه گذاران بازگردانده شود.
سهام دارای درآمد در هر صنعتی وجود دارند، اما بیشتر در شرکتهایی که در صنعت املاک و ساختمانسازی فعالیت دارند، بخشهای انرژی، خدمات رفاهی، منابع طبیعی و مؤسسات مالی دیده میشوند.
توضیحاتی در مورد سهام دارای درآمد
سهام درآمدی موردتوجه سرمایه گذاران محافظهکاری هستند که میخواهند در معرض رشد سود شرکت قرار داشته باشند. این نوع سهام جریان درآمدی ثابتی دارند که اجازه سطح بالایی از درآمد به سرمایه گذاران را میدهد.
در آمریکا، سهام درآمدی ایدئال دارای نوسان پذیری بسیار کم (طبق معیار بتا)، سود سهام بالاتر از نرخ بهره اوراق قرضه ۱۰ ساله و سطح متوسطی از رشد سود هستند. سهام درآمدی ایدئال تاریخچهای از سود سهام در حال افزایش را بهصورت منظم نمایش میدهند تا با تورم که پرداخت های نقدی آینده را میبلعد، منطبق شوند.
متأسفانه دستهبندی اینچنینی در بازار بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد و شرکتها استراتژی مشخصی برای توزیع سود سهام خود ندارند. -
سهام رشدی
تعریف سهام رشدی چیست؟
سهام رشدی سهام شرکتی است که پیشبینی میشود درآمدهای آن با نرخ بالاتری نسبت به میانگین بازار رشد کند و عملکرد بهتری نسبت به بازار داشته باشد.
توضیحاتی در مورد سهام رشـدی
سهام رشـدی معمولاً سود سهام پرداخت نمیکنند، چون شرکت ترجیح میدهد تا درآمد انباشتهشده را مجدداً در پروژههای سرمایه ای، سرمایه گذاری نماید. در بورسهای بینالمللی سهام بیشتر شرکتهای تکنولوژی سهام رشـدی به حساب میآید.
در نظر داشته باشید که سهام رشـدی شرکتها همیشه به عنوان سهام رشـدی طبقهبندی نمیشوند. در حقیقت، سهام یک شرکت رو به رشد اغلب بیشازحد ارزش گذاری میشود.
با توجه به تعداد کم شرکتهای بورسی در بورس اوراق بهادار تهران هنوز دستهبندی تحت عنوان سهام رشدی وجود ندارد و ازآنجاکه قوانین نسبتاً سخت گیرانه ای برای ورود شرکتها به بازار بورس وجود دارد، بسیاری از شرکتهای نوپا امکان حضور در این بازار را ندارند. -
سهام عادی
تعریف سهام عادی چیست؟
سهام عادی یک نوع ورقه بهادار است که نشاندهنده مالکیت و ادعای دارنده آن بر بخشی از یک شرکت و درآمدها و دارایی های آن است. دارندگان سهام عادی میتوانند در مجامع و جلسات سالیانه شرکت کنند، حق رأی دارند و میتوانند در رأیگیریها و انتخاب اعضای هیئتمدیره شرکت کنند و اگر سود بین سهامداران تقسیم شود، آنها هم بخشی از آن سود را دریافت خواهند کرد. درواقع سهامداران عادی با انتخاب هیئت مدیره و حق رأی در مجامع، سیاست شرکت را تعیین و بر شرکت خود کنترل دارند.
در تعریفی دیگر هر سهمی که سهام ممتاز نباشد و هیچ مقدار سود سهام از پیش تعیین شدهای نداشته باشد، سهام عادی خوانده میشود. این نوع سهام مالکیت در شرکت را نشان می دهد و به صاحب سهم به نسبت درصد مالکیتش، حق رای در مسائل مهم شرکت را اعطا میکند.
توضیحاتی در مورد سهام عادی
سهام عادی شامل آن دسته از سهامی میشود که چه به صورت خصوصی و چه در انواع متعدد در بازار بورس معامله میشوند. سهام عادی یک “ارزش اسمی” دارد، اما این ارزش بیشتر یک اصطلاح فنی است و در عمل و با توجه به قانون تجارت ۱۰۰۰ ریال ارزش دارد. اما ارزش واقعی سهام بر اساس قیمت به دست آمده از طریق نیروی عرضه و تقاضا در بازار، مؤلفه های بنیادی شرکت و احساس سرمایه گذار نسبت به آن محاسبه میشود.
سهامداران عادی در پایینترین اولویت در ساختار مالکیت قرار دارند. اگر شرکت ورشکست شود، سهامداران عادی تا زمانی که طلبکاران و سهامداران ممتاز پولشان را از باقیمانده اموال شرکت دریافت نکردهاند، حقشان را دریافت نخواهند کرد. این امر سهام عادی را ریسکی تر از اوراق قرضه و مشارکت یا سهام ممتاز میکند. نکته مثبت این نوع سهام این است که این نوع سهام معمولاً در بلندمدت عملکرد بهتری از اوراق قرضه (مشارکت) و سهام ممتاز دارند. -
سهام عدالت
سهام عدالت سبدی متشکل از سهام ۴۹ شرکت بورسی و غیربورسی است که در دولت نهم (اواسط دهه ۸۰) به عنوان نوعی یارانه در اختیار افراد واجد شرایط قرار گرفت. هدف اصلی از اجرای این طرح، حمایت از اقشار کمدرآمد جامعه بود. مددجویان کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی، از جمله کسانی بودند که مشمول دریافت سهام عدالت شدهاند. در سال ۹۹ بحث آزادسازی سهام عدالت مطرح شد و سهامداران سهام عدالت میتوانستند یکی از روشهای مدیریت مستقیم یا غیر مستقیم (مدیریت توسط شرکتهای سرمایهگذاری استانی) را در این خصوص انتخاب کنند. -
سهام کنترلی
حداقل میزان سهام مورد نیاز برای آنکه دارندهي آن قادر به تعیین اکثریت اعضاي هیات مدیرهي شرکت باشد. -
سهام مدیریتی
تعریف سهام مدیریتی چیست؟
میزانی از سهام یک شرکت که دارنده آن طبق اساسنامه اختیار تعیین حداقل یک عضو را در هیات مدیره شرکت دارد.حقوق صاحبان سهام مربوط به سهامداران اصلی در یک شرکت سهامی، سهام مدیریتی گفته میشود. این سهامداران اصلی یا تعداد سهام منتشرشده زیادی دارند و یا نسبتی از سهام شرکت را دارا میباشند که به شکل قابلتوجهی به آنها اجازه میدهد تا با اعمال نظر و تأثیر بر تصمیمات شرکت آن را کنترل کنند.
در شرایطی که شرکت های بورسی بیش از یک کلاس یا رتبه از سهام عادی منتشر کرده باشند، سهامی که حق رأی بیشتر یا رأی با وزن بالاتری نسبت به سهام عادی دارند، بهعنوان سهام مدیریتی شناخته میشوند.
توضیحاتی در مورد سهام مدیریتی
سهامدارانی که بخش بزرگی از سهام یک شرکت را به شکل کارآمدی کنترل میکنند دارای حق رأی کافی برای تصمیمگیری راجع به شرکت هستند. به همین ترتیب، سهامشان میتواند بهعنوان سهام مدیریتی در نظر گرفته شود.
فرض کنید شرکت فرضی شناسا دارای دو کلاس سهام عادی باشد، کلاس الف و کلاس ب و هر دوی این کلاسها ادعای برابری برای دارایی های شرکت داشته باشند. به بیان دیگر، اگر شرکت شناسا در مجموع دارای ۱۰۰ سهام عادی باشد، ۵۰ تای آن برای کلاس الف و ۵۰ تای دیگر برای کلاس ب خواهد بود. فرض کنیم که قانون شرکت برای سهامداران کلاس ب یک حق رأی قائل هستند اما سهامداران کلاس الف به ازای هر سهم خود ۱۰ رأی دارند. اگر شما یک سهم کلاس الف داشته باشید، میتوانید صاحب ۱% از دارایی های شرکت باشید، اما در جلسات شرکت ۱۰ حق رأی در اختیار خواهید داشت. سرمایه گذار که یک سهم کلاس ب در اختیار دارد همان ۱% سهم را از دارایی ها خواهد داشت، ولی در جلسات شرکت فقط ۱ حق رأی برای خود میبیند. -
سهام ممتاز غیر جمع شونده
تعریف سهام ممتاز غیر جمع شونده چیست؟
سهام ممتاز غیر جمع شونده نوعی از سهام ممتاز است که سود سهام پرداخت نشده یا حذف شده را پرداخت نمیکند. اگر شرکت انتخاب کند که در طول یک سال سود سهامی پرداخت نکند، سهامدار ممتاز حق مطالبه سود سهام پرداخت نشده سالهای قبل را نخواهد داشت.
توضیحاتی در مورد سهام ممتاز غیر جمع شونده
در حالتی که سهام ممتاز جمع شونده باشند، سهامداران هرگونه سود سهام از دست رفته یا حذف شده را دریافت خواهند کرد. بهطور مثال، فرض کنیم که شرکت فرضی شناسا تصمیم میگیرد که سود سهام ۱۰۰ تومان سالانه به سهامداران ممتاز خود پرداخت نکند. در این حالت، سهامداران در این سال سود سهام دریافت نمیکنند، اما این سود سهام برای سهامداران ممتاز محفوظ میماند و در آینده پرداخت میشود. اگر سهام ممتاز اشارهشده در بالا غیر جمع شونده بودند، سهامداران هیچگاه آن سود سهام ازدسترفته ۱۰۰ تومانی را دریافت نمیکنند. مثال بالا نشان میدهد که چرا یک سهم ممتاز جمع شونده بیش از سهم ممتاز غیر جمع شونده ارزش دارد.
در قوانین فعلی ایران سهام ممتاز وجود ندارد. -
سهامدار
تعریف سهامدار چیست؟
هر شخص، شرکت و یا موسسه دیگری که حداقل یک سهم از سهام شرکت را در اختیار دارد، سهامدار گفته میشود. سهامداران صاحبان یک شرکت هستند. آنها پتانسیل کسب سود در صورت عملکرد خوب شرکت را دارند، اما در کنار آن و در صورت عملکرد ضعیف شرکت احتمال ضرر و زیان سهامداران هم میرود.
توضیحاتی در مورد سهامدار
برخلاف مالکان یک کسب و کار خانوادگی یا یک شرکت تضامنی، سهامداران شرکت بهصورت شخصی مسئول بدهی ها و سایر تعهدات شرکت نیستند. همچنین، سهامدران شرکت نقش اساسی در اداره آن ایفا نمیکنند. هیئت مدیره و مدیریت عامل شرکت این کار را انجام میدهند. بااینحال سهامداران قادرند تا در مسائل شرکت نظر دهند و در رأیگیریها شرکت کنند. یکی از مهمترین این مشارکتها، تصمیمگیری در مورد این موضوع است که چه کسانی بر صندلی هیئت مدیره شرکت بنشینند.
وقتی شرکت عملکرد خوبی دارد و قیمت سهامش افزایش مییابد، سهامداران سود میکنند و این حق را دارند تا سهم هایشان را در بازار بورس معامله کنند، ویژگیای که سهام را به یک ابزار سرمایه گذاری جذاب با نقد شوندگی بالا تبدیل میکند.
سهامداران شرکت حقوقی دارند که در امیدنامه شرکت تعریف شده است. آنها میتوانند دفاتر حسابداری و سوابق شرکت را موردمطالعه قرار دهند، مدیران شرکت را به خاطر سوء رفتارهایشان تحت پیگرد قرار دهند و اگر شرکت منحل شد، آنها این حق را دارند تا درآمد حاصل از سهام خود را مطالبه کنند؛ اما باید توجه کنید که طلبکاران شرکت، صاحبان اوراق مشارکت و سهامداران ممتاز نسبت به سهامداران عادی در تسویه حساب ارجحیت دارند. همچنین این حق برای سهامداران شرکت محفوظ است که سالانه درصدی از سود شرکت را به صورت نقدی دریافت کنند. این درصد در مجامع سالانه و با رأی اکثریت سهامداران تعیین میشود.
سهامداران میتوانند در جلسات سالیانه شرکت حضور یابند تا از عملکرد شرکت مطلع شوند و برای اینکه مشخص کنند چه کسانی بر کرسی مدیریت شرکت بنشینند، رأی دهند. -
سهامدار/ سهامداران عمده
سهامدار یا سهامدارانی که توانایی هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی ناشر بهمنظور کسب منافع از فعالیتهای آن را دارا هستند. -
سهم شناور آزاد
بخشی از سهام آن شرکت است که دارندگان آن همواره آمادهي عرضه و فروش آن سهام میباشند، و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام، در مدیریت شرکت مشارکت نمایند. -
سود
تعریف سود چیست؟
سود یک نوع فایده مالی است و وقتی اتفاقی افتد که مجموع درآمدهای کسب و کار از مجموع هزینههایی که برای ایجاد آن درآمدها متحمل شده، بیشتر شود. سـود شرکت متعلق به مالکان شرکت است و آنها هستند که تصمیم میگیرند آیا سـود به دست آمده را مجددا در کسبوکار (شرکت) سرمایه گذاری کنند یا بین سهامداران تقسیم کنند(سود تقسیمی).
در شرکتها سـود اشاره به پولی دارد که بعد از کسر همه هزینهها از درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات برای شرکت باقی میماند.
کل هزینه ها – کل درآمدها = سود
سود در حسابداری
هدف اصلی شرکت ها ایجاد سـود است، بنابراین عملکرد شرکت ها معمولا بر اساس سودآوری آن ها ارزیابی می شود. اما تحلیلگر ها ممکن است با توجه به نوع شرکت یا حتی سلیقه ی شخصی خودشان، از انواع مختلف ســود که در صورت سود و زیان گزارش می شود، برای ارزیابی استفاده کنند.
در صورت سـود و زیان، چند نوع ســود اصلی وجود دارد؟
سود ناخالص (Gross Profit)سود عملیاتی یا سود قبل از بهره و مالیات (Operating Profit/EBIT)سود خالص (Net Profit)
توضیحاتی در مورد سود
سـود، پولی است که یک کسبوکار بعد از در نظر گرفتن همه هزینه ها به دست میآورد. بدون در نظر گرفتن اینکه آن کسبوکار یک مسابقه تهیه و فروش کاردستی در مدارس باشد یا یک شرکت سهامی چندملیتی، به دست آوردن سود مداوم هدف هر شرکتی است.
مسیر سـودآوری ممکن است بسیار طولانی باشد. بهطور مثال، وبسایت آمازون در سال ۱۹۹۴ تأسیس شد و تا سال ۲۰۰۳ هیچ سـودی نکرده بود. به همین دلیل بسیاری از استارتاپ ها و کسبوکارهای نوپا وقتی صاحبانشان سرمایه کافی برای ادامه کار نداشته باشند، با شکست مواجه میشوند.
در حسابداری شخصی نیز وقتی مجموع درآمدها از مجموعه هزینه های فعالیت تجاری شما بیشتر شود، شما سـود کردهاید. -
سود اقتصادی
تعریف سود اقتصادی چیست؟
تفاوت بین درآمد حاصل از فروش یک محصول و هزینه فرصت ناشی از تولید آن محصول سود اقتصادی نام دارد که میتوان آن را «ارزشافزوده اقتصادی» نیز نامید.(EVA)
توضیحاتی در مورد سود اقتصادی
بیشتر مردم وقتی از سود حرف میزنند به منظورشان سود حسابداری است؛ بنابراین باید مراقب باشید و سوداقتصادی را با سود حسابداری اشتباه نگیرید.
در محاسبه سود اقتصادی، هزینههای فرصت از درآمد حاصله کسر میشوند. هزینه فرصت به این معنی است که شما با هزینه کردن بخشی از داراییهایی خود برای تولید محصولی خاص، فرصت سرمایه گذاری در پروژهها یا محصولات دیگر را از دست میدهید؛ بنابراین چنانچه سود حاصل از فروش محصول فعلی از هزینه فرصت تولید محصولی دیگر، کمتر باشد، ادامه تولید محصول فعلی باید مورد سؤال و بازبینی مجدد قرار بگیرد. در چنین شرایطی ممکن است شما سود حسابداری قبل توجه اما سود اقتصادی بسیار ناچیز به دست آورده باشید.
بهطور مثال، فرض کنیم شما ۱۰۰ میلیون تومان برای راهاندازی یک کسبوکار سرمایه گذاری میکنید و در همان سال شما ۱۲۰ میلیون تومان درآمد کسب میکنید. سود حسابداری ۲۰ میلیون تومان خواهد بود. امّا، اگر همان سال شما در شرکت رقیب بهعنوان مشاور و برنامهریز مشغول به کار میشدید، میتوانستید ۴۵ میلیون تومان درآمد به دست آورید. پس شما یک ضرر اقتصادی ۲۵ میلیون تومانی را تجربه کردهاید. (۴۵۰۰۰-۱۰۰۰۰۰-۱۲۰۰۰۰) -
سود تقسیمی
تعریف سود تقسیمی چیست؟
سود تقسیمی نسبتی از درآمدهای شرکت است بین سهامداران توزیع میشود. توزیع سود تقسیمی توسط هیئت مدیره تصمیمگیری شده و به طبقه خاصی از سهامداران داده میشود. سودهای تقسیمی میتواند بهعنوان پول نقد، سهام یا شکلهای دیگر دارایی توزیع گردد.
توضیحاتی در مورد سود تقسیمی
نرخ سود تقسیمی ممکن است به شکل مقدار پولی که سهم دریافت میکند (سـود تقسیمی به ازای هر سهم یا DPS) یا همچنین به شکل درصدی از قیمت کنونی بازار که به آن سود سهام میگویند، بیان شود.
سودهای خالص یک شرکت میتواند به سهامداران از طریق سـود تقسیمی تخصیص یابد یا بهصورت سود انباشته در شرکت نگهداری شود. یک شرکت ممکن است همچنین از سودهای خالص برای بازخرید سهام خودش در بازار استفاده کند (این امکان در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد). سودهای تقسیمی ارزش بنیادی سهام یک شرکت را تغییر نمیدهد. پرداخت سود تقسیمی باید توسط سهامداران تأیید شود و ممکن است بهعنوان یک سـود تقسیمی ویژه یکباره یا بهعنوان جریان پول نقد در حال پیشرفت به صاحبان سهام و سرمایه گذاران پرداخت شود.
سهامداران صندوق سرمایه گذاری اغلب سودهای تقسیمی افزایشی هم دریافت میکنند. صندوق های سرمایه گذاری مشترک سود و سود تقسیمی دریافتی از پرتفوی خود را بهعنوان سـود تقسیمی به سهامداران صندوق میدهند.
شرکت هایی که سود تقسیمی توزیع میکنند
استارت آپ ها و سایر شرکت های با رشد بالا در بخشهای تکنولوژی یا بیوتکنولوژی بهندرت سودهای تقسیمی ارائه میدهند زیرا همه سودهای آنها برای کمک به تأمین رشد بالاتر از میانگین و توسعه، مجدداً سرمایه گذاری میشود. شرکت های بزرگتر سودهای تقسیمی منظم ارائه میدهند، چون به دنبال بیشینه کردن ثروت سهامداران از راهی غیر از رشد شرکت هستند.
استدلالهای مرتبط با توزیع سود تقسیمی
استدلال سیلی نقد به از حلوای نسیه، در مورد سیاست سود تقسیمی ادعا میکند که سرمایه گذاران از دریافت منافع حاصل از رشد آینده شرکت و درآمدهایی که از طریق سود انباشته که مجدداً سرمایه گذاری میشوند نسبت با دریافت سود تقسیمی نامطمئنتر هستند. بحث اصلی این است که سرمایه گذاران ارزش بالاتری روی سودهای تقسیمی فعلی که از دریافتشان مطمئناند، میگذارند تا روی پولی که از افزایش قیمت سهام انتظار دارند، حتی اگر بهصورت تئوری هم برابر باشند.
در بسیاری از کشورها، نرخ مالیات بر درآمد حاصل از سـود تقسیمی بسیار مطلوبتر از نرخ مالیات بر سایر انواع درآمدها است؛ بنابراین سرمایه گذارانی که به دنبال جریانهای پول نقد با مزایای مالیاتی هستند به دنبال سهامی با پرداخت سود تقسیمی بیشتر میروند تا از نرخ مالیات کمتر آن بهرهمند شوند.
اگر شرکت تاریخچه زیادی در پرداخت سـود تقسیمی در گذشته داشته باشد، کاهش یا حذف مقدار سـود تقسیمی ممکن است نشانهای برای سرمایه گذاران باشد که شرکت احتمالاً با مشکلاتی روبرو شده است. در مقابل یک افزایش غیرمنتظره در نرخ سـود تقسیمی نیز میتواند نشانهای مثبت برای بازار و در ارتباط با شرکت باشد.
سیاستهای پرداخت سود تقسیمی
شرکتی که سـود تقسیمی توزیع میکند ممکن است مقداری سـود تقسیمی را با استفاده از سیاستهای متنوع تعیین کند، این سیاستها عبارتاند از:سیاست سود تقسیمی باثبات: حتی اگر درآمدهای شرکت زیاد باشد، سیاست سود تقسیمی باثبات بر روی پرداخت سود تقسیمی ثابت تمرکز دارد.
نسبت پرداخت هدف: سیاست سـود تقسیمی باثبات میتواند نسبت سـود تقسیمی به درآمدها را در بلندمدت هدف قرار دهد. هدف این است که درصد مشخصی از درآمدها بهعنوان سـود تقسیمی به سهامداران پرداخت شود و این سـود تقسیمی دائماً خود را با میزان درآمدها تعدیل میکند.
نسبت پرداخت ثابت: یک شرکت درصد خاصی از درآمدهای خود را هرسال بهعنوان سود سهام پرداخت میکند و مقدار آن سودهای تقسیمی ممکن است مستقیماً با درآمدها تغییر کند.
الگوی سود باقیمانده: دز این روش سـود تقسیمی بر این اساس تعیین میشود که ابتدا بودجهای را که برای بخش حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه خود در نظر گرفته از میزان درآمدها کسر میشود و هر آنچه باقی بماند بهعنوان سود تقسیمی بین سهامداران تقسیم میشود.
تئوری نامربوط بودن ارزش شرکت به سیاست تقسیم سود
اقتصاددانان مرتون میلر و فرانکو مودیلیانی اعتقاد داشتند که سیاست سود تقسیمی شرکت ربطی به ارزش شرکت ندارد و هیچ تأثیری بر قیمت سهام شرکت یا هزینه سرمایه آن ندارد. بهطور مثال، فرض کنید شما سهامدار شرکتی هستید و سیاست سـود تقسیمی آن را دوست ندارید. اگر سـود تقسیمی نقد شرکت بسیار زیاد باشد، شما پول دریافتی اضافی را برمیدارید و از آن برای خرید سهام بیشتر شرکت استفاده میکنید. اگر سـود تقسیمی که دریافت میکنید خیلی کم باشد، میتوانید فقط مقدار کمی از سهام خود را بفروشید تا پول نقد لازم را به دست آورید. در هرکدام از این موارد، ترکیب ارزش سرمایه گذاری شما در شرکت و پول نقد موجودتان دقیقاً یکسان خواهند بود. وقتی آنها نتیجه میگیرند که سودهای تقسیمی نامربوط هستند، منظورشان این است که سرمایه گذاران به سیاست سود تقسیمی شرکت اهمیت نمیدهند چون میتوانند سیاست تقسیم سود شرکت را بهصورت مصنوعی برای خود تغییر دهند.
باید اشاره شود که نظریه نامربوط بودن سـود تقسیمی فقط در دنیای بینقص بدون مالیات، بدون هزینههای کارگزاری و سهم های کاملاً تقسیمپذیر معنی دارد. -
سود تقسیمی هر سهم
تعریف سود تقسیمی هر سهم چیست؟
سود سهامی که به هر سهامدار عادی طی یک دوره زمانی مشخص به ازای هر سهم او پرداخت میشود، سود تقسیمی هر سهم یا (DPS) Dividend Per Share گفته میشود. سود تقسیمی هر سهم از تقسیم سود تصویب شده در مجمع برای پرداخت بین سهامداران بر تعداد سهام عادی شرکت به دست میآید.
DPS را میتوان با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:
D: مجموع سودهای سهام در طول یک بازه زمانی (معمولاً ۱ سال)
SD: مجموع سود سهامداران ممتاز
S: تعداد سهام عادی طی یک دوره زمانی (معمولاً ۱ سال)
سود پرداختی به سهام دارن یکی از معیار های مهم سرمایه گذاری است، چرا که یک درآمد مستقیم برای سهام داران شرکت محسوب می شود.
سود تقسیمی هر سهم را چگونه دریافت کنید؟
اگر شما در تاریخ مشخص شده توسط شرکت، مالک سهام شرکت باشید، سود تقسیمی به شما تعلق خواهد گرفت.
برای دریافت این سود باید طبق مصوبه ی شرکت در تاریخ مشخصی به بانکی که در اعلامیه معرفی شده است، مراجعه کنید و با ارائه ی مدارک لازم، سود سهام را دریافت کنید. معمولا مدتی بعد از مجمع عمومی سالانه ابلاغیه مربوط به تاریخ و بانک مشخص شده در سامانه کدال منتشر می شود.
البته بعد از راه اندازی سامانه سجام، این امکان به وجود آمده است که سود تقسیمی هر سهم مستقیم به حساب ثبت شده ی سهامداران در سامانه سجام واریز گردد. در این حالت نیازی نیست به بانک یا کارگزاری مراجعه کنید و سود به صورت مستقیم به حساب شما واریز می شود.
توضیحاتی در مورد سـود تـقسیمی هر سـهم
لزوماً همه سودی که شرکت در پایان سال به دست آورده است، بین سهامداران تقسیم نمیشود و بخشی از آن برای انجام پروژههای جدید، پرداخت بدهی ها و مواردی که به رشد شرکت میانجامد به صورت سود انباشته در شرکت باقی میماند. حساب سود انباشته در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکت گزارش می شود.
در فرمولی که ارائه شد، سود پرداختی به سهامداران ممتاز کسر میشود. البته در ایران انتشار سهام ممتاز رایج نیست و در این صورت شما برای محاسبه سـود تقـسیـمی هر سـهم به سادگی میتوانید با تقسیم سود پرداختی تصویب شده در مجمع بر تعداد سهام عادی منتشرشده، مبلغ سـود تقسیم شده در ازای هر سهم عادی را به دست آورید.
هر سال در مجمع عمومی سالیانه میزان تقسیم سود با حضور سهامداران و رأی گیری از همه حاضران تصویب میشود و شرکت موظف است بعد از تصویب سـود تقسیـمی حداکثر ظرف مدت ۸ ماه سود تقسیمی به ازای هر سهم را به سهامداران پرداخت کند.
برای حمایت از سهامداران خرد، شرکت ها موظفاند هر سال حداقل ۱۰ درصد از سود شرکت را این سهامداران تقسیم کنند و پرداخت بیشتر از این مقدار، با رأیگیری از سهامداران تصویب میشود.
برای مثال چنانچه شما مالک ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی شناسا باشید و مجمع در سال گذشته رأی به پرداخت ۱۰۰ تومان سود تقسیمی به ازای هر سهم داده باشد، شما مبلغی معادل ۱۰۰۰۰۰ تومان دریافت خواهید کرد.
پرداخت سـود تقسیـمی به ازای هـر سـهم در حال رشد میتواند نشانهای از این باشد که مدیریت شرکت باور دارد که این رشد میتواند حفظ شود. -
سود خالص
تعریف سود خالص چیست؟
سود خالص به باقیمانده مجموع درآمدها پس از کسر هزینه های عملیاتی، مالی و مالیات گفته میشود. سـود خالـــص میتواند مثبت یا منفی باشد که در صورت منفی بودن به آن زیان خالص گفته میشود.
سود خالص شرکت ها را چگونه پیدا کنیم؟
سـود خـــالص در سطرهای پایانی صورت سود و زیان بهروشنی دیده میشود و معیار مهمی برای شناسایی شرکتهای سودآور است. این عدد معمولا آخرین خط از صورت سود زیان است.
کاربرد سود خالص چیست؟
این معیار برای محاسبه سود هر سهم مورد استفاده قرار میگیرد. به همین دلیل عموم مردم ممکن است بهجای واژه ســود خالـــص، از معادلهایی مثل درآمد خالص شرکت یا سود هر سهم (EPS) استفاده کنند.
در بسیاری از نسبت های مالی دیگر نیز از این عدد استفاده می شود.
همین طور هدف بیشتر شرکتها این است که ســود خالــص خود از دو طریق افزایش دهند: افزایش درآمدها (ایجاد رشد بسیار بالا) و افزایش بهره وری (کاهش هزینه ها).
سود خالص چگونه محاسبه می شود؟
محاسبه سـود خالص با شروع از مجموع درآمدهای عملیاتی شرکت آغاز میشود. بهاینترتیب هزینه های فروش، در کنار هر هزینه دیگری که شرکت در طول دوره متحمل میشود، حذف میشود تا سود قبل از مالیات بر درآمد محاسبه شود. مالیات از این مقدار کم میشود تا مقدار خالص را به دست دهد.
ســود خالـــص، مثل سایر معیارهای حسابداری، مستعد سوءاستفاده با روشهایی مثل شناسایی زودهنگام درآمدها یا مخفی کردن هزینه ها است.
در هنگام مبنا قرار دادن اعداد و ارقام مربوط بهصورت سود و زیان در تصمیمات سرمایه گذاری، مهم است که کیفیت اعدادی که برای رسیدن به سود هر سهم مورد استفاده قرار گرفته اند، مرور شوند.
سود خالص در حسابداری شخصی چیست؟
در حسابداری شخصی سود خالص پس از کسر مجموعه هزینه ها و مخارج دورهای از درآمدهای همان دوره محاسبه میشود.
به طور مثال:فرض کنید که درآمد ناخالص شما در سال ۵۰ میلیون تومان باشد و مخارج شما چیزی در حدود ۲۰ میلیون تومان باشد. این برای شما درآمدی ۳۰ میلیون تومانی میگذارد. سپس، فرض کنید که یک ۲ میلیون تومان دیگر بابت مالیات بر درآمد پرداخت میکنید. ۲۵ میلیون تومان باقی مانده سـود یا درآمد خالص شما خواهد بود.
توضیحاتی در مورد سود خالص
در انگلیسی به سـود خالــص “bottom line” یا “خط پایینی” هم گفته میشود. اشاره به “پایین” جای قرار گرفتن سطر مربوط به ســود خالــص در صورت سود و زیان شرکتها است. چراکه ســود خالـص همیشه آخرین خط در پایین صورت ســود و زیان خواهد بود.
این موضوع این حقیقت را نشان میدهد که همه هزینه ها از درآمدهای شرکت برداشته شده است و به همین دلیل چیزی برای کم کردن باقی نمانده است. این نقطه مقابل درآمدهاست که بهعنوان “top line” یا “خط بالایی” شناخته میشود. -
سود خالص پس از کسر مالیات
تعریف سود خالص پس از کسر مالیات چیست؟
سود خالص پس از کسر مالیات یک اصطلاح حسابداری است که اغلب در گزارش سالانه شرکتها دیده میشود و قرار است «نتیجه» قطعی برای یک دوره حسابداری را نشان دهد. بهبیاندیگر نشان میدهد که شرکت بعد از کسر هزینه ها، مطالبات سوخت شده، استهلاک و مالیات، چه چیزی به دست آورده است. این محاسبه معمولاً به شکل مقدار کل ریالی و به ازای هر سهم نشان داده میشود.
توضیحاتی در مورد سود خالص پس از کسر مالیات
درحالیکه محاسبه سود خالص پس از کسر مالیات یکی از پایدارترین معیارهای عملکرد یک شرکت است، تعداد زیادی از رسواییهای حسابداری در سالهای اخیر ثابت کردهاند که این معیار کاملاً قابلاعتماد نیست. سرمایه گذارانی که گزارشهای مالی یک شرکت را ارزیابی میکنند لازم است تا هزینه های آتی و قانونی شرکت را که قوانین حسابداری به شرکت اجازه میدهند آن را از محاسبه سود خالص پس از کسر مالیاتشان حذف نماید، در نظر بگیرند. -
سود روز شمار
میزان سود سپردههای بانکی میتواند به یکی از دو حالت روزشمار و ماهشمار محاسبه شود. سود روزشمار بدین معناست که حداقل موجودی حساب بانکی در هر روز مبنای محاسبه سود آن روز قرار میگیرد. در پایان ماه نیز مجموع سودهای محاسبه شده برای هر روز، به سپردهگذار پرداخت میشود. -
سود ساده
سود ساده به وضعیتی اطلاق میشود که فقط به اصل سرمایه شما سود تعلق بگیرید. یعنی به سودهایی که در گذشته کسب کردید، سودی تعلق نخواهد گرفت. مثلا تصور کنید ۱۰۰۰ تومان در یک بازار که سود ساده پرداخت میکند، سرمایهگذاری کردهاید. تصور کنید بازدهی سالانه این بازار برابر ۱۰ درصد است. در این حالت، وضعیت دارایی شما طی سالهای آتی به شرح زیر خواهد بود:
در انتهای سال اول، ۱۰ درصد سود به ۱۰۰۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۱۰۰ افزایش مییابد.
در انتهای سال دوم، ۱۰ درصد سود به ۱۰۰۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۲۰۰ افزایش مییابد.
