تنظیم شده در تاریخ: ۱۳۹۷/۰۴/۳۰
زمانی که کندل قیمتی از اوج یا کف کندل ماقبل خود خارج میشود، میگوییم کندل فعلی یک کندل شکستی است. اگر کندل بعدی همچنین وضعیتی داشته باشد، به کندل جدید هم کندل شکست خواهیم گفت، البته اگر با کندل قبلی همسو باشد.
همواره چیزی که در شکست بسیار جالبتوجه است، نحوه واکنش بازار به شکست است. بهطور مثال، شکست صعودی که به دنبال آن کندل قیمتی شکست صعودی دیگر ایجادشده، بهعنوان سیگنال حرکت یکطرفه شناخته میشود. درصورتیکه بازار به یک شکست صعودی با کندل نزولی پاسخ دهد و بعد این کندل توسط کندل قیمتی دیگر از سمت کف آن شکسته شود، میتوان گفت که با اوج جعلی در بازار مواجه هستیم. به این دلیل به آن جعلی گفته میشود که شکست صعودی در به راه انداختن حرکت یکطرفه ناموفق بوده و به دنبال آن شاهد شکست نزولی بودهایم.
وقتیکه شکست نامناسب الگویی، که دوره آمادهسازی مناسبی داشته را در نظر بگیریم، شکست ناموفق یک کندل قیمتی، معمولاً اهمیت کمتری پیدا میکند، اما بااینحال هنوز یک شکست جَعلی محسوب میشود. برای کاهش ابهام به وجود آمده، از این به بعد به شکست ناموفق الگوی قیمتی، شکست جعلی خواهیم گفت، که معمولاً در چنین شکستهایی، کندل های قیمتی بیشتری دخالت دارند. به شکست یک کندل قیمتی یا شکست اوج/کف قیمتی یک کندل هم اوج جعلی یا کف جعلی خواهیم گفت.
اوج یا کف جعلی در یک بازار روند دار میتواند حکایت از اغتشاش ناشی از وجود روند غالب بازار باشد، و چنین چیزی معمولاً تأثیر کمی بر مسیر فعلی بازار میگذارد. اما وقتی اوج یا کف جعلی در یک محدوده حساس قیمتی، مثل دوره آمادهسازی قبل از شکست روی میدهد، اوج/کف قیمتی جعلی میتواند حکایت از این داشته باشد که نتیجه چنین دوره آمادهسازی مبهم خواهد بود. با دیدن شکست ناموفق، گروههایی که تأثیر منفی از آن متحمل شدهاند، دیگر در حفظ موقعیت معاملاتی خود احساس راحتی نخواهند داشت. اگر حرکات مخالف با این گروه از معامله گران، افزایش یابد، احتمالاً معاملگان تصمیم به خروج از موقعیت معاملاتی خود خواهند گرفت. که در این صورت، اوج جعلی یا کف جعلی میتواند منجر به بروز همنوایی در جهت مخالف شود.
برای اینکه با نحوه استفاده از این اطلاعات آشنا شویم، وضعیتی را در نظر میگیریم، که ما در آن، انتظار حرکات صعودی بازار را از محدوده حمایتی داریم. پس هدف ما این است که با شکست وارد معامله خرید شویم. اگر در حال حاضر حرکات قیمتی مجموعهای از کندل های خنثی را در یک دامنه محدود ایجاد میکنند، آیا بهتر نیست که ابتدا شاهد شکست نزولی کف این دوره آمادهسازی از سوی فروشندگان باشیم و بعداً با ورود خریداران به بازار (ایجاد کف جعلی) وارد معامله شویم؟
این وضعیت میتواند چندین جنبه مثبت داشته باشد، که برای یک بازگشت صعودی مناسب است:
• با مشاهده عدم موفقیت شکست نزولی، فروشندگانی که هنوز وارد بازار نشدهاند، تصمیم خواهند گرفت که فعلاً نظارهگر بازار باشند.
• فروشندگانی هم که معامله فروش باز در بازار دارند، احتمالاً با مشاهده این وضعیت اقدام به بستن معامله فروش (بازخرید) خواهند کرد، یا نهایتاً با اولین شکست صعودی از بازار خارج میشوند (اولین شکست صعودی در چنین وضعی تأییدی از کف قیمتی جعلی خواهد بود).
• در همین حال برخی از خریداران بازار که هنوز وارد معامله نشدهاند، احتمالاً از وضعیت پیشآمده خشنود باشند و با اولین شکست صعودی معامله خریدی ایجاد کنند.
