A. راهنمای بخش ها
B. راهنمای سامانه ها
C. راهنمای ابزارها + ویژگی ها
01. جداول قیمت 02. پاپ اوور قیمت ها 03. نسخه ها و زبان ها 04. موتور جستجوی سایت 05. اتاق‌های گفت‌و‌گو 06. آرشیو قیمت ها 07. راهنمای اختصاصی صفحات 08. نسخه موبایل 09. ابزار بازنشر 10. تقویم اقتصادی 11. منوها 12. منوی دسترسی سریع 13. شاخص یاب 14. جعبه ابزار سایدبار 15. کوییک ویو 16. تیکر قیمت ها 17. پشتیبانی آنلاین 18. تماس با ما 19. دارک مد 20. تازه ها + بروزرسانی ها 21. ابزار پلاس 22. گزارش خطا 23. سامانه تکنیکال 24. متاتریدر آنلاین 25. نمودار های خطی و حجمی 26. نمودار کندل استیک 27. گزارش عملکرد نمادها 28. اندیکاتورها 29. محاسبه‌گر سطوح حمایت و مقاومت 30. محاسبه‌گر میانگین متحرک 31. محاسبه‎‌گر پیوت های کلاسیک 32. محاسبه‎‌گر فیبوناچی 33. محاسبه‎‌گر خطوط کاماریلا 34. محاسبه‎‌گر پیوت های وودی 35. محاسبه‎‌گر پیوت های دی مارک 36. محاسبه گر و نمودار آر اس آی 37. محاسبه گر و نمودار استوکاستیک 38. محاسبه گر و نمودار مک دی 39. محاسبه گر اسپرد 40. محاسبه گر پیپ 41. محاسبه گر نقاط پیوت 42. محاسبه‌گر مارجین 43. محاسبه‌گر پرافیت 44. محاسبه‌گر ریسک 45. محاسبه گر قیمت طلا 46. مقایسه گر سود و زیان 47. حباب‌سنج ارزی 48. حباب‌سنج سکه 49. مبدل واحدها 50. مبدل مقیاس ها 51. ماشین حساب 52. مبدل ارزها 53. جستجوگرها 54. پایش گرها 55. کیف های پول (والت ها) 56. مقایسه گر ارزهای دیجیتال 57. محاسبه گر سود ماینینگ 58. استخرهای استخراج ارز دیجیتال 59. محاسبه گر رمز نگاری 60. پراکنش جغرافیایی ارز ها 61. نماگرهای ارز دیجیتال 62. خوانش‌گر شبکه‌های اجتماعی 63. وب سرویس ها 64. تبلیغات و آگهی 65. نوار اعلانات 66. نقشه سایت
D. راهنمای پروفایل ها
E. راهنمای حساب + پنل کاربری
F. مفاهیم و آموزش های پایه
G. آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
H. آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
I. روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی

01. مفاهیم پایه بازارهای مالی

  • تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (Technical & Fundamental Analysis) به چه معناست؟
    سوداگرانی که با ترکیب و تجزیه تحلیل عوامل تکنیکال و فاندامنتال به تفسیر و پیش بینی آینده قیمت در بازار می پردازند. روش این دسته از سوداگران بیش از آنکه وابسته به هر کدام از دو دسته بالا باشد بر اساس تجربه و ترکیب عوامل گوناگون تغییرات قیمت و عوامل بنیادی می باشد.
  • تحلیل تکنیکال چیست؟

    تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟

    تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که با تحلیل اطلاعات و آمار مربوط به فعالیت‌های بازار، همچون قیمت های گذشته و حجم معاملات انجام می‌شود. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، در عوض از نمودارها و ابزارهای دیگر برای شناسایی الگوهایی که می‌تواند فعالیت آتی سهم را پیش‌بینی کند، بهره می‌جویند.

    توضیحاتی در مورد تحلیل تکنیکال

    تحلیل گران تکنیکال عقیده دارند که عملکرد گذشته سهام و بازارها نشانگر عملکرد آینده آن‌ها است. در یک مرکز خرید، تحلیلگر بنیادی به هر مغازه سر می‌زند و محصولات را مورد بررسی قرار می‌دهد، سپس تصمیم می‌گیرد که آن را بخرد یا نه. در مقابل، تحلیل گر تکنیکال رو صندلی در مرکز خرید می‌نشیند و مردمی را که وارد مغازه‌ها می‌شوند، تماشا می‌کند. بدون توجه به ارزش داخلی کالاهای موجود در مغازه، تصمیم تحلیل گر تکنیکال بر اساس الگوها یا فعالیت مردم در هر مغازه گرفته می‌شود.

  • تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) به چه معناست؟
    فاندامنتالیست ها، سوداگرانی هستند که بر اساس متغیرهای سیاسی، واقعیت های اقتصاد بین الملل و وضعیت اقتصاد داخلی با تفسیر بنیادی در جستجوی انگیزه ها و دلایل حرکت نرخ های مبادله ارزی می باشند.
  • تحلیل گر تکنیکال چیست؟

    تعریف تحلیل گر تکنیکال چیست؟

    تحلیل گر تکنیکال یا اصطلاحا “چارتیست” شخصی است که از نمودارها و گراف‌های مربوط به قیمت ها و سطوح قیمتی گذشته اوراق بهادار استفاده می‌کند تا روند آینده آن را توصیف و پیش‌بینی کند. یک تحلیل گر تکنیکال الزاماً به دنبال الگوهای مشهوری مثل الگوی سر و شانه یا سطوح حمایت و مقاومت در اوراق بهادار است تا آن‌ها را به شکل سودمندی معامله کند. چارتیست ها معاملات خود در همه بازارهای مال و هر کجایی که ابزارهای مالی معامله می‌شوند، اعم از بازار سهام، ارز، کالا و اوراق قرضه انجام می‌دهند. یک چارتیست همچنین با عنوان تحلیلگر تکنیکال نیز شناخته می‌شود.

    توضیحاتی در مورد تحلیل گر تکنیکال

    چارتیست ها عموماً باور دارند که نوسانات قیمت ها در اوراق بهادار تصادفی نیست، اما می‌توان از طریق مطالعه روند گذشته آن‌ها و سایر ابزارهای تحلیل های تکنیکال آن‌ها را پیش‌بینی کرد. یک چارتیست ممکن است در هنگام ارزیابی اینکه آیا سهام یا اوراق بهادار را بخرد یا بفروشد، اصول تحلیل بنیادی و تکنیکال را با هم ترکیب کند و شاید هم این کار را نکند. آن‌هایی که این دو را ترکیب می‌کنند، می‌فهمند درحالی‌که تحلیل بنیادی به تصمیم برای خریدوفروش نوع سهام و اوراق بهادار کمک می‌کند، کاربرد درست تحلیل تکنیکال هم در تصمیم‌گیری برای زمان خرید یا فروش سهام یا اوراق بهادار سودمند است.

  • تخصیص دارایی چیست؟

    تعریف تخصیص دارایی چیست؟

    تخصیص دارایی یک استراتژی سرمایه گذاری است که هدف آن ایجاد تعادل در ریسک و پاداش ریسک است که این هدف را از طریق تقسیم دارایی های پرتفوی بر اساس اهداف شخصی، میزان ریسک پذیری و افق سرمایه گذاری سرمایه گذاران دنبال می‌کند . انواع مختلف دارایی ها شامل سهام، اوراق با درآمد ثابت نظیر اوراق مشارکت و پول نقد و سپرده های بانکی، سطوح ریسک و سودآوری مختلفی دارند، پس هرکدام در طول زمان به شکل متفاوتی عمل خواهند کرد و تخصیص سرمایه میان این دارایی های مختلف با توجه به مواردی که برای هر فرد متفاوت است، نتیجه جدیدی خواهد داشت.

    توضیحاتی در مورد تخصیص دارایی

    هیچ فرمول ساده‌ای که بتواند تخصیـص دارایی درست را برای هر شخص بیابد، وجود ندارد؛ اما توافقی که در بین بیشتر حرفه‌ای‌های سرمایه گذاری وجود دارد این است که تخصیص دارایی یکی از مهم‌ترین تصمیمات سرمایه گذاری است که سرمایه گذاران می‌گیرند. به‌بیان‌دیگر این‌که در سهام کدام شرکت سرمایه گذاری کنید یا اوراق مشارکت شهرداری یا وزارتخانه را بخرید دومین مرحله از تخصیص دارایی است. چراکه شما نخست باید مشخص کنید چه میزان از دارایی های خود را به سهام، اوراق مشارکت و پول نقد اختصاص می‌دهید که تعیین‌کننده اصلی نتایج سرمایه گذاری شما خواهد بود.
    در بورس های توسعه یافته صندوق های سرمایه گذاری وجود دارند که به صندوق های چرخه زندگی، یا تاریخ هدف معروف هستند. مدیران این صندوق های سرمایه گذاری در تلاش برای فراهم کردن مجموعه‌ای از صندوق های سرمایه گذاری با تخصیص دارایی های متفاوت هستند که در این صندوق ها به سن سرمایه گذار، میزان ریسک پذیری و اهداف سرمایه گذاری با یک تخصیص کلاس دارایی مناسب پاسخ داده شود؛ اما منتقدین این روش اشاره می‌کنند که ارائه یک راه‌حل استاندارد برای تخصیص دارایی های پرتفوی مشکل‌ساز است زیرا سرمایه گذاران فردی نیازمند راه‌حل‌های انفرادی هم هستند.

