A. راهنمای بخش ها
B. راهنمای سامانه ها
C. راهنمای ابزارها + ویژگی ها
01. جداول قیمت 02. پاپ اوور قیمت ها 03. نسخه ها و زبان ها 04. موتور جستجوی سایت 05. اتاق‌های گفت‌و‌گو 06. آرشیو قیمت ها 07. راهنمای اختصاصی صفحات 08. نسخه موبایل 09. ابزار بازنشر 10. تقویم اقتصادی 11. منوها 12. منوی دسترسی سریع 13. شاخص یاب 14. جعبه ابزار سایدبار 15. کوییک ویو 16. تیکر قیمت ها 17. پشتیبانی آنلاین 18. تماس با ما 19. دارک مد 20. تازه ها + بروزرسانی ها 21. ابزار پلاس 22. گزارش خطا 23. سامانه تکنیکال 24. متاتریدر آنلاین 25. نمودار های خطی و حجمی 26. نمودار کندل استیک 27. گزارش عملکرد نمادها 28. اندیکاتورها 29. محاسبه‌گر سطوح حمایت و مقاومت 30. محاسبه‌گر میانگین متحرک 31. محاسبه‎‌گر پیوت های کلاسیک 32. محاسبه‎‌گر فیبوناچی 33. محاسبه‎‌گر خطوط کاماریلا 34. محاسبه‎‌گر پیوت های وودی 35. محاسبه‎‌گر پیوت های دی مارک 36. محاسبه گر و نمودار آر اس آی 37. محاسبه گر و نمودار استوکاستیک 38. محاسبه گر و نمودار مک دی 39. محاسبه گر اسپرد 40. محاسبه گر پیپ 41. محاسبه گر نقاط پیوت 42. محاسبه‌گر مارجین 43. محاسبه‌گر پرافیت 44. محاسبه‌گر ریسک 45. محاسبه گر قیمت طلا 46. مقایسه گر سود و زیان 47. حباب‌سنج ارزی 48. حباب‌سنج سکه 49. مبدل واحدها 50. مبدل مقیاس ها 51. ماشین حساب 52. مبدل ارزها 53. جستجوگرها 54. پایش گرها 55. کیف های پول (والت ها) 56. مقایسه گر ارزهای دیجیتال 57. محاسبه گر سود ماینینگ 58. استخرهای استخراج ارز دیجیتال 59. محاسبه گر رمز نگاری 60. پراکنش جغرافیایی ارز ها 61. نماگرهای ارز دیجیتال 62. خوانش‌گر شبکه‌های اجتماعی 63. وب سرویس ها 64. تبلیغات و آگهی 65. نوار اعلانات 66. نقشه سایت
D. راهنمای پروفایل ها
E. راهنمای حساب + پنل کاربری
F. مفاهیم و آموزش های پایه
G. آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
H. آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
I. روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی

06. مفاهیم پایه تجارت

  • مدیر ارشد عملیاتی کیست؟

    مدیر ارشد عملیاتی مدیری است که مسئول مدیریت عملیات روزانه شرکت و گزارش آن‌ها به مدیرعامل می‌باشد.

    توضیحاتی در مورد مدیر ارشد عملیاتـی

    هر شرکتی به مدیر ارشد عملیاتـی نیاز دارد، چراکه مدیرعامل معمولاً سرش خیلی شلوغ است که بخواهد بر سهمیه تولید یا سایر عوامل به‌صورت روزانه نظارت داشته باشد.

  • مدیریت ریسک‌های اعتبار تجاری به چه معناست؟
    پیچیدگی محیطی پیش آمده برای کشورمان، خصوصا تحریم‌ها و آثار به‌جامانده از آن، شدت رقابت در محیط‌های داخلی و بین‌المللی، رواج تکنولوژی‌های نو و پیشرفته در عرصه تجاری، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، شیوه‌های نوین عرضه کالاها و خدمات که روزبه‌روز متنوع می‌شود و جهت‌گیری سازمان‌ها و بنگاه‌های تجاری از دارایی‌های مشهود به نامشهود و ... از عوامل عدیده است که سبب شده سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی در فعالیت‌های خود با ریسک‌های بسیار متعدد و نیز خطرات زیاد و حتی پیش‌بینی نشده فراوانی مواجه شوند.
    به همین جهت به‌منظور کاستن از ریسک‌های احتمالی و جبران زیان‌های ناشی از آن، امروزه در ادبیات علمی انواع مدیریت ریسک نظیر مدیریت ریسک بنگاه، مدیریت ریسک کسب‌و‌کار و مدیریت ریسک استراتژیک بنگاه‌های اقتصادی مطرح شده و هریک جایگاهی خاص دارند. بدیهی است هر سازمان و بنگاه اقتصادی با توجه به ماهیت کار خود، ریسک‌های گوناگونی را تجربه می‌کند و در شرایط متحول امروزی، اساسا موفقیت هر بنگاه منوط به تسلط آن بر ریسک‌ها و نوع مدیریتی خواهد بود که بر انواع ریسک‌ها اعمال می‌کند، مدیریت ریسک در بنگاه اقتصادی زمانی معنا و مفهوم می‌یابد که شرایط محقق شده با احتمال متحمل شدن زیان و عدم اطمینان مواجه شود.

    این نوع مدیریت شامل حوزه‌های گسترده‌ای است که مسائل مالی، عملیاتی، تجاری، استراتژیک و حوزه وسیع‌تری به نام حوادث خطرآفرین را دربر می‌گیرد. در مجموع مدیریت ریسک فرآیند سنجش یا ارزیابی ریسک و سپس طرح استراتژی‌هایی برای اداره ریسک است.

    درخصوص بنگاه‌های اقتصادی معمولا ما با دو حوزه عمده ریسک روبه‌رو هستیم:

    1 - ریسک مالی: به مجموعه خطراتی که به‌طور مستقیم سودآوری بنگاه‌های اقتصادی را با مشکلات جدی مواجه خواهند کرد و می‌توان آنها را در قالب‌های زیر دسته‌بندی کرد:

    1-1 - ریسک اعتباری: به احتمال عدم ایفای به موقع تعهدات مالی بنگاه (به هر دلیل) اطلاق می‌شود.

    2-1 - ریسک بازار: به احتمال اشتباه در محاسبه و برآورد نوسانات شاخص‌های اصلی بازار (مانند نرخ سود، نرخ ارز و قیمت سهام) گفته می‌شود.

    3-1 - ریسک سرمایه: منابع سرمایه نقش بسزایی در ایجاد ثبات و حفظ سلامت بنگاه‌ اقتصادی داشته و احتمال بروز هرگونه تغییرات در منابع موجود یا جذب منابع جدید در قالب ریسک سرمایه قابل بحث و بررسی است.

    2 - ریسک‌های غیر‌مالی: به هر خطری که در قالب ریسک مالی قابل تعریف نباشد (مانند ریسک مدیریت، ریسک صنعت، ریسک عملیاتی و ریسک قوانین) گفته می‌شود.

    اما نکته اصلی در بنگاه‌های اقتصادی در کشورمان این است که متاسفانه، نگاه استراتژیک در مورد شناسایی مدیریت ریسک در آنها وجود ندارد؛ به‌طوری‌که جایگاه خاصی برای این نوع مدیریت در سازمان‌ها و بنگاه‌های اقتصادی ما تعیین نشده است. در این بین، شرکت‌های بیمه با ارائه بیمه‌نامه‌های اعتبار تجاری که در شاخه بیمه‌های زیان پولی قرار دارد، اقدام می‌کنند.

    نکات حائز اهمیت در این بین آن است که حتی در کشورهای پیشرو در حوزه صنعت بیمه، شناخت از بیمه‌نامه‌های اعتباری تنها شامل عده کمی از مدیران، دلالان و بیمه‌گران بوده و به‌طور مثال تنها دو شرکت در ایالات متحده نسبت به فروش بیمه‌نامه اعتباری اقدام می‌کنند، اما با این حال تنها در سال 2005 در کشورهای اروپایی نزدیک به 1200 میلیارد دلار حجم معاملات ثبت شده در بخش بیمه‌های اعتباری بوده است. نکته مهم در این حوزه که باید مورد توجه مدیران صنعت بیمه باشد، درخصوص ارزیابی ریسک اعتباری سازمان و بنگاه اقتصادی است که باید به این نکات توجه جدی داشت:

    ۱- احتمال نکول: احتمال اینکه شخص، طی دوره تعهد یا در یک دوره زمانی خاص مانند یک سال، تعهداتش را نکول کند، چقدر است؟ اگر احتمال نکول برای یک دوره زمانی یکساله محاسبه شود می‌توان آن را فراوانی نکول مورد انتظار نامید.

    ۲- محدوده خطر اعتباری (اکسپوژر اعتباری): در صورت وقوع نکول، چه میزانی از تعهدات در خطر خواهد بود؟

    ۳- نرخ بازگشت: هنگام وقوع نکول چه کسری از اعتبارات سازمان در خطر را می‌توان از طریق اقداماتی مانند اعلام ورشکستگی یا سایر روش‌های تسویه بازیابی کرد؟

    نکته مهم در ارزیابی و نیز تعیین شرایط برای صدور بیمه‌نامه اعتباری نقش کارشناسانی است که اطلاعات مربوط به درخواست‌کنندگان اعتبار را بررسی می‌کنند و این اطلاعات مبنای نرخ و حق بیمه شرکت‌های بیمه است که اصطلاحا تحلیلگران اعتباری نامیده می‌شوند. اطلاعاتی که این افراد بررسی کرده‌اند دربرگیرنده: ترازنامه، صورت سود و زیان، روندهای اخیر صنعت مورد نظر، محیط کسب‌وکار فعلی اقتصادی و ... است.

    در کشورهای توسعه‌یافته، بسیاری از بانک‌ها، مدیران سرمایه‌گذاری و شرکت‌های بیمه، تحلیلگران اعتباری را به خدمت گرفته‌اند تا رتبه‌های اعتباری را به‌منظور اهداف و استفاده‌های داخلی تهیه کنند. سایر شرکت‌های فعال در این زمینه (مانند Standard & Poor’s، Moody’s) رتبه‌بندی اعتباری را برای استفاده سرمایه‌گذاران و سایر اشخاص توسعه می‌دهند. در کشورمان نبود این‌گونه موسسات رتبه‌بندی و نیز برخی عدم‌شفافیت‌ها در حوزه‌های مختلف بنگاهداری اقتصادی سبب شده شرکت‌های بیمه تمایل چندانی جهت ورود به این بازار بزرگ و بالقوه نداشته باشند.

    علی‌ایحال با توجه به شرایط ویژه اقتصادی کشور و جهت حمایت از صنایع و بنگاه‌های اقتصادی، ورود شرکت‌های بیمه و نیز سایر بازیگران فعال در حوزه مالی و اعتباری همانند بانک‌ها در این حوزه مهم و حساس، می‌تواند نقش مهم و تاثیرگذار داشته باشد.
    منابع و مآخذ:
    1- صحت، سعید، علوی، سیدسعید، ضرورت به‌کارگیری دانش مدیریت ریسک در بیمه شخص ثالث و تاثیر قانون جدید بیمه شخص ثالث بر ریسک مرتبط با این بیمه، تازه‌های جهان بیمه، 1385، صص 144 و 145
    2- بحرالعلوم طباطبایی، علی محمد، نکاتی پیرامون ماهیت ریسک‌های بیمه‌پذیر، بیمه آسیا، 1386
    3- مظلومی، نادر، قواعد تصمیم‌گیری در مدیریت ریسک، 1367، پورتال جامع علوم انسانی
    4- کریمی، آیت، کلیات بیمه، 1376، پژوهشکده بیمه‌مرکزی جمهوری اسلامی ایران

  • مزایده و مناقصه چیست؟
    به طور کلی شیوه‌های انعقاد پیمان‌های اداری را می‌توان به دو گروه کلی تقسیم کرد:
    گروه اول: پیمان‌های مبتنی بر رقابت؛
    گروه دوم: پیمان‌های مبتنی بر توافق؛


    1) روش مناقصه:
    مناقصه روشی است که در آن سازمان‌های عمومی، خرید کالا یا خدمت مورد نیاز خود را به رقابت و مسابقه می‌گذارند و با اشخاص حقوقی یا حقیقی که کمترین قیمت یا مناسب‌ترین شرایط را پیشنهاد می‌کنند، معامله می‌نمایند.


    اصول مناقصه

    آ) اصل آزادی رقابت؛
    ب) اصل شایستگی داوطلبان شرکت در مسابقه؛
    ج) اصل معلوم بودن نصاب معامله؛
    د) اصل حضور یک شخص اداری.


    اقسام مناقصه:

    آ) مناقصه عمومی: روشی است که در آن دولت یا سازمان‌های عمومی، انجام عمل یا خرید کالای مورد نیاز خود را از طریق اعلان بین عموم داوطلبان، به مسابقه می‌گذارد.

    ب‌) مناقصه محدود: روشی که در آن به تشخیص و مسئولیت بالاترین مقام مناقصه‌گذار، محدود بودن و ادلۀ آن تأئید می‌گردد. مناقصه در بین عده معدودی از اشخاص حقیقی یا حقوقی که مورد شناسایی سازمان‌ها عمومی است، برگزار می‌شود؛

    ج) مناقصه اختیاری: که از طریق اعلان عمومی است ولی اختیار انجام مناقصه با بهترین پیشنهاد دهنده، یا سازمان دولتی است؛


    2) روش مزایده:
    یکی دیگر از روش‌های پیش‌بینی شده در قانون محاسبات عمومی، روش مزایده است که برای انعقاد پیمان‌های عمومی می‌باشد.به گزارش عصر بانک دات آی آر مزایده ترتیبی است که در آن اداره، فروش کالاها و خدمات یا هر دو را از طریق درج آگهی در روزنامه کثیرالأنتشار و یا روزنامه رسمی کشور به رقابت عمومی می‌گذارد و قرارداد را با شخصی که بیشترین بهاء را پیشنهاد می‌کند، منعقد می‌سازد. مزایده خود بر دو نوع می‌باشد:

    آ) حضوری؛
    ب) کتبی.


    مزایده حضوری:
    به مزایده حضوری اصطلاحاً حراج هم گفته می‌شود و انجام آن ساده و با تشریفات کمتر همراه است. البته استفاده از این روش نمی‌تواند، همیشگی باشد؛ بلکه منحصر در موارد فوری و غیر مهم می‌باشد.

    مزایده کتبی:
    در این نوع روش، مزایده به صورت کتبی و با تشریفاتی خاص انجام می‌پذیرد و در معاملات مهم، همراه با درج آگهی و انتشار آن و تشکیل کمیسیون، مزایده و نتایج مزایده اعلام می­شود.


    پیمان‌های مبتنی بر توافق:

    1) روش توافق مستقیم:
    این روش شبیه قراردادهای خصوصی است و طرفین قرارداد، آزادی عمل بیشتری دارند، البته این مورد محدود و منحصر در معاملات ساده و کم اهمیت می‌باشد؛

    2) روش جلب نظر کارشناس:
    به‌موجب قانون محاسبات ، خرید یا استجاره اموال غیرمنقول یا تشخیص بالاترین مقام اجرایی و کسب‌ نظر کارشناس رسمی یا معتمد انجام می‌گیرد.


    اجباری یا اختیاری بودن روش‌ها:
    در نظام حقوقی ایران، هر دو روش توافقی و مسابقه‌ای پذیرفته شده است؛ ولی اصل بر اجباری بودن کاربرد روش مسابقه‌ای است. یعنی قانون‌گذار تمایل دارد معاملات دولتی از طریق مزایده یا مناقصه انجام پذیرد.
    برای انجام مزایده و مناقصه، قانون‌گذار، نصاب و حدی معین نموده است،
    طبق قانون مناقصات ، معاملات کوچک، معاملاتی است که مبلغ آن کمتر از2000000 ریال باشد و معاملات متوسط، معاملاتی که مبلغ آن بیش از سقف مبلغ معاملات کوچک باشد و از ده برابر سقف آن تجاوز نکند؛ و معاملات بزرگ، معاملاتی است که مبلغ آن بیش از ده برابر سقف ارزش معاملات کوچک باشد.


    ادارۀ امور مناقصه:
    مرجع اداری صالح برای ادارۀ امور مناقصه در هر وزارتخانه یا مؤسسه عمومی یا شرکت دولتی و شهرداری‌ها، یک واحد اداری است که به‌نام ادارۀ مناقصات شناخته می‌شود و دارای وظایفی هم‌چون تشکیل کمسیون مناقصه می‌باشد.
    وظیفۀ این کمسیون، بررسی پیشنهادات رسیده از داوطلبان شرکت در مناقصه، تعیین برنده و اعلام برنده مناقصه می‌باشد.


    محاسن مزایده و مناقصه:
    حسن‌ روش‌های مناقصه و مزایده، آن است که از طریق این رقابت می‌توان به بهترین گزینه‌ها دست یافت؛ هم‌چنین رعایت اصل برابری افراد در این‌گونه قراردادها رعایت می شود. البته معایبی هم‌چون سوق دادن شرکت کنندگان به‌سوی کمیت و عدم توجه به کیفیت که معمولاً در مناقصات مشاهده می‌شود، در این روش‌ها وجود دارد.