• خریدارانی هم که معامله خرید باز در بازار دارند، با دیدن این وضعیت نفس راحتی خواهند کشید.
.
هر چه تعداد فشارهای مطلوب بیشتر باشد، پتانسیل روند صعودی بیشتر خواهد بود. باید دوباره اشاره شود که اوج یا کف جعلی در سطوح کلیدی و حساس بازار اهمیت دارند. کف جعلی در محدوده حمایت بازار را نمیتوان بهراحتی انکار کرد.
اوج جعلی هم در مقاومت قابلانکار نیست. برای اینکه با این مفهوم بیشتر آشنا شویم، اجازه دهید چند مثال انتزاعی را بررسی کنیم.
اوج و کف قیمتی جعلی میتواند نشانه قوی از بازگشت بازار باشد.
در وضعیت اول، میتوان بازار را صعودی در نظر گرفت و بر همین اساس، شکست ناموفق در نقطه ۱ را میتوان بهعنوان اوج قیمتی جدید جعلی، هم سو با روند فعلی بازار در نظر گرفت. ازآنجاییکه هر موج قیمتی در یک محدودهای نیازمند اصلاح بازار است، یک اوج جعلی در محدوده بالایی موج صعودی میتواند به معنی اتمام حرکت صعودی و شروع اصلاح منفی باشد. از این حرکت میتوان چنین استنباط کرد که خریداران دیگر علاقهای نسبت به خرید در سطوح بالاتر ندارند، یا حداقل چنین تصور کرد که اشتیاق خریداران از سمت دیگر بازار کمتر است، یعنی خریداران به دنبال تثبیت سود و فروشندگان به دنبال فروش در بازار هستند. یعنی عرضه از تقاضا بیشتر میشود. اما در کل وضعیت صعودی است، پس خریداران بهاحتمالزیاد با اصلاح منفی به قیمتهای جذابتر، دوباره وارد بازار میشوند. به همین دلیل اوج جعلی در نقطه ۱، اطلاعات ارزشمندی در رابطه باقدرت مومنتوم بازار را در اختیار ما میگذارد، اما نشانهای از تغییر جدی درروند غالب بازار نیست.
نکته: باید دقت کرد که شکست همسو با روند غالب نمیتواند تضمینی از به راه افتادن حرکت یکطرفه در بازار باشد. درواقع، در بیشتر موارد اثر عکس دارد. معامله گران عکس روندی معمولاً درک مناسبی از روند و مومنتوم دارند و معمولاً زمانی وارد بازار میشوند، که احساس کنند حرکت مشخصی که در بازار جریان داشته، اثر خود را گذاشته و به پایان رسیده است. اما این معامله گران هرگز تا زمانی که شکست جدیدی را در بازار مشاهده نکنند، وارد بازار نمیشوند و این معامله گران معمولاً با مشاهده شکستی که از دوره آمادهسازی خوبی برخوردار نیست، با آغوش باز استقبال میکنند.
همانطور که اشاره شد، تنها معامله گران عکس روندی نیستند، که درنبرد میان شکست و حرکت یکطرفه ناموفق (یعنی نبود پدیده همنوایی)، وارد بازار میشوند. درجه همنوایی در یک شکست میتواند از سوی معامله گران، گاهی اوقات دستکم گرفته شود، که درنتیجه آن، معامله گران عکس روندی با فعال شدن حد ضرر مواجه میشوند. میتوان بهطور ساده گفت که هر چه قدر حرکت بازار بیشتر بسط یابد و شکست هم ضعیف باشد (یعنی دوره آمادهسازی مطلوبی نداشته باشد)، بازگشت بازار با موفقیت همراه خواهد بود، هرچند اگر موقتی باشد.
حال اجازه دهید به کف جعلی در نقطه ۲ بپردازیم. با توجه به اینکه روند هنوز صعودی است و قیمت هم در محدوده کف قبلی قرار دارد، میتوان چنین تصور کرد که بسیاری از خریداران به دنبال ورود مجدد به بازار باهدف ایجاد موج صعودی بعدی هستند.
معامله گران حریص احتمالاً در این سطوح وارد بازار شدهاند و با رسیدن قیمت به کف قبلی موقعیت خرید اتخاذ کردهاند، با این امید که بازار با جهش صعودی فوری همراه خواهد شد، اما چنین حرص و طمعی بدون ریسک نیست، بهخصوص اگر از حد ضرر کوتاهی استفادهشده باشد. اما بر اساس رویکرد ارائهشده در این دوره آموزشی، توصیه میشود که ابتدا عملکرد بازار در این محدوده بررسی شود. این رویکرد نهتنها برای ما فرصت بیشتری جهت ارزیابی موقعیت معاملاتی میدهد، بلکه به سایر معامله گرانِ همنظر با ما هم فرصت میدهد، تا از اطلاعات بیشتری بهرهمند شوند. همواره به یاد داشته باشید که ما به دنبال همنوایی در بازار هستیم، یعنی هم خریداران و هم فروشندگان بایستی در بازی ما شرکت کنند، که برای چنین چیزی ما به درجه قطعی از موافقت و همنوایی معامله گران بازار نیاز داریم.
باقی ماندن حرکات قیمتی، در انتهای یک بازگشت نزولی در سطح حمایت، بهمراتب توجه بیشتری را بین فعالین بازار به خود جلب میکند. این موضوع نشان میدهد که فروشندگان دیگر دست بالا را در بازار ندارند و بهزودی شاهد غلبه خریداران بر بازار خواهیم بود.
اما باید توجه کرد که وقتی بازار بعد از برگشت در یک سطح حمایتی گیر میکند، باید بااحتیاط عمل کرد، چونکه در چنین وضعیتی حرکات قیمتی بسیار نوسانی میشوند و احتمال برخورد قیمت به حد ضرر وجود دارد. بخصوص اگر حد ضرر کوتاه باشد.
حرکتی که در چنین وضعیتی میتواند به داد خریداران برسد، به این صورت است که شاهد شکست نزولی بازار باشیم، ولی این شکست نتواند بازگشت نزولی را بسط دهد، و بعدازآن شکست صعودی روی دهد. بعدازآن اگر فروشندگان نتوانند شکست نزولی را ادامه دهند و بعد با یک شکست صعودی مواجه شوند، بهراحتی معامله گران پی میبرند که کدام گروه، بازار را در دست خواهد گرفت. هرچند اوجها و کفهای جعلی اطلاعات باارزشی را در اختیار ما میگذارند، اما بهتنهایی نمیتوانند دلیلی برای ورود به معامله باشند. در وضعیت اول، کف جعلی در ۲ بهعنوان نشانه خوبی از بازگشت صعودی عمل کرده است، اما این دوره آمادهسازی بعدی بود، که شرایط را برای معامله فراهم کرده است.
در مقایسه با اوج جعلی نقطه ۱، اوج جعلی ۴ در وضعیت دوم ،تأثیر بیشتری بر انتظارات خریداران میگذارد. دوره آمادهسازی قبل از شکست صعودی نشان میدهد، که این بار خریداران تلاش بیشتری کردهاند تا شکست صعودی را ایجاد کنند، که درست اندکی بعد شاهد عدم موفقیت این تلاشها شدهاند. اگر قیمت نتواند بعد از شکست موفقیتآمیز در یکجهت حرکت کند، احتمالاً خطر بزرگتری معامله گران را تهدید میکند، چنین رویدادی لزوماً موجب بازگشت قوی بازار نمیشود، اما نشانهای از دردسر برای خریداران هست و به همین دلیل بهانه خوبی است که همه فعالین بازار، حرکات قیمتی در ادامه این روند را بهدقت دنبال کنند. درصورتیکه قیمت نتواند اوج جعلی را جبران کند و در عوض شکست نزولی روی دهد (همانطور که در سطح ۵ شاهدش بودیم)، باید توجه کرد که این پیغام بسیار مهمی است که بازار به معامله گران مخابره میکند.
برای جمعبندی مثال انتزاعی، میتوان گفت که :
• شکست جعلی در انتهای یک موج حرکتی که با روند غالب بازار همسو است، میتواند نشانهای از اصلاح کوتاهمدت موج حرکتی باشد (نقطه ۱).
• شکست جعلی در انتهای اصلاح بازار میتواند نشانهای از بازگشت روند غالب قبلی باشد (نقطه ۲).
• شکستی که از دوره آمادهسازی خوبی برخوردار بود و از سوی جریان و روند فعلی هم حمایتشده، اگر به هر دلیلی ناموفق باشد، میتواند نشانهای از یک تغییر قوی و جدی در بازار باشد.
هر گونه کپی برداری از محتوا، تولیدات، شکل و سایر اجزای سایت صرفا با موافقت مکتوب مجاز می باشد
تماس با ما
×