  • تعادل ریسک و بازده چیست؟

    تعریف تعادل ریسک و بازده چیست؟

    تعادل ریسک و بازده اصلی است که بیان می‌کند افزایش سود احتمالی با افزایش ریسک همراه است. سطوح پایین عدم اطمینان (ریسک کم) با سودهای احتمالی کم در همراه هستند، درحالی‌که سطوح عدم اطمینان زیاد (ریسک بالا) در با سودهای احتمالی بالا پاداش داده می‌شود. بر اساس اصل تعادل ریسک و بازده، پول سرمایه گذاری شده در صورتی می‌تواند سود بیشتری تولید کند که در معرض ریسک و احتمال از دست رفتن قرار بگیرید.

    توضیحاتی در مورد تعادل ریسک و بازده

    به خاطر اصل تعادل ریسک و بازده شما باید در هنگام انتخاب سرمایه گذاری ها برای پرتفوی خود از سطح میزان ریسک پذیری تان آگاه باشید. بهای به دست آوردن سود قبول مقداری ریسک است. به همین خاطر، اگر می‌خواهید پول بیشتری به دست آورید، نمی‌توانید همه ریسک ممکن را از بین ببرید. به جای این کار، هدف باید یافتن یک توازن و تعادل مناسب مابین ریسک و بازده باشد، توازنی که مقداری سود تولید می‌کند ولی اجازه یک خواب راحت در شب را هم به شما می‌دهد.

  • تقاضا چیست؟

    عبارت است از اعلام آمادگی برای خرید اوراق بهادار از طرف کارگزار خریدار.

  • تولید ناخالص ملی (GDP) چیست؟
    تولید ناخالص ملی(GDP) یکی دیگر از شاخص های اقتصادی است که عبارت است از مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال مشخص با استفاده از عوامل تولیدی که متعلق به شهروندان یک کشور می باشد.
    منظور از کالاها و خدمات نهایی نیز آن دسته از کالاها یا خدماتی است که به مصرف کننده نهایی فروخته می شود یا به هر طریق دیگر به دست او می رسد.
    محاسبه کالاها و خدمات نهایی در ارزیابی تولید ناخالص ملی به منظور پرهیز از دوبار محاسبه شدن برخی کالاها یا خدمات در کل تولید ناخالص ملی است. به عنوان مثال ارزش فولادی که به شرکت خودروسازی فروخته می شود به طور جداگانه در مجموع تولید ناخالص ملی محاسبه نمی شود چرا که ارزش آن هنگام فروش خودرو در قیمت نهایی آن محاسبه می گردد.
    برای محاسبه تولید ناخالص ملی و تولید ناخالص داخلی یک کشور سه شیوه مختلف وجود دارد. ولی پرکاربردترین روش محاسبه به فرم ذیل است.

    تولید ناخالص ملی = مصرف خصوصی +سرمایه‌گذاری + مصارف دولتی + تراز تجاری(صادرات – واردات)

    مصرف خصوصی ان دسته از مصارف افراد جامعه و خانوار هستند که برای خرید کالاهایی مصرفی صرف می شود مانند اتومبیل، پوشاک، خوارک. فقط خرید منزل مسکونی شامل این بند نیست و جزء بند سرمایه گذاری است.

    انواع تولید ناخالص ملی(GDP)


    ۱.تولید ناخالص ملی اسمی (nominal GDP)
    که بر اساس فرمول فوق محاسبه و بعد از اینکه محاسبات به واحد پولی هر کشور انجام شد برای اینکه تولید ناخالص کشورها را بتوان با هم مقایسه کرد هر کشور تولید ناخالص ملی خود را به دلار امریکا نیز محاسبه می کند و بعد از محاسبه تولید ملی بر حسب دلار امریکا، ان را بر کل جمعیت کشور تقسیم می کنند تا سرانه هر نفر از تولید ناخالص ملی مشخص گردد.

    ۲.تولید ناخالص ملی بر پایه برابری قدرت خرید (GDP PPP)
    برای اینکه بتوان این نوع روش محاسبه تولید ناخالص ملی را توضیح داد ابتدا باید عبارت برابری قدرت خرید را توضیح دهیم.

    برابری قدرت خریدی (Purchasing power parity)
    یا به عبارتی PPP نوعی نرخ مبادله می باشد که برابر است با نسبت هزینه های سبد کالای یکسان در دو جامعه بر حسب ارزهای ملی.

    یکی از معروفترین مواردی که اقتصاددانان در مورد آن، برابری قدرت خرید را محاسبه کردند، همبرگر مک دونالد است زیرا این همبرگر در بسیاری از کشورهای جهان با کیفیت یکسان مصرف می شود. فرض کنیم که مصرف کننده این کالا در کشور آمریکا دو دلار و در کشور بریتانیا ۱.۵ پوند بابت خرید همبرگر مک دونالد پول پرداخت کنند، نسبت ۱.۵ پوند به دو دلار برابر ۰.۷۵ خواهد بود. عدد ۰.۷۵ در مقایسه با نرخ برابری ارز آمریکایی(دلار) و ارز انگلیسی (پوند) که ۰.۶۲ است بزرگتر است و این به مفهوم آن است که مک دونالد در بریتانیا گرانتر از مک دونالد آمریکایی است .

    اگر بخواهیم به طور ساده و تنها بر اساس شاخص همبرگر مک دونالد داوری کنیم باید بگوییم که:
    قدرت خرید مردم کشور آمریکا بیشتر از کشور بریتانیا است.
    توان رقابت پذیری اقتصاد کشور آمریکا بیشتر از اقتصاد کشور بریتانیا است.
    استاندارد زندگی در کشور آمریکا بیشتر از کشور بریتانیا است.
    نرخ تبدیل ارز کشور آمریکا به ارز کشور بریتانیا منطقی به نظر می رسد.

    تولید ناخالص ملی بر پایه برابری قدرت خرید (GDP PPP):
    تولید ناخالص ملی هر کشور، که بر اساس کالاهای استفاده شده در سبد برابری قدرت خرید محاسبه شود را می گویند.

    برای اینکه بتوان کشورهای جهان، در تولید ناخالص ملی بر پایه برابری قدرت خرید را با هم مقایسه نمود تولید ناخالص ملی بر پایه برابری قدرت خرید را به دلار امریکا محاسبه می نمایند.

    نکات کاربردی در مورد تولید ناخالص ملی
    ۱.رشد تولید ناخالص ملی هر کشور نسبت به سال قبل و بصورت درصدی بیان می شود و معمولا بصورت سه ماه و سالیانه توسط سازمان امار اعلام می شود.

    ۲.در سال ۱۹۹۴ تولید ناخالص ملی جهان ۲۸ تریلیون دلار و کل بدهی های جهان ۴۰ تریلیون دلار بود، درسال ۲۰۱۵ کل تولید ناخالص جهان ۷۸ تریلیون دلار و کل بدهی های جهان ۲۲۵ دلار می باشد. همانطور که مشاهده می شود در این ۲۰ سال متوسط رشد تولید ناخالص ملی سالیانه ۵ درصد و متوسط رشد بدهی جهان سالیانه ۱۰ درصد افزایش پیدا کره است. یعنی سرعت رشد بدهی های جهان از سرعت رشد تولید ناخالص جهان بیشتر بوده و اکثر این بدهی نیز از جنس دلار امریکا می باشند.

  • جفت ارز چیست؟

    جفت ارز یا currency pair دو ارز مختلف هستند که ارزش‌ آن‌ها برابر یکدیگر مورد محاسبه قرار می‌گیرد و می‌توان با تحلیل روند قیمت یک ارز در مقابل ارز دیگر وارد معاملات آن جفت ارز شد. یکی از مهم‌ترین و مشهورترین بازارها که بر پایه معاملات جفت ارزها بنا نهاده شده است، بازار فارکس است.
    به عنوان مثال، جفت ارز EUR/USD به ارز‌های یورو و دلار اشاره دارد. وقتی اعلام می‌شود این جفت ارز دارای نسبت ۱/۳۲۴ است، به این معناست که شما در ازای پرداخت یک یورو ۱/۳۲۴ دلار دریافت خواهید کرد. این عدد ثابت نخواهد بود و با تغییر ارزش جهانی این ارز‌ها، نسبت تغییر خواهد کرد. با پیش‌بینی این تغییرات می‌توان وارد معاملات این جفت ارز شد.

  • خالص ارزش دارایی ها چیست؟

    تعریف خالص ارزش دارایی ها چیست؟

    قیمت هر واحد از صندوق های سرمایه گذاری مشترک، خالص ارزش دارایی ها یا به‌اختصار NAV‌ گفته می‌شود. برای ارزشیابی شرکت های سرمایه گذاری نیز از NAV استفاده می‌شود.

    خالص ارزش دارایی‌ها یا NAV به زبان ساده

    در مبحث صندوق های سرمایه گذاری مشترک، خالص ارزش دارایی ها به ازای هر واحد به‌صورت روزانه بر اساس قیمت پایانی اوراق بهادار موجود در پرتفوی صندوق ها محاسبه می‌شود. خرید و فروش هر واحد از صندوق های سرمایه گذاری مشترک در تاریخ معامله به قیمت خالص ارزش دارایی‌ها انجام میشود. امّا معمولاً سرمایه گذاران هنگام فروش واحدهای صندوق سرمایه گذاری خود، باید تا حداکثر ۵ روز بعد برای دریافت پول خود صبر کنند.

  • خرید دین چیست؟

    پخرید دین قراردادی است که به موجب آن شخص ثالثی، دین مدت‌دار بدهکار را به کمتر از مبلغ اسمی آن به صورت نقدی از داین خریداری می‌کند. مبلغ اسمی رقمی است که در متن اسناد و اوراق تجاری ذکر گردیده و حاکی از میزان دین می‌باشد.