در انتهای سال دوم، ۱۰ درصد سود به ۱۰۰۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۳۰۰ افزایش مییابد.
و … -
سود سرمایه ای
تعریف سود سرمایه ای چیست؟
سود سرمایه ای افزایشی است که در ارزش دارایی های سرمایه ای نظیر سرمایه گذاری در سهام یا مسکن ایجاد میشود ارزش بالاتری از قیمت خرید به آن میدهد. این سود تا زمانی که دارایی فروخته نشود به حقیقت نمیپیوندد. سود سرمایه ای ممکن است کوتاهمدت (یک سال یا کمتر) و یا بلندمدت (بیش از یک سال) باشد و از آن مالیات بر درآمد اخذ میشود. از سوی مقابل زیان سرمایه ای وقتی اتفاق میافتد که یک کاهش در ارزش دارایی های سرمایه ای در مقایسه با قیمت خرید آن دارایی به وجود میآید.
در تعریفی دیگر، سودی که درنتیجه افزایش قیمت اوراق بهادار نزد صندوق سرمایه گذاری مشترک از قیمت خرید آن به وجود میآید و اوراق بهادار به فروش میرسد (سود تحققیافته) سود سرمایه ای گفته میشود. اگر اوراق بهادار همچنان نگه داشته شود، سودی به وقوع نخواهد پیوست.
توضیحاتی در مورد سود سرمایه ای
سودهای سرمایه ای بلندمدت معمولاً با نرخ کمتری از درآمدهای معمولی، مشمول مالیات میشوند. این کار به خاطر تشویق کارآفرینی و سرمایه گذاری در اقتصاد انجام میشود.
سرمایه گذاران در صندوقهای سرمایه گذاری با آگاهی از مالیات باید سودهای سرمایه انباشته شده و تحققنیافته صندوق را تعیین کنند که بهصورت درصدی از دارایی خالص آن، قبل از سرمایه گذاری در صندوق با سود سرمایه تحقق نیافته، بیان میشود. به این شرایط با عنوان افشای سودهای سرمایه صندوق اشاره میشود. سودهای سرمایه، وقتی توسط صندوق توزیع میشوند، یک تعهد مالیاتی برای صندوق های سرمایه گذاری هستند. -
سود ماه شمار
میزان سود سپردههای بانکی میتواند به یکی از دو حالت روزشمار و ماهشمار محاسبه شود. سود ماهشمار بدین معناست که حداقل موجودی حساب بانکی طی یک ماه، مبنای محاسبه سود آن ماه قرار میگیرد. سود محاسبه شده نیز در پایان ماه به سپردهگذار پرداخت میشود. به عنوان مثال فرض کنید در طول یک ماه میانگین حداقل موجودی روزانه شما ۱۰۰ میلیون تومان بوده است. اما فقط در یک روز موجودی حساب شما به ۱ میلیون تومان رسیده است. در این صورت و بر اساس محاسبات سود ماهشمار، همان ۱ میلیون تومان مبنای محاسبه سود آن ماه قرار میگیرد.
این درحالیست که محاسبه سود روز شمار در ازای کمترین موجودی افراد در هر روز محاسبه میشود و در مثال فوق، عدد ۱۰۰ میلیون تومان مبنای پرداخت سود روزشمار قرار میگیرد. -
سود مرکب
سود مرکب به وضعیتی اطلاق میشود که هم به اصل سرمایه و هم به سودهای دریافت شده در گذشته، سود تعلق بگیرید. مثلا تصور کنید ۱۰۰۰ تومان در یک بازار که سود مرکب پرداخت میکند، سرمایهگذاری کردهاید. تصور کنید بازدهی سالانه این بازار برابر ۱۰ درصد است. در این حالت، وضعیت دارایی شما طی سالهای آتی به شرح زیر خواهد بود:
در انتهای سال اول، ۱۰ درصد سود به ۱۰۰۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۱۰۰ افزایش مییابد.
در انتهای سال دوم، ۱۰ درصد سود به ۱۱۰۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۲۱۰ افزایش مییابد.
در انتهای سال دوم، ۱۰ درصد سود به ۱۲۱۰ تومان شما تعلق گرفته و داراییتان به ۱۳۲۱ افزایش مییابد.
و … -
سود ناخالص
تعریف سود ناخالص یا Gross Profit چیست؟
کل درآمد یک شرکت (برابر با فروش کل) منهای بهای تمام شده کالاهای فروش رفته سود ناخالص گفته میشود. سود ناخالـص سودی است که یک شرکت بعد از کسر هزینه های مربوط به ساخت و فروش کالاهایش، یا هزینه های مربوط به تهیه خدماتش به دست میآورد. سود ناخالص در صورت سود و زیان شرکت وجود دارد و میتوانیم آن را از طریق فرمول زیر محاسبه کنیم:
سود ناخالص= بهای تمام شده کالاهای فروش رفته – درآمد
درک سود ناخالص (Gross Profit)
Gross Profit کارآمدی یک شرکت را در استفاده از نیروی کار و تجهیزاتش تعیین میکند. این معیار فقط هزینه های متغیر را در نظر میگیرد که هزینه هایی هستند که با سطح خروجی و تولید نوسان میکنند: مواد خام و اولیه، نیروی کار مستقیم (با فرض اینکه ساعتی بوده یا به تعداد کالاهای خروجی وابسته باشند)، کارمزد کارکنان بخش فروش، تجهیزات که استهلاک پذیرند، لوازم مورد نیاز برای کارخانه، حمل و نقل دریایی و غیره. همانطور که به صورت کلی تعریف شد، سـود ناخالـص شامل هزینه های ثابت یا هزینه هایی که باید بدون توجه به سطح خروجی پرداخت شوند، نمیشود: اجاره، تبلیغات، بیمه، حقوق کارمندانی که به صورت مستقیم در فرآیند تولید نقش ندارند و تجهیزات دفتری جزو هزینه های ثابت به حساب میآیند.
سود ناخالـص (Gross Profit) نباید با سود عملیاتی که به آن درآمدهای قبل از بهره و مالیات (EBIT) هم میگویند، اشتباه گرفته شود.
حاشیه سود ناخالص (Gross Profit Margin)
سود ناخالص میتواند برای محاسبه حاشیه سود ناخالص مورداستفاده قرار گیرد. این معیار که به درصد بیان میشود، برای مقایسه بازده تولید یک شرکت در طول زمان مفید است. مقایسه ســود ناخالــص از سالی به سال دیگر یا از فصلی به فصل دیگر میتواند گمراهکننده باشد، چون سود نا خالص میتواند افزایش یابد درحالیکه حاشیه سـود ناخـالص سقوط میکند و این یک روند نگرانکننده است که میتواند شرکت را به مشکل بیندازد.
فرمول حاشیه سـود ناخالص به این شکل است:
حاشیه سود ناخالص= درآمد/(بهای تمام شده کالای فروش رفته – درآمد)= درآمد/ سود ناخالص
حاشیه سـود ناخالـص از صنعتی به صنعت دیگر به شدت متفاوت است. بهطور مثال، فروشگاههای مواد غذایی و نوشیدنی و شرکتهای ساختمانی حاشیه سود نا خالص بسیار کمی دارند، درحالیکه صنایع مربوط به بانکداری و سلامت از حاشیه سود بالاتری برخوردارند.
مثال عملی از محاسبه Gross Profit و Gross Profit Margin
در اینجا به مثالی از چگونگی محاسبه سود ناخالص( Gross Profit ) و حاشیه سود ناخالص( Gross Profit Margin )، با استفاده از صورت سود و زیان سالیانه یک شرکت فرضی خودرو سازی اشاره میکنیم (همه اعداد به میلیارد تومان هستند):
۱۳۵۷۸۲درآمد حاصل از فروش خودرو
۸۲۹۵درآمد حاصل از ارائه خدمات مالی
۱۴۴۰۷۷مجموع کل درآمدها
۱۲۳۵۱۶هزینه فروش خودروها
۱۴۱۱۷هزینه فروش و مدیریت
۲۶۹۹هزینه بهره
۳۰۵سایر هزینه ها
۱۴۰۶۳۷مجموع کل هزینه ها
برای محاسبه Gross Profit ، ابتدا بهای تمام شده کالای فروش رفته را محاسبه میکنیم:
هزینه فروش خودروها (۱۲۳۵۱۶)+ هزینه بهره (۲٫۶۹۹)+ سایر هزینه ها (۳۰۵)= ۱۲۶۵۲۰
ما «هزینه فروش و مدیریت» را لحاظ نمیکنیم چون اینها بیشتر هزینه های ثابت هستند. سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را (۱۲۶۵۲۰) از کل درآمدها کسر میکنیم (۱۴۴۰۷۷) تا سود ناخـالص (۱۷۵۷۷) را به دست بیاوریم.
برای محاسبه حاشیه سـود ناخالـص، ما سـود ناخالـص را (۱۷۵۷۷) را بر مجموع کل درآمدها (۱۴۴۰۷۷) تقسیم میکنیم و به این صورت مارجین سـود ناخـالص (۱۲٫۲۰) به درصد محاسبه میشود. فرض کنید میانگین حاشیه سود نا خالص صنعت خودروسازی ۲۰ درصد باشد. حاشیه سـود ناخالـص شرکت فرضی ما در مقایسه با میانگین ۲۰ درصدی صنعت نامطلوب به نظر میرسد که نشان میدهد شرکت بهخوبی همتایان خود عمل نکرده است.
صورت سود و زیان استاندارد که به وسیله سرویس دهنده های مالی نظیر مؤسسات و شرکتهای حسابداری آماده سازی میشوند ممکن است سود ناخالص متفاوتی گزارش کنند. در گزارش های مالی سود ناخالص در یک سطر جداگانه نمایش داده میشود، اما فقط برای شرکتهای سهامی عام در دسترس است. سرمایه گذارانی که درآمد شرکتهای خصوصی را بررسی میکنند باید خودشان را برای سروکله زدن با گزارش های مالی غیراستاندارد آماده کنند. -
سود نقدی جمع شونده
تعریف سود نقدی جمع شونده چیست؟
مبلغی که شرکت های سهامی باید بدون توجه به سود و زیان شرکت به سهامداران ممتاز پرداخت کند، سود نقدی جمع شونده گفته میشود. سـود نقدی جمع شونده باید پرداخت شود، درحالیکه سود سهام عادی که به آن سود نقدی غیر جمع شونده هم میگویند، ممکن است به سهامداران پرداخت شده یا نزد شرکت باقی بمانند. اگر شرکتی نتواند سود نقـدی جمع شونده را در تاریخ مقررش پرداخت نماید، هنوز مسئول پرداخت آن در آینده و احتمالاً به همراه بهره آن است لذا باید قبل از اینکه بتواند به سهامداران عادی سود بپردازد، به این تعهد خود عمل کند. این ویژگی، سهام ممتاز جمع شونده را با ارزش تر از سهام ممتاز غیر جمع شونده یا سهام عادی میکند.
توضیحاتی در مورد سود نقدی جمع شونده
سود نقدی جمع شونده به منظور اطمینان دادن به سهامداران ممتاز جهت پرداخت حداقل سود ممکن از سرمایه گذاری شان در شرکت است. سود نقدی جمع شونده ممکن است محدودیتهایی داشته باشد، مثلاینکه فقط در صورت تصفیه حساب شرکت قابل پرداخت است. سهام ممتاز معمولاً پرداخت سود نقدی جمع شونده دارند، اما نه همیشه. شرکتی که سود نقدی ممتاز جمع شونده توزیع میکند باید هرگونه صورتحساب جمع شده و پرداخت نشده خود را افشا نماید.
در ایران مطابق قانون هیچ شرکتی نمیتواند سهام ممتاز منتشر کند و شرکت ها موظف هستند درصورتیکه سودی ایجاد کنند حداقل ۱۰ درصد آن را بین سهامداران عادی تقسیم کنند. -
سود هر سهم
تعریف سود هر سهم چیست؟
میزانی که سود شرکت به هر یک از سهامداران عادی اختصاص مییابد، سود هر سهم گفته میشود. سود هر سهم بهعنوان شاخص سودآوری و کارایی یک شرکت شناخته میشود. برای محاسبه آن سود خالص شرکت بر تعداد سهام عادی شرکت تقسیم میشود. چنانچه یک شرکت سهام ممتاز نیز منتشر کرده باشد، ابتدا باید سود تقسیمی به سهامداران ممتاز را از سود خالص کسر کرد و عدد بهدستآمده را بر تعداد سهام عادی شرکت تقسیم کرد. در دورههایی که شرکت افزایش سرمایه داشته، بهتر است برای محاسبه سود هر سهم از میانگین موزون تعداد سهام عادی استفاده کرد.
توضیحاتی در مورد سود هر سهم
سود هم سهم معمولاً بهعنوان تنها متغیر بسیار مهم در تعیین قیمت سهم در نظر گرفته میشود. همچنین یک جزء اصلی است که برای محاسبه نسبت ارزیابی قیمت به درآمد مورداستفاده قرار میگیرد.
بهطور مثال، فرض کنید که شرکتی دارای سود خالص ۲۵ میلیونی باشد. اگر شرکت ۱ میلیون بابت سود سهام ممتاز بپردازد و در نیمه اول سال ۱۰ میلیون سهم عادی و در نیمه دوم سال ۱۵ میلیون سهم عادی داشته باشد، سود هر سهم ۱٫۹۲(۱۲٫۵/۲۴) خواهد بود. بهاینترتیب که ابتدا، آن ۱ میلیون از سود خالص کسر میشود تا ۲۴ میلیون به دست آید، سپس یک میانگین موزون گرفته میشود تا تعداد سهام عادی مشخص شود (۱۲٫۵=۱۵*۰٫۵+۱۰*۰٫۵)
یک جنبه مهم سود هر سهم که اغلب از آن چشمپوشی میشود سرمایه ای است که برای تولید سود (سود خالص) در محاسبات بدان نیاز دارد. دو شرکت میتوانند سود هر سهم یکسان داشته باشند، اما یکی از آنها ممکن است بتواند این کار را با سرمایه گذاری کمتر انجام دهد؛ بنابراین آن شرکت در استفاده از سرمایه برای تولید درآمد، کارآمدتر بوده است و اگر همهچیز مساوی فرض شود، ممکن است شرکت بهتری باشد. سرمایه گذاران همچنین باید از سوءاستفاده از درآمدهایی که بر کیفیت درآمدها تأثیر میگذارد، آگاه باشند. مهم است که فقط بر یک معیار مالی تکیه نداشته باشید، بلکه آن را در کنار تجزیهوتحلیل صورت سود و زیان و سایر معیارها استفاده کنید.
ش
-
شایعه
اخباری حاکی از وجود اطلاعات مهمی است که بهطور غیررسمی منتشر شده و توسط ناشر تایید یا تکذیب نشده است و احتمال میرود بر قیمت اوراقبهادار ناشر تاثیر بااهمیت داشته باشد. -
شخص تحت کنترل
شخص حقوقی است که ناشر میتواند سیاستهای مالی و عملیاتی آن را بهمنظور کسب منافع از فعالیتهای آن شخص، هدایت نماید. -
شرایط صحت عقد
1-. قصد و رضای طرفین. 2-. اهلیت استفتاء" طرفین قرارداد" یعنی اهلیتی که انسان حق خود را اعمال کند وبه همین لحاظ در زمان معامله باید عاقل- رشید- بالغ باشند. 3-. معین بودن موضع قرارداد: موضوع قرارداد باید مال وعملی باشد که یکی از طرفین بتواند آن را تسلیم ویا انجام آن را در مقابل دیگر تعهد کند. به عبارتی داد وستد کنند وارزش تجاری داشته باشند. 4-. دارای منافع عقلائی ومشروع باشد. 5-. معین باشد : یعنی اگر موضوع قرارداد انتقالیاچند مال متفاوت ویا انجام یکی از چند کار گوناگون باشد به نحوی که نتوان گفت کدام موضوع قرارداداست. باطل است. 6-. مبهم نباشدطرفین به اوصاف موضوع قرارداد آگاه باشند. 7-. قابلیت انتقال داشته باشد.یعنی مال را بتوان از شخصی به شخص دیگر منتقل نمود و یا در معاملاتی نظیرسلف شرایط احراز وجود در آتی مشخص باشد. به همین دلیل در عقد سلف می بایست وسایل تولید وانجام بخشی از کار قابل مشاهده باشد. 8-. اهلیت طرفین قرارداد برای اشخاص حقوقی با شناسنامه وکارت ملی و.... وصلاحیت کار با مدارک شغلی اثبات می شودودراحراز حقوقی با اخذ مدارکی نظیر اساسنامه – روزنامه های مربوطه ، اسامی مدیران و ...... . -
شركت مديريت فناوري بورس تهران
شركت مديريت فناوري بورس تهران، يكي از شركتهای مجموعهی سازمان بورس و اوراق بهادار است. این شرکت با هدف ارائه خدمات به چرخهی كامل معاملات الكترونيكي ابزارهای مالی فعاليت میكند. ارائه انواع خدمات تخصصی، فنی و مشاورهای در زمينههای مختلف پردازش دادهها و اطلاعات مالی و اقتصادی و بهينه سازی و پياده سازی روش های عملياتی، مديريتی و رايانهای در معاملات انواع اوراق بهادار و ابزارهای گوناگون مالی، از جمله مهمترین وظایف این شرکت است. آدرس سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران، TSETMC.com است. -
شرکت
شخص حقوقی که با رعایت قانون تجارت یا قانون خاص حسب مورد تشکیل شده باشد. -
شرکت تامین سرمایه
تعریف شرکت تامین سرمایه چیست؟
در ایران، شرکتهای تامین سرمایه کارکردی مشابه با بانکهای سرمایهگذاری
(Investment Bank) دنیا دارند. شرکتهای تامین سرمایه یکی از انواع نهادهای مالی هستند که در بازار سرمایه ایران حضور دارند و نقش اصلی آنها این است که به شرکتهایی که به منابع مالی نیاز دارند، کمک کنند تا سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند . شرکت تامین سرمایه یک واسطه مالی است که خدمات متنوعی را ارائه میکند. شرکت های تأمین سرمایه متخصص در فعالیتها و خدمات بزرگ و پیچیده مالی نظیر تأمین سرمایه شرکت ها از طریق انتشار سهام و اوراق بدهی، ضامن شرکت ناشر در برابر سرمایه گذاران در عرضه اولیه سهام، ارزیابی ریسک مالی، مشاوره برای ادغام و اکتساب شرکتها، مشاوره برای تنظیم ساختار سرمایه و پذیرهنویسی سهام میشود.
در حال حاضر حداقل سرمایه لازم برای تأسیس شرکت تامین سرمایه در قالب شرکت سهامی خاص ۲۰۰ میلیارد تومان است و طبق قانون این شرکت ها میتوانند فعالیتهای کارگزاری، معامله گری، بازارگردانی، مشاوره، سبدگردانی، پذیره نویسی، تعهد پذیره نویسی و فعالیتهای مشابه را با اخذ مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار انجام دهند. شرکت های تأمین سرمایه امین و نوین جزو اولین شرکتهای تأمین سرمایه در ایران هستند.
توضیحاتی در مورد شرکت تامین سرمایه
بخشهای مشاوره ای شرکت تامین سرمایه برای خدمات خود هزینه دریافت میکنند، درحالیکه بخشهای معامله گری شاهد سود و زیان بسته به عملکرد بازار خود هستند. افراد حرفهای که برای شرکت های تأمین سرمایه کار میکنند ممکن است دارای مشاغلی همچون مشاوره مالی، معامله گری و یا فروش داشته باشد. مشاغل مرتبط با شرکت تامین سرمایه میتواند بسیار پرمنفعت باشد، ولی معمولاً شامل ساعات زیاد کاری و استرس بسیار بالاست.
شرکت های تأمین سرمایه به شرکت ها در پذیره نویسی سهام جدید در عرضه عمومی اولیه کمک میکنند. آنها همچنین به شرکت ها کمک میکنند تا با یافتن سرمایه گذاران برای اوراق بدهی، برای شرکت تامین مالی کنند. نقش شرکت تامین سرمایه با مشاوره پیش از پذیره نویسی آغاز و در ادامه با همکاری در عرضه عمومی اوراق بهادار ادامه پیدا میکند. -
شرکت تضامنی
تعریف شرکت تضامنی چیست؟
شرکت تضامنی یک سازمان تجاری است که در آن دو نفر یا بیشتر آن را مدیریت و اجرا میکنند. هر دو مالک بهطور برابر و شخصاً برای پرداخت بدهی ها و دیون شرکت مسئول هستند.
توضیحاتی در مورد شرکت تضامنی
شــــرکت تضـــامنی همان ویژگی شرکت انفرادی (حقیقی) را دارد با این تفاوت که تعداد مالکان یا شرکا بیشتر از یک نفر است. در این نوع از شرکت ها، تمام شرکا در درآمدها و هزینه های شرکت سهیم هستند و مسئولیت تکتک افراد در مورد تعهدات شرکت نامحدود است و مسئولیت آنها محدود به درصد سهم آن ها در شرکت نمیشود.
ویژگی های شرکت های تضامنی چیست؟
مزایا و معایب شرکتهای تضامنــی مثل شرکتهای انفرادی است. ثبت و تأسیس این شرکتها با یک توافق غیررسمی و با هزینه اندک انجام میشود. انتقال مالکیت شرکتهای تــضامنی بهسختی انجام میشود و برای این کار باید شــرکت تضامنــی قبلی منحل و یک شــرکت تضامنــی جدید تأسیس کرد. در این شرکتها در صورت فوت و یا خروج یکی از شرکا شرکت منحل میشود و فعالیت شرکت به پایان میرسد. درآمد شرکـت تضـامنی، مشمول مالیات درآمد شخصی است و سرمایهای که میتوان در این نوع شرکتها تأمین کرد محدود به آورده شرکا است.
معایب شرکت های تضامنی چیست؟
مسئولیت نامحدود مالک در برابر تعهدات شرکت.
طول عمر محدود.
دشواری انتقال مالکیت
عدم توانایی برای رشد به دلیل عدم توانایی در تأمین وجوه موردنیاز برای سرمایهگذاری
تفاوت شرکت تضامنی و سهامی خاص چیست؟
مهمترین تفاوت این دو نوع شرکت در میزان تعهد شرکاء یا سهام دارن در قبال شرکت است. در شرکت های سهامی خاص، این تعهد به میزان سهام اشخاص است، ولی در شــرکت های تضــامنی تمام شرکاء نسبت به تعهدات شرکت مسئولیت کامل دارند. -
شرکت تضامنی مختلط
تعریف شرکت تضامنی مختلط چیست؟
در شرکت تضامنی مختلط یک یا چند شریک که مسئولیت نامحدود دارند و شریک تضامنی خوانده میشوند در کنار سایر شرکا با مسئولیت محدود (limited partners) حضور دارند و امور شرکت را اداره میکنند. شرکای با مسئولیت محدود معمولاً مشارکت فعالی در اداره شرکت ندارند و مسئولیت آنها در برابر تعهدات شرکت به نسبت مشارکت آنها در کل شرکت و درصد تقسیم سود و زیان محدود میشود.
این نوع شرکت ها همچنین با عنوان “شرکت با مسئولیت محدود” (LLP) نیز شناخته میشوند.
مزیت اصلی این نوع شرکتها آن است که مالکین عموماً مسئول بدهی های شرکت نیستند و شرکای تضامنی این مسئولیت را به دوش میکشند.
-
شرکت تعاونی
شرکت تعاونی شرکتی است که بین اشخاص حقیقی، برای فعالیت در جهت اهداف رسمی و قانونی تشکیل میشود. شرکتهای تعاونی به لحاظ نوع فعالیت به دو دسته تقسیم میشوند:
الف) شركت تعاونی تولید: شركتی است که در امور مربوط به کشاورزی، دامداری، دامپروری، پرورش و صید ماهی، شیلات، معدن، عمران شهری و روستایی و عشایری و نظایر اینها فعالیت مینمایند.
ب) شركت تعاونی توزیع: شركتی است که در امور مربوط به تهیه و توزیع کالا، مسكن، خدمات و سایر نیازمندیهای اعضاء فعالیت میکند. -
شرکت سبدگردان
شرکت سبدگردان یکی از نهادهای مالی فعال در بازار سرمایه است. شرکت سبدگردان، شخصیتی حقوقی است که پس از دریافت مجوزهای لازم از سازمان بورس و اوراق بهادار، در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب سود، به خرید و فروش اوراق بهادار برای سرمایهگذار میپردازد. سبدگردان باید قبل از تشکیل سبد سرمایهگذاری اختصاصی برای هر سرمایهگذار، میزان ریسکپذیری فرد را ارزیابی کند. سپس متناسب با آن، اقدام به تشکیل سبد و مدیریت آن نماید. برای اطلاع از شرکتهای سبدگردان دارای مجوز، میتوان به سایت کدال و بخش نهادهای مالی آن مراجعه کرد. -
شرکت سپرده گذاری مرکزی
شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه که به اختصار «سمات» نامیده میشود، یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران است. از جمله وظایف سمات میتوان به مواردی همچون «سپردهگذاری و امانتپذیری انواع اوراق بهادار» و «تسویه و پایاپای معاملات اوراق بهادار» اشاره نمود.
این شرکت در تاریخ ۵ دی ماه ۱۳۸۴ و با هدف انجام امور پس از معاملات، نزد اداره ثبت شرکتها به ثبت رسیده است. آدرس سایت شرکت سپرده گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، csdiran.ir است. -
شرکت سهامی
تعریف شرکت سهامی چیست؟
شرکت سهامی بزرگترین نوع سازمانهای تجاری در جهان است. شخصیت حقوقی شرکت سهامی، مستقل از مالکان آن است و بسیاری از امتیازات و حقوق و تعهدات یک شخصیت حقیقی را دارد. مثلاً میتواند بانام خود وام بگیرد یا اقدام به خرید دارایی کند. میتواند علیه دیگران، اقامه دعوا کند، همچنین میتواند با سایر افراد قرارداد منعقد کند. حتی میتواند مالک شرکت تضامنی یا سهامی دیگر باشد. تأسیس شرکت سهامی دشوار و زمانبر است و مستلزم تهیه گواهینامه تأسیس شرکت و اساسنامه است. در شرکتهای سهامی سهامداران و مدیران به دو گروه مجزا تقسیم میشوند. سهامداران اعضای هیئتمدیره را انتخاب میکنند و این اعضا هم مسئول انتخاب مدیران هستند. مدیران وظیفه دارند شرکت را در جهت منافع سهامداران اداره کنند.
مهمترین جنبه یک شرکت سـهامی مسئولیت محدود مالکان و سهامداران آن است، این یعنی سهامدران شرکت شخصاً بهاندازه سرمایه خود در شرکت، مسئولیت بدهی ها و تعهدات مالی شرکت هستند و نه بیشتر.
توضیحاتی در مورد شرکت سهامی
یک شرکت سهامی توسط گروهی از سهامداران که مالکیت بخشی از شرکت را دارند تاسیس میشود (ثبت میشود). سهامداران هیئت مدیره را انتخاب میکنند (عموماً یک رأی به ازای هر سهم) و هیئت مدیره، مدیریت شرکت را منصوب کرده و بر آن نظارت میکند. گرچه تشکیل یک شرکت سـهامی الزاماً با هدف سودآوری نیست، اما بیشتر شرکت های سهامی جهت ایجاد سود برای سهامداران ایجاد میشوند. وقتی شما سهام شرکتی را میخرید، صاحب بخشی از آن شرکت سهامی میشوید.
-
شرکت سهامی خاص
شرکت سهامی خاص، شرکتی بازرگانی است (هر چند ممکن است موضوع فعالیت آن، امور بازرگانی نباشد) که تمام سرمایه آن توسط موسسین شرکت تامین گردیده است. سرمایه شرکت سهامی خاص به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام، محدود به مبلغ اسمی سهام تحت مالکیت آنهاست. تعداد سهامداران شرکت سهامی خاص نباید از سه نفر کمتر باشد و عنوان «شرکت سهامی خاص» باید قبل از نام شرکت یا بعد از آن بدون فاصله با نام شرکت، به طور روشن و خوانا قید شود. -
شرکت کارگزاری
شرکتهای کارگزاری نقش واسط میان سرمایهگذاران و سازمان بورس و اوراق بهادار را ایفا میکنند. وجود کارگزاران از آن جهت حائز اهمیت است که سرمایهگذاران تنها از طریق کارگزاریها میتوانند اقدام به خرید و فروش انواع اوراق بهادار قابل معامله در بازار سرمایه نمایند. شرکتهای کارگزاری میتوانند با اخذ مجوزهای لازم در یک یا چند بورس به صورت همزمان به ارائه خدمات بپردازند و در سایر حوزههای تخصصی مربوط به بازار سرمایه نیز فعالیت کنند. -
شرکت مادر
شرکت مادر یا هلدینگ (Holding company) شرکتی است که از طریق تملک تمام یا قسمت عمدهای از سهام، فعالیت اقتصادی بنگاهها یا شرکتهای دیگر را در یک بازار کنترل میکند. در واقع هر شرکت مادر، دارای شرکتهای زیرمجموعه دیگری است که توسط شرکت مادر مدیریت میشوند. بدیهی است شرکتهای زیرمجموعه، هویت قانونی خود را به عنوان شرکتهای مجزا حفظ میکنند. دو هدف عمده شرکتهای هلدینگ را میتوان کسب سود از شرکتهای زیرمجموعه و انتخاب اعضای هیئتمدیره برای کنترل فعالیتهای آنها در نظر گرفت. -
شرکت مادر (هلدینگ)
شرکتی که با سرمایهگذاری در شرکت سرمایهپذیر جهت کسب انتفاع، آنقدر حق رای کسب میکند که برای کنترل عملیات شرکت، هیئت مدیره را انتخاب کند و یا در انتخاب اعضای هیئت مدیره موثر باشد. -
شرکت مشاور سرمایه گذاری
شرکت مشاور سرمایهگذاری یک شخصیت حقوقی است که به سرمایهگذاران درباره خرید و فروش اوراق بهادار در بورس مشاوره میدهد. در واقع شرکت مشاور سرمایهگذاری به سرمایهگذار کمک میکند تا متناسب با ریسکپذیری خود، بازدهی مناسبی از بازار بورس کسب کند. لازم به ذکر است که تنها کارگزاریها و شرکتهای مشاور سرمایهگذاری که از سازمان بورس و اوراق بهادار مجوز مشاوره سرمایهگذاری را دریافت کردهاند، مجاز به ارائه خدمات در این زمینه هستند و فعالیت سایر شخصیتهای حقیقی و نهادهای فاقد مجوز در حوزه مشاور سرمایهگذاری بورس، وجاهت قانونی ندارد. -
شرکت هولدینگ
تعریف شرکت هولدینگ یا شرکت مادر چیست؟
شرکت هولدینگ یک شرکت مادر با مسئولیت محدود یا یک شرکت تضامنی مختلط است که در شرکت دیگری سهام و حق رأی کافی برای اعمالنظر دارد تا سیاستها و مدیریت آن را کنترل کند. یک شرکت هولدینگ بهجای اینکه به دنبال تولید کالا یا خدمتی باشد صرفاً بهاینعلت ایجاد شده است که یک شرکت سهامی دیگر یا هر نوع شرکتی را مدیریت کند. علاوه بر این ممکن است شرکت های هولدینگ برای مالکیت دارایی هایی نظیر املاک و مستغلات، گواهیهای ثبت اختراع، نامهای تجاری، سهام و دیگر دارایی ها تأسیس شوند.
توضیحاتی در مورد شرکت هولدینگ یا شرکت مادر
یکی از مزیتهای تشکیل شرکـت هولدینگ این است که این شرکت در برابر ریسک ورشکستگی و زیانهای احتمالی محافظت شده است. چراکه اگر یکی از شرکت های موجود در سبد شرکـت هولدینگ ورشکست شود، شرکـت هولدینگ زیان سرمایه ای و کاهش در ارزش خالص خود را تجربه خواهد کرد، اما بدهکاران و طلبکاران شرکت ورشکست شده نمیتوانند به دنبال پرداخت یا دریافت حقوحقوق خود از شرکت هولدینگ باشند؛ بنابراین، یک شرکت بزرگ ممکن است خود را بهعنوان یک شرکت هولدینگ معرفی کند که یک شاخه از شرکت مربوط به نام تجاری آن، شاخه دیگر مربوط به املاک و مستغلات، شاخه سوم تجهیزات و دیگری اداره حقوحقوق و امتیازات شرکت هولدینگ را به عهده میگیرد. از این طریق، هر بخش فرعی در کنار خود شرکـت هولدینگ بدهی مالی و قانونی را محدود کرده است. شکلدهی شرکتی به این روش همچنین میتواند بدهی های مالیاتی را از طریق مبنا قرار دادن بخشهای خاصی از کسبوکار در حوزههای قضایی با نرخ مالیات کمتر، بهصورت استراتژیک محدود کند.
شرکت های هولدینگ به صاحبانش این امکان را میدهد تا از دارایی های شخصی خود محافظت کنند و بهجای اینکه شخصاً صاحب دارایی شوند و مسئول بدهی ها، پروندههای حقوقی احتمالی و سایر ریسکها باشند، مالکیت دارایی ها را به شرکت هولدینگ بسپارند تا در آن صورت فقط دارایی های شرکت و نه دارایی های شخصی مالکان در معرض ریسک قرار گیرد.