  • مطالعات امکان‌سنجی (Feasibility Studies) چیست؟
    این گزارش ها در واقع سطحی ترین و ساده ترین شکل گزارشهای امکان سنجی می باشد که بنا به حساسیت های سرمایه گذاران و بانکها ممکن است به بخشهای جزئی تر بصورت مجزا مطرح شوند ولی ماهیت آن ها از این سه مورد خارج نیست :
    1- معرفی طرح و مطالعات فنی
    2- مطالعات بازار
    3- بررسی های مالی و اقتصادی

    مطالعه امکان سنجی نوعی روش تحقیق بویژه در علوم مهندسی و مدیریت صنعتی است که شامل موارد زیر است:
    1 · فرایند کنترل و شناخت مسائل
    2 شناسایی اهداف· فرصت ها و تهدید ها
    3· شرح موقعیت ها
    4 · شناسایی در آمدها
    5 · شناسایی هزینه ها
    6 · شناسایی سود
    7 . در کل تجزیه و تحلیل یک پروژه

    یک طرح امکان سنجی از چه بخشهایی تشکیل شده است :
    بخش اول : آشنایی با طرح و شرکت
    بخش دوم : بررسی اقتصادی (مطالعات بازار )
    بخش سوم : مطالعات فنی و برآورد امکانات زیر بنایی طرح
    بخش چهارم : برآورد سرمایه گذاری طرح
    بخش پنجم : برآورد هزینه های تولید و ارزش فروش سالانه طرح
    بخش ششم : پیش بینی مالی و نحوه تامین مالی طرح
    بخش هفتم : تعیین شاخص های مالی و اقتصادی طرح

    مطالعات امکان سنجی مقدماتی (PFS)، چیست و در چه مواقعی انجام می شود؟
    در مطالعات امکان سنجی مقدماتی (Pre Feasibility Study)، به مشخصات کلی پروژه پرداخته می شود و معمولا در زمانی که سرمایه گذار با چند گزینه مختلف روبروست انجام می گردد. در این مطالعات متناسب با ابعاد پروژه، عمدتا به موارد زیر توجه می شود:
    1- بازنگری، بازبینی و اعلام نظر در مورد مطالعات پیدایش طرح
    2- تعیین و تحلیل گزینه های فنی طرح
    a- تعیین و تحلیل گزینه های محل اجرای طرح
    b - تعیین و تحلیل گزینه های فناوری طرح
    c - تعیین و تحلیل گزینه های روش اجرای طرح
    d- تعیین و اولویت بندی گزینه های فنی طرح متشکل از گزینه های محل اجرای طرح، گزینه های فناوری طرح و گزینه های روش اجرای طرح
    e - تهیه برنامه زمانی اجرای مقدماتی برای گزینه های فنی مختلف طرح
    3- تحلیل مالی و اقتصادی گزینه های فنی طرح
    a- تعیین ضوابط حاکم بر نحوه اندازه گیری هزینه ها و درآمدهای طرح
    b برآورد هزینه های هریک از گزینه های فنی طرح بر اساس ساختار تفکیک هزینه های کمی و غیرکمی
    c- برآورد درآمدهای هریک از گزینه های فنی طرح بر اساس ساختار درآمدهای کمی و غیرکمی
    d- تحلیل هزینه - درآمد و اولویت بندی اقتصادی گزینه فنی طرح
    e- تحلیل حساسیت هر یک از گزینه ها نسبت به تغییرات قیمت ها، طولانی شدن دوره اجرا، تغییرات قابلیت دسترسی و میزان تولید یا خدمات حاصل از گزینه های مختلف، تعیین درجه عدم قطعیت برآوردها و تجدید نظر در اولویت بندی اقتصادی گزینه ها
    4- تحلیل مالی گزینه های فنی طرح
    a- برآورد هزینه ها و درآمدهای کمی هر یک از گزینه های فنی بر مبنای قیمت های بازار، ضمن در نظر گرفتن مالیات های متعلقه
    b- تحلیل حساسیت برآوردها نسبت به تغییرات قیمت ها، طولانی شدن دوره اجرا، تغییرات در قابلیت دسترسی، میزان تولید یا خدمات حاصل از گزینه های مختلف و تعیین درجه عدم قطعیت آنها
    c- تحلیل مالی گزینه های فنی طرح و اولویت بندی آنها
    5- بررسی های اجتماعی و ارزیابی آثار و پیامدهای اجتماعی هر یک از گزینه ها
    6- ارزیابی فنی – اقتصادی و مالی گزینه های مختلف طرح و اولویت بندی آنها
    7- تهیه گزارش امکان سنجی مقدماتی طرح

    مطالعات امکان سنجی نهایی (FS)، چیست ؟
    مطالعات امکان سنجی نهایی (Feasibility Study)، پس از مرحله پیدایش طرح و تعریف چارچوب کلی آن از لحاظ مشخصات محصول، ظرفیت تولید و میزان سرمایه گذاری انجام می شود. این مطالعات بنا به نیاز و درخواست کارفرما، در سطوح مختلفی از جزئیات پروژه می تواند وارد شود. در این مطالعات متناسب با ابعاد پروژه، عمدتا به موارد زیر توجه می شود:
    1- تعیین ساختگاه طرح
    -aتعیین گزینه های ساختگاه طرح در محل انتخابی برای اجرای طرح
    -bمقایسه و اولویت بندی گزینه های مختلف ساختگاه طرح و تهیه گزارش انتخاب ساختگاه
    - 2مطالعات مهندسی پایه و طراحی اولیه
    -aبازنگری و تکمیل اطلاعات و داده های اولیه مربوط به شرایط جوی ، زمین شناختی و آب شناختی ساختگاه، امکانات زیربنایی قابل دسترس برای طرح شامل منابع آب، منابع انرژی، منابع نیروی انسانی،
    b-سیستم های حمل و نقل،‌ منابع تامین مواد خام، مواد اولیه و مصالح
    c- مطالعات مهندسی پایه و طراحی مواد اولیه و فرآیند
    d-جانمایی و آرایش واحدها، سیستم ها و تجهیزات طرح
    e-طراحی مهندسی اولیه شامل مهندسی فرآیند، طراحی اولیه سیستم ها و تجهیزات مکانیکی، طراحی اولیه کارهای لوله کشی، طراحی اولیه کارهای ساختمانی و زیربنایی، طراحی اولیه سیستم ها و تجهیزات برقی، طراحی اولیه سیستم های کنترل و ابزار دقیق
    f-تهیه فهرست اقلام عمده کلیه واحدها، سیستم ها و بخشهای مختلف طرح شامل فهرست مصالح و مقادیر آنها، تجهیزات و ماشین آلات و ابزار آلات مورد استفاده در کار.
    3-تعیین خط مشی اجرائی طرح
    a-تعیین گزینه های تفکیک طرح به پرو‍ه های مستقل با فصل مشترک های مشخص با یکدیگر
    b-تعیین گزینه های تقسیم کار بین مشاوران، سازندگان و پیمانکاران
    c-اولویت بندی گزینه های اجرایی با توجه به قابلیت های اجرایی قابل دسترس، برنامه زمانبندی طرح و هزینه های طرح
    4-تهیه برنامه زمان بندی طرح به تفکیک پروژه ها برای فعالیت ها و خدمات مهندسی، تدارکات، پشتیبانی تدارکات، کنترل کیفیت، ساخت (شامل عملیات ساخت و نصب)، مالی، تجهیز نیروی انسانی برای دوره بهره برداری و راه اندازی
    5 - برآورد هزینه های سرمایه گذاری ارزی و ریالی طرح به تفکیک پروژه ها
    6- تهیه و ارائه گزارش مرحله امکان سنجی نهایی.

    هدف و بی طرفی
    مطالعه امکان سنجی، پتانسیل موفقیت یک پروژه را ارزیابی می کند، به همین دلیل بی طرفی یک فاکتور مهم در اعتباری است که از طرف سرمایه گذاران و موسسات وام دهنده داده می شود.به همین دلیل باید این کار را به صورت هدف مند انجام داد و از یک روش بی طرفانه برای فراهم کردن اطلاعاتی که تصمیم ها بر مبنای آن گرفته می شوند استفاده نمود.
    امکان سنج باید فردی با تجربه باشد تا بتواند به درستی هزینه، زمان ،افراد لازم و تعیین سرحدات را تخمین بزند.

    پنج فاکتور رایج در مطالعه امکان سنجی
    عبارت مخفف تلوس (TELOS) به معنی پنج زمینه در امکان سنجی است که شامل:
    فنی (technical)
    اقتصادی (economic)
    قانونی (legal)
    عملیاتی (operational)
    زمان بندی (scheduling) می شود.

    امکان سنجی تکنولوژی و سیستم
    این ارزیابی بر اساس طراحی کلی ملزومات سیستم وبرای تعیین این که شرکت دارای تخصص فنی لازم برای تکمیل پروژه می باشد، انجام می شود. زمانی که یک گزارش امکان سنجی نوشته می شود، موارد زیر باید مد نظر قرار گیرند:
    یک توضیح خلاصه از کسب و کار برای ارزیابی فاکتور های محتمل تری که می توانند مطالعه را تحت تاثیر قرار دهند.

    بخشی از کسب و کار که مورد بررسی قرار می گیرد:
    فاکتور انسانی و اقتصادی
    راه حل های ممکن برای مسایل
    در این سطح، دغدغه ما این است که آیا پروپوزال با در نظر گرفتن یک هزینه معمولی، از نظر فنی و قانونی انجام پذیر است یا خیر.

    امکان سنجی قانونی(legal feasibility)
    تعیین می کند که آیا سیستم پیشنهادی با الزامات قانونی تناقضی نداشته باشد، مثلا یک سیستم پردازش داده باید با قوانین حفاظت اطلاعات محلی همخوانی داشته باشد.

    امکان سنجی عملیاتی(operational feasibility)
    امکان سنجی عملیاتی، مقیاسی از این است که یک سیستم پیشنهادی چطور مسایل را حل می کند، از فرصت های شناسایی شده در تعریف اسکوپ بهره می برد و چقدر الزامات شناسایی شده در فاز تحلیل الزامات توسعه سیستم را براورده می کند. ارزیابی امکان سنجی عملیاتی بر میزان مناسب بودن پروژه های توسعه ای پیشنهادی برای محیط کسب وکار موجود و اهداف، با توجه به توسعه زمان بندی،تاریخ تحویل،فرهنگ همکاری و فرآیندهای موجود کسب وکار تمرکز دارد.

    امکان سنجی اقتصادی(economic feasibility)
    هدف بررسی امکان سنجی اقتصادی،تعیین مزایای مثبت اقتصادی برای سازمانی است که سیستم پیشنهادی برای آن فراهم می شود و شامل اندازه گیری و شناسایی تمام مزایای مورد انتظار می شود.این ارزیابی معمولا دارای یک تحلیل هزینه/سود می شود.

    امکان سنجی فنی(technical feasibility)
    ارزیابی امکان سنجی فنی بر روی به دست آوردن یک درک از منابع فنی موجود در سازمان و امکان استفاده از آن ها در زمان نیاز در سیستم پیشنهادی تمرکز دارد و یک ارزیابی از سخت افزار و نرم افزار موجود و این که تا چه حد با سیستم پیشنهادی همخوانی دارند را فراهم می کند.

    امکان سنجی زمان بندی(schedule feasibility)
    در صورتی که زمان تکمیل پروژه بیش از حد طولانی شود،قبل از اینکه مفید باشد ممکن است دچار شکست شود.معمولا این به این معنی است که تخمین بزنیم که توسعه یک سیستم چقدر طول می کشد و آیا می توان آن را در یک بازه زمانی و با استفاده از برخی از روش ها مانند دوره بازگشت (payback period) تکمیل نمود.امکان سنجی زمان بندی مقیاسی است برای این که زمان بندی یک پروژه تا چه حد منطقی است.با داشتن توان فنی موجود،آیا موعدهای پروژه منطقی هستند؟برخی از پروژه ها با موعدهای مشخص شروع می شوند و شما باید تعیین کنید که این موعدها آیا اجباری هستند یا تنها زمان های مطلوب می باشند.

    مراحل امکان سنجی
    اول) بررسی تقاضا، تعیین حوزه ی عملکرد یا محدوده ی پروژه، شناخت سیستم موجود، شناخت نیاز ها و مشکلات.
    دوم) بررسی و تحلیل اهداف سیستم جدید. معمولاً بر اساس اولویت و تقدم اجرایی طبقه بندی می شوند. پس برای هر هدف افراد و واحدهای ذینفع مشخص می گردند.
    سوم) تعیین موجودیت های خارجی در ارتباط مستقیم با سیستم. در این مرحله باید دیاگرام متن که شاخص حوزه ی عملکرد سیستم است را مشخص کرد.
    چهارم) تعیین عوامل محدودکننده ی اجرای پروژه. به عبارت دیگر میزان ریسک در موفقیت پروژه مشخص می شود.
    پنجم) تعیین دقیق محدوده ی پروژه. نیازها را مشخص کرده و به تایید مشتری رساند.
    ششم) ارانه راه حل.
    هفتم) بررسی اقتصادی پروژه. هزینه های سخت افزاری، نرم افزاری، افراد، مکان و زمان.

    گزارش امکان سنجی
    در متن این گزارش، باید از جمله به موارد زیر پرداخته شود:
    · امکانات بالقوه سازمان
    · ریسک‌ها، خطرات و احتمال آنها
    · اولویت‌ها در سازمان
    · محدوده کاربرد
    · جنبه‌هاى تجارى - اقتصادی
    · زمینه‌هاى رقابت
    · اهمیت پروژه یا تولید براى سازمان
    · اقدامات اولیه لازم
    · طرح پیشنهادى براى اجراء
    · اقدامات لازم در طول مدت انجام کار
    · نیروى انسانى لازم
    · امکانات و تجهیزات لازم
    · دوره حیات پروژه یا تولید
    · طرح زمان‌بندى اجراء با توجه به اولویت‌ها
    · هزینه اجراء
    در این گزارش هزینه های تخمینی - سخت- در قالب موردکاری مشخص می شوند.
    گزارش امکان سنجی به عنوان منشور پروژه برای انجام مراحل بعدی مورداستفاده قرار می گیرد.

    سرفصل های گزارش پروژه
    · مقدمه
    · خلاصه ای در مورد هیات مدیره و ساختار سازمانی کارفرما
    · متدولوژی و روش اتخاذ شده برای مطالعه ی سیستم
    · سیستم پیشنهادشده
    · راه حل های ارائه شده به کارفرما که پذیرفته نشده
    · راه حل های پذیرفته شده
    · بررسی اقتصادی شامل هزینه ها و سودآوری ها
    · برنامه ریزی پروژه
    · نتیجه گیری و پیشنهادات
    · ضمایم تکنیکی

    یافتن واقعیات
    . شناخت اولیه ای از نیازها و مشکلات بدست می آوریم.
    . در پروژه های بزرگ باید افرادی را به عنوان Domain Expert در کنار تیم مهندسی نرم افزار قرار داد تا اطلاعات به درستی گردآوری شود.

    روش های بدست آوردن اطلاعات
    · تهیه ی پرسشنامه
    · مصاحبه
    · مطالعه ی مستندات سیستم
    · مشاهده


  • مطلوبیت چیست؟

    مطلوبیت یک اصطلاح اقتصادی است که به رضایت کل حاصل شده از مصرف یک کالا یا یک خدمت اشاره دارد.

    توضیحاتی در مورد مطلوبیـت

    محاسبه مطلوبیـت مصرف‌کنندگان کار سختی است؛ اما می‌توانیم آن را به صورت غیرمستقیم با نظریه رفتار مصرف‌کنندگان اندازه بگیریم، این نظریه فرض می‌کند که مصرف‌کنندگان تلاش خواهند کرد تا مطلوبیت خود را بیشینه کنند. مطلوبیـت مفهومی است که به‌وسیله دنیل برنولی (Daniel Bernoulli) معرفی شد. او عقیده داشت که مطلوبیـت برای یک شخص عادی با افزایش ثروت افزایش می‌یابد، اما با یک نرخ کاهشی.

  • مقصود از معاملات انتقالی چیست؟
    معاملات انتقالی یا کری ترید Carry Trade به سبکی از معاملات گفته می شود که سوداگران و سرمایه گذاران بین المللی تمایل دارند ارزی را که نرخ بهره پایینی دارد را عرضه کنند یا به فروش برسانند و ارزی را که نرخ بهره بالاتری دارد را تقاضا یا خرید کنند.
    دلیل اصلی چنین جریانی برای ارزهای اصلی به این موضوع بر می گردد که وقتی کشوری نرخ بهره پایینی دارد تقاضا برای وام و جذب سرمایه از بانک ها و بازار سرمایه این کشور بسیار بالا می رود اما این سرمایه یا وام در داخل مرزهای آن کشور برای سرمایه گذاری مورد استفاده قرار نمی گیرد و به سمت کشورهایی که بهره بالاتری دارند یا بازارهای خارجی که سود آوری بیشتری دارند منتقل می شود.
    به عنوان مثال در کشور ژاپن نرخ بهره ۰٫۱% است و در کشور استرالیا نرخ بهره ۴٫۵% است. در چینین شرایطی سوداگران و سرمایه گذاران از بانک های ژاپنی وام دریافت می کنند و با تبدیل این وام که به ین ژاپن است آن را در بانک های استرالیا بوسیله دلار این کشور سپرده گذاری می کنند. در طی این عملیات عرضه یا فروش ین بوجود می آید و تقاضا یا خرید برای دلار استرالیا بالا می رود به همین دلیل ارزش برابری دلار استرالیا به ین ژاپن به شدت در جهت صعودی حرکت می کند. حال آنکه سرمایه گذار یا سوداگر هم از اختلاف نرخ بهره سود برده است و هم به دلیل جابجایی ارزش برابری دلار استرالیا به ین ژاپن از تفاوت نرخ ارز در زمان بازگشت سرمایه می تواند سود کسب کند. این سبک از معاملات در دوره های بلند مدت یکی از عوامل کلیدی جابجایی نرخ ارز می باشد.
  • منحنی امکانات تولید و هزینه فرصت (Production Possibility Frontier) چیست؟
    آنچه که ما با یک تصمیم یا انتخاب از دست می دهیم هزینه فرصت آن تصمیم یا انتخاب می باشد.دلیل مطرح شدن مفهوم هزینه فرصت در اقتصاد محدودیت منابع در مقابل خواسته های بیشمار بشر میباشد.

    منحنی امکانات تولید :
    کلیه ترکیبهای مختلف از تولید دو کالا که میتوانند با هم تولید شوند را منحنی امکانات تولید نشان میدهد، مشروط بر اینکه از کلیه عوامل و منابع جامعه به شکل کارآمد استفاده شود.
    فروض

    برای اینکه بتوان منحنی امکانات تولید را به‌آسانی تحلیل کرد و از آن بهره گرفت، فروضی را برای آن در نظر می‌گیرند:

    1. منابع تولیدی جامعه، فقط صرف تولید دو کالای X و Y می­گردد؛

    2. عوامل تولید در اشتغال کامل است؛

    3. کارآیی تخصیص (تخصیص منابع بیشتر به کالاهای مطلوب‌تر) وکارآیی تولید (انتخاب بهترین فن­آوری و کم هزینه­ترین شیوه تولید) در اقتصاد، موجود است؛

    4. عرضه منابع تولیدی از دو جنبه کمیّت و کیفیت، ثابت است؛ ولی امکان جانشینی نسبی بین آنها موجود است؛

    5. در کوتاه‌مدت عمل می‌شود؛

    6. فن­آوری ثابت است.

    در نمودار زیر، منحنی امکانات تولید، برای جامعه ای که به تولید دو کالای مواد غذایی و پوشاک میپردازد ترسیم شده است.

    نقطهD زمانی در اقتصاد رخ میدهد که جامعه از کلیه منابع خود فقط برای تولید مواد غذایی استفاده کند و نقطه A زمانی ایجاد میشود که جامعه از تمام امکانات خود فقط برای تولید پوشاک استفاده نماید.

    نقطه B ترکیبی از تولید دو کالا را نشان میدهد که در آن به اندازه OS1 پوشاک و به اندازه OF1 مواد غذایی تولید میشود و نقطه C نیز مانند نقطه D به ترکیب تولید دو کالا میپردازد با این تفاوت که در نقطه C مقدار موادغذایی بیشتری تولید میشود، در این حالت به اندازه OS2 پوشاک و به اندازه OF2 مواد غذایی تولید خواهد شد.

    همانگونه که در منحنی ملاحظه میکنید لازمه افزایش تولید مواد غذایی به اندازه (OF2 – OF1) از دست دادن مقدار پوشاک به اندازه (OS1- OS2) (هزینه فرصت) میباشد.

  • موسسه انفرادی چیست؟

    موسسه انفرادی یک کسب و کار ثبت‌نشده است که توسط یک مالک اداره می‌شود و به لحاظ فراهم کردن شرایط اولیه برای راه‌اندازی، این نوع شرکت از انواع دیگر شرکت ها سریع‌تر قابل تشکیل است. شکل سازمانی آن نیز از پیچیدگی زیادی برخوردار نیست و معمولاً توسط یک مدیر تمام امور موسسه اداره می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ کار خود را از این مرحله آغاز کرده‌اند و تعداد شرکت‌های انفرادی از دیگر شرکت ها بیشتر است.