  • خط روند چیست؟

    خط روند، خطی است که با توجه به سقف‌ها یا کف‌های نمودار قیمت یک سهم رسم می‌شود و مسیر حرکت کلی قیمت را مشخص می‌کند. در تحلیل تکنیکال روندها به سه نوع روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی تقسیم می‌شوند. خط روند صعودی از به هم وصل کردن نقاط حداقلی نمودار تشکیل می‌شود و می‌تواند به عنوان خط حمایت نیز در نظر گرفته شود. به طور مشابه، خط روند نزولی از به هم وصل کردن نقاط حداکثری نمودار تشکیل می‌شود و می‌تواند به عنوان خط مقاومت نیز در نظر گرفته شود.

  • دارایی جاری چیست؟

    تعریف دارایی جاری چیست؟

    دارایی‌های یک شرکت به دو دسته جاری و غیر جاری تقسیم می‌شوند. دارایی‌هایی که می‌تواند در کمتر از یک سال (یا یک چرخه عملیاتی) به صورت معقول به وجه نقد تبدیل شود، فروخته شود و یا به مصرف برسد را دارایی جاری می‌گویند. وجوه نقد، حساب‌ها و اسناد دریافتی، موجودی مواد و کالا، پیش‌پرداخت‌ها و سفارشات و سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت، مواردی هستند که در ترازنامه یک شرکت، در زیرفصل دارایی‌های جاری گزارش می‌شوند و نیز در برخی کشورها نظیر انگلستان، با عنوان حساب های جاری نیز شناخته می‌شود.

    درک دارایی جاری

    دارایی های جاری برای هر شرکت و کسب و کاری مهم هستند زیرا می‌توانند برای تأمین منابع مالی روزانه مورداستفاده قرار بگیرند و هزینه های در حال انجام را پرداخت کنند. بسته به نوع شرکت، دارایی های جاری می‌توانند از بشکه‌های نفت خام تا کالاهای تولیدشده و ارز خارجی را شامل شوند. در یک ترازنامه، دارایـی های جـاری به‌صورت عادی به خاطر نقد شوندگی بالا یا سهولت تبدیل‌شدن به پول نقد، نمایش داده می‌شوند.
    دارایی هایی که در طول یک سال یا در طول چرخه عملیاتی شرکت، نتوانند به پول نقد تبدیل شوند، در این دسته‌بندی قرار نمی‌گیرند و به‌جای آن به‌عنوان “دارایی های بلندمدت” یا “دارایی های غیر جاری” در نظر گرفته می‌شوند. این نوع دارایی ها نیز به نوع کسب و کار شرکت بستگی دارند، اما عموماً شامل زمین، امکانات، تجهیزات، قوانین کپی‌رایت و سایر سرمایه گذاری هایی هستند که از نقدشوندگی پایینی برخوردارند و نمی‌توان آن‌ها را به‌راحتی به پول نقد تبدیل کرد.

    اجزا تشکیل دهنده اصلی دارایی‌های جاری

    حساب های دریافتنی

    حساب های دریافتنی و فاکتورهای مشتریان که هنوز باید پرداخت شوند تا زمانی که در طول یک سال انتظار پرداخت شوند، به‌عنوان دارایی های جاری در نظر گرفته می‌شوند. اگر شرکتی اقدام به فروش خدمات و محصولات خود به‌صورت اعتباری کرده باشد، بخشی از حساب های دریافتنی آن ممکن است برای مدت‌زمان طولانی‌تری به موعد خود برسند. همچنین ممکن است که بعضی از حساب ها هیچ‌گاه به‌طور کامل پرداخت نشوند. این موارد در گزارش‌های مالی به‌عنوان حساب های مشکوک الوصول که از حساب های دریافتنی کم می‌شود، منعکس می‌شود و اگر حسابی هیچ‌گاه وصول نشود، به‌عنوان هزینه بدهی ثبت خواهد شد.

    موجودی

    موجودی که شامل مواد خام، مواد اولیه یا محصول آماده برای فروش می شود، در ترازنامه معمولاً به‌عنوان دارایی جاری در نظر گرفته می‌شوند، اما این مورد را باید با دیده تردید نگریست. روش‌های مختلف حسابداری می‌تواند موجودی کالا را برای پر کردن فهرست دارایـی هـای جــاری و درصورتی‌که به‌اندازه سایر دارایی ها نقد شونده نباشد، به‌عنوان دارایی جاری در نظر بگیرند.

    پیش پرداخت ها

    به‌علاوه پیش پرداخت ها نیز به‌عنوان دارایی های جاری در نظر گرفته می‌شوند نه به خاطر اینکه می‌توانند تبدیل به پول نقد می‌شوند، بلکه به این دلیل که پول نقد برای مصارفی دیگر آزاد شده است. در طول سال، ارزش پیش پرداخت شده به‌عنوان دارایــی جــاری از طریق مستهلک کردن حساب کاهش می‌یابد و حساب‌های مربوط به پیش پرداخت به هزینه های مختلف تبدیل می‌شوند.

    نسبت‌های مرتبط با دارایی جاری

    نسبت وجه نقد:


    اجزای دارایی های جاری برای محاسبه تعدادی از نسبت های مربوط به سنجش نقدینگی شرکت مورداستفاده قرار می‌گیرند. نسبت پول نقد از همه نسبتهای نقدینگی، محافظه کارانه تر است و از تقسیم پول نقد و مشابه‌های آن بر بدهی های جاری به دست می‌آید. این نسبت توانایی شرکت در پرداخت فوری همه بدهی های کوتاه‌مدتش را اندازه می‌گیرد.

    نسبت آنی یا اسیدی:


    این نسبت از سختگیری کمتری برخوردار است و از تقسیم مجموع پول نقد و مشابه‌های پول نقد، اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازار و حساب های دریافتنی بر بدهی های جاری به دست می‌آید. این نسبت یک تصویر واقع‌گرایانه‌تر از توانایی شرکت در برآورده کردن تعهدات کوتاه‌مدتش ارائه می‌دهد، اما وجود حسابهای دریافتنی در صورت این کسر، ممکن است تأثیر قابل‌توجهی بر این نسبت بگذارد.

    نسبت جاری:


    این نسبت دارایی های جاری را بر بدهی های جاری تقسیم می‌کند. باید اشاره شود که در کنار حساب های دریافتنی، این معیار شامل فهرست موجودی ها هم می‌شود، پس احتمالاً در نقدینگی شرکت در بسیاری از موارد اغراق خواهد شد، مخصوصاً برای فروشندگان و سایر شرکت‌هایی که موجودی های کمتری دارند.
    در امور مالی شخصی، دارایی های جاری شامل پول نقد موجود و پولی که در بانک است، در کنار اوراق بهاداری نظیر سهام و اوراق مشارکت که در سرمایه گذاری های بلندمدت قرار داده نشده‌اند، می‌شود. به‌بیان‌دیگر، دارایـی های جـاری هر چیز باارزشی هستند که نقدینگی بالایی دارند. دارایی های جاری می‌توانند برای پرداخت بدهی ها بدون اینکه مجبور به فروش دارایی های ثابت شوید، مورداستفاده قرار بگیرند.

  • دارایی غیرجاری چیست؟

    دارایی‌های یک شرکت به دو دسته جاری و غیر جاری تقسیم می‌شوند. دارایی‌های غیر جاری، دارایی‌هایی هستند که در یک دوره مالی (یا یک چرخه عملیاتی) به فروش نمی‌رسند یا به وجه نقد تبدیل نمی‌شوند. دارایی‌های ثابت مشهود (مانند ماشین آلات، ملک و ساختمان)، دارایی‌های ثابت نامشهود (مانند سرقفلی، حق اختراع، حق کپی رایت) و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت، مواردی هستند که در ترازنامه یک شرکت، در زیرفصل دارایی‌های غیرجاری گزارش می‌شوند. درواقع هر دارایی که جاری نباشد را می‌توان در دسته دارایی‌های غیرجاری قرار داد.

  • دارایی فیزیکی چیست؟

    تعریف دارایی فیزیکی چیست؟

    هر منبع دارای ارزشی که ماهیت واقعی و مشهود دارد، دارایی فیزیکی گفته می‌شود. برای بسیاری از کسب‌وکارها دارایـی فیزیکی اشاره به وجه نقد، تجهیزات، موجودی کالا و دارایی هایی که در مالکیت فرد یا شرکت است، دارد. در مقابل دارایی فیزیکی دارایی نامشهود قرار دارد که درواقع ماهیت واقعی ندارد ولی ممکن است ارزش بسیاری داشته باشد.

    توضیحاتی در مورد دارایی فیزیکی

    معمولاً، اصطلاح دارایی فیزیکی برای اشاره به چیزهایی استفاده می‌شود که ممکن است در صورت ورشکستگی شرکت، جهت پرداخت بدهی ها مورد استفاده قرار بگیرد و شرکت با فروش دارایی های فیزیکی، بدهی های خود را تسویه کند. به طور مثال دارایی های فیزیکی یک رستوران میزها و صندلی‌ها، یخچال‌ها و مواد غذایی خام و پخته است. اگرچه بعضی از دارایی های فیزیکی، قابل ثبت و ذخیره شدن هستند، اما برخی از آن‌ها ممکن است دچار استهلاک، تخریب یا چروکیدگی در طول فرآیند نگهداری شوند.

  • دارایی مالی چیست؟

    تعریف دارایی مالی چیست؟

    دارایی مالی از جمله دارایی‌های نامشهود است که ارزش آن‌ها به پشتوانه یک دارایی دیگر تعیین می‌شود. به دارایی مالی دارایی کاغذی نیز گفته می‌شود. به عنوان مثال سپرده‌های بانکی و انواع اوراق بهادار مانند سهام، حق تقدم سهام، اوراق مشارکت، همگی جزو دارایی‌های مالی محسوب می‌شوند.دارایی هایی که به‌خودی‌خود ارزشی ندارند بلکه ارزش خود را به‌واسطه یک دارایی دیگر به دست می‌آورند، دارایی مالی گفته می‌شوند.