عملیات شرکت هولدینگ شامل نظارت بر شرکت های تابعه میشود. شرکت میتواند مدیران شرکت های تابعه را در صورت لزوم استخدام و یا اخراج کند، اما مسئولیت شرکت های تابعه به عهده مدیرانشان است نه مدیران شرکـت هولدینگ. بااینحال اگرچه شرکت هولدینگ عملیات روزانه شرکت هایی را که کنترل میکند، مدیریت نمیکند، اما باید هنوز در جریان فعالیتهای عملیاتی شرکت های تابعه باشند و بر آنها نظارت کنند.
-
شرکتهای دولتی
شرکتهایی را گویند که به حکم قانون ایجاد وحداقل 50% از سرمایه آنها متعلق به دولت باشد. -
شکست بازار
تعریف شکست بازار چیست؟
شکست بازار یک اصطلاح اقتصادی است و نشاندهنده موقعیت و شرایطی در بازار است که کمیت محصول مورد تقاضای مصرفکنندگان با مقدار تأمینشده از طرف تأمینکنندگان برابری ندارد. درواقع عرضه و تقاضا در تعادل نیست. این اتفاق نتیجه مستقیم کمبود برخی عوامل اقتصادی ایدئال است که از تعادل جلوگیری میکند.
توضیحاتی در مورد شکست بازار
شکست بازار تأثیر منفی بر اقتصاد دارد، زیرا باعث میشود تخصیص منابع به شکلی بهینه انجام نگیرد. بهبیاندیگر، هزینه های اجتماعی ناشی از تولید کالا یا خدمت (همه هزینه فرصتهای منابعی که در ایجاد آن کالاها و خدمات وجود دارد) به حداقل نرسیده است و این منجر به هدر رفتن منابع بسیاری میشود.
برای مثال، فرض کنید قانونی وضع شود که همه میوهفروشیها را ملزم کند قیمت میوههای تولید بخش کشاورزی را برابر با قیمت میوههای وارداتی به فروش برسانند. این قانون که ممکن است برای حمایت از تولیدات داخلی وضع شده باشد، منجر میشود میوههایی که معمولاً با قیمت پایینی به فروش میرسیدند، چند برابر قیمت پیشین قیمت گذاری شوند و مصرفکننده دیگر تمایلی برای خرید آن را نداشته باشد. به همین دلیل کشاورزان هم از تولید آن محصول صرفنظر میکنند. در این صورت اقتصاد با کاهش تولید منجر میشود و ممکن است حتی برای جبران این کاهش تولید مجبور به واردات آن میوه شود و درنتیجه آن منابع زیادی به هدر رود. این اتفاق نوعی شکست بازار تلقی میشود.
-
شورای عالی بورس
شورای عالی بورس، بالاترین رکن بازار اوراق بهادار است. تصویب سیاست کلان و خطمشی بازار در قالب سیاستهای کلی نظام و قوانین و مقررات مربوط به آن و همچنین اتخاذ تدابیر لازم برای ساماندهی و توسعه بازار اوراق بهادار و اعمال نظارت عالیه بر اجرای قانون بازار اوراق بهادار، از مهمترین وظایف این شورا است.
اعضای این شورا عبارتند از: وزیر اقتصاد، وزیر بازرگانی، رئیسکل بانک مرکزی، روسای اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و اتاق تعاون، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار، دادستان کل کشور یا معاون وی، یک نفر نماینده از طرف کانونها، سه نفر خبره مالی منحصراً از بخش خصوصی با مشورت تشکلهای حرفهای بازار اوراق بهادار و یک نفر خبره منحصراً از بخش خصوصی به پیشنهاد وزیر ذیربط.
ص
-
صندوق ETF دولتی
در سال ۱۳۹۹ و با هدف گسترش خصوصی سازی، دولت جمهوری اسلامی ایران بخشی از سهام شرکتهای دولتی را در قالب صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) به افراد حقیقی ایرانی واگذار کرد. اصطلاحا به این صندوقها، صندوق ETF دولتی گفته میشود. صندوق واسطهگری مالی یکم (با نماد دارایکم و متشکل از سهام چند بانک و شرکت بیمهای) و صندوق پالایشی یکم (با نماد پالایش و متشکل از سهام چند پالایشگاه)، صندوقهای ETF دولتی هستند که در این سال پذیرهنویسی و واگذاری آنها انجام شده است. -
صندوق بازنشستگی
صندوق بازنشستگی (Pension Fund) یک صندوق سرمایهگذاری است که معمولا نهادها و سازمانها با هدف ایجاد درآمد برای بازنشستگان خود آن را ایجاد میکنند. کارفرما و کارمندان نیز در این صندوق مشارکت و سرمایهگذاری میکنند تا به تامین مخارج زندگی کارمندان در دوران بازنشستگی کمک شود. با توجه به اینکه مدیریت دارایی صندوقها یک موضوع تخصصی است، معمولا سازمانها و نهادها مدیریت صندوقهای بازنشستگی خود را به افراد و نهادهای متخصص مدیریت دارایی در خارج از مجموعه خود میسپارند. -
صندوق پوشش ریسک
تعریف صندوق پوشش ریسک چیست؟
صندوق پوشش ریسک یک نوع ابزار جایگزین برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس است و از مجموعهای از صندوق ها تشکیل شده که ممکن است چندین استراتژی مختلف به کار گرفته شود تا سود بیشتری نصیب سرمایه گذاران صندوق شود. صندوق پوشش ریسک ممکن است با بهکارگیری استراتژی ها و روشهای تهاجمی مدیریت شوند یا در این صندوق ها از اوراق مشتقه و سایر اهرم های مالی در بازارهای داخلی و بینالمللی برای تولید بازده بیشتر استفاده شود. ازآنجاییکه صندوق پوشش ریسک به لحاظ آماری همبستگی کمی با پرتفویهای معمول متشکل از سهام و اوراق قرضه دارد، تخصیص مقداری از پول به این صندوق ها میتواند به متنوع سازی سبد سرمایه گذاری افراد کمک کند. توجه داشته باشید با توجه به اینکه در بورس اوراق بهادار تهران ابزارهای مشتقه متنوعی وجود ندارد، لذا تشکیل صندوق پوشش ریسک عملاً در این بازار امکانپذیر نیست.
توضیحاتی در مورد صندوق پوشش ریسک
استراتژی های صندوق پوشش ریسک ساختهشدهاند تا از فرصتهای مشخص بازار استفاده شود. صندوق های پوشش ریسک از استراتژی های مختلف سرمایه گذاری استفاده میکنند و به این خاطر بر اساس سبک سرمایه گذاری طبقهبندی میشوند. معمولاً نوعی متنوع سازی قابلتوجه در نوع پوشش ریسک و فرصتهای سرمایه گذاری در انواع سبکهای سرمایه گذاری وجود دارد که انعطافپذیری شکل صندوق پوشش ریسک را نشان میدهد. عموماً، این متنوع سازی با افزایش گستره انتخابها، به سرمایه گذاران سود میرساند.
ازنظر قانونی، صندوق پوشش ریسک بیشتر بهعنوان شرکت تضامنی مختلط سرمایه گذاری خصوصی برپا میشود که برای تعداد محدودی از سرمایه گذاران بااعتبار بالا باز بوده و نیازمند یک سرمایه گذاری اولیه قابل توجه است. سرمایه گذاری در صندوق های پوشش ریسک از نقدشوندگی بسیار پایینی برخوردار است. چراکه اغلب لازم است سرمایه گذاران پول خود را به مدت حداقل یک سال در صندوق نگه دارند که این زمان به دوره قفل شدن شناخته میشود. برداشت وجوه سرمایه گذاری شده نیز ممکن است در بازههای خاصی مثل فصلی یا هر دو سال یکبار اتفاق بیفتد.
اولین صندوق پوشش ریسک در اواخر دهه ۴۰ میلادی بهعنوان ابزاری برای پوشش ریسک خرید و فروش ایجاد شد. اخیراً سرمایه گذاران حقوقی صندوق های پوشش ریسک را بهعنوان بخشی از پرتفویی خود که بهخوبی متنوع سازی شده، بهحساب میآورند.
لازم است به این نکته اشاره کنیم که استراتژی این صندوق ها در حقیقت تلاش برای کاهش ریسک است، اما هدف بیشتر صندوق های پوشش ریسک بیشینه کردن سود سرمایه گذاران است. این اسم بیشتر ریشه تاریخی دارد، زیرا نخستین صندوق های پوشش ریسک تلاش کردند تا ریسک سقوط بازار را که ناشی از فروش استقراضی بود، پوشش دهند. صندوق های سرمایه گذاری مشترک عموماً نمیتوانند مانند صندوق های پوشش ریسک رفتار کنند. این روزها، صندوق های پوشش ریسک از هزاران استراتژی مختلف استفاده میکنند پس درست نیست بگوییم که این صندوق ها فقط «ریسک را پوشش میدهند.» در حقیقت، چون مدیران صندوق های پوشش ریسک از روشهای پر ریسک و سفته بازانه سرمایه گذاری میکنند، این صندوق ها میتواند ریسک بیشتری را برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشند.
-
صندوق تأمین مالی
صندوق تامین مالی یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه است که با هدف تامین منابع مالی مورد نیاز برای پروژهها و طرحها تاسیس میشود. صندوقهای زمین و ساختمان، صندوقهای پروژه و صندوقهای جسورانه، از جمله صندوقهای تامین مالی هستند که هر کدام، مکانیزم عملکردی مخصوص به خود را دارند. -
صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا
تعریف صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا چیست؟
صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا نوعی صندوق سرمایه گذاری مشترک یا صندوق مشترک قابل معامله در بورس است (ETF) است که منابع مالی موجود در صندوق در ابتدا در شرکتهای تولید کننده طلا و همینطور برای خرید شمش طلا سرمایه گذاری می شود. با فرض اینکه صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا بخش اصلی سرمایه صندوق را در شمش طلا یا سهام و سایر اوراق بهادار معادن و کارخانجات تولید طلا سرمایه گذاری کند، سهام یا واحدهای این نوع صندوق، وابستگی بسیار نزدیکی با قیمت نقدی طلا خواهد داشت.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا
در حالی که بسیاری از صندوق های سرمایه گذاری بر شناسایی شرکتهای مرتبط با فلزات گرانبها تمرکز دارند، جدیداً برخی صندوقهای قابل معامله در بورس ایجاد شده اند که به طور مشخص بر خرید و مالکیت شمش طلا تمرکز کرده اند. صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا ابزار ارزشمندی برای سرمایه گذاران و همینطور معامله گران و سفته بازان به حساب می آید. چرا که طلا کالایی با نوسان پذیری قیمت بالاست و سفته بازان نیز علاقه زیادی به نوسان قیمتها دارند.
این صندوقها همچنین برای پوشش ریسکهایی که از بی ثباتی هایی سیاسی و جغرافیایی ناشی می شود بسیار مفید هستند. طلا کالایی مناسب و ارزشمند برای حفظ ارزش پول و پوشش ریسک مربوط به سقوط ارزش پول ملی و ارزهای بین المللی است.
یک سرمایه گذار حقیقی یا حقوقی با سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری با پشتوانه طلا میتواند در این نوع از دارایی سرمایه گذاری کرده و در معرض مزایا و احیاناً معایب مالکیت طلا قرار بگیرید با این تفاوت که زحمت و تلاشی برای خرید، تحویل و نگهداری طلا مطابق آنچه در بازار کالاهای فیزیکی اتفاق می افتد، متحمل نمی شوید. -
صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت
تعریف صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت چیست؟
صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت نوعی از صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله در بورس هستند که مقدار ثابتی از سرمایه را از طریق عرضه عمومی اولیه جمعآوری کرده و آن را در دارایی های مختلف سرمایه گذاری میکنند. بعد از این مرحله این صندوق ها ساختاربندی و لیست بندی شده و واحدهای صندوق که توسط افراد مختلف خریداری شده است، مثل سهام در بازار بورس معامله میشود.
این نوع از صندوقها با نام صندوق سرمایه گذاری مشترک بسته یا با درآمد ثابت نیز شناخته میشوند.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت
برخلاف تشابهات اسمی، صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت مشترکات کمی با صندوق سرمایه گذاری مشترک مرسوم دارد که بهصورت فنی بهعنوان صندوق سرمایه گذاری با سرمایه متغیر شناخته میشود.
صندوق سرمایه گذاری با سـرمایه ثابت یک مقدار مشخص از سرمایه را فقط یکبار از طریق عرضه عمومی اولیه با توزیع سهام با درآمد ثابت جمعآوری میکند که واحدهای صندوق توسط سرمایه گذاران در صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت بهعنوان سهام خریداری میشود. برخلاف سهام عادی، سهام صندوق سرمایه گذاری با سرمایه ثابت سودی در یک پرتفوی تخصصی اوراق بهادار که توسط مشاور سرمایه گذاری بهصورت فعال مدیریت میشود و معمولاً بر روی یک صنعت خاص، بازار جغرافیایی یا بخش تمرکز میکند، نمایش میدهد. قیمت سهام صندوق سـرمایه گذاری با سرمایه ثابت بر اساس نیروهای موجود در بازار (عرضه و تقاضا) در کنار تغییرات ارزش اوراق بهادار در سبد صندوق نوسان میکند. -
صندوق سرمایه گذاری با سرمایه متغیر
تعریف صندوق سرمایه گذاری با سرمایه متغیر چیست؟
صندوق سرمایه گذاری با سرمایه متغیر نوعی صندوق سرمایه گذاری است که محدودیتی برای میزان سهامی که صندوق منتشر میکند، ندارد. اگر تقاضا بهاندازه کافی زیاد باشد، صندوق بدون توجّه به تعداد سرمایه گذاران به انتشار و توزیع سهام خود ادامه خواهد داد. صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه متغیر همچنین سهامی را که سرمایه گذاران مایل به فروش آن هستند، خریداری مینماید.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایه گذاری با سرمایه متغیر
در ایران صندوق های سرمایه گذاری با سرمایه متغیر بیشتر با نام صندوق سرمایه گذاری مشترک شناخته میشوند و عمده صندوق های سرمایه گذاری نیز از همین نوع هستند. خرید و فروش مداوم و بیوقفه واحدهای این صندوق ها که میتوان آنها را سهام نیز نامید، ابزار سرمایه گذاری راحت و مفیدی را برای سرمایه گذاران فراهم کرده است.
هنگامیکه مدیر (یا مدیران) صندوق سرمایه گذاری تشخیص دهند که مجموع دارایی های صندوق خیلی زیاد شده و افزایش دارایی های آن میتواند مدیران و سرمایه گذاران را از اهدافشان دور کند، صندوق برای سرمایه گذاری های جدید محدود شده یا بسته میشود.
-
صندوق سرمایه گذاری در سهام
تعریف صندوق سرمایه گذاری در سهام چیست؟
صندوق سرمایه گذاری مشترک که دارایی هایش را در تعداد نسبتاً زیاد و متنوعی از سهام عادی سرمایه گذاری میکند، صندوق سرمایه گذاری در سهام گفته میشود. مدیر سرمایه گذاری این نوع صندوق ها، به اندازه شرکت یا سبک سرمایه گذاری محدود نمیشود.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایهگذاری در سهام
صندوق سرمایهگذاری در سهام عادی متنوع سازی شده به صورت کلی به پرتفویای از سهام در محدوده ۱۰۰ یا بیشتر با سرمایه بزرگ، سرمایه متوسط و سرمایه کوچک گفته میشود که ترکیبی از سهام ارزشی، رشدی و سبکهای سرمایه گذاری ترکیبی در خود دارد. -
صندوق سرمایه گذاری رشدی
تعریف صندوق سرمایه گذاری رشدی چیست؟
صندوق سرمایه گذاری رشدی متشکل از پرتفوی متنوع سازی شده است و از سهامی تشکیل شده که بر افزایش قیمت سهام به عنوان هدف اصلیاش، با کمترین مقدار پرداخت نقدی سود سهام تمرکز دارد. پرتفوی این صندوق ها اساساً شامل شرکتهایی میشود که دارای رشد درآمدی بالاتر از میانگین بوده و درآمدهای خود را برای تحقیق و توسعه صندوق، مجدداً سرمایه گذاری میکنند.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایه گذاری رشدی
بیشتر صندوق های سرمایه گذاری رشدی افزایش سرمایه احتمالی بالاتری را نسبت به میانگین، پیشنهاد میدهند. صندوق سرمایه گذاری رشدی نوسان پذیر تر از صندوق های موجود در شاخههای ارزشی ترکیبی است. شرکتهای موجود در پرتفوی صندوق های رشدی در فاز توسعه هستند و انتظار نمیرود که سود سهام نقدی پرداخت کنند. سرمایه گذاری در صندوق های رشدی نیازمند تحمل ریسک و نگه داری دارایی با یک افق زمانی پنج تا ۱۰ سال است. -
صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد
تعریف صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد چیست؟
صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد نوعی از صندوق سرمایه گذاری است که بر درآمد جاری چه به شکل ماهانه و چه فصلی، تأکید دارد و نقطه مقابل صندوقهایی است که به افزایش سرمایه توجه دارند. چنین صندوقهایی دارای انواع تعهدات بدهی و اوراق مشارکت دولتی، شهرداری و شرکتی، سهام ممتاز، ابزارهای مالی بازار پول نظیر سپرده های بانکی و سهام بورسی دارای سود سهام هستند.
توضیحاتی در مورد صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد
قیمت سهام صندوق های سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد ثابت نیستند، قیمت سهام این صندوق ها با افزایش نرخ بهره، کاهش یافته و با کاهش آن، زیاد میشود. بهطورکلی، اوراق قرضه و مشارکتی که در پرتفوی این صندوق ها لحاظ میشوند دارای رتبه سرمایه گذاری هستند. همینطور سایر اوراق بهادار از کیفیت اعتباری کافی برای تضمین حفظ سرمایه برخوردارند.
در بورسهای توسعه یافته دو نوع صندوق با ریسک بالا وجود دارد که در بین سرمایه گذاران بسیار محبوب است و در گروه صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر درآمد جای دارند: صندوق های سرمایه گذاری در اوراق با بازده بالا و صندوق های سرمایه گذاری در وام های بانکی. اولی در اوراق قرضه «بنجل» شرکتی و دومی در وام های با نرخ بهره شناور که بهوسیله بانک ها یا سایر مؤسسات مالی ارائه میشود، سرمایه گذاری میکنند. چنین صندوقهایی در بازار مالی ایران وجود ندارند. -
صندوق سرمایه گذاری مبتنی بر صدور و ابطال
صندوق های سرمایه گذاری از لحاظ چگونگی سرمایه گذاری در آنها به دو نوع مبتنی بر صدور و ابطال و قابل معامله تقسیم میشوند. منظور از صدور واحد، سرمایه گذاری در صندوق و منظور از ابطال، خارج کردن وجه سرمایه گذاری شده از صندوق است. سرمایه گذاری در صندوق های مبتنی بر صدور و ابطال از طریق مراجعه حضوری به یکی از شعب صندوق یا مراجعه به درگاه اینترنتی آن انجام شود. صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری در این صندوق ها بر اساس قیمت صدور و ابطال آنها تعیین میشود. فرآیند صدور و ابطال، در چارچوب زمانی تعریف شده برای آن انجام میشود. -
صندوق سرمایهگذاری
نهادی مالی است که فعالیت اصلی آن سرمایهگذاری در اوراق بهادار میباشد و مالکان آن به نسبت سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریکاند. -
صندوق سرمایهگذاری بازارگردانی
صندوقهای سرمایهگذاری اختصاصی بازارگردانی نوعی از صندوقها هستند که هدف آنها جمعآوری سرمایه از سرمایهگذاران و خرید و فروش اوراق بهادار در چارچوب تعهدات بازارگردانی اوراق، مطابق امیدنامه و کسب منافع از این محل است.
صندوقهای اختصاصی بازارگردانی در بلندمدت، کمک شایانی برای دوری از نوسانات شدیدی که هر از گاهی شاهد آن در بازار سرمایه هستیم، خواهند بود. هدف بازارگردان این است که همواره سهام را متعادل نگه دارد و صف خرید و فروش را از بین برده و قیمت سهام را بهسوی ارزش ذاتیاش سوق دهد که این ارزش ذاتی بر مبنای تنظیم عایدات آتی سهام شرکت به دست میآید. -
صنعت
تعریف صنعت چیست؟
طبقهبندی گروهی از شرکت ها است که ازلحاظ فعالیت اصلی کسبوکارشان با یکدیگر شباهت دارند. در اقتصادهای پیشرفته و مدرن صنایع مختلفی وجود دارد و صنایعی که به یکدیگر مرتبط هستند در دستهبندی دیگری به نام بخش (sector) قرار میگیرند. شرکت ها معمولاً بر اساس فعالیت اصلی که انجام میدهند در یک صنعت خاص دستهبندی میشوند، این فعالیت اصلی معمولاً بر اساس بزرگترین منبع درآمدشان تعیین میشود. برای مثال شرکتی که محصولات اصلی آن مواد پتروشیمی است ولی یک بخش کوچک سرمایه گذاری هم در کنار فعالیت اصلی خود ایجاد کرده دارای سود ۱۰ درصدی در شرکت مادر است، در صنعت «شیمیایی» قرار میگیرد.
توضیحاتی در مورد صنعت
صنایع اغلب توسط سرمایه گذاران و اقتصاددان ها برای فهم بهتر عوامل و محدودیتهای رشد سود شرکت موردمطالعه قرار میگیرند. شرکت هایی که در یک صـنعت فعالیت میکنند معمولاً با یکدیگر برای ارزیابی نسبی برتری یک شرکت در صنـعت مورد مقایسه قرار گیرند. قیمت سهام شرکت های موجود در یک صنـعت اغلب بهعنوان یک گروه با افزایش و کاهش روبرو میشود چون عوامل پوشاننده و تأثیرگذار برای همه اعضا یکسان است. -
صورت مالی
صورت مالی هر شرکت گزارشی از وضعیت مالی آن شرکت است که دربردارنده جزئیاتی از عملکرد اقتصادی آن مانند میزان داراییها، درآمدها، هزینهها بدهیهای شرکت است که بر طبق اصول و استانداردهای حسابداری برای استفاده درون سازمانی و یا برونسازمانی تهیه میشود. تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکتهای فعال در بازار سرمایه میتواند اطلاعات ارزشمندی را درباره وضعیت مالی شرکت در اختیار تحلیلگران قرار دهد تا با استفاده از آن بتوانند تصمیمگیری مناسبتری برای سرمایهگذاری در سهام شرکت مدنظر داشته باشند.
بنا بر استاندارد حسابداری ایران، صورت مالی هر شرکت شامل حداقل گزارشهای ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت گردش وجوه نقد و یادداشتهای توضیحی همراه میشود.
صورت های مالی اساسی شامل موارد زیر است:
-ترازنامه
-صورت سود و زیان
-صورت جریان وجوه نقد
درک انواع صورت های مالی
ترازنامه
ترازنامه یک از صورت های مالی اساسی شرکت است که نشان میدهد شرکت مالک چیست که در دارایی ها ثبت میشوند, چه بدهی هایی دارد که در بدهی ها ثبت میشود و ارزش شرکت را نشان میدهد که در حقوق مالکان ثبت شده است.
ترازنامه از دو بخش اصلی تشکیل شده است، دارایی ها (سمت راست)، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام (سمت چپ)
دارایی ها
در سمت راست تراز نامه، دارایی ها را داریم. دارایی ها مواردی هستند که تحت مالکیت شرکت قرار دارند.
دارایی ها به دو قسمت تقسیم میشوند:
-دارایی های جاری
-دارایی های غیر جاری
بدهی ها و حقوق صاحبان سهام
در سمت چپ، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام قرار دارد
بدهی ها
بدهی ها شامل مواردی می شوند که شرکت به افراد یا شرکت های دیگر بدهکار است و با توجه به ماهیت آن ها در دو دسته قرار می گیرند:
- بدهی های جاری
-بدهی های غیر جاری
حقوق صاحبان سهام یا حقوق مالکانه
حقوق صاحبان سهام برابر است با ارزش شرکت بعد از تسویه تمام بدهی های خود. در زمان تاسیس یک شرکت حقوق مالکانه برابر با همان سرمایهگذاری اولیه است که در حساب سرمایه ثبت می شود . سرمایهگذاران بابت پول یا سرمایهای که برای شرکت مهیا کردهاند، سهام دریافت میکنند. با گذشت زمان حقوق مالکانه میتواند بیشتر یا کمتر شود و این بستگی به این دارد که شرکت سود می کند یا ضرر.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان که به آن صورت درآمد و هزینه یا صورت عملیات هم گفته می شود یکی از سه صورت مالی اساسی است. وقتی به تمام تراکنش هایی که شرکتها در یک دوره زمانی ثبت می کنند، فکر کنید متوجه میشوید، چرا لازم است که یک صورت مالی مختص عملیات شرکت داشته باشیم . در تئوری می شود تمام تراکنشها را در حساب سود انباشته ترازنامه ثبت کرد ،اما در عمل یک صورت مالی مخصوص عملیات شرکت لازم است که بشود تمام درآمدها و هزینه ها را پیگیری کرد و همانطور نتیجه گرفت در نهایت شرکت سود ایجاد کرده است یا زیان آور بوده است . صورت سود و زیان، با درآمد ها در اولین خط شروع می شود و پس از کسر تمام هزینه های عملیاتی و غیر عملیاتی به سود یا زیان خالص در آخرین خط میرسد.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد تنها شامل مبادلات نقدی شرکت میشود. به عبارتی این صورت مالی نشان می دهد، شرکت چه مقدار پول نقد به دست آورده و چه میزان پرداخت کرده است .
صورت جریان وجوه نقد به 3 دسته تقسیم میشود :
- وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی
- وجوه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری
- وجوه نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی -
صورت جریان وجوه نقد
تعریف صورت جریان وجوه نقد چیست؟
صورت جریان وجوه نقد یکی از صورت های مالی اساسی است که هر شرکت سهامی در بورس ملزم به گزارش آن به عموم است. این صورت مالی نشان می دهد، وجوه نقد از چه منابعی به شرکت می آیند و در کجا مصرف می شوند.
به عبارتی در صورت جریان وجوه نقد، اطلاعات مربوط به تمام جریان های نقدی ورودی یک شرکت ( که از عملیات شرکت و سرمایه گذاری ها خارجی اش دریافت میکند)، همین طور تمام جریان های نقدی خروجی (که برای فعالیتهای تجاری و سرمایه گذاری ها مصرف می کند) را در طول یک بازه زمانی مشخص گزارش می کند.
جریانهای نقدی ورودی و خروجی مربوط به فعالیتهای عملیاتی شرکت، بازده سرمایهگذاریها و سود پرداختی بابت تامین مالی، مالیات بر درآمد، فعالیتهای سرمایهگذاری و فعالیتهای تامین مالی، از جمله مواردی هستند که در صورت جریان وجوه نقد نشان داده میشوند .
اجزا صورت جریان وجوه نقد چیست؟
صورت جریان وجوه نقد با توجه به ماهیت تراکنش ها، آنها را در سه دسته تقسیم بندی می کند:جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی (CFO)
جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری (CFI)
جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی (CFF)
جریان های نقدی ناشی از فعالیتهای عملیاتی (CFO)
این دسته شامل مواردی میشود که در صورت سود و زیان گزارش می شوند. البته اگر در همان دوره زمانی به صورت نقدی دریافت یا پرداخت شده باشند.
برای مثال فقط درآمدهایی در این دسته ثبت می شوند که شرکت پول آنها را بهصورت نقدی از مشتری دریافت کرده باشد و فقط هزینههایی گزارش می شوند که شرکت نقداً آن ها را پرداخت کرده باشد. پس مانند صورت سود و زیان است، البته با این تفاوت که فقط تراکنش هایی را شامل میشود، که بابت آن ها پول نقد جابهجا شده باشد.
جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای سرمایه گذاری (CFI)
دسته فعالیتهای سرمایهگذاری، جریان های نقدی ای را شامل می شود که به دارایی های غیر جاری (ثابت) مرتبط هستند.
برای مثال: خرید زمین، ساختمان، تجهیزات و ماشین آلات، سرمایهگذاری در شرکتهای دیگر مثل خرید سهام در بازار بورس. حتی خرید یک شرکت به صورت کامل که به آن تملّک هم گفته می شود. همین طور، تمام مخارج و عایدی مرتبط با فعالیت های سرمایه گذاری نیز در همین دسته گزارش می شوند مگر آنها که به فعالیت های عملیاتی مربوط باشند. مخارج سرمایهای هم در این دسته قرار میگیرد.
جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی (CFF)
آخرین دسته، جریانهای نقدی مربوط به فعالیت های تامین مالی است. در این بخش جریانهای نقدی مربوط به تامین مالی شرکت گزارش می شود. تراکنش هایی که شرکت وجه نقد مورد نیاز خود را از منابع خارج از شرکت تامین می کند.
برای مثال: وجوه دریافتی از انتشار سهام، افزایش سرمایه از آورده ی نقدی. همین طور وجوه دریافتی و پرداختی بابت وام بانکی یا اوراق بدهی. پرداخت های نقدی بایت تامین مالی نیز در همین دسته قرار می گیرند.
درک صورت جریان وجوه نقد
با یک مثال اهمیت وجود این صورت مالی را توضیح می دهیم:
اگر شرکتی یک قرارداد فروش بزرگ به ثبت برساند، عواید آتی این قرارداد بلافاصله بهعنوان درآمد و در نتیجه سود شناخته خواهد شد. اما ممکن است شرکت تا اجرای کامل تعهد خود مبنی بر تحویل کالا هیچ پولی دریافت نکند. درحالی که امکان دارد از نظر دولت و اصول حسابداری در حال کسب درآمد و لذا ملزم به پرداخت مالیات بر درآمد آن باشد. بنابراین در این صورت شرکت در پایان سه ماهه نقدینگی کمتری نسبت به آغاز سه ماهه خواهد داشت.
توجه کنید که حتی شرکتهای سودآور میتوانند در مدیریت خوب جریان پول نقدیشان با شکست مواجه شوند، به همین دلیل بررسی دقیق صورت جریان وجوه نقد بسیار مهم است. این صورتحساب به سرمایه گذاران کمک میکند تا ببینند که آیا شرکت پول نقد کافی برای پرداخت بدهی ها و مخارج جاری خود دارد یا خیر. -
صورت سود و زیان
تعریف صورت سود و زیان چیست؟
صورت سود و زیان یکی از صورت مالی اساسی است که درآمد ها و هزینه های ایجادشده طی یک بازه زمانی خاص، معمولاً یک فصل یا یک سال مالی را خلاصه و گزارش میکند و همراه دو صورت مالی ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد منتشر می شود . گزارشهای سود و زیان معمولا شامل بخشهای اصلی سود یا زیان ناخالص، سود یا زیان عملیاتی، سود یا زیان خالص قبل از کسر مالیات و سود یا زیان خالص شرکت میشود .
این سوابق، اطلاعاتی راجع به توانایی یا عدم توانایی شرکت در تولید سود از طریق افزایش درآمدها، کاهش هزینه ها، یا هردو در اختیار متقاضیان این نوع اطلاعات قرار میدهد. به صورت سود و زیان، «صورت حساب درآمد و هزینه» و «صورت عملیات» نیز گفته می شود .
صورت سود و زیان مثل صورت جریان وجوه نقد، تغییرات حساب را در طول یک بازه زمانی خاص نشان میدهد. از طرف دیگر، ترازنامه تصویری است که نشان میدهد شرکت در یک زمان خاص چه دارایی هایی دارد و چه مقدار مقروض است. مقایسه صورت سود و زیان با صورت جریان وجوه نقد مهم است، چرا که در روش حسابداری تعهدی، درآمدها و هزینه ها قبل از اینکه پول نقد وارد حسابهای شرکت شود، ثبت گردند. به عبارتی درآمد ها و هزینه های ثبت شده، از جریان وجوه نقدی آنها مستقل هستند و بدون توجه به دریافت یا پرداخت ثبت می گردند.
صورت سود و زیان از چه قسمت هایی تشکیل شده است؟
متداول ترین اقلام شامل موارد زیر می شود:درآمدها / فروش (Revenue)
بهای تمام شده کالای فروش رفته (COGS)
سود ناخالص (Gross Profit)
هزینههای اداری عمومی و فروش (SG&A)
سود عملیاتی / سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)
هزینه های مالی / بهره (Interest)
سود قبل از مالیات (EBT)
مالیات (Tax)
سود خالص (Net Income)
اقلام صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان ممکن است با توجه به نوع شرکت ها، تفاوت های جزئی ای داشته باشد، چرا که هزینه ها و درآمد ها به نوع عملیات یا کسب و کار هر شرکت بستگی دارد. با این حال، مواردی وجود دارد که اغلب در صورت سود و زیان مشاهده می شود.
درآمدها / فروش (Revenue)
صورت سود و زیان با درآمدها در اولین خط شروع میشود (به درآمدها :فروش هم گفته می شود). شرکتها با فروش محصولات و خدمات، درآمد کسب می کنند. این عدد بدون در نظر گرفتن هزینه های مرتبط به تولید کالا یا خدمات است. بعضی از شرکت ها درآمد های مختلفی دارند و آنها را در چند خط گزارش می کنند و در پایان درآمد کل را محاسبه می کنند.
بهای تمام شده کالای فروش رفته (COGS)
بعد از درآمدها، هزینههای مستقیم عملیاتی گزارش می شود. معمولا به این خط، بهای تمام شده کالای فروش رفته هم میگویند. هزینه های مستقیم می تواند شامل: نیروی کار، قطعات، مواد و تخصیص هزینه های دیگر مانند استهلاک باشد. این هزینه اولین خط، هزینهای است که در صورت سود و زیان آورده می شود.
سود ناخالص (Gross Profit)
سود ناخالص با کسر بهای تمام شده کالای فروش رفته (یا هزینه فروش) از درآمد (فروش) محاسبه می شود. یا به عبارتی، سود ناخالص برابر است به درآمدهای فروش منهای هزینه های مستقیم. اگر سود ناخالص را بر درآمدها تقسیم کنید، حاشیه سود ناخالص را بدست می آورید.
هزینههای اداری عمومی و فروش (SG&A)
خط بعدی هزینههای غیرمستقیم عملیاتی است. هزینه هایی مثل :حقوق پرسنل، هزینههای اجاره دفاتر و ایاب ذهاب و… که اغلب تحت عنوان هزینههای اداری عمومی و فروش ثبت می شود. این هزینه ها به تولید کالا یا خدمات خاصی مرتبط نیستند به همین دلیل در بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار نمی گیرند.
سود عملیاتی / سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)
اگر ما از درآمدها ،هزینههای مستقیم و غیرمستقیم عملیاتی را کسر کنیم سود عملیاتی را بدست می آوریم، که به سود قبل از بهره و مالیات هم شناخته میشود که به اختصارEBIT هم گفته می شود. سود عملیاتی نشان دهنده ی سود ناشی از عملیات منظم کسب و کار است، به همین دلیل از اهمیت بالایی برخوردار است.
هزینه های مالی / بهره (Interest)
بعد از سود عملیاتی نوبت به هزینههای مالی میرسد، مانند: هزینه بهره وام، کارمزد های بانکی. این خط هزینه هایی را شامل می شود که به تامین مالی شرکت از طریق بدهی مربوط است و بررسی آن می تواند برای ارزیابی شرکت مفید باشد.
سود قبل از مالیات (EBT)
یک عنوان دیگر هم بعد از کم کردن هزینههای مالی وجود دارد که کمتر مورد استفاده قرار می گیرد، بنام سود قبل از مالیات که EBT هم گفته میشود.
مالیات (Tax)
در آخرین خط قبل از رسیدن به سود خالص، مالیات بر درآمد کسر میشود. مالیات معمولا درصدی از سود قبل از مالیات است که با توجه به قوانین مالیاتی کشور و معافیت های مالیاتی محاسبه می گردد.
سود خالص (Net Income)
در آخر به سود خالص میرسیم، که درآمد خالص هم به آن میگوید. این آخرین خط از صورت سود و زیان است و پس از کسر سود سهام پرداختنی، به حساب سود انباشته در ترازنامه منتقل می شود.
نمونه ی واقعی از صورت سود و زیان
در زیر نمونه ای از صورت سود و زیان منتشر شده توسط شرکت همکاران سیستم برای سال مالی منتهی به 29 اسفند 1398 مشاهده می کنید.
صورت سود و زیان شرکت همکاران سیستم 29 اسفند 1398
توضیحاتی در مورد صورت سود و زیان
مقایسه بین صورت سودوزیان در بازههای حسابداری مختلف از اهمیت ویژهای برخوردار است. چرا که تغییر در اقلام صورت سودوزیان در طول زمان بسیار با معنی تر از خود اعداد هستند. به طور مثال، درآمد یک شرکت ممکن است در حال رشد باشد، اما هزینه های آن ممکن است با نرخ سریعتری افزایش یابند.
صورت سودوزیان میتواند برای محاسبه اغلب نسبت های مالی مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص و نسبت عملیاتی مورد استفاده قرار گیرد. این صورت مالی همراه با ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد، نگاهی جامع و عمیق به عملکرد و جایگاه مالی شرکت فراهم مینماید. -
صورت مالی تلفیقی
صورت مالی تلفیقی (Consolidated Financial Statement) از تلفیق صورت مالی شرکت اصلی و صورت مالی شركتهای زیر مجموعه آن، تهیه میشود. شرکتهایی که چندین شرکت تابعه با شخصیت حقوقی مستقلی دارند، علاوه بر صورتهای مالی اصلی خود، صورت مالی تلفیقی را نیز ارائه میکنند. به این صورت که مقادیر درآمدها و هزینهها، سود و زیان، داراییها و بدهیها و سایر اقلامی که در صورت مالی شرکتهای زیرمجموعه شرکت اصلی گزارش شده است، در صورت مالی تلفیقی شرکت اصلی نمود پیدا میکند. -
صورت های مالی
تعریف صورت مالی چیست؟
صورت های مالی گزارشاتی هستند که فعالیتهای تجاری و عملکرد مالی یک شرکت را نشان می دهند. برای اطمینان از صحت و درستی گزارشات، اهداف مالیاتی ، مالی یا سرمایه گذاری توسط موسسات حسابرسی کنترل می شوند.
صورت های مالی اساسی شامل موارد زیر است:ترازنامه
صورت سود و زیان
صورت جریان وجوه نقد
درک انواع صورت های مالی
ترازنامه
ترازنامه یک از صورت های مالی اساسی شرکت است که نشان میدهد شرکت مالک چیست که در دارایی ها ثبت میشوند, چه بدهی هایی دارد که در بدهی ها ثبت میشود و ارزش شرکت را نشان میدهد که در حقوق مالکان ثبت شده است.
ترازنامه از دو بخش اصلی تشکیل شده است، دارایی ها (سمت راست)، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام (سمت چپ)
دارایی ها
در سمت راست تراز نامه، دارایی ها را داریم. دارایی ها مواردی هستند که تحت مالکیت شرکت قرار دارند.
دارایی ها به دو قسمت تقسیم میشوند:دارایی های جاری
دارایی های غیر جاری
بدهی ها و حقوق صاحبان سهام
در سمت چپ، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام قرار دارد
بدهی ها
بدهی ها شامل مواردی می شوند که شرکت به افراد یا شرکت های دیگر بدهکار است و با توجه به ماهیت آن ها در دو دسته قرار می گیرند:بدهی های جاری
بدهی های غیر جاری
حقوق صاحبان سهام یا حقوق مالکانه
حقوق صاحبان سهام برابر است با ارزش شرکت بعد از تسویه تمام بدهی های خود. در زمان تاسیس یک شرکت حقوق مالکانه برابر با همان سرمایهگذاری اولیه است که در حساب سرمایه ثبت می شود.
سرمایهگذاران بابت پول یا سرمایهای که برای شرکت مهیا کردهاند، سهام دریافت میکنند. با گذشت زمان حقوق مالکانه میتواند بیشتر یا کمتر شود و این بستگی به این دارد که شرکت سود می کند یا ضرر.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان که به آن صورت درآمد و هزینه یا صورت عملیات هم گفته می شود یکی از سه صورت مالی اساسی است. وقتی به تمام تراکنش هایی که شرکتها در یک دوره زمانی ثبت می کنند، فکر کنید متوجه میشوید، چرا لازم است که یک صورت مالی مختص عملیات شرکت داشته باشیم.
در تئوری می شود تمام تراکنشها را در حساب سود انباشته ترازنامه ثبت کرد ،اما در عمل یک صورت مالی مخصوص عملیات شرکت لازم است که بشود تمام درآمدها و هزینه ها را پیگیری کرد و همانطور نتیجه گرفت در نهایت شرکت سود ایجاد کرده است یا زیان آور بوده است.
صورت سود و زیان، با درآمد ها در اولین خط شروع می شود و پس از کسر تمام هزینه های عملیاتی و غیر عملیاتی به سود یا زیان خالص در آخرین خط میرسد.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد تنها شامل مبادلات نقدی شرکت میشود. به عبارتی این صورت مالی نشان می دهد، شرکت چه مقدار پول نقد به دست آورده و چه میزان پرداخت کرده است .
صورت جریان وجوه نقد به 3 دسته تقسیم میشود :وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی
وجوه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری
وجوه نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی
ض
-
ضامن نقدشوندگی
یکی از ارکان صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت مبتنی بر صدور و ابطال، ضامن نقدشوندگی است. وظیفه اصلی ضامن نقدشوندگی این است که اگر صندوق وجه نقد کافی برای پرداخت به متقاضیان ابطال واحدهای سرمایه گذاری یا برای پرداخت سود دورهای به سرمایه گذاران را در اختیار نداشته باشد، وجه مورد نیاز صندوق را تامین کند.
از آنجا که حضور رکن ضامن نقدشوندگی الزامی نیست و موجب افزایش هزینههای صندوق و کاهش سود سرمایه گذاران میشود، بسیاری از صندوقها ضامن نقدشوندگی ندارند و بدون هیچ مشکلی در پرداخت وجوه سرمایه گذاران، مشغول به فعالیت هستند. -
ضریب آلفا
یکی از شاخصهای بررسی عملکرد شرکتها یا صندوقهای سرمایه گذاری، ضریب آلفا است. این معیار بیشتر هنگام صحبت در مورد صندوقهای سرمایهگذاری مصطلح است. ضریب آلفا که به آن بازده فعال نیز گفته میشود، مقدار بازدهی مازاد یک صندوق را نسبت به شاخص معیار (شاخص بازار) نشان میدهد. آلفا میتواند عددی مثبت، منفی یا صفر باشد. آلفای منفی، به معنای عملکرد ضعیف تر نسبت به شاخص معیار و آلفای مثبت، به معنای عملکرد بهتر نسبت به شاخص معیار است. آلفای صفر نیز یعنی بازدهی صندوق متناسب با ریسک آن بوده است. در حالت کلی هر چقدر مقدار آلفا بیشتر باشد، بدین معناست که صندوق عملکرد بهتری داشته است. -
ضریب بتا
ضریب بتا معیاری برای نشان دادن میزان ریسک و نوسان یک دارایی نسبت به یک شاخص است. بتای یک سهم یا یک صندوق سرمایهگذاری در واقع نشان میدهد که تغییرات قیمتی آن سهم یا صندوق نسبت به شاخص کل بازار چگونه بوده است. علامت ضریب بتا، همجهت بودن یا در خلاف جهت بودن تغییرات قیمت دارایی را نسبت به شاخص مشخص میکند و مقدار عددی بتا، نسبت تغییرات را نشان میدهد. به عنوان مثال، اگر بتای یک سهم برابر ۲- باشد، یعنی تغییرات قیمتی آن سهم بر خلاف تغییرات شاخص بوده و میزان تغییر آن، ۲ برابر تغییر شاخص بوده است -
ضریب جینی
ضریب جینی (Gini Coefficient) یک واحد اندازه گیری پراکندگی آماری است که برای سنجش میزان نابرابری در توزیع درآمد یا ثروت در یک جامعه استفاده میشود. ضریب جینی بین صفر و یک قرار میگیرد. ضریب جینی صفر به معنای برابری مطلق در توزیع درآمد و ثروت در یک جامعه است. ضریب جینی یک نیز به معنای نابرابری مطلق است، بدین معنا که گویا همه ثروت و درآمد یک جامعه تنها در دست یک نفر قرار دارد. هر چه ضریب جینی به عدد صفر نزدیکتر باشد، نشاندهنده این است که اختلاف طبقاتی در جامعه کمتر است.
ط
ع
-
عامل فروش
شخص حقوقي است كه نسبت به عرضه و فروش اوراق اجاره از طرف نهاد واسط اقدام مينمايد. -
عرضه
تعریف عرضه چیست؟
در علم اقتصاد، منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدماتی است که تولید کنندگان یا فروشندگان، در قیمتی مشخص، تمایل به فروش آن دارند. منظور از عرضه برای هر ورقه بهادار در بازار سرمایه نیز تعداد ورقه بهاداری است که فروشندگان در قیمتهای مشخص، تمایل به فروش آن دارند. چنانچه عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش پیدا میکند. در این شرایط در بازار سرمایه ممکن است برای فروش یک ورقه بهادار در کف قیمتی مجاز آن، صف فروش ایجاد شود.
عرضه یک مفهوم اقتصادی بنیادی است که مقدار کل کالاها یا خدمات خاصی را که برای مصرف کننده موجود است توصیف میکند. عرضـه میتواند به مقدار موجود در یک قیمت خاص یا مقدار موجود در یک محدوده خاص از قیمت ها که در نمودار نمایش داده میشود، اشاره کند. عرضـه با تقاضا برای کالا یا خدمت در یک قیمت خاص نیز رابطه تنگاتنگی دارد. با فرض اینکه همه عوامل اثرگذار ثابت در نظر گرفته شوند، با توجه به اینکه همه شرکت ها به دنبال بیشینه کردن سود خود هستند اگر قیمتها افزایش یابد، عرضه محصولات توسط تولیدکنندگان نیز افزایش خواهد یافت.
توضیحاتی در مورد عرضه
روند عرضه و تقاضا اساس اقتصاد مدرن را شکل داده است. هر کالا یا خدمت خاص بر اساس قیمت، مطلوبیت و ترجیحات شخصی الگوهای خاص عرضه و تقاضای خود را خواهد داشت. اگر افراد برای یک کالا تقاضای بیشتری کنند و مایل به پرداخت مبلغ بیشتری نیز برای آن باشند، تولیدکنندگان به عرضـه آن محصول اضافه خواهند کرد. با افزایش عرضـه، قیمت محصول شروع به کاهش میکند تا سطح تقاضا کاهش مییابد. به صورت ایدهآل، بازارها به نقطهای از تعادل خواهند رسید که در آن برای یک نقطه خاص، عرضـه دقیقاً برابر با تقاضا میشود (نه عرضه بیشازحد و نه کمبود عرضه) در این نقطه، سود و منفعت مشتری و تولیدکننده بیشینه میشود.
اصول عرضه
مفهوم عرضـه در اقتصاد به وسیله فرمولهای ریاضی مختلف و عوامل متعدد پیچیده شده است. درحالیکه عرضـه میتواند به هر چیز مورد تقاضا که در یک بازار رقابتی به فروش میرسد اشاره کند اما این واژه بیشتر برای اشاره به کالاها، خدمات یا نیروی کار مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از مهمترین عواملی که بر عرضه تأثیر میگذارد قیمت کالاست. عموماً، اگر قیمت یک کالا افزایش یابد، عرضه آن هم زیاد خواهد شد. قیمت کالاهای مربوطه و قیمت مواد و ملزومات ورودی (انرژی، مواد خام و نیروی کار) هم روی عرضـه تأثیر خواهد گذاشت، چراکه در افزایش بهای تمام شده کالای فروش رفته تأثیر دارند.
شرایط تولید یک محصول نیز در عرضه بسیار مهم است. به طور مثال، پیشرفت تکنولوژی باعث افزایش کیفیت کالای مورد عرضـه میشود، همینطور گاهی یک نوآوری مخرب باعث ارائه مجدد محصولی منسوخ شده یا محصولی که کمتر مورد تقاضا است، میشود. مقررات دولتی هم میتوانند بر عرضه تأثیر بگذارند، مثل قوانین مربوط به حمایت از محیط زیست. به علاوه تعداد عرضـه کنندگان (که باعث افزایش رقابت میشوند) و انتظارات بازار تأثیرات قابل توجهی بر میزان عرضـه دارند. یک مثال از این موضوع زمانی است که قوانین زیست محیطی مربوط به استخراج نفت بر عرضه این محصول اثر میگذارد.
عرضـه در اقتصاد خرد با تعدادی از فرمول های ریاضی نمایش داده میشود. تابع و معادله عرضه رابطه بین عرضـه و عوامل اثرگذار، مثل آنهایی که در بالا اشاره شد یا حتی نرخ تورم و سایر عوامل مؤثر در بازار را بیان میکند. منحنی عرضه همیشه رابطه بین قیمت کالا و تعداد عرضـه شده را توصیف میکند.
تاریخچه عرضه
عرضه در اقتصاد و امور مالی اغلب، اگر نگوییم همیشه، با تقاضا در ارتباط است. قانون عرضه و تقاضا اصل بنیادی و اساسی اقتصاد است. قانون عرضـه و تقاضا نظریهای است که توصیف میکند عرضه یک کالا و تقاضا برای آن چگونه با هم در تعامل هستند. به طور عمومی، اگر عرضـه بالا باشد و تقاضا پایین، قیمت هم پایین خواهد بود. اگر عرضـه پایین باشد و تقاضا بالا، قیمت بالا خواهد بود. البته فرض این نظریه آن است که عرضـه و تقاضا در یک بازار رقابتی و در یک سیستم سرمایه داری تعریف شوند. عرضه و تقاضا در اقتصاد مدرن، در ابتدا منسوب به جان لاک بوده، اما استفاده قطعی آن به وسیله آدام اسمیت در کتاب مشهور «تحقیقی پیرامون ماهیت و اسباب ثروت ملل» که در سال ۱۷۷۶ در انگلستان به چاپ رسید صورت گرفته است.
نمایش نموداری داده های منحنی عرضه برای اولین بار در دهه ۱۸۷۰ و در متون اقتصادی انگلیسی مورد استفاده قرار گرفت و سپس در کتاب «اصول اقتصاد» و توسط آلفرد مارشال در ۱۸۹۰ به شهرت رسید. اینکه چرا بریتانیا اولین کشوری بود که نظریه عرضه و تقاضا را منتشر کرده و از آنها استفاده نمود و آن را با آغوش باز پذیرفت مدتهاست که محل بحث است. ظهور انقلاب صنعتی و به دنبال آن، قدرت اقتصادی بریتانیا که شامل تولید انبوه، نوآوریهای تکنولوژیک و ایجاد مشاغل فراوان میشد، میتوانند جزو دلایل باشند.
اصطلاحات و مفاهیم مرتبط با عرضه
اصطلاحات و مفاهیم مربوط به عرضـه و تقاضا امروزه شامل تأمین مالی زنجیره تأمین و عرضـه پول میشود. عرضه پول به کل منابع ارزی و دارایی های نقد شونده یک کشور اشاره دارد. اقتصاددانان بر عرضـه پول نظارت داشته و آن را تحلیل میکنند و برنامهها و مقرراتی بر اساس نوسانات آن از طریق کنترل نرخ سود و دیگر معیارهایی ازایندست تنظیم خواهند کرد. دادههای رسمی در عرضه پول یک کشور باید به شکل صحیحی ثبت شوند و به صورت دورهای در دسترس عموم قرار گیرند.
تأمین مالی زنجیره تأمین جهانی یک مفهوم مهم دیگر است که در دنیای جهانی امروز به عرضـه مرتبط است. هدف زنجیره تأمین این است که به صورت مؤثری همه اصول معامله را به یکدیگر متصل کند که شامل خریدار، فروشنده، موسسه تأمین مالی میشود تا مجموع هزینههای تأمین مالی را کاهش داده و فرآیند تجارت را سرعت بخشد. زنجیره تأمین مالی اغلب از طریق پلتفرمی بر اساس تکنولوژی ممکن میشود و بر صنایعی چون خودروسازی و بخش های فروش تأثیر میگذارد . -
عرضه اولیه
تعریف عرضه اولیه چیست؟
عرضه اولیه به زمانی اشاره دارد که بخشی از سهام یک شرکت برای اولین بار در بازار سرمایه به فروش میرسد و عموم افراد جامعه میتوانند آن را خریداری کنند. قبل از عرضه اولیه، سهام شرکت مربوطه ارزشگذاری شده و دامنه قیمتی آن مشخص میشود. همچنین با هدف توزیع عادلانه عرضه اولیه، تعداد سهمی که هر متقاضی میتواند خریداری کند، محدود میشود. معمولا چند روز قبل از عرضه اولیه، آگهی مربوط به آن در بازار سرمایه منتشر شده و جزئیات آن مشخص میشود.عرضه اولیه اولین فروش سهام به وسیله یک شرکت خصوصی به عموم سهامداران در بازار است. عرضـه اولیه سهام اغلب به وسیله شرکتهای کوچکتر و جوانتری که به دنبال سرمایه برای گسترش خود هستند، انجام میشود، ولی میتواند به وسیله شرکتهای بزرگی که به دنبال سهامی عام شدن هستند نیز اتفاق بیافتد.
عرضه کردن سهام به صورت عمومی این امکان را برای شرکت ها به وجود می آورد که از طریق سرمایه گذاری عموم مردم، سرمایه شرکت را افزایش دهند. همین طور این کار معافیت های مالیاتی هم برای شرکت به وجود خواهد آورد.
در IPO شرکت ناشر از کمک یک شرکت تأمین سرمایه برای پذیره نویسی سهام استفاده میکند تا پروسه مربوط به پذیره نویسی، قیمت گذاری و توزیع سهام در بازار به درستی و عاری از اشتباه انجام شود.
به عرضـه اولیه، “عرضه عمومی ” نیز میگویند.
عرضه اولیه در ایران
در ایران هم مانند سایر کشور ها، شرکت قبل از اقدام به عرضه عمومی سهم خود در بازار بورس باید حداقل های ممکن را داشته باشد و شرایط اعلام شده از طرف سازمان بورس را محیا کنند . یکی از این شرایط ارزشیابی و ارزش گذاری سهم برای تعیین قیمت است. این کار اغلب توسط مشاورین سرمایه گذاری یا کارشناسان ارزشیابی انجام می شود. البته برای جذاب بودن سهام، معمولا قیمت کمتر از ارزش سهم به فروش می رسد (مثلا با 10 تا 20 درصد تخفیف). به همین دلیل عرضه اولیه ها در جهان علاقهمندان زیادی دارد.
اما در بازار ایران شرایط بسیار متفاوتی وجود دارد. با توجه به قانون دامنه نوسان و کم بودن حجم سهام عرضه شده، رشد اولیه سهام عرضه شده بسیار زیاد است. از این رو سهامداران عمده از این فرصت استفاده می کنند و حجم زیادی از سهم خود را در قیمت هایی بسیار بالاتر از ارزش واقعی سهم به فروش می رسانند.
توضیحاتی در مورد IPO
خرید سهام شرکتها در عرضه اولیه میتواند سرمایه گذاری پرمخاطرهای باشد. برای یک سرمایه گذار حقیقی، پیشبینی اینکه کدام سهام در روزهای اول معامله خود عملکرد خوبی خواهد داشت، آسان نیست، چون اغلب اطلاعات تاریخی کمی وجود دارد که بتوان با آن شرکت را تحلیل کرد. بهعلاوه بیشتر عرضه های اولیه را شرکتهایی تشکیل میدهند که عمدتاً دولتی بوده و از شفافیت اطلاعات پایینی برخوردار هستند. -
عرضه خصوصی
فروش مستقیم اوراق بهادار توسط "ناشر" به سرمایهگذاران نهادی است. -
عرضه عمومی
عرضهي اوراق بهادار منتشره به عموم جهت فروش. -
عرضه کل
تعریف عرضه کل چیست؟
کل عرضه کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد و با یک سطح قیمت خاص در یک بازه زمانی مشخص که بهوسیله منحنی عرضه کل نمایش داده میشود، عرضـه کل گفته میشود. عرضـه کل رابطه بین سطوح قیمت و تعداد کالاهای خروجی را که شرکتها مایل به ارائه هستند نشان میدهد. بهطورمعمول، یک رابطه مثبتی بین عرضـه کل و سطح قیمت وجود دارد. قیمت های در حال افزایش معمولاً نشانه گسترش تولید برای برطرف کردن سطح بالاتری از عرضـه کل هستند.
به عرضه کل «ستاده کل» نیز میگویند.
توضیحاتی در مورد عرضـه کل
تغییر در عرضـه کل میتواند به چندین دلیل اتفاق بیفتد. این دلایل شامل تغییراتی در اندازه و کیفیت کار، نوآوریهای تکنولوژی، افزایش حقوق، افزایش هزینههای تولید، تغییراتی در مالیات و یارانه تولیدکنندگان و تغییراتی در تورم میشود. عرضـه کل در کوتاهمدت، با اضافه کردن ورودیهای بیشتر به فرآیند تولید و افزایش مطلوبیت ورودیهای فعلی، به تقاضا (و قیمت های) بالاتر پاسخ میدهد. در بلندمدت، اما عرضه کل تحت تأثیر سطح قیمت قرار نگرفته و فقط بهوسیله بهبود تولید و کارایی کنترل میشود. -
عقد استصناع
عقد استصناع یا سفارش ساخت یکی از قراردادهایی است که امروزه کاربرد بسیار گستردهای دارد. -
عقد مساقات
مساقات عقدی است که بر اساس آن معامله بین صاحب باغ میوه و امثال آن با عامل در مقابل حصّه مشاع معین از محصول واقع میشود. -
عقد مشارکت حقوقی
مشارکت حقوقی، عبارت است از تأمین قسمتی از سرمایه شرکتهای سهامی جدید یا خرید قسمتی از سهام شرکتهای سهامی توسط بانک. -
عقد مشارکت مدنی
عقد مشارکت مدنی عبارتست از درآمیختن سهم الشرکه نقدی و یا غیرنقدی شریک با سهم الشرکه نقدی و یا غیرنقدی بانک به نحو مشاع برای انجام کاری معیّن در زمینه فعالیتهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی به مدت محدود به قصد انتفاع بر حسب قرارداد. -
عقود اسلامی بانکی
قانون عملیات بانکی بدون ربا (ق. ع. ب.ب.ر) برای تأمین مالی مشتریان و رفع نیازهای مالی آنان ابزارهائی را متناسب با مشاغل وخواسته ها مشتریان تحت عنوان عقود اسلامی پیش بینی نموده است. 1-تعریف بکار رفته درتعریف هر عقد وویژگیهای آن عموماً از دستورالعمل های اجرائی عقود اسلامی استخراج گردیده وبرای اطلاع کامل از مفاد قانون فوق الذکر وقانون پولی وبانکی کشور به فایل قوانین مراجعه فرمایند. 2-کلیه قراردادهای عقود اسلامی نمونه های ارسالی بانک برابر مفاد قانون در حکم اسناد لازم الاجرا تلقی می گردند. 3-معاملات با کلیه شرکتهای دولتی و وابسته به دولت جهت انجام نیازبه اخذمجوز ماده 22 قانون عملیات بانکی دارد که با گزارش به اداره اعتبارات این مجوز اخذ خواهد شد. 4-اخذ بیمه نامه کالای مورد معامله به نفع بانک به تشخیص مسئولین مربوطه ونوع کالای مورد معامله می باشد. -
عمر فیزیکی مطلق
تعریف عمر فیزیکی مطلق چیست؟
مدت زمانی که طول میکشد تا یک دارایی کاملاً مستهلک شود که در آن زمان دیگر هیچ استفادهای نداشته باشد، عمر فیزیکی مطلق نام دارد. عمر فیزیکـی مطلق اغلب زمانی که شرکتها دارایی هایی خریداری میکنند در نظر گرفته میشود. این معیار معمولاً با دارایی هایی که ریسک کمتری برای منسوخ شدن دارند در ارتباط است.
توضیحاتی در مورد عمر فیزیکی مطلق
مردم وقتی به عمر یک دارایی مینگرند، میتوانند دیدگاههای متضاد داشته باشند.
به طور مثال، بگذارید تصمیم یک مدیر برای خرید کامپیوترهای جدید برای شرکت خود را در نظر بگیریم. مدیر ممکن است تصمیم خود را بر این اساس بگیرد که کامپیوترها چه زمانی از رده خارج میشوند، بنابراین توجه او بیشتر به عمر مفید کامپیوترها است.
در سوی مقابل، اگر این مدیر راجع به داشتن تکنولوژی های قدیمیتر نگران نباشد، ممکن است فقط راجع به عمر فیزیکی مطلق کامپیوترها اهمیت دهد که این دوره میتواند به طرز قابلتوجهی طولانیتر از دوره عمر مفید باشد.
-
عمر مفید
عمر مفید مدت زمانی تخمینی است که یک کالا برای یک فعالیت مشخص مورد استفاده قرار میگیرد و با کل طول عمر کالا متفاوت است. عوامل متعددی بر عمر مفید یک دارایی که به تازگی خریداری شده است تاثیر میگذارد که مهمترین آنها عبارتند از: میزان و تناوب استفاده، سن دارایی در هنگام خرید، نحوه نگهداری و تعمیر آن، شرایط محیطی، پیشرفتهای تکنولوژی، تغییرات اقتصادی و تغییرات در قوانین. عمر مفید یک دارایی در محاسبه میزان استهلاک آن در حسابداری مورد استفاده قرار میگیرد. -
عمق بازار
عمق بازار یک نماد به معنی میزان سفارشهای خرید و فروش ثبت شده برای آن نماد در قیمتهای مختلف یا میزان عرضه و تقاضای آن است. هر چه عمق بازار بیشتر باشد، نقدشوندگی آن نماد بیشتر است. به عبارت دیگر، چنانچه عمق بازار یک نماد به اندازهای زیاد باشد که هرگاه خریدار یا فروشنده اقدام به ثبت سفارش کند، بدون اینکه در صف خرید یا فروش قرار گیرد، معامله انجام شود، آن نماد عمق بازار زیادی دارد. در سامانههای معاملاتی مانند ایزی تریدر، ۵ سطر سفارشهای عرضه و تقاضا که بهترین قیمت را دارند، نمایش داده میشود. -
عملکرد خوب
تعریف عملکرد خوب چیست؟
عملکرد خوب توصیهای از طرف یک تحلیلگر است که یعنی انتظار میرود سهام کمی بهتر از بازده بازار عمل نماید. به این تعریف همچنین “عملکرد بهتر از بازار “، “خرید متوسط ” یا “خرید و نگهداری ” نیز میگویند.
توضیحاتی در مورد عملکـرد خوب
تعاریف دقیق این مطلب در بین کارگزاران و تحلیلگران متفاوت است ولی این رتبه بندی در کل از حالت خنثی بهتر بوده و از خرید یا خرید فوری بدتر است.
-
عملکرد ضعیف
تعریف عملکرد ضعیف چیست؟
عملکرد ضعیف توصیهای از طرف یک تحلیلگر است که یعنی انتظار میرود سهام کمی بدتر از بازده بازار عمل کند و عملکرد بدی نسبت به بازار داشته باشد. به این تعریف همچنین عملکرد ضعیفتر از بازار، فروش متوسط یا دارایی ضعیف نیز میگویند.
توضیحاتی در مورد عملکرد ضـعیف
تعاریف دقیق این مطلب در بین کارگزاران و تحلیلگران متفاوت است ولی این رتبه بندی در کل از حالت خنثی بدتر بوده ولی بهتر از فروش یا فروش فوری است.
ف
-
فروش اقساطی
تعریف : فروش اقساطی عبارتست از واگذاری عین به بهای معلوم به غیر به ترتیبی که تمام یا قسمتی از بهای مزبور به اقساط مساوی یا غیر مساوی در سررسید های معینی دریافت گردد . مدت : 1-نیازهای سرمایه در گردش (تامین مواد اولیه ،لوازم یدکی ،ابزار کار )حداکثر یک دوره تولید یکسال . 2-تامین نیازهای تولیدی خدماتی از نظر وسایل تولید – ماشین آلات از یکسال تا سه سال . 3-تسهیلات جهت تامین نیازهای مصرفی شخصی نظیر خودرو – یخچال- تلویزیون و ... از یک سال تا سه سال . 4-فروش اقساطی طرحهایی که از طریق مشارکت بانک ایجاد شده برابر مفاد طرح تهیه و مصوب شده از سه سال الی هفت سال 1- در بخش مسکن تابع ضوابط خاص در هر سال خواهد بود . -
فروش گروهی
فروش اوراقبهادار تجمیع شدهي تعدادی از مشتریان با کد معین کارگزار میباشد. -
فروشنده
شخص حقوقی يا حقيقي معتبر است که اقدام به فروش دارایی به نهاد واسط مینماید. -
فعالیت نامتعارف بازار
بههرگونه نوسان نامتعارف در قیمت یا حجم دادوستد اوراقبهادار ناشر اطلاق میشود. -
فلسفه سرمایه گذاری
تعریف فلسفه سرمایه گذاری چیست؟
مجموعهای از قوانین که فرآیند تصمیمگیری سرمایه گذاری فردی را شکل میدهد، فلسفه سرمایه گذاری گفته میشود.
موارد زیر مثالهایی برای فلسفه یا سبک سرمایه گذاری است:
سرمایه گذاری ارزشی: به دنبال سهام نسبتاً ارزان که کمتر از ارزش واقعی ارزش گذاری شده است و طرفداران این سبک بر این باورند که درنهایت سود قابلتوجهی از محل افزایش قیمت سهام خواهند کرد.
سرمایه گذاری بر مبنای اصول بنیادی: شناسایی شرکتهای سهامی با چشمانداز درآمدی قوی.
سرمایه گذاری رشدی: خرید شرکتهایی که محصولات نوظهوری داشته یا خدماتی دارند که پتانسیل رشد امیدوارکنندهای دارد.
سرمایه گذاری با رویکرد مسئولیتهای اجتماعی: سرمایه گذاری در شرکتهایی که به قوانین و استانداردهای اخلاقی کسب و کار پایبند هستند.
سرمایه گذاری تکنیکال (فنی): بررسی دادههای گذشته شرکتها و پیدا کردن الگوهای بصری ویژه در فعالیت معامله برای گرفتن تصمیمات خریدوفروش.
سرمایه گذاری معکوس: گرفتن تصمیمات سرمایه گذاری درست در خلاف جهت اکثریت بازار (فروش در هنگام خرید دیگران).
توضیحاتی در مورد فلسفه سرمایه گذاری
شناختهشدهترین فرد حرفهای در بهکارگیری فلسفه سرمایه گذاری ارزشی، معروف به پیشگوی اوماها، کسی نیست جز وارن بافت. او بخش بزرگی از موفقیت خود در دستیابی به این استراتژی را مدیون تأثیری میداند که استاد دانشگاه و سرمایه گذار ارزشی بنجامین گراهام در او گذاشت.
مارک فابر (بنیانگذار شرکت مارک فابر لیمیتد) هم به عنوان یک سرمایه گذار معکوس شناخته میشود که با شرطبندی در خلاف جهت بازار سود میکند و گاهی هم زیانهای قابلتوجهی روی دست میگذارد. -
فهرست نرخهای بورس
سندی رسمی است که به منظور مشخص نمودن اوراق بهادار قابل معامله، معاملات انجام شدهي اوراق بهادار و قیمت آنها به تفکیک بازارهای اول و دوم، توسط بورس تنظیم و به اطلاع عموم میرسد. -
فیبوناچی
دنباله اعداد فیبوناچی با صفر و یک شروع شده و اعداد بعدی، از مجموع دو عدد قبلی به دست میآیند. دنباله فیبوناچی و نسبتهای آن در تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند آتی قیمتها مورد استفاده قرار میگیرند. از تطبیق نسبتهای فیبوناچی با نقاط مهم در نمودار قیمت میتوان سطوح حمایت و مقاومت و نقاط مناسب ورود و خروج را تعیین کرد. با توجه به دنباله اعداد فیبوناچی، ابزارهای متعددی برای تحلیل تکنیکال طراحی شده است که از جمله آنها میتوان به فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی خارجی و فیبوناچی پروژکشن اشاره کرد.
ق
-
قدرت خریدار و فروشنده
قدرت خریدار و فروشنده یکی از مواردی است که با بررسی تابلوی معاملات یک سهم میتوان آن را محاسبه کرد. از تقسیم حجم خرید حقیقی بر تعداد خریداران حقیقی، سرانه خرید و از تقسیم حجم فروش حقیقی بر تعداد فروشندگان حقیقی، سرانه فروش محاسبه میشود. اگر سرانه خرید بیشتر باشد، قدرت خریداران بیشتر است و اگر سرانه فروش بیشتر باشد، قدرت فروشندگان بیشتر است. همچنین میتوان گفت در یک حجم معامله برابر، هر چه تعداد خریداران بیشتر باشد، قدرت خریداران کمتر خواهد بود و بر عکس. -
قرارداد آتی
قرارداد آتی یکی از انواع قراردادهای مشتقه پراستفاده در بازارهای مالی است. قرارداد آتی، قراردادی دو طرفه است که در آن، فروشنده متعهد میشود در سررسیدی معین، مقدار مشخصی از کالای تعیین شده را به قیمت مشخصی بفروشد و در مقابل، خریدار نیز متعهد میشود آن کالا را با شرایط تعیین شده، خریداری کند. خرید و فروش قراردادهای آتی از طریق بورس کالا انجام میشود. قراردادهای آتی زعفران، زیره سبز، پسته و نقره از جمله مواردی است که دارندگان کد معاملاتی بورس کالا میتوانند خرید و فروش کنند .
در این قراردادها، برای جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، طرفین به صورت شرط ضمن عقد متعهد می شوند مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند و متعهدمی شوند متناسب با تغییرات قیمت آتی، وجه تضمین را تعدیل کنند و اتاق پایاپای بورس کالا از طرف آنان وکالت دارد متناسب با تغییرات، بخشی از وجه تضمین هر یک از طرفین را به عنوان اباحه تصرف در اختیار طرف دیگر معامله قرار دهد و او حق استفاده از آن را خواهد داشت تا در سر رسید با هم تسویه کنند. -
قرارداد سلف
قرارداد سَلَف یکی از انواع صکوک است. در قرارداد سلف، فروشنده متعهد میشود که یک کالا را با قیمتی مشخص و در زمان تعیین شده در آینده، به خریدار تحویل دهد. مبلغ معامله و قیمت کالا نیز در زمان عقد قرارداد مشخص شده و خریدار نیز تمامی آن را در زمان عقد قرارداد به فروشنده پرداخت میکند. به عبارت دیگر، در قرارداد سلف، فروشنده محصول خود را با دریافت بهای آن، به خریدار پیشفروش میکند. بنگاههای اقتصادی با هدف تامین مالی و دولت با هدف جبران کسری بودجه میتوانند از قراردادهای سلف استفاده کنند .
به صورت کلی تر قراردادي است كه براساس آن عرضهكننده مقدار معيني از دارايي پايه را بر اساس مشخصات قرارداد سلف در ازاي بهاي نقد به فروش ميرساند تا در دورهي تحويل به خريدار تسليم كند، خريدار ميتواند معادل دارايي پايهي خريداري شده را طي قرارداد سلف موازي استاندارد به فروش رساند. قرارداد مذكور نيز در اين دستورالعمل به اختصار قرارداد سلف ناميده ميشود . -
قرارداد سوآپ
قرارداد سوآپ یا معاوضه (Swap) یکی از انواع قراردادهای مشتقه به شمار میرود که طی آن، طرفین قرارداد مجموعهای از پرداختهای آتی خود را با یکدیگر معاوضه میکنند. فرض کنید یک شرکت از بانک الف وام با نرخ بهره متغیر X گرفته است. این شرکت با بانک ب وارد قرارداد سوآپ میشود و با پرداخت مبالغی ثابت، نرخ بهره متغیر X را دریافت میکند. با این کار، این شرکت خود را در برابر ریسک تغییر نرخ بهره متغیر X ، پوشش داده است. از جمله داراییهای پایه در قراردادهای سوآپ میتوان به نرخ بهره، ارز، سهام، نرخ بهره کل و نکول اعتباری اشاره کرد. -
قيمت تعديلشدهي پاياني
قيمتي است كه پس از اعمال اثر تغييرات سرمايه يا تقسيم سود نقدي در قيمت پاياني محاسبه ميشود. -
قيمت مرجع
قيمت پاياني سهم يا قيمت تعديل شده پاياني در روز معاملاتي قبل، حسب مورد است كه توسط بورس محاسبه ميشود. -
قیمت آغازین
قیمتی است که در شروع جلسهي رسمی معاملاتی برای هر ورقهي بهادار در تابلو بورس اعلام میشود. -
قیمت آماری
قیمت صدور، قیمت ابطال و قیمت آماری هر واحد، از جمله مواردی است که توسط هر صندوق سرمایه گذاری محاسبه شده و به اطلاع سرمایهگذاران میرسد. در شرایط مشخصی مانند ایجاد صف خرید یا صف فروش سنگین بر روی برخی از داراییهای یک صندوق سرمایهگذاری، مدیران صندوقها میتوانند قیمت اینگونه نمادهای موجود در سبد سرمايه گذاری خود را تعدیل کنند. به ارزش خالص دارایی گزارششده هر واحد سرمایه گذاری در این حالت، قیمت آماری یا NAV آماری گفته میشود. در شرایطی که تعدیلی صورت نگرفته باشد، قیمت آماری با قیمت ابطال برابر خواهد بود. -
قیمت ابطال
قیمت ابطال، نشاندهنده ارزش ابطال هر واحد از صندوق سرمایه گذاری است. سرمایهگذاران در زمان خارج کردن سرمایه خود از یک صندوق مبتنی بر صدور و ابطال، به ازای هر واحد، مبلغی معادل قیمت ابطال آن را دریافت میکنند. اما در صندوقهای قابل معامله، قیمت فروش هر واحد بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. قیمت ابطال واحدهای صندوقهای مبتنی بر صدور و ابطال به صورت روزانه و قیمت ابطال واحدهای صندوقهای قابل معامله، هر چند دقیقه یکبار در طول ساعات معاملاتی بازار بروزرسانی شده و در سایت صندوق نمایش داده میشود. -
قیمت باز
نرخی است که اختیار تعیین آن از طرف "مشتری" به کارگزار واگذار میشود. -
قیمت پایانی
قیمت هر ورقهي بهادار در پایان هر جلسه رسمی معاملاتی بورس است که محاسبه و توسط "بورس" اعلام میشود. -
قیمت پایه
قیمت مشخص و بدون قيد و شرطي است كه توسط فروشنده براي عرضهي سهام در معاملات عمده تعيين و از طريق كارگزار فروشنده به بورس اعلام میشود و مبناي رقابت در معاملات عمده ميباشد. -
قیمت پیشنهادی
نرخی است که برای هر واحد اوراق بهادار از طرف کارگزار وارد سامانه معاملات میشود. -
قیمت پیشنهادی خرید
تعریف قیمت پیشنهادی خرید (Bid Price) چیست؟
پیشنهاد خریدی که توسط یک سرمایه گذار، معامله گر یا دلال برای خرید یک اوراق بهادار در یک قیمت مشخص ارائه میشود، قیمت پیشنهادی خرید گفته میشود. درواقع این قیمت، قیمتی است که خریدار مایل به خرید اوراق است و کمیت خرید را نیز در سفارش خود تصریح میکند . قیمتی که در آن بازارساز مایل به خرید اوراق بهادار است، نیز قیمت پیشنهادی خرید گفته میشود.
به عنوان مثال، در سامانههای معاملاتی آنلاین کارگزاریها و در قسمت عمق بازار، ستون سمت راست مربوط به قیمتهای پیشنهادی خریداران اوراق بهادار است. در این شرایط، خرید زمانی انجام میشود که پیشنهاد فروشی به قیمت کمتر یا مساوی با قیمت پیشنهادی خرید ارائه شود .
توضیحاتی در مورد قیمت پیشنهادی خرید
نقطه مقابل قیمت پیشنهادی خرید، قیمت پیشنهادی فروش است که این قیمت، قیمتی است که فروشنده برای فروش اوراق بهادار مشخص میکند و تعداد اوراق بهاداری را که مایل است در قیمت پیشنهادی خود به فروش برساند، تصریح مینماید.
مثالی برای قیمت پیشنهادی خرید همان ثبت سفارش های خرید شما نزد کارگزارتان است که سفارش خرید ۱۰۰ سهم شرکت فرضی شناسا به قیمت ۱۸۰ تومان را ثبت میکنید. چنانچه فروشندهای در این قیمت حاضر باشد سهام خود را بفروشد معامله انجام خواهد شد.
بازارسازان برای بازدهی و نقد شوندگی بازار حیاتیاند. با ایجاد قیمت های پیشنهادی خرید و فروش در بازار، آنها همیشه این فرصت را به سرمایه گذاران و دارندگان اوراق بهادار مختلف میدهند تا اگر نیاز به خرید یا فروش هر سهمی را داشتند، با مشکلی جدی برای خرید یا فروش خود روبهرو نشوند. این امر به خصوص به هنگام فروش یک دارایی اهمیت پیدا میکند و فروشنده با فروش سهام خود به پول حاصل از فروش آن میرسد . -
قیمت پیشنهادی فروش
تعریف قیمت پیشنهادی فروش (Ask Price) چیست؟
قیمت پیشنهادی فروش قیمتی است که فروشنده یک کالا یا اوراق بهادار، برای فروش کالا یا اوراق بهادار تحت مالکیت خود اعلام میکند. به عنوان مثال، در سامانههای معاملاتی آنلاین کارگزاریها و در قسمت عمق بازار، ستون سمت چپ مربوط به قیمتهای پیشنهادی فروشندگان اوراق بهادار است. در این شرایط، فروش زمانی انجام میشود که پیشنهاد خریدی به قیمت بیشتر یا مساوی با قیمت پیشنهادی فروش ارائه شود.
توضیحاتی در مورد قیمت پیشنهادی فروش
این موضوع نقطه مقابل قیمت پیشنهادی خرید است که آن درواقع قیمتی است که خریدار برای یک اوراق بهادار مایل به پرداخت آن است و قیمت پیشنهادی خرید همیشه بیشتر از قیمت پیشنهـادی فروش خواهد بود. اصطلاحات “قیمت پیشنهـادی فروش” و “قیمت پیشنهادی خرید” تقریباً در هر بازار مالی در جهان که سهام، اوراق قرضه، ارز و اوراق مشتقه را پوشش میدهد، مورداستفاده قرار میگیرند. مثالی از یک پیشنهاد فروش میتواند همین ثبت سفارش هایی باشد که سرمایه گذاران معمولاً در سامانه معاملاتی نزد کارگزار خود ثبت میکنند و از کارگزار میخواهند ۱۰۰۰ سهم شرکت فرضی شناسا را به قیمت هر سهم ۲۳۰ تومان به فروش برساند. فروش زمانی اتفاق خواهد افتاد که پیشنهاد خریدی به قیمت بیشتر یا مساوی با قیمت پیشنهادی فروش در سامانه معاملاتی ثبت شده باشد. -
قیمت تئوریک
قیمت تئوریک همان قیمتی است که در طول جلسه پیش گشایش یا پیش پایانی به صورت پیوسته محاسبه شده و با عنوان قیمت تئوریک گشایش یا قیمت تئوریک پایانی نمایش داده میشود. علاوه بر این، در جلسات حراج آغازین و حراج پایانی بر اساس همین قیمت تئوریک است که انطباق سفارشها با یکدیگر انجام میشود. سازوکار مورد استفاده برای تعیین قیمت تئوریک در جلسات پیشگشایش، حراج آغازین، پیش پایانی، حراج پایانی و سایر حراجهای تک قیمتی مورد استفاده در بورسهای اوراق بهادار یکسان است. -
قیمت صدور
قیمت صدور، نشاندهنده ارزش صدور هر واحد از صندوق سرمایه گذاری است. سرمایهگذاران برای خرید هر واحد از صندوقهای مبتنی بر صدور و ابطال، باید مبلغی معادل قیمت صدور آن را پرداخت کنند. اما در صندوقهای قابل معامله، قیمت خرید هر واحد بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. قیمت صدور واحدهای صندوقهای مبتنی بر صدور و ابطال به صورت روزانه و قیمت صدور واحدهای صندوقهای قابل معامله، هر چند دقیقه یکبار در طول ساعات معاملاتی بازار بروزرسانی شده و در سایت صندوق نمایش داده میشود. -
قیمت محدود
نرخی است که حداکثر یا حداقل آن از طرف "مشتری" به کارگزار اعلام میشود. -
قیمت معین
نرخ ثابتی است که توسط "مشتری" برای انجام معامله به کارگزار اعلام میشود.
ک
-
کارایی بازار
فرضیه کارایی بازار در سال ۱۹۷۰مطرح شده است. مطابق آن، بازار کارا بازاری است که همه اطلاعات به طور کامل و بلافاصله بر قیمت منعکس میشوند و به محض آشکار شدن اطلاعات، به سرعت بر قیمت اوراق بهادار تاثیر میگذارد. در چنین بازاری، کسب سودهای غیر نرمال و بیشتر از بازار امکانپذیر نیست. چرا که اطلاعات موجود، تاثیر خود را بر قیمتها گذاشتهاند و سرمایهگذاران نمیتوانند مجددا از این اطلاعات برای کسب سود استفاده کنند. بر همین اساس، کارایی بازارها در سه سطح ضعیف، نیمه قوی و قوی، قابل بررسی است . -
کارگزار
تعریف کارگزار چیست؟
کارگزار یک شخص یا شرکتی است که برای اجرای سفارش های خرید و فروش ثبتشده توسط سرمایه گذار هزینهای دریافت میکند. همینطور ممکن است منظور از کـارگزار نقش شرکتی باشد که به عنوان نماینده برای مشتری عمل میکند و به خاطر خدماتش هزینه ای برای مشتری در نظر میگیرد و از آنها اخذ میکند . در زبان انگلیسی یک آژانس املاک که معمولاً بهعنوان نماینده فروش یک ملک به شمار میآید نیز کارگزار گفته میشود. وظایف کارگـزار ممکن است شامل: تعیین ارزش بازار ملک، تبلیغ املاک برای فروش، نشان دادن املاک به خریداران احتمالی و دادن مشاوره به مشتریان در مورد مسائل مرتبط است، در ایران این نقش را آژانس املاک انجام میدهد.
به طور کلی به شخصی اطلاق میشود که با مجوز "سازمان" به نمایندگی از طرف اشخاص و یا به حساب خود حسب مورد، و براساس قوانین و مقررات مربوط، به دادوستد اوراقبهادار پذیرفته شده در بورس و سایر خدمات کارگزاری میپردازد .
توضیحاتی در مورد کارگزار
در قدیم، فقط افراد ثروتمند میتوانستند از پس هزینه های کارگـزار و دسترسی به بازار سهام بر بیایند.اینترنت عصر انفجار کارگزاران عامل را آغاز کرد که امروزه به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا با قیمت کمتری معامله کنند اما توصیههای شخصی ارائه نمیکند. با وجود کارگزاران عامل، تقریباً هرکسی میتواند از پس سرمایه گذاری در بازار بورس بر بیاید . -
کارگزار متعهد پذیره نویسی
کارگزاری است که در عرضهي اولیهي اوراقبهادار به بورس، هماهنگی برای تامین مالی خرید بخشی از اوراق را که به فروش نمیرسد، به عمل آورده باشد. -
کارگزار معرف
کارگزاری که در پذیرش اوراقبهادار نقش مشاور و کارشناس را برای عرضهي اولیه برعهده داشته باشد. -
کارگزار ناظر
کارگزار ناظر هر سهم به معنای آن کارگزاری است که معاملهگر میتواند تنها از طریق آن، سهام خود را بفروشد. در خصوص خرید سهام، چنین محدودیتی وجود ندارد و معاملهگر میتواند از طریق چند کارگزاری اقدام به خرید کند. در این شرایط، سهام خریداری شده به سبد دارایی شخص در كارگزار ناظر آن سهم اضافه میشود.
به طور پیشفرض، اولین کارگزاریای که شخص از طریق آن سهمی را خریداری کرده است، كارگزار ناظر آن سهم در نظر گرفته میشود.
برای اطلاع از دارایی تحت مالکیت خود و همچنین شناسایی كارگزار ناظر هر یک از آنها، به درگاه یکپارچه ذینفعان بازار سرمایه به آدرس ddn.csdiran.com مراجعه کنید.
لازم به ذکر است که شما میتوانید كارگزار ناظر هر سهم خود را تغییر دهید. برای آشنایی با روش انجام این کار، روی لینک زیر کلیک کنید.
روش تغییر کارگزار ناظر -
کارمزد
تعریف کارمزد چیست؟
هزینه خدمتی که به وسیله مشاور سرمایه گذاری یا کارگزار در عوض ارائه مشاوره سرمایه گذاری یا مدیریت خرید یا فروش اوراق بهادار دریافت میگردد، کارمزد گفته میشود. کارگزاران بیشتر سود خودشان را از دریافت کارمزد یا کمیسیون برای معاملات مشتری به دست میآورند. مقدار کارمزد خریدوفروش سهام در تمامی کارگزاری ها یکسان است اما کارمـزد سایر خدمات میتواند در کارگزاری ها و شرکتهای مشاوره ای مختلف، متفاوت باشد . در بازار سرمایه هم مانند سایر بازارهایی که در آن کالایی معامله میشود، برخی از ارکان تشکیلدهنده بازار به ازای انجام هر معامله موفق، درصدی از مقدار نقدی معامله را تحت عنوان کارمزد از دو طرف معامله یعنی خریدار و فروشنده دریافت میکنند . در بازار سرمایه ایران کارمزد معاملات با توجه به معیارهایی مانند ورقه بهادار در حال معامله (سهام، اوراق بدهی، اوراق آتی و صندوقهای سرمایهگذاری)، مرحله معامله (ثبتشده و یا در حال پذیرهنویسی) و نوع صندوق قابل معامله (سهامی، مختلط، با درآمد ثابت و دولتی) تعیین میشود .
توضیحاتی در مورد کارمـزد
شرکتهای کارگزاری معمولاً هیچ مشاوره ای ارائه نمیدهند که این نقص میتواند برای بسیاری از سرمایه گذاران تازه کار مشکل ساز باشد. از طرف دیگر، شرکتهای مشاور سرمایه گذاری خدمات شخصیتری ارائه میکنند، اما کمیسیون های بالاتری هم میگیرند.
وقتی کمیسیون گرفته میشود احتمال به وجود آمدن تضاد منافع مابین کارگزاران و مشتریانشان وجود دارد. درصورتیکه مشتریان معاملهای نداشته باشند، کارگزاری کارمزدی دریافت نخواهد کرد و ممکن است برخی کارگزاران روشهای غیراخلاقی استفاده کرده و مشتریان را به انجام معاملات بیشازحد نیاز تشویق کنند . -
کارمزد معاملات
معامله در بازار سرمایه مانند معامله در هر بازار دیگری، هزینههایی دارد. کارمزد نهادهای مختلف بازار سرمایه (مانند کارگزاری، شرکت سپردهگذاری مرکزی و اداره تسویه وجوه، مدیریت فناوری بورس و ….) و مالیات، از جمله هزینههای مربوط به معاملات بازار سرمایه است که بلافاصله پس از انجام معامله، از طرف خریدار و فروشنده دریافت میگردد. در حال حاضر مجموع هزینههای مربوط به خرید سهام بورسی و فرابورسی به ترتیب ۰.۰۰۳۷۱۲ و ۰.۰۰۳۶۳۲و مجموع هزینههای مربوط به فروش آنها، ۰.۰۰۸۸ ارزش معامله آنها است. -
کالا
تعریف کالا چیست؟
مواد اولیهای که در تجارت استفاده میشود و با سایر کالا ها از همان نوع قابلمبادله است، نوعی کالای خام بهحساب میآید. مواد اولیه اغلب بهعنوان ورودی برای تولید سایر انواع کالا ها و خدمات مورداستفاده قرار میگیرد. کیفیت کالای خام ممکن است کمی متفاوت باشد، اما ضرورتاً بین تولیدکنندگان یکسان در نظر گرفته میشود. کالاها یا موادی خامی که در بورس معامله میشوند باید حداقل استاندارهایی که نهاد ناظر تعیین میکند، داشته باشند تا قابلیت عرضه در بازار بورس و معامله توسط سرمایه گذاران و تولیدکنندگان را داشته باشند.
اما منظور از کالا صرفاً آن دسته از مواد و کالاهایی نیست که در بورس معامله میشوند، بلکه هر کالا و محصولی که در بازار خرید و فروش میشود نیز در این دسته قرار میگیرد.
توضیحاتی در مورد کالا
ما در بالا اشاره کردیم که کالاها ممکن است قدری با هم متفاوت باشند. برای درک این عبارت نفت خام را در نظر بگیرد. یک بشکه نفت تولیدی ایران با یک بشکه نفت تولیدی مکزیک تفاوت کمی دارد و معمولاً مصرف کنندگان نفت خام به سهولت و سرعت میتوانند نفت خام یک کشور را جایگزین نفت خام دیگری کنند، بدون اینکه در کیفیت محصول تولیدی آنها تأثیر قابلتوجهی بگذارد. این موضوع در ارتباط با مواد و کالاهای خام را با وسایل الکترونیکی مقایسه کنید، جایی که کیفیت و ویژگیهای یک محصول کاملاً وابسته به تولیدکننده آن متفاوت خواهد بود.
بعضی از مثالهای سنتی برای کالاها شامل غلات، طلا، گوشت، نفت و گاز طبیعی است؛ اما اخیراً این تعریف گسترش یافته و محصولات مالی چون ارزهای خارجی و شاخص بورسهای مختلف را نیز شامل میشود.
پیشرفتهای تکنولوژی همچنین به پیدایش انواع جدیدی از کالاهای قابل مبادله در بازار منجر شده است که برای مثال میتوان دقایق مصرف و پهنای باند تلفن همراه را نام برد.
فروش و خرید کالاها معمولاً از طریق قراردادهای آتی در بازار انجام میشود که این قراردادها کمیت و حداقل کیفیت کالاهای مورد معامله را استاندارد میکند. در ایران بورس کالا مسئولیت نظارت و قانونگذاری در این رابطه را بر عهده دارد.
-
کالای سرمایهای
برخی کالاها، خودشان مصرف نمیشوند. بلکه در طول زمان، خدمات آنها مورد مصرف قرار میگیرد؛ مانند اتومبیل و یخچال. در اقتصاد به این کالاها، «کالای بادوام» گفته میشود. در غیر این صورت، کالاها بیدواماند، مانند نان و مواد غذایی. بنابراین کالاهای بادوام با یک بار مصرف، تمام نمیشوند.
به کالاهای بادوامی که در فرایند تولید از سوی نیروی انسانی بهکار گرفته میشود، کالای سرمایهای (Capital good) گفته میشود. یخچال در منزل، یک کالای بادوام مصرفی و یخچال در مغازه بستنی فروشی، یک کالای سرمایهای است. تراکتور، ماشین آلات کارخانهها و سایر ابزار و تجهیزات تولیدی، مثالهای دیگری برای کالای سرمایهای است. -
کالای مصرفی
کالاهایی که در بازار به فروش میرسد، ممکن است توسط مصرفکنندگان نهایی خریداری شود و به مصرف برسد که به آنها «کالای مصرفی» گفته میشود. اما اگر تولیدکنندگان دیگری برای ادامه فرایند تولید و تبدیل آنها به کالاهای مختلف دیگر، آن کالاها را خریداری کنند و مورد استفاده قرار دهند، به آنها «کالای واسطهای» گفته میشود. به عنوان مثال، گوجه فرنگیای که خانوارها تهیه میکنند و به مصرف میرسانند، کالای مصرفی در نظر گرفته میشود. اما وقتی همان گوجه فرنگی توسط کارخانهها خریداری میشود و برای تولید رب یا سس گوجه فرنگی مورد استفاده قرار میگیرد، کالای واسطهای در نظر گرفته میشود. -
کپی رایت
تعریف کپی رایت چیست؟
کپی رایت یا حق تکثیر مالکیت معنوی یک کالا توسط سازنده آن کالا است. قانون کپیرایت به سازندگان اصلی یک ایده، هنر و … این حق منحصربهفرد را میدهد تا آن را برای زمان مشخصی توسعه دهند و آن کالای دارای کپیرایت دامنه و وسعت عمومی پیدا میکند.
توضیحاتی در مورد کپیرایت
قانون جهانی کپیرایت بیان میکند که اگر خالق یک اثر، یک شخص حقیقی باشد، کپی رایت بین ۵۰ تا ۱۰۰ سال بعد از مرگ او عمر دارد و اگر خالق آن یک شرکت باشد زمان کوتاهتری خواهد داشت. کپیرایت ها میتوانند به بسیاری از محصولات اعمال گردند نظیر آثار ادبی، فیلم، صدا، نقاشی و نرم افزار. درحالیکه قانون کپیرایت یک قانون همهجانبه نیست، سایر قوانین نظیر قوانین مربوط به حق ثبت و برند تجاری ممکن است محدودیتهای دیگری را برای اشخاص و شرکتها ایجاد کنند. -
کد آنلاین
کد آنلاین مشخصات ورود به سامانههای معاملاتی آنلاین یک کارگزاری و خرید و فروش آنلاین انواع اوراق بهادار است. هر شخص واجد شرایط میتواند پس از انتخاب یکی از کارگزاریهای بورس و تکمیل مراحل ثبتنام آن، از آن کارگزاری کد آنلاین دریافت کند. البته محدودیتی در تعداد کدهای آنلاین وجود ندارد و هر شخص میتواند از چندین کارگزاری، کد آنلاین دریافت کند و از طریق آنها معاملات خود را انجام دهد. -
کد بورسی
کد بورسی، کد شناسایی هر شخص حقیقی یا حقوقی در بازار سرمایه است که توسط شرکت سپردهگذاری مرکزی و به درخواست کارگزاران بورس برای هر شخص متقاضی صادر میشود. کد بورسی هر شخص حقیقی و حقوقی، مختص او بوده و ثابت و منحصربهفرد است.
هر شخصی برای فعالیت در بازار سرمایه به کد بورسی نیاز دارد و بدون آن امکان فعالیت برای کسی وجود ندارد. کد بورسی از ترکیب سه حرف و پنج عدد ساخته میشود. -
کد معاملاتی
شناسهي "مشتری" جهت انجام معاملهي اوراق بهادار در سامانهي معاملات است. این شناسه به صورت حروف، عدد، و یا ترکیبی از هر دو میباشد. -
کد معاملاتی گروهی
شناسهای است که برای ورود سفارشهای خرید و یا فروش گروهی برای هر شرکت کارگزاری در سامانهي معاملات تعریف شده است. این شناسه بهصورت حروف، عدد، و یا ترکیبی از هر دو میباشد. -
کدال
سامانه کدال به نشانی اینترنتی Codal.ir، به منظور مكانيزه كردن جمع آوری، بررسی و انتشار اطلاعات مالی شرکتهای ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر اشخاصی که طبق قانون بازار اوراق بهادار ملزم به گزارش اطلاعات خود هستند، طراحی شده است. صورتهای مالی دورهای شرکتها، گزارشهای ماهیانه، گزارش اطلاعات با اهمیت گروه الف و ب، گزارش تفسیری مدیریت، گزارش فعالیت هیئت مدیره، آگهیهای دعوت به مجامع، تصمیمگیریهای مجامع و اطلاعیههای مربوط به فرآیند افزایش سرمایه شرکتها، از جمله مواردی است که از طریق سامانه کدال در اختیار فعالین بازار سرمایه قرار میگیرد . -
کسری بودجه
کسری بودجه زمانی اتفاق میافتد که هزینههای یک بنگاه اقتصادی یا دولت بیشتر از درآمدهای آن باشد. این موضوع معمولاً در یک سال مالی اندازهگیری میشود و از این معیار میتوان به عنوان شاخصی برای بررسی میزان سلامت مالی یک سازمان یا یک کشور استفاده کرد.
کسری بودجه در یک کشور میتواند باعث توقف فعالیتهای عمرانی یا جاری آن شود. تامین منابع مالی مورد نیاز برای جبران کسری بودجه دولتها نیز معمولا از طریق استقراض از نظام بانکی، استقراض از خارج و استقراض داخلی از طریق انتشار اوراق قرضه امکانپذیر است. -
کنترل
توانایی راهبری سیاستهای مالی و عملیاتی یک واحد تجاری بهمنظور کسب منافع از فعالیتهای آن.
گ
-
گردش دارایی
گردش دارایی، یکی از نسبتهای کارایی (فعالیت) شرکتهاست. نسبت گردش دارایی، میزان تاثیرگذاری داراییها در کسب درآمد شرکت را نشان میدهد. با مقایسه نسبت گردش دارایی در دورههای مختلف میتوان بررسی کرد که افزایش داراییهای شرکت در کسب درآمد بیشتر آن موثر بوده است یا خیر. این نسبت طبق فرمول زیر محاسبه میشود: -
گردش داراییهای ثابت
گردش داراییهای ثابت، یکی از نسبتهای کارایی (فعالیت) شرکتهاست. این نسبت میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن را نشان میدهد. پایین بودن این نسبت بدین معناست که شرکت بیش از حد در داراییهای ثابت سرمایهگذاری کرده است و درآمد شرکت نسبت به این سرمایهگذاری انجام شده، پایین است. گردش داراییهای ثابت طبق فرمول زیر محاسبه میشود: -
گردش موجودی کالا
تعریف گردش موجودی کالا چیست؟
گردش موجودی کالا یکی از نسبتهای کارایی (فعالیت) شرکتهاست. گردش موجودی کالا، نشان دهندهی تعداد فروش و جایگزین شدن موجودی کالا و مواد شرکت در یک بازهی زمانی مشخص است. پایین بودن نسبت گردش موجودی کالای یک شرکت بدین معناست که شرکت موجودی کالا را بیش از اندازه در انبار خود ذخیره کرده است یا سطح فروش محصولات شرکت پایین است. گردش موجودی کالا یا Inventory Turnover یک نسبت مالی است که نشان می دهد در بازه زمانی مشخص، شرکت چند بار موجودی را به فروش رسانده و مجددا جایگزین کرده است. برای محاسبه آن بهای تمام شده کالای فروش رفته یا COGS را بر میانگین موجودی کالا تقسیم میکنیم.
میتوان با تقسیم تعداد روزهای دوره بر گردش موجودی کالا، روزهای مورد نیاز برای فروش کالای موجود (Days Sales of Inventory) را محاسبه کرد.
محاسبه گردش موجودی کالا
Inventory Turnover از دو روش محاسبه می شود:روش اول:گردش موجودی با تقسیم فروش بر متوسط موجودی محاسبه می شود.
که در آن میانگین موجودی به این صورت محاسبه می شود: 2/(موجودی در ابتدا + موجودی در پایان).
روش دوم:در این روش گردش موجودی کالا با استفاده از هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) به جای فروش محاسبه می شود که هزینه کل موجودی است. تحلیلگران از COGS به جای فروش برای دقت بیشتر در محاسبه گردش موجودی تقسیم می کنند.
گردش موجودی کالا چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
Inventory Turnover، میزان سرعت فروش موجودی یک شرکت را اندازه گیری می کند. پایین بودن این نسبت دلالت بر فروش ضعیف و احتمالاً موجودی اضافی دارد که به عنوان overstocking نیز شناخته می شود. این شرایط ممکن است نشان دهنده وجود مشکل در کالاهایی باشد که برای فروش ارائه می شود یا نتیجه بازاریابی ضعیف باشد.
از طرف دیگر، نسبت بالا، به معنای فروش قوی یا موجودی ناکافی است. اولی مطلوب است در حالی که دومی می تواند منجر به از بین رفتن کسب و کار شود.
نکته: گاهی اوقات نرخ گردش پایین خوب است، مانند زمانی که انتظار میرود قیمت ها افزایش یابد (مـوجودی از پیش تعیین شده برای پاسخگویی به تقاضای رو به افزایش) یا زمانی که کمبود پیش بینی می شود.
سرعتی که شرکت می تواند موجودی خود را بفروشد، معیاری مهم برای ارزیابی عملکرد شرکت است. خرده فروشان که سریعتر موجودی خود را به خارج منتقل میکنند، عملکرد بهتری دارند. هرچه مدت زمان نگهداری یک کالا بیشتر باشد، هزینه نگهداری آن نیز بیشتر می شود و دلایل کمتری برای بازگشت مصرف کنندگان برای خرید اقلام جدید وجود دارد.
مثال کاربردی از محاسبه Inventory Turnover
فرض کنید شرکت A یک میلیون دلار فروش داشته باشد. COGS تنها 250،000 دلار است. موجودی متوسط 25،000 دلار است.
روش1: فروش تقسیم بر میانگین موجودی
با استفاده از معادله اول، این شرکت دارای گردش موجودی 1 میلیون دلار تقسیم شده به 25000 دلار یا 40 دلار است. با تقسیم این عدد بر روزها بر 365 روز بر روزهای موجودی تبدیل می شود. پاسخ 9.125 روز است. این بدان معنی است که در اولین روش، موجودی 40 بار در سال تولید می شود و تقریبا نه روز در دست است.
روش 2: COGS تقسیم بر میانگین موجودی
در روش دوم، گردش موجودی به عنوان هزینه کالاهای فروخته شده تقسیم بر متوسط موجودی محاسبه می شود که در این مثال 250،000 دلار تقسیم به 25،000 دلار و یا 10 می شود. تعداد روزهای موجودی با تقسیم 365 به 10، که 36.5 است. با استفاده از روش دوم، موجودی بیش از 10 بار در سال گردش دارد و حدود 36 روز در انبار است.
فرمول محاسبه گردش موجودی کالا چیست؟
بهای تمام شده کالای فروش رفته تقسیم بر میانگین موجودی کالا -
گزارش سالانه
تعریف گزارش سالانه چیست؟
گزارش سالانه گزارشی است که شرکتها معمولا برای توصیف عملیات و اقدامات خود در یک سال گذشته و مشخص نمودن وضعیت مالی خود منتشر میکنند. این گزارش، تصویری از شرکت را در ذهن مخاطب ایجاد میکند و نقش بسزایی در ارتباط بیشتر و موثرتر مخاطبان با شرکت دارد. علاوه بر این، گزارش سالانه نتیجه فعالیتهای شرکت در سال قبل را ارائه میکند و از طریق آمار و ارقام و توضیحات متنی و تصویری، علل موفقیت یا شکست شرکت را تشریح میکند .
توضیحاتی در مورد گزارش سالانه
در ایران ارائه گزارش سالیانه در بین شرکتهای بورسی چندان معمول نیست. در آمریکا نیز تا قبل از سقوط سهام در سال ۱۹۲۹، ارائه گزارش سالیانه تبدیل به یک جزء معمول از گزارش های مالی شرکتها نشده بود.
معمولاً، یک گزارش سالیانه شامل موارد زیر خواهد بود:نکات برجسته مالی
نامه به سهامداران
متن، نمودار و عکس
مباحث و تحلیل مدیریت
صورتهای مالی
نکاتی برای صورتهای مالی
گزارش حسابرس
خلاصه اطلاعات مالی
اطلاعات شرکتی -
گواهی ثبت اختراع
تعریف گواهی ثبت اختراع چیست؟
گواهی ثبت اختراع یک گواهی دولتی است که به دارنده آن حقوق اختصاصی برای یک فرآیند، طراحی یا یک اختراع جدید برای یک بازه زمانی مشخص را میدهد. درخواستهای مربوط به حق ثبت معمولاً به وسیله ادارههای دولتی مدیریت میشوند. در ایران، مرکز مالکیت معنوی وابسته به اداره ثبت اسناد و املاک کشور زیر نظر قوه قضائیه امور مربوط به ثبت اختراع و صدور گواهیهای لازم را انجام میدهد.
توضیحاتی در مورد گواهی ثبت اختراع
در بسیاری از کشورها ازجمله ایران و آمریکا بیشتر گواهینامههای ثبت اختراع تا ۲۰ سال معتبر هستند و بعد از ۲۰ سال منقضی میشوند. با اعطای این حق برای تولید یک محصول جدید بدون ترس از رقابت، انگیزهای برای اشخاص یا شرکتها برای ادامه توسعه محصولات یا سرویسهای خلاقانه جدید ایجاد میشود. به طور مثال، شرکتهای دارویی منابع مالی و زمانی زیادی صرف تحقیق و توسعه میکنند و حق ثبت اختراع برای سود کردن و کسب درآمد برای آنها بسیار ضروری است. -
گواهی حق تقدم
گواهی حق تقدم فرمی است که هر شرکت پس از تصویب افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و انتشار حق تقدم، در اختیار سهامداران خود قرار میدهد. گواهی حق تقدم دربرگیرنده اطلاعات مهمی از جمله تعداد حق تقدم تخصیص یافته به سهامدار، مبلغ قابل پرداخت برای تبدیل حق تقدم به سهم و نحوه واریز آن است. برخی از شرکتها این گواهی را از طریق پست برای هر سهامدار ارسال میکنند اما سهامداران هر شرکت معمولا میتوانند با مراجعه به پرتال سهامداران شرکت، آن را دریافت کرده و در صورت وجود هرگونه سوال، با امور سهامداران شرکت تماس بگیرند. -
گواهی سپرده
تعریف گواهی سپرده چیست؟
گواهی سپرده نوعی ورقه بهادار است که به شخص حامل این حق را میدهد تا سود سپرده را دریافت کند. یک گواهی سپـرده دارای تاریخ سررسید و یک نرخ سود ثابت است که میتواند با هر عنوانی توزیع شود. گواهی های سپرده عموماً توسط بانک منتشر و توزیع شده و اصل سپرده و سودهای پرداختی نیز توسط بانک تضمین میشوند. مدتزمان گواهی سپـرده عموماً از یک سال تا پنج سال به طول میانجامد و سود پرداختی به دارندگان سپرده بهصورت دورهای (ماهانه یا هر سه ماه یکبار) از طریق کوپنهای گواهی های سپرده پرداخت میشود.
توضیحاتی در مورد گواهی سپرده
یک گواهی سپرده سندی است که توسط یک مؤسسه سپرده پذیر (عموماً بانک ها) منتشر میشود. این یک سپرده بانکی مدتدار است که سپرده گذار را با محدودیتهایی در دریافت پول در صورت تقاضا قبل از سررسید مواجه میکند. اگرچه سپرده گذار میتواند در صورت نیاز پول خود را در هرزمانی دریافت کند، اما این عمل اغلب شامل جریمههایی خواهد شد. گواهی سپرده سررسید و سود از پیش تعیینشدهای دارد و سپرده گذار پیش از اقدام به خرید گواهی، از زمان دقیق سررسید و سود سپرده مطلع میشود. -
گواهی سپرده کالایی
گواهی سپرده کالایی اوراق بهاداری است که نشاندهنده مالکیت دارنده آن بر مقدار معینی کالاست که به آن، دارایی پایه گفته میشود. شرکت سپردهگذاری مرکزی به پشتوانه قبض انبار ثبتشده توسط انبارهای مورد تأیید بورس کالا، گواهی سپرده کالایی را صادر میکند. از جمله ویژگیهای دارایی پایه گواهی سپرده کالایی میتوان به استانداردپذیری کالا و قابلیت تفکیک آن به محمولههای استاندارد، قابلیت ماندگاری کالا برای یک دوره زمانی قابلقبول و… اشاره کرد. تاکنون در بورس ایران برای سکه طلا، زعفران، پسته و زیره سبز گواهی سپرده کالایی راهاندازی شده است. -
گواهی سپرده کالایی پسته
پسته نیز یکی از محصولات کشاورزی است که گواهی سپرده کالایی برای آن تعریف شده است. معاملات گواهی سپرده کالایی پسته از مهرماه سال ۹۶ در بورس کالا راهاندازی شد.
مشابه سایر گواهی سپردههای کالایی، دارندگان پسته با مشخصات کیفی ارائهشده توسط سازمان میتوانند به انبارهای معرفیشده توسط بورس کالا مراجعه نموده و پس از انجام مراحل، محصول را به انبار سپرده و قبض آن را دریافت کنند. قبض انبار در واقع همان گواهی سپرده کالایی است که میتوان بهوقت مناسب در بازار سرمایه به فروش رساند. -
گواهی سپرده کالایی زعفران
معاملات گواهی سپرده کالایی زعفران از بهمن ماه سال ۹۵ در بورس کالا راهاندازی شد. فرآیند ایجاد یک گواهی سپرده کالایی زعفران به این شکل است که دارنده زعفران به یکی از انبارهای معرفی شده توسط بورس کالا مراجعه نموده و پس از انجام مراحل آن، انبار نسبت به پذیرش کالا اقدام نموده و قبض انبار را به نام مالک صادر میکند. قبضهای صادر شده توسط انبار، ظرف یک روز کاری به گواهی سپرده تبدیل شده و قابلیت معامله پیدا میکند. -
گواهی سپرده کالایی زیره
معاملات گواهی سپرده کالایی زیره سبز به عنوان چهارمین نوع گواهی سپرده کالایی از تیرماه سال ۹۸ در بورس کالا راهاندازی شد. مشابه سایر گواهی سپردههای کالایی، دارندگان زیره سبز با مشخصات کیفی ارائهشده توسط سازمان بورس میتوانند به انبارهای معرفیشده توسط بورس کالا مراجعه نموده و پس از طی مراحل، محصول را به انبار سپرده و قبض آن را دریافت کنند. قبض انبار در واقع همان گواهی سپرده کالایی زیره است که میتوان در بازار سرمایه به فروش رساند. -
گواهی سرمایه گذاری
سندی است که مطابق اساسنامه از طرف صندوق به نام یک سرمایهگذار صادر میشود و معرف تعداد واحدهای سرمایهگذاری در تملک آن سرمایهگذار است. -
گواهی نامه حق تقدم (حق خرید)
گواهینامهای است که در آن میزان حقتقدم در خرید سهم، وجوه قابل واریز و مطالبات سهامدار در صورتی که وجود داشته باشد، قید شده است. -
گواهینامه تاسیس شرکت
تعریف گواهینامه تاسیس شرکت چیست؟
این گواهینامه مجموعهای از مستندات رسمی است که توسط یک نهاد دولتی تأیید شده تا بهصورت قانونی ایجاد یک شرکت ثبت شود. در گواهینامه تاسیس شرکت مواردی همچون نام، مدتزمان فعالیت (میتواند نامحدود باشد) هدف از تشکیل شرکت، نوع فعالیت و تعداد سهامی که میتواند منتشر شود، مشخص میشود. این اطلاعات در اختیار مقامات قانونی و قضایی کشور قرار میگیرد.
م
-
مازاد
تعریف مازاد چیست؟
مازاد مقداری از یک دارایی است که از مقداری که مورد استفاده قرار میگیرد فراتر میرود، بهعبارتدیگر مازاد از تفاوت میان دارایی ها و میزان مصرف (بدهی ها) به دست میآید. مازاد برای توصیف دارایی های اضافی شامل درآمد، سود، سرمایه و کالاها به کار میرود. مازاد بودجه اغلب زمانی اتفاق میافتد که مخارج و هزینه ها کمتر از درآمد باشند، یا مازاد موجودی زمانی رخ میدهد که تجهیزات و مواد کمتری ازآنچه انتظار میرفت، مورد استفاده قرار میگیرد. مازاد اقتصادی به عرضه و تقاضا مربوط میشود.
توضیحاتی در مورد مازاد
وجود مازاد همیشه نشانه یک نتیجه مثبت نیست. در بعضی موارد، وقتی یک تولیدکننده تقاضای بالایی را برای محصولی که تولید میکند پیشبینی کند و بر طبق پیشبینی خود بیشتر ازآنچه که میفروشد، تولید کند، در این صورت مازاد موجودی خواهد داشت که اگر تقاضای محصول افزایش پیدا نکند، امکان دارد یک زیان مالی بزرگ برای یک فصل یا یک سال تولیدی به وقوع بپیوندد. وقتی مازاد، یک کالای فاسد شدنی مثل غلات باشد، میتواند به زیانی دائمی برای تولیدکننده منجر شود.
مازاد اقتصادی
مازاد اقتصادی با عنوان رفاه کل نیز شناخته میشود. مازاد اقتصادی به پول و سودی که در درآمد پیشبینی شده برای یک محصول وجود دارد، بستگی دارد. دو نوع از مازاد اقتصادی وجود دارد: مازاد مصرف کننده و مازاد تولیدکننده.
مازاد مصرف کننده زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک محصول یا خدمت از بالاترین قیمتی که مصرف کننده حاضر به پرداخت آن است، کمتر باشد. به طور مثال، به این موضوع به شکل یک مزایده فکر کنید: خریداری با یک حد قیمت تعیین شده که از آن فراتر نخواهد رفت، وارد مزایدهای میشود. مازاد مشتری در صورتی اتفاق میافتد که خریدار قادر به خرید محصول با قیمت کمتر از این حد باشد که به شکل سود به آن مینگرند. مثالی از مازاد مصرف کننده در تجارت و اقتصادی جهانی مربوط به قیمت نفت است: با کاهش قیمت هر بشکه نفت به زیر آنچه مصرف کننده قبلاً پرداخت میکرد، مصرف کننده با مازاد سود مینماید.
مازاد تولیدکننده وقتی رخ میدهد که کالاها با قیمتی بالاتر از کمترین قیمتی که تولیدکننده مایل به فروش آن بود، فروخته میشوند. در همین مثال مزایده، شرکت حراجی ممکن است حداقل قیمتی برای یک کالا تعیین کرده و پیشنهادها را از آن قیمت شروع کند، قیمتی که حراجی مایل نیست از آن پایینتر برود. مازاد تولیدکننده هنگامی به وقوع میپیوندد که حراجی کالا را با قیمتی بالاتر از آن حد پایینی میفروشد. به طور مثال، اگر خریداران به ارائه پیشنهادهای خود ادامه دهند و قیمت را تا وقتی درنهایت به فروش میرسد بالا ببرند. این یعنی تولیدکننده بیش ازآنچه پیشبینی کرده بود پول در میآورد.
به عنوان یک قانون، مازاد مشتری و مازاد تولیدکننده منحصراً جدا از هم هستند، آنچه برای یکی مطلوب است برای دیگری باب میل نخواهد بود.
سایر انواع مازاد
انواع مختلفی از مازاد وجود دارند که به شکل نزدیکی به هم وابسته هستند. برای مثال مازاد اقتصادی از مازاد عرضه متفاوت است. اولی اتفاقی مثبت است و افزایش در درآمد را نشان میدهد؛ اما دومی رویدادی منفی است و نشانگر آن است که سهام یا محصولات زیادی در دست وجود دارد و تقاضا کافی وجود ندارد (کسی محصول را نمیخرد). مازاد مشتری اغلب به کمبود عرضه برای تولیدکننده منتهی میشود، چون معمولاً بدین معنی است که عرضه برای محصول نمیتواند با تقاضای آن برابر کند، زیرا مردم گرایش به خرید تعداد بیشتری از محصولاتی که با قیمت خوب به فروش میرسد، نشان میدهند. از طرف دیگر، مازاد تولیدکننده اغلب به مازاد عرضه منجر میشود و این یعنی قیمت ها ممکن است خیلی بالا باشند.
نوع دیگر مازاد، مازاد بودجه است. این نوع مازاد زمانی اتفاق میافتد که درآمد بالاتر از هزینههاست و اغلب با دولتها سروکار دارد. به مازاد بودجه به شکل مثبتی نگاه میشود، چون بدین معنی است که دولت یا نهاد اقتصادی از پول خود به شکل هوشمندانهای بهره میبرد. مازاد بودجه درست مثل پس انداز برای اشخاص است.
دلایل شکلگیری مازاد
مازاد زمانی اتفاق میافتد که نوعی قطع ارتباط بین عرضه و تقاضا برای یک محصول رخ میدهد، یا وقتیکه بعضی از مردم نسبت به سایرین، مایل به پرداخت هزینه بیشتری برای یک محصول هستند. برای مثال، اگر قیمت تعیینشدهای برای یک محصول خاص وجود داشته و این انتظار برود که همه همین مقدار را پرداخت نمایند، مازاد و کمبود وجود نخواهند داشت.
این امر در دنیای واقعی اتفاق نمیافتد. چون بسیاری از مردم و کسبوکارها آستانه قیمت متفاوتی، چه در هنگام خرید و چه در هنگام فروش دارند. در هنگام فروش کالاها، یک رقابت دائمی برای تولید بهترین و بیشترین ارزش وجود دارد. چون افزایش و کاهش قیمت ها بر اساس عرضه و تقاضا است، مازاد برای تولیدکننده و مصرف کننده به وجود میآید. اگر تقاضا برای کالا بالا باشد، فروشندهای که آن را با قیمت کم عرضه میکند ممکن است انبارش خالی شود. این اغلب به افزایشی در قیمت کل بازار (مازاد تولیدکننده) میانجامد. عکس این قضیه نیز صادق میباشد: قیمت ها وقتی عرضه بالا باشد و تقاضا پایین، کاهش خواهند یافت (مازاد مصرف کننده).
یک دلیل رایج مازاد این است که یک محصول در ابتدا بسیار بالا قیمت گذاری میشود و هیچکس مایل به پرداخت آن قیمت نخواهد بود. این اتفاق برای کسبوکارها چندان مطلوب نیست، چرا که بسیاری از شرکتها، برای خلاص شدن از شر ذخیرههای انبارشان، گزینه دیگری غیر از فروش محصولات با قیمتی کمتر ازآنچه مایل بودند، ندارند.
نتایج شکلگیری مازاد
مازاد باعث ایجاد عدم تعادلی در عرضه و تقاضای محصول میشود. این عدم تعادل به این معنی است که محصول نمیتواند به شکل مؤثری در بازار به گردش در آید؛ اما چرخه مازاد و کمبود راهی برای ایجاد توازن و تعادل دارد.
بعضیاوقات، برای درمان این عدم تعادل دولت وارد عمل خواهد شد و یک کف قیمت گذاشته یا قیمت کمینهای که کالا باید در آن قیمت فروخته شود، تعیین مینماید. این قیمت اغلب بالاتر از قیمتی است که مصرفکنندگان پرداخت میکرده است و به همین دلیل به نفع کسبوکارها خواهد بود.
مداخله دولت اغلب لازم نیست، چون این عدم تعادل به صورت طبیعی خودش را اصلاح میکند: وقتی تولیدکنندهها مازاد عرضه دارند، مجبورند تا محصول را با قیمت کمتری بفروشند، متعاقباً مصرفکنندگان بیشتری محصول را خواهند خرید، چون قیمت آن پایینتر از حد انتظار است. به محض اینکه تولیدکنندگان نتوانند خود را با تقاضای مشتریان مطابقت دهند، محصول با کمبود عرضه روبرو میشود. کمبود در عرضه باعث بالا رفتن دوباره قیمت ها میشود و در نتیجه آن، مصرفکنندگان دیگر محصول را نمیخواهند چون قیمت آن بیشازحد بالاست و این چرخه به فعالیت خود ادامه میدهد. -
مالکیت معنوی
تعریف مالکیت معنوی (Intellectual Property) چیست؟
مالکیت معنوی در واقع تراوشات ذهنی و ابتکارات انسانی است که علاوه بر جنبه معنوی، ارزش اقتصادی نیز دارد. مالکیت معنوی به دو دسته مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی و هنری تقسیم میشود. مواردی مانند اسم تجاری، علائم تجاری و گواهی حق اختراع در گروه مالکیت صنعتی قرار میگیرند. آثار نوشتاری (مانند کتاب، رساله، نمایشنامه)، آثار سمعی بصری (مانند آثار رادیو و تلویزیونی و آثار موسیقی و صوتی)، آثار تجسمی (مانند خوشنویسی، سفالگری، عکاسی)، نرمافزارهای رایانهای و آثار سینمایی نیز در گروه مالکیت ادبی و هنری قرار میگیرند.مالکیت معنوی یک توصیف طبقهبندیشده گسترده برای تعدادی از دارایی های نامشهود است که به صورت قانونی از استفاده یا پیادهسازی آن دارایی توسط سایرین و بدون رضایت مالک آن محافظت مینماید. مالکیت معنوی میتواند شامل گواهی ثبت اختراع، کپی رایت و نام تجاری و یا ایدهها باشد.
مفهوم مالکیت معنـوی به این حقیقت مربوط میشود که محصولات خاص فکر انسان باید از همان حقوق مربوط به دارایی های فیزیکی برخوردار باشند. بیشتر اقتصادهای توسعهیافته دارای معیارهای قانونی برای محافظت از هر دو نوع این دارایی های هستند.
توضیحاتی در مورد مالکیت معنـوی
شرکتها در مورد شناسایی و محافظت مالکیت معنوی بسیار کوشا هستند چون ارزش بالایی در اقتصاد دانشبنیان رو به گسترش امروزی دارند. استخراج ارزش از مالکیت معنـوی و جلوگیری از سوءاستفاده دیگران از ارزش آن یک مسئولیت مهم برای هر شرکتی به شمار میرود.
بسیاری از انواع مالکیتهای معنوی مثل دارایی ها در ترازنامه قابل لیست شدن نیستند، اما ارزش چنین مالکیتهایی در قیمت سهام منعکس میشود. توانایی مدیریت در اداره این امور به شکل مؤثر و تبدیل آن به سود، تنها یک مثال این مورد است . -
مالی رفتاری
تعریف مالی رفتاری چیست؟
مالی رفتاری رشتهای در حوزه مالی است که نظریههایی بر مبنای روانشناسی ارائه مینماید تا ناهنجاریهای بازار سهام را توضیح دهد. در مالی رفتـاری فرض بر این است که ساختار اطلاعات و ویژگیهای مشارکتکنندگان بازار به صورت سیستماتیک بر تصمیمات شخصی و همچنین نتایج بازار تأثیر میگذارد.
توضیحاتی در مورد مالی رفتـاری
مطالعات زیادی انجام شده که حوادث تاریخی طولانیمدت در بازار اوراق بهادار را مستند کرده و در تضاد با نظریه بازار کارآ هستند و نمیتواند بر اساس عقلانیت یک سرمایه گذار کامل، به شکل موجهی ضبط شود. مالی رفتـاری اقدام به پر کردن این فضای خالی کرده است.
-
مالیات بر ارزش افزوده
تعریف مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
مالیات بر ارزش افزوده نوعی از مالیات بر مصرف است که وقتی به کالا یا محصول اضافه میشود که ارزشی به مرحلهای از تولید یا فروش نهایی محصول اضافه میشود. مالیات بر ارزش افزوده (VAT) اغلب در اتحادیه اروپا مورداستفاده قرار میگیرد. مقدار مالیـات بر ارزش افزوده ای که مصرف کننده نهایی پرداخت میکند فقط مالیات مربوط به هزینه نهایی محصول است و مالیات مربوط به هزینه مواد اولیه و سایر مخارج را شامل نمیشود چرا که قبلاً مالیات برای آنها تعیین و دریافت شده است.
توضیحاتی در مورد مالیات بر ارزش افزوده
به طور مثال وقتی یک تلویزیون توسط شرکتی ساخته میشود، تولیدکننده باید مقداری مالیات بر ارزش افزوده روی کل تجهیزاتی که برای تولید تلویزیون خریداری شده است، پرداخت نماید. به محض اینکه تلویزیون به بازار رسید، مصرف کنندهای که آن را خریداری میکند باید آن مالیـات بر ارزش افزوده را پرداخت کند.
در سالهای اخیر دولت ایران نیز قوانین جدیدی را برای اخذ مالیـات بر ارزش افزوده از مصرف کنندگان وضع کرده است؛ اما به دلیل شفافیتهای لازم در فرآیند خریدوفروش، اجرای کامل آن هنوز محقق نشده است. -
مالیات بر درآمد
تعریف مالیات بر درآمد چیست؟
مالیاتی که دولت بر درآمد مالی حاصلشده به وسیله همه افراد و نهادها در حوزه قوانین حسابرسی اعمال میکند، مالیات بر درآمد گفته میشود. طبق قانون، کسبوکارها و اشخاص باید هرساله درآمدهایشان را گزارش کنند تا تعیین شود که آیا آنها مشمول پرداخت مالیات هستند یا خیر. درآمد مالیاتی یک منبع کلیدی مالی است که دولت از آن برای تأمین مالی فعالیتهایش استفاده کرده و به جامعه خدمت میکند.
توضیحاتی در مورد مالیـات بر درآمد
بیشتر کشورها از سیستم مالیـات بر درآمد تصاعدی استفاده میکنند که در آن افراد با درآمد بالاتر نرخ مالیاتی بیشتری نسبت به افراد با درآمد پایینتر میپردازند.
اولین مالیات بر درآمد وضع شده در آمریکا در طول جنگ ۱۸۱۲ اتفاق افتاد. هدف اصلی آن تأمین مالی بازپرداخت یک بدهی ۱۰۰ میلیون دلاری بود که مربوط به هزینه های جنگ میشد. بعد از جنگ، مالیات لغو شد ولی مالیات بر درآمد در اوایل قرن بیستم تبدیل به یک مسئله دائمی شد.
در ایران نیز قوانین مربوط به پرداخت مالیات بر درآمد وجود دارد اما به دلیل گروهبندیهای غیرمتعارف و عدم شفافیت اطلاعاتی سازوکار اجرایی برای دریافت مالیات چندان کارآمد نیست. -
مالیات گیری مضاعف
تعریف مالیات گیری مضاعف چیست؟
مالیات مضاعف یک اصل مالیاتی است و به مالیات بر درآمدی اشاره دارد که دو بار از یک منبع درآمد دریافت میشود. مالیات گیری مضاعف به این دلیل اتفاق میفتد که شرکتها بهعنوان نهادهای قانونی مجزا از سهامدارانشان در نظر گرفته میشوند. همچنین، شرکتها مالیات را از محل درآمدهای سالانه خود میپردازند، درست همان کاری که اشخاص انجام میدهند. زمانی که شرکتها سود سهام به سهامداران خود پرداخت مینمایند، این پرداخت ها باعث به وجود آمدن بدهی های مالیات بر درآمد برای سهامدارانی میشود که سود سهام دریافت میکنند، گرچه درآمدهایی که پول نقد لازم جهت پرداخت سود سهام را فراهم نمودند، قبلاً در سطح شرکتی مالیات بندی شده بودند.
توضیحاتی در مورد مالیات گیری مضاعف
مفهوم مالیات گیری مضاعف بر سود سهام پرداخت شده به سهامداران باعث ایجاد بحثهای فراوانی شده است. درحالیکه عدهای عقیده دارند مالیات بر سود سهام پرداختی به سهامداران یک مالیات مضاعف بر درآمد ناعادلانه است (زیرا قبلاً در سطح شرکتی مالیاتش دریافت شده بود)، عده دیگری به مجادله برمیخیزند که این ساختار مالیاتی خیلی هم عادلانه است.
حامیان طرح «مالیات گیری مضاعف» سود سهام به این نکته اشاره میکنند که بدون مالیات بر سود سهام، افراد ثروتمند میتوانند از یک زندگی خوب لذت ببرند درحالیکه سود سهام بالایی از سهام عادی نصیبشان میشود و در عوض عملاً مالیات صفر میپردازند. همچنین، طرفداران مالیات بندی عقیده دارند که پرداخت ها، اقدامی است داوطلبانه بهوسیله شرکتها و به همین دلیل، آنها ملزم نیستند تا درآمدشان دو بار مالیات داشته باشد مگر اینکه گزینه پرداخت سود سهام را انتخاب نکرده باشند. -
مبارزه با پولشویی
به منظور هماهنگ کردن دستگاههای ذیربط در امر جمعآوری، پردازش و تحلیل اخبار، اسناد و مدارک، اطلاعات و گزارشهای واصله، تهیهي سیستمهای اطلاعاتی هوشمند، شناسایی معاملات مشکوک و به منظور مقابله با جرم پولشویی شورای عالی مبارزه با پولشویی به ریاست و مسئولیت وزیر اقتصادی و دارایی و با عضویت وزراي بازرگانی، اطلاعات، کشور و رئیس بانک مرکزی با وظایف ذیل تشکیل میگردد:1. جمعآوری و کسب اخبار و اطلاعات مرتبط و تجزیه و تحلیل و طبقهبندی فنی و تخصص آنها در مواردی که قرینهای بر تخلف وجود دارد طبق مقررات؛ 2. تهیه و پیشنهاد آییننامههای لازم در خصوص اجراي قانون به هیئت وزیران؛ 3. هماهنگکردن دستگاههای ذیربط و پیگیری اجراي کامل قانون در کشور؛ 4. ارزیابی گزارشهای دریافتی و ارسال به قوهي قضائیه در مواردی که به احتمال قوی صحت دارد و یا محتمل آن از اهمیت برخوردار است؛ 5. تبادل تجارب و اطلاعات با سازمانهای مشابه در سایر کشورها در چهارچوب مفاد ماده (11). -
محدودیت حجمی
حداکثر تعداد اوراقبهاداری است که در هر نماد معاملاتی طی هر سفارش در سامانهي معاملات وارد میشود. این رقم مضرب صحیحی از واحد پایه معاملاتی متعارف است. -
مدت تنفس
مدت زمانی است که بنا به ضرورت وشرایط درآمدزائی موضوع معامله تسهیلات دهنده برای مشتری قائل می شود ووصول اقساط پس از طی مدت تنفس آغاز می گردد. -
مدل دوپونت
مدل دوپونت (DuPont)، تکنیکی برای تحلیل بخشهای مختلف بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) است. طبق مدل دوپونت، سه معیار مهمی که منجر به بازگشت سرمایه سهامداران میشود، عبارتند از: بهرهوری عملیاتی، بهرهوری در استفاده از داراییها و اهرم مالی.
بر اساس مدل دوپونت میتوان با استفاده از فرمول زیر، بازده حقوق صاحبان سهام را محاسبه کرد:
نسبت اهرمی × گردش دارایی × حاشیه سود خالص = بازده حقوق صاحبان سهام
یا
از آنجا که حاصلضرب حاشیه سود خالص در گردش دارایی برابر با بازده داراییهاست، داریم:
نسبت اهرمی × بازده دارایی = بازده حقوق صاحبان سهام -
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
تعریف مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (Capital Asset Pricing Model) چیست؟
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM مدلی است که رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار یک دارایی، به خصوص سهام را توصیف می کند. CAPM به صورت گسترده در حوزه ی مالی و برای قیمت گذاری اوراق بهادار پر ریسک مورداستفاده قرار میگیرد. به این صورت که بازده مورد انتظار دارایی را با توجه به ریسک آن دسته از دارایی ها و نرخ بهره ی بدون ریسک، تخمین می زند.
فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برای محاسبه بازده مورد انتظار عبارت است از:
در این فرمول:
Rs= نرخ بازده مورد انتظار دارایی
Rf= نرخ بهره بدون ریسک
β= بتای اوراق بهادر یا دارایی
Rm = بازده پیشبینیشده بازار
ایده اصلی پشت CAPM، این است که بازده سرمایه ی سرمایه گذاران باید از دو راه جبران شود: اول ارزش زمانی پول و دوم پاداش ریسک.
ارزش زمانی پول با نرخ بهره بدون ریسک در فرمول نشان داده میشود و سرمایه آنها را با سرمایه گذاری در هر نوع دارایی در یک بازه زمانی جبران میکند. نیمه دوم از فرمول، پاداش ریسک را نشان میدهد و مقدار پاداشی را که سرمایه گذار برای ریسک اضافی مطالبه میکند، نشان میدهد.
توضیحاتی در مورد مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
CAPM میگوید که سود مورد انتظار سهام یا پرتفوی برابر با نرخ بهره بدون ریسک بهعلاوه پاداش ریسک پذیری است. اگر بعد از محاسبه از طریق این فرمول مشخص شود که سود مورد انتظار شما، سود موردنیازتان را برآورده نمیکند، قطعاً شما سرمایه گذاری نخواهید کرد.
با استفاده از این مدل و فرضیات زیر، میتوانیم بازده مورد انتظار از سرمایه گذاری در یک سهام را در این مثال محاسبه کنیم: اگر نرخ بهره بدون ریسک ۱۵ درصد باشد، بتای سهم موردنظر شما ۲ باشد و بازده مورد انتظار بازار بورس هم ۲۲ درصد باشد، انتظار میرود سهام سودی در حدود ۲۹ درصد ایجاد کند.
15% + 2 (22%-15%)
مشکلات استفاده از CAPM
فرضیات زیادی در پشت فرمول CAPM وجود دارد، ولی تجربه نشان داده است در واقعیت نمی توان این فرضیات پایدار دانست .
نظریه مالی مدرن بر دو فرض است:
(۱) بازارهای اوراق بهادار بسیار رقابتی و کارآمد هستند، یعنی اطلاعات مربوطه در مورد شرکت ها به سرعت منتشر و تحلیل می شوند.
(2) این بازارها تحت سلطه سرمایه گذاران منطقی و ریسک گریز هستند که به دنبال به حداکثر رساندن رضایت از بازده سرمایه گذاری های خود هستند.
با وجود این مسائل، فرمول CAPM هنوز به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد زیرا ساده است و مقایسه بین سرمایه گذاری های مختلف را آسان می کند. -
مدیر ارشد عملیاتی
تعریف مدیر ارشد عملیاتی چیست؟
مدیر ارشد عملیاتی مدیری است که مسئول مدیریت عملیات روزانه شرکت و گزارش آنها به مدیرعامل میباشد.
توضیحاتی در مورد مدیر ارشد عملیاتـی
هر شرکتی به مدیر ارشد عملیاتـی نیاز دارد، چراکه مدیرعامل معمولاً سرش خیلی شلوغ است که بخواهد بر سهمیه تولید یا سایر عوامل بهصورت روزانه نظارت داشته باشد. -
مدیر ثبت صندوق سرمایه گذاری
انجام امور پذیره نویسی و صدور و ابطال واحدهای سرمایه گذاری توسط مدیر ثبت صندوق سرمایه گذاری انجام میشود. در همین راستا، مدیر ثبت باید شعبی که سرمایهگذاران میتوانند از طریق مراجعه به آنها فرآیند صدور یا ابطال را انجام دهند، اعلام کند و در آن شعب شرایط را برای فرآیند سرمایهگذاری و دریافت اطلاعات هویتی و بانکی متقاضیان فراهم کند. مدیر ثبت توسط مجمع صندوق انتخاب شده و باید به تایید سازمان بورس برسد. لازم به ذکر است که مدیر ثبت فقط در صندوقهای سرمایهگذاری بزرگ با حداقل سرمایه ۵ میلیارد تومان حضور دارد. -
مدیر شعبه
تعریف مدیر شعبه چیست؟
مدیر شعبه یکی از عوامل اجرایی و مسئول دفتر شعبه یک بانک یا یک مؤسسه مالی است. مدیـر شعبه مسئول همه عملیات دفتر شعبه است، برای مثال استخدام کارمندان، تائید وام ها و خطوط اعتبار، بازاریابی برای شعبه، ایجاد توافق با انجمنها برای جذب کسبوکارها و کمک به مشتریان در مورد مشکلات مربوط به حساب هایشان. یک مدیر شعبه همچنین مسئول است تا مطمئن شود که اهداف شعبه به شکل خوبی برآورده میشوند.
توضیحاتی در مورد مدیـر شعبه
تبدیلشدن به یک مدیر شعبه به چیزی بیش از مهارتهای کمی یا توانایی سروکله زدن با اعداد نیاز دارد. یک مدیـر شعبه باید همچنین دارای توانایی فروش حرفهای، مدیریت مشتریان و کارکنان و مهارتهای مربوط به خدمات مشتریان باشد، چون مسئولیتهای یک مدیـر شعبه شامل تأمین و توسعه یک رابطه خوب با مشتریان و کارمندان است.
سایر مهارتها که از یک مدیـر شعبه انتظار میرود شامل تلاش، توانایی توجه به جزئیات، اولویتبندی و توانایی انجام چند کار به صورت همزمان و مهارتهای قوی تحلیلی است.
معمولاً افرادی که تحصیلات مرتبط با امور مالی دارند، از شانس بیشتری برای تصدی پست مدیـر شعبه برخوردارند . -
مدیر صندوق سرمایه گذاری
مدیر صندوق، رکن اجرایی صندوق است که تمامی امور عملیاتی مربوط به صندوق را انجام میدهد و لازم است مطابق اساسنامه، گزارشهای پیشبینی شده و اطلاعات قابل ارائه را تهیه و در اختیار متولی، حسابرس و سازمان بورس قرار دهد. مدیران سرمایهگذاری هر صندوق نیز توسط مدیر صندوق معرفی میشوند. سیاستگذاری و تعیین خط مشی سرمایهگذاری صندوق و تصمیمگیری در مورد خرید و فروش اوراق بهادار را میتوان مهمترین وظیفه مدیر صندوق دانست که گروه مدیران سرمایه گذاری صندوق از طرف مدیر صندوق و به مسئولیت وی، انجام میدهند. -
مرابحه
مرابحه قرار دادی است که به موجب آن عرضه کننده (بانک) بهای تمام شده اموال وخدمات را به اطلاع متقاضی می رساند وسپس با افزودن مبلغ اضافی به عنوان سود ,آن را به صورت نقدی ,نسیه دفعی یا اقساطی ,به اقساط مساوی یا غیر مساوی در سر رسید یا سررسید های معین به متقاضی واگذار می نماید. کاربرد در کلیه بخش های تولیدی – خدماتی و بازرگانی برای تهیه مواد اولیه – لوازم یدکی – ابزار کار – ماشین الات – تاسیسات – زمین وسایر کالاها و خدمات مورد احتیاج این واحد ها . نیازهای خانوارها برای تهیه مسکن – کالای بادوام و مصرفی و خدمات . -
مزایده
مزایده (auction) روشی است که در آن برای فروش یک دارایی رقابت برگزار میشود و در نهایت به خریداری که بیشترین قیمت را پیشنهاد بدهد، فروخته میشود. به عنوان مثال، یک بانک میتواند برای فروش املاک و مستغلات خود مزایده برگزار کند و در نهایت آنها را به خریداری که بیشترین قیمت را پیشنهاد میدهد، واگذار کند. تفاوت مناقصه با مزایده این است که برگزار کننده مزایده، به دنبال فروش یک دارایی به بیشترین قیمت پیشنهادی است و برگزار کننده مناقصه، به دنبال خرید یک دارایی یا دریافت یک خدمت به کمترین قیمت پیشنهادی است. -
مشارکت مدنی
الف- مشارکت مدنی عبارتست از "در هم آمیختن سهم الشرکه نقدی ویا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی ویا حقوقی متعدد ، به نحومشاع ، به منظور انتفاع وطبق قرارداد" -
مشتری
شخصی است که متقاضی خرید (یا فروش) اوراقبهادار است. "مشتری" میتواند نمایندهي قانونی خریدار یا فروشنده باشد. -
مشخصات قرارداد آتی سکه بهار آزادی
هر قرارداد معادل با 10 سکه که براساس استاندارد بانک مرکزی با عیار 900 در هزار با وزن 133 / 8 گرم می باشد. سررسید قراردادها تمام ما ههای سال می باشد و حداکثر دامنه نوسان قیمتی 5 % نسبت به قیمت تسویه روز قبل می باشد آخرین روز معاملاتی قرارداد نیز از تاریخ مندرج در اطلاعیه معاملاتی قرارداد تا 5 روز قبل از پایان ماه قرارداد و حداقل تغییر قیمت سفارش 5000ریال می باشد همچنین وجه تضمین اولیه برای هر قرارداد در حال حاظر 62500000ریال میباشد که با نوسانات قیمتی توسط بورس تعدیل می شود. همچنین میزان وجه تضمین مورد نیاز برای مشتریانی که موقعیت خرید و فروش همزمان در سرسیدهای متفاوت می گیرند معادل با وجه تضمین لازم برای حداکثر موقعیت های تعهدی باز خرید یا فروش آنها می باشد وکارمزد معاملات برای هرقرارداد 30000ریال می باشد. همچنین تسویه قراردادها به صورت روزانه بوده و نیم ساعت پس از پایان معاملات عملیات تسویه توسط اتاق پایاپای انجام می شود. -
مضاربه
مضاربه قراردادی است که به موجب آن یکی از طرفین (مالک) عهده دار تأمین سرمایه (نقدی) می گردد با قید اینکه طرف دیگر "عامل با آن تجارت کرده ودر سود حاصله هر دو طرف شریک باشند" و از معاملات غیر مبادلهای محسوب می گردد . کاربرد: برای تأمین مالی در خرید وفروش کالای آماده کاربرد داشته برای دارندگان فعالیت بازرگانی بکار گرفته می شود. مدت: مدت انجام مضاربه یک دوره مالی مطابق شرایط فروشنده وحداکثر یکسال می باشد. -
مطلوبیت
تعریف مطلوبیت چیست؟
مطلوبیت یک اصطلاح اقتصادی است که به رضایت کل حاصل شده از مصرف یک کالا یا یک خدمت اشاره دارد.
توضیحاتی در مورد مطلوبیـت
محاسبه مطلوبیـت مصرفکنندگان کار سختی است؛ اما میتوانیم آن را به صورت غیرمستقیم با نظریه رفتار مصرفکنندگان اندازه بگیریم، این نظریه فرض میکند که مصرفکنندگان تلاش خواهند کرد تا مطلوبیت خود را بیشینه کنند. مطلوبیـت مفهومی است که بهوسیله دنیل برنولی (Daniel Bernoulli) معرفی شد. او عقیده داشت که مطلوبیـت برای یک شخص عادی با افزایش ثروت افزایش مییابد، اما با یک نرخ کاهشی. -
معادله پاچیولی
لوکا پاچیولی، دانشمند ایتالیایی که او را پدر حسابداری جهان نیز میدانند، اولین بار حسابداری دو طرفه را تدوین کرد. بر همین اساس، به معادله اصلی حسابداری یعنی «داراییها = بدهیها + حقوق صاحبان سهام (سرمایه)» به احترام مبدع آن «معادله پاچیولی» نیز گفته میشود. -
معاملات
خرید یا فروش اوراقبهاداری است که در بورس پذیرفته شده است. هر معامله در صورتی قطعیت مییابد که به تایید "بورس" برسد. -
معاملات آتی در بورس کالای ایران
با توجه به اینکه اولین معاملات قراردادهای آتی در دنیا به صورت استاندارد در بور سهای کالایی انجام شده است. در کشور ما نیزمعاملات اولین قرارداد آتی در بورس کالای ایران با راه اندازی قرارداد آتی بر روی شمش طلای یک اونسی که در سال1387مورد پذیرش قرار گرفته بود آغاز شد. اما با راه اندازی قراردادهای آتی بر روی سکه طلای بهارآزادی و آغاز معاملات آن هم اکنون تقریبا تمام معاملات آتی بورس کالا به قراردادهای سکه طلای بهارآزادی اختصاص پیدا کرده است که روز به روز نیز بر متقاضیان حضور در این بازار افزوده می شود نگاهی به آمار معاملات قراردادهای آتی در بورس کالای ایران نشان می هد طی مدتی که از راه اندازی این قراردادها می گذرد، حجم و ارزش این معاملات هر سال نسبت به سال قبل افزایش بسیار چشمگیری راتجربه کرده است. -
معاملات اشخاص خارجی
خرید و فروش اوراقبهادار اشخاص خارجی است که حسب مورد، پس از اخذ مجوز از مراجع ذیربط، اقدام به معامله اوراقبهادار میکنند. -
معاملات اعتباری
معاملاتی است که درصدی از ثمن معامله از طریق بانک و یا موسسهي مالی یا اعتباری تامین مالی شده باشد. -
معاملات با اقربا
خرید و فروش اوراق بهادار با همسر و اقربای درجهي یک (طبقهي اول نسبی طبق تعریف قانون مدنی) است. -
معاملات بلوکی
تعریف معاملات بلوکی چیست؟
سفارشی که برای فروش یا خرید بخش بزرگی از یک نوع اوراق بهادار نظیر سهام یک شرکت ثبت میگردد، معامله بلوکی نام دارد. معاملات بلوکی شامل تعداد زیادی از سهام یا اوراق مشارکت است که با یک قیمت تعیین شده بین طرفین خریدار و فروشنده خارج از بازارهای بورس یا فرابورس، برای کاهش تأثیر چنین معامله بزرگی بر قیمت جاری سهام در بازار انجام میشود.
معاملات بلوکی با عنوان «سفارش های بلوکی» هم شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد معاملات بلوکی
در ایران بازار مجزایی برای انجام معاملات بلوکی ایجاد شده که به آن بازار بلوک گفته میشود. عموماً سرمایه گذاران میتوانند سهام و حق تقدم قابل معامله بورسی را در شرایطی که حجم آن حداقل ۵۰ برابر محدودیت حجم هر سفارش در بازار عادی و یا ارزش معامله آن معادل ۲۰ میلیارد ریال باشد در بازار معاملات بلوک معامله کنند، البته به شرطی که این پیشنهاد مشمول نصابهای معامله عمده نباشد.
ساعت آغاز به کار، پایان و طول هر جلسه معاملاتی در بازار بلوک نیز مطابق با بازار عادی است و دامنه نوسان قیمت نیز در این بازار با بازار عادی تفاوتی ندارد. -
معاملات تجدید ساختار
انتقال اوراقبهادار از طرف شرکت مادر به شرکتهای تابعه با هدف تجدید ساختار است. -
معاملات تحت احتیاط
شرکتهای مشمول معاملات تحت احتیاط، شرکتهایی هستند که مشمول بندهای ب و ج ماده ۱۹ مکرر ۱ دستورالعمل اجرایی نحوه انجام معاملات بورس اوراق بهادار شدهاند. بر همین اساس، چنانچه یکی از اتفاقات زیر رخ دهد، معامله نماد شرکت تحت احتیاط میشود: عدم افشای به موقع اطلاعات با اهمیت موضوع ماده ۱۳، ورشکستگی یکی از مشتریان عمده شرکت یا ظن دستکاری بازار.
با وقوع یکی از این اتفاقات، نماد ظرف مدت ۱۰ روز متوقف میشود. سپس ناشر و سازمان بورس با هم مکاتبه میکنند و سازمان بورس حداکثر ۳۰ روز به ناشر مهلت میدهد تا بتواند با انجام اقدامات لازم، از تعلیق نماد جلوگیری کند. -
معاملات چرخشی
معاملاتی است که با تکمیل چرخهي آن ظرف یک جلسهي معاملاتی، وضعیت مالکیت طرفین معامله تغییری نمیکند. -
معاملات خوشهاي
خرید یا فروش مجموعهای از اوراقبهادار است که بهطور یکجا معامله میشود. -
معاملات دوطرفه
معاملاتی است که کارگزار همزمان نقش کارگزار خریدار و فروشنده را بر عهده دارد. -
معاملات عمده
معاملاتی است که تعداد سهام مورد معامله از درصد معینی از کل سهام آن شرکت، یا حجم معاملات آن طی دوره معین، و یا حجم معاملات کل بازار طی مدت معین، بیشتر باشد. -
معاملات مشروط
معاملاتی است که برای انجام و یا نحوهي تسویه آن، شرایطی برابر مقررات "بورس" تعیین شده باشد. -
معامله بلوک
معاملاتی است که در آن قواعد مربوط به محدودیت حجمی و محدودیت قیمتی رعایت نمیشود. -
معامله ترجیحی
انتقال سهام شرکتهای دولتی به کارکنان واحدها بهمنظور اجرای برنامههای خصوصیسازی است که به نرخ معینی انجام میشود. -
معامله سلف
تعریف سلف ، پیش خرید نقدی محصولات تولیدی به قیمت معین می باشد . کاربرد -
معامله گر
تعریف معامله گر چیست؟
هر فردی که اقدام به خریدوفروش دارایی های مالی به نفع خود یا فردی دیگر در بازارهای مالی میکند، معامله گر گفته میشود. مهمترین تفاوت بین معامله گر و سرمایه گذار در مدتزمانی است که هر یک از آنها، دارایی را در مالکیت خود نگه میدارند. سرمایه گذاران معمولاً یک دارایی را برای مدتزمان طولانیتر نگه میدارند؛ اما معامله گران معمولاً به دنبال دستیابی به سودهای کوچک و بهرهمندی از روندهای کوتاهمدت بازار هستند و مدت اندکی پس از خرید دارایی آن را میفروشند.
توضیحاتی در مورد معامله گر
یک مشکل اصلی که معامله گران با آن روبرو هستند، شرکت در معاملات کوتاهمدت با هزینه ها و کمیسیونهای زیاد است. ازآنجاییکه معامله گران معمولاً با استفاده از استراتژی های خرید و فروش کوتاهمدت به دنبال کسب سودهای مقطعی شرکت ها هستند، اغلب متحمل هزینه های بسیار زیادی میشوند. ازجمله این هزینه ها میتوان به هزینه های مربوط به خرید و فروش سهام و کارمزد کارگزاری ها و همچنین هزینه هایی که برای دستیابی به اطلاعات ارزشمند و تحلیلهای مشاوران و تحلیلگران متحمل میشوند، اشاره کرد؛ اما تعداد رو به افزایش شرکت ها، کارگزاری ها و وبسایتهایی که به معامله گران خدمترسانی میکنند، مشکل این هزینه های زیاد را تا حدودی حل کردهاند. -
مقررات
منظور قانون تجارت، قانون مالیاتها، قانون بازار اوراق بهادار، استانداردهای حسابداری و حسابرسی ملی، مصوبات هیئت وزیران، شورا، سازمان و سایر قوانین و ضوابط موضوعه در خصوص بازار اوراقبهادار و ناشر میباشد. -
مناقصه
مناقصه (Tender) روشی است که در آن سازمانها و نهادها، خرید کالا یا خدمت مورد نیاز خود را به رقابت میگذارند و با اشخاص حقوقی یا حقیقی که کمترین قیمت یا مناسبترین شرایط را پیشنهاد میکنند، وارد معامله میشوند. به عنوان مثال، یک سازمان میتواند برای خرید تعداد مشخصی رایانه با ویژگیهای مشخص، مناقصه برگزار کند و از بین پیشنهاداتی که دریافت میکند، پیشنهادی که کمترین قیمت و مناسبترین شرایط را دارد، انتخاب کند. -
موجودی خالص
تعریف موجودی خالص چیست؟
موجودی خالص (Equity) ارزش کلیه دارایی ها پس از کسر همه بدهی ها و دیون است. به عبارتی آنچه از دارایی های پس از پرداخت بدهی ها باقی میماند، موجودی خالص گفته میشود.
توضیحاتی در مورد موجودی خالص
بهطور عمومی، تعریف موجودی خالص میتواند با تساوی حسابداری زیر نمایش داده شود:
بدهی ها- دارایی ها= موجودی خالص
به خاطر انواع مختلف دارایی های موجود، این تعریف ساده میتواند معانی متعددی در هنگام اشاره به انواع مختلف دارایی ها داشته باشد. در زیر با تعارف دقیقتر انواع موجودی خالص آشنا میشوید.
سهام یا هر نوع دارایی دیگری که نشاندهنده مالکیت در سود شرکت است. این تعریف فقط در شرکت های خصوصی که قابلیت خرید و فروش و سرمایه گذاری بهصورت عمومی را ندارند، مورداستفاده قرار میگیرد و اصطلاحاً به آن سرمایه گذاری خصوصی (private equity) گفته میشود.
در شرکت های سهامی، موجودی خالص اشاره به حقوق صاحبان سهام دارد. به عبارتی پس از کسر همه بدهی های شرکت از دارایی های آن، آنچه باقی میماند به سهامداران شرکت اختصاص مییابد و حقوق صاحبان سهام گفته میشود. در ترازنامه شرکت، مقداری پولی که توسط سهامداران مشارکت داده میشود بهعلاوه سود یا زیان انباشتهشده تحت عنوان ارزش خالص سهامداران شناخته میشود.
در معاملات اعتباری که معامله گر با اعتباری که کارگزاری به او اهدا میکند، خرید و فروش میکند، ارزش اوراق بهادار او در یک حساب اعتباری منهای آنچه از کارگزاری قرض گرفته شده است، موجودی خالص به حساب میآید.
در مبحث املاک و مستغلات، تفاوت بین ارزش بازار منصفانه کنونی ملک و مقداری که آن ملک در وام بدهکار است، موجودی خالص گفته میشود. به عبارتی آن مقداری موجودی که صاحب ملک میتواند بعد از فروش یک ملک و پرداخت وام مسکن دریافت کند موجودی خالص مالک به حساب میآید.
ازنظر استراتژی های سرمایه گذاری، حقوق صاحبان سهام یکی از انواع دارایی های اصلی است. دو نوع دیگر از دارایی های دیگر، اوراق با درآمد ثابت (اوراق قرضه یا مشارکت) و پول نقد و مشابههای آن نظیر سپرده های بانکی است. این دارایی ها، در برنامهریزی تخصیص دارایی برای ساختاربندی یک ریسک مطلوب و پروفایل سود در پرتفوی سرمایه گذار مورداستفاده قرار میگیرند.
وقتی یک شرکت ورشکست میشود باید همه دارایی های خود را به فروش برساند و با مقدار پول بهدستآمده هرچه قدر که باشد، بدهی هایش را پرداخت کند. آنچه پسازاین اقدام باقی میماند، موجودی خالص نام دارد و به آن اغلب “حقوق خالص مالکان” گفته میشود.
معنی این اصطلاح بیشتر به موضوع بستگی دارد. بهطورکلی در امور مالی، شما میتوانید به موجودی خالص بهعنوان مالکیت شخص در هر دارایی بعد از پرداخت همه قرض های مرتبط با آن دارایی فکر کنید. بهطور مثال، یک خودرو یا خانه با هیچ بدهی برجسته و قابلتوجهی بهعنوان ارزش خالص شخص مالک در نظر گرفته میشود زیرا او میتواند آن را به ازای پول نقد بفروشد، بدون اینکه قرضی برایش باقی مانده باشد. سهام شرکتها معمولاً بهصورت خالص هستند زیرا نشانگر مالکیت در یک شرکتاند و چنانچه شرکت ورشکست نشود سهامدار میتواند بدون توجه به بدهی های شرکت سهام خود را بفروشد و از شرکت خارج شود؛ بنابراین سرمایه گذاری در سهام معمولاً بهخودیخود با بدهی و قرض همراه نیست.
برخلاف آنچه به نظر تفاوتهای اساسی میان تعاریف بالا میآید، این تعاریف همه یک ویژگی مشترک دارند که ارزشی است که یک دارایی بعد از کسر ارزش بدهی ها خواهد داشت؛ بنابراین میتوان ارزش خالص هر چیزی را با تعیین ارزش آن (با در نظر گرفتن هر ملک، ساحتمان، کالاهای سرمایه، فهرست موجودی و درآمدها) و کسر بدهی ها (شامل قرض ها و هزینه های سربار) معین نمود.
مثال برای محاسبه موجودی خالص
بهطور مثال، فرض کنید که امین مالک و مدیر شرکتی است که قطعات خودرو تولید میکند. او میخواهد ارزش خالص شرکتش را تعیین کند. او تخمین میزند که ارزش ملک ۴ میلیارد تومان، ارزش کل تجهیزات و ماشینآلات ۲ میلیارد تومان، ارزش فعلی فهرست موجودی و تأمیناتش (فرآوری شده و فرآوری نشده) ۱ میلیارد تومان و ارزش حساب های دریافتنی هم ۱ میلیارد تومان است. او همچنین میداند که ۱ میلیارد تومان بابت وامی که برای تأمین مالی شرکتش گرفته بدهکار است، ۵۰۰ میلیون تومان باید به کارمندان پرداخت نماید و به تأمین کنندگان قطعاتش باید برای قطعاتی که تاکنون دریافت کرده ۵۰۰ میلیون تومان بپردازد. برای محاسبه ارزش خالص شرکت، امین باید کل بدهی هایش را از ارزش کل دارایی ها بهصورت زیر کسر کند (عددها به میلیارد تومان است)
۶=۲-۸=(۰٫۵+۰٫۵+۱)-(۱+۱+۲+۴)= بدهی کل- ارزش کل دارایی ها
شرکت تولیدی امین ۶ میلیارد تومان ارزش دارد.
توجه داشته باشید که امکان دارد ارزش خالص شرکت او منفی باشد و وقتی اتفاق میفتد که ارزش یک دارایی کمتر از ارزش بدهی های همان دارایی است. ارزش خالص دارایی یک شرکت اغلب به دلایل مختلفی تغییر میکند. دلایل تغییر ارزش خالص شامل تغییر در ارزش دارایی ها نسبت به ارزش بدهی ها، استهلاک و بازخرید سهم است.
ارزش یا موجودی خالص ازاینجهت مهم است که نشاندهنده ارزش واقعی یک سهم در سرمایه گذاری است. سرمایه گذارانی که سهام یک شرکت را میخرند و آن را نگه میدارند، معمولاً به ارزش خالص خودشان علاقهمند هستند که بهوسیله سهام شان نمایش داده میشود؛ اما این نوع از ارزش خالص شخصی عملکردی است از ارزش خالص کل شرکت، پس یک سهامدار که نگران درآمدهای خودش است ضرورتاً باید نگران خود شرکت هم باشد. داشتن سهمی از شرکت در طول زمان برای سهامدار سود سرمایهای و احتمالاً سود سهام تولید خواهد کرد. همچنین این حق به سهامدار داده میشود تا در هیئت مدیره رأی داشته باشد و همه این مزایا بعداً نگرانی سهامدار درباره شرکت را هم از طریق سرمایه گذاری پیوسته و هم از طریق سود شخصی افزایش میدهد . وقتی اقدام به تعیین ارزش دارایی ها و محاسبه ارزش خالص میشود، مخصوصاً برای شرکت های بزرگتر، مهم است اشاره شود که این دارایی ها ممکن است شامل دارایی های مشهود مثل ملک و دارایی های نامشهود، مثل شهرت شرکت و شناختهشده بودن برند هم بشود. بعد از سالها تبلیغ و توسعه پایه مشتری، برند یک شرکت میتواند یک ارزش ذاتی برای خود داشته باشد. به این مفهوم اغلب با عنوان “ارزش ویژه برند” اشاره میشود که ارزش یک برند را نسبت به نسخهای از محصولات مشابه شناختهنشده محاسبه میکند. برای مثال، بیشتر مردم قبل از خرید یک محصول شناخته نشده، ترجیح میدهند کیک شیرین عسل بخرند چون با طعم آن (به هر دلیل دیگری) آشنایی بیشتری دارند. اگر یک عدد کیک صبحانه معمولی ۵۰۰ تومان و یک عدد کیک صبحانه شیرین عسل ۱۰۰۰ تومان قیمت خورده باشد، در این مورد شیرین عسل ارزش برند ۵۰۰ تومانی دارد. همانطور که ارزش خالص میتواند منفی باشد، ارزش برند هم قابلیت منفی بودن را دارا است و آن زمانی است که مردم مایل باشند که پول بیشتری برای محصولات گمنام پرداخت کنند تا اینکه پول برند خاصی را بدهند. -
موسسه انفرادی
تعریف موسسه انفرادی چیست؟
موسسه انفرادی یک کسب و کار ثبتنشده است که توسط یک مالک اداره میشود و به لحاظ فراهم کردن شرایط اولیه برای راهاندازی، این نوع شرکت از انواع دیگر شرکت ها سریعتر قابل تشکیل است. شکل سازمانی آن نیز از پیچیدگی زیادی برخوردار نیست و معمولاً توسط یک مدیر تمام امور موسسه اداره میشود. بسیاری از شرکتهای بزرگ کار خود را از این مرحله آغاز کردهاند و تعداد شرکتهای انفرادی از دیگر شرکت ها بیشتر است.
توضیحاتی در مورد موسسه انفرادی
مزیت مؤسسه انفرادی این است که مالک آن میتواند تمامی سود شرکت را به نفع خود برداشت کند؛ اما عیب آن این است که تفاوتی بین سود شرکت و درآمد شخصی مالک وجود ندارد و کلیه سود موسسه مشمول نرخ مالیات شخصی مالک میشود.
از طرفی، مالک در برابر تعهدات موسسه انفرادی مسئولیت نامحدود دارد. از دیگر معایب این نوع شرکتها این است که طول عمر شرکت محدود به طول عمر مالک و سرمایه آن نیز محدود به ثروت مالک است و لذا مؤسسه به دلیل فقدان سرمایه کافی، فرصتهای سودآور آتی برای سرمایه گذاری را از دست خواهد داد. انتقال مالکیت نیز از طریق فروش مؤسسه انفرادی به دیگری انجام میشود . -
موسسه مالی
تعریف موسسه مالی چیست؟
سازمانی که بر سروکله زدن با تراکنش های مالی، همچون سرمایه گذاری ها، وام ها و سپرده ها تمرکز دارد، موسسه مالی گفته میشود. نهادهای مالی به شکل مرسوم از سازمان هایی همچون بانک ها، کارگزاری ها، شرکت های بیمه و … تشکیل شدهاند. تقریباً همه افراد به صورت معمول با مؤسسات مالی سروکار دارند. هر چیزی از واریز وجه گرفته تا گرفتن وام و ارزهای مبادله ای باید از طریق مؤسسه مالی انجام گیرد.
توضیحاتی در مورد مؤسسه مالی
چون همه مردم به خدمات ارائه شده بهوسیله موسسات مالی وابسته هستند، نظارت و قانون گذاری آنها توسط دولت امری ضروری و واجب است. به طور مثال، اگر یک موسسه مالی درنتیجه روشهای بحثبرانگیز به ورشکستگی رسید، این کار بدون شک باعث وحشت همهگیری خواهد شد چون مردم شروع به زیر سؤال بردن امنیت دارایی های مالی خود میکنند. همچنین، از دست رفتن اعتماد میتواند اثرات جانبی منفی بیشتری در اقتصاد داشته باشد. -
موقعیت تعهدی خرید در قرارداد آتی
شخصی که در بورس قرارداد آتی را می خرد و خود را متعهد به خرید دارایی پایه بر اساس ضوابط استاندارد بورس درتاریخ معینی می نماید، اصطلاحاً موقعیت خرید یا موقعیت تعهدی خرید اختیار کرده است و اگر تا تاریخ سررسید قرارداد این موضع را حفظ نماید ضرورتاً باید کل ارزش دارایی پایه را پرداخت نماید. -
موقعیت تعهدی فروش در قرارداد آتی
شخصی که در بورس، قرارداد آتی را به فروش می رساند و خود را به تحویل دادن دارایی پایه بر اساس ضوابط استاندارد بورس در تاریخ معینی در آینده متعهد می نماید، اصطلاحآ موقعیت فروش اختیار کرده است. دارنده موقعیت تعهدی فروش، اگر تا تاریخ سررسید قرارداد، این موقعیت را حفظ نماید ضرورتاً باید دارایی پایه را تحویل دهد. -
میانگین بازده سالانه
تعریف میانگین بازده سالانه چیست؟
میانگین بازده یک سهم یا پرتفوی سهام که از جمع مجموع سودها و درآمدهای ناشی از سرمایه گذاری، تقسیم بر میانگین مبلغ صرف شده برای آن سرمایه گذاری ها برای یک سال به دست میآید، میانگین بازده سالانه گفته میشود. میانگین بـازده سالانه بهطور خاص ابزار ویژهای برای سرمایه گذاری های با نرخ شناور است که در آن تراز صندوق ها یا نرخ بازده مرتباً تغییر میکند.
توضیحاتی در مورد میانگین بازده سالانه
بهطور مثال، برای یک حساب پس انداز بانکی که ورودی و خروجی پول در این حساب مرتب تغییر میکند و نرخ بهره نیز چندین بار دچار افزایش و کاهش میشود، میانگین بازده میتواند با جمع کل پرداختهای سود برای سال و تقسیم آن عدد بر میانگین سپرده گذاری در آن سال محاسبه شود. میانگین بازده سالانه یک معیار با نگاه به گذشته است و میتواند در تعیین عملکرد واقعی ترکیبی از سرمایه گذاری ها مورداستفاده قرار گیرد. -
میانگین دوره جمع آوری
تعریف میانگین دوره جمع آوری یا Average Collection Period چیست؟
میانگین دوره جمع آوری یا Average Collection Period، مقدار زمانی است که طول میکشد تا شرکت طلب خود را از مشتریان دریافت نماید. این طلب در حساب های دریافتنی ثبت شده است که در بخش داراییهای جاری ترازنامه نشان داده میشود.
میانگین دوره جمع آوری با تقسیم میانگین حساب های دریافتی بر کل فروش اعتباری خالص برای آن دوره محاسبه می شود و در تعداد روز های دوره ضرب میشود. میتوان از فرمول زیر برای محاسبه آن استفاده کرد:
روز × فروش اعتباری / AR = میانگین دوره جمع آوری
روز = تعداد کل روزها در دوره
AR = میانگین مقدار حسابهای دریافتنی
فروش اعتباری = کل مبلغ فروش اعتباری خالص در طول دوره
میانگین دوره جمع آوری چگونه کار میکند
متوسط دوره جمع آوری نشان دهنده میـانگیــن روزهای بین تاریخ فروش و پرداخت از فروش های اعتباری یک شرکت است. میانگین حساب های دریافتنی با جمع حساب های دریافتی اول دوره و پایان دوره تقسیم بر ۲ به دست میآید. اگر دوره محاسبه میـانگین دوره جمع آوری، کل سال باشد، به عنوان تعداد روز دوره 360 در نظر گرفته میشود.
مثال عملی از متوسط دوره جمع آوری
یک شرکت دارای حساب دریافتی متوسط برای سالیانه 10،000 دلار است. مجموع فروش خالص در این دوره برابر با 100،000 دلار است. میانگین دوره جمع آوری 36.5 روز خواهد بود.
365 × ($ 100،000 / $ 10،000)
این عدد نشان می دهد که برای جمع آوری یک حساب قابل پرداخت، بیش از 36 روز طول می کشد.
متوسط دوره وصول مطالبات (Accounts Receivable Turnover Ratio)
متوسط دوره جمع آوری ارتباط نزدیکی با نسبت متوسط دوره وصول مطالبات دارد. نسبت متوسط دوره وصول مطالبات با تقسیم کل فروش خالص بر میانگین حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در مثال قبلی، متوسط دوره وصول مطالبات برابر با 10 (10،000 دلار / 100،000 دلار) خواهد بود.
میانگین دوره جمع آوری را می توان با متوسط دوره وصول مطالبات محاسبه نمود، به این ترتیب که تعداد روزهای دوره را تقسیم میکنیم بر متوسط دوره وصول مطالبات. در این مثال، دوره متوسط جمع آوری همانند قبل 36.5 روز (10 / 365 روز) است.
درک متوسط دوره جمع آوری
نتیجه گیری
به طور کلی، AVERAGE COLLECTION PERIOD پایین (کم) مطلوب تر از دوره جمع آوری بالا است. متوسط دوره جمع آوری پایین نشان می دهد که شرکت سریعتر طلب خود را از مشتریان دریافت میکند. با این حال، این ممکن است نشانه ای از این باشد که شرایط اعتباری شرکت بسیار سخت است و ممکن است مشتریان به دنبال تامین کنندگان یا ارائه دهندگان خدمات با شرایط پرداخت بلند مدت تر باشند.
مقایسه پذیری
به عنوان یک رقم مستقل، میانگین دوره جمع آوری ارزش زیادی ندارد. در عوض، این عدد یک معیار مناسب برای مقایسه در طول زمان است. علاوه بر این، میتوان برای مقایسه با رقبا و سایر شرکت های فعال در صنعت مورد استفاده قرار بگیرد. شرکت های مشابه باید معیارهای مالی مشابهی داشته باشند، بنابراین متوسط دوره جمع آوری می تواند به عنوان یک معیار در برابر دیگر عملکردهای شرکت استفاده شود.
دوره نظارت مجموعه
یک شرکت باید میانگین دوره جمع آوری را با شرایط اعتباری که به مشتریان ارائه میدهد، ارزیابی کند. به عنوان مثال، متوسط دوره جمع آوری 25 روزه برای شرکتی که به صورت 30 روزه فروش انجام میدهد، نگران کننده نیست. -
میانگین موزون هزینه سرمایه
به میانگین بازده مورد انتظار تامین کنندگان سرمایه شرکت که شامل سهامداران و وامدهندگان آن میشود، میانگین موزون هزینه سرمایه (Weighted Average Cost of Capital) یا WACC گفته میشود. فرمول محاسبه WACC به شرح زیر است:
WACC = (D/D+E) × Kd(1-t) + Ke × (E/D+E)
D= ارزش بازاری بدهیهای شرکت
E= ارزش بازاری سهام عادی شرکت
Kd= نرخ بازده مورد نظر وامدهندگان
t= نرخ مالیات
Ke= نرخ بازده مورد نظر سهامداران
ن
-
ناشر بورسی
ناشری که اوراقبهادار آن در بورس پذیرفته شده باشد. -
ناشر غیر بورسی
ناشری که اوراقبهادار آن نزد سازمان ثبت شده؛ ولی در بورس یا بازار خارج از بورس پذیرفته نشده است. -
نرخ بازده
تعریف نرخ بازده چیست؟
سود یا زیان یک سرمایه گذاری در طول یک بازه زمانی مشخص که به شکل درصد بر روی هزینه اولیه سرمایه گذاری بیان میشود، نرخ بازده گفته میشود. سود سرمایه گذاری، هر درآمدی است که از اوراق بهادار بهعلاوه سودهای سرمایه ای محقق شده به دست میآید.
توضیحاتی در مورد نرخ بـازده
اندازهگیری نرخ بـازده میتواند برای محاسبه تقریباً هر ابزار سرمایه گذاری، از املاک گرفته تا اوراق مشارکت و قرضه و سهام تا تابلوهای هنری، به کار گرفته شود با این فرض که دارایی در یک نقطه از زمان خریداری شده و سپس در نقطه دیگری در آینده تولید جریان نقدی میکند. اوراق بهادار مالی عموماً بر اساس نرخ بازده گذشتهشان مورد قضاوت قرار میگیرند که میتواند با دارایی هایی از یک نوع خاص مقایسه شوند تا مشخص شود که کدام سرمایه گذاری ها از همه جذابتر هستند. -
نرخ بازده اسمی
تعریف نرخ بازده اسمی چیست؟
مقدار بازده درصدی یک سرمایه گذاری قبل از اینکه هزینه هایی چون مالیات، هزینه های سرمایه گذاری و تورم لحاظ شوند، نرخ بازده اسمی گفته میشود. به طور مثال، اطلاعات دقیق یک صندوق سرمایه گذاری ممکن است نشان دهد که نرخ بازده اسمی صندوق ۱۰% بوده، ولی بازده آن بعد از کسر مالیات و توزیع و فروش سهام صندوق فقط ۷% است. سرمایه گذاران باید ورای نرخ بازده اسمی را ببینند تا بتوانند به درک درستی از آنچه سرمایه گذاری هایشان به دست خواهد آورد، برسند.
توضیحاتی در مورد نرخ بازده اسمی
ممکن است در ظاهر تفاوتی بین سود ۲۰ درصدی سپرده های بلندمدت بانکی، اوراق مشارکت شهرداری و اوراق مشارکت شرکتی وجود نداشته باشد؛ اما در عمل اوراق مشارکت شامل هزینه هایی هنگام صدور میشوند که سپرده های بانکی چنین هزینه هایی ندارند. همچنین ممکن است سود سپرده ها به صورت روزشمار محاسبه و پرداخت شود اما در اوراق مشارکت به صورت ماهیانه یا سه ماه یکبار پرداخت صورت بگیرد. در مواردی هم ممکن است سود اوراق مشارکت شرکتی مشمول مالیات شود. همه این عوامل ممکن است نرخ بازده واقعی را به شکل قابلتوجهی تحت تأثیر قرار دهند و بر میزان جذابیت این اوراق بهادار تأثیر بگذارند. -
نرخ بازده سرمایه گذاری
تعریف نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
نرخ بازده سرمایه گذاری یا ROI معیار سنجش عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری مختلف به کار گرفته میشود. نرخ بازده سرمایه گذاری میزان بازده یک سرمایه گذاری را به نسبت هزینه های انجام شده برای آن سرمایه گذاری اندازهگیری میکند. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، سود یا بازده یک سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم میشود و نتیجه به عنوان درصد یا نسبت بیان میشود
نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه میشود:
در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازهگیری میشود، درنتیجه میتواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاری ها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص میتواند انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند.
توضیحاتی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطافپذیری و سادگیاش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً میتواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و میتواند به شکلهای گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایه گذار فرصتهای دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار میتواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاری هایی بر دیگری ارجحیت دارند.
به طور مثال، فرض کنید آقای سعیدی ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم میکنیم، و نتیجه ۲۰ درصد میشود.
آقای سعیدی با داشتن این اطلاعات میتواند سودآوری سرمایه گذاری اش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاری ها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای رسولی، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما میتوانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر میرسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانهتری بوده است.
محدودیتهای نرخ بازده سرمایه گذاری
مثالهایی نظیر مواردی که در بالا مشاهده کردیم، یکی از چندین محدودیت استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری، خصوصاً در هنگام مقایسه شرکتهاست. درحالیکه نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی بود، اما زمان بین خریدوفروش آقای سعیدی یک سال و آقای رسولی سه سال بود. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی، ۲۰% برای یک سال و برای آقای رسولی، ۴۰% در طول سه سال بود. اگر شخصی این را در نظر بگیرد که مدتزمان سرمایه گذاری آقای رسولی، سه برابر مدتزمان سرمایه گذاری آقای سعیدی بوده است، این نکته خود را نشان میدهد که آقای رسولی باید در سودآوری بهتر سرمایه گذاری خود تجدیدنظر کند. در هنگام مقایسه این دو سرمایه گذاری در یک مقیاس سالانه، آقای رسولی نیاز داشت تا نرخ بازده سرمایه گذاری چندساله خود را نیز تنظیم کند. چون نرخ بازده سرمایه گذاری مجموع او ۴۰% بود، برای به دست آوردن میانگین سالانه نرخ بازده سرمایه گذاری، لازم بود تا آن را بر مدتزمان سرمایه گذاری اش تقسیم نماید. چون ۴۰ تقسیمبر ۳ برابر با ۱۳٫۳۳% است، اینطور به نظر میرسد که نتیجهگیری بالا نادرست بوده است. درحالیکه سرمایه گذاری آقای رسولی سود بیشتری نسبت به آقای سعیدی برای او فراهم نموده، اما سرمایه گذاری آقای سعیدی در حقیقت انتخاب بهتری بوده، چون نرخ بازده سرمایه گذاری سالانه بالاتری داشته است.
چنین مثالهایی نشان میدهند که مقایسه سرسری سرمایه گذاری ها با استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه میتواند منجر به این شود که فرد نتیجهگیریهای نادرستی درباره سودآوری آنها داشته باشد. با علم به اینکه ROI ذاتاً مقدار زمانی که سرمایه گذاری در حال رخ دادن بوده را در نظر نمیگیرد، این معیار میتواند اغلب در کنار نرخ بازده که ضرورتاً به یک بازه زمانی خاص مرتبط است، مورداستفاده قرار بگیرد. شما همچنین میتوانید ارزش فعلی خالص (NPV) که ارزش زمانی پول را بر اساس تورم در نظر میگیرد نیز به کار ببندید تا محاسبات نرخ بازده سرمایه گذاری خیلی دقیقتری داشته باشید.
به خاطر داشته باشید که ابزار محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری و همچنین تعریف آن، میتوانند بسته به شرایط تغییر کنند. این تغییرات به این بستگی دارد که شخص چه چیزهایی را به عنوان بازده و هزینه در نظر میگیرد.
به طور مثال، یک شخص بازاری ممکن است دو محصول متفاوت را با تقسیم سود ناخالصی که هرکدام تولید کردهاند بر هزینه های بازاریابی مربوط مقایسه نماید. یک تحلیل گر مالی اما امکان دارد که این کار را با استفاده از یک محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری کاملاً متفاوت انجام دهد، شاید درآمد خالص یک سرمایه گذاری را بر ارزش کل منابع به کار گرفته شده برای ساخت و فروش کالا تقسیم کند. در هنگام استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری برای محاسبه سرمایه گذاری های بازار املاک، ممکن است شخصی قیمت خرید اولیه یک ملک به عنوان «هزینه سرمایه گذاری» در نظر گرفته و قیمت فروش نهایی را به عنوان «سود سرمایه گذاری» در نظر بگیرد و همه هزینه های احتمالی، مثل تعمیرات، مالیات ملک و هزینه های مشاوران املاک را نادیده بگیرد.
این انعطافپذیری یک محدودیت دیگر استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری را نیز آشکار میکند، چراکه ROI میتواند به راحتی و بسته به میل و اهداف شخصی مورد سوءاستفاده قرار گیرد و نتایج آن میتوانند به شکلهای مختلفی نمایش داده شوند. به همین خاطر، یک سرمایه گذار عاقل در هنگام استفاده از این معیار باید اطمینان حاصل کند که ورودیهای مورداستفاده را به خوبی درک کرده است.
توسعههای مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری
اخیراً گروهی از سرمایه گذاران و کسبوکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان دادهاند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی پروژهها را در نظر گرفته و میکوشد تا آنهایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفتهاند، برای برنامهریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد. -
نرخ بازده مورد نیاز
تعریف نرخ بازده مورد نیاز چیست؟
کمترین مقدار بازده سالیانهای که اشخاص و شرکت ها را برای سرمایه گذاری پول خود در اوراق بهادار یا پروژه خاص ترغیب میکند، نرخ بازده مورد نیاز گفته میشود. نرخ بازده مورد نیاز هم در ارزیابی سهام و هم در امور مالی مربوط به شرکت ها به کار میرود.
سرمایه گذاران از نرخ بازده مورد نیاز استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند پول خود را در کجا قرار دهند. آنها بازده یک سرمایه گذاری را با همه گزینههای موجود مقایسه مینمایند و نرخ بازده بدون ریسک، تورم و نقدینگی را در محاسبات خود در نظر میگیرند. نرخ بـازده مورد نیاز برای سرمایه گذارانی که از مدل تنزیل جریانات نقدی برای انتخاب سهام بهره میبرند، بر حداکثر قیمتی که برای یک سهام مایل به پرداخت آن هستند، تأثیر میگذارد. نرخ بازده مورد نیاز در محاسبات ارزش فعلی خالص در تحلیل جریانات نقدی تنزیل یافته نیز کاربرد دارد.
شرکت ها از نرخ بازده مورد نیاز استفاده میکنند تا تصمیم بگیرند آیا باید یک پروژه را دنبال کنند یا خیر. در امور مالی شرکتی، نرخ بـازده مورد نیاز برابر با میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) است.
توضیحاتی در مورد نرخ بازده مورد نیاز
ممکن است شما برای ارزشمند دانستن یک سرمایه گذاری به یک بازده سالیانه ۲۲ درصدی را طلب کنید، با این فرض که بهآسانی میتوانید سهام را بفروشید و تورم هم سالیانه ۹ درصد است. استدلال شما این است که اگر ۲۲% بازده را که در حقیقت ۱۳% بازده بعد از تورم است، دریافت نکنید پس بهتر است پول خود را در یک سپرده کوتاهمدت بانکی بگذارید که به صورت سالانه ۲۰ درصد سود بدون ریسک تولید میکند (۱۱% بعد از تورم). نرخ بازده مورد نیاز از شخصی به شخص دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر و بسته به میزان ریسک پذیری، اهداف سرمایه گذاری و سایر عوامل متفاوت خواهد بود. -
نرخ بازده واقعی
تعریف نرخ بازده واقعی چیست؟
درصد بازده سالیانه محقق شده یک سرمایه گذاری که متناسب با تغییرات قیمت ها به خاطر تورم یا سایر اثرات خارجی، تعدیل شده است، نرخ بازده واقعی گفته میشود. این روش، نرخ بازده اسمی را به صورت واقعی نشان میدهد که قدرت خرید یک سطح مشخصی از سرمایه را در طول زمان حفظ مینماید.
توضیحاتی در مورد نرخ بازده واقعی
تعدیل بازده اسمی برای جبران عواملی همچون تورم، به سرمایه گذاران اجازه میدهد تا تعیین کنند که چه مقدار از بازده اسمی شان مربوط به بازده واقعی است.
به طور مثال، فرض کنید که بانک شما بهره ای ۱۵ درصدی به صورت سالانه به سپرده های پس انداز شما پرداخت میکند. اگر نرخ تورم در حال حاضر ۹ درصد در سال باشد، پس نرخ بازده واقعی حساب شما امروز ۶ درصد است. بهبیاندیگر، گرچه نرخ بازده اسمی حساب پس اندازتان ۱۵ درصد است، ولی نرخ بـازده واقعی فقط ۶ درصد است که یعنی ارزش حقیقی حساب شما فقط ۶ درصد در طول یک بازده زمانی یکساله افزایش خواهد یافت. -
نرخ بهره
تعریف نرخ بهره چیست؟
نرخ بهره میزان پولی است که به وسیله وام دهنده برای استفاده از داراییهایش از وام گیرنده گرفته میشود و به شکل درصدی از اصل سرمایه بیان میشود. نرخ بهره عموماً به شکل سالانه مورداشاره قرار میگیرد که به آن نرخ سود سالانه میگویند. داراییهای قرض گرفته شده میتواند شامل وجه نقد کالاهای مصرفی، داراییهای بزرگی چون ماشینآلات یا ساختمان باشد. سود یا بهره ضرورتاً پولی است که از بابت اجاره یا قرض و به خاطر استفاده از دارایی، گرفته میشود. در مورد داراییهای بزرگ، مثل ماشینآلات یا ساختمان، نرخ بهره بعضیاوقات با عنوان “نرخ اجاره بها ” شناخته میشود. زمانی که طرف وام گیرنده دارای ریسک کم باشد، معمولاً نرخ بهره پایینی از او اخذ میشود. اگر وام گیرنده با ریسک بالا در نظر گرفته شود، نرخ سودی که گرفته میشود هم بالاتر خواهد بود.
توضیحاتی در مورد نرخ بهره
بهره توسط وام دهنده و برای جبران فرصت استفاده از دارایی در نظر گرفته میشود. در مورد قرض دادن پول، وام دهنده میتوانست پول خود را در صندوق های سرمایه گذاری یا سپرده های بانکی بگذارد تا اینکه آن را به کسی یا جایی قرض دهد. با قرض دادن دارایی، قرض دهنده ممکن است قادر باشد تا درآمدی که مایل بود از آن دارایی به دست بیاورد برای خود ایجاد کند.
مقدار بهره ساده با فرمول زیر و به سادگی قابل محاسبه است:
Simple Interest = P x I x N
Simple Interest = بهره ساده
P = اصل سرمایه (وام)
I = نرخ بهره سالانه
N = تعداد سالها
فرض کنید ۱۰۰۰ تومان با نرخ سود سالانه ۲۴ درصد برای ۹ ماه وام گرفتهاید. در این صورت شما ۱۸۰ تومان بهره مقروض خواهید بود.
(۰٫۷۵ * ۰٫۲۴ * ۱۰۰۰)
برای محاسبه بهره مرکب با استفاده از فرمول ترکیبی زیر داریم:
[ Compound Interest = P x [ ( 1 + I) N– 1
Compound Interest = بهره مرکب
P = اصل سرمایه (وام)
I = نرخ بهره سالانه
N = تعداد سالها
فرض کنید ۱۰۰۰ تومان با نرخ سود سالانه ۲۴ درصد برای ۹ ماه وام گرفتهاید. در این صورت شما ۱۷۵ تومان بهره مقروض خواهید بود.
۱۰۰۰ x [(1+0.24)0.75– 1]
مقدار بهره وقتی از روش بهره مرکب استفاده میکنیم بالاتر است، چون بهره بهصورت ماهانه از اصل سرمایه + سود انباشته شده از ماههای قبلی گرفته میشود. بهره پرداختی برای چارچوبهای زمانی کوتاهتر، برای هر دو روش نسبتاً مشابه خواهد بود. با افزایش زمان بازپرداخت، تفاوت بین این دو نوع از محاسبات بهره نیز رشد میکند. -
نرخ بهره ثابت
تعریف نرخ بهره ثابت چیست؟
نرخ بهره ثابت نرخ سودی است که به اوراق بدهی مثل وام یا وام مسکن تعلق میگیرد و برای کل دوره وام یا بخشی از آن، ثابت میماند. نرخ بهره ثابت ممکن است برای وام گیرندهای که احساس میکند نرخ سود ممکن است در طول دوره وام افزایش یابد جذاب باشد، چرا که میتواند باعث افزایش هزینه بهره وی شود. به همین خاطر، نرخ بهـره ثابت از ریسک نرخ بهره که از نرخ سود متغیر یا شناور ناشی میشود، برخوردار نخواهد بود.
توضیحاتی در مورد نرخ بهـره ثابت
در ایران معمولاً نرخ بهره در کل دوره وام ثابت باقی میماند و در طول دوران بازپرداخت تغییری نمیکند. معمولاً در وامهایی که دوره بازپرداخت طولانیتر دارند، ممکن است در بخشی از دوره بازپرداخت نرخ بهره ثابت بوده و در بخشی دیگر متناسب با وضعیت اقتصاد و بازار تغییر کند. درحالیکه یک خریدار خانه در کشور آمریکا میتواند وام مسکنی با نرخ بهـره ثابت و برای ۳۰ سال دوره وام مسکنش به دست آورد، یک خریدار خانه در کشور کانادا میتواند نرخ بره ثابت را فقط برای نهایتاً پنج تا هفت سال از دوره ۲۵ سالهاش اخذ نماید.
احتمال زیادی وجود دارد که وام گیرنده ها نرخ بهره ثابت را در طول دورههایی که تورم بالا یا نرخ بهره پایین است، انتخاب کنند. -
نرخ بهره متغیر
تعریف نرخ بهره متغیر چیست؟
نرخ بهره متغیر بهره وام یا اوراق بهاداری است که در طول زمان نوسان میکند، زیرا این نرخ بر اساس نرخ بهره معیار یا شاخصی که بهصورت دورهای تغییر میکند، بنا شده است. مزیت آشکار نرخ بهـره متغیر برای وام گیرندگان این است که اگر نرخ بهره مبنا یا شاخص دچار کاهش شود، بهره پرداختی وام گیرنده نیز کاهش مییابد. برعکس، اگر شاخص یا نرخ مبنا افزایش یابد، پرداخت های بهره وام گیرندگآنهم افزایش مییابد.
توضیحاتی در مورد نرخ بهره متغیر
نرخ بهره معیاری که برای نرخ بهره متغیر مورد استفاده قرار میگیرد به نوع وام یا اوراق بهادار بستگی دارد. نرخ بهره متغیر برای وام های مسکن، اتومبیلها و کارت های اعتباری ممکن است بر مبنای نرخ معیاری نظیر نرخ بهره سالیانه کشور بنا شده باشند.
برای اوراق قرضه با نرخ سود متغیر، نرخ معیار ممکن است نرخ بهره بین بانکی لندن (LIBOR) باشد. بعضی از اوراق قرضه با نرخ متغیر همچنین از اوراق قرضه ۱۰ یا ۳۰ ساله خزانه داری ایالات متحده آمریکا بهعنوان نرخ سود معیار بهره میجویند و نرخ بهره ای ارائه میدهند که در خزانه داری آمریکا تعیین شده است.
انواع نرخ های بهره در ایران با توجه به ماهیت ربوی که دارند، چندان مورد استفاده و توجه قرار نمیگیرند.
-
نرخ تنزیل
تنزیل کردن در حقیقت روشی است برای تخمین زدن ارزش فعلی جریان وجوه نقدی که در دوره یا دورههای زمانی مشخصی در آینده قابل دریافت هستند. نرخ تنزیل (Discounting Rate) نیز نرخ بهرهای است که برای محاسبه ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی مورد استفاده قرار میگیرد. زمان و نرخ تنزیل، دو پارامتر اساسی و تاثیرگذار در محاسبه ارزش فعلی هستند. هر چه نرخ تنزیل بیشتر باشد، ارزش فعلی یک مقدار مشخصی در آینده، کمتر خواهد بود. -
نرخ سود بین بانکی
ممکن است بانکها در دورههای مالی کوتاهمدت روزانه یا هفتگی با کسری یا مازاد نقدینگی روبرو شوند. اگر بانکی دچار کسری نقدینگی شود، باید از طریق وام گرفتن آن را جبران کند تا به حالت تعادل برسد. برای اینکه بانکها برای حل این مشکل به بانک مرکزی نیاز نداشته باشند، بازاری را به نام بازار بین بانکی تشکیل دادهاند که در آن به یکدیگر وام میدهند. اکثر وامهای بین بانکی سررسید کوتاهمدت یک هفتهای یا کمتر دارند. وامدهی بانکها به یکدیگر بر مبنای یک نرخ سودی است که به آن نرخ سود بین بانکی گفته میشود. -
نسبت آنی
نسبت آنی یا (Quick Ratio)، یکی از نسبتهای نقدینگی شرکتهاست. این نسبت از تقسیم داراییهای جاری، بدون در نظر گرفتن موجودی کالا، پیش پرداخت ها، سپرده و سفارشات، بر بدهیهای جاری حاصل میگردد.
اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد، نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهیهای کوتاهمدت است. اگر این نسبت کمتر از یک باشد امکان بروز مشکلات مالی برای شرکت وجود خواهد داشت. چرا که این حالت به معنای عدم توانایی شرکت در بازپرداخت سریع بدهیهاست. -
نسبت بدهی
تعریف نسبت بدهی چیست؟
نسبت بدهی (استقراض) یا Debt ratio یک نسبت مالی است که میزان اهرمی بودن شرکت را اندازه گیری میکند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به دارایی های کل بیان می شود. این نسبت به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود. این عدد را می توان به عنوان نسبت دارایی های شرکت که توسط بدهی تامین می شود تفسیر نمود.
Debt Ratio همچنین به عنوان نسبتبدهی به دارایی نیز استفاده میشود.
نسبت بدهی چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
نسبت بدهی بالاتر، نشان می دهد که شرکت اهرمی تر است، به این معنی که ریسک مالی بیشتری می تواند داشته باشد. در عین حال، اهرمی بودن یک ابزار مهم است که شرکت ها برای رشد استفاده می کنند و بسیاری از شرکت ها استفاده های پایداری را از بدهی ها می برند.
نسبت بدهی ها به طور گسترده ای در صنایع متفاوت است. این نسبت در کسب و کار با سرمایه های سنگین مانند خدمات و خطوط لوله نسبت به دیگر صنایع مانند بخش تکنولوژی دارای Debt Ratio های بسیار بالاتری هستند.
درک Debt Ratio
به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی های کل 100 میلیون دلاری و بـدهی کل 30 میلیون دلاری داشته باشد، نسبــت بـدهی آن 0.3 یا ٪30 است. آیا این شرکت در وضعیت مالی بهتر از یک با نسبت بدهی 40٪ است؟ پاسخ به نوع صنعت بستگی دارد.
نسبتبدهی 30٪ ممکن است برای صنعت با جریان نقدی دائمی، که در آن اکثر شرکت ها بدهی کمتری دارند، بیش از حد بالا باشد. یک شرکت با Debt Ratio بالا در مقایسه با همتایانش احتمالا هزینه استقراض را برای آن شرکت بالا میبرد و ممکن است در معرض خطر قرار بگیرد. برای مثال، صنایع سنگ شکنی، در طول تابستان 2014 با افزایش سطح بدهی ها و کاهش قیمت انرژی، با شرایط سختی روبرو شدند.
برعکس، یک سطح بـدهی 40٪ ممکن است به راحتی برای یک شرکت در بخشی مانند خدمات عمومی، قابل کنترل باشد، جایی که جریان نقدی پایدار است و نسبت بـدهی بالاتر طبیعی است.
Debt Ratio در رابطه با سایر شاخص های سلامت مالی، می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا سطح ریسک شرکت را تعیین کند.
فرمول نسبت بدهی
تفاوت بدهی Liability و استقراض Debt
بعضی منابع نسبت بدهی را به عنوان بدهی های کل تقسیم بر کل دارایی تعریف می کنند. این نشان دهنده ابهام خاصی بین “استقراض” و “بدهی” است که به شرایط بستگی دارد. به عنوان مثال، در نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام از مجموع بدهی ها (Total Liabilities) در صورت کسر استفاده میشود. در مورد نسبت بدهی، ارائه دهندگان داده های مالی، آن را با استفاده از تنها بدهی (وام) های بلند مدت و کوتاه مدت (از جمله حصه جاری وام بلند مدت)، صرف نظر از بدهی ها مانند حساب های قابل پرداخت، محاسبه می کنند.
مثال کاربردی از تحلیل نسبت بدهی
بیایید به چند مثال از صنایع مختلف نگاه کنیم تا نسبت بدهی را محاسبه کنیم. Starbucks Corp. (SBUX) 0 دلار در مدت کوتاه مدت و جاری بدهی بلند مدت را در ترازنامه خود برای سال مالی به پایان رساند 1 اکتبر 2017 و 3،932،600،000 دلار درآمد بلند مدت ذکر کرده است. دارایی های این شرکت 14،365،600،000 دلار بود. پس با تقسیم $ 3،932،600،000 بر $ 14،365،600،000 ، این نسبت برابر با 0.2738 و یا 27.38٪ است.
برای ارزیابی این که آیا این بالا است، ما باید مخارج سرمایه را در نظر بگیریم که به ایجاد یک شعبه از استارباکس می پردازند: فضای تجاری لیزینگ، تجدید ساختن آن به یک طرح خاص و خرید تجهیزات ویژه گران قیمت، که اکثر آنها به ندرت استفاده می شود. این شرکت همچنین باید به استخدام و آموزش کارکنان در صنعت با گردش مالی فوق العاده بالا، مطابق با مقررات ایمنی مواد غذایی و غیره برای 23،768 محل در 74 کشور. شاید 27٪ پس از همه چیز خیلی بد نیست، و در واقع Morningstar صنعت را به میزان 40٪ می دهد. نتیجه این است که استارباکس زمان آسان وام گرفتن پول دارد؛ اعتبار دهندگان معتقدند که این وضعیت در وضعیت مالی محکم است و انتظار می رود که به طور کامل به آنها پرداخت شود.
مثال از شرکت فناوری
در مورد یک شرکت فن آوری چه طور؟ برای سال مالی که به پایان رسید 31 دسامبر 2016، شرکت فیس بوک (FB) بخش کوتاه و فعلی بدهی های بلند مدت خود را به مبلغ 280،000،000 دلار گزارش کرد؛ بدهی بلند مدت آن 5،767،000،000 دلار بود؛ دارایی های کل آن 64،961،000،000 دلار بود. نسبت بدهی فیس بوک می تواند به عنوان ($ 280،000،000 + $ 5،767،000،000) به $ 64،961،000،000 = 0.0931 یا 9.31٪ محاسبه شود. فیس بوک در بازار اوراق قرضه شرکتی قرض نمی گیرد. این زمان کافی برای به دست آوردن سرمایه از طریق سهام است.
در نهایت، اجازه دهید نگاهی به یک شرکت مواد اولیه، شرکت ذغال سنگ قهوه ای معدن چی سنت لوئیس (ARCH). برای سال مالی که در تاریخ 31 دسامبر سال 2016 به پایان رسید، این شرکت مدت کوتاهی و فعلی بدهی بلند مدت 11،038،000 دلار، بدهی بلند مدت 351،841،000 دلار و دارایی های مجموع 2،136،597،000 دلار را به خود اختصاص داد. معادن زغال سنگ بسیار سرمایه گذار هستند، بنابراین صنایع از قدرت استفاده می کنند: نسبت بدهی به میزان 47٪ است. حتی در این رقابت، نسبت بدهی اوراق بهادار قیر (11،038،000 دلار + 351،841،000 دلار) به $ 2،136،597،000 = 16.98٪ بسیار پایینتر از حد متوسط است.
نسبت بدهی ۱ یا ۱۰۰٪ چگونه تفسیر میشود؟
نسبت بدهی بیش از 100٪ به شما می گوید که یک شرکت بـدهی بیشتری نـسبت به دارایی دارد. در همین حال، نسبت بــدهی کمتر از 100٪ نشان می دهد که یک شرکت دارای دارایی های بیشتری نــسبت به بدهـی است.
تفاوت استقراض (Debt) و بدهی (Liability) چیست؟
به زبان ساده میتوان گفت Debt بدهی ای است که به آن بهره تعلق میگیرد. مانند وام های بانکی یا اوراق بدهی. -
نسبت پرداخت سود سهام
تعریف نسبت پرداخت سود سهام چیست؟
نسبت پرداخت سود سهام یا Dividend Payout Ratio، نسبت کل مبلغ سود سهام پرداخت شده به سهامداران نسبت به کل درآمد خالص شرکت است. این مبلغ درصد درآمد حاصل از پرداخت سود سهام به سهامداران است. مبلغی که به سهامداران پرداخت نمی شود، توسط شرکت برای پرداخت بدهی ها یا سرمایه گذاری در عملیات اصلی شرکت به عنوان سود انباشته ذخیره می شود.
توضیحاتی در مورد نسبت پرداخت سود سهام
نسبت پرداخت سود سهام نشان می دهد که یک شرکت چقدر پول به سهامداران باز می گرداند و در مقایسه با آن چقدر پول برای سرمایه گذاری مجدد در جهت رشد شرکت، پرداخت بدهی و یا اضافه کردن به ذخایر نقدی نگه می دارد. این بخش دوم به عنوان سود انباشته شناخته می شود.
چگونه این نسبت را تفسیر کنیم؟
برخی از ملاحظاتی که برای تفسیر نسبت پرداخت سود سهام مورد استفاده قرار میگیرند، معمولا به این نسبت اهمیت بیشتری در مقایسه با میزان رشد شرکت میدهند. از یک شرکت تازه تاسیس با هدف رشد و توسعه، ایجاد محصولات جدید و حرکت به سمت به توسعه و نفوذ در بازارهای جدید انتظار می رود که بیشتر درآمدهای خود را دوباره در خود شرکت سرمایه گذاری کند و طبیعتاً نمی توان انتظار داشت این شرکت Dividend Payout Ratio بالایی داشته باشد. بلکه چنین شرکتهایی معمولاً نسبت پرداخت سود صفر یا نزدیک به صفر دارند.
از سوی دیگر، یک شرکت قدیمی که سود بسیار اندکی در بین سهامداران خود تقسیم میکند و صبر و شکیبایی سرمایه گذاران را آزمایش میکند، می تواند فعالان را برای مداخله در امور شرکت وسوسه کند. شرکت اپل برای اولین بار در تقریبا بیست سال از شروع فعالیتهای خود، سرانجام در سال 2012 شروع به پرداخت سود سهام کرد، زیرا مدیرعامل جدید احساس کرد که جریان نقدینگی عظیم این شرکت، نسبـــت پــــرداخت ســـود 0٪ را برای سرمایه گذاران توجیه ناپذیر میدانست و اعتقاد داشت این موضوع میتواند مشکلات بسیاری را برای شرکت به وجود آورد.
در واقع Dividend Payout Ratio بالا نشان می دهد که یک شرکت از مرحله اولیه رشد خود عبور کرده است و قیمت سه