    توضیحاتی در مورد موسسه انفرادی

    مزیت مؤسسه انفرادی این است که مالک آن می‌تواند تمامی سود شرکت را به نفع خود برداشت کند؛ اما عیب آن این است که تفاوتی بین سود شرکت و درآمد شخصی مالک وجود ندارد و کلیه سود موسسه مشمول نرخ مالیات شخصی مالک می‌شود.
    از طرفی، مالک در برابر تعهدات موسسه انفرادی مسئولیت نامحدود دارد. از دیگر معایب این نوع شرکت‌ها این است که طول عمر شرکت محدود به طول عمر مالک و سرمایه آن نیز محدود به ثروت مالک است و لذا مؤسسه به دلیل فقدان سرمایه کافی، فرصت‌های سودآور آتی برای سرمایه گذاری را از دست خواهد داد. انتقال مالکیت نیز از طریق فروش مؤسسه انفرادی به دیگری انجام می‌شود .

  • میانگین دوره جمع آوری چیست؟

    میانگین دوره جمع آوری یا Average Collection Period، مقدار زمانی است که طول می‌کشد تا شرکت طلب خود را از مشتریان دریافت نماید. این طلب در حساب های دریافتنی ثبت شده است که در بخش دارایی‌های جاری ترازنامه نشان داده می‌شود.
    میانگین دوره جمع آوری با تقسیم میانگین حساب های دریافتی بر کل فروش اعتباری خالص برای آن دوره محاسبه می شود و در تعداد روز های دوره ضرب می‌شود. می‌توان از فرمول زیر برای محاسبه آن استفاده کرد:
    روز × فروش اعتباری / AR = میانگین دوره جمع آوری
    روز = تعداد کل روزها در دوره
    AR = میانگین مقدار حساب‌های دریافتنی
    فروش اعتباری = کل مبلغ فروش اعتباری خالص در طول دوره

    میانگین دوره جمع آوری چگونه کار می‌کند : 

    متوسط دوره جمع آوری نشان دهنده میـانگیــن روزهای بین تاریخ فروش و پرداخت از فروش های اعتباری یک شرکت است. میانگین حساب های دریافتنی با جمع حساب های دریافتی اول دوره و پایان دوره تقسیم بر ۲ به دست می‌آید. اگر دوره محاسبه میـانگین دوره جمع آوری، کل سال باشد، به عنوان تعداد روز دوره 360 در نظر گرفته می‌شود.

    مثال عملی از متوسط ​​دوره جمع آوری

    یک شرکت دارای حساب دریافتی متوسط ​​برای سالیانه 10،000 دلار است. مجموع فروش خالص در این دوره برابر با 100،000 دلار است. میانگین دوره جمع آوری 36.5 روز خواهد بود.

    365 × ($ 100،000 / $ 10،000)

    این عدد نشان می دهد که برای جمع آوری یک حساب قابل پرداخت، بیش از 36 روز طول می کشد.

    متوسط دوره وصول مطالبات (Accounts Receivable Turnover Ratio)

    متوسط ​​دوره جمع آوری ارتباط نزدیکی با نسبت متوسط دوره وصول مطالبات دارد. نسبت متوسط دوره وصول مطالبات با تقسیم کل فروش خالص بر میانگین حساب های دریافتنی محاسبه می شود. در مثال قبلی، متوسط دوره وصول مطالبات برابر با 10 (10،000 دلار / 100،000 دلار) خواهد بود.

    میانگین دوره جمع آوری را می توان با متوسط دوره وصول مطالبات محاسبه نمود، به این ترتیب که تعداد روزهای دوره را تقسیم می‌کنیم بر متوسط دوره وصول مطالبات. در این مثال، دوره متوسط ​​جمع آوری همانند قبل 36.5 روز (10 / 365 روز) است.

    درک متوسط ​​دوره جمع آوری

    نتیجه‌ گیری

    به طور کلی، AVERAGE COLLECTION PERIOD ​​​​پایین (کم) مطلوب تر از دوره جمع آوری ​​بالا است. متوسط ​​دوره جمع آوری پایین ​​نشان می دهد که شرکت سریعتر طلب خود را از مشتریان دریافت می‌کند. با این حال، این ممکن است نشانه ای از این باشد که شرایط اعتباری شرکت بسیار سخت است و ممکن است مشتریان به دنبال تامین کنندگان یا ارائه دهندگان خدمات با شرایط پرداخت بلند مدت تر باشند.

    مقایسه پذیری

    به عنوان یک رقم مستقل، میانگین ​​دوره جمع آوری ارزش زیادی ندارد. در عوض، این عدد یک معیار مناسب برای مقایسه در طول زمان است. علاوه بر این، می‌توان برای مقایسه با رقبا و سایر شرکت های فعال در صنعت مورد استفاده قرار بگیرد. شرکت های مشابه باید معیارهای مالی مشابهی داشته باشند، بنابراین متوسط ​​دوره جمع آوری می تواند به عنوان یک معیار در برابر دیگر عملکردهای شرکت استفاده شود.

    دوره نظارت مجموعه

    یک شرکت باید میانگین دوره جمع آوری را با شرایط اعتباری که به مشتریان ارائه می‌دهد، ارزیابی کند. به عنوان مثال، متوسط دوره ​​جمع آوری 25 روزه برای شرکتی که به صورت 30 روزه فروش انجام می‌دهد، نگران کننده نیست.

  • نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش چیست؟

    نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش یکی از نسبت های کارایی (فعالیت) شرکت هاست و از تقسیم موجودی کل کالا بر سرمایه در گردش شرکت به دست می‌آید. این نسبت در حقیقت نشانگر آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش یک شرکت را کالا تشکیل می‌دهد. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که مشخص کننده سلامت عملیات جاری در یک شرکت است. اگر این نسبت بالا باشد، نشان می‌دهد که حجم تولید کالا از میزان فروش آن بیشتر است و وجوه نقد به اندازه کافی به چرخه مالی شرکت برنمی‌گردد و در نتیجه شرکت بازدهی مورد انتظار را ندارد. این مورد می‌تواند نشان از ضعف در بازاریابی و فروش باشد.

  • نسبت وجه نقد چیست؟

    نسبت وجه نقد یکی از نسبت‌های نقدینگی شرکت‌هاست. نسبت وجه نقد را می‌توان محافظه‌کارانه‌ترین نسبت نقدینگی دانست. چرا که نسبت موجودی نقدی و سرمایه‌ گذاری‌های کوتاه‌مدت را به بدهی‌های جاری نشان می‌دهد. بالا بودن این نسبت نشان‌دهنده عدم استفاده از منابع نقد است. پایین بودن آن نیز می‌تواند منجر به ایجاد مشکل در بازپرداخت بدهی‌ها شود. نسبت وجه نقد به شرح زیر قابل محاسبه است:

  • نسبتهای نقدینگی چیست؟

    نسبتهای نقدینگی کلاسی از معیارهای مالی است که برای تعیین توانایی شرکت در پرداخت تعهدات و بدهی های کوتاه مدتش مورداستفاده قرار می‌گیرد. عموماً، هر چه مقدار نسبتهای مالی بالاتر باشد، حاشیه امنیتی که شرکت برای پوشش بدهی های کوتاه مدتش دارد نیز بزرگ‌تر خواهد بود؛ اما این نسبتها نباید خیلی هم بزرگ باشند. چراکه افزایش آن‌ها نشان از عدم توانایی شرکت در جذب منابع مالی خارجی یا سرمایه گذاری در دارایی های سودآور است.

    توضیحاتی در مورد نسبتهای نقدینگی

    نسبتهای نقدینگی معمولاً شامل نسبت جاری، نسبت آنی و نسبت پول نقد می‌شود. تحلیلگران مختلف دارایی های متفاوتی را در ارتباط با محاسبه نقدینگی در نظر می‌گیرند. بعضی از تحلیلگران فقط مقدار پول نقد و مشابه‌های آن را که بر بدهی های جاری تقسیم شده محاسبه می‌کنند، چون احساس می‌کنند که این موارد، دارایی های با بیشترین نقدینگی هستند و به احتمال خیلی زیاد برای پوشش بدهی های کوتاه مدت در صورت نیاز مورداستفاده قرار خواهند گرفت.
    توانایی شرکت برای تبدیل دارایی های کوتاه مدت به وجه نقد جهت پوشش تعهدات مالی وقتی طلبکاران به دنبال پولشان هستند بسیار اهمیت دارد. تحلیلگران ورشکستگی و مبتکرین وام های بانکی غالباً از نسبتهای نقدینگی برای تعیین اینکه آیا یک شرکت قادر به ادامه خواهد بود یا خیر استفاده می‌کنند.
    آزمودن نقدینگی شرکت گامی ضروری در تحلیل آن شرکت است. نسبت های اندازه‌گیری نقدینگی را بخوانید تا درک خود را از این نسبت ها بهبود بخشید.

    نسبت جاری

    نسبت جاری راحت‌ترین نسبت نقدشوندگی است. برای محاسبه آن کافی است دارایی های جاری بر بدهی های جاری تقسیم شوند. منظور از دارایی های جاری، دارایی هایی هستند که در فرآیند عادی شرکت به یکدیگر تبدیل می‌شوند و می‌توانند به‌صورت معقولی در عرض یک سال به پول نقد تبدیل شوند. از طرفی منظور از بدهی های جاری، بدهی هایی هستند که سررسید آن‌ها کمتر از یک سال است.

    بدهی های جاری/دارایی های جاری= نسبت جاری

    گفته می‌شود بهتر است این نسبت چیزی در حدود ۲ باشد؛ یعنی ۲ برابر بدهی های جاری، دارایی جاری وجود داشته باشد. اگر نسبت جاری کوچک شود، ریسکی تحت عنوان ریسک عدم پرداخت به موقع بدهی های جاری به وجود می‌آید.
    اگر نسبت جاری خیلی بزرگ شود، یا صورت کسر زیاد است که این به معنی آن است که موجودی کالا یا ملزومات زیادی نگهداری می‌شود و یا مخرج کسر کوچک است که این به معنی آن است که مدیران شرکت نتوانسته‌اند اعتبارات کوتاه مدت جذب کنند.

    نسبت آنی یا سریع

    نسبت آنی کمی سخت‌گیرانه‌تر محاسبه می‌شود. این نسبت فهرست دارایی هایی که به اندازه پول نقد و مشابه های آن نقد شوندگی کمتری دارند، نظیر ملزومات و موجودی کالا، از دارایی های جاری کسر می‌کند.
    بدهی های جاری/(حساب های دریافتنی + سرمایه گذاری های کوتاه مدت+ پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت آنی
    یک نوع از نسبت آنی به سادگی فهرست موجودی را از دارایی های جاری کم می‌کند و آن را از نسخه‌ای که در بالا به آن اشاره شد اندکی بخشنده‌تر نشان می‌دهد.
    بدهی های کنونی/(موجودی کالا – دارایی های جاری) = نسبت آنی
    گفته می‌شود این نسبت اگر چیزی در حدود یک باشد، قابل قبول است. اگر این نسبت زیاد باشد، این اتفاق ممکن است به سه دلیل رخ دهد. نخست ممکن است موجودی کالای کمی نگهداری می‌شود. دوم ممکن است دارایی های جاری زیاد باشد و سوم ممکن است اعتبارات کوتاه مدت کمی جذب شده باشد.

    نسبت پول نقد

    نسبت پول نقد هیجان‌انگیزترین نسبت نقد شوندگی است که حساب های دریافتنی، به همراه موجودی کالا و سایر دارایی های جاری را در نظر نمی‌گیرد. این نسبت، بیش از نسبت جاری یا آنی، توانایی پرداخت تعهدات شرکت را در صورت به وجود آمدن مورد اضطراری ارزیابی می‌کند. حتی شرکت های با سوددهی بالا هم می‌توانند با مشکل مواجه شوند اگر نقدشوندگی لازم برای واکنش به اتفاقات پیش بینی نشده را نداشته باشند.

    بدهی های جاری/(سرمایه گذاری های کوتاه مدت + پول نقد و مشابه های پول نقد) = نسبت پول نقد

  • نقشه ذهنی (mind mapping) چیست؟
    نقشه ی ذهنی یک ابزار کارآمد برای طوفان ذهنی (brain storming) که به صورت مختلف ایده های مختلف،مشکلات و موضوعات مختلف و روابط بین آنها را نشان می دهد. این روش کمک می کند تا ضمن مرتب کردن و نظم دادن به اندیشه های مختلف موجود در ذهن فرد یا افراد بتوانیم ادراک بهتری از موضوعات پیچیده پیدا کنیم.
    معمولاً یک نقشه ذهنی با یک موضوع یا مشکل محوری که در مرکز نقشه قرار می گیرد آغاز می شود. و به موضوعات، تصاویر و عبارات مرتبط به آن با خطوطی به مشکل یا موضوع محوری متصل می شوند.

    این روش به شکلهای دیگری از مدتها پیش وجود داشته است، اما بوزان روانشناس انگلیسی برای اولین بار شکل مدرن mind mapping را مطرح کرد تا بدین ترتیب به خاطر سپردن، یاد گرفتن و حل مشکلات آسان تر شود.

    مهمترین کاربردهای نقشه ذهنی می تواند شامل موارد زیر باشد:
    1-برای تصویری کردن تبادل اطلاعات بین افراد مثلاً در یک جلسه یا طوفان فکری.
    2-به منظور سازمان دهی کردن و پالایش کردن اندیشه ها و ایده های مختلف.
    3-به منظر تحلیل و چارچوب مند کردن و شناسایی ارتباط بین عوامل کلیدی در یک موضوع.
    4-به منظور بهبود سیستمهای مدیریت دانش.
    5-به منظور بیان اطلاعات به فرمی مطلوب تر.
    6-برای مدیریت بهتر اطلاعات در جلسات، پروژه ها و تحقیقات چه در مرحله ی آماده سازی و چه در مرحله اجرا.

    چند نکته برای تهیه ی نقشه های فکری:
    1-ایده ی اصلی را در مرکز صفحه قرار دهید و بهتر آن است، که به جای نوشتار از تصویر آن استفاده کنید.
    2-از فضای کافی استفاده کنید تا بتوانید موارد جدید را در آینده اضافه کنید.
    3-از رنگها برای ادراک بهتر استفاده کنید.
    4-ارتباطات بین عوامل مختلف را بیابید.
    اما امروز به جای استفاده از کاغذ برای ایجاد نقشه های ذهنی (mind map) می توان از نرم افزار iMindMap Pro استفاده کرد، نرم افزاری که مخصوص ایجاد نقشه های فکری طراحی شده است.


  • نماد تجاری چیست؟

    نماد تجاری یک نشان قابل شناسایی، عبارت یا هر نماد دیگری است که به یک محصول یا خدمت خاص اشاره می‌کند و به صورت قانونی آن را از سایر محصولات متمایز می‌کند.

    توضیحاتی در مورد نماد تجاری

    نماد تجاری برای شناسایی یک محصول یا خدمت شرکتی خاص و به رسمیت شناختن مالکیت شرکت بر آن برند است. محصولات دارای نماد تجاری عموماً به عنوان شکلی از دارایی در نظر گرفته می‌شوند. بیشتر کشورها مراکزی دارند که شرکت‌ها می‌توانند در آن محصولات خود را دارای علامت تجاری کنند. مثلاً در ایران، مرکز مالکیت معنوی، متصدی این امر است. یا در آمریکا، این کار توسط اداره حق ثبت و نماد تجاری آمریکا انجام می‌گیرد. یک نماد تجاری می‌تواند لوگو نظیر علامت Nike (که شبیه به تیک است)، یک اصطلاح، یا اینکه فقط نام محصول باشد. بعضی از برندها مثل کلینکس (Kleenex) یا زیراکس (Xerox) به این خاطر برجسته هستند که جای کلمه اصلی دستمال‌کاغذی یا تکثیر را در مکالمات روزمره گرفته‌اند.
    یکی از اصلی‌ترین اهداف داشتن یک نشان تجاری برای محصول، محافظت از آن در مورد استفاده قرار گرفتن بدون اجازه شرکت است. بیشتر کشورها دارای قوانین ثبتی هستند که برای محافظت از نقض قوانین کپی رایت طراحی شده‌اند. قوانین کپی رایت بین‌المللی بسیار پیچیده‌تر هستند، چون برای آن‌ها هیچ دفتر ثبت شناخته شده جهانی وجود ندارد.
    نشان‌های تجاری قابل خریدوفروش هستند. یک مثال مشهور شرکت Nike است که لوگوی معروف Swoosh را فقط با قیمت ۳۵ دلار خریداری کرد. علامت‌های تجاری می‌توانند با یک توافق دوره‌ای یا تحت شرایط خاص که می‌تواند به برندهای متقاطع منجر شود، تحت لیسانس شرکت‌های دیگر قرار بگیرند. لگو (Lego) که یک شرکت اسباب‌بازی متمایز است، بسیاری از برندهای معروف نظیر Star Wars و DC Comics را تحت لیسانس خود درآورده تا نسخه‌های لگویی محصولات مشهور و محبوب را بسازد. این‌ها مثال‌هایی از اهمیت محصولات برند از منظر بازاریابی هستند. نمادهای تجاری به تمایز محصولات نه فقط در نظام حقوقی، بلکه برای مصرف‌کنندگان کمک می‌کند.

    تاریخچه نماد تجاری

    نماد تجاری، همان‌طور که از نامش پیداست، علامتی است که نشان‌دهنده یک کسب‌وکار تجاری است. در سال ۱۲۶۶ هنری سوم قانونی تصویب کرد که همه نانوایان را ملزم می‌کرد تا برای نان‌هایی که می‌فروختند، یک نشان متمایز بسازند.
    اولین قانون نماد تجاری مدرن در فرانسه و در سال ۱۸۵۷ معرفی شد و بریتانیا اولین کشوری بود که قانون نماد تجاری خود را در سال ۱۸۶۲ را منتشر کرد. این قانون انگلیسی خریدوفروش کالا زیر سایه یک تولیدکننده دیگر را جرم تلقی می‌کرد . در آمریکا، کنگره تلاش کرد تا قانون علامت تجاری در سال ۱۸۷۰ وضع کند، اما همان سال به وسیله دادگاه عالی این قانون رد شد. کنگره بار دیگر و در سال ۱۸۸۱ تلاش کرد که درنهایت با تجدیدنظرهایی به قانون نشان تجاری در سال ۱۹۰۵ تبدیل شد.
    در ایران برای اولین بار در سال ۱۳۰۴، قانونی برای ثبت و حمایت نام تجاری و صنعتی تصویب شد که بعدها در سال ۱۳۱۰، مورد تجدیدنظر قرار گرفت و تا به امروز چندین بار مورد تجدیدنظر و به‌روزرسانی قرار گرفته است.

  • هوش تجاری ( Business Intelligence ) چیست؟
    قبل از اینکه به تعریف و مفهوم هوش تجاری بپردازیم، میخواهیم برخی مسائلی که بیشتر سازمانها با آن روبرو هستند را مطرح کنیم؛

    در بسیاری از شرایط، داده‌ها در منابع مختلفی قرار دارند و یکپارچه نمودن آنها برای بدست آوردن گزارشات تحلیلی، عملیاتی هزینه‌بر و زمانگیر برای سازمانها می‌باشد.

    نرم افزارهای عملیاتی در سازمان مثل نرم‌افزارهای فروش، مالی، منابع انسانی، انبار، حقوق دستمزد و … میتواند گزارشاتی را تا سطح مدیران میانی فراهم آورد.

    کمتر دیده شده که مدیران ارشد از ابزارهای ذکر شده بعنوان منبع تصمیم‌سازی استفاده نمایند و بیشتر گزارشات موردنظر آنها توسط مدیران میانی و با صرف زمان زیاد تهیه می شود و گاه این عملیات بصورت روزانه باید تکرار شود.

    بدلیل نوع طراحی نرم‌افزارهای عملیاتی، ساختن گزارشات حجیم از اطلاعات موجود بسیار کند خواهد بود.

    بیشتر گزارشات تولید شده توسط نرم‌افزارهای عملیاتی، گزارشاتی ساده و نمایانگر عملیات انجام شده در سیستم می‌باشد و نمی‌توان بوسیله آنها گزارشات تحلیلی و چند بعدی در زمان کوتاه ساخت.

    در بسیاری از مواقع، گزارشات ساخته شده دیدگاهی عمیق به مدیران ارشد برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک مناسب ارائه نمی‌دهد.
    پرسنل یک مجموعه برای درک بهتر از شرایط کار نیاز به گزارشات تحلیلی دارند. عدم سهولت در ایجاد چنین گزارشاتی باعث می‌شود تا افراد بدنه سازمان، از مسیر اصلی کار خارج گردند و یا زمان زیادی صرف تحلیل شرایط مختلف نمایند.
    هوش تجاری یا Business Intelligence راهکاری است که برای مسائل مطرح شده، پاسخ مناسب ارائه می دهد.
    و اما هوش تجاری چیست؟
    هوش تجاری (BI) یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که برسازمان مؤثر است.

    هوش تجاری مجموعه تواناییها، تکنولوژی‌ها، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می‌نماید.

    ابزارهای هوش تجاری، دیدگاه‌هایی از شرایط گذشته، حال و آینده را در اختیار افراد قرار می‌دهند.

    با پیاده‌سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هرسطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیلگران می‌توانند با استفاده از امکانات ساده، فعالیتهای خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا نمایند.
    ضرورت استفاده از هوش تجاری
    همانطور که از تعاریف متعدد استنباط می‌شود، هوش تجاری در قالب هر تعریفی بدنبال افزایش سودآوری سازمان با استفاده از اتخاذ تصمیمات هوشمند و دقیق است و بطور اعم می‌توان اهداف زیر را برای این رویکرد نوین عنوان کرد:
    تعیین گرایشهای تجاری سازمان که موجب می‌شود تا سازمان بدون اتلاف وقت و هزینه و انرژی در سایر مسیرها بدنبال اهداف کلان و اساسی خود متمرکز شود.


    تحلیل عمیق بازار

    پیش بینی بازار که می‌تواند قبل از اینکه رقبا سهم بازار خود را توسعه دهند، منافع جدید بوجود آمده در بازار را عاید سازمان کند

    بالابردن سطح رضایتمندی مشتریان که می‌تواند موجبات استمرار کسب و کار باشد و از دست دادن این اعتماد و رضایتمندی مراتبی را برای بنگاه به همراه دارد

    شناسایی مشتریان دائمی که وفادارند به اینصورت که می‌توان با پیگیری رفتار آنان، جهت‌گیریهای کلان و استراتژیک را انجام داد

    تقسیم‌بندی مشتریان و متعاقباً ایجاد تنوع در روش برخورد با هرگروه از مشتریان

    افزایش کارایی سازمان در امور داخلی و شفاف‌سازی رویه فرایندهای کلیدی استانداردسازی و ایجاد سازگاری بین ساختارهای سازمان

    تسهیل در تصمیم‌گیری که جزء اهداف اساسی هوش تجاری محسوب می‌شود

    تشخیص زودهنگام خطرات قبل از اینکه سازمان را به مخاطرات جدی بکشاند و شناسایی فرصتهای کسب و کار قبل از اینکه رقبا آن را تصاحب کنند
    مراحل انجام پروژه‌های هوش تجاری
    1. Project scope & initial analysis
    جمع آوری نیازمندی ها ی سازمان
    شناخت منابع
    برنامه‌ریزی پروژه
    تعریف شاخص‌ها
    و ...

    2.Detailed design
    طراحی منطقی دیتابیس تحلیلی
    طراحی Extract Transform and Load (ETL)
    طراحی انبار داده

    3.Development
    تولید دیتابیس تحلیلی
    تولید Extract Transform and Load (ETL)
    تولید انبار داده
    تولید گزارشات
    4.Testing
    تست داده ها و برطرف کردن مغایرت ها
    5. Implementation
    نصب و گسترش آن در سازمان
    اجزای معماری هوش تجاری
    1- فرایند Extract Transform and Load
    فرآیندی که به موجب آن داده‌ها از یک یا چند منبع مختلف جمع آوری، پالایش و در نهایت در انبار داده بارگذاری می‌شود.
    2- انباره داده یا Data Warehouse
    بانک اطلاعاتی تجمیعی، انباره داده و یا Data warehouse که آن را به اختصار DW می‌نامیم، به بانک اطلاعاتی رابطه‌ای گفته می‌شود که به منظور ایجاد گزارشات و تحلیل سیستم ایجاد گردیده است. انباره داده شامل اطلاعات گذشته و حال سیستم‌ها می‌باشد که توسط فرایند ETL در آن بارگذاری می‌شود.
    3- Cube
    مکعب یا (Cube)، به شیوه‌ای از ذخیره‌سازی اطلاعات اطلاق می‌گردد که به وسیله DW به جای استفاده از جداول (اغلب نرمال سازی شده) استفاده می‌شود. همانطوری که جداول برای دسترسی به اطلاعات از سطرها و ستونها استفاده می‌کند، مکعب‌ها از ابعاد (dimensions) و مقیاس (measures) استفاده می‌نماید. مکعب‌ها شامل یک سری از اطلاعات خلاصه شده (summarized) و جمع‌بندی شده (aggregated) از روی جداول سیستم مبدا می‌باشند.
    4- Dashboard
    داشبورد یک ابزار مدیریتی برای نمایش اطلاعات قابل تعقیب، برنامه ریزی، هدف گذاری و مدیریت، در سازمان می‌باشد. به عبارتی ابزاری برای نمایش گزارشات تحلیلی جهت بررسی وضعیت سازمان و تصمیم‌گیری‌های کلان توسط مدیران می‌باشد.

  • هوش تجاری چگونه کار می کند؟
    سازمانهای مختلف با ابعاد و زمینه های کاری متفاوت ممکن است با مشکلات متفاوتی در امر استفاده بهینه از داده های موجود در سیستم هایی از قبیل فروش، انبار، مالی، توسعه محصولات جدید و ... مواجه شوند. بطور مشخص می توان به مسائل زیر را بعنوان چالش سازمانها در استفاده از داده ها اشاره نمود:
    1. در بسیاری از شرایط داده ها در منابع مختلفی قرار دارند و یکپارچه نمودن آنها برای بدست آوردن گزارشات تحلیل، عملیاتی هزینه بر و زمانگیر برای سازمانها می باشد.

    2. نرم افزارهای عملیاتی در سازمان مثل برنامه های فروش، مالی، منابع انسانی، انبار، حقوق دستمزد و ... می تواند گزارشاتی را تا سطح مدیران میانی فراهم آورد. کمتر دیده شده که مدیران ارشد از ابزارهای ذکر شده بعنوان منبع تصمیم سازی استفاده نمایند و بیشتر گزارشات مورد نظر آنها توسط مدیران میانی و با صرف زمان زیاد تهیه می شود و گاه این عملیات بصورت روزانه باید تکرار شود.

    3. بدلیل نوع طراحی نرم افزارهای عملیاتی ساختن گزارشات حجیم از اطلاعات موجود بسیار کند خواهد بود.

    4. بیشتر گزارشات تولید شده توسط نرم افزارهای عملیاتی گزارشاتی ساده و نمایانگر عملیات انجام شده در سیستم می باشد و نمی توان بوسیله آنها گزارشات تحلیلی و چند بعدی در زمان کوتاه ساخت.

    5. در بسیاری از مواقع گزارشات ساخته شده دیدگاهی عمیق به مدیران ارشد برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک مناسب ارائه نمی دهد.

    6. پرسنل یک مجموعه برای درک بهتر از شرایط کار نیاز به گزارشات تحلیل دارند. عدم سهولت در ایجاد چنین گزارشاتی باعث می شود تا افراد بدنه سازمان از مسیر اصلی کار خارج گردند و یا زمان زیادی صرف تحلیل شرایط مختلف نمایند.

    در عصری که زمان، کلید اصلی در تجارت است، شرکتها و سازمان ها به استفاده از ابزارهای اطلاعاتی روی آورده اند تا بتوانند اطلاعات مورد نظر را بسرعت ازمنابع استخراج کنند هوش تجاری در امر تصمیم گیری در سطوح مختلف سازمان بویژه سطوح مدیران ارشد با تحلیل اطلاعات و روشهای پرس و جو تسهیلات زیادی را فراهم می کند که متداولترین این روشها به قرار زیر است:

    *On-Line Analytical Processing )OLAP)
    *On-Line Transaction Processing )OLTP)
    *Data Warehousing )DW)
    *Data Mining)DM)
    *Intelligent Decision Support System)IDSS)
    *Intelligent Agent )IA)
    *Knowledge Management System )KMS)
    *Supply Chain Management )SCM)
    *Customer Relationship Management )CRM)
    *Enterprise Resource Planning )ERP)
    *Enterprise Information Management )EIM)

    لازم به ذکر است، صرف وجود تمام این تکنیک ها در سطح سازمان بدون در نظر داشتن فرهنگ سازمان و رویکرد سیستمی موجود بین کارکنان نمی‌تواند اثبات کننده هوشمندی کسب و کار آن سازمان باشد. به همین علت است که برای هوش تجاری از کلمات استقرار و پیاده سازی استفاده می کنند نه از کلمه نصب؛ چراکه عواملی دیگر نیز غیر از بسته های نرم افزاری در درست کار کردن هوش تجاری موثرند و به همین منظور در تعاریف آن را رویکرد معماری نوین نامیده اند، زیرا از ابتدای فرایند تدوین داده ها تا مراحل ذخیره سازی و فراخوانی مجدد و استخراج دانش مورد نیاز، هوشمندی، رفتار ملموس است.
    مواردی مانند زیرساختهای سازمان و یا فرهنگ سازمان در پیاده‌سازی هوش تجاری بسیار نقش قابل ملاحظه و حساسی را ایفا می کنند برای موفقیت در استقرار و کارایی یک سیستم BI در یک سازمان باید برخی موارد از ریشه های فرهنگی سازمان تغییر کند، چون این موارد در میزان بهره‌وری سیستم هوش تجاری نقش بسزایی خواهند داشت. برخی موارد مانند تلقی سازمان از اطلاعات که به عنوان یکی از مهمترین منابع سازمانی محسوب می‌شود و نوآوری که در سازمان باید بخشی از کار تجاری سازمان تلقی شود و نوع تفکر سازمان در مورد اطلاعات و نوآوری مسلما در بسته‌های نرم‌افزاری وجود ندارند، بلکه باید در لابه لای لایه‌های زیرساخت سازمان فرهنگ سازی و لحاظ گردند.

    هوش تجاری مجموعه تواناییها، تکنولوژی ها، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می نماید. ابزارهای هوش تجاری، دیدگاه هایی از شرایط گذشته، حال و آینده را در اختیار افراد قرار می دهند. با پیاده سازی راهکارهای هوش تجاری فاصله موجود بین مدیران میانی و مدیران ارشد از دیدگاه ارتباط اطلاعاتی از میان خواهد رفت و اطلاعات مورد نیاز مدیران در هر سطح، در لحظه و با کیفیت بالا در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. همچنین کارشناسان و تحلیل گران می تواند با استفاده از امکانات ساده، فعالیتهای خود را بهبود بخشند و به نتایج بهتری دست پیدا نمایند.

    هوش تجاری چگونه کار می کند؟

    ابزارهای هوش تجاری در مقایسه با ابزارهای توسعه برنامه های کاربردی جوانتر هستند در نتیجه براساس نیاز کاربران و تغییرات سازمانها، آنها نیز دستخوش تغییر و تحول میشوند، علاوه بر آن تعداد شرکتهایی که تجربه استفاده از یک ابزار خاص را دارند زیاد نیست، این دلائل باعث میگردد متقاضیان استقرار هوش تجاری با چالشهای متعددی در این زمینه مواجه گردند.

    استقرار هوش تجاری به دلیل ماهیت متفاوت آن با نرم افزارهای کاربردی، وابستگی ویژه ای به ابزارهای توسعه دارد. چراکه :

    - در سیستمهای عملیاتی فرآیندهای جاری سازمان به صورت مکانیزه انجام میگیرد و طول زمانی پروژه معمولا در حد سال میباشد ، ولی پروژه های هوش تجاری به دلیل اینکه به روند تصمیم گیری در سازمان کمک میکنند، سرعت توسعه آنها اهمیت ویژه ای دارد و توسعه آنها افزایشی (Incremental) و در بازه های زمانی 3 یا 4 ماهه صورت میگیرد.

    - واسط کاربر (User Interface) در سیستمهای عملیاتی فرمهایی است که طراحی آنها پیچیده نیست ولی در پروژه های هوش تجاری خروجی اصلی، گزارشات و داشبوردهایی است که داده ها را ساماندهی و تحلیل میکند، به همین دلیل طراحی اینگونه داشبوردها به سادگی امکان پذیر نیست و استفاده از ابزار در طراحی واسط کاربر روند توسعه سیستم را سرعت و کیفیت زیادی میبخشد.


    ابزارهای موجود در هوش تجاری به دو گروه تقسیم بندی میشوند :

    - ابزارهایی که در پشت صحنه (Back End) به کمک تیم پروژه می آیند و در طراحی انبار داده و انجام فرآیند ETL)Extract, Transform, Lod) نقش خود را ایفا میکنند .

    - ابزارهای که در روی صحنه (Front End) هستند و جهت طراحی گزارشات و داشبوردها امکانات خود را ارائه میدهند . این بخش را واسط کاربر (User Interface) نیز میگویند.

    ارتباط ایندو ابزار بدین صورت است که واسط کاربر مدل داده ای و جداول داده های تولید شده توسط ابزار Back End را دریافت میکند و کاربر میتواند توسط امکانات طراحی موجود در آن گزارشات و داشبوردهای مورد نظر خود را ایجاد کند.

    هوش تجاری از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی میباشد : دیدگاه مدیریتی و دیدگاه تکنولوژی و زیرساختهای مورد نیاز جهت پیاده سازی هوش تجاری در سازمان را میتوان از این دو منظر بررسی کرد :

    1- زیرساختهای مدیریتی

    از بعد مدیریتی مواردی مانند میزان حمایت مدیریت ارشد سازمان از پروژه اهمیت بسزائی دارد . پیاده سازی هوش تجاری در مقیاس سازمانی یکپارچگی در کلیه واحدهای سازمان را منجر میشود که این مسئله نیازمند حمایت همه جانبه بخشهای مختلف و تمایل آنها جهت به اشتراک گذاشتن داده های مربوط به خود میباشد. میزان آشنائی مدیران سازمان با ابزارهای تحلیل اطلاعات معیار دیگری است که بر اساس آن میتوان توانائی سازمان را در اینگونه پروژه ها سنجید.

    2- زیرساختهای فنی

    از بعد تکنولوژی و فنی،وجود نرم افزارهای عملیاتی و میزان بلوغ تکنولوژی اطلاعاتی در سازمان یکی از فاکتورهای اساسی در استقرار هوش تجاری میباشد. هنگامیکه روند جمع آوری اطلاعات در سازمان بصورت مکانیزه و از طریق نرم افزارهای کاربردی صورت گیرد ،استقرار هوش تجاری در سازمان سریعتر و با سهولت بیشتری انجام می پذیرد.

    مزایای وجود هوش تجاری چیست؟

    ممکن است سیستم‌های هوش تجاری‌، از دیدگاه های مختلف مورد تحلیل قرار گیرند . سازمانها و تصمیم گیرندگان آنها‌، می بایستی اجرای سیستم هوش تجاری در سازمان را براساس فلسفه و متدولوژی ویژه سازمان انجام دهند . این فلسفه و متدولوژی متکی بر اطلاعات و دانش، ارتباطات گسترده ، اشتراک دانش همراه با رویکرد کل نگر و تحلیلی برای فرایندهای تجاری سازمان است. فرض شده که سیستمهای هوش تجاری ، راه حلهایی هستند که مسئول فراهم ساختن اطلاعات و دانش از داده‌ها بوده، موظف به خلق محیطی برای تصمیم گیری اثربخش‌، تفکر و اقدام استراتژیک در سازمانها هستند (‌شکل 2). ارزش سیستم‌های هوش تجاری در تجارت به طور عمده براین واقعیت دلالت دارد که چنین سیستم‌هایی، اطلاعاتی را ارائه می دهند که ممکن است به عنوان پایه ای برای ایجاد و تغییرات اساسی در یک شرکت خاص به کار روند‌. از جمله می‌توان به برقراری زمینه‌های جدید برای همکاری‌، کسب مشتریان جدید ، شناسایی بازارهای جدید و ارائه محصولات جدید برای مشتریان اشاره کرد.

    سیستم‌های هوش تجاری به دلایل مختلف ، متفاوت از سیستم‌های اطلاعات مدیریت مانند: (DSS ،EIS وES) هستند‌، نخست به خاطر اینکه دامنه موضوعی وسیعی را دربرمی گیرند و سپس به خاطر تحلیلهای چند متغیری و داده های تا حدی ساختاربندی شده از منابع مختلف و ارائه چند بعدی داده‌ها.

    در ضمن فرض براین است که سیستم‌های هوش تجاری ، صرف نظر از سطح سازندگان آن ، تصمیم گیری را در تمامی سطوح مدیریت ، مورد حمایت قرار می دهند .

    در سطحی راهبردی، سیستم‌های هوش تجاری ، امکان تنظیم دقیق هدف‌ها و پیگیری تحقق آنها را فراهم می سازند . هوش تجاری ، ارائه گزارشهای مقایسه ای مختلف مانند نتایج حاصل از بررسی‌های تاریخی، سودمندی پیشنهادهای خاص، اثربخشی مجاری توزیع اطلاعات همراه با شبیه سازی نتایج مربوط به توسعه و پیش بینی آینده بر پایه برخی پیش فرضها را ممکن می سازد.

    در سطحی تاکتیکی، سیستم‌های هوش تجاری، ممکن است پایه ای را برای تصمیم گیری منطبق با مدیریت بازار ، مدیریت فروش ، مدیریت مالی ، مدیریت سرمایه و ... به وجود آورند. این سیستم‌ها اجازه می‌دهند که شرکت نسبت به اقدامات آتی‌اش خوشبین بوده و عملکرد تکنولوژیکی‌، مالی و یا سازمانیش را در جهت تحقق هدف‌های راهبردی شرکت و اثربخشی بیشتر آن، اصلاح کند.

    در سطح عملیاتی ، سیستم‌های هوش تجاری برای انجام تحلیلهای موردی و پاسخ به پرسشهای مرتبط با عملیات مداوم بخشها، برآوردهای مالی به روز شده ، فروش و همکاری با فروشندگان ، مشتریان و ... مورد استفاده قرار می گیرند.

    چه عواملی باعث موفقیت و شکست پروژه های هوش تجاری می شوند؟

    هوش کسب وکار یک رویکرد و استراتژی بر مبنای معماری مبتنی بر فناوری اطلاعات است. اما پیاده سازی و استقرار هوش تجاری در سازمان نیازمند دیدگاهی همه جانبه است. دلیل ۴۰ تا ۶۰ درصد شکست پروژه های هوش تجاری رویکرد مبتنی بر فناوری اطلاعات محض بوده است.

    معیار هایی که برای سنجش پیاده سازی موفق هوش تجاری در سازمان ها میتوان در نظر گرفت عبارتند از :

    - تصمیمات بهتر با سرعت و اثربخشی بیشتر

    - عملیات ساده و موثر

    - سیکل های کوتاهتر توسعه و عرضه محصول جدید به بازار

    - درآمد بیشتر از کسب و کار موجود

    - قابلیت بهره برداری از فرصت های جدید

    - رضایت بیشتر مشتری و سطوح سرویس دهی بالاتر

    - بهبود بازاریابی و افزایش میزان فروش


    و عواملی که برای شکست یک پروژه هوش تجاری میتوان در نظر گرفت عبارتند از:

    1. فقدان همکاری و درگیری سازمانی

    سیستم هوشمندسازمانی دائما در حال استنتاج و بروز رسانی هستند و نیاز به درگیری کارکردی دارند. سیستم هوش تجاری یک سیستم مستقل نیست بلکه استراتژی سازمان ها باید بگونه ای باشد که تعهد همکاری از همه واحد های کسب و کار در‌ آن منعکس شود.

    2 فقدان پشتیبانی از سوی سازمان

    پروزه هوش تجاری نیاز به پشتیبانی از بالا دارد. در غیر اینصورت مانند سایر پروژه های فناوری اطلاعات در سازمان به آن نگاه میشود و این مساله منجر به دور شدن هوش تجاری از اهداف کلان و تمرکز بر کسب کار خواهد شد.

    .3 فقدان بخش های اجرایی مختص کسب و کار

    پروژه های هوش تجاری نباید توسط ستاد فناوری اطلاعات اجرا شوند زیرا فاقد تیزهوشی و رهبری لازم برای کسب و کار هستند. دلیل این امر این است که بخش های کسب و کار دارای یک بینش برای دستیابی به موفقیت هستند. بنابراین باید مدیران بخش ها و واحد های مختلف سازمان را برای مشارکت در پروژه هوش تجاری تحریک کرد.

    .4 فقدان کارشناس و آموزش

    از آنجاییکه پروژه های هوش تجاری کاملا کارکردی هستند، مهارت های تجزیه و تحلیل بالایی در کارمندان را میطلبند و به دانش شاخصهای ارزیابی عملکرد مانند کارت امتیازی متوازن برای ستجش و محک موفقیت احتیاج دارند. از این رو نیاز به استخدام و آموزش کارشناسانی در همه بخش های مورد نیاز خواهد بود.

    .5 فقدان برنامه ریزی دقیق

    پروژه های هوش تجاری به دلیل ماهیت تکراری بودن، نیاز به برناه ریزی دارند. به منظور غلبه بر مشکلات آینده ، برآورده ساختن احتیاجات پروژه ای نظیر منابع داده،پایگاه داده ها، هزینه یابی، ارزیابی ریسک، برنامه ریزی تفصیلی پروژه، عوامل کلیدی موفقیت و محدودیت ها باید بصورت واضح طرح ریزی شوند.

    .6 فقدان توسعه تکراری

    .7 داده های چند تکه و فاقد استاندارد

    نیاز به طراحی انبار داده های سازمانی، عدم استفاده از ابزارهایی که منجر به پیامدهای تبادل اطلاعاتی و افزایش پیچیدگی ها میگردند.

    .8 عدم کیفیت داده های منبع و طراحی انبار داده ها

    تعریف خوب از انبار داده ها زیرا انبار داده باید خودش بتواند خودش را تعریف کند و توصیف کند و فعالیت ها را در جهت فعالیت های کسب و کار هدایت کند. همچنین کیفیت داده ها و محل نگهداری آنها بسیار مهم است. مرحله پاک سازی داده ها بسیار مهم است.

    اما آیا همه سازمانها به سیستمهای گزارشگیری هوشمند نیاز دارند ؟ آیا همه آنها توانائی پیاده سازی هوش تجاری را دارند؟ آیا جهت پیاده سازی هوش تجاری باید در سازمان تغییراتی صورت گیرد ؟ آنچه که تحقیقات نشان میدهد اینست که استفاده از هوش تجاری به سرعت در حال رشد است و سازمانهایی که مقیاس متوسط و بزرگ دارند تمایل بیشتری جهت استفاده از اینگونه سیستمها دارند .


    چه اصناف و مشاغلی به هوش تجاری نیازمندند؟

    1. شرکتهای تولیدی و فروش (مانند انواع کارخانجات تولیدی و صنعتی، نمایندگی ها و شبکه ی فروش)

    • بدست آوردن دیدگاه نسبت به افزایش یا کاهش سود حاصل از فروش. میزان فروش بر حسب نوع کالا، مناطق فروش، کانالهای فروش. پیش بینی میزان فروش و سود آوری بر مبنای داده های قبلی

    • کنترل و برنامه ریزی مناسب برای منابع فروش

    • شناسایی مشتریان با ارزش

    • هماهنگی برنامه فروش با اهداف سازمانی

    2. شرکتهای سرمایه گذاری (مانند بانکها، بیمه ها، کارگزاری ها و انواع شرکت های بورس)

    • بدست آوردن دیدگاه نسبت به سرمایه گذاری های انجام شده و پیش بینی سود حاصله از منابع مالی اختصاص داده شده

    • بدست آوردن دیدگاه نسبت به شرایط هر یک از سرمایه گذاری های انجام شده بصورت جداگانه

    • کنترل اهداف و یا تعیین اهداف جدید بر مبنای گزارشات بدست آمده

    • تصمیم سازی برای انجام سرمایه گذاری های جدید بر مبنای تحلیل داده های پیشین

    • هماهنگی شرایط سرمایه گذاری با اهداف سازمانی

    3. شرکتها خدماتی (انواع بیمارستان ها و مراکز درمانی، مراکز ارائه دهنده خدمات ورزشی، آرایشی و بهداشتی)

    • تحلیل نوع خدمات بر مبنای موقعیت های مختلف، زمان خدمت رسانی، هزینه های انجام شده و سود بدست آمده

    • بدست آوردن دیدگاه نسبت به نحوه خدمت رسانی به مشتریان

    • تصمیم سازی در جهت نحوه ارائه خدمات

    • هماهنگی خدمات با اهداف سازمانی

    4. شرکتهای پروژه ای (شرکت های پیمانکاری در حوزه های تاسیسات، ساخت و تامین کالا)

    • بدست آوردن دیدگاه نسبت به شرایط پروژه های انجام شده در هر لحظه

    • بدست آوردن دیدگاه از بودجه و منابع تخصیص داده شده به پروژه

    • تحلیل ارزش کسب شده در طول مدت حیات پروژه

    • پیش بینی شرایط منابع موجود با پیشرفت پروژه

    • هماهنگ نمودن شرایط پروژه ها با اهداف سازمانی

    آیا بانک ها، موسسات مالی و بیمه ها نیز به هوش تجاری نیازمندند؟

    با توجه به گسترش هر روزه سیستم های بانکداری متمرکز و آن لاین شدن ارائه خدمات مختلف، بانک ها با حجم گسترده ای از اطلاعات روبرو هستند. از طرفی تنوع گزارشات و آمار های درخواستی از جانب مراکز نظارتی نیز بانک را با مشکلات اطلاعاتی متعددی مواجه نموده است.

    امروزه شناخت مشتری، رفتار و نیازمندی های او یکی از مهمترین ارکان بازاریابی خدمات بانکی می باشد. بنابراین اقدام بانکها به پیاده سازی سامانه جامع اطلاعات بانکی با رویکردی مبتنی بر هوش تجاری بر کسی پوشیده نیست بلکه حرکت شتاب دار هر یک از بانکها به آن سمت، توانایی ارائه بهتر خدمات بانکی به مشتریان را به دنبال خواهد داشت.


    سامانه جامع اطلاعات بانکی

    برخی از موضوعاتی که امروزه بانکها از جانب مراکز نظارتی موظف به پیاده سازی در سیستم بانکی خود هستند عبارتند از موارد ضد پولشویی، رتبه بندی ریسک اعتباری، کشف تقلب، پروفایل مشتری و گزارشات مدون کارکرد خدمات بین بانکی. همچنین برخی از نیازهای نظارتی داخلی خود بانکها از قبیل درجه بندی شعب، نظارت ریسک اعتباری و مصارف شعب، منابع، نفوذ خدمات نوین در شعب بانک و مشتریان نیز سیستم های اطلاعاتی هستند که بصورت پیوسته مورد استفاده قرار میگیرند. شناخت رفتار و نیازهای مشتریان و ترغیب انها به استفاده از خدمات بانک نیز از دیگر دلایل نیاز بانکها به سیستم جامع اطلاعات بانکی با رویکرد هوش تجاری می باشند.

    BI در سطوح مختلف سازمان چه کارکردی دارد؟

    کارکرد BI را در سه حوزه می توان تقسیم بندی کرد:

    1- سطح استراتژیک(strategic level): مربوط به تصمیم گیری های کلان سازمان که توسط مدیران رده بالا انجام می شود. این نوع استفاده ها در دفعات کم و در دوره های طولانی انجام می شود اما ممکن است با حجم بالایی از اطلاعات و پردازش ها همراه باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسایل غیر ساخت یافته (Unstructured) و توسط مدیران ارشد هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات بلند مدت (Long-term effect) و کلانی در سازمان دارند.

    2- سطح تاکتیکی(tactical level): مربوط به عملیاتی است که در حوزه مدیران میانی انجام می شود. این عملیات می تواند شامل پیگیری عملیات در سطح پایین، نحوه انجام آن، گزارش¬گیری و نهایتا جمع بندی داده های مفید برای اتخاذ تصمیمات میان مدت سازمان باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسایل نیمه ساخت یافته (semi-structured) و توسط مدیران میانی هستند.

    3- سطح عملیاتی (operational level): پایین ترین سطح انجام فعالیت های تجاری یک سازمان است که در دفعات بالا و معمولا به صورت تکراری در رده های پایین عملیاتی سازمان انجام می شود. این عملیات در دفعات بالا بوده و با حجم کمی از داده ها سر و کار دارند. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسایل ساخت یافته (structured) و توسط مدیران رده پایین هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات تاثیرات کوتاه مدت (Short-term effect) و خرد در سازمان دارند.

    BAM(Business Activity Monitoring): یک Application در حوزه BI است که در سطح عملیاتی سازمان به کار می رود. هدف آن آماده کردن اطلاعات کامل و جامعی از روند انجام پروسه های تجاری (Business Process) به صورت real time است. این سیستم امکان اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت در انجام فعالیت های تجاری را مهیا می کند و در ضمن سیستمی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای Application های رده بالای BI نیز محسوب می شود. BAM بیشترین تمرکز را در انجام فرایندهای تجاری داخلی دارد. (Internal BP).

    Familiar: مهم ترین Application مورد استفاده در سطح تاکتیکی است. این برنامه در ردگیری انجام فعالیت های تجاری با استفاده از BAM مورد استفاده قرار می گیرد و در سطح تصمیمات میان مدت، با ارائه گزارش های دوره ای از روند انجام فرایندها به کمک مدیران رده میانی می¬آید. این سیستم تصویری کلی از فعالیت های سازمان برای مدیران فراهم می آورد.

    کاربرد BI در سطح استراتژیک را می توان به نوعی برای کمک به افزایش کارایی کلی سازمان و بهینه سازی فرایندها در کنار یکدیگر در نظر گرفت. این سیستم ها روی برخی ویژگی های مهم مالی و سایر پارامترهای مهم در افزایش کارایی سازمان متمرکز می شوند. بدیهی است که این سیستم در این سطح می بایست فرایندهای خارجی سازمان را نیز در بر بگیرد.

    همانطور که می دانیم، یک سیستم BI از چندین Application در سطوح مختلف تشکیل شده است که در سبد BI قرار می گیرند. یکی از مهمترین ارتباطات این سیستم ها، مربوط به انتقال داد ها بین آن هاست.

    خصوصیات مختلف برنامه های کاربردی در سطوح مختلف سازمان، باعث ایجاد تفاوت هایی در ابزارها، تکنیک ها و زیرساخت های مورد نیاز برای هر یک از آنها می شود. استفاده از ابزارهای تحلیلی و هوشمند بیشتر در سطح بالا انجام می شود که نیازمند پردازش های بالا با میزان دسترسی انبوهی از اطلاعات در سطوح استراتژیک و تاکتکی بیشتر از عملیاتی است. بخش عملیاتی هوش تجاری بیشتر وظیفه جمع آوری اطلاعات و ذخیره سازی آنها را در Data mart ها و یا پایگه داده های مخصوص بر عهده دارد.



    برخی از کاربردهای هوش تجاری به تفکیک صنایع :

    گروه‌های مختلفی از کاربران از سیستم‌های هوش‌تجاری بهره می‌برند، از متخصصان کنترل گرفته تا متخصصان مالی،‌کارشناسان فروش و اعضای هیأت مدیره. بخش‌هایی که بیشتر از همه از سیستم‌های هوش‌تجاری استفاده می‌کنند شرکت‌های بازرگانی، بانک‌ها و بخش‌های مالی، مخابرات و شرکت‌های تولیدی/صنعتی می‌باشند.

    بیمه :

    - تحلیل ادعاهای خسارت و حق بیمه (Claims and Premium analysis) : سیستم‌های هوش تجاری امکان تحلیل جزئیات ادعاهای خسارت و حق بیمه در طول زمان را بر اساس محصول، سیاست بیمه،‌ نوع ادعا و سایر مشخصات فراهم می‌کنند.

    - تحلیل مشتریان (Customer Analysis) : سیستم های هوش تجاری نیازمندی های مشتریان و الگوهای استفاده از محصولات را تحلیل می نمایند، برنامه ریزی بازاریابی را با توجه به مشخصات مشتریان توسعه می دهند و ریسک پذیری را در مورد مشتریان در کسب و کار مورد نظر مورد بررسی قرار می دهند و در نهایت سرویس های ارائه شده به مشتریان را بهبود می دهند.

    - تحلیل ریسک (Risk Analysis) : سیستم های هوش تجاری بخش های پرخطر و پر ریسک بازار را شناسایی می‌کنند و فرصت های موجود در بخش‌های خاص از بازار را تعیین می نمایند، همچنین بخش های مختلف بازار را که می توانند به یکدیگر مربوط باشند را به یکدیگر ارتباط می دهند و سعی می نمایند تا ادعاهای خسارت پی در پی را کاهش دهند.

    بانکداری:

    - مدیریت اعتبار (Credit Management) : سیستم های هوش تجاری بر اساس رده و نوع مشتری، الگوهای پیشروی به سمت مشکلات اعتباری را پیدا می‌کنند و از این طریق به مشتریان جهت اجتناب از مشکلات اعتباری و مدیریت باقی مانده اعتبار هشدار می دهند. علاوه بر این ابزارهای هوش تجاری اسناد اعتباری بانک ها را بررسی می نمایند و اتلاف اعتبار را کاهش می دهد.

    - فروش شعب (Branch Sales) : سیستم های هوش تجاری‌ فرآیند خدمات به مشتریان را بهبود می بخشد. بعلاوه هوش تجاری عملیات پیشنهاد Cross Selling به مشتریان را امکان پذیر می نماید و از این گذشته فرآیند پشتیبانی به مشتری را بهبود می بخشد که در نهایت به افزایش وفاداری مشتری می انجامد.

    مخابرات:

    - شناسایی و تقسیم‌بندی مشتریان (Customer Profiling and Segmentation ) : سیستم های هوش تجاری می توانند مشخصات محصولات پر منفعت و دسته های مشتریان سودآور را تعیین نمایند. این ابزارها مشخصات مشتریان را با جزئیات و به طور یکپارچه ارائه می دهند و در نهایت نیازمندیهای آتی مشتریان را مشخص می نمایند.

    - پیش‌بینی نیازمندیهای مشتریان (Customer Demand Forecasting ) : هوش تجاری به کمک ابزارهای قدرتمند و متدولوژی های کارآمد نیازمندیهای فردای محصولات و سرویس‌ها را پیش بینی می نماید،‌ روش‌هایی برای تحلیل رویگردانی مشتریان فراهم می‌کند و به ابقای مشتریان کمک می‌نماید.

    صنایع تولیدی:

    - فروش (Sales) : سیستم های هوش تجاری داده های حاصل از عملیات تراکنش های هر مشتری را تحلیل می نمایند

    - خرید (Purchasing) : سیستم‌های هوش تجاری می‌توانند به مراکز توزیع کمک کنند که حجم‌های بیشتر توزیع را مدیریت نمایند.

    - پیش‌بینی (Forecasting) : سیستم های هوش تجاری برای این دسته از صنایع می تواند نیاز مندیهایشان را پیش بینی و احتیاجات انبارهایشان را تعیین نمایند.

    - سفارشات و تامین قطعات (Ordering and Replenishment) : در سیستم های هوش تجاری با استفاده از اطلاعات، تصمیمات در مورد اقلام سفارش داده شده و مقدار آنها سریعتر اخذ می شوند.

    - توزیع و تدارکات کالا (Distribution and Logistics) : سیستم های هوش تجاری فرآیند توزیع و حمل و نقل محصولات را با افزایش کمی آنها با کیفیت مدیریت می نمایند.

    - مدیریت حمل و نقل (Transportation Management ) : سیستم های هوش تجاری زمانبندی توزیع محصولات سفارش داده شده را با توجه به توانایی شرکت می تواند تنظیم نمایند.