    توضیحاتی در مورد دارایی های مالی

    برخلاف زمین یا ملک که دارایی های مشهود و فیزیکی هستند، دارایی های مالی ضرورتاً ارزش فیزیکی ندارند.

  • دارایی پایه در قرار داد آتی چیست؟

    کالا یا آن دارایی که قرارداد آتی بر روی آن منتشر می شود را دارایی پایه می گویند. معمولاً در بورس های کالایی دنیا دارایی های مختلفی از جمله محصولات کشاورزی، انواع فلزات، انواع فراورده های نفتی و سایرمحصولات به عنوان قرارداد آتی منتشر می شوند و به عنوان دارایی پایه قراردادهای آتی مطرح می گردند.

  • دارایی پایه چیست؟

    دارایی پایه اصطلاحی است که در معامله ابزار مشتقه استفاده می‌شود. مشتقه نوعی ابزار مالی است که قیمت و ارزش آن از یک دارایی دیگر (پایه) نشأت می‌گیرد. دارایی های پایه نیز معمولاً یکی از انواع ابزارهای مالی نظیر سهام، کالاها، ارز و شاخص است که بر اساس آن، قیمت ابزار مشتقه تعیین می‌شود.

    توضیحاتی در مورد دارایی های پایه

    برای مثال، اوراق اختیار خرید یا فروش سهام به سهامدار این حق را می‌دهد که سهام را به ازای قیمت مشخصی (قیمت اعمال) در تاریخ معینی در آینده (انقضا) خریده یا بفروشد. دارایی پایه برای قرارداد اختیار خرید یا فروش سهام، «سهام شرکت» است.

  • دارایی‌ نامشهود چیست؟

    تعریف دارایی نامشهود چیست؟

    دارایی هایی که ماهیت فیزیکی یا واقعی ندارند، دارایی نامشهود گفته می‌شوند. مالکیت‌های فکری شرکت‌ها (نظیر ثبت اختراع، حقوق مالکیت و روش‌های منحصربه‌فرد تجاری)، نام تجاری و قراردادهایی که بعضاً شرکت‌ها پیش‌ازاین بسته‌اند، ازجمله دارایی های نامشهود شرکت ها را تشکیل می‌دهد. مالکیت شرکت‌ها بر دارایی های نامشهودشان می‌تواند محدود به یک دوره زمانی مشخص یا نامحدود باشد.

    توضیحاتی در مورد دارایی نامشهود

    درحالی‌که دارایی نامشهود ارزش فیزیکی آشکار شرکت یا تجهیزات را ندارد، ولی می‌تواند ثابت کند که یک شرکت ارزشمند بوده و می‌تواند در موفقیت و شکست بلندمدت شرکت نقش داشته باشد. برای نمونه، شرکتی مثل کوکاکولا اگر به خاطر ارزش بالایی که برندش ایجاد کرده نبود، نمی‌توانست تا این حد موفق باشد. گرچه شناسایی برند یک دارایی فیزیکی نیست که شما بتوانید ببینید یا لمسش کنید، تأثیرات مثبت آن بر سود خالص برای شرکت‌هایی نظیر کوکاکولا که قدرت برندش سال به سال فروش جهانی را کنترل می‌کند، می‌تواند بسیار ارزشمند باشد .

  • در محدوده صفر (Zero-Bound) چیست؟
    در محدوده صفر Zero-Bound به شرایطی گفته می‌شود که بانک مرکزی ایالات متحده نرخ بهره کوتاه مدت را به صفر یا نزدیک به صفر کاهش داده و در این شرایط ابزار جدیدی بعنوان محرک‌های اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

    همچنین در محدوده صفر به سهامی گفته می‌شود که روند نزولی در پی داشته و انتظار می‌رود تا قیمت آن به صفر نزدیک شود.

  • درجه اهرم عملیاتی چیست؟

    تعریف درجه اهرم عملیاتی چیست؟

    درجه اهرم عملیاتی نوعی از نسبت‌های اهرمی است و اثر مقدار خاصی از اهرم عملیاتی بر درآمد شرکت قبل از بهره و مالیات (EBIT) را محاسبه می‌کند. اهرم عملیاتی شامل استفاده از نسبت بزرگی از هزینه‌های ثابت به هزینه‌های متغیر در عملیات شرکت است. هر چه درجه اهـرم عملیاتی بالاتر باشد، EBIT هم نسبت به تغییر در فروش، با ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل، نوسان پذیرتر خواهد بود. فرمول محاسبه به شکل زیر است:


    توضیحاتی در مورد درجه اهرم عملیاتی

    این نسبت در تعیین تأثیراتی که یک سطح خاص از اهرم عملیاتی بر درآمدهای احتمالی شرکت دارد، مفید است. این نسبت همچنین می‌تواند برای کمک به تعیین مناسب‌ترین سطح اهرم عملیاتی برای بیشینه کردن EBIT مورد استفاده قرار گیرد.

  • درجه اهرم مالی چیست؟

    تعریف درجه اهرم مالی چیست؟

    نسبتی که حساسیت سود هر سهم (EPS) شرکت را نسبت به نوسانات درآمد عملیاتی اش، درنتیجه تغییرات ساختار سرمایه اندازه‌گیری می‌کند. درجه اهرم مالی (DFL) درصد تغییر EPS را برای یک واحد تغییر در درآمدها قبل از بهره و مالیات (EBIT) اندازه می‌گیرد و می‌تواند به صورت ریاضی به شکل زیر محاسبه گردد:
    این نسبت نشان می‌دهد که هر چه درجه اهرم مالی بالاتر باشد، EPS نوسان پذیر تر است. ازآنجایی‌که بهره (I) یک هزینه ثابت است، اهرم سودها و EPS را بزرگنمایی می‌کند که وقتی درآمد عملیاتی افزایش می‌یابد، نشانه خوبی است، اما می‌تواند در طول دوران سخت اقتصادی و زمانی که درآمد عملیاتی تحت‌فشار است، مشکل‌ساز باشد.

    توضیحاتی در مورد درجه اهرم مالی

    مثال زیر را برای روشن کردن این مفهوم در نظر بگیرید. فرض کنید شرکتی به نام شناسا دارای درآمد عملیاتی یا سوده قبل از بهره و مالیات ۱۰۰ میلیون تومان در سال اول و بهره ۱۰ میلیون تومانی بوده و ۱۰۰ میلیون سهم عادی داشته باشد. (برای واضح‌تر شدن، فعلاً از اثر مالیات صرف‌نظر می‌کنیم.)

    سود هر سهم برای شرکت شناسا در سال اول به شکل زیر خواهد بود:

    درجه اهرم مالی:

    این یعنی برای هر ۱ درصد تغییر در EBIT یا درآمد عملیاتی، سود هر سهم ۱٫۱۱ درصد تغییر خواهد کرد.
    حالا فرض کنید شرکت شناسا دارای افزایش ۲۰ درصدی در درآمد عملیاتی برای سال دوم باشد. به خاطر داشته باشید که بهره همچنان بدون تغییر و ۱۰ میلیون تومان باقی می‌ماند. EPS برای شرکت شناسا در سال دوم این‌گونه خواهد بود:
    در این نمونه، EPS از ۰٫۹ تومان در سال یک به ۱٫۱۰ تومان در سال دوم افزایش یافته است که یک تغییر ۲۲٫۲ درصدی را نشان می‌دهد.
    این نتیجه می‌تواند از طریق عدد اهرم مالی و به این شکل نیز محاسبه گردد:
    ۱٫۱۱* 2۰%(تغییر درآمد بعد از بهره و مالیات)= ۲۲٫۲%
    اگر EBIT در سال دوم به ۷۰ میلیون تومان کاهش یافته بود، تأثیر آن بر EPS چگونه می‌شد؟
    EPS به میزان ۳۳٫۳ درصد کاهش می‌یافت (در این مثال، درجه اهرم مالی ۱٫۱۱* (۳۰%) تغییر در EBIT). این نتیجه به‌راحتی می‌تواند تائید شود، چون EPS در این مورد ۰٫۶ تومان خواهد بود که ۳۳٫۳% کاهش را نشان می‌دهد.
    بنابراین، DFL یا درجه اهرم مالی در کمک به شرکت برای تخمین میزان بدهی یا اهرم مالی که باید در ساختار سرمایه خود انتخاب کند، فوق‌العاده ارزشمند خواهد بود. اگر درآمد عملیاتی نسبتاً ثابت باشد، درآمدها و EPS هم ثابت خواهند بود و شرکت می‌تواند از پس قبول مقدار قابل‌توجهی بدهی برآید؛ اما اگر شرکت در بخشی که در آن درآمد عملیاتی کاملاً نوسان پذیر است عمل نماید، کار محتاطانه ممکن است محدود کردن بدهی تا یک سطح قابل مدیریت باشد.

  • دستور (Market Orders) چیست؟
    سفارش و دستوری که معامله گر به صورت دستی و لحظه ای بر اساس نرخ های موجود ارائه شده وارد بازار می شود. دستوراتی که برای کارگزار دارای چهار شاخص بالا باشد دستورات لحظه ای ورود به بازار نامگذاری می شود. این دستورات توافق مشتری با نرخ لحظه ای ارائه شده کارگزار را برای ورود به معامله جدید نشان می دهد.
  • دستور (Pending Order) چیست؟
    سفارش و دستوری که بر اساس قیمت حال حاضر بازار تعیین نشود بلکه بر اساس تغییرات قیمت دستور ورود به بازار تنظیم گردد دستورات معلق نامیده می شود. به عنوان مثال اگر قیمت جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۲۸ باشد، معامله گر می تواند یک دستور به کارگزار ارسال کند که اگر قیمت به ۱٫۴۴۲۱ رسید، خرید یا فروشی برای وی انجام دهد. دستورات معلق نسبت به دستورات بازاری دارای یک پارامتر اضافی یعنی زمان می باشد. در زیر دو نمونه از این دستورات بسته به جهت و قیمت توضیح داده می شود.
    ۱- (GTC (Good till cancelled دستوری که تا زمانی که معامله گر آن را باطل نکند در بازار آماده فعال شدن باقی می ماند.
    ۲- (GFD (Good for day دستوری که تا پایان همان روز کاری اعمال دستور آماده باقی می ماند و در صورت اتمام روز کاری دستور غیر فعال می شود. اتمام روز، ساعت توافقی کارگزار می باشد که از قبل به اطلاع سرمایه گذار رسیده است.
    اغلب کارگزاران ساعت ۲۴ گرینویچ را پایان روز کاری خود قرار می دهند و دستورات GFD در صورت فعال نشدن در این ساعت ابطال می شود. انواع Pending Order غیر از مبحث زمان فعال سازی به قیمت فعال سازی دستور نیز وابستگی دارند و از این لحاظ به چهار دسته تقسیم می شوند.
    A) Buy Limit) دستور بای لیمیت دستوری است که سفارش خرید در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را پایین تر از قیمت فعلی بازار پیش بینی می کند.
    B) Sell Limit) دستورسل لیمیت دستوری است که سفارش فروش در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار گذاشته می شود. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را بالاتر از قیمت فعلی بازار پیش بینی میکند.
    C) Buy Stop) دستور بای استاپ دستوری است که سفارش خرید را در قیمتی بالاتر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند صعودی را بالاتر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
    D) Sell Stop) دستور سل استاپ دستوری است که سفارش فروش را در قیمتی پایین تر از قیمت جاری بازار قرار می دهد. این دستور زمانی استفاده می شود که معامله گر آغاز روند نزولی را پایین تر از قیمت فعلی بازار، پیش بینی می کند.
  • دستورات اصلی در بازارهای مالی جهان کدامند؟
    هر نوع معامله در بازار مبادلات ارز با مشخص شدن چهار شاخص دستوری انجام می پذیرد:
    ۱- نوع جفت ارز
    ۲- حجم معامله
    ۳- تعیین دستور خرید یا فروش
    ۴- قیمت ورودی معاملات در بازار مبادلات ارز به دو شکل کلی انجام می پذیرد ۱-Market Order 2- Pending Order
  • دستورات تیک پرافیت Take Profit و استاپ لاس Stop Loss چه کارکردی دارند؟
    غیر از انواع دستوراتی که برای ورود به معاملات نزد کارگزار قابل تعریف می باشد دستورات دیگری نیز وجود دارند که از جنبه های مختلف مدل معاملات را برای کارگزار مشخص می کند. از مهمترین این دستورات که برای معاملات فعال و باز تعریف می شود (تیک پرافیت و استاپ لاس) Stop Loss و Take Profit هستند. Stop Loss یا Cut Loss از خانواده دستورات استاپ می باشد. این دستور برای کارگزار مشخص می کند در صورتی که معامله وارد ضرر شد در چه قیمتی کاگزار معامله را با زیان متوقف کند. Take Profit دستوری از خانواده دستورات لیمیت می باشد. این دستور برای کارگزار مشخص می کند در صورتی که معامله وارد سود شد کارگزار معامله را با چه میزان سود به پایان برساند. سفارشات دیگری نیز بین کارگزاران وجود دارد که قابلیت های دیگری را به معامله گر برای انجام معاملات ارائه می دهد مانند سفارش (OCO (One cancel the other، در این سفارش دو دستور به هم ربط پیدا می کنند. فعال شدن هر کدام بصورت خودکار دستور مرتبط را باطل می کند.
  • دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (Office of Foreign Asset Control) چیست؟
    دفتر کنترل دارایی‌های خارجی یا OFAC - Office of Foreign Asset Control - به دپارتمانی در وزارت‌خزانه ایالات متحده آمریکا گویند که مسئول اعمال تحریم‌های اقتصادی و بازرگانی بر علیه کشورهایی است که متهم به دخیل بودن در امور تروریستی، قاچاق و یا سایر امور غیرقانونی هستند.

    دفتر OFAC رسما در سال 1950 و زمانی که کشور چین به جنگ کره ورود پیدا کرد تاسیس شد. در آن زمان رییس جمهور ترومن با اعلام وضعیت اضطراری تمامی دارایی‌های کشور چین و کره را که در حوزه تحت نظارتی آمریکا بود بلوکه نمود.

    در حال حاضر دفتر OFAC تحریم‌های زیادی را بر اساس دستورات سازمان ملل اعمال می‌نماید. بر این اساس، این دفتر سعی می‌نماید تا محدودیت‌هایی برای آن دسته از افرادی که از قوانین تخظی نموده‌اند ایجاد کند.

  • دوره وصول مطالبات چیست؟

    دوره وصول مطالبات، یکی از نسبت‌های کارایی یا فعالیت شرکت‌هاست. دوره وصول مطالبات، بیان‌گر مدت زمانی است که به طور متوسط طول می‌کشد تا یک شرکت، مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. به عنوان مثال، دوره وصول مطالبات ۸۰ روزه بدین معناست که به‌طور متوسط، ۸۰ روز پس از فروش نسیه محصولات، شرکت می‌تواند مطالبات خود را دریافت کند. طولانی شدن دوره وصول مطالبات یک شرکت، نامطلوب تلقی می‌شود؛ چرا که ممکن است شرکت را دچار کمبود نقدینگی کند. دوره وصول مطالبات را می‌توان به شرح زیر محاسبه کرد:

  • دوره پرداخت بدهی‌ها چیست؟

    دوره پرداخت بدهی، یکی از نسبت‌های کارایی شرکت‌هاست و به مدت زمانی گفته می‌شود که نیاز است تا یک واحد تجاری یا تولیدی بتواند بدهی‌های مربوط به تهیه مواد اولیه یا کالا‌های مورد نیاز را بپردازد. این دوره از آن جهت اهمیت دارد که زمان مورد انتظار سرمایه‌گذاران یا تامین کنندگان برای دریافت مطالبات خود را مشخص می‌نماید. این نسبت از فرمول زیر قابل محاسبه است:
    پایین بودن متوسط دوره پرداخت بدهی به معنای پرداخت بدهی‌ها در مدت زمانی کوتاه و حرکت شرکت به سمت خرید نقدی است.

  • دوره گردش عملیات چیست؟

    دوره گردش عملیات، از نسبت‌های کارایی شرکت‌هاست و به مدت زمانی گفته می‌شود طی آن شرکت مواد اولیه مورد نیاز را خریداری کرده، کالایی را تولید کرده و پس از تحویل آن به مشتری، وجه آن را دریافت می‌کند. فرمول محاسبه دوره گردش عملیات به شرح زیر است:
    دوره وصول مطالبات + دوره گردش کالا + دوره ساخت کالا = دوره گردش عملیات
    همچنین برای شرکت‌های غیرتولیدی با توجه به اینکه کالا از منابع دیگری تهیه می‌شود، محاسبه دوره گردش عملیات طبق فرمول زیر انجام می‌شود:
    دوره وصول مطالبات + دوره گردش کالا = دوره گردش عملیات

  • دوره گردش موجودی کالا چیست؟

    دوره گردش موجودی کالا، یکی از نسبت‌های فعالیت شرکت‌هاست. به فاصله زمانی بین دریافت مواد اولیه، تبدیل آن به کالا و فروش آن به مشتری، دوره گردش موجودی کالا گفته می‌شود. کوتاه بودن این بازه زمانی، نشان‌دهنده سرعت بالای شرکت در فرآیند تولید و فروش محصولات است. طولانی بودن آن نیز می‌تواند به دلیل کاهش فروش یا افزایش موجودی کالا باشد و منجر به افزایش هزینه‌های نگهداری شود. دوره گردش موجودی کالا را می‌توان طبق فرمول زیر محاسبه کرد .

  • دیوار نگرانی (Wall of Worry) به چه معناست؟
    دیوار نگرانی Wall of Worry اصطلاحی عامیانه برای توصیف بازاری که با وجود علائم نگران کننده و منفی روندی صعودی را طی می‌کند. به این روند صعودی دیوار نگرانی گویند و این نگرانی شامل فاکتورهایی از قبیل ریسک سیاسی و اقتصادی است.

    نکته قابل توجه آنجاست که پس از رفع نگرانی، میانگین قیمت‌ها (شاخص) به عقب باز می‌گردد.

  • ذینفع واحد چیست؟

    عبارتست از اشخاص حقوقی وحقیقی که به علت امور مالی – مالکیتی- مدیریتی ویا کنترلی دارای ریسک واحد بوده لذا کل تسهیلات آنها به صورت مجموع در نظر گرفته می شود.(بخشنامه خاص دارد)

  • ذینفعان بازار سرمایه چیست؟

    ذینفعان بازار سرمایه عنوان درگاه یکپارچه‌ای است که توسط شرکت سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه ایجاد شده است.
    این سامانه با متصل کردن سه سامانه دارا (ارائه دهنده خدمات به سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی بازار سرمایه)، دانا (ارائه‌دهنده خدماتی توزیع سود و گزارش‌گیری از اطلاعات سهامداران) و ناظر (ارائه‌دهنده خدمات به ارکان‌های نظارتی مانند بانک مرکزی و قوه قضاییه) خدمات متنوعی را به همه ذینفعان بازار سرمایه ارائه می‌دهد.
    به طور نمونه همه سهامداران بازار سرمایه با مراجعه به این درگاه می‌توانند از تعداد و ارزش دارایی خود در شرکت‌های مختلفی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند مطلع شوند. همچنین فرآیند درخواست تجمیع کد بورسی و رفع ممنوع المعاملگی از طریق این سامانه امکان پذیر است.

  • رئیس هیئت مدیره چیست؟

    تعریف رئیس هیئت مدیره چیست؟

    رئیس هیئت مدیره مدیری است که توسط هیئت مدیره شرکت انتخاب می‌شود و ریاست بر جلسات هیئت مدیره را برعهده دارد. رئیس هیئت مدیره اطمینان حاصل می‌کند که جلسات به‌درستی و بانظم برگزار ‌شوند و در جهت رسیدن به یک توافق عام در تصمیم‌گیری‌های هیئت مدیره فعالیت می‌کند. این جایگاه، با جایگاه مدیرعامل شرکت تفاوت دارد و می‌تواند غیر اجرایی (پاره وقت) و یا اجرایی (تمام وقت) باشد.

    توضیحاتی در مورد رییس هیئت مدیره

    در بعضی شرکت ها، نقش‌های رییس هیئت مدیره و مدیرعامل ترکیب‌ شده‌اند. در شرکت هایی که شفافیت و مسئولیت‌پذیری پایین‌تری دارند، مسائل مربوط به جلوگیری از فساد و نظارت بر عملکرد مدیران در نظر گرفته نمی‌شود و دو جایگاه متفاوت با عملکردهای کاری مجزا در اختیار یک فرد قرار می‌گیرد و زمینه ایجاد فساد و تخلفات مالی و اجرایی ایجاد می‌شود.

  • ربا چیست؟

    ربا اصطلاحی در شریعت اسلامی به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است بطوریکه میزان یکی زیادتر از دیگری باشد این عمل در دین یهود نیز حرام شناخته شده است به طوریکه در قرآن خطاب به یهودیان زشت بودن ربا بازگو شده است .

  • رفتار عقلایی چیست؟

    ربا اصطلاحی در شریعت اسلامی به معنی گرفتن یک مال در عوض پرداخت مالی از همان جنس است بطوریکه میزان یکی زیادتر از دیگری باشد این عمل در دین یهود نیز حرام شناخته شده است به طوریکه در قرآن خطاب به یهودیان زشت بودن ربا بازگو شده است .

  • رمز ارز چیست؟

    رمز ارز یا ارز دیجیتال، گونه‌ای از دارایی است که خصوصیات فیزیکی نداشته و در محیط مجازی داد و ستد می‌شود. رمز ارزها معمولا پشتوانه و قانون‌گذاری متمرکز ندارند و صحت مبادلات آنها به صورت غیر متمرکز بررسی و تایید می‌شود.
    بیت کوین اولین ارز دیجیتال بود که در سال ۲۰۰۹ و بر بستر بلاک چین منتشر شد. پس از معرفی بیت کوین و به محبوبیت رسیدن آن، رمز ارزهای دیگری هم معرفی شدند که برخی از آن‌ها با افزودن ویژگی‌های جدید یا استفاده از الگوریتم‌های نوین، مورد توجه بسیاری از سرمایه گذاران قرار گرفته‌اند.

  • روانشناسی بازار چیست؟

    تعریف روانشناسی بازار چیست؟

    احساس کلی که بازار در یک زمان مشخص تجربه می‌کند، روانشناسی بازار گفته می‌شود. حرص، ترس، انتظارات و شرایط، همه عواملی هستند که بر ذهنیت کلی سرمایه گذاری افراد تأثیر می‌گذارند.

    توضیحاتی در مورد حاشیه سود

    اگرچه نظریه‌های مالی شرایطی را توصیف می‌کنند که در آن همه بازیگران بازار به شکل عقلایی رفتار می‌کنند، اما جنبه احساسی بازار که می‌تواند به نتایج غیرمنتظره‌ای منجر شود و با قابل پیش‌بینی نیستند، در نظر گرفته نمی‌شود.
    تحلیل گران تکنیکال از روندها، الگوها و سایر مشخصه‌ها استفاده می‌کنند تا حالت روان شناسانِه فعلی را برای پیش‌بینی جهت بازار، تعیین نمایند.

  • روش زارابا (Zaraba method) چیست؟
    روش زارابا Zaraba method روشی برای تطبیق دستورهای خرید با دستورهای فروش در بازارهای سرمایه بخصوص بازارهای اوراق سهام بهادار Stock exchange می‌باشد.

    دستورهای خرید یا فروش خریداران و فروشندگان به ترتیب قیمت و زمان دستور معامله برای طرف مقابل قابل معامله می‌باشد. بدین ترتیب که پایین‌ترین قیمت خرید با بالاترین قیمت فروش در زمان واحد تطبیق پیدا کرده و چنانچه قیمت‌ها عرضه و تقاضا یکسان باشد معامله انجام می‌شود.

    چنانچه قیمت‌ها خرید یکسانی در بین متقاضیان سهم وجود داشته باشد اولویت زمانی ترتیب اثر داده شده و دستور خرید اولین خریدار در صف اعمال می‌شود.

    با انجام عملیات معامله دستورهای خرید و فروش انجام شده از دستور کار خارج شده و معامله بعدی (با لحاظ نزدیکترین قیمت) در صف انجام می‌شود. این روش معامله که در بورس اوراق بهادار تهران نیز استفاده می‌شود ریشه در معاملات ژاپنی دارد.

  • رِنج کشیدن چیست؟

    رنج کشیدن (Range) در بورس به معنای سوق دادن قیمت یک سهم به قیمت‌هایی بالاتر یا پایین‌تر از قیمت تابلوی آن است که ممکن است منجر به ایجاد صف خرید یا فروش نیز شود. رِنج مثبت به معنای بالا بردن قیمت یک سهم و رنج منفی به معنای پایین آوردن قیمت آن است. افراد سودجو از طریق رنج کشیدن به دنبال کسب سود بیشتر از بازار و فروش سهم خود به قیمتی بیشتر یا خرید سهم به قیمتی کمتر هستند. طبق قوانین معاملات بورس، ارسال سفارش با هدف قیمت‌سازی، تخلف معاملاتی محسوب شده و با متخلفین نیز برخورد خواهد شد.

  • زیان سرمایه چیست؟

    تعریف زیان سرمایه ای چیست؟

    به ضرر و زیان ناشی از کاهش ارزش دارایی‌های سرمایه‌ای، زیان سرمایه‌ای گفته می‌شود. زیان سرمایه‌ای زمانی محقق می‌شود که دارایی به قیمتی کمتر از قیمت خرید آن به فروش برسد. به عنوان مثال، اگر سرمایه‌گذاری یک قطعه زمین را به قیمت ۲ میلیارد تومان بخرد و آن را ۳ سال به بعد به قیمت ۱/۸ میلیارد تومان بفروشد، با یک ضرر ۲۰۰ میلیون تومانی روبرو می‌شود که در واقع همان زیان سرمایه‌ای اوست .ضرری که در هنگام کاهش ارزش دارایی های سرمایه ای نظیر سرمایه گذاری در بورس و مسکن رخ می‌دهد، زیان سرمایه ای گفته می‌شود. این ضرر تا زمانی که دارایی با قیمتی پایین‌تر از قیمت خرید فروخته نشود، تحقق نخواهد یافت.

    توضیحاتی در مورد زیان سرمایه ای

    زیان سرمایـه ای اساساً تفاوت بین قیمت خرید و قیمتی است که دارایی فروخته می‌شود، جایی که قیمت فروش از قیمت خرید کمتر است. برای مثال، اگر یک سرمایه گذار خانه‌ای را به مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان خریداری کند و آن را ۵ سال بعد ۲۰۰ میلیون تومان بفروشد، یک ضرر ۵۰ میلیون تومانی برای سرمایه گذاری او محقق شده است .

  • ساختار سرمایه چیست؟

    تعریف ساختار سرمایه یا ساختار مالی چیست؟

    برای شروع هر پروژه نیاز به منابع مالی وجود دارد. این منابع مالی می‌تواند از طریق سرمایه شخصی و شراکت با دیگران تأمین شده یا قرض (وام) گرفته شود. به ترکیب خاصی از این دو مورد شامل بدهی بلندمدت و کوتاه مدت شرکت، حقوق صاحبان سهام عادی و حقوق صاحبان سهام ممتاز ساختار سرمایه گفته می‌شود.
    به زبان ساده ، ساختار سرمایه یک شرکت نسبت بدهی و حقوق صاحبان سهام است که منابع سرمایه ی شرکت هستند و جهت استفاده عملیات و دارایی های شرکت استفاده می شوند.
    بنابراین برای بهینه سازی ساختار سرمایه یک شرکت، شرکت ها تصمیم می گیرند که لازم است بدهی را بیشتر کنند یا حقوق صاحبان سهام را؟ با توجه به این تصمیم برای افزایش بدهی اقدام به دریافت وام یا انتشار اوراق مشارکت می کنند و برای افزایش حقوق صاحبان سهام، افزایش سرمایه از آورده ی نقدی انجام خواهند داد.
    مشکل اصلی برای مدیران مالی شرکت ها تصمیم‌گیری راجع به این است که چه مقدار پول باید قرض گرفته شود و بهترین ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام چیست. مدیران مالی همچنین باید ارزان‌ترین منابع مالی برای شرکت را بیابد.
    ساختار سرمایه همچنین با عنوان ساختار مالی نیز شناخته می‌شود.

    ساختار سرمایه بهینه

    به طور کلی ، بهینه بودن ساختار سرمایه به چند عامل بستگی دارد:شرایط اقتصادی فعلی مربوط به سرمایه گذاری های فعال.
    ساختار ســرمایه حل حاضر شرکت، شاید دیگر جایی برای اضافه کردن بدهی نداشته باشد.
    مرحله فعلی چرخه حیات شرکت، که می تواند نشان دهنده ی ریسک عمومی شرکت باشد.
    داشتن بدهی زیاد از یک طرف خطر نکول را افزایش می دهد که به معنی ناتوانی شرکت در بازپرداخت بدهی ها است. اما وابستگی زیاد به حقوق صاحبان سهام ممکنه باعث کاهش درآمد شود و بازده زیادی را برای سرمایه گذاران ایجاد نکند. بنابراین ایجاد تعادل مناسب بین بدهی و حقوق صاحبان سهام مهم است.
    در حالت ایده آل ، یک شرکت می خواهد هزینه سرمایه خود را کاهش دهد، پس از ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای رسیدن به نقطه بهینه ی هزینه سرانه استفاده می کند. که کمترین هزینه ی سرمایه رو داشته باشند.

    توضیحاتی در مورد ساختار سرمایه

    اگر شرکت را مانند یک کیک در نظر بگیریم، ساختـار سرمایه مشخص‌کننده چگونگی تقسیم آن کیک است. ساختـار سرمایه مشخص‌کننده آن است که چند درصد از وجوه موردنیاز شرکت از طریق وام و چند درصد از طریق شراکت و سهامداران تأمین شود.
    موضوعی که در اینجا از اهمیت بالایی برخوردار است، ترکیب بهینه بدهی و حقوق صاحبان سهام است. در نظر گرفتن انواع هزینه مانند هزینه انتشار سهام، هزینه مذاکره با شرکت‌های تأمین سرمایه، هزینه‌های وام‌گیری از شرکت‌های داخلی و بین‌المللی و … از اهمیت بسیاری برای مدیران مالی برخوردار است.
    نسبت یک شرکت از بدهی‌های کوتاه مدت و بلندمدت در هنگام تحلیل ساختار سرمایه در نظر گرفته می‌شود. وقتی مردم به ساختار سرمایه اشاره دارند احتمالاً منظورشان نسبت بدهی ها به حقوق صاحبان سهام شرکت است که تصویری کلی از میزان ریسکی بودن سرمایه گذاری در شرکت نشان می‌دهد. معمولاً سرمایه گذاری در شرکتی که عمده تأمین مالی آن از طریق بدهی های مختلف انجام می‌شود، چون تقریباً اهرم بالایی دارد، ریسک بیشتری را با خود به همراه خواهد داشت.

  • سبد چیست؟

    مجموعه دارایی‌های مالی است که از محل وجوه سرمایه‌گذاران خریداری می‌شود .

  • سرقفلی چیست؟

    تعریف سرقفلی (goodwill)چیست؟

    به عنوان مازاد ارزش جاری یک واحد تجاری از حسابداری، سرقفلی مجموع دارایی‌های مشهود و نامشهود آن که قابل شناسایی است، تعریف می‌شود.
    دارایی نامشهودی که درنتیجه اکتساب یک شرکت توسط شرکت دیگر به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی ایجادشده، سرقفلـی گفته می‌شود. ارزش برند شرکت، مشتریان وفادار زیاد، روابط خوب با مشتریان، روابط خوب با کارکنان و هر نوع اختراع، حق کپی‌رایت یا تکنولوژی اختصاصی، نشان‌دهنده سرقفلی است. سرقفلی به‌عنوان دارایی نامشهود در نظر گرفته می‌شود زیرا یک دارایی فیزیکی مثل ساختمان یا تجهیزات نیست. حساب سرقفلـی در ترازنامه، در بخش دارایی‌های شرکت، منعکس می‌شود.


    توضیحاتی در مورد سرقفلی

    ارزش سرقفلی معمولاً در تغییر مالکیت شرکت‌ها به وجود می‌آیند، به عبارتی زمانی که یک شرکت توسط شرکت دیگر خریداری می‌شود، شناسایی و ارزش‌گذاری می‌شود. مبلغی که شرکت خریدار بابت اکتساب شرکت هدف پرداخت می‌کند بر اساس ارزش دفتری شرکت حساب می‌شود اما مبلغ پرداخت‌شده معمولاً بسیار بیشتر از ارزش دفتری و دربردارنده ارزش سرقفلـی نیز خواهد بود. اگر شرکت خریدار، میزانی کمتر از ارزش دفتری شرکت هدف برای اکتساب آن پرداخت کند، در این صورت “سرقفلی منفی” رخ داده است و این معامله در شرایطی غیرعادی و بنا به دلایلی خاص اتفاق افتاده است.
    ارزش‌ گذاری سرقفلی کار دشواری است امّا وقتی سرقفلـی شناسایی شود، شرکت را ارزشمندتر می‌کند. به‌طور مثال، شرکتی مثل کوکاکولا که مدّت‌هاست در عرصه تولید نوشیدنی فعالیت می‌کند و محصولاتی تولید می‌کند که همواره با استقبال مصرف‌کنندگان روبه‌رو می‌شود، سرقفلـی‌ های زیادی دارد. اما شرکت رقیب کوکاکولا که یک شرکت کوچک و منطقه‌ای است و کمتر از پنج سال از تأسیس آن می‌گذرد، مشتریان محدود دارد، در ساخت نوشابه‌هایی با طعم‌های عجیب‌وغریب تخصص ندارد و به‌تازگی متهم شده که از آب‌های آلوده برای تهیه نوشیدنی‌های خود استفاده می‌کند. این شرکت سرقفلـی های بسیار کمتر، یا حتّی سرقفلی های منفی، خواهد داشت.
    ازآنجاکه اجزای تشکیل‌دهنده سرقفلـی ملموس و فیزیکی نیستند و به‌صورت ذهنی و بر اساس قضاوت‌های فردی ارزش گذاری می‌شوند، این ریسک وجود دارد که هنگام خریداری یک شرکت توسط شرکتی دیگر، ارزش سرقفلـی بیش‌تر از اندازه واقعی ارزش گذاری شود. این ارزش گذاری نادرست و اضافه برای سهامداران شرکت خریدار خبر بدی خواهد بود، چرا که آن‌ها به‌زودی اثر این ارزش گذاری اشتباه را در قیمت سهامشان می‌بینند که با کاهش همراه خواهد بود.

  • سطح مارجین (Margin Level) چیست؟
    سطح مارجین (مارجین لِوِل) ، همان نسبت اکوئیتی به مارجین می باشد (به درصد). سطح مارجین = (اکوئیتی تقسیم بر مارجین) × ۱۰۰ توجه داشته باشید که درک مفهوم سطح مارجین یا مارجین لول، بسیار با اهمیت هست. بروکر توسط این معیار تشخیص می دهد که معامله گر امکان ترید دارد یا نه. هر بروکری محدودیت های خاص خود را برای سطح مارجین دارد. اما می توان گفت اکثر بروکر ها سطح صد درصد را برای سطح مارحین در نظر گرفته اند. این محدودیت را سطح کال مارجین (Margin Call) نامیده می شود. سطح کال مارجین صد درصد به این معنی است که اگر مارجین لول حساب شما به صد درصد برسد، شما هنوز می توانید پوزیشن هایتان را ببندید، اما نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. بنابراین وقتی که سطح کال مارجین صد درصد رخ دهد، اکوئیتی حساب شما با مارجین حساب تان برابر شده است و شما در حال ضرر دادن در پوزیشن هایتان هستید و روند بازار برخلاف پوزیشن های شما در حرکت است، هنگامی که اکوئیتی حساب شما برابر مارجین گردد، شما به هیچ عنوان نمی توانید پوزیشن جدیدی بگیرید. در حقیقت کارگزاری با این کار به شما اجازه نمی دهد که بیشتر از پول موجود در حساب خود ریسک کنید و در نهایت به کارگزاری بدهکار شوید. تصور کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری و یک پوزیشن ضررده با مارجین ۲۰۰۰ دلار دارید. اگر بازار بر خلاف پوزیشن شما در حرکت باشد و ضرر شما به ۱۸۰۰۰ دلار برسد اکوئیتی شما ۲۰۰۰ دلار خواهد بود (۲۰۰۰۰ دلار منهای ۱۸۰۰۰ دلار) که با مارجین شما برابر می باشد. بنابراین سطح مارجین شما (۲۰۰۰ تقسیم بر ۲۰۰۰) × ۱۰۰، مساوی صد درصد خواهد بود. هنگامی که سطح مارجین به صد درصد برسد، دیگر نمی توانید هیچ پوزیشن جدیدی بگیرید، مگر اینکه بازار تغییر جهت بدهد و اکوئیتی شما بیشتر از مارجینتان گردد. اما اگر بازار بازهم به روند خلاف معامله شما ادامه دهد، چه اتفاقی می افتد؟ اگر بازار به روند خلاف پوزیشن شما ادامه دهد. بروکر پوزیشن های ضررده شما را خواهد بست. البته هر بروکری، محدودیت های خاص خود را در این زمینه دارد. این محدودیت سطح استاپ اوت (Stop Out Level) نامیده می شود. به عنوان مثال؛ هنگامی که توسط بروکر، سطح استاپ آوت پنجاه درصد قرار داده می شود، متاتریدر به طور اتوماتیک معامله شما را هنگامی که سطح مارجین شما به پنجاه درصد برسد، می بندد و این کار را با بستن معامله ای که بیشترین ضرر را داشته است، شروع می کند. معمولا، بسته شدن یک پوزیشن ضرر ده باعث می شود که سطح مارجین به بالای پنجاه درصد برسد، زیرا این کار، مارجین پوزیشن را آزاد می کند؛ به بیان دیگر، مجموع مارجین استفاده شده پایینتر می آید و بنابراین سطح مارجین بیشتر خواهد شد. می توان گفت که سیستم در ابتدا با بستن ضررده ترین پوزیشن، سطح مارجین را به بالاتر از پنجاه درصد می رساند. اما اگر پوزیشن های دیگر شما همچنان در حالت ضررده باقی بمانند و سطح مارجین به پنجاه درصد برسد، سیستم پوزیشن های دیگر شما را هم خواهد بست. چرا بروکر زمانی که سطح مارجین به سطح استاپ آوت می رسد، پوزیشن های شما را می بندد؟ این مساله به این دلیل است که بروکر نمی تواند اجازه دهد تا شما بیشتر از پولی که در حساب دارید ضرر بدهید. زیرا ممکن است بازار همچنان مخالف با پوزیشن شما پیش برود و بروکر برای همیشه ضرر شما را متقبل نمی شود.
  • سهم زد (Z-share) به معنای چیست؟
    سهم زد Z-share به ان دسته از سهامی می‌گویند که کارکنان صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری Mutual funds می‌توانند در خرید و فروش آنها برای خود فعال باشند. در بسیاری از مواقع صاحبان این صندوق‌ها نیز این سهام را به عنوان پاداش یا بخشی از بسته تشویقی کارمندان صندوق به آنها اعطا می‌کنند.

    شایان ذکر است که این سهام مستثنی بوده و کارمندان صندوق اجازه مالکیت سهم از صندوق را دارا نیستند.

    این سهام همانند مابقی سهام در صندوق با قیمت ارزش خالص روزانه قابل خرید یا فروش می‌باشند. در مواقعی که سود کوپن آنها بدلیل عدم پرداخت سود در اولویت بالاتر پرداخت نمی‌شوند کوپن‌ها با احتساب سود در سررسید پرداخت می‌گردد، یعنی در اکثر مواقع فقط در سررسید اصل و سود آن را دریافت می‌نمایند.

  • سهم وای (Y-share) به معنای چیست؟
    سهم وای Y-share به آن دسته از سهام در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک گویند که حداقل مبلغ سرمایه‌گذاری 500 هزار دلار است. 
    با وجود سرمایه‌گذاری سنگینی چون سهام وای از طرف سرمایه‌گذار، حق مدیریت پرتفوی و مبلغ ثابت کارمزد معمولا از سرمایه‌گذاران دریافت نمی‌شود. این سهام معمولا توسط اشخاص حقوقی بزرگ معامله می‌شود.
  • سود و زیان در بازارهای جهانی چگونه محاسبه می شود؟
    محاسبه سود و زیان معامله ای از یک جفت ارز بر اساس ارز دوم (Counter Currency) انجام می شود. نحوه محاسبه سود و زیان تغییرات قیمت بر اساس ارز دوم
    (Profit or Loss= (Sell Price – Buy Price) * (Amount

    مثال: معامله گری جفت ارز یورو به دلار آمریکا را با اعتبار نیم لات در قیمت ۱٫۲۷۴۴ فروخته و در قیمت ۱٫۲۷۱۷ خرید انجام داده است سود یا زیان این معامله به شیوه زیر محاسبه می شود.

    EUR/USD Buy Price= 1.2717 Sell Price= 1.2744
    Contract Size= 0.5 Lot or 50K Profit or Loss = (1.2744 – ۱٫۲۷۱۷) * ۵۰۰۰۰= ۱۳۵$
    این معامله ۱۳۵ دلار سود داشته است. از آنجا که ارز مبنا اغلب حساب های معاملاتی در بازار مبادلات ارز به دلار می باشد معامله گران ترجیح می دهند سود و زیان معامله ایشان به دلار محاسبه گردد. روش محاسبه ای که در بالا ذکر شد سود و زیان بر مبنای ارز دوم (Counter Currency) محاسبه می شود. در صورتی که ارز دوم دلار نباشد یک مرحله عملیات تقسیم قیمت لحظه خروج معامله به دلار نیز محاسبه می گردد.
    (Profit or Loss=((Sell Price – Buy Price)/Closing Price)* (Amount
    قیمت خروجی (Closing Price) قیمتی است که فارق از نوع فرمان اولیه خرید یا فروش، معامله در این قیمت پایان می یابد. در صورتی که در ابتدا اقدام به خرید کرده باشیم قیمت خروجی قیمت فروش می باشد و در صورتی که در ابتدا اقدام به خرید کرده باشیم قیمت خروجی قیمت خرید می باشد. در انتها، محاسبه ما تقسیم بر این قیمت خروجی می شود تا سود و زیان معامله به ارز اول سنجیده شود. مثال: معامله گری جفت ارز دلار آمریکا به ین ژاپن را با اعتبار ۲Lot ابتدا در قیمت ۱۰۶٫۸۹ خریده و در قیمت ۱۰۷٫۱۰ فروخته است سود یا زیان این معامله به شیوه زیر حساب می شود.
    USD/JPY Buy Price= 106.89(Opening Price) Sell Price= 107.10 (Closing Price) Contract Size= 2 lot or 200K
    Profit or Loss= ((107.10 – ۱۰۶٫۸۹)/۱۰۷٫۱۰) * ۲۰۰۰۰۰= ۳۹۲٫۱۶$
    این معامله ۳۹۲٫۱۶ دلار سود داشته است.
  • سیاست های مالی (Fiscal policy) چه هستند؟
    در زمینه اقتصادی، دولت ها چهار و وظیفه کلی بر عهده دارند که عبارتند از  

    1. ثبات پولي

    2. اشتغال کامل

    3. تعادل در تراز پرداخت ها

    4. تناسب در توزيع درآمدها.

    مهمترین نکات سیاست های مالی

    ۱.بودجه دولت:

    کل بودجه دولت ها از دو بخش درآمد و هزینه تشکیل شده است. که اندازه و نحوه توزیع بودجه، یکی از مهمترین فاکتورهای توسعه و پیشرفت یک کشور محسوب می شود و سرمایه گذاران توجه ویژه ای به ردیف های درآمد و هزینه بودجه یک کشور می کنند.

    ۱.۱. درآمدهای دولت:
    که از دو بخش مالیات ها و فروش مواد خام (مانند نفت، گاز و طلا) تامین می شود. و نکاتی که در بخش درآمدها باید به ان باید توجه کرد عبارتند از: درآمدهای حاصله از مالیات در بودجه کل کشور، در امد حاصله از فروش مواد خام ، فروش اوراق قرضه و ... و از همه مهم تر، توانایی دولت ها در تحقق این درآمدها با احتساب شرایط کنونی کشور و جهان می باشد.
    ۱.۲. هزینه های دولت:
    مربوط می شود به حقوق ماهیانه کارمندان و بازنشستگان دولت، اجرای طرح های عمرانی، بهداشتی و نظامی، و ... شاید بتوان این گونه گفت که هزینه های دولت ها مهم تر از در آمدهای آنهاست و دولت مجبور است که این هرینه ها را در اکثر موارد لاجرم انجام دهد. اگر درآمدهای دولت تحقق پیدا نکند با کسری بودجه مواجه و ملزم به فروش اوارق قرضه خواهد شد و این مشکلی است که عمده کشورهای توسعه یافته جهان با ان دست به گریبان هستند.

    ۲. میزان بدهی کشور
    میزان بدهی های یک کشور نسبت به تولید ناخالص آن کشور سنجیده می شود و هر چه میزان بدهی یک کشور کمتر باشد گویای شرایط بهتری است. البته نکته اساسی در میزان بدهی وجود دارد این است که آیا افزیش بدهی ها به جهت پراخت های جاری مانند (پرداخت حقوق کارمندان دولت و بازنشتگان و …) ایجاد شده و یا صرف توسعه راه ها، نظام آموزشی و…. گردیده است، که اگر از نوع دوم باشند بازار سرمایه آن را مثبت ارزیابی کرده و با دید سرمایه گذاری آن را ارزیابی می کند.

    ۳. وضعیت اصلاحات کشور
    سرمایه گذاران جهانی با توجه به نوع و زمینه فعالیت شان، کشور هایی را انتخاب می کنند که در آن زمینه مورد نظر، متمایز و شاخص تر از سایر کشورها بوده و مزایای نسبی برای سرمایه گذاری آن ها به همراه داشته باشد. فاکتورهای زیر در انتخاب کشور سرمایه گذاری مهم است حداقل حقوق نیروی کار، وضعیت مهارت نیروی کار، هزینه های پراختی برای انرژی، وضعیت اقتصادی کشور، رتبه اعتباری کشور، وضعیت سیستم بانکی و اعتباری کشور ….
    لذا یک کشور و بازارهای مالی و عرصه کسب و کار یک کشور می باید همواره در مسیر پویایی و نوسازی بوده و دستاوردهای جدید و بسترهای مساعدی را پیش روی سرمایه گذاران قرار دهد تا محلی مناسب و جذاب برای سرمایه گذاران به حساب آید. 

    ۴. بهبود رتبه اعتباری کشور
    یکی از مهمترین فاکتورهایی که یک سرمایه گذار قبل از شروع به سرمایه گذاری به آن دقت می نماید رتبه اعتباری کشور مورد نظر است و دولت ها موظف به بهبود رتبه اعتباری کشور نزد موسسات بررسی  اعتبارات و در مجامع بین المللی هستند.

notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین