- موقعيت جغرافيايي:
محدودة اكتشافي شرفآباد ـ هيزهجان با وسعت تقريبي 15 كيلومتر مربع، در 30 كيلومتري شمال باختر ورزقان، در استان آذربايجان شرقي واقع شده است. مرکز اصلي محدوده داراي مختصات جغرافيايي و مي باشد که در منطقه اي کوهستاني و در بخشي از واحد زمين ساختي البرز _ آذربايجان (نبوي 1355 ) – که کوه هاي قره داغ و ارسباران را شامل ميگردد – واقع شده است .
رودخانه فصلي هيزه جان با روندي خاوري – باختري، خط القعر حوضه هاي آبريز شمالي و جنوبي محدوده را تشکيل مي دهد . کوه اتشم با 2082 متر ارتفاع بلندترين نقطه و کناره هاي رودخانه هيزه جان با بلندي 1600 متر پست ترين نقطه را در اينمحدوده تشکيل ميدهند . منطقه کاملاٌ کوهستاني و پر پيچ و خم بوده و به غير از حوالي دره هايي که چشمه هاي کوچک و بزرگ در سطح آنها ظاهر ميشود اکثر دره ها آبراهه هاي موجود در آن فاقد پوشش گياهي است . دليل اصلي عدم رشد گياه در منطقه وجود شيب تند سطح زمين مي باشد .
راه هاي دسترسي جاده آسفالته ورزقان – خاروانا پس از طي مسافت 21 کيلومتر ،جاده اي فرعي و خاکي به سمت راست جدا مي شود که به روستاي شرف آباد ( 5 کيلومتر ) و از آنجا به روستاي هيزه جان و محدوده اصلي ( 4 کيلومتر ) و در ادامه به سمت دامنه، بلندي ها و روستاهاي خاک وانق ، کالجان و ... امتداد ميابد . در ضمن حدود 3 کيلومتر از جاده مذکور آسفالت شده است .
آب و هواي منطقه نسبتا سرد و نيمه خشک بوده ، حداکثر درجه حرارت در تابستان ها 34 درجه بالاي صفر و حداقل آن در زمستان ها 26 درجه زير صفر ميباشد . امکان دسترسي به آنجا عموما در ماه هاي دي و بهمن وجود ندارد .
- زمين شناسي :
به طور کلي ، سه واحد سنگ شناسي در محدوده مورد بررسي قابل تفکيک است :
(1واحد ائوسن بالايي : شامل سنگ هاي آذرآواري و گدازه اي
(2واحد ميو پليوسن : شامل سنگ هاي آذرآواري و گنبدهاي خروجي
(3واحد کواترنري : شامل رسوبات آبرفتي دشت و آبرفت هاي جوان رودخانه اي
بخش اعظم رخنمونهاي محدودة مورد مطالعه را سنگهاي آذرآواري ـ آتشفشاني ائوسن بالايي با تركيب حدواسط تا اسيدي تشكيل ميدهند كه قديميترين واحدهاي رخنمون يافته در اين محدوده ميباشند. بخش بزرگي از اين مجموعه تحت تاثير محلول هاي گرمابي ، دگرسان شده است .
بر اساس مطالعات کانه نگاري ، طلا اغلب به شکل ذرات غيرهندسي ، درون کوارتز و با بافت پر کننده فضاي خالي تشکيل شده است . ميانگين برآورد شده اندازه دانه هاي طلا ، در حدود 21 ميکرون است. بررسي پراکندگي مولکولي طلا درون کوارتز ،کالکوپيريت ، اسفالريت و گالن توسط ميکروسکپ الکتروني مشخص نمود که نسبت پراکندگي ملکولي طلا در گالن نسبت به ساير کانيهاي مذکور، به طور محسوسي بيشتر و در اسفالريت کمترين مقدار را دارد . همچنين پراکندگي آن درون کالکوپيريت و کوارتز در حد بسيار کم است .
مهمترين سيماي کاني سازي ، زون هاي کاني سازي رگه اي – رگچه اي مي باشد که توسط گسل ها و زون هاي گسلي کنترل شده است . تا كنون حدود 21 رخنمون، رگه و زون كانيسازي طلا در محدوده شناسايي شده است. مهمترين كاني تشكيل دهندة رگهها و زونهاي كانيسازي كوارتز و نيز مهمترين كانههاي تشكيل دهندة آنها عبارتند از: پيروتيت، پيريت، كوبانيت، كالكوپيريت، گالن، اسفالريت و طلا ميباشد.
ساخت و بافت بيشتر رگه ها و زونهاي كانيسازي از نوع برشي است.بدين معني که محلول هاي کانه دار در فضاي بين گسل ها و برش ها ، به حالت پرکننده ، مواد خود را بر جاي گذاشته اند که به دليل بالا بودن ميزان گوگرد و حالت احيايي محلول ، کاني هاي سولفوري تشکيل شده است .
در اين منطقه اغلب سنگها و به ويژه واحد توفي و گدازه اي ائوسن بالايي تحت تاثير محلول گرمابي ، متحمل تغييرات شيميايي و کاني شناسي شده است .دگرساني گرمابي فراگير در محدودة مطالعاتي، دگرساني پروپيليتي است. از ديگر انواع دگرساني هاي محدوده مي توان دگرساني هاي آرژيليکي ، سيليسي و سرسيتي را نام برد . به نظر ميرسد بخشي از دگرساني آرژيليکي ، سيليسي در شرايط گرمابي و بخشي نيز در اثر اکسيداسيون سولفيدها و تشکيل سيالات اسيديسطحي بوجود آمده است .
مهمترين محصولات دگرساني گرمابي در محدوده مورد مطالعه به ترتيب فراواني تقريبي عبارتند از : کلريت ، کانيهاي رسي ( بهطور عمده کائولينيت ) ، کلسيت ، سرسيت ، اپيدوت ، جاروسيت ، پيريت ، آلکالي فلدسپار و آلونيت .
سنگهاي آذرين دگرسان نشده عموما داراي طلاي کمتر از ppb 5 ميباشند و اين مقدار بندرت از ppb10 تجاوز ميکند . لذا بالا بودن مقدار طلا در سنگهاي دگرسان شده محدوده مورد مطالعه ، ميتواند نشانگر فعال بودن فرايندهاي کانه ساز باشد .
مطالعات دقيق ميکروسکپي گوياي آن است که طلا اغلب به صورت آزاد ، بي شکل و با بافت پر کننده فضاي باز درون کوارتز تشکيل شده است . تنها تعداد اندکي از دانه هاي طلا به درون حفرات و يا درزه و شکاف هاي کاني هايي مانند کالکوپيرين ،اسفالريت و گالن نفوذ کرده و در سطح مقطع ب شکل انکلوزيون کاذب ديده ميشود . با توجه به روابط بافتي طلا با ديگر کانيها و نيز عدم حضور هماتيت ، منيتيت و کلريت در کاني سازيها ، مشخص ميشود که بخش عمده اي از طلا در آخرين مراحل کاني سازي کوارتز نهشته شده است .
- فعاليتهاي اکتشافي انجام شده:
- تهيه نقشه 1:5000
-تهيه عکس هاي هوايي با مقياس 1:20000
-حفر ترانشه و نمونه برداري از ترانشه ها
-که در اين مرحله در جهت عمود بر رگه ها و زون هاي کاني سازي شده ، ترانشه هايي طراحي و حفر شد . ترانشه ها با توجه به ضخامت رگه ها و زون هاي کاني سازي از 3 تا 23 متر متغير است .
- عمليات ژئوفيزيکي : که در دو بخش از محدوده مورد مطالعه انجام شد که جمعا تعداد 1501 ايستگاه برداشت شد .برداشت هاي ژئوفيزيکي در قسمت خاور روستاي هيزه جان(بخش 1) با 6 آرايش مستطيلي با خط جريان 600 متري(AB=600m) و 4 آرايش دايپل _ دايپل با مشخصه AB=MN=20m ، و در قسمت باختر روستاي هيزه جان ( بخش 2) با 7 آرايش دايپل _ دايپل با مشخصه AB=MN=20m به طول 220 متر و تا عمق تقريبي 90 متر اجرا گرديد .
بيشترين عيار طلاي اندازهگيري شده در محدوده 30 گرم در تن (ppm) و از يك رگة سيليسي با ضخامت 6 متر است .طلا توسط سيال كانهداري كه به طور عمده داراي گوگرد احيايي بوده، حمل و در شرايط اكسيداسيون و كاهش فعاليت سولفور تهنشست شده است. رگهها و زونهاي كانيسازي در اين محدوده از نوع سولفيديزاسيون پايين با سنگ ميزبان آتشفشاني است و از اين جهت بسيار شبيه به ذخاير اپيترمال شاخص ميباشد.