    - برنامه ریزی انبار (Inventory Planning) : سیستم های هوش تجاری به شناسایی نیازمندی های انبار و متعاقباً، اطمینان از سطح معینی از سرویس دهی کمک


  • هوش تجاری یا BI چیست؟
    هوش سازمانی شما را برای تصمیم‌گیری در همه عوامل موثر بر سازمان و شرکت‌ها توانمند می‌سازد.
    از یک مثال ساده شروع می‌کنم. هر کس در یک شرکت تنها می‌تواند کارش را به بهترین نحو انجام دهد. اگر تصمیم‌گیری‌ها در سازمان‌ها بر مبنای اطلاعات واقعی باشد تا بر مبنای بهترین حدسیات و یا اینکه چگونه در گذشته آن کار را انجام می‌داده‌اند، کارها به درستی پیش نخواهد رفت. در این باره نیاز به مستندات است، مستندات از همه عوامل یک سازمان، مجموع این مستندات و آمارها است که مانع از سعی و خطا می‌گردد. چه اتفاقی رخ می‌داد اگر هر چه که فروشندگان ERP و CRM و اکنون BI به شما وعده می‌دهند را، می‌داشتید؟ یعنی وعده دسترسی فوری به همه دادهای موجود در شرکت و سازمان شما با داشبوردهای دیجیتالی و شاخص‌های عملکرد موردنیاز تا سازمان خود را اداره کنید.
    چه اتفاقی رخ می‌داد اگر می‌توانستید بی‌نهایت کاوش در اجزا در داده‌های موجود و از منظرهای متفاوت (Slice & Dice به عمل تجزیه اطلاعات به بخش‌های کوچک‌تر و نمایش آن از منظرهای متفاوت برای درک بهتر در تصمیم‌گیری‌ها گفته می‌شود.) می‌نمودید بدون اینکه لازم باشد بدانید از چه سیستمی تا سطح Transaction (تراکنش‌ها)، این داده‌ها می‌آیند کارتان را بهتر انجام می‌دادید؟
    هوش سازمانی به همه شرکت‌ها کمک می‌کند تا از طریق گزارش‌گیری و تحلیل داده‌ها، عملکرد اثربخش و مطمئن بدون دردسر اضافی و هزینه‌های اجرائی زیاد و سعی و خطا بدست آورند. ERP و CRM و سایر سیستم‌ها و نرم‌افزارها، عوامل حیاتی برای اداره سازمان‌ها و شرکت‌ها هستند. متاسفانه هنگامی که این سیستم‌ها، تراکنش‌ها و تعاملات داده‌ها را خوب اجرا می‌کنند، در برابر گزارش‌گیری تحلیل و دسترسی به داده‌ها کم می‌آورند، بهبود و قابلیت‌های تحلیل و گزارش‌گیری شرکت‌ها جزء اولویت‌های مدیران ارشد مالی Chief Financial Officer CFO در سال 2005 قرار گرفت.
    BI وعده بزرگ و عجیبی را به رهبران شرکت‌ها می‌دهد
    دسترسی فوری به همه اطلاعات، که در فرمت قابل استفاده به آن نیاز دارید. نه تنها افراد و کارمندان سازمان IT بلکه همه مدیران و تصمیم‌گیران، می‌توانند از آن استفاده کنند. اغلب بسیاری از افراد فکر می‌کنند که این وعده عملی نخواهد شد آیا واقعا اینطور است؟

    BI بطور عام، ساختار و معماری
    ابزارهایی که برای راه‌حل‌های هوش سازمانی به روش سنتی در جهان وجود دارد، بر اساس تکنولوژی به نام OLAP یا همان (On-Line Analytical Processing) ساخته شده است. اما OLAP رویکردی ضعیف به تحلیل‌های چند بعدی است. به گزارش عصر بانک دات آی آر ، بطور کل OLAP از مکعب‌هایی در مجموعه‌ای با ابعاد کوچک که در داخل آن داده‌هایی انتخاب شده‌اند استفاده می‌کند، ارتباطات بین ابعاد از قبل تعریف شده و همه ابعاد ممکن (یا جواب‌ها) از قبل محاسبه و پیش‌بینی شده است. هنگامی که یک مکعب ایجاد می‌شود، یک واسط کاربر نهایی (User Interface) برای یک فرد واقعی پیاده‌سازی شده که تعامل با جواب‌های داخل مکعب داشته باشد.
    فرض کنید در یک مکعب برای تحلیل فروش در یک سازمان مقدار فروش را بر اساس مناطق فروش، فروشنده (بازاریاب)، مشتری و ماه باشد. زمانی که این مکعب فرضی ساخته می‌شود، نرم‌افزار مبتنی بر OLAP کلیه ترکیبات عناصر داده‌ها را محاسبه و ذخیره می‌کند، کاربر نهایی به این داده‌ها از طریق یک سری فرم‌ها مثلا Pivot Table ها تا انواع دیگر فرم‌ها دسترسی خواهد داشت. در این مثال فرضی کاربر نهایی محدود به تحلیل در محدوده ابعاد از قبل تعریف شده مثل مناطق، نمایندگی‌ها، مشتری‌ها و ماه می‌باشد.
    اگر کاربر بخواهد درباره فروش هفتگی، روزهای هفته یا محصولات فروخته شده (و یا صدها ترکیب دیگر از داده‌ها) اطلاعاتی کسب کند دیگر شانسی برای بدست آوردن آن ندارد، باید صبر کند که مکعب دیگری از اطلاعات مورد نیاز او ایجاد شود که این یعنی محدودسازی و کاهش بهره‌وری و اثربخشی برای تصمیم‌گیران آن سازمان. OLAP برخی از قابلیت‌های تحلیل را فراهم می‌کند، اما یک رویکرد قدیمی است. در حال حاضر انواع مختلف OLAP در بازار وجود دارد، مثل: Multi dimensional OLAP یا همان (MOLAP) و Relational OLAP یا همان (ROLAP) و غیره. اما همه آنها همان نقاط ضعف را در پیچیدگی و عدم انعطاف‌پذیری دارند.
    پیچیدگی، زمان توسعه و استقرار را افزایش می‌دهد و محدودیت‌هایی برای تطبیق با نیازهای کاربر ایجاد می‌کند. و افزایش هزینه تغییرات در نیازمندی‌ها را در پی‌دارد. عدم انعطاف‌پذیری قابلیت پاسخگویی به نیاز کاربر را در زمانی که کاربر به جواب نیاز دارد را کاهش می‌دهد. بنابراین از دیگر معایب محصولات مبتنی بر OLAP، زمان و هزینه بر بودن آن را در بر دارد و استقرار آن در هیچ سازمان کوچک و بزرگی توصیه نمی‌شود، آنها برای استفاده بسیار پیچیده‌اند و نهایتا این رویکرد از نظر دانش‌اندوختگان مردود است.
  • پژوهش بازار یا تحقیقات بازاریابی (Marketing Research) چیست؟
    برای هر مدیر بازاریابی، مدیر برند، مدیر تبلیغات و حتی هر کارآفرینی لازم است که برای عرضه و فروش بهتر محصولات و خدماتش، و تحقق سایر اهداف بازاریابی که در سر دارد به تحقیقات بازاریابی روی بیاورد.
    ممکن است سلیقه مشتریان طی یک سال آن قدری تغییر کند که محصول پرفروش سال قبل، به دلیل تغییر نکردن به موقع به محصولی از رده خارج تبدیل شود!
    ارزش‌های یک بازار نیز همواره در حال تغییر می‌باشند و کنترل این تغییرات و آگاهی کامل به بازار بسیار ضروری‌ست.

    بازار هدف
    هر کالا یا هر خدماتی را نمی توان به هر کسی فروخت! بازار هدف شما کسانی هستند که شانس خرید آن‌ها بسیار بالاتر از بقیه افراد است. برای مثال مخاطبان لوازم خانگی می‌توانند مردها باشند، اما هدف قرار دادن خانم‌ها و به خصوص خانم‌های جوان‌تر، می‌تواند بازخورد بهتری را از فعالیت‌های بازاریابی‌مان به همراه داشته باشد.

    تعریف تحقیقات بازاریابی
    طبق تعریف BusinessDictionary:
    به مجموعه کشف و شهود و تحقیقاتی که درباره بازار، محصول و مشتری انجام می‌شود و در راستای بهبود فعالیت‌های بازاریابی قرار دارد، تحقیقات بازاریابی می‌گویند.
    تحقیقات بازار در برابر تحقیق بازاریابی

    در دنیای بازاریابی، این دو مفهوم شاید در ظاهر شبیه هم باشند اما به شدت متفاوتند. به بیانQuickmba:
    در تحقیقات بازار به طور اختصاصی به جمع آوری اطلاعات در مورد بازار هدف و اندازه این بازار می‌پردازیم؛ در حالی که تحقیقات بازاریابی بازه بزرگتری را از تحقیقات را در بر می‌گیرد که شامل تحقیقات بازار نیز می‌شود.
    7 ویژگی داده‌های خوب در تحقیقات بازاریابی
    با 7 معیار زیر بسنجید که چه داده‌هایی می‌تواند برای تحقیقات بازار و بازاریابی مفید باشد:
    منطبق بر سنجه‌های علمی و نه سلایق و حدسیات شخصی!
    شفافیت اطلاعات جمع‌آوری شده نه صرفا یک سری آمار مبهم
    میزان ضرری که ممکن است از نداشتن آن اطلاعات به ما وارد شود.
    .امکان به‌کارگیری این اطلاعات در عمل
    میزان ریسک عمل کردن به اطلاعات
    بازخورد رقبای شرکت درصورت عملی شدن اطلاعات
    هزینه جمع‌آوری اطلاعات که شامل زمان و پول می‌باشد.

    8 گام اصلی برای تحقیقات بازاریابی
    برای انجام تحقیقات بازاریابی، باید مراحل زیر را برای دستیابی به دیتای مورد نیازمان انجام دهیم:
    طرح مسئله، مشکل یا هدف
    انتخاب روش تحقیق یا پژوهش
    نوع و جنس دیتای مورد نیازمان
    طراحی پرسشنامه
    تعیین نمونه آماری و اندازه
    جمع‌آوری داده‌ها
    تحلیل داده ها
    تهیه گزارش پژوهش

    1) طرح مسئله، مشکل یا هدف
    پیش از هر چیز باید بدانیم که چه می‌خواهیم و برای رسیدن به چه منظور می‌خواهیم دیتا کسب کنیم؟
    شفاف‌سازی راه: باید هدفی تعیین کنیم که راه ما را در طی انجام تحقیقات، روشن کند.
    کلی‌گویی ممنوع: نباید در بیان این هدف نوعی کلی‌گویی شود؛ وگرنه ارزش تحقیقات‌مان را پایین می‌آورد.
    تعیین دیدگاه: طوری باشد که تحلیلگران شرکت بدانند که با چه دیدگاهی باید نتایج تحقیقات را تحلیل کنند؛ مالی؟ جامعه شناسانه؟ روان شناسانه؟
    به طور مثال: برای معرفی یک محصول جدید به بازار، سوالات مطرح شده می تواند شامل:
    چگونه به بازار ورود پیدا کنیم؟
    با چه حجمی از کالا و یا محصول وارد بازار شویم؟
    با چه حجمی از تبلیغات وارد این بازار شویم؟
    روش پخش‌مان برای ورود به بازار چگونه خواهد بود؟
    و....
    که هر یک از این سوالات به ما کمک می‌کند تا در جمع‌آوری دیتا، از هدف خود و آن چه که به خاطرش تحقیق را شروع کرده‌ایم دور نشویم.
    حال که می‌دانیم که تحقیقات بازاریابی را پاسخ به چه سوالاتی و با چه اهدافی می‌خواهیم، روش تحقیقمان را انتخاب می‌کنیم:

    2) انتخاب روش تحقیق یا پژوهش

    انتخاب روش تحقیقات یا پژوهش بازار
    تحقیقات بازاریابی را می‌توان به این سه دسته تقسیم کرد:
    تحقیقات اکتشافی
    تحقیقات توصیفی
    تحقیقات دلیل محور
    تحقیقات دلیل محور، تحقیقاتی‌ست که در آن به دلیل و ریشه یک رفتار از طرف جامعه مورد تحقیق توجه می‌کنیم؛ نه صرفا نظر و عقیده‌ای که دارند! تحقیقات اکتشافی و توصیفی را نیز به طور مجزا در مقاله‌هایشان معرفی کرده‌ایم.
    بسته به مسئله، مشکل یا هدفی که در مرحله قبل تعیین کردیم، معمولا یکی از این روش‌ها برای تحقیقات بازاریابی انتخاب می‌شود.

    3) نوع و منبع دیتای مورد نیازمان

    انتخاب نوع و منبع داده ها در تحقیقات بازاریابی
    دسته‌بندی دیگری برای انواع دیتاها وجود دارد که شامل دو نوع می‌باشند:
    داده‌های ثانویه
    داده‌های اولیه
    داده‌های اولیه و ثانویه را در مقالات‌شان به طور مجزا توصیف کرده‌ایم؛ اما به طور خلاصه می‌توان گفت:
    داده‌های ثانویه: داده‌هایی‌ست که ما احتیاج داریم و ممکن است سابقا توسط شرکت یا موسسه‌ای دیگر جمع‌آوری شده باشد و ما سعی می‌کنیم تا با دسترسی به آن، در زمان و هزینه صرفه‌جویی کنیم.
    داده های اولیه: داده‌هایی‌ست جامع‌تر و کامل‌تر که با جمع‌آوری آن‌ها در کنار داده‌های ثانویه، تحقیقات بازاریابی کامل‌تری خواهیم داشت. داده‌های اولیه به دو روش مشاهدات و پرسشگری به دست می‌آید.

    4) طراحی پرسشنامه
    از اصلی‌ترین مراحل تحقیقات بازار، طراحی پرسشنامه می‌باشد. طراحی سوالات به روشی مناسب، اهمیتی حیاتی دارد. اگر سوالات خشک و کسل کننده باشند و یا حتی چیدمان سوالات به نحوی باشد که باعث خستگی خواننده شود، قطعا پاسخ‌های به دست آمده نمی‌توانند کمک مناسبی به تحقیق بازاریابی شما کنند!
    لازم است تاکید کنیم که تجربه و نحوه برخورد پرسشگر اهمیت بسیار زیادی دارد؛ حتما از فردی با تجربه، کارآزموده، با ظاهر آراسته و با روابط عمومی بالا بهره بگیرید!
    در فرایند طراحی و به کارگیری پرسشنامه با دو موضوع مهم مواجه می‌شویم:
    دسته‌بندی کردن: بایستی اطلاعات به دست آمده را با یک معیار مرتب کنیم (برای مثال همان طور که فایل‌هایمان را در یک فولدر، بر اساس نام، تاریخ یا سایز فایل، Sort می‌کنیم.)
    سنجیدن نگرش‌ها: هدف از طرح بسیاری از پرسش‌هایی که در تحقیقات بازاریابی از مشتری می‌پرسیم، فهمیدن نگرش‌های اوست. نگرش به این معنی که دیدگاه کلی یک شخص نسبت به یک چیز چگونه است؟

    5) تعیین نمونه آماری و اندازه
    بسیار خب حالا ما به یک بانک اطلاعات احتیاج داریم که بتوانیم افرادی را که می‌خواهیم از آن‌ها سوال بپرسیم و مصاحبه کنیم؛ پیدا کنیم.
    برای مثال، دفترچه تلفن‌ها و بانک‌های ایمیل یک منطقه یا شهر می‌تواند گزینه مناسبی به نظر برسد؛ هرچند این روش یک ایراد دارد و آن این است که این لیست‌ها، شامل افرادی که به تلفن دسترسی ندارند و افرادی که شماره تلفن‌شان در لیست ثبت نشده‌است نمی‌شود. حتی گاهی اوقات افراد خانه خود را عوض می‌کنند و شما به بخش نسبتا بزرگی از مخاطبان احتمالی تان دسترسی نخواهید داشت.
    خلاصه این بخش به شما می‌گوید که منابعی را برای پیدا کردن جامعه هدف پیدا کنید. اگر بانک ایمیل یا دفترچه تلفن دارید که هیچ! اما اگر ندارید، از خودتان بپرسید:
    آن‌ها از چه وب‌سایت‌هایی بیشتر دیدن می‌کنند؟
    در کدام پیج‌های اینستاگرام بیشتر تردد دارند؟
    در مترو می‌توان آن‌ها را بهتر بیابیم یا در پارک یا در دانشگاه‌ها؟
    در چه ساعاتی از روز می‌توانم بهتر آن‌ها را بیابم؟
    و...
    شما به یک «جامعه» به عنوان مشتی از خروار احتیاج دارید که تحقیقات‌تان را بر روی آن‌ها انجام بدهید.

    6) جمع‌آوری داده‌ها
    حال با داشتن پرسشنامه، شناختن مخاطب و تشخیص نوع داده‌هایی که می‌خواهیم، جمع‌آوری داده‌ها را از افراد مدنظرمان شروع می‌کنیم. البته جمع‌آوری داده‌ها هم برای خودش مشکلاتی دارد. مثلا:
    ممکن است کسی که برای تهیه گزارش می‌رود نتواند به خوبی مفهوم سوالات را بیان کند و در جذب مخاطب، ناکام بماند!
    ممکن است رفتار و روش برخوردش جوری باشد که مخاطب را کلافه و وادار به جوابی سرسری و غیر واقعی کند.
    ممکن است خطاهای تحقیقات از طرف فرد پاسخگو نیز صورت بگیرد. شاید به خوبی مفهوم سوالات و تحقیق را متوجه نشده باشد.
    شاید مخاطب به خاطر خجالت کشیدن یا تعارف داشتن یا هر دلیل دیگری، به شما جوابی مثبت و خوب بدهد. مثلا بی خودی از شما تعریف کند. این در حالی‌ست که برای تحقیق‌تان به نظرات کاملا واقعی نیاز دارید، نه نظرات مثبت قلابی!
    و....
    می‌توانیم با کنترل کیفی روند انجام مصاحبه، کیفیت سوالات و افرادی که کار پرسشگری را انجام خواهند داد؛ خطاهای احتمالی مذکور را تا حد زیادی کاهش دهیم؛ اما فراموش نکنید که هر تحقیقی، درصدی خطا (هرچند اندک) را طبیعتا دارد.

    7) تحلیل داده‌ها
    ابتدا باید داده‌های خام به درستی در دسته‌بندی‌های مشخصی قرار بگیرند. به طور مثال دسته‌بندی براساس حروف الفبا، محله‌های مورد تحقیق و یا هر دسته‌بندی که برای تحقیق شما مناسب‌تر است. سپس داده‌های دسته‌بندی شده را مورد شمارش قرار دهید.
    در ساده‌ترین حالت ممکن، بررسی کنید که به هر کدام از سوالات پرسش‌نامه شما چه تعداد پاسخ از نوع (مثلا) گزینه الف داشته اید و یا برای مثال (اگر خدمات سفر ارائه می دهید) چند نفر از مخاطبان، اعتقاد دارند که سفر به مشهد را با هواپیما، بیشتر از قطار و اتوبوس ترجیح می‌دهند و...
    از طرفی دیگر می‌توانید این نوع پاسخ‌ها را بر اساس سن، جنسیت، وضعیت مالی و... مخاطبان‌تان دسته‌بندی کنید؛ که هر کدام از این افراد، چه پاسخ‌هایی را در پرسش نامه وارد کرده‌اند.
    این نوع از دسته‌بندی، برای مصاحبه‌هایی که چندین ویژگی جامعه را بررسی می‌کنند بسیار مناسب‌تر و با کاربرد بیشتری می‌باشند.
    ضمنا می‌توانید با استفاده از 4 روش تحلیل داده‌ها، به تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده بپردازید:
    روش آنووا
    تحلیل جداگانه
    تحلیل فاکتور محور
    تحلیل خوشه‌ای
    تهیه گزارش پژوهش
    معمولا با توجه به نیاز هر کسب و کار، گزارش و نحوه ارائه آن متفاوت خواهد بود.

    اما گزارش تحقیق به طور کلی، این موارد را شامل می‌شود:
    اجازه‌نامه‌های لازم در طی فرآیند تحقیق
    فهرست مطالب
    لیست تصاویر
    خلاصه اجرایی (شَمای کلی تحقیق)
    اهداف پژوهش
    روش‌های استفاده شده در تحقیق
    نتایج
    محدودیت‌های پیش رو
    نتیجه گیری‌ها و راهبرد‌های پیشنهادی
    ضمائم (که شامل نسخه‌ای از پرسشنامه‌ها و سایر مستندات به علاوه‌ی منابع استفاده شده در تحقیق می‌باشد.)
    درآخر، لازم است ذکر کنیم که تحقیقات بازاریابی به تنهایی و خودی خود کاربردی ندارد؛ مگر آن که نتایج این تحلیل‌ها ارزیابی شده، و در تمامی فعالیت‌های بازاریابی آینده، ملاحظه گردد.


  • چرخه عمر سازمانی چیست؟
    چرخه عمر یا Life Cycle یکی از مدل‌هایی است که به ما، در درک بهتر رویدادها و روندهای اطرافمان کمک می‏کند.

    ایده کلی بسیارساده است. به نظر می‌رسد هر ایده‌ای، هر محصولی، هر برندی، هر معادله‌ای، هر شاخصی، هر ابزاری، هر دیدگاهی، هر نظریه‌ای، هر سازمانی، هر مدیری و خلاصه هر موجودی، به نوعی یک چرخه عمر را طی می‏کند. چرخه‌ای که از نوزادی و رشد آغاز شده و با بلوغ و افول به پایان می‌رسد.

    حتی شاید همانطور که انسان‌ها را براساس شخصیت یا الگوهای رفتاری‌شان طبقه‌بندی می‏کنند، بتوان محصولات و برندها و شاخص‌ها و ابزارها و نظریه‌ها را هم براساس شکل منحنی چرخه عمر آنها، طبقه‌بندی و تحلیل کرد.

    اجازه بدهید برخی از نمونه‌های چرخه عمر را خیلی سریع مرور کنیم.

    برای یک سازمان می‌توان چرخه عمر در نظر گرفت. به این چرخه عمر Organizational Life Cycleگفته می‏شود. شرکت‌ها و سازمان‌ها، همگی روزی متولد می‌شوند. برخی از آنها – به خاطر حمایت والدین – درشت اندام و بزرگ به دنیا می‌آیند و برخی نحیف و لاغر اندام. آنها رشد می‌کنند. بزرگ می‌شوند. به دوران بلوغ خود می‌رسند و نهایتا پیری و فرسودگی را تجربه می‌کنند.

    برای یک محصول هم می‌توان چرخه عمر در نظر گرفت. به این نوع چرخه معمولا Product Life Cycleگفته می‌شود. هر محصولی، هر کالا یا خدمتی، زمانی متولد می‌شود و به‌تدریج رشد می‌کند و در نهایت بلوغ و افول را تجربه می‌کند و به کناری گذاشته می‌شود. زیبایی اینجاست که شبیه بحث‌های مربوط به زندگی انسان‌ها در مورد چرخه عمر محصول هم مطرح می‏شود. آیا باید یک محصول را تا زمانی که مشتری دارد و در بازار به نوعی نفس می‌کشد زنده نگه داشت؟ یا اگر زندگی و تنفس برای محصول سخت و دردناک شده است، جانش را بگیری و روحش را در محصول تازه‌ای بدمی؟ اصطلاح زیبای Product Sunsetting (ایجاد غروب برای یک محصول) یکی از مفاهیم زیبای دنیای استراتژی است که بهترین و مناسب‌ترین شیوه‌های به پایان رساندن عمر یک محصول را مورد بحث قرار می‏دهد.

    شاید هم دیده باشید که در ادبیات بازاریابی وقتی می‌خواهند محصولات مد یا Fashion Product را تعریف کنند می‌گویند که نمودار چرخه عمر فروش این محصولات، طولی کوتاه و قدی بلند دارد! چون به سرعت به اوج فروش می‌رسند و به سرعت هم کنار گذاشته می‏شوند. همانجا از لباس و پوشاک و سایر محصولات کلاسیک، به‌عنوان محصولاتی با نمودار قد متوسط یا حتی کوتاه، اما طولی بلند نام برده می‏شود.

    برای یک سیستم هم می‌توان چرخه عمر را به شکل مشابهی در نظر گرفت. شاید نام مراحل کمی متفاوت باشد ولی عنوان عمومی همان System Life Cycle است. برای یک سیستم، می‏توان چرخه عمر را شامل طراحی مفهومی، طراحی اجرایی اولیه، طراحی جزئیات، ساختن و تولیدکردن و اجرا کردن آن سیستم، فعال کردن و به‌کارگیری آن و خروجی گرفتن از سیستم و در آخرین مرحله، کنار گذاشتن تدریجی و جایگزین کردن سیستم تازه دانست.

    برای یک پروژه هم می‏توان چرخه عمر در نظر گرفت. Project Life Cycle به این مفهوم اشاره می‌کند؛ البته با تغییر نگرش به پروژه‌ها، نحوه تقسیم‌بندی این مراحل و نام‌گذاری آنها تغییر می‏کند؛ اما اصل ماجرا یکی است. هیچ پروژه‌ای قرار نیست برای همیشه باقی بماند.

    برای نظریه‌های مدیریتی هم می‏توان چرخه عمر در نظر گرفت؛ زمانی که تولید اختصاصی و با تیراژ پایین بر فضای تفکر مدیران غالب بود. بعدها تولید انبوه در مدل ذهنی مدیران جایگاه بزرگی را به خود اختصاص داد. در ادامه تولید محدود و تیراژ پایین، نه به‌عنوان ضعف، بلکه با تعاریفی خاص و جدید، جایگاه لوکس را به خود اختصاص داد و خودروهای صنعتی که زمانی با غرور در خیابان‌ها راه می‌رفتند بالاترین کلاس قیمت خودروها را به نفع خودروهای دست‌ساز ترک کردند.

    از این مثال‌ها کم نیست و مصداق‌های مربوط به چرخه عمر را می‏توان در همه جا جست‌وجو کرد. طبقه‌بندی‌های مربوط به چرخه عمر کم نیستند. برخی چرخه عمر را در چهار مرحله تعریف می‏کنند و برخی در پنج مرحله. برخی تا 10 مرحله مختلف را هم برای چرخه عمر تعریف می‏کنند؛ اما پیام چرخه عمر یک چیز است: هیچ چیز قرار نیست ابدی باشد.

    کسب و کاری که امروز با لذت و غرور رشدش را نگاه می‏کنیم، بلوغ و مرگ را هم تجربه خواهد کرد. برندی که امروز توسعه می‏دهیم، سراشیبی افول را هم طی خواهد کرد و شگفت اینجاست که عموم ما، وقتی در مورد نظریه‌های غالب، در مورد محصولات موفق، در مورد برندهای بزرگ فکر می‏کنیم و حرف می‌زنیم، یادمان می‌رود که در مورد مراحل بلوغ و افول آنها فکر کنیم.

    برخی نظریه‌پردازان توضیح می‏دهند که اندیشیدن و برنامه‌ریزی، می‏تواند قبل از افول، رشد جدیدی را برای سازمان رقم بزند؛ اما آنها هم توضیح می‏دهند که هر بار بلوغ و افول، حتی اگر با نوآوری و حرکت‌های جدید وارد مرحله رشد جدیدی شود، عملا موجود زنده جدیدی متولد شده که شاید ویژگی‌هایی را از نسل قبل خود به ارث برده باشد، اما هویت جدیدی هم برای خود ساخته و ایجاد کرده است.


  • چه کسانی مشمول بیمه بیکاری می‌شوند؟
    بیکار از نظر قانون بیمه بیکاری، بیمه شده ای است که بدون میل و اراده خود بیکار شده و آماده به کار باشد. براساس این قانون، چنانچه بیمه شده ای به علت تغییرات ساختار اقتصادی کارگاه مربوطه و به تشخیص وزارتخانه ذیربط و تائید شورایعالی کار ، بیکارموقت شناخته شود و همچنین بیمه شدگانی که به علت حوادث غیرمترقبه مانند سیل ، زلزله ، جنگ ، آتش سوزی بیکار شوند، می توانند از مقررات این قانون استفاده نمایند .
    تشخیص ارادی یا غیرارادی بودن بیکاری بیمه شده، برعهده کمیته ای متشکل از نمایندگان این سازمان واداره کارو امور اجتماعی محل اشتغال بیمه شده است.

    چند نکته مهم
    کارگران فصلی در صورتی که صرفاً در اثنای فصل کار اخراج گردیده و بیکاری آنها بلا اراده تشخیص داده شود مشمول دریافت مقرری بیمه بیکاری خواهند بود.
    بیکاران دارای قرارداد کار با مدت معین در صورتی که براساس رأی مراجع حل اختلاف در اثنای مدت قرارداد اخراج گردیده باشند مشمول استفاده از بیمه بیکاری خواهند بود.
    افراد شاغل در کارهایی که ماهیت آن جنبه دائمی دارد و براساس قرارداد کار در مدت معینی مشغول کار بوده اند، با تشخیص واحدهای کار و اموراجتماعی ، در صورتی که در پایان قرارداد بیکار شوند مورد حمایت قرار گرفته و مشمول دریافت مقرری بیمه بیکاری خواهند شد.

    اقدامات لازم برای اعلام وضعیت بیکاری
    بیمه شده بیکار ، برای دریافت مقرری بیمه بیکاری، باید حداکثر ظرف مدت 30 روز از تاریخ بیکاری موضوع را به واحدکار و امور اجتماعی ذیربط اطلاع دهد و آمادگی خود را برای اشتغال به کار تخصصی خود یا کار مشابه آن اعلام کند

    شرایط لازم برای دریافت مقرری بیمه بیکاری

    بیمه شدگان بیکار، در صورت احراز شرایط زیر، استحقاق دریافت مقرری بیمه بیکاری را دارند:
    مشمول قانون کار و تأمین اجتماعی باشند.
    تبعه کشورهای خارجی نباشند.
    مستمری بگیر بازنشسته و یا از کارافتاده کلی نباشند.
    دارای حداقل6 ماه سابقه پرداخت حق بیمه باشند

    چند نکته مهم
    بیمه شدگانی که به علت بروز حوادث غیرمترقبه مانند: سیل، جنگ، زلزله و آتش سوزی بیکار می شوند، برای دریافت مقرری بیمه بیکاری، نیاز به داشتن سابقه پرداخت حق بیمه برای مدت زمان خاص ندارند و حتی اگر در روز اول کار بر اثر این حوادث بیکار شوند، با رعایت سایر شرایط مقرر می توانند مقرری بیمه بیکاری دریافت کنند. بیمه شدگان باید در دوره های کارآموزی و سوادآموزی که از سوی ادارات کار و اموراجتماعی و نهضت سوادآموزی برگزار می شود، شرکت کنند و هر دو ماه یک بار، گواهی لازم در این زمینه را به شعب تأمین اجتماعی ارائه کنند.

    مدت پرداخت مقرری بیمه بیکاری
    مدت پرداخت مقرری بیمه بیکاری به بیمه شدگان واجد شرایط، به سابقه پرداخت حق بیمه از سوی آنان بستگی دارد و در هر حال مدت آن از 36 ماه برای بیمه شدگان مجرد و 50 ماه برای بیمه شدگان متأهل و متکفل بیشتر نیست.

    نحوه محاسبه بیمه بیکاری افراد متاهل و مجرد
    میزان مقرری روزانه بیمه‌شده بیکار معادل 55 درصد متوسط مزد یا حقوق و یا کارمزد روزانه بیمه‌شده می‌باشد، به مقرری افراد متاهل یا متکفل، (تا حداکثر 4 نفر از افراد تحت تکفل) به ازاء هر یک از آنها به میزان 10 درصد حداقل دستمزد افزوده خواهد شد، در هر حال مجموع دریافتی

    شرایط قطع مقرری بیمه بیکاری

    بیمه شده مجددا به کار اشتغال یابد.
    بیمه شده بیکار بدون عذر موجه از شرکت در دوره های کارآموزی یا سواد آموزی خودداری کند.
    بیمه شده بیکار از قبول شغل تخصصی خود یا شغل مشابه پیشنهادی خودداری کند.
    بیمه شده بیکار، مشمول استفاده از مستمری بازنشستگی یا از کارافتادگی کلی شود.
    بیمه شده با دریافت مزد ایام بلاتکلیفی به کار اولیه برگردد.
    مدت زمان استحقاقی بیمه شده برای دریافت مقرری بیکاری خاتمه یابد.
    بیمه شده فوت نماید.

    چند نکته مهم
    بیکار شدگانی که وفق مقررات قانون کار و حسب آراء صادره از مراجع حل اختلاف مقرر در این قانون به دلیل قصور در انجام وظایف محوله و یا نقض آیین نامه های انضباطی کارگاه توسط کارفرما اخراج گردیده اند مستحق دریافت مقرری بیمه بیکاری نخواهند بود.
    در صورتی که پس از پرداخت مقرری بیمه بیکاری به بیمه شده ای، مشخص شود که بیکاری بیمه شده، ناشی از اراده شخص وی بوده است، بیمه شده باید وجوه دریافتی به عنوان مقرری بیمه بیکاری را به سازمان تأمین اجتماعی بازپرداخت کند. همچنین بیمه شدگانی که با دریافت مزد ایام بلاتکلیفی به کار قبلی خود باز می گردند نیز باید مبالغ دریافتی را به تأمین اجتماعی برگردانند.
    چنانچه بیمه شده بیکار، اشتغال مجدد خود را اعلام نکند و به رغم اشتغال همچنان به دریافت مقرری بیمه بیکاری ادامه دهد، باید مقرری دریافتی از زمان اشتغال را به تأمین اجتماعی برگرداند.
    مدت دریافت مقرری بیمه بیکاری جزسوابق پرداخت حق بیمه بیمه شده محسوب میگردد.
    مقرری بیمه بیکاری افراد واجد شرایط ازروزاول بیکاری بیمه شده قابل پرداخت است.


  • کاربردی کردن الگوهای مدل کسب‌وکار یعنی چه؟
    الگو در معماری، تصور ایده‌های طراحی به‌عنوان توصیف نمونه اولیه و استفاده مجدد از آن است. الگوها در مدل کسب‌وکار نیز همین مفهوم را در بر می‌گیرند. الگوها به شما در فهمیدن پویایی مدل کسب‌وکار واستفاده از آن به‌عنوان منبع الهام بخش برای کارتان کمک می‌کند. هدف از تعریف و توصیف این الگوها، از نو طرح کردن مفاهیم شناخته شده کسب‌وکار در یک فرمت استاندارد (Canvas) است. بنابراین آنها بلافاصله در طراحی مدل کسب‌وکار و اختراعات شما مفید واقع می‌شوند. ما پنج الگوی مدل کسب‌وکار که روی این مفاهیم ساخته می‌شوند ترسیم کرده‌ایم و آنها را به زبان مدل کسب‌وکار canvas برای قابل مقایسه کردن مفاهیم، درک بهتر و کاربردی کردن آماده کرده‌ایم. در یک مدل کسب‌وکار می‌توان چندین الگو را با هم ترکیب کرد. مفاهیمی که نشان می‌دهند الگوهای ما بر چه اساسی هستند که شامل الگوی غیرمتمرکز، الگوی دم بلند، سیستم‌عامل چند طرفه، الگوی رایگان، و مدل‌های کسب‌وکار باز هستند. در آینده الگوهای جدیدی براساس سایر مفاهیم کسب‌وکار قطعا به‌وجود خواهند آمد.

    1- الگوی غیر متمرکز

    مفهوم الگوی غیرمتمرکز برای یک شرکت سه نوع کسب‌وکار مختلف را پوشش می‌دهد. کسب‌وکار روابط مشتری، کسب‌وکار اختراعات کالا و کسب‌وکار زیرساخت که هرکدام، اقتصاد، رقابت و فرهنگ مختلفی دارند که هر سه ممکن است در یک شرکت وجود داشته باشند.چالش‌ها: هزینه‌ها بسیار بالا هستند. چند فرهنگ سازمانی متضاد در یک نهاد واحد ترکیب شده که نتیجه آن تجارت نامطلوب است.راه‌حل: به‌منظور اجتناب از درگیری و تجارت نامطلوب این مدل به سه مدل مجزا اما مکمل جداسازی شده است که با مدیریت زیرساخت، نوآوری محصول و روابط مشتری سروکار دارد.برای مثال می‌توان به صنعت بانکداری خصوصی سوئیس اشاره کرد که در گذشته به علت نگرانی از مسائل محرمانه‌ای که احتمال داشت اتفاق بیفتد، ترجیح بر این بود که همه معاملات بانکی در داخل سازمان باشد و بانک‌ها به‌صورت عمودی ادغام می‌شدند. ولی امروزه تغییر محیط باعث شده است که بانک‌ها مجذوب منابع خارج از سازمان شده، محصولات جدید را طراحی، خدمات مالی نوینی را به وجود آورده، روابط خوب همراه مشاوره را با مشتری ایجاد و در نهایت شروع به ارائه خدمات به سایر بانک‌ها و اوراق بهادار به نمایندگی‌های مجاز می‌کنند. در این راستا این صنعت شروع به ادغام افقی کرده و خدمات بانکی نوین را برای مشتریان فراهم آورده است.

    ادغام عمودی:اقدامی که در آن شرکت، عملکرد جدیدی را به‌منظور کم کردن تکیه به دیگر شرکت‌ها توسعه می‌دهد، شرکت‌های توزیع و پخش محصولات خود را تحت تملک خود درمی آورد تا پس از مرحله تولید، کنترل خود را بر این قسمت‌ها افزایش دهد (به‌عنوان مثال، مواد اولیه، تولید، حمل‌ونقل، بازاریابی یا خرده‌فروشی).
    ادغام افقی: ادغام با شرکت‌های رقیب در حوزه فعالیتی خود یا در یک سطح تولید. در این ادغام شرکت اقدام به خرید شرکت‌های رقیب کرده و آنها را تحت مالکیت خود در می‌آورد که باعث گسترش عملکرد حال حاضر شرکت نسبت به شروع یک عملیات جدید است. برای مثال می‌توان به شرکت نفتی که پالایشگاه شرکت نفت دیگر را خریداری می‌کند، اشاره کرد.

    1- الگوی دم بلند

    ارزش پیشنهادی، مشتری‌های سودآور را هدف قرار می‌دهد. روی کالاهای زیاد تمرکزکرده و آنها را در حجم کم می‌فروشد.

    چالش: هدف قراردادن بخش کم سود به‌وسیله ارزش پیشنهادی به‌خصوص که هزینه‌بر است.

    راه‌حل: پیشنهادهای جدید و اضافه شده، تمرکز تلاش‌های بازاریابی در بخش کوچک اما مشخص با جمعیت به‌خصوص که سود زیادی را متراکم می‌سازد. برای مثال می‌توان به شرکت LEGO اشاره کرد که به مشتریانش اجازه داده که کیت‌ها را خود مونتاژ کرده و به‌صورت آنلاین سفارش دهند. با استفاده از نرم‌افزار این شرکت، مشتری می‌تواند طراحی ساختمان، وسایل، طرح‌ها و شخصیت‌ها و تمام جزئیات اعم از رنگ را خود تنظیم کند و با استفاده از تجربه مشارکت در طراحی لگو، مشتریان غیرفعال را به فعال تبدیل کند. این شرکت با استفاده از سفارشی‌سازی انبوه وارد این مدل شده است.

    2- الگوی سیستم‌عامل چند طرفه

    یک ارزش پیشنهادی، یک بخش مشتری را هدف قرار می‌دهد.

    چالش: شرکت برای به دست آوردن مشتریان جدید و بالقوه که علاقه‌مند به دستیابی پایگاه مشتری موجود یک شرکت هستند شکست می‌خورد.
    راه‌حل: یک ارزش پیشنهادی جهت دسترسی به بخش مشتری‌های موجود شرکت، اضافه می‌شود. برای مثال سازندگان بازی‌ها، نرم‌افزارهایی را برای دسترسی به کاربران اضافه می‌کنند.

    برای مثال می‌توان به شرکت گوگل اشاره کرد که تبلیغات در کنار نتایج جست‌وجو نمایان می‌شود. گوگل ضمانت می‌کند که تبلیغات مرتبط با جست‌وجو نمایش داده شود که با استفاده از این خدمات شرکت‌های تبلیغ‌کننده را جذب می‌کند. این خدمات به آنان اجازه ارتباط با مشتری‌های خاص را می‌دهد و هرچه افراد بیشتری به جست‌وجو ادامه دهند، تبلیغ بیشتری نمایش داده می‌شود و ارزش بیشتری برای تبلیغ‌کنندگان ایجاد می‌شود. ارزش پیشنهادی گوگل بستگی به تبلیغ‌کنندگان و بیشتر از آن به مشتریان جذب شده به وب‌سایت‌ها دارد. بنابراین، گوگل از جست‌وجوگر قوی به این منظور استفاده کرده و از ابزارهایی همانند gmail ،Google maps، وPicasa (که آلبوم عکس آنلاین است) بهره می‌گیرد. به‌علاوه برای گسترش دادن جست‌وجوها، گوگل از خدماتی استفاده کرده، به این ترتیب که تبلیغاتش را در وب‌سایت‌هایی که زیر نظر گوگل نبودند نیز نشان دهد. این امکانات که AdSense نام دارد به‌طور خودکار متن وب‌سایت‌ها را تجزیه و تحلیل کرده، متن‌های مرتبط و تبلیغات عکس‌ها را به بینندگان نشان می‌دهد. این ارزش پیشنهادی برای مالکین وب‌ها و بخش جدید مشتری، آنها را قادر به کسب درآمد با این روش کرده‌اند.
    3- الگوی رایگان

    ارزش پیشنهادی با هزینه زیاد فقط برای ارائه به مشتری ارائه شده است.

    چالش: قیمت زیاد، مشتریان را دلسرد و منصرف می‌کند.

    راه‌حل: چندین ارزش پیشنهادی به گروه‌های متفاوت مشتری با درآمدهای مختلف پیشنهاد می‌شود که یکی از آنها رایگان یا با هزینه بسیار پایین است.
    برای مثال می‌توان از تبلیغات و روزنامه‌ها نام برد که در گذشته درآمد آنها به فروش از طریق دکه روزنامه‌فروشی، هزینه اشتراک و تبلیغات خلاصه می‌شد که دو مورد اول کم شده و تبلیغات نیز به اندازه کافی رشد نکرده است. روزنامه‌های قدیمی با ورود روزنامه‌های جدید و با فرمت توزیع رایگان مورد مخاطره قرار گرفته‌اند که با کارآفرینی جدید و برخی تمهیدات از قبیل ساخت فرمت جدید که تمرکز بر فضای آنلاین دارد، این مساله تاحدودی حل شده است. می‌توان اسکایپ را به‌عنوان مثالی دیگر نام برد که الگوی رایگان مدل کسب‌وکار را دارا است. اسکایپ با استفاده از این مدل، بخش ارتباطات تلفنی را از طریق اینترنت با ارائه خدمات تلفنی رایگان مختل کرده است. به این منظور، نرم‌افزاری ایجاد کرده است که ارتباط رایگان برای عموم را هنگامی که روی کامپیوترها و موبایل‌ها نصب می‌شود قادر می‌سازد و این به‌دلیل دارا بودن ساختار هزینه‌ای است که به‌طور کامل با سیستم مخابراتی متفاوت است.
    4- الگوی مدل‌های باز

    منابع تحقیق و توسعه و فعالیت‌های کلیدی در سازمان متمرکز شده است. ایده‌ها در داخل فقط ابداع شده و نتایج فقط در داخل سازمان بهره‌برداری می‌شوند.

    چالش‌ها: تحقیق و توسعه هزینه‌بر هستند و امکان سقوط بهره‌وری نیز وجود دارد.

    راه‌حل: فعالیت‌ها و منابع تحقیق و توسعه داخلی به‌وسیله استفاده از شرکای خارجی، قدرت نفوذ پیدا کرده، ارزش پیشنهادی انتقال و به بخش مشتریان علاقه‌مند پیشنهاد می‌شود.

    شرکت procter&gamble روی ساختار فرهنگ نوآوری به‌جای هزینه کردن در ارتقا دادن بخش تحقیق و توسعه تمرکز کرده است. به این معنی که از یک رویکرد تحقیق و توسعه، روی یک پروسه و روند باز این بخش تمرکز می‌کند. عنصر کلیدی در اینجا استراتژی ارتباطات و توسعه به‌منظور برخورداری از بهره‌برداری پژوهش داخلی از طریق مشارکت خارجی است. برای برقراری ارتباط منابع داخلی و فعالیت‌های تحقیق و توسعه با جهان خارج، این شرکت سه پل ارتباطی با مدل کسب‌وکارش ساخته و با این سه به اهداف خود رسیده است. فناوری کارآفرینان، پایگاه اینترنتی و بازنشستگان پل‌های مذکور هستند. در مورد اول دانشمندان باتجربه از واحد کسب‌وکار این شرکت ارتباطشان را با محققان در دانشگاه‌ها و دیگر شرکت‌ها توسعه می‌دهند. آنها به‌عنوان شکارچی عمل کرده و دنیای خارج از شرکت را برای حل مشکلات و چالش‌های داخلی شرکت بررسی می‌کنند. در مورد دوم از طریق این پایگاه، شرکت با متخصصان در سراسر جهان ارتباط برقرار کرده و این مهم به شرکت اجازه می‌دهد که مشکلات را برای دانشمندان غیرعضو در سراسر جهان افشا کرده و مشکلات حل شوند. پاسخ‌دهندگان، هدایای نقدی را جهت راه‌حل‌های موفق که ارائه کرده‌اند از شرکت دریافت می‌کنند. در مورد سوم شرکت از دانش بازنشستگان استفاده کرده و یک پایگاه مخصوص برای خدمت کردن را به‌عنوان پل نوآوری در سراسر جهان ایجاد می‌کند.
    پاورقی:

    1- اقتصاد مقیاس: مزایای هزینه‌ای که شرکت از طریق زیاد کردن خروجی از آن به دست می‌آورد. برای مثال در شرکت‌های بزرگ از کم‌کردن تعداد خرید عمده، سود به‌دست می‌آورند.

    2- اقتصاد دامنه‌ای: مزایای هزینه‌ای است که تجارت شما به خاطر افزایش دامنه به‌دست می‌آورد. به این معنی که درصد هزینه‌ها را می‌توان با تولید یک یا چند کالای مشابه زمانی‌که هزینه انجام آن کمتر از تولید کردن آنها به‌صورت جداگانه است پایین برد.

  • کارت بازرگانی چیست؟
    کارت بازرگانی ممکن است برای اشخاص حقوقی یا حقیقی که رشته فعالیت آنها مرتبط با امور بازرگانی ( از جمله حق العملکاری) می باشد صادر شود.در این کارت جهت اشخاص حقوقی اطلاعاتی بشرح زیرثبت می گردد.
    نام شرکت

    نوع شرکت

    شماره و محل ثبت شرکت

    تاریخ تأسیس شرکت

    شماره و تاریخ اظهارنامه ثبتی( ثبت شرکت ها)

    ملیت شرکت

    نوع مالکیت شرکت( خصوصی، تعاونی)

    میزان سرمایه

    نام کامل دارنده کارت


    مشخصات سجلی دارنده کارت و آدرس و تلفن شرکت و مهر امضاء شعبه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران علاوه براطلاعات مذکوردرصفحات دیگر کارت بازرگانی اطلاعاتی از جمله:
    شماره کارت عضویت

    رشته فعالیت ( واردات، صادرات و غیره)

    تاریخ صدور کارت

    تاریخ انقضاء

    درکارت بازرگانی که بشکل دفترچه ای به قطع جیبی است، باید نمونه امضاء دارنده کارت نیز درآن درج گردد.
    کارت بازرگانی بنا به دلایلی از جمله انقضاء مهلت و یا وسیله تخلفات تجاری ازجمله تخلفات گمرکی ، قاچاق و.... توسط گمرک و یا اتاق بازرگانی و صنایع و معادن لغو می گردد.


  • گردش حساب‌های دریافتنی چیست؟

    گردش حساب‌های دریافتنی، یکی از نسبت‌های کارایی (فعالیت) شرکت‌هاست. این نسبت، تعداد دفعات وصول مطالبات، حساب‌ها و اسناد دریافتنی را طی یک دوره مالی (معمولا یک سال مالی) نمایش می‌دهد. بیشتر بودن این نسبت بدین معناست که شرکت مطالبات خود را سریع‌تر وصول می‌کند.

  • گردش دارایی چیست؟

    گردش دارایی، یکی از نسبت‌های کارایی (فعالیت) شرکت‌هاست. نسبت گردش دارایی، میزان تاثیرگذاری دارایی‌ها در کسب درآمد شرکت را نشان می‌دهد. با مقایسه نسبت گردش دارایی در دوره‌های مختلف می‌توان بررسی کرد که افزایش دارایی‌های شرکت در کسب درآمد بیشتر آن موثر بوده است یا خیر.

  • گردش دارایی‌های ثابت چیست؟

    گردش دارایی‌های ثابت، یکی از نسبت‌های کارایی (فعالیت) شرکت‌هاست. این نسبت میزان تأثیرگذاری دارایی‌های ثابت شرکت بر کسب درآمد آن را نشان می‌دهد. پایین بودن این نسبت بدین معناست که شرکت بیش از حد در دارایی‌های ثابت سرمایه‌گذاری کرده است و درآمد شرکت نسبت به این سرمایه‌گذاری انجام شده، پایین است. گردش دارایی‌های ثابت طبق فرمول زیر محاسبه می‌شود:

  • گردش موجودی کالا چیست؟

    گردش موجودی کالا یکی از نسبت‌های کارایی (فعالیت) شرکت‌هاست. گردش موجودی کالا، نشان دهنده‌ی تعداد فروش و جایگزین شدن موجودی کالا و مواد شرکت در یک بازه‌ی زمانی مشخص است. پایین بودن نسبت گردش موجودی کالای یک شرکت بدین معناست که شرکت موجودی کالا را بیش از اندازه در انبار خود ذخیره کرده است یا سطح فروش محصولات شرکت پایین است. گردش موجودی کالا یا Inventory Turnover یک نسبت مالی است که نشان می دهد در بازه زمانی مشخص، شرکت چند بار موجودی را به فروش رسانده و مجددا جایگزین کرده است. برای محاسبه آن بهای تمام شده کالای فروش رفته یا COGS را بر میانگین موجودی کالا تقسیم می‌کنیم.
    می‌توان با تقسیم تعداد روزهای دوره بر گردش موجودی کالا، روزهای مورد نیاز برای فروش کالای موجود (Days Sales of Inventory) را محاسبه کرد.

    محاسبه گردش موجودی کالا

    Inventory Turnover از دو روش محاسبه می شود:روش اول:گردش موجودی با تقسیم فروش بر متوسط موجودی محاسبه می شود.
    که در آن میانگین موجودی به این صورت محاسبه می شود: 2/(موجودی در ابتدا + موجودی در پایان).
    روش دوم:در این روش گردش موجودی کالا با استفاده از هزینه کالاهای فروخته شده (COGS) به جای فروش محاسبه می شود که هزینه کل موجودی است. تحلیلگران از COGS به جای فروش برای دقت بیشتر در محاسبه گردش موجودی تقسیم می کنند.

    گردش موجودی کالا چه اطلاعاتی به ما می‌دهد؟

    Inventory Turnover، میزان سرعت فروش موجودی یک شرکت را اندازه گیری می کند. پایین بودن این نسبت دلالت بر فروش ضعیف و احتمالاً موجودی اضافی دارد که به عنوان overstocking نیز شناخته می شود. این شرایط ممکن است نشان دهنده وجود مشکل در کالاهایی باشد که برای فروش ارائه می شود یا نتیجه بازاریابی ضعیف باشد.
    از طرف دیگر، نسبت بالا، به معنای فروش قوی یا موجودی ناکافی است. اولی مطلوب است در حالی که دومی می تواند منجر به از بین رفتن کسب و کار شود.
    نکته: گاهی اوقات نرخ گردش پایین خوب است، مانند زمانی که انتظار می‌رود قیمت ها افزایش یابد (مـوجودی از پیش تعیین شده برای پاسخگویی به تقاضای رو به افزایش) یا زمانی که کمبود پیش بینی می شود.
    سرعتی که شرکت می تواند موجودی خود را بفروشد، معیاری مهم برای ارزیابی عملکرد شرکت است. خرده فروشان که سریعتر موجودی خود را به خارج منتقل می‌کنند، عملکرد بهتری دارند. هرچه مدت زمان نگهداری یک کالا بیشتر باشد، هزینه نگهداری آن نیز بیشتر می شود و دلایل کمتری برای بازگشت مصرف کنندگان برای خرید اقلام جدید وجود دارد.

    مثال کاربردی از محاسبه Inventory Turnover

    فرض کنید شرکت A یک میلیون دلار فروش داشته باشد. COGS تنها 250،000 دلار است. موجودی متوسط ​​25،000 دلار است.

    روش1: فروش تقسیم بر میانگین موجودی

    با استفاده از معادله اول، این شرکت دارای گردش موجودی 1 میلیون دلار تقسیم شده به 25000 دلار یا 40 دلار است. با تقسیم این عدد بر روزها بر 365 روز بر روزهای موجودی تبدیل می شود. پاسخ 9.125 روز است. این بدان معنی است که در اولین روش، موجودی 40 بار در سال تولید می شود و تقریبا نه روز در دست است.

    روش 2: COGS تقسیم بر میانگین موجودی

    در روش دوم، گردش موجودی به عنوان هزینه کالاهای فروخته شده تقسیم بر متوسط موجودی ​​محاسبه می شود که در این مثال 250،000 دلار تقسیم به 25،000 دلار و یا 10 می شود. تعداد روزهای موجودی با تقسیم 365 به 10، که 36.5 است. با استفاده از روش دوم، موجودی بیش از 10 بار در سال گردش دارد و حدود 36 روز در انبار است.

    فرمول محاسبه گردش موجودی کالا چیست؟

    بهای تمام شده کالای فروش رفته تقسیم بر میانگین موجودی کالا

  • گزارش سالانه چیست؟

    گزارش سالانه گزارشی است که شرکت‌ها معمولا برای توصیف عملیات و اقدامات خود در یک سال گذشته و مشخص نمودن وضعیت مالی خود منتشر می‌کنند. این گزارش، تصویری از شرکت را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و نقش بسزایی در ارتباط بیشتر و موثرتر مخاطبان با شرکت دارد. علاوه بر این، گزارش سالانه نتیجه فعالیت‌های شرکت در سال قبل را ارائه می‌کند و از طریق آمار و ارقام و توضیحات متنی و تصویری، علل موفقیت یا شکست شرکت را تشریح می‌کند .

    توضیحاتی در مورد گزارش سالانه

    در ایران ارائه گزارش سالیانه در بین شرکت‌های بورسی چندان معمول نیست. در آمریکا نیز تا قبل از سقوط سهام در سال ۱۹۲۹، ارائه گزارش سالیانه تبدیل به یک جزء معمول از گزارش های مالی شرکت‌ها نشده بود.

    معمولاً، یک گزارش سالیانه شامل موارد زیر خواهد بود:

    • نکات برجسته مالی
    • نامه به سهامداران
    • متن، نمودار و عکس
    • مباحث و تحلیل مدیریت
    • صورتهای مالی
    • نکاتی برای صورتهای مالی
    • گزارش حسابرس
    • خلاصه اطلاعات مالی
    • اطلاعات شرکتی
  • گواهی ثبت اختراع چیست؟

    گواهی ثبت اختراع یک گواهی دولتی است که به دارنده آن حقوق اختصاصی برای یک فرآیند، طراحی یا یک اختراع جدید برای یک بازه زمانی مشخص را می‌دهد. درخواست‌های مربوط به حق ثبت معمولاً به وسیله اداره‌های دولتی مدیریت می‌شوند. در ایران، مرکز مالکیت معنوی وابسته به اداره ثبت اسناد و املاک کشور زیر نظر قوه قضائیه امور مربوط به ثبت اختراع و صدور گواهی‌های لازم را انجام می‌دهد.

    توضیحاتی در مورد گواهی ثبت اختراع

    در بسیاری از کشورها ازجمله ایران و آمریکا بیشتر گواهی‌نامه‌های ثبت اختراع تا ۲۰ سال معتبر هستند و بعد از ۲۰ سال منقضی می‌شوند. با اعطای این حق برای تولید یک محصول جدید بدون ترس از رقابت، انگیزه‌ای برای اشخاص یا شرکت‌ها برای ادامه توسعه محصولات یا سرویس‌های خلاقانه جدید ایجاد می‌شود. به طور مثال، شرکت‌های دارویی منابع مالی و زمانی زیادی صرف تحقیق و توسعه می‌کنند و حق ثبت اختراع برای سود کردن و کسب درآمد برای آن‌ها بسیار ضروری است.

  • گواهی مبداء چیست؟
    این سند توسط اتاق بازرگانی کشور صادر کننده کالا ( کشور فروشنده ) و طبق فرمی که توسط اتاق بازرگانی بین المللی ( ICC ) توصیه شده صادر می گردد.کشورسازنده و مبدأ کالا را قبلاً کشور تولید کننده نهائی کالا بشمار می آوردند ولیکن با رونق ضوابط سازمان جهانی تجارت ( WTO) و طبق قواعد تعیین مبدأ کالا در حال حاضر تعیین مبدأ کالا برپایه تغییرات و مراحل تکمیل کالا و با توجه به تغییرات و مشخصات تعرفه بندی و کد سیستم هماهنگ شده کالا انجام می پذیرد.
    از نقطه نظرکاربرد این سند باید متذکرشد که در بازرگانی بین المللی ، بعضی دولت ها در روابط فی مابین برای کالاهای تولید شده در کشورهایشان ( طرف ها خودضابطه مربوط به تشخیص کالاهای تولید شده در یک کشور را تعیین می کنند) مزایایی به صورت تخفیف دراخذ حقوق ورودی یا کلاً معافیت از آن، برای یکدیگر قائل می شوند. به منظور اینکه وارد کننده کالا ازاین مزایا سوء استفاده ننماید و کالای کشور دیگری را به نام کشور برخوردار از این مزایا وارد نکند، ارائه گواهی مبدأ کالای وارداتی می تواند از نرخ های تعرفه ترجیهی یا معافیت برخوردار گردد یا خیر؟
    درقرارداد های پایاپای نیز می توان ازان گواهی استفاده کرد و بر پایه آن مبدأ کالاهای مبادله شده میان کشورهای طرف قراردادها را مشخص ساخت.
    سازمان جهانی گمرک، گواهی یا گواهینامه مبدأ را به شرح ذیل تعریف می کند:
    « عبارت است از سند خاص شناسایی کالاها که در آن مقام یا ارگان صالحی که به او اختیارصدورگواهی مبدأ داده شده است، صریحاً گواهی می کند کالاهایی که گواهینامه مربوط به آن ها می شود، درکشورمعینی به وجودآمده است. این گواهی ممکن است همچنین حاوی یک اظهارنامه از طرف سازنده، تولید کننده، تهیه کننده، صادرکننده یا سایر اشخاص صلاحیتدار باشد»
    گواهی مبدأ در ایران توسط اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران صادر می گردد و دارای مشخصات زیر می باشد:
    عنوان گواهی مبدأ

    نام کشور سازنده کالا

    نام کشورو اتاقی که گواهی مبدأ راصادر کرده است

    فرستنده یا فروشنده کالا

    وسیله حمل و نقل

    تعداد اقلام کالا

    علائم و تعداد بسته ها

    شماره و نوع بسته بندی

    شماره و تاریخ فاکتور

    گواهینامه توسط مقام صادر کننده گواهی کننده

    محل وتاریخ و مهرو امضاء مقام مسئول گواهی کننده


notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین