آمریکا با لغو معافیت های خرید نفت از ایران از کشور های خریدار این نفت در پی به صفر رساندن صادرات نفت است. مسعود خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی، در این ارتباط گفته است: «امکان توقف کامل و به صفر رساندن صادرات نفت ایران بسیار بعید است و ما قطعا راه هایی را برای تداوم صادرات نفت خود پیدا خواهیم کرد.»
دولت نفتی از دیروزتا امروز
اضافه شدن عامل نفت به اقتصاد ایران، هم زمان با تشکیل نخستین مراحل دولت ملی بود که نتایج بزرگی برای آینده ی ایران به همراه داشت. بررسی تاریخی نوع برخورد ایرانیان با نفت تا به امروز تفاوت چندانی نکرده است. از اولین مواجهه ی ایران با نفت در یکی از دشوارترین بازه های اقتصادی و اجتماعی در زمان حکمرانی حکومتی که شکاف عمیقی بین خود و مردم ایجاد کرده بود، تا به امروز ایرانی ها که برای حل بحران هایشان اقدام به استخراج نفت و صادرات آن می کنند و همواره به نوعی رفاه سهل الوصول رسیده اند که این خود در بلند مدت سبب شد تولیدکننده ی داخلی ضعیف شود و عامل نفت پاسخگوی تمام ضعف های اقتصادی باشد. نتیجه ی استفاده دولت بدون دورنمای اقتصادی باعث به وجود آمدن توده ای از طبقات اجتماعی وابسته و افزایش بیمارگونه فعالیت های خدماتی به نسبت فعالیت های سرنوشت ساز تولیدی شد. همین روند دولت را به خاطر درآمد های نفتی تا مدت ها از ابزار تولید داخلی مستقل کرده بود و در عین حال او را به بزرگترین کارفرما تبدیل کرد. سال 1331 تنها سالی بود که به حکمرانی محمد مصدق گذشت، در آن سال صادرات نفت به کمترین میزان خود رسید و بودجه نیز تعادل خود را حفظ کرد.
تولید داخلی در جدال با صادرات نفتی
بر اساس گزارش سازمان آمار تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال گذشته برابر 16943067 بوده است که از این مقدار 24448151 واحد از آن مربوط به استخراج نفت و گاز گزارش شده است. در ادامه اما خبرگزاری رویترز ماه پیش بر اساس گزارشی از آمار موسسه رهگیری دادههای نفتکشها موسوم به «Refinitiv Eikon » صادرات نفت ایران در ماه مارس 2019 پس از دوره ی جدید تحریم های آمریکا و اعمال معافیت برای بعضی کشور ها در خرید نفت از ایران به طور میانگین یک میلیون و 300 هزار بشکه در روز اعلام کرد. این در حالی بود که حدود همین تاریخ در سال گذشته پس از برجام و قبل از خروج آمریکا از این پیمان نفت ایران به طور متوسط دو و نیم میلیون بشکه در روز به فروش می رفت. یکی از معضلات واحدهای تولیدی در ایران وابستگی شدید به واردات مواد اولیه، قطعات و ماشینآلات صنعتی است. مشکلی که در سال گذشته با سقوط شدید ارزش پول ملی به تعطیلی بسیاری از کارخانهها و افزایش بیکاری منجر شده است. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند نیاز واحدهای تولیدی به واردات در شرایطی که درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت و گاز کاهش مییابد به راحتی تامین نمیشود و به همین علت ایران دستکم در کوتاهمدت توان رونق دادن به تولید داخلی را ندارد. با این همه نرخ صادرات غیر نفتی در بخش تجارت خارجی تا تابستان 97، 7/9 % و در مقابل درآمد های نفتی 38% اعلام شده است.
آینده ی دولت های نفتی
تری لین کارل درکتاب «رونق های نفتی و دولت های نفتی»؛ نتیجه نهایی حکومتها و اقتصادهای نفتی را کسر بودجه، پول زیاده ارزشگذاریشده داخلی در برابر پولهای خارجی، واردات و یارانههای سربهفلککشیده، تورم فزاینده و بدهی خارجی می داند و در این کشور ها نفت کالایی میشود که فقط با بودجه ارتباط برقرار میکند و ارتباطش با بقیه اقتصاد مولد نیست و حتی به دلیل ایجاد ظرفیت خرج کردن، به نابودی منابع کمک میکند. درآمد سرشار ناشی از نفت، دست دولت نفتی برای مداخله در عرصههای مختلف باز می گذارد و در عین حال که به آن ها قدرت سیاسی می دهد، مسیر توسعه را نیز برایشان پر چالش و کم ظرفیت می سازد.
ضرورت پیش بینی
اینکه چند سال است سال های نو را با شعار های اقتصادی از جنس تولید ملی و جمایت از کار و سرمایه ایرانی(91)، اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل(95)، اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال(96)، حمایت از کالای ایرانی(97) و رونق تولید(98) آغاز می کنیم خود نشان از وضعیت خطیر اقتصاد در کشور ما دارد. تاکید بر این ارزش ها البته در جای خودش بسیار مهم است اما عملی شدن این شعار ها مستلزم وجود ساختار ها و زیرساخت های متناسب با آن است و امروز با توجه به وضعیت بین المللی و اقدامات آمریکا ما چقدر می توانیم در برابر فشارها بایستیم و مطالبه مهم ما باید این باشد که در شرایط فرضی اگر صادرات نفت ایران صفر بشود، سیاست گذاران و مسئولین در این دستکم پنج سال که مشخصاً مسئله ی اصلی کشور دست و پنجه نرم کردن با اقتصاد بیمار بوده است، چه ساز وکاری و چه برنامه ای را در نظرگرفته اند؟ و باید بخواهیم آن را به طور شفاف در اختیار متخصصان قرار دهند.