A. راهنمای بخش ها
B. راهنمای سامانه ها
C. راهنمای ابزارها + ویژگی ها
01. جداول قیمت 02. پاپ اوور قیمت ها 03. نسخه ها و زبان ها 04. موتور جستجوی سایت 05. اتاق‌های گفت‌و‌گو 06. آرشیو قیمت ها 07. راهنمای اختصاصی صفحات 08. نسخه موبایل 09. ابزار بازنشر 10. تقویم اقتصادی 11. منوها 12. منوی دسترسی سریع 13. شاخص یاب 14. جعبه ابزار سایدبار 15. کوییک ویو 16. تیکر قیمت ها 17. پشتیبانی آنلاین 18. تماس با ما 19. دارک مد 20. تازه ها + بروزرسانی ها 21. ابزار پلاس 22. گزارش خطا 23. سامانه تکنیکال 24. متاتریدر آنلاین 25. نمودار های خطی و حجمی 26. نمودار کندل استیک 27. گزارش عملکرد نمادها 28. اندیکاتورها 29. محاسبه‌گر سطوح حمایت و مقاومت 30. محاسبه‌گر میانگین متحرک 31. محاسبه‎‌گر پیوت های کلاسیک 32. محاسبه‎‌گر فیبوناچی 33. محاسبه‎‌گر خطوط کاماریلا 34. محاسبه‎‌گر پیوت های وودی 35. محاسبه‎‌گر پیوت های دی مارک 36. محاسبه گر و نمودار آر اس آی 37. محاسبه گر و نمودار استوکاستیک 38. محاسبه گر و نمودار مک دی 39. محاسبه گر اسپرد 40. محاسبه گر پیپ 41. محاسبه گر نقاط پیوت 42. محاسبه‌گر مارجین 43. محاسبه‌گر پرافیت 44. محاسبه‌گر ریسک 45. محاسبه گر قیمت طلا 46. مقایسه گر سود و زیان 47. حباب‌سنج ارزی 48. حباب‌سنج سکه 49. مبدل واحدها 50. مبدل مقیاس ها 51. ماشین حساب 52. مبدل ارزها 53. جستجوگرها 54. پایش گرها 55. کیف های پول (والت ها) 56. مقایسه گر ارزهای دیجیتال 57. محاسبه گر سود ماینینگ 58. استخرهای استخراج ارز دیجیتال 59. محاسبه گر رمز نگاری 60. پراکنش جغرافیایی ارز ها 61. نماگرهای ارز دیجیتال 62. خوانش‌گر شبکه‌های اجتماعی 63. وب سرویس ها 64. تبلیغات و آگهی 65. نوار اعلانات 66. نقشه سایت
D. راهنمای پروفایل ها
E. راهنمای حساب + پنل کاربری
F. مفاهیم و آموزش های پایه
G. آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
H. آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
I. روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی

01. مفاهیم پایه بازارهای مالی

  • سیاست های پولی (Monetary policy) به چه معناست؟
    بررسی نظام اقتصادی هر کشور جزء مهمترین شاخص های اقتصادی است که به سرمایه گذاران کمک می نماید تا با اطلاعات به روز اقدام به سرمایه گذاری نمایند نظام اقتصادی هر کشور به دو قسمت تقسیم می شود.
    ۱.سیاست های مالی کشور: که مسول اجرای آن دولت هر کشور می باشد.
    ۲. سیاست های پولی کشور: که مسول اجرای آن بانک مرکزی هر کشور می باشد که در تمام کشور های توسعه یافته و در حال توسعه بصورت مستقل فعالیت می کند و دولت ها هیچ دخل و تصرفی در تصمیمات بانک مرکزی نمی توانند اعمال کنند بانک مرکزی هر کشور تصمیمات لازم را با توجه به شرایط بازار اتخاذ می نماید نه نیاز دولت.

    وظایف بانک های مرکزی
    1.  تعیین نرخ بهره
    2. انتشار اسکناس و تنظیم حجم پول در گردش
    3. نگهداری از ذخایر طلا و ارز
    4. نظارت بر عملکرد بانک ها
    5. ایجاد امکانات اعتباری برای بانک‌های تجاری
    6. انجام دادن عملیات تصفیه حساب بین بانک‌ها
    7. صندوق داری و نمایندگی مالی برای عملیات بانکی دولت
    8.  اتخاذ سیاست های پولی
    انواع سیاست های پولی
    ۱.سیاست پولی انبساطی(Expansionary Monetary Policy):
    سیاست پولی انبساطی به سیاست هائی اطلاق می‌گردد که بانک مرکزی از طریق افزایش در عرضه پول،خود را به هدف عمومی سیاست پولی(رشد ناخالص ملی، تورم، نرخ ارز و بیکاری) می‌رساند و یا به عبارت دیگر هر سیاستی یا تدبیری افزایش دهندهٔ عرضه پول باشد را سیاست انبساطی پولی گویند. این سیاست بیشتر در حالاتی قابل تطبیق و مثمر است که اقتصاد در حالت رکود باشد که در این حالت بانک مرکزی جهت برقراری تعادل در اقتصاد کشور و رفع اثرات نا مطلوب این پدیده بر مقدار عرضه پول می‌افزاید تا اینکه از این طریق رکود را مهار کند.
    ۲.سیاست پولی انقباضی (Contractionary Monetary Policy):
    سیاست‌های پولی انقباضی به تدابیری اطلاق می‌گردد که بانک مرکزی از طریق کاهش در عرضه پول، اهداف عمومی سیاست‌های پولی(رشد ناخالص ملی، تورم، نرخ ارز و بیکاری) را بر آورده می‌سازد و یا به عبارت دیگر هر نوع تدابیری کاهندهٔ عرضهٔ پول را سیاست پولی انقباضی گویند.

    اهداف کلیدی سیاست های پولی
    ۱. تسریع رشد اقتصادی
    ۲. ایجاد اشتغال کامل
    ۳. تثبیت سطح عمومی قیمت ها
    ۴. ایجاد تعادل در موازنهٔ پرداخت‌های خارجی

  • شاخص دلار یا دلار ایندکس (USDX, DXY) چیست؟
    شاخصی از واحدهای پولی مرجع نسبت به دلار امریکا که در سال ۱۹۷۳ بوجود امده است واحدهای پولی که در این شاخص وجود دارند عبارتند از یورو ۵۷.۶٪ ، ین ژاپن ۱۳.۶٪ ، پوند انگلیس ۱۱.۹٪ ، دلار کانادا ۹.۱٪ ، کرون سوئد ۴.۲٪ و فرانک سوئیس ۳.۶٪
    این شاخص یکی از مهم ترین شاخص های بازار در جهت گیری روند قیمت هاست بطوری که هر موقع این شاخص روند صعودی داشته به طبع ان، ارزهای سایر کشورها در مقابل دلار تضعیف شده و مواد خام نیز در جهان سیر نزولی به خود می گیرد و هر موقع این شاخص روند نزولی داشته باشد به طبع آن، ارزهای سایر کشورها در مقابل دلار قوی تر شده و مواد خام در جهان گرانتر می شود. بیشترین عددی که شاخص تا حالا تست نموده مریوط می شود به فوریه ۱۹۸۵ که عدد شاخص ۱۶۴.۷۲ بوده و کمترین عددی که شاخص تا حالا تست نموده مریوط میشود به مارس ۲۰۰۸ که عدد شاخص ۷۰.۹۶ بود.
    نکانی در مورد شاخص دلار یا دلار ایندکس
    ۱.بیشترین تاثیر بروی تغییرات شاخص دلار با تصمیمات بانک مرکزی امریکا و بانک مرکزی اروپا اتفاق می افتد.
    ۲.ارزهای سایر کشور وابستگی شدید به این شاخص دارند.
    ۳.قیمت جهانی مواد خام (نفت و طلا وسایر مواد) به روند حرکت این شاخص بستگی دارد به طوری که هر موقع شاخص دلار افزایش می یابد مواد خام ارزان می شود و هر موقع که شاخص دلار تضعیف می شود مواد خام در جهان گرانتر می شود.

  • شاخص دوره ­ زندگی زکس (Zacks lifecycle Index) چیست؟
    شاخص دوره ­ زندگی زکس Zacks lifecycle Index شامل فهرستی از شاخص‌های محاسبه شده برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری مختلف است.

    این فهرست شامل سررسید‌های مختلف برای شاخص‌های مختلف بوده و این شاخص‌ها شامل صندوق‌ها و اوراق بهادار ایالات متحده، اوراق بهادار بین المللی و اوراق قرضه داخلی برخی کشور‌ها می‌باشد.

  • شاخص های اقتصادی چه هستند؟
    شاخص های اقتصادی که معمولا بصورت هفتگی، ماهیانه، سه ماهه و سالیانه توسط مراجع مختلف آماری و علمی نظير سازمانهای دولتی، سازمانهای بين‌المللی، دانشگاهها و ساير مراکز در زمينه‌های مختلف تهيه و انتشار می یابد. شاخص های اقتصادی بصورت مقادیر عددی یا گزارشی هستند که به ما کمک می کنند تا بتوانیم موارد ذیل را بهتر ارزیابی کنیم.

    1. ملموس‌تر کردن وضعیت پدیده‌ها
    2. فراهم کردن امکان مقایسه بین وضعیت پدیده‌ها در شرایط مختلف برای مثال شرایط زمانی و مکانی مختلف
    3. کمک به تصمیم‌گیری‌ها و جهت‌گیری‌های مدیریتی
    4. کمک به کشف نقاط و دلایل ضعف، قوت و تهدید
    5. کمک به پیش‌بینی آینده
    6. کمک به انتخاب گزینه های مناسب سرمایه گذاری

    انواع شاخص ها:

    شاخص‌های متعددی برای بیان وضعیت اقتصاد یک کشور معرفی شده‌اند که به ترتیب عبارت اند از

    ۱. بازار های مالی (Financial Markets)
    ۲. سیاست های پولی (Monetary policy)
    ۳. سیاست های مالی (Fiscal policy)
    ۴. سیستم مالیاتی (Taxes)
    ۵. تولید ناخالص ملی (GDP)
    ۶. استخدام و کاریابی (Labour)
    ۷. مصرف کنندگان (Consumer)
    ۸. قیمت ها (Prices)
    ۹. مسکن (Housing)
    ۱۰. کسب و کار (Business)

    نکات مهم در تحلیل شاخص های اقتصادی

    1. مشخص کردن وضعیت کنونی شاخص ها
    2. اهداف کشور مورد نظر در مورد شاخص ها
    3. چگونگی رسیدن کشور به اهداف خود، باعث انتخاب استراتژی سرمایه گذاری شما می شود.

    بطور مثال
    تورم کنونی ایران ۱۴ درصد است
    دولت و بانک مرکزی ابران هدفشان این است که تورم را تک رقمی کنند
    برای تک رقمی کردن تورم اقدامات که انجام می دهند کاهش سود بانکی، کنترل نقدینگی، اصلاح نظلام بانکی و ….

    وقتی اطلاعات صحیح داشته باشیم می توانیم استراتژی های مناسب برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم.

    برای مشاهده کامل ترین مجموعه شاخص های اقتصادی و همچنین پیش بینی روند آتی این شاخص ها به بخش بازارهای جهانی مراجعه بفرمایید.

  • شاخص های بازار کار (Labour Market) کدامند؟
    بازار کار هر کشور یکی از شاخص های اقتصادی است که با سه موضوع ایجاداشتغال، دستمزد افراد و بازنشستگی در ارتباط است.

    ایجاداشتغال
    ایجاد اشتغال پایدار به فاکتور های زیادی بستگی دارد و افراد جویای کار می توانند در دو بخش صعنت یا خدمات مشغول بکار شوند. و هزینه ایجاد اشتغال در بخش صنعت به مراتب از هزینه اشتغال در بخش خدمات بالاتر است بنایراین کشورهای که نرخ بیکاری پایین تری دارند حتما بخش خدماتی فعال و گسترده ای دارند.

    برای اینکه بتوانیم در مورد بازار کار یک کشور اظهارنظر کنیم حتما باید در مواردی مانند نرخ بیکاری، نرخ بیکاری در جوانان کشور، نرخ اشتغال بلند مدت، نرخ مشارکت افراد بیکار در جستجوی کار، هرینه ایجاد اشتغال برای هر فرد در بخش صنعت و خدمات، ترکیب جمعیتی شاغل و بیکار یک کشور از لحاظ جنستی، سن و نژادی و نحوه مشارکت انها در اشتغال کشور اطلاعات کامل داشته باشیم.

    نکته مهمی که تمام شرکت های دنیا، در مورد سرمایه گذاری و ایجاد اشتغال در یک کشور مدنظر دارند مساله بهره وری (Productivity) است که قبل از سرمایه گذاری بررسی های لازم را بر روی افراد جویای کار یک کشور ا نجام می دهند که ایا افراد جویای کار دانش و روحیه تولید کالا یا خدمات با کیفیت بالا دارند یا نه؟ و بعد اقدام به سرمایه گذاری در ان کشور می نمایند.

    دستمزد کارمندان
    مساله تعیین دستمزد کارمندان، بخصوص تعیین حداقل حقوق کارگران در یک کشور فاکتوری مهمی در تولید کالاهای با کیفیت است که حداقل دستمزد در یک کشور طوری تعیین گردد که یک فرد بتواند در رفاه نسبی زندگی کند این مساله در کشور های توسعه یافته رعایت می شود ولی در کشورهای در حال توسعه اصلا به رفاه نسبی کارمندان توجهی نمی شود و برای همین است که بهره وری در کشور های توسعه یافته خیلی بالا است.
    اگر حداقل حقوق بدون هماهنگی با سندیکایی کارفرمایان، بصورت دستوری افزایش یابد باعث بیکاری افراد شاغل نیز خواهد شد.

    بازنشستگی
    مساله بازنشستگی از این جهت حایز اهمیت است که هزینه پراخت حقوق ماهیانه یک بازنشسته از بودجه دولت تامین می شود و با توجه به افزایش طول عمر افراد جامعه، دولت ها سعی دارند تا می توانند سن بازنشستگی را در کشور افزایش دهند سن بانشستگی در ژاپن ۶۰ سالگی و در کانادا و المان در ۶۵ سالگی است.

  • شاخص های قیمتی مواد خام (Commodity price index) چیست؟
    شاخص های قیمت مواد خام (Commodity price index) یکی از زمینه های سرمایه گذاری در بازارهای جهانی محسوب می شوند که در عین حال معیاری برای اندازه گیری و آگاهی از وضعیت مواد خام و کالاها در جهان نیز می باشند. این شاخص ها توسط بانک های سرمایه گذار، خبرگزاری های اقتصادی معتبر جهان و یا موسسات تحقیقاتی بین الملی به حسب ضرورت و نیاز و بر پایه پژوهش ها و مطالعات فراوان به وجود آمده اند. این شاخص ها عموما در ذیل بازاری گردآوری و ارایه می شوند که بازارهای کالایی نامیده می شوند.

    مهمترین شاخص های قیمتی مواد خام در جهان

    ۱.شاخص مواد خام بلومبرگ (Bloomberg Commodity Index):
    این شاخص در سال ۱۹۹۸ توسط خبرگزاری بلومبرگ بوجود امده است و به اختصار BCOM نامیده می شود. مواد خام تشکیل دهنده این شاخص به شرح ذیل می باشند:

    انرژی 31.03%  / محصولات زراعتی 23.22% / فلزات پایه 17.11% / فلزات گران بها 15.59% / مصنوعات کشاورزی 7.41% / مصنوعات دامی 5.63%

    ۲.شاخص مواد خام CRB رویترز (Thomson Reuters/Jefferies CRB Index):
    این شاخص در سال ۱۹۵۸ توسط خبرگزاری رویترز بوجود امده است که شامل یک سبد از ۱۹ کالا است. ۳۹٪ از این سبد به انرژی، ۴۱٪ به کشاورزی، ۷٪ به فلزات گرانبها و ۱۳ درصد به فلزات صنعتی اختصاص داده شده است.
    این ۱۹ کالا عبارتند از آلومینیوم، کاکائو، قهوه، مس، ذرت، پنبه، نفت خام، طلا، نفت و حرارت، خوک، گاو زنده، گاز طبیعی، نیکل، آب پرتقال، نقره، سویا، شکر، بنزین بدون سرب و گندم.

    ۳.شاخص مواد خام گلدمن ساکس (S&P Goldman Sachs Commodity Index):
    این شاخص در سال ۱۹۹۱ توسط بانک گلدمن ساکس بوجود امده بود ولی در سال ۲۰۰۷ به شرکت Standard and Poor’s واگذار شد و به اختصار S&P GSCI نامیده می شود. سبد این شاخص را مواد خام حوزه نفت و انرژی با سهم ۶۳.۰۵ درصد و سایر مواد ۳۶.۹۵ درصد تشکیل می دهند.

    ۴.شاخص بین الملی مواد راجرز (Rogers International Commodity Index):
    این شاخص (RICI) در سال ۱۹۹۸ توسط سرمایه گذار سرشناس امریکایی جیم راجرز که تبحر خاصی در معاملات مواد خام دارد بوجود امده است. که مواد کشاورزی با سهم ۳۴.۹۰٪، انرژی با سهم ۴۴.۰۰٪ و فلزات با سهم ۲۱.۱۰٪ بخش های تشکیل دهنده این شاخص می باشند.

    البته شاخص های قیمتی دیگری نیز برای مواد خام وجود دارند که عبارتند از:

    World Bank Commodity Price Index
    Continuous Commodity Index / CCI
    Summer Haven Dynamic Commodity Index
    Astmax Commodity Index / AMCI
    Commin Commodity Index
    Dow Jones-UBS Commodity Index
    NCDEX Commodity Index
    Deutsche Bank Liquid Commodity Index / DBLCI
    Credit Suisse Commodity Benchmark Index / CSCB
    Merrill Lynch Commodity index eXtra /MLCX

  • شاخص های مسکن (Housing) چه هستند؟
    کسب و کار مرتبط با بازار مسکن یکی از شاخص های اقتصادی است که در کل کشور های جهان سهم مهمی در بازار اشتغال و تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص می دهند برای همین تمام سعی دولت ها این است که این صنعت همیشه پویایی خود را حفظ کند.
    شاخص های که نشان دهنده وضعیت بازار مسکن یک کشور هستند عبارتند از:
    ۱.شاخص قیمت مسکن (House Price Index)

    ۲.خانه های در حال ساخت (Housing Starts)

    ۳.خانوارهای دارای مسکن (Home Ownership Rate):
    شاخصی است که نشان دهنده این است که چند درصد از خانوارهای هر کشور دارای مسکن شخصی می باشند.
    ۴. کارهای عمرانی انجام شده (Construction Output):
    اشاره به کار های عمرانی انجام شده توسط شرکت های که فعالیت اصلی انها ساخت و ساز می باشد.
    کار ساخت و ساز شامل ساخت، بازسازی، توسعه، نوسازی، تعمیر و نگهداری می باشد.

  • شاخص های مصرف کننده (Consumer) چه هستند؟
    رفتار مصرف کنندگان کالا و خدمات کشور یکی از شاخص های اقتصادی است که از طرف اقتصاددانان و سرمایه گذاران یک کشور مورد بررسی قرار می گیرد و مصرف کننده کسی است که برای مصرف کالا یا خدمات تولید شده پول پرداخت می‌کند، از این رو مصرف‌کنندگان نقش اساسی در نظام اقتصادی ملتها دارند. تقاضای مصرف‌کنندگان یکی از عوامل اصلی انگزیشی تولیدکنندگان است. همچنین مصرف کنندگان بخشی از زنجیره توزیع محسوب می‌شوند.
    شاخص های اساسی که در بازار مصرف کنندگان مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از
    ۱.ضریب اطمینان مصرف کننده (Consumer Confidence)
    یک ضریب خوش بینی است که مصرف کنندگان نسبت به اقتصاد کشور دارند و رابطه مستقیم با صرفه جویی و هزینه کردن مصرف کنندگان دارد بدین صورت که اگر مصرف کننده نسبت به اینده اقتصاد خوش بین باشد شروع به هزینه کردن می کند و اگر نسبت به اینده اقتصاد بدبین باشد شروع به صرفه جویی می کند.
    در امریکا این ضریب توسط دانشگاه میشگان سنجیده می شود (University of Michigan Consumer Sentiment Index) و روال کار بدین شکل است که بصورت تلفنی حداقل با ۵۰۰ مصرف کننده تماس برقرار کرده و سوالاتی در مورد هزینه کردن و صرفه جویی می پرسند و نتایج را جمع بندی و به اطلاع عموم می رساند.

    ۲.هزینه های مصرف کننده (Consumer Spending)

    ۳.پس انداز شخصی (Personal Savings)

    ۴.خرده فروشی (Retail Sales)
    خرده‌فروشی شامل فروش کالاها و اجناس فیزیکی برای مصرف مستقیم توسط خریدار است که از محلی معین، همچون فروشگاه، بوتیک یا کیوسک، یا از مرکز خرید، در قالب بخش‌های کوچک یا منفرد تهیه شده باشد. خرده‌فروشی می‌تواند شامل خدمات فرعی همچون تحویل نیز باشد.
    ۵.اعتبار مصرف کننده (Consumer Credit)
    به مجموعه کالاها یا خدماتی که با اقساط توسط مصرف کنندگان خریداری می شوند.

    ۶.بدهی خانوارها نسبت به درآمد(Households debt to income):

    ۷.بدهی خانوارها نسبت به تولید ناخالص ملی(Households debt to GDP):
    هرچه میزان بدهی خانوارهای یک کشور نسبت به تولید ناخالص ملی ارقام پایین تری باشد اقتصاد ان کشور با ثبات تر است.

  • شاخص های کسب و کار (Business) کدامند؟
    بررسی وضعیت کسب و کار های یک کشور از مهم ترین شاخص های اقتصادی است که مورد توجه سرمایه گذاران خارجی است.
    کسب و کار یک سازمان است که برای فراهم کردن کالا، خدمات و یا هر دو به مشتری ایجاد شده است. کسب و کار در اقتصاد سرمایه‌داری حکم‌فرماست، بیشتر کسب و کارها که مالک آن‌ها بخش خصوصی است برای این ایجاد شده‌اند که سودساز باشند و دارایی صاحب‌شان را بیشتر کنند. از کسب و کاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند با عنوان شرکت یاد برده می‌شود و شرکتها با توجه به حجم دارایی و پرسنل به دو قسمت تقیسم بندی می کنند.

    ۱. شرکت های بزرگ یا غول پیکر(Giant company): در تقسیم بندی اتحادیه اروپا به شرکت های دارای ۲۵۰ نفر پرسنل و حجم معاملات سالیانه بیشتر از ۵۰ میلیون یورو را، شرکت های بزرگ یا غول پیکر می گویند.

    ۲.شرکت های متوسط و کوچک(Small and medium-sized enterprises): که به اختصار به انها SME نیز گفته می شود. در تقسیم بندی اتحادیه اروپا به شرکت های تا ۲۵۰ نفر پرسنل و حجم معاملات سالیانه کمتر از ۵۰ میلیون یورو را، شرکت های SME می گویند.

    شاخص های که نشان دهنده وضعیت کسب و کارهای یک کشور هستند
    ۱.تولیدات صنعتی و خدماتی (Manufacturing and service)

    ۲. نرخ استفاده از ظرفیت (Capacity Utilization Rate)

    ۳.شاخص های پیش نگر و پس نگر در اقتصاد (leading and lagging Indicator)

    ۴.شاخص اعتماد به نفس کسب و کار (Business Confidence):
    یک شاخص اقتصادی است که میزان خوش بینی یا بدبینی مدیران کسب و کار نسبت به اینده شرکت یا سازمان خود را ارزیابی می کند. همچنین یک نمای کلی از وضعیت اقتصادی کشور را فراهم می کند.
    ۵.شاخص رقابت پذیری (Competitiveness Index):
    رقابت‌پذیری به معنای توانایی و عملکرد یک شرکت، یک بخش اقتصادی یا یک کشور در فروش و عرضه کالا و خدمات در یک بازار در مقایسه با دیگر شرکت‌ها، زیر بخش‌ها، و کشورهای حاضر در همان بازار است. این اصطلاح همچنین برای بازارها نیز استفاده می‌شود که اشاره به میزان رقابت‌پذیر بودن ساختار بازار دارد. باید توجه شود که رقابت‌پذیر بودن یک بازار ارتباطی به رقابت‌پذیری شرکت‌های حاضر دراین بازار ندارد.
    ۶.شاخص احساس فساد (Corruptions Perception Index):
    شاخصی است که میزان فساد موجود در میان مقامات دولتی و سیاستمدارانشان را رتبه‌بندی می‌کند. به عبارت دیگر، این معیار شاخصی است که رتبهٔ فساد در بخش عمومی یک کشور را درمیان سایر کشورهای جهان نشان می‌دهد. و توسط سازمان شفافیت بین‌الملل بصورت سالیانه انتشار پیدا می کند و هر کشوری که رتبه فساد پایین تری داشته باشد راه اندازی کسب و کارهای جدید و نو در ان اسانتر است.
    ۷.سهولت انجام کسب و کار (Ease of Doing Business):
    شاخصی است که توسط بانک جهانی ایجاد شده است. و رتبهٔ بالاتر هر کشور در آن شاخص، نشان دهندهٔ مقررات سهل و اسان برای کسب و کارها و حمایت‌های قوی تر از حقوق مالکیت خصوصی است.
    ۸.ورشکستگی در کسب و کار (Bankruptcy in Business):
    امار تعداد کسب و کارهای که در یک کشور اعلام ورشکستی می کنند معمولا بصورت ماهیانه اعلام می شود بررسی علل ورشکستگی کسب و کارها یک از شاخص های مهم سرمایه گذاری، در هر کشور به شمار می اید بطوری که بی کفایتی مدیران کسب وکارها، قوانین دست و پاگیر دولتی، شرایط اقتصاد کشور یا جهان برخی از علل عمده ورشکستگی کسب و کارها به شمار می ایند.

  • شاخص‌های قیمتی (Prices) کدامند؟
    تغییر قیمت در کالا و خدمات در کشور، یکی از شاخص های اقتصادی است که همه گروه های جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. قیمت میزان پرداخت یا جبرانی است که توسط یک شخص به دیگری به‌ ازای کالا یا خدمات داده می‌شود.
    در اقتصاد نوین، قیمت‌ها معمولاً در غالب واحدهای پولی بیان می‌شوند (قیمت‌های کالاها، بصورت یکای پولی در واحد وزن آن کالا بیان می‌شوند، مثلاً یک یورو به‌ ازای هر کیلوگرم).
    تقریبا هیچ فاکتوری مهمتر از تغییرات قیمت ها برای دولت و خانوار نیست و همه مجبورند زندگی خود را با قیمت ها تطبیق دهند و براساس انها برنامه ریزی کنند

    شاخص های مهم که با قیمت کالا و خدمات در ارتباط هستند

    ۱.تورم (Inflation)

    ۲. تراز تجاری (Balance of Trade)

    ۳.جریان سرمایه (Capital Flows):
    به حرکت سرمایه به منظور تجارت، سرمایه گذاری(خرید سهام، اوراق قرضه، طلا و…) و راه اندازی کسب و کار در یک کشور را جریان سرمایه می گویند و حتی پولی که شرکت برای تحقیق و توسعه هرینه می کنند نیز شامل جریان سرمایه می شود و در مقیاس بالاتر سرمایه ای که دولت یک کشور در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کند نیز شامل جریان سرمایه است.
    جریان سرمایه کل کشور شاخصی است که از ان در تهیه بودجه کشور، تنظیم مقررات پولی و مالی جدید استفاده می شود.
    جریان سرمایه از شاخص های پیش نگر می باشد که نشان دهنده این است که جهت سرمایه به کدام سمت در یک کشور در حال حرکت است و اگر سرمایه به سمت کالا خاصی افزایش یابد در اینده نزدیک شاهد افزایش قیمت یا رکود در ان کالا خواهیم شد که به شرایط بازار بستگی دارد.
    ۴.توازن حساب جاری (Current Account):
    اختلاف بین پس اندازهای کل کشور با سرمایه گذاری های انجام شده در کشور را توازن حساب جاری می گویند و این شاخص نشان دهنده پویایی اقتصاد یک کشور است زیرا در برگیرنده کل تراز تجاری، درامد حاصله از خارج از کشور و پولی های جابجا شده در کشور را نشان می هد.
    اگر یک کشور از سایر کشورهای جهان طلبکار باشد ان کشور دارای توازن حساب جاری مثبت است و اگر یک کشور به سایر کشورهای جهان بدهکار باشد ان کشور دارای توازن حساب جاری منفی است. توازن حساب جاری هر کشور نسبت به تولید ناخالص ملی ان کشور نیز سنجیده می شود.

    در واقع توازن حساب جاری هر کشور منفی باشد یعنی سرمایه گذاری در ان کشور بیشتر است و مشکل کشور ما این است که دارای توازن حساب جاری مثبت است و مردم ترجیح می دهند سرمایه های خود را پس انداز کنند تا سرمایه گذاری.

    ۵.شرایط تجارت در کشور (Terms of Trade):
    شرایط تجارت در هر کشور مخصوصا تعرفه های گمرکی تاثیر مستقیم بر روی قیمت اجناس دارد.

    ۶. توریسم (Tourist Arrivals): افرایش توریست یک کشور هم می تواند قیمت ها را افزایش دهد.

    ۷. تروریسم (Terrorism Index): افزایش تروریسم در یک کشور باعث کاهش اعتماد عمومی و در نتیجه کاهش سرمایه گذاری در ان کشور شده و در نتیجه باعث افزایش قیمت ها می شود.

  • صندوق امانی (Wasting Trust) چیست؟
    صندوق امانی یا تولیت در حال اتلاف Wasting Trust به آن دسته از صندوق امانی گویند که دارایی‌های آنها در حال تقلیل یا تخلیه بوده و دارایی‌های جدیدی به صندوق واریز نمی‌شود.

    از آنجایی که این صندوق‌ها بطور معمول وظیفه پرداخت به اعضا یا شرکت خاصی را دارند، چنانچه دارایی‌های جدیدی به صندوق اضافه نشود، دارایی‌های صندوق به مرور زمان کم شده و حجم صندوق تقلیل میابد.

    به این دسته از صندوق‌های امانی صندوق‌های امانی در حال اتلاف گویند. حجم این صندوق‌ها بعد از مدتی آنچنان تقلیل یافته که قادر به پرداخت‌های تکلیفی خود نیز نمی‌باشند.

  • صندوق سرمایه‌گذاری مشترک (Mutual Fund) چیست؟
    صندوق سرمایه‌گذاری مشترک Mutual Fund به صندوقی گویند متشکل از وجوه دریافت شده از سرمایه‌گذاران متعدد که وجوه این صندوق در بازارهای مختلف از جمله سهام ، اوراق بهادار، اوراق قرضه، ابزار پولی و ابزار مالی مشابه سرمایه‌گذاری شده است.

    این صندوق‌ها توسط مدیران پولی مدیریت شده و هدف صندوق افزایش دارایی و پرداخت سود دوره‌ای می‌باشد. پرتفوی متشکل این صندوق‌ها مطابق با هدف سرمایه‌گذاران در صندوق طراحی شده و در اساسنامه صندوق بدان اشاره شده است.

    یکی از خصوصیات بارز این صندوق‌ها ایجاد دسترسی برای سرمایه‌گذاران خرد با دارایی کم به پرتفو‌ی حرفه‌ای است که توسط مدیران سرمایه‌گذاری حرفه‌ای مدیریت می‌شوند.

    در صورت عدم وجود این صندوق‌ها، دسترسی سرمایه‌گذاران خرد به برخی از بازارها بسیار سخت یا غیر ممکن است. خرید و فروش سهام این صندوق‌ها با توجه به قیمت روز دارایی‌ها در بازار است که از آن به اسم خالص ارزش دارایی (Net Asset Value or NAV) نیز یاد می‌شود.

  • فارکس (Forex) چیست؟
    ساده ترین تعریف برای تبادل ارزهای خارجی، تبدیل یک ارز به ارز دیگر است که مقداری از این تبادل برای خرید و فروش کالا و یا خدمات شرکت ها و دولت ها، هزینه های سفر و خرید جهانگردان و یا سرمایه گذاری اشخاص و بنگاه ها در کشور مورد استفاده قرارمی‌گیرد. البته بیشتر تبادل های ارزی با هدف کسب سود از تفاضل قیمت خرید و فروش انجام می گیرد.
    در بازار تبادل ارز جهانی تمامی بانک ها (اعم از تجاری و مرکزی و سرمایه گذاری)، مؤسسات مالی بزرگ، شرکت های چند ملیتی، تاجران، شرکت های بیمه، شرکت های صادرات و واردات، صندوقهای بازنشستگی، سفته بازها و اشخاص حقیقی، ارزهای مختلفی همچون دلار آمریکا، یورو، پوند، ین و ... را معامله می کنند.

    این بازار بر خلاف اکثر بازارهای مالی دیگر مکان فیزیکی خاصی نداشته و بانکها، مؤسسات و معامله گران از طریق شبکه الکترونیکی، یک ارز را در مقابل ارز دیگر معامله می کنند. هر چند ماهیت معاملات فارکس، خارج بورس OTC یعنی Over the counter است اما مراکز اصلی تجارت ارز به ترتیب در لندن، نیویورک و توکیو می باشد و بانکها از سراسر جهان در این معاملات شرکت می کنند.

    معامله در بازار فارکس در واقع عبارت است از خرید یک ارز و همزمان، فروش ارز دیگر است. ارزها از طریق یک معامله گر یا کارگزار و به صورت جفت ارز معامله می شوند. برای مثال یورو و دلار (EUR/USD) یا پوند انگلیس و ین ژاپن(GBP/JPY).

    معامله در فارکس را می توان در دو هدف خلاصه کرد: 1. ابتدا در نرخ بالا بفروشید و سپس در نرخ پایین بخرید 2. ابتدا در نرخ پایین بخرید و سپس در نرخ بالا بفروشید.

    چگونگی معامله در فارکس:

    با توجه به پیشرفت علوم ارتباطی و در همین راستا شبکه جهانی اینترنت هم اکنون اشخاص نیز می توانند کاملاً در شرایط یکسان با سفته بازان، شرکت های سرمایه گذاری و ... بواسطه کارگزاران (Brokers) که از طریق شبکه الکترونیکی به بانک متصل می شوند و در هر لحظه نرخ ارزها را از بانک های مختلف جمع آوری می کنند و با اتصال به نرم افزار معاملاتی اختصاصی خود(Platform) که در اختیار مشتریان خود نیز قرار داده اند نرخ ارزها را از شبکه اینترنت به نرم افزار معاملاتی مورد نظر ارسال نموده و مشتریان نیز سفارش خود را از طریق همان نرم افزار به کارگزار مربوطه منتقل می نمایند. در واقع می توان گفت که عامل واسطه بین معامله گران شخصی (Traders) و بازار، کارگزار می باشد و مهمترین نقش کارگزار نیز انتقال سفارشات معاملاتی فرد معامله گر به بازار جهانی می باشد.

    بنابراین برای انجام معاملات در بازار ارز انتخاب یک کارگزار الزامی می‌باشد. برای انجام معاملات ارزی مشتری بایستی با کارگزار مورد نظرش قرارداد بسته و مبلغ مورد نظر خود را بعنوان سپرده به شماره حسابی که کارگزار مشخص می کند واریز نماید. این سپرده در واقع پشتوانه انجام معاملات می باشد و به نام خود مشتری گشایش می شود، سپس کارگزار نام کاربری و شماره رمز ورود (Password , login name) به حساب معاملاتی گشایش شده را به مشتری می دهد تا به وسیله آن مشتری بتواند از طریق نرم افزار معاملاتی که در اختیارش قرار داده است و از طریق شبکه اینترنت به حساب معاملاتی خود دسترسی پیدا نموده و به راحتی به انجام معاملات ارزی مبادرت نماید و هر گونه تغییری (حسابرسی سود و ضرر، و وضعیت سرمایه و ... ) که در اثر انجام معاملات ارزی حاصل شود را به صورت همزمان در بخش حسابداری نرم افزار معاملاتی خود که شامل موارد زیر می‌باشد ملاحظه نماید:

    1 – نوع ارز مورد معامله 2 – قیمت انجام شده معامله 3– سایز یا حجم معامله 4 – تعیین نوع عملیات (خرید یا فروش) و بر اساس این متغیرها کارگزار اقدام و در ازای این خدمات کارمزد معاملاتی (Spread) دریافت می کند.

    فعالیت اشخاص حقیقی و حقوقی در فارکس در 5 مورد مصداق پیدا می کند:

    1 – معامله گری 2 – عملیات بروکری 3 – نمایندگی بروکر 4 – آموزش 5 –فروش سیگنال و اکسپرت

    نرم افزارهای معاملاتی:

    هر کارگزار یا بروکر بازار فارکس جهت انجام دستورات معاملاتی مشتریان، به محیطی نیاز دارد تا از طریق آن بتواند با مشتری های خود ارتباط برقرار کرده و در عین حال که آنها را از روند قیمت ها آگاه می سازد شرایطی را فراهم سازد که بر اساس آن بتوان مراحل انجام یک معامله را به ثبت رساند.
    اصولاً این مراحل شامل دریافت تقاضاهای پیش خرید و پیش فروش و باز و بستن معاملات بر روی کالاها یا ارزهای بخصوص است که هر کارگزار به کاربران خود بر اساس آن سرویس می دهد. برای رفع این مشکل هر بروکری از«پلت فرم»های خاصی استفاده می کند که گاهی ممکن است در میان بسیاری از آنان مشترک باشد مانند نرم افزار «متاتریدر» (Metatrader).

    یکی از معروفترین نرم افزار معاملات بازار فارکس نرم افزار متاتریدر محصول یک شرکت روسی بنام MetaQuotes می باشدکه به وسیله آن می توان در بازار «فیوچرز» و CFD نیز معامله کرد. آخرین نسخه این نرم افزار در حال حاضر Metatrader4 است که از سایت فوق الذکر قابل دانلود است و تا کنون بیش از 20 زبان مختلف دنیا از جمله فارسی را پشتیبانی می کند.

    روشهای معاملاتی:

    دو روش اصلی برای تحلیل و پیش بینی بازار وجود دارد:

    1 – روش تحلیل بنیادی 2 – روش تحلیل تکنیکی.

    1 – روش بنیادی: آیا تا کنون فکر کرده اید که نرخ مبادله در اثر چه مسایلی تغییر می کنند؟ چرا نرخ مبادله یورو به دلار از ابتدای سال 2007 تا بیش از 2700 واحد افزایش و سپس تا حدود 3700 واحد کاهش داشته است؟

    در پاسخ به چنین سؤالاتی بایستی گفت در بازارهای پویا و فعال، قیمت ها در اثر تغییر میزان عرضه و تقاضا تعیین می شوند و بر این اساس ما در تحلیل بنیادی به دنبال آن هستیم تا مشخص کنیم چه عواملی موجب میزان عرضه و تقاضا می گردند.

    یکی از بهترین و متداول ترین دسته بندی های بنیادهای اقتصادی تقسیم آن به چهار عامل زیر می باشد: الف) عوامل اقتصادی ب) عوامل مالی ج) رویدادهای سیاسی اجتماعی د) بحران ها.

    2 – روش تکنیکی: تحلیل تکنیکی بررسی تغییرات قیمتهای پیشین، به منظور پیش بینی تغییرات آتی قیمتها می‌باشد. اغلب از تحلیل گران تکنیکی به عنوان «چارتیست» یاد می شود. چرا که برای تحلیل هایشان اتکای زیادی به نمودارها دارند.

    در ابتدای قرن بیستم، تئوری «داو» (DOW) بنیان گذاری شد که بعدها به عنوان تحلیل تکنیکی نوین شناخته شد. تئوری «داو» از ابتدا ترکیب کاملی نبود بلکه به مرور با کنار هم قرار دادن اجزایی از میان نوشته های «چارلز داو» در طی چندین سال تکمیل شد. از میان قضیه های نقل شده از «داو» سه تا از آنها برجسته می باشند: الف) قیمت معرف همه اطلاعات می باشد. ب) تغییرات قیمت کاملاً تصادفی نیست. ج) اینکه چه اتفاقی افتاده (پیشینه قیمت) بسیار مهمتر است از چرایی آن (چرا اتفاق افتاده).

  • فرشته سرمایه گذار (Angel investor) چیست؟
    فرشته سرمایه‌گذار یا Angel investor - فرشته سرمایه گذار به آن دسته از سرمایه گذارانی گویند که تمایل به سرمایه‌گذاری در شرکت‌های استارت آپ یا در شرف تاسیس دارند. این سرمایه‌گذاری می‌تواند تنها بصورت تزریق یکباره و یا چندباره باشد.

    تفاوت اصلی فرشته سرمایه‌گذار با سایر سرمایه‌گذاران در کسب و کارهای مختلف در آن است که شرایط این سرمایه‌گذار در تامین مالی بسیار آسان‌تر و انعطاف‌پذیرتر در مقایسه با سایر سرمایه‌گذاران می‌باشد.
    در واقع شخص سرمایه‌گذار قصد تامین مالی شخص صاحب کسب و کار (و یا صاحب ایده) را دارد و هدف وی به نتیجه رساندن و موفقیت آن کسب و کار است.
    این همچنان به آن معنا است که شخص سرمایه‌گذار قصد سرمایه‌گذاری بر روی شخص را دارد تا آن کسب و کار خاص.
    از دید سرمایه گذاری، فرشته سرمایه گذار دقیقا در مقابل venture capitalist می‌باشد.

  • قرارداد آتی – فیوچر (Future) چیست؟
    در این روش فروشنده مطابق یک قرارداد صلح تعهد می نماید مقدار معینی از دارایی یا کالایی مشخص را در زمانی معین در مقابل مبلغی به خریدار تحویل دهد. بر اساس این قرارداد، فروشنده مقدار دارایی مورد مصالحه را در سررسید مشخص تحویل می دهد و خریدار نیز مبلغ مورد مصالحه و توافق شده را در سررسید می پردازد. طرفین در قالب شرط ضمن قرارداد به شخص ثالث یا کارگزاری وکالت می هند که از وجه الضمان آنها متناسب با نوسانات قیمت در بورس به طرف دیگر اباحه تصرف بدهد. هر یک از طرفین می توانند قبل از سررسید با انعقاد قرارداد صلح دیگری شخص ثالثی را در قرارداد صلح اولیه جایگزین خود نمایند و پس از تسویه از قرارداد خارج شوند کلیه قرارداد ها در زمان سررسید مقرر حتما باید تسویه شوند.
  • قرارداد اختیار معامله – آپشن (Option) چیست؟
    قرارداد اختیار خرید: قراردادی است که به موجب آن عرضه کننده کالا، حق خرید مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت مشخص تعیین شده در حال حاضر به طرف دوم قرارداد اعطا می نماید بدون اینکه طرف دوم ملزم به خرید آن کالا باشد.
    قرارداد اختیار فروش: قراردادی است که به عنوان شرط ضمن عقد، به موجب آن خریدار حق فروش مقدار معینی از کالای مورد نظر را در زمان معین و با قیمت مشخص به طرف دیگر اعطا می نماید. بدون آنکه فروشنده ملزم به فروش کالا در تاریخ قید شده باشد.
    در همه قراردادهای اختیار خرید و فروش کارمزد بالاتری نسبت به انواع قراردادهای دیگر مورد محاسبه قرار میگیرد. بسته به زمان لغو یا تحویل کالا این قراردادها به دو نوع سیستم آمریکایی و اروپایی نیز تقسیم بندی می شوند.
    در اینجا چهار مورد از عمومی ترین قراردادهای استفاده شده در بورس های بین المللی توضیح داده شد. شایان ذکر است موارد دیگری مانند قرارداد اعتباری، قرارداد معاوضه، قرارداد صلح و موارد مختلف دیگری قرارداد وجود دارد که به علت عمومیت نداشتن در بازار مبادلات ارز از توضیح در مورد آنها صرف نظر می نماییم.
  • قرارداد سلف – فوروارد (Forward) چیست؟
    در این قرارداد، کل مبلغ در زمان انجام معامله از طرف خریدار پرداخت میشود و فروشنده متعهد می شود در تاریخ و زمان معین کالا را با قیمت مورد توافق به خریدار تحویل دهد.
  • قرارداد لحظه ای – اسپات (Spot) چیست؟
    در این قرارداد خریدار باید کل مبلغ قرارداد را به علاوه کارمزد کارگزاربه صورت نقد پرداخت نماید و فروشنده نیز باید تا حداکثر دو روز کاری کالایمورد معامله را به خریدار تحویل نماید. این نوع قرارداد در بازار مبادلات ارزغالبا به صورت لحظه ای نقد می شود.
  • لات (Lot) واحد اندازه گیری حجم معاملات چیست؟
    Contract Size اندازه حجم قرارداد یک معامله در بازار مبادلات ارز می باشد. اندازه قراردادها با واژه هایی مانند لات Amount یا Lot سنجیده می شود. در Amount حجم معامله به ارز پایه یا ارز اصلی سنجیده میشود و Lot واحد اندازه گیری حجم معامله می باشد در بیشتر قراردادها هر لات برابر با ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز پایه است. ۱۰۰۰۰۰ واحد ارز پایه= Lot 1 = K Amount100 اندازه اغلب معاملات مضربی از ۱۰۰۰۰۰ واحد محاسبه می شود. ۱۰۰۰۰ واحد ارز پایه= Lot 0.1 = K Amount10
  • لغو توسط معامله گر (Cancelled By the Dealer) به چه معناست؟
    تصور کنید که شما تعدادی پوزیشن باز دارید و همزمان تعدادی هم دستور شرطی یا در حال انتظار (pending orders) دارید و بازار در حال برخورد به یکی از پندینگ اردرهای شما است، در حالی که شما فری مارجین کافی در حسابتان برای این معامله ندارید؛ اتفاقی که رخ می دهد به این صورت است که این پندینگ اردر یا اجرا نمی شود یا به طور اتوماتیک کنسل می گردد. معامله گرانی که از این مساله “لغو توسط معامله گر” اطلاعی ندارند، وقتی که می بینند پندینگ اردر کنسل شده یا عمل نکرده است، از عملکرد بروکر شاکی می شوند. آنها تصور می کنند که بروکر نتوانسته است دستور آنها را انجام دهد و آن بروکر را یک بروکر ناکارآمد و بد می دانند. در حالیکه واقعیت این است که پندینگ اردر شما به علت اینکه شما فری مارجین کافی در حساب تان ندارید، نمی تواند عمل کند و کنسل می شود. یک سیستم کنترل مارجین وجود دارد که کنترل می کند که مارجین لِوِل اکانت متاتریدر شما بعد از بازشدن ترید چقدر می گردد. اگر این سطح یا لِوِل بالای سطح قابل قبول باشد، اجازه می دهد که ترید انجام شود. این نسبت لازم برای سنجش مارجینِ پس از ترید (Post-Trade Margin) معمولا در سطح ۱۲۰% توسط بروکر تنظیم شده است. به این معنی که سیستم محاسبه می کند که اگر این پوزیشن را باز کند، مارجین شما پس از باز شدن پوزیشن چقدر خواهد شد، اگر نسبت اکوئیتی به مارجین (پس از ترید) یا همان مارجین لول شما پس از باز شدن پوزیشن کمتر از ۱۲۰ درصد بشود، سیستم رابط اکانت شما به طور خودکار دستور شما را کنسل می کند. البته این سطح در بروکر های مختلف می تواند متفاوت باشد (معمولا ۱۲۰% است)
  • لوریج (Leverage) یا اهرم افزایش سرمایه به چه معناست؟
    از آنجا که تغییر نرخ برابری ارزها در بازار، روزانه در حدود یک درصد می باشد، ممکن است معامله گران و سرمایه گزاران شخصی و خرده پا رغبتی به معامله در بازار تبادلات ارزی نداشته باشند. چرا که اگر بتوانند با انجام معامله مناسب در زمان مناسب کل این تغییر نرخ را به نفع خود داشته باشند نیز در روز حداکثر یک درصد سود خواهند داشت که برای سرمایه های کوچک رقم بسیار ناچیزی خواهد شد. از این رو در بازار مبادلات ارز مفهومی به نام اعتبار اهرمی یا Leverage مطرح می گردد. با استفاده از اعتبار اهرمی، سرمایه گزار می تواند تا ۱۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شود (این رقم می تواند بسته به کارگزار شما بین ۵۰ تا ۵۰۰ متغیر باشد) به عنوان مثال معامله گری که ۱۰۰۰۰ دلار سرمایه در اختیار دارد، می تواند تا ۱۰۰۰۰۰۰ دلار معامله انجام دهد. بنابراین اگر در یک معامله ۱۰۰۰۰۰۰ دلاری، بتواند یک دهم نوسان روزانه یک جفت ارز را شکار کند، یعنی ۰٫۱ درصد، ۱۰۰۰ دلار سود عاید وی خواهد شد که برابر ۱۰ درصد سرمایه اولیه وی می باشد. به این معنی که با در اختیار داشتن ۱۰۰۰۰ دلار، یک معامله یک میلیون دلار را آغاز می کند. در اینجا معامله گر صاحب یک معامله یک میلیون دلاری است، هر چقدر که این معامله سود ایجاد کند متعلق به وی خواهد بود ولی اگر این معامله به ضرر منجر شود، ضرر معامله یک میلیون دلاری از ۱۰۰۰۰ دلار وی کاسته می شود تا جایی که ممکن است ضرر این معامله به اندازه کل ۱۰۰۰۰ دلار سرمایه برسد. در چنین وضعیتی، معامله به طور خودکار از طرف کارگزار بسته می شود. همانطور که مشاهده می کنید، اعتبار اهرمی یا Leverage مانند یک شمشیر دو لبه عمل می کند. هم می تواند سودهای معامله گر را صدها برابر کند و هم منجر به ضرر او شود.
  • لوریج یا اهرم (Leverage) چیست؟
    اهرم یا لوریج ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار می دهد که معامله گران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع می کنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما می توانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله کنید. بنابر این برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. می توان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا می کند. در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معامله ای که نیازمند صد دلار پول هست با یک دلار می توانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا می کند (که در این مثال ضریب صد می باشد). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، باید هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید. تعریف لوریج را با طرح یک مساله ادامه می دهیم. تصور کنید که شما تصمیم دارید معامله ای با حجم ۱۰ لات USD، در حسابی که لوریج آن ۱:۲۰۰ (یک به دویست) است انجام دهید. چه مقدار دلار در حسابتان برای انجام این معامله لازم دارید؟ بدون احتساب لوریج، هر لات استاندارد USD برابر صد هزار دلار می باشد. شما قصد معامله ۱۰ لات را دارید، پس حجم معامله شما ده ضربدر صد هزار می باشد. یعنی یک میلیون دلار. با لوریج ۱:۲۰۰ باید یک دویستم حجم معامله را تامین کنید. پس ۵۰۰۰ دلار لازم دارید تا ۱۰ لات در این حساب ترید کنید (یک میلیون دلار تقسیم بر ۲۰۰).
  • مارجین آزاد (Free margin) چیست؟
    مارجین آزاد ، تفاوت اکوئیتی حساب و مارجینِ پوزیشن های باز شما می باشد. مارجین آزاد = اکوئیتی منهای مارجین وقتی که شما هیچ پوزیشن بازی نداشته باشید، هیچ مقدار پولی از حسابتون در مارجین استفاده نشده است. بنابراین همه پولی که در اکانت تان دارید آزاد است. تا زمانی که شما هیچ پوزیشنی نداشته باشید. اکوئیتی حساب شما و فری مارجین با بالانس حساب شما برابر است. فرض کنید که شما یک حساب ۲۰۰۰۰ دلاری با تعدادی پوزیشن باز در آن با مجموع مارجین ۱۰۰۰۰ دلار دارید که این معاملات ۴۰۰۰ دلار در سود می باشند بنابراین اکوئیتی = ۲۰۰۰۰ به اضافه ۴۰۰۰ = ۲۴۰۰۰ فری مارجین = ۲۴۰۰۰ منهای ۱۰۰۰۰ =۱۴۰۰۰
  • مارجین یا حاشیه (Margin) چیست؟
    مارجین یا حاشیه، بر اساس لوریج محاسبه می گردد؛ اما برای درک بهتر مفهوم حاشیه یا مارجین، ابتدا لوریج را فراموش کنید. اجازه دهید تصور کنیم که لوریجی در کار نیست، در حقیقت حساب شما لوریج ۱:۱ دارد. بعد از بیان مفهوم اولیه، تاثیر لوریج در مارجین را نیز بیان می کنیم. مارجین مقداری از پول است که در یک پوزیشن یا معامله، شرکت می کند. اینگونه تصور کنید که شما یه حساب ۲۰،۰۰۰ دلاری دارید و تصمیم دارید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) بخرید. برای خرید این ۲۰۰۰ یورو با فرض اینکه نرخ یورو به دلار آمریکا برابر ۱٫۴۳۴۵ باشد، شما چه میزان دلار آمریکا باید بپردازید؟ در واقع چه میزان مارجین نیاز دارید؟ وقتی نرخ در جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵ است، یعنی ارزش هر یک یورو برابر ۱٫۴۳۴۵ دلار آمریکا می باشد، پس برای خرید ۲۰۰۰ یورو، شما باید ۲۸۶۹ دلار آمریکا بپردازید. ۲۰۰۰ یورو = ۲۰۰۰ × ۱۴۳۴٫۵ بنابر این ۲۰۰۰ یورو برابر ۲۸۶۹ دلار آمریکا است اگر شما یک پوزیشنِ خرید ۲۰۰۰ EUR/USD بگیرید. (یعنی شما ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا خریده اید) پس مقدار ۲۸۶۹ دلار از کل ۲۰،۰۰۰ دلار موجودی حساب فرضی شما، بلافاصله در این معامله درگیر می شود. وقتی شما حجم معامله (Volume) را به طور مثال روی ۰٫۰۲ لات قرار می دهید (هر لات، یکصد هزار واحد از ارز سمت چپ می باشد، پس در اینجا ۰٫۰۲ لات یعنی ۰٫۰۲ × ۱۰۰،۰۰۰ = ۲۰۰۰ واحد از ارز سمت چپ که در مثال ما برابر ۲۰۰۰ یورو می گردد) و روی دکمه خرید کلیک می کنید. برای خریدِ این ۲۰۰۰ یورو ۲۸۶۹ دلار از حساب شما پرداخت می شود که این مبلغ مارجین نامیده می شود. اکنون مفهوم لوریج را وارد بحث می کنیم، بیایید فرض کنیم که حساب شما لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) دارد. در این حالت برای خرید همان دو هزار یورو در مقابل دلار آمریکا که در حالت قبل بررسی کردیم، شما باید یک صدم (یک از صد واحد ۱:۱۰۰) مقدار پول لازم را پرداخت کنید. در حالت قبل لوریج ۱:۱ بود که شما نسبت یک از یک واحد پول را باید پرداخت می کردید در واقع همه پول را باید پرداخت می کردید. بنابراین با لوریج ۱:۱۰۰، برای خرید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار (۰٫۰۲ لات)، با همان نرخ ذکر شده در مثال قبل، شما باید یک صدم از ۲۸۶۹ دلار را پرداخت کنید که می شود ۲۸/۶۹ دلار. با طرح یک سوال، مسئله را بیشتر بررسی می کنیم. اگر شما بخواهید ۱ لات یورو در مقابل دلار آمریکا را در حساب تان به لوریج یک به صد (۱:۱۰۰) با نرخ ۱٫۴۳۴۵ معامله کنید، مقدار مارجین لازم برای انجام این معامله چقدر می باشد؟ هر لات یورو در مقابل دلار آمریکا، صد هزار یورو می باشد. (صد واحد از ارز سمت چپ در EUR/USD) نرخ EUR/USD برابر ۱٫۴۳۴۵ ۱۰۰ هزار × ۱٫۴۳۴۵ برابر ۱۴۳۴۵۰ است پس یک لات یورو برابر ۱۴۳۴۵۰ دلار است. لوریج ما ۱:۱۰۰ است پس یک صدم آن را باید تامین کنیم. یعنی ۱۴۳۴۵۰ تقسیم بر ۱۰۰ برابر ۱۴۳۴٫۵۰ دلار. پس یک پوزیشن با حجم یک لات EUR/USD در یک حساب با لوریح ۱:۱۰۰ به ۱۴۳۴٫۵۰ دلار مارجین نیاز دارد.
  • مالی رفتاری چیست؟

    مالی رفتاری رشته‌ای در حوزه مالی است که نظریه‌هایی بر مبنای روانشناسی ارائه می‌نماید تا ناهنجاری‌های بازار سهام را توضیح دهد. در مالی رفتـاری فرض بر این است که ساختار اطلاعات و ویژگی‌های مشارکت‌کنندگان بازار به صورت سیستماتیک بر تصمیمات شخصی و همچنین نتایج بازار تأثیر می‌گذارد.

    توضیحاتی در مورد مالی رفتـاری

    مطالعات زیادی انجام شده که حوادث تاریخی طولانی‌مدت در بازار اوراق بهادار را مستند کرده و در تضاد با نظریه بازار کارآ هستند و نمی‌تواند بر اساس عقلانیت یک سرمایه گذار کامل، به شکل موجهی ضبط شود. مالی رفتـاری اقدام به پر کردن این فضای خالی کرده است.

  • مالیات بر درآمد چیست؟

    مالیاتی که دولت بر درآمد مالی حاصل‌شده به وسیله همه افراد و نهادها در حوزه قوانین حسابرسی اعمال می‌کند، مالیات بر درآمد گفته می‌شود. طبق قانون، کسب‌وکارها و اشخاص باید هرساله درآمدهایشان را گزارش کنند تا تعیین شود که آیا آن‌ها مشمول پرداخت مالیات هستند یا خیر. درآمد مالیاتی یک منبع کلیدی مالی است که دولت از آن برای تأمین مالی فعالیت‌هایش استفاده کرده و به جامعه خدمت می‌کند.

    توضیحاتی در مورد مالیـات بر درآمد


    بیشتر کشورها از سیستم مالیـات بر درآمد تصاعدی استفاده می‌کنند که در آن افراد با درآمد بالاتر نرخ مالیاتی بیشتری نسبت به افراد با درآمد پایین‌تر می‌پردازند.
    اولین مالیات بر درآمد وضع شده در آمریکا در طول جنگ ۱۸۱۲ اتفاق افتاد. هدف اصلی آن تأمین مالی بازپرداخت یک بدهی ۱۰۰ میلیون دلاری بود که مربوط به هزینه های جنگ می‌شد. بعد از جنگ، مالیات لغو شد ولی مالیات بر درآمد در اوایل قرن بیستم تبدیل به یک مسئله دائمی شد.
    در ایران نیز قوانین مربوط به پرداخت مالیات بر درآمد وجود دارد اما به دلیل گروه‌بندی‌های غیرمتعارف و عدم شفافیت اطلاعاتی سازوکار اجرایی برای دریافت مالیات چندان کارآمد نیست.

  • مالیات گیری مضاعف چیست؟

    مالیات مضاعف یک اصل مالیاتی است و به مالیات بر درآمدی اشاره دارد که دو بار از یک منبع درآمد دریافت می‌شود. مالیات گیری مضاعف به این دلیل اتفاق میفتد که شرکت‌ها به‌عنوان نهادهای قانونی مجزا از سهامدارانشان در نظر گرفته می‌شوند. همچنین، شرکت‌ها مالیات را از محل درآمدهای سالانه خود می‌پردازند، درست همان کاری که اشخاص انجام می‌دهند. زمانی که شرکت‌ها سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌نمایند، این پرداخت ها باعث به وجود آمدن بدهی های مالیات بر درآمد برای سهامدارانی می‌شود که سود سهام دریافت می‌کنند، گرچه درآمدهایی که پول نقد لازم جهت پرداخت سود سهام را فراهم نمودند، قبلاً در سطح شرکتی مالیات بندی شده بودند.

    توضیحاتی در مورد مالیات گیری مضاعف

    مفهوم مالیات گیری مضاعف بر سود سهام پرداخت شده به سهامداران باعث ایجاد بحث‌های فراوانی شده است. درحالی‌که عده‌ای عقیده دارند مالیات بر سود سهام پرداختی به سهامداران یک مالیات مضاعف بر درآمد ناعادلانه است (زیرا قبلاً در سطح شرکتی مالیاتش دریافت شده بود)، عده دیگری به مجادله برمی‌خیزند که این ساختار مالیاتی خیلی هم عادلانه است.
    حامیان طرح «مالیات گیری مضاعف» سود سهام به این نکته اشاره می‌کنند که بدون مالیات بر سود سهام، افراد ثروتمند می‌توانند از یک زندگی خوب لذت ببرند درحالی‌که سود سهام بالایی از سهام عادی نصیبشان می‌شود و در عوض عملاً مالیات صفر می‌پردازند. همچنین، طرفداران مالیات بندی عقیده دارند که پرداخت ها، اقدامی است داوطلبانه به‌وسیله شرکت‌ها و به همین دلیل، آن‌ها ملزم نیستند تا درآمدشان دو بار مالیات داشته باشد مگر اینکه گزینه پرداخت سود سهام را انتخاب نکرده باشند.

  • مبارزه با پولشویی چیست؟

    به منظور هماهنگ کردن دستگاه‌های ذی‌ربط در امر جمع‌آوری، پردازش و تحلیل اخبار، اسناد و مدارک، اطلاعات و گزارش‌های واصله، تهیه‌ي سیستم‌های اطلاعاتی هوشمند، شناسایی معاملات مشکوک و به منظور مقابله با جرم پولشویی شورای عالی مبارزه با پولشویی به ریاست و مسئولیت وزیر اقتصادی و دارایی و با عضویت وزراي بازرگانی، اطلاعات، کشور و رئیس بانک مرکزی با وظایف ذیل تشکیل می‌گردد:1. جمع‌آوری و کسب اخبار و اطلاعات مرتبط و تجزیه و تحلیل و طبقه‌بندی فنی و تخصص آن‌ها در مواردی که قرینه‌ای بر تخلف وجود دارد طبق مقررات؛ 2. تهیه و پیشنهاد آیین‌نامه‌های لازم در خصوص اجراي قانون به هیئت وزیران؛ 3. هماهنگ‌کردن دستگاه‌های ذی‌ربط و پیگیری اجراي کامل قانون در کشور؛ 4. ارزیابی گزارش‌های دریافتی و ارسال به قوه‌ي قضائیه در مواردی که به احتمال قوی صحت دارد و یا محتمل آن از اهمیت برخوردار است؛ 5. تبادل تجارب و اطلاعات با سازمان‌های مشابه در سایر کشورها در چهارچوب مفاد ماده (11).

  • مدت تنفس چیست؟

    مدت زمانی است که بنا به ضرورت وشرایط درآمدزائی موضوع معامله تسهیلات دهنده برای مشتری قائل می شود ووصول اقساط پس از طی مدت تنفس آغاز می گردد.

  • مدل دوپونت چیست؟

    مدل دوپونت (DuPont)، تکنیکی برای تحلیل بخش‌های مختلف بازده حقوق صاحبان سهام‌ (ROE) است. طبق مدل دوپونت، سه معیار مهمی که منجر به بازگشت سرمایه سهامداران می‌شود، عبارتند از: بهره‌وری عملیاتی، بهره‌وری در استفاده از دارایی‌ها و اهرم مالی.
    بر اساس مدل دوپونت می‌توان با استفاده از فرمول زیر، بازده حقوق صاحبان سهام را محاسبه کرد:
    نسبت اهرمی × گردش دارایی × حاشیه سود خالص = بازده حقوق صاحبان سهام
    یا
    از آنجا که حاصل‌ضرب حاشیه سود خالص در گردش دارایی برابر با بازده دارایی‌هاست، داریم:
    نسبت اهرمی × بازده دارایی = بازده حقوق صاحبان سهام

  • مرابحه چیست؟

    مرابحه قرار دادی است که به موجب آن عرضه کننده (بانک) بهای تمام شده اموال وخدمات را به اطلاع متقاضی می رساند وسپس با افزودن مبلغ اضافی به عنوان سود ,آن را به صورت نقدی ,نسیه دفعی یا اقساطی ,به اقساط مساوی یا غیر مساوی در سر رسید یا سررسید های معین به متقاضی واگذار می نماید. کاربرد در کلیه بخش های تولیدی – خدماتی و بازرگانی برای تهیه مواد اولیه – لوازم یدکی – ابزار کار – ماشین الات – تاسیسات – زمین وسایر کالاها و خدمات مورد احتیاج این واحد ها . نیازهای خانوارها برای تهیه مسکن – کالای بادوام و مصرفی و خدمات .

  • مشارکت مدنی چیست؟

    مشارکت مدنی عبارتست از "در هم آمیختن سهم الشرکه نقدی ویا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی ویا حقوقی متعدد ، به نحومشاع ، به منظور انتفاع وطبق قرارداد" .

  • معامله ترجیحی چیست؟

    انتقال سهام شرکت‌های دولتی به کارکنان واحدها به‌منظور اجرای برنامه‌های خصوصی‌سازی است که به نرخ معینی انجام می‌شود.

  • مفهوم جفت ارز (Currency Pairs) در بازار های جهانی به چه معناست؟
    همواره ارزش یا قیمت هر ارز در بازار با ارز دیگری تعیین می شود. به عنوان مثال ارزش یورو باید بر اساس ارز دیگری بیان شود، قیمت یورو در مقابل دلار (یعنی هر یک یورو چه میزان برابری نسبت به دلار ارزش دارد) قیمت یورو در مقابل پوند( برای هر یک یورو چه مقدار پوند باید پرداخت شود). از اینرو در بازار مبادلات ارز با جفت ارزها سر و کار خواهیم داشت. جفت ارزها با نماد اختصاری (ISO) دو ارز مشخص می شوند مانند: EUR/USD (میزان برابری یورو در مقابل دلار) GBP/USD (میزان برابری پوند در مقابل دلار) USD/CHF (میزان برابری دلار در مقابل فرانک سویس) USD/JPY (میزان برابری دلار در مقابل ین ژاپن) چهار جفت ارز فوق را جفت ارزهای اصلی (Major Currency) می گویند و در صورتی که در یک جفت ارز دلار ایالات متحده وجود نداشته باشد آن را ارز متقاطع (Cross Rate) می نامند. مانند: EUR/JPY- GBP/CHF- AUD/CAD در یک جفت ارز، ارز اول را ارز پایه (Base Currency) و ارز دوم را ارز متقابل (Counter Currency) می نامند. این ترتیب از آنجا حائز اهمیت است که نرخ یک واحد از ارز پایه را بر اساس ارز متقابل بیان می کنند. بعنوان مثال اگر نرخ خرید جفت ارز EUR/USD برابر ۱٫۴۳۲۸ باشد بدین معنی است که هر یک یورو، ۱٫۴۳۲۸ دلار می ارزد و برای خرید یک یورو باید ۱٫۴۳۲۸ دلار بپردازیم.
  • مقررات چیست؟

    منظور قانون تجارت، قانون مالیات‌ها، قانون بازار اوراق بهادار، استانداردهای حسابداری و حسابرسی ملی، مصوبات هیئت وزیران، شورا، سازمان و سایر قوانین و ضوابط موضوعه در خصوص بازار اوراق‌بهادار و ناشر می‌باشد.

  • مناقصه چیست؟

    مناقصه (Tender) روشی است که در آن سازمان‌ها و نهادها، خرید کالا یا خدمت مورد نیاز خود را به رقابت می‌گذارند و با اشخاص حقوقی یا حقیقی که کمترین قیمت یا مناسب‌ترین شرایط را پیشنهاد می‌کنند، وارد معامله می‌شوند. به عنوان مثال، یک سازمان می‌تواند برای خرید تعداد مشخصی رایانه با ویژگی‌های مشخص، مناقصه برگزار کند و از بین پیشنهاداتی که دریافت می‌کند، پیشنهادی که کمترین قیمت و مناسب‌ترین شرایط را دارد، انتخاب کند.

  • موجودی خالص چیست؟

    موجودی خالص (Equity) ارزش کلیه دارایی ها پس از کسر همه بدهی ها و دیون است. به عبارتی آنچه از دارایی های پس از پرداخت بدهی ها باقی می‌ماند، موجودی خالص گفته می‌شود.

    توضیحاتی در مورد موجودی خالص

    به‌طور عمومی، تعریف موجودی خالص می‌تواند با تساوی حسابداری زیر نمایش داده شود:
    بدهی ها- دارایی ها= موجودی خالص

    به خاطر انواع مختلف دارایی های موجود، این تعریف ساده می‌تواند معانی متعددی در هنگام اشاره به انواع مختلف دارایی ها داشته باشد. در زیر با تعارف دقیق‌تر انواع موجودی خالص آشنا می‌شوید.
    سهام یا هر نوع دارایی دیگری که نشان‌دهنده مالکیت در سود شرکت است. این تعریف فقط در شرکت های خصوصی که قابلیت خرید و فروش و سرمایه گذاری به‌صورت عمومی را ندارند، مورداستفاده قرار می‌گیرد و اصطلاحاً به آن سرمایه گذاری خصوصی (private equity) گفته می‌شود.
    در شرکت های سهامی، موجودی خالص اشاره به حقوق صاحبان سهام دارد. به عبارتی پس از کسر همه بدهی های شرکت از دارایی های آن، آنچه باقی می‌ماند به سهامداران شرکت اختصاص می‌یابد و حقوق صاحبان سهام گفته می‌شود. در ترازنامه شرکت، مقداری پولی که توسط سهامداران مشارکت داده می‌شود به‌علاوه سود یا زیان انباشته‌شده تحت عنوان ارزش خالص سهامداران شناخته می‌شود.
    در معاملات اعتباری که معامله گر با اعتباری که کارگزاری به او اهدا می‌کند، خرید و فروش می‌کند، ارزش اوراق بهادار او در یک حساب اعتباری منهای آنچه از کارگزاری قرض گرفته شده است، موجودی خالص به حساب می‌آید.
    در مبحث املاک و مستغلات، تفاوت بین ارزش بازار منصفانه کنونی ملک و مقداری که آن ملک در وام بدهکار است، موجودی خالص گفته می‌شود. به عبارتی آن مقداری موجودی که صاحب ملک می‌تواند بعد از فروش یک ملک و پرداخت وام مسکن دریافت کند موجودی خالص مالک به حساب می‌آید.
    ازنظر استراتژی های سرمایه گذاری، حقوق صاحبان سهام یکی از انواع دارایی های اصلی است. دو نوع دیگر از دارایی های دیگر، اوراق با درآمد ثابت (اوراق قرضه یا مشارکت) و پول نقد و مشابه‌های آن نظیر سپرده های بانکی است. این دارایی ها، در برنامه‌ریزی تخصیص دارایی برای ساختاربندی یک ریسک مطلوب و پروفایل سود در پرتفوی سرمایه گذار مورداستفاده قرار می‌گیرند.
    وقتی یک شرکت ورشکست می‌شود باید همه دارایی های خود را به فروش برساند و با مقدار پول به‌دست‌آمده هرچه قدر که باشد، بدهی هایش را پرداخت کند. آنچه پس‌ازاین اقدام باقی می‌ماند، موجودی خالص نام دارد و به آن اغلب “حقوق خالص مالکان” گفته می‌شود.

    معنی این اصطلاح بیشتر به موضوع بستگی دارد. به‌طورکلی در امور مالی، شما می‌توانید به موجودی خالص به‌عنوان مالکیت شخص در هر دارایی بعد از پرداخت همه قرض های مرتبط با آن دارایی فکر کنید. به‌طور مثال، یک خودرو یا خانه با هیچ بدهی برجسته و قابل‌توجهی به‌عنوان ارزش خالص شخص مالک در نظر گرفته می‌شود زیرا او می‌تواند آن را به ازای پول نقد بفروشد، بدون اینکه قرضی برایش باقی مانده باشد. سهام شرکت‌ها معمولاً به‌صورت خالص هستند زیرا نشانگر مالکیت در یک شرکت‌اند و چنانچه شرکت ورشکست نشود سهامدار می‌تواند بدون توجه به بدهی های شرکت سهام خود را بفروشد و از شرکت خارج شود؛ بنابراین سرمایه گذاری در سهام معمولاً به‌خودی‌خود با بدهی و قرض همراه نیست.

    برخلاف آنچه به نظر تفاوت‌های اساسی میان تعاریف بالا می‌آید، این تعاریف همه یک ویژگی مشترک دارند که ارزشی است که یک دارایی بعد از کسر ارزش بدهی ها خواهد داشت؛ بنابراین می‌توان ارزش خالص هر چیزی را با تعیین ارزش آن (با در نظر گرفتن هر ملک، ساحتمان، کالاهای سرمایه، فهرست موجودی و درآمدها) و کسر بدهی ها (شامل قرض ها و هزینه های سربار) معین نمود.

    مثال برای محاسبه موجودی خالص

    به‌طور مثال، فرض کنید که امین مالک و مدیر شرکتی است که قطعات خودرو تولید می‌کند. او می‌خواهد ارزش خالص شرکتش را تعیین کند. او تخمین می‌زند که ارزش ملک ۴ میلیارد تومان، ارزش کل تجهیزات و ماشین‌آلات ۲ میلیارد تومان، ارزش فعلی فهرست موجودی و تأمیناتش (فرآوری شده و فرآوری نشده) ۱ میلیارد تومان و ارزش حساب های دریافتنی هم ۱ میلیارد تومان است. او همچنین می‌داند که ۱ میلیارد تومان بابت وامی که برای تأمین مالی شرکتش گرفته بدهکار است، ۵۰۰ میلیون تومان باید به کارمندان پرداخت نماید و به تأمین کنندگان قطعاتش باید برای قطعاتی که تاکنون دریافت کرده ۵۰۰ میلیون تومان بپردازد. برای محاسبه ارزش خالص شرکت، امین باید کل بدهی هایش را از ارزش کل دارایی ها به‌صورت زیر کسر کند (عددها به میلیارد تومان است)

    ۶=۲-۸=(۰٫۵+۰٫۵+۱)-(۱+۱+۲+۴)= بدهی کل- ارزش کل دارایی ها

    شرکت تولیدی امین ۶ میلیارد تومان ارزش دارد.

    توجه داشته باشید که امکان دارد ارزش خالص شرکت او منفی باشد و وقتی اتفاق میفتد که ارزش یک دارایی کمتر از ارزش بدهی های همان دارایی است. ارزش خالص دارایی یک شرکت اغلب به دلایل مختلفی تغییر می‌کند. دلایل تغییر ارزش خالص شامل تغییر در ارزش دارایی ها نسبت به ارزش بدهی ها، استهلاک و بازخرید سهم است.
    ارزش یا موجودی خالص ازاین‌جهت مهم است که نشان‌دهنده ارزش واقعی یک سهم در سرمایه گذاری است. سرمایه گذارانی که سهام یک شرکت را می‌خرند و آن را نگه می‌دارند، معمولاً به ارزش خالص خودشان علاقه‌مند هستند که به‌وسیله سهام شان نمایش داده می‌شود؛ اما این نوع از ارزش خالص شخصی عملکردی است از ارزش خالص کل شرکت، پس یک سهامدار که نگران درآمدهای خودش است ضرورتاً باید نگران خود شرکت هم باشد. داشتن سهمی از شرکت در طول زمان برای سهامدار سود سرمایه‌ای و احتمالاً سود سهام تولید خواهد کرد. همچنین این حق به سهامدار داده می‌شود تا در هیئت مدیره رأی داشته باشد و همه این مزایا بعداً نگرانی سهامدار درباره شرکت را هم از طریق سرمایه گذاری پیوسته و هم از طریق سود شخصی افزایش می‌دهد . وقتی اقدام به تعیین ارزش دارایی ها و محاسبه ارزش خالص می‌شود، مخصوصاً برای شرکت های بزرگ‌تر، مهم است اشاره شود که این دارایی ها ممکن است شامل دارایی های مشهود مثل ملک و دارایی های نامشهود، مثل شهرت شرکت و شناخته‌شده بودن برند هم بشود. بعد از سال‌ها تبلیغ و توسعه پایه مشتری، برند یک شرکت می‌تواند یک ارزش ذاتی برای خود داشته باشد. به این مفهوم اغلب با عنوان “ارزش ویژه برند” اشاره می‌شود که ارزش یک برند را نسبت به نسخه‌ای از محصولات مشابه شناخته‌نشده محاسبه می‌کند. برای مثال، بیشتر مردم قبل از خرید یک محصول شناخته نشده، ترجیح می‌دهند کیک شیرین عسل بخرند چون با طعم آن (به هر دلیل دیگری) آشنایی بیشتری دارند. اگر یک عدد کیک صبحانه معمولی ۵۰۰ تومان و یک عدد کیک صبحانه شیرین عسل ۱۰۰۰ تومان قیمت خورده باشد، در این مورد شیرین عسل ارزش برند ۵۰۰ تومانی دارد. همان‌طور که ارزش خالص می‌تواند منفی باشد، ارزش برند هم قابلیت منفی بودن را دارا است و آن زمانی است که مردم مایل باشند که پول بیشتری برای محصولات گمنام پرداخت کنند تا اینکه پول برند خاصی را بدهند.

  • میانگین بازده سالانه چیست؟

    میانگین بازده یک سهم یا پرتفوی سهام که از جمع مجموع سودها و درآمدهای ناشی از سرمایه گذاری، تقسیم بر میانگین مبلغ صرف شده برای آن سرمایه گذاری ها برای یک سال به دست می‌آید، میانگین بازده سالانه گفته می‌شود. میانگین بـازده سالانه به‌طور خاص ابزار ویژه‌ای برای سرمایه گذاری های با نرخ شناور است که در آن تراز صندوق ها یا نرخ بازده مرتباً تغییر می‌کند.

    توضیحاتی در مورد میانگین بازده سالانه

    به‌طور مثال، برای یک حساب پس انداز بانکی که ورودی و خروجی پول در این حساب مرتب تغییر می‌کند و نرخ بهره نیز چندین بار دچار افزایش و کاهش می‌شود، میانگین بازده می‌تواند با جمع کل پرداخت‌های سود برای سال و تقسیم آن عدد بر میانگین سپرده گذاری در آن سال محاسبه شود. میانگین بازده سالانه یک معیار با نگاه به گذشته است و می‌تواند در تعیین عملکرد واقعی ترکیبی از سرمایه گذاری ها مورداستفاده قرار گیرد.

  • میانگین موزون هزینه سرمایه چیست؟

    به میانگین بازده مورد انتظار تامین کنندگان سرمایه شرکت که شامل سهامداران و وام‌دهندگان آن می‌شود، میانگین موزون هزینه سرمایه (Weighted Average Cost of Capital) یا WACC گفته می‌شود. فرمول محاسبه WACC به شرح زیر است:
    WACC = (D/D+E) × Kd(1-t) + Ke × (E/D+E)
    D= ارزش بازاری بدهی‌های شرکت
    E= ارزش بازاری سهام عادی شرکت
    Kd= نرخ بازده مورد نظر وام‌دهندگان
    t= نرخ مالیات
    Ke= نرخ بازده مورد نظر سهامداران

  • نرخ بازده اسمی چیست؟

    مقدار بازده درصدی یک سرمایه گذاری قبل از اینکه هزینه هایی چون مالیات، هزینه های سرمایه گذاری و تورم لحاظ شوند، نرخ بازده اسمی گفته می‌شود. به طور مثال، اطلاعات دقیق یک صندوق سرمایه گذاری ممکن است نشان دهد که نرخ بازده اسمی صندوق ۱۰% بوده، ولی بازده آن بعد از کسر مالیات و توزیع و فروش سهام صندوق فقط ۷% است. سرمایه گذاران باید ورای نرخ بازده اسمی را ببینند تا بتوانند به درک درستی از آنچه سرمایه گذاری هایشان به دست خواهد آورد، برسند.

    توضیحاتی در مورد نرخ بازده اسمی

    ممکن است در ظاهر تفاوتی بین سود ۲۰ درصدی سپرده های بلندمدت بانکی، اوراق مشارکت شهرداری و اوراق مشارکت شرکتی وجود نداشته باشد؛ اما در عمل اوراق مشارکت شامل هزینه هایی هنگام صدور می‌شوند که سپرده های بانکی چنین هزینه هایی ندارند. همچنین ممکن است سود سپرده ها به صورت روزشمار محاسبه و پرداخت شود اما در اوراق مشارکت به صورت ماهیانه یا سه ماه یک‌بار پرداخت صورت بگیرد. در مواردی هم ممکن است سود اوراق مشارکت شرکتی مشمول مالیات شود. همه این عوامل ممکن است نرخ بازده واقعی را به شکل قابل‌توجهی تحت تأثیر قرار دهند و بر میزان جذابیت این اوراق بهادار تأثیر بگذارند.

  • نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟

    نرخ بازده سرمایه گذاری یا ROI معیار سنجش عملکرد است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری مختلف به کار گرفته می‌شود. نرخ بازده سرمایه گذاری میزان بازده یک سرمایه گذاری را به نسبت هزینه های انجام شده برای آن سرمایه گذاری اندازه‌گیری می‌کند. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، سود یا بازده یک سرمایه گذاری بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم می‌شود و نتیجه به عنوان درصد یا نسبت بیان می‌شود

    نرخ بازده سرمایه گذاری با فرمول زیر محاسبه می‌شود:

    در فرمول بالا، «عواید حاصل از سرمایه گذاری» به درآمدهای حاصل از فروش سرمایه گذاری اشاره دارد. چون ROI به شکل درصد اندازه‌گیری می‌شود، درنتیجه می‌تواند به آسانی با نرخ بازده سایر سرمایه گذاری ها مورد مقایسه قرار گیرد و درنتیجه، یک شخص می‌تواند انواع مختلفی از سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند.

    توضیحاتی در مورد نرخ بازده سرمایه گذاری

    نرخ بازده سرمایه گذاری، به خاطر انعطاف‌پذیری و سادگی‌اش، معیار محبوبی است. این نرخ ضرورتاً می‌تواند به عنوان پیمانه ابتدایی سودآوری یک سرمایه گذاری مورداستفاده قرار گیرد. محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری بسیار آسان است و می‌تواند به شکل‌های گوناگون اعمال گردد. این یعنی اگر یک سرمایه گذاری دارای ROI مثبت نباشد، یا اگر سرمایه گذار فرصت‌های دیگری با ROI بالاتر در اختیار داشته باشد، این معیار می‌تواند به او نشان دهد که چه سرمایه گذاری هایی بر دیگری ارجحیت دارند.
    به طور مثال، فرض کنید آقای سعیدی ۱۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی شناسا و در سال ۱۳۹۵ سرمایه گذاری کرده و یک سال بعد، سهامش را به قیمت ۱۲۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، او سودش را (۱۲۰۰۰۰۰-۱۰۰۰۰۰۰=۲۰۰۰۰۰) بر هزینه سرمایه گذاری که همان سرمایه گذاری اولیه است (۱۰۰۰۰۰۰) تقسیم می‌کنیم، و نتیجه ۲۰ درصد می‌شود.
    آقای سعیدی با داشتن این اطلاعات می‌تواند سودآوری سرمایه گذاری اش در شرکت شناسا را با سایر سرمایه گذاری ها، مقایسه نماید. فرض کنید که آقای رسولی، ۲۰۰۰۰۰۰ تومان در شرکت فرضی هیستوری در سال ۱۳۹۳ سرمایه گذاری کرده و سهامش را در سال ۱۳۹۶ و به مبلغ ۲۸۰۰۰۰۰ تومان فروخته باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری ۴۰ درصد خواهد بود. حالا شما می‌توانید با استفاده از ROI این دو نفر به سادگی سودآوری این سرمایه گذاری ها را با هم مقایسه کند. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی ۲۰ درصد و نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر و ۴۰ درصد است. پس به نظر می‌رسد که سرمایه گذاری آقای رسولی در شرکت هیستوری اقدام هوشمندانه‌تری بوده است.

    محدودیت‌های نرخ بازده سرمایه گذاری

    مثال‌هایی نظیر مواردی که در بالا مشاهده کردیم، یکی از چندین محدودیت استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری، خصوصاً در هنگام مقایسه شرکت‌هاست. درحالی‌که نرخ بازده سرمایه گذاری آقای رسولی دو برابر نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی بود، اما زمان بین خریدوفروش آقای سعیدی یک سال و آقای رسولی سه سال بود. نرخ بازده سرمایه گذاری آقای سعیدی، ۲۰% برای یک سال و برای آقای رسولی، ۴۰% در طول سه سال بود. اگر شخصی این را در نظر بگیرد که مدت‌زمان سرمایه گذاری آقای رسولی، سه برابر مدت‌زمان سرمایه گذاری آقای سعیدی بوده است، این نکته خود را نشان می‌دهد که آقای رسولی باید در سودآوری بهتر سرمایه گذاری خود تجدیدنظر کند. در هنگام مقایسه این دو سرمایه گذاری در یک مقیاس سالانه، آقای رسولی نیاز داشت تا نرخ بازده سرمایه گذاری چندساله خود را نیز تنظیم کند. چون نرخ بازده سرمایه گذاری مجموع او ۴۰% بود، برای به دست آوردن میانگین سالانه نرخ بازده سرمایه گذاری، لازم بود تا آن را بر مدت‌زمان سرمایه گذاری اش تقسیم نماید. چون ۴۰ تقسیم‌بر ۳ برابر با ۱۳٫۳۳% است، این‌طور به نظر می‌رسد که نتیجه‌گیری بالا نادرست بوده است. درحالی‌که سرمایه گذاری آقای رسولی سود بیشتری نسبت به آقای سعیدی برای او فراهم نموده، اما سرمایه گذاری آقای سعیدی در حقیقت انتخاب بهتری بوده، چون نرخ بازده سرمایه گذاری سالانه بالاتری داشته است.
    چنین مثال‌هایی نشان می‌دهند که مقایسه سرسری سرمایه گذاری ها با استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری چگونه می‌تواند منجر به این شود که فرد نتیجه‌گیری‌های نادرستی درباره سودآوری آن‌ها داشته باشد. با علم به اینکه ROI ذاتاً مقدار زمانی که سرمایه گذاری در حال رخ دادن بوده را در نظر نمی‌گیرد، این معیار می‌تواند اغلب در کنار نرخ بازده که ضرورتاً به یک بازه زمانی خاص مرتبط است، مورداستفاده قرار بگیرد. شما همچنین می‌توانید ارزش فعلی خالص (NPV) که ارزش زمانی پول را بر اساس تورم در نظر می‌گیرد نیز به کار ببندید تا محاسبات نرخ بازده سرمایه گذاری خیلی دقیق‌تری داشته باشید.
    به خاطر داشته باشید که ابزار محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری و همچنین تعریف آن، می‌توانند بسته به شرایط تغییر کنند. این تغییرات به این بستگی دارد که شخص چه چیزهایی را به عنوان بازده و هزینه در نظر می‌گیرد.
    به طور مثال، یک شخص بازاری ممکن است دو محصول متفاوت را با تقسیم سود ناخالصی که هرکدام تولید کرده‌اند بر هزینه های بازاریابی مربوط مقایسه نماید. یک تحلیل گر مالی اما امکان دارد که این کار را با استفاده از یک محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری کاملاً متفاوت انجام دهد، شاید درآمد خالص یک سرمایه گذاری را بر ارزش کل منابع به کار گرفته شده برای ساخت و فروش کالا تقسیم کند. در هنگام استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری برای محاسبه سرمایه گذاری های بازار املاک، ممکن است شخصی قیمت خرید اولیه یک ملک به عنوان «هزینه سرمایه گذاری» در نظر گرفته و قیمت فروش نهایی را به عنوان «سود سرمایه گذاری» در نظر بگیرد و همه هزینه های احتمالی، مثل تعمیرات، مالیات ملک و هزینه های مشاوران املاک را نادیده بگیرد.
    این انعطاف‌پذیری یک محدودیت دیگر استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری را نیز آشکار می‌کند، چراکه ROI می‌تواند به راحتی و بسته به میل و اهداف شخصی مورد سوءاستفاده قرار گیرد و نتایج آن می‌توانند به شکل‌های مختلفی نمایش داده شوند. به همین خاطر، یک سرمایه گذار عاقل در هنگام استفاده از این معیار باید اطمینان حاصل کند که ورودی‌های مورداستفاده را به خوبی درک کرده است.

    توسعه‌های مربوط به نرخ بازده سرمایه گذاری

    اخیراً گروهی از سرمایه گذاران و کسب‌وکارهای خاص علاقه خود را به توسعه شکل جدیدی از معیار نرخ بازده سرمایه گذاری، «نرخ بازده اجتماعی سرمایه گذاری» یا SROI نشان داده‌اند. SROI ابتدا در دهه اول ۲۰۰۰ توسعه داده شد و عوامل اجتماعی پروژه‌ها را در نظر گرفته و می‌کوشد تا آن‌هایی که تحت تأثیر این عوامل قرارگرفته‌اند، برای برنامه‌ریزی جهت تخصیص سرمایه و سایر منابع، در نظر بگیرد.

  • نرخ بازده واقعی چیست؟

    درصد بازده سالیانه محقق شده یک سرمایه گذاری که متناسب با تغییرات قیمت ها به خاطر تورم یا سایر اثرات خارجی، تعدیل شده است، نرخ بازده واقعی گفته می‌شود. این روش، نرخ بازده اسمی را به صورت واقعی نشان می‌دهد که قدرت خرید یک سطح مشخصی از سرمایه را در طول زمان حفظ می‌نماید.

    توضیحاتی در مورد نرخ بازده واقعی

    تعدیل بازده اسمی برای جبران عواملی همچون تورم، به سرمایه گذاران اجازه می‌دهد تا تعیین کنند که چه مقدار از بازده اسمی شان مربوط به بازده واقعی است.
    به طور مثال، فرض کنید که بانک شما بهره ای ۱۵ درصدی به صورت سالانه به سپرده های پس انداز شما پرداخت می‌کند. اگر نرخ تورم در حال حاضر ۹ درصد در سال باشد، پس نرخ بازده واقعی حساب شما امروز ۶ درصد است. به‌بیان‌دیگر، گرچه نرخ بازده اسمی حساب پس اندازتان ۱۵ درصد است، ولی نرخ بـازده واقعی فقط ۶ درصد است که یعنی ارزش حقیقی حساب شما فقط ۶ درصد در طول یک بازده زمانی یک‌ساله افزایش خواهد یافت.

  • نرخ بهره ثابت چیست؟

    نرخ بهره ثابت نرخ سودی است که به اوراق بدهی مثل وام یا وام مسکن تعلق می‌گیرد و برای کل دوره وام یا بخشی از آن، ثابت می‌ماند. نرخ بهره ثابت ممکن است برای وام گیرنده‌ای که احساس می‌کند نرخ سود ممکن است در طول دوره وام افزایش یابد جذاب باشد، چرا که می‌تواند باعث افزایش هزینه بهره وی شود. به همین خاطر، نرخ بهـره ثابت از ریسک نرخ بهره که از نرخ سود متغیر یا شناور ناشی می‌شود، برخوردار نخواهد بود.

    توضیحاتی در مورد نرخ بهـره ثابت

    در ایران معمولاً نرخ بهره در کل دوره وام ثابت باقی می‌ماند و در طول دوران بازپرداخت تغییری نمی‌کند. معمولاً در وام‌هایی که دوره بازپرداخت طولانی‌تر دارند، ممکن است در بخشی از دوره بازپرداخت نرخ بهره ثابت بوده و در بخشی دیگر متناسب با وضعیت اقتصاد و بازار تغییر کند. درحالی‌که یک خریدار خانه در کشور آمریکا می‌تواند وام مسکنی با نرخ‌ بهـره ثابت و برای ۳۰ سال دوره وام مسکنش به دست آورد، یک خریدار خانه در کشور کانادا می‌تواند نرخ بره ثابت را فقط برای نهایتاً پنج تا هفت سال از دوره ۲۵ ساله‌اش اخذ نماید.
    احتمال زیادی وجود دارد که وام گیرنده ها نرخ بهره ثابت را در طول دوره‌هایی که تورم بالا یا نرخ بهره پایین است، انتخاب کنند.

  • نرخ بهره شبانه (سواپ – Swap) چیست ؟ و چگونه محاسبه می شود؟
    از آنجا که اغلب معاملات در بازار ارز در شبکه بانکی انجام می شود و واسطه سرمایه گذاران با بانک ها در قالب موارد بروکر (کارگزاران) می باشند. کارگزاران به علت اینکه نرخ بهره در کشورهای مختلف نزد بانک ها متفاوت می باشد بر اساس ساعت مشخص خویش ما به تفاوت نرخ بهره معاملات باز مشتریان را محاسبه و نرخ بهره آنرا در سود و زیان معامله لحاظ می کنند. بروکرهایی نیز وجود دارند که در زمان بازگشایی حساب به مشتریان اطلاع می دهند سیستم آنها بر مبنای کسر مبلغی معین به ازای هر لات معامله بعد از پایان روز کاری می باشد. مفهوم بهره شبانه در معاملات اسپات (لحظه ای) که کمتر از دو روز کاری معاملات باز می باشند کاربرد زیادی ندارد ولی در صورتی که قصد سوداگری با معاملات بلند مدت را دارید حتما از روش محاسبه بهره شبانه کارگزار و نرخ های بهره کشورهای مختلف آگاهی داشته باشید.
  • نرخ بهره متغیر چیست؟

    نرخ بهره متغیر بهره وام یا اوراق بهاداری است که در طول زمان نوسان می‌کند، زیرا این نرخ بر اساس نرخ بهره معیار یا شاخصی که به‌صورت دوره‌ای تغییر می‌کند، بنا شده است. مزیت آشکار نرخ بهـره متغیر برای وام گیرندگان این است که اگر نرخ بهره مبنا یا شاخص دچار کاهش شود، بهره پرداختی وام گیرنده نیز کاهش می‌یابد. برعکس، اگر شاخص یا نرخ مبنا افزایش یابد، پرداخت های بهره وام گیرندگآن‌هم افزایش می‌یابد.

    توضیحاتی در مورد نرخ بهره متغیر

    نرخ بهره معیاری که برای نرخ بهره متغیر مورد استفاده قرار می‌گیرد به نوع وام یا اوراق بهادار بستگی دارد. نرخ بهره متغیر برای وام های مسکن، اتومبیل‌ها و کارت های اعتباری ممکن است بر مبنای نرخ معیاری نظیر نرخ بهره سالیانه کشور بنا شده باشند.
    برای اوراق قرضه با نرخ سود متغیر، نرخ معیار ممکن است نرخ بهره بین بانکی لندن (LIBOR) باشد. بعضی از اوراق قرضه با نرخ متغیر همچنین از اوراق قرضه ۱۰ یا ۳۰ ساله خزانه داری ایالات متحده آمریکا به‌عنوان نرخ سود معیار بهره می‌جویند و نرخ بهره ای ارائه می‌دهند که در خزانه داری آمریکا تعیین شده است.
    انواع نرخ های بهره در ایران با توجه به ماهیت ربوی که دارند، چندان مورد استفاده و توجه قرار نمی‌گیرند.

  • نسبت آنی چیست؟

    نسبت آنی یا (Quick Ratio)، یکی از نسبت‌های نقدینگی شرکت‌هاست. این نسبت از تقسیم دارایی‌های جاری، بدون در نظر گرفتن موجودی کالا، پیش پرداخت ها، سپرده و سفارشات، بر بدهی‌های جاری حاصل می‌گردد.
    اگر نسبت آنی نزدیک به یک باشد، نشان دهنده وضعیت مناسب شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت است. اگر این نسبت کمتر از یک باشد امکان بروز مشکلات مالی برای شرکت وجود خواهد داشت. چرا که این حالت به معنای عدم توانایی شرکت در بازپرداخت سریع بدهی‌هاست.

  • نسبت بدهی چیست؟

    نسبت بدهی (استقراض) یا Debt ratio یک نسبت مالی است که میزان اهرمی بودن شرکت را اندازه گیری می‌کند. نسبت بدهی به عنوان نسبت کل بدهی به دارایی های کل بیان می شود. این نسبت به صورت اعشاری یا درصد بیان می شود. این عدد را می توان به عنوان نسبت دارایی های شرکت که توسط بدهی تامین می شود تفسیر نمود.
    Debt Ratio همچنین به عنوان نسبت‌بدهی به دارایی نیز استفاده می‌شود.

    نسبت بدهی چه اطلاعاتی به ما می‌دهد؟

    نسبت بدهی بالاتر، نشان می دهد که شرکت اهرمی تر است، به این معنی که ریسک مالی بیشتری می تواند داشته باشد. در عین حال، اهرمی بودن یک ابزار مهم است که شرکت ها برای رشد استفاده می کنند و بسیاری از شرکت ها استفاده های پایداری را از بدهی ها می برند.
    نسبت بدهی ها به طور گسترده ای در صنایع متفاوت است. این نسبت در کسب و کار با سرمایه های سنگین مانند خدمات و خطوط لوله نسبت به دیگر صنایع مانند بخش تکنولوژی دارای Debt Ratio های بسیار بالاتری هستند.

    درک Debt Ratio

    به عنوان مثال، اگر یک شرکت دارایی های کل 100 میلیون دلاری و بـدهی کل 30 میلیون دلاری داشته باشد، نسبــت بـدهی آن 0.3 یا ٪30 است. آیا این شرکت در وضعیت مالی بهتر از یک با نسبت بدهی 40٪ است؟ پاسخ به نوع صنعت بستگی دارد.
    نسبت‌بدهی 30٪ ممکن است برای صنعت با جریان نقدی دائمی، که در آن اکثر شرکت ها بدهی کمتری دارند، بیش از حد بالا باشد. یک شرکت با Debt Ratio بالا در مقایسه با همتایانش احتمالا هزینه استقراض را برای آن شرکت بالا می‌برد و ممکن است در معرض خطر قرار بگیرد. برای مثال، صنایع سنگ شکنی، در طول تابستان 2014 با افزایش سطح بدهی ها و کاهش قیمت انرژی، با شرایط سختی روبرو شدند.
    برعکس، یک سطح بـدهی 40٪ ممکن است به راحتی برای یک شرکت در بخشی مانند خدمات عمومی، قابل کنترل باشد، جایی که جریان نقدی پایدار است و نسبت بـدهی بالاتر طبیعی است.
    Debt Ratio در رابطه با سایر شاخص های سلامت مالی، می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا سطح ریسک شرکت را تعیین کند.

    فرمول نسبت بدهی

    تفاوت بدهی Liability و استقراض Debt

    بعضی منابع نسبت بدهی را به عنوان بدهی های کل تقسیم بر کل دارایی تعریف می کنند. این نشان دهنده ابهام خاصی بین “استقراض” و “بدهی” است که به شرایط بستگی دارد. به عنوان مثال، در نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام از مجموع بدهی ها (Total Liabilities) در صورت کسر استفاده می‌شود. در مورد نسبت بدهی، ارائه دهندگان داده های مالی، آن را با استفاده از تنها بدهی (وام) های بلند مدت و کوتاه مدت (از جمله حصه جاری وام بلند مدت)، صرف نظر از بدهی ها مانند حساب های قابل پرداخت، محاسبه می کنند.

    مثال کاربردی از تحلیل نسبت بدهی

    بیایید به چند مثال از صنایع مختلف نگاه کنیم تا نسبت بدهی را محاسبه کنیم. Starbucks Corp. (SBUX) 0 دلار در مدت کوتاه مدت و جاری بدهی بلند مدت را در ترازنامه خود برای سال مالی به پایان رساند 1 اکتبر 2017 و 3،932،600،000 دلار درآمد بلند مدت ذکر کرده است. دارایی های این شرکت 14،365،600،000 دلار بود. پس با تقسیم $ 3،932،600،000 بر $ 14،365،600،000 ، این نسبت برابر با 0.2738 و یا 27.38٪ است.
    برای ارزیابی این که آیا این بالا است، ما باید مخارج سرمایه را در نظر بگیریم که به ایجاد یک شعبه از استارباکس می پردازند: فضای تجاری لیزینگ، تجدید ساختن آن به یک طرح خاص و خرید تجهیزات ویژه گران قیمت، که اکثر آنها به ندرت استفاده می شود. این شرکت همچنین باید به استخدام و آموزش کارکنان در صنعت با گردش مالی فوق العاده بالا، مطابق با مقررات ایمنی مواد غذایی و غیره برای 23،768 محل در 74 کشور. شاید 27٪ پس از همه چیز خیلی بد نیست، و در واقع Morningstar صنعت را به میزان 40٪ می دهد. نتیجه این است که استارباکس زمان آسان وام گرفتن پول دارد؛ اعتبار دهندگان معتقدند که این وضعیت در وضعیت مالی محکم است و انتظار می رود که به طور کامل به آنها پرداخت شود.

    مثال از شرکت فناوری

    در مورد یک شرکت فن آوری چه طور؟ برای سال مالی که به پایان رسید 31 دسامبر 2016، شرکت فیس بوک (FB) بخش کوتاه و فعلی بدهی های بلند مدت خود را به مبلغ 280،000،000 دلار گزارش کرد؛ بدهی بلند مدت آن 5،767،000،000 دلار بود؛ دارایی های کل آن 64،961،000،000 دلار بود. نسبت بدهی فیس بوک می تواند به عنوان ($ 280،000،000 + $ 5،767،000،000) به $ 64،961،000،000 = 0.0931 یا 9.31٪ محاسبه شود. فیس بوک در بازار اوراق قرضه شرکتی قرض نمی گیرد. این زمان کافی برای به دست آوردن سرمایه از طریق سهام است.
    در نهایت، اجازه دهید نگاهی به یک شرکت مواد اولیه، شرکت ذغال سنگ قهوه ای معدن چی سنت لوئیس (ARCH). برای سال مالی که در تاریخ 31 دسامبر سال 2016 به پایان رسید، این شرکت مدت کوتاهی و فعلی بدهی بلند مدت 11،038،000 دلار، بدهی بلند مدت 351،841،000 دلار و دارایی های مجموع 2،136،597،000 دلار را به خود اختصاص داد. معادن زغال سنگ بسیار سرمایه گذار هستند، بنابراین صنایع از قدرت استفاده می کنند: نسبت بدهی به میزان 47٪ است. حتی در این رقابت، نسبت بدهی اوراق بهادار قیر (11،038،000 دلار + 351،841،000 دلار) به $ 2،136،597،000 = 16.98٪ بسیار پایینتر از حد متوسط ​​است.


    نسبت بدهی ۱ یا ۱۰۰٪ چگونه تفسیر می‌شود؟


    نسبت بدهی بیش از 100٪ به شما می گوید که یک شرکت بـدهی بیشتری نـسبت به دارایی دارد. در همین حال، نسبت بــدهی کمتر از 100٪ نشان می دهد که یک شرکت دارای دارایی های بیشتری نــسبت به بدهـی است.

    تفاوت استقراض (Debt) و بدهی (Liability) چیست؟


    به زبان ساده می‌توان گفت Debt بدهی ای است که به آن بهره تعلق می‌گیرد. مانند وام های بانکی یا اوراق بدهی.

  • نسبت جاری چیست؟

    نسبت جاری یا نسبت دو به یک، یکی از نسبت‌های نقدینگی است. این نسبت از تقسیم دارایی‌های جاری بر بدهی‌های جاری به دست می‌آید و توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات کوتاه‌مدت خود از محل دارایی‌های جاری را اندازه گیری می‌کند. اگر این نسبت کمتر از یک باشد، بدین معناست که ممکن است شرکت در بازپرداخت بدهی‌های کوتاه‌مدت خود دچار مشکل شود. بالا بودن بیش از حد نسبت جاری نیز بدین معناست که شرکت از نقدینگی خود به شکل درستی برای سودآوری استفاده نمی‌کند و این موضوع نیز از دید یک سهامدار مطلوب نیست.

  • نسبت قیمت به درآمد چیست؟

    نسبت قیمت به درآمد یا P/E نسبتی است که برای ارزیابی قیمت سهام شرکت‌ها استفاده می‌شود. برای محاسبه P/E قیمت فعلی هر سهم شرکت را بر درآمد هر سهم تقسیم می کنند.
    به طور مثال در نظر بگیرید که قیمت هر سهم شرکتی در حال حاضر برابر با ۳۵۰ تومان و سود هر سهم نیز در ۱۲ ماه گذشته ۷۰ تومان گزارش شده باشد؛ بنابراین نسبت P/E شرکت از تقسیم عدد ۳۵۰ بر ۷۰ به دست می‌آید و برابر با ۵ خواهد بود.
    منظور از سود هر سهم اغلب آخرین سودی ست که در اطلاعات مالی شرکت گزارش شده است. اگر از این EPS برای محاسبه نسبت P/E استفاده شود به آن P/E گذشته‌نگر گفته می‌شود. اما گاهی اوقات، نسبت قیمت به درآمد بر اساس برآورد تحلیلگران از درآمد مورد انتظار شرکت در ۱۲ ماهه آتی محاسبه می‌شود. این شکل از نسبت قیمت به درآمد با عنوان P/E روبه‌جلو یا برآوردی شناخته می‌شود.

    توضیحاتی در مورد نسبت قیمت به درآمد

    در اصل، این نسبت مبلغی را که یک سرمایه گذار برای دریافت یک ریال از درآمد یا سود شرکت پرداخت می‌کند، نشان می‌دهد. اگر نسبت P/E شرکت در حال حاضر برابر با ۱۵ باشد، به این معنی است که سرمایه گذاران مایل‌اند مبلغ ۱۵ تومان برای دریافت ۱ تومان از درآمد شرکت، پرداخت کنند، یا به‌عبارتی‌دیگر یک سرمایه گذار باید ۱۵ سال صبر کند تا از سود شرکت، مبلغ سرمایه گذاری اولیه خود را دریافت کند.
    نکته مهم اینجاست که افراد از این نسبت تعبیرهای گوناگونی می‌کنند. برای مثال عموماً، نسبت P/E بالا نشان‌دهنده آن است که سرمایه گذاران انتظار دارند درآمد شرکت موردنظر در آینده نسبت به سایر شرکت‌هایی که P/E کمتری دارند، رشد بیشتری داشته باشند. از طرفی P/E پایین نشان می‌دهد که یا شرکت در حال حاضر کمتر از میزان واقعی ارزش گذاری شده و یا استثنائا خوب عمل کرده است. هنگامی‌که یک شرکت هیچ درآمدی ندارد یا در محدوده زیان دهی به سر می‌برد، در هر دو حالت P/E آن گزارش نمی‌شود. گرچه امکان محاسبه نسبت P/E منفی هم وجود دارد، امّا معمول و مرسوم نیست.
    نسبت قیمت به درآمد می‌تواند به‌عنوان ابزار یا معیاری برای استاندارد کردن ارزش یک ریال از درآمد در کل بازار بورس مورداستفاده قرار گیرد. در تئوری، با احتساب میانه نسبت‌های P/E در یک بازه زمانی چندساله، می‌توان P/E استانداردشده را به دست آورد و از آن به‌عنوان معیاری استفاده کرد تا ارزشمند بودن یا بی‌ارزش بودن سرمایه گذاری در یک سهام، مشخص شود.

    محدودیت‌ها نسبت قیمت به درآمد

    مثل سایر معیارهای طرّاحی شده برای مطلع کردن سرمایه گذاران از میزان ارزشمند بودن یک سهم، نسبت قیمت به درآمد هم چندین محدودیت مهم دارد که باید به آن‌ها توجّه کرد.
    سرمایه گذاران ممکن است به این باور برسند که این معیار به تنهایی می‌تواند درک کاملی از سهام شرکت‌ها و تصمیم‌گیری در مورد سرمایه گذاری در اختیارشان قرار بدهد، درصورتی‌که مطلقاً این‌طور نیست.
    یک محدودیت اساسی استفاده از نسبت P/E در هنگام مقایسه نسبت P/E شرکت‌های مختلف ظاهر می‌شود. ارزیابی‌ها شرکت‌ها از نرخ رشدشان در بخش‌های مختلف ممکن است به‌صورت گسترده بین صنایع مختلف، متفاوت باشد. چراکه شرکت‌ها راه‌های گوناگونی برای کسب درآمد دارند و افق‌های زمانی مختلفی هم برای خود در نظر دارند.
    همین‌طور، از P/E فقط می‌توان به‌عنوان یک ابزار مقایسه برای شرکت‌های موجود در یک صنعت یا بخش استفاده کرد. چراکه این تنها راه مقایسه‌ای است که به درکی سودمند منجر خواهد شد. برای مثال چنانچه بخواهید نسبت P/E شرکت‌های پتروشیمی و شرکت‌های سیمانی را با هم مقایسه کنید ممکن است به این باور برسید که یکی کاملاً بر دیگری برتری دارد، امّا این فرض شما مبتنی بر واقعیت نخواهد بود.
    درواقع P/E یک شرکت وقتی معنادار است که با P/E سایر شرکت‌های موجود در همان بخش مقایسه شود. برای نمونه، نسبت P/E بالای یک شرکت وقتی‌که سایر شرکت‌های موجود در همان صنعت یا بخش نسبت‌های P/E بالایی دارند جای نگرانی کمتری برای سرمایه گذاران و سهامداران دارد.
    علاوه بر این، چون استفاده از بدهی زیاد در ساختار سرمایه شرکت‌ها ممکن است بر قیمت سهام و درآمد آن‌ها اثر بگذارد، لذا این بدهی‌ها می‌تواند نسبت P/E را هم دچار انحراف کند. به‌طور مثال، ۲ شرکت مشابه را در نظر بگیرید که تفاوت‌های عمده‌ای در میزان بدهی‌هایشان دارند. یکی از شرکت‌ها بدهی بیشتر ولی P/E پایین‌تری از شرکت دیگر دارد. در شرایط عادی اقتصاد ممکن است بدهی‌های بیشتر تأثیری در نحوه تصمیم‌گیری سرمایه گذاران نداشته باشد؛ اما زمانی که اقتصاد دچار مشکل شود، شرکتی که بدهی‌های بیشتری دارد، علی‌رغم نسبت قیمت به درآمد پایین‌تر، ریسک بیشتری دارد و احتمال بیشتری دارد که سرمایه گذاران خود را دچار مشکل کند.
    یکی دیگر از محدودیت‌های مهم نسبت قیمت به درآمد در فرمول محاسبه P/E نهفته است. ارائه درست و بدون سوگیری نسبت P/E به ورودی‌های دقیق شامل ارزش بازار سهام و برآورد درآمد به ازای هر سهم بستگی دارد. معمولاً بازار ارزش سهام را با توجه به اطلاعات مختلفی که از منابع قابل‌اطمینان گوناگون دریافت می‌شود، تعیین می‌کند اما اطلاعات زیادی از میزان درآمد شرکت‌ها در دسترس نیست و تنها می‌توان به اطلاعاتی که خود شرکت در گزارش‌های مالی ارائه کرده، اکتفا کرد. ازآنجایی‌که درآمدها ورودی مهمی در محاسبه P/E هستند، تنظیم درست آن‌ها می‌تواند بر روی P/E نیز تأثیرگذار باشد و هرگونه تغییری بر نسبت قیمت به درآمد اثرگذار خواهد بود.
    نکات مهمی که باید در مورد نسبت قیمت به درآمد به خاطر بسپارید
    عموماً، نرخ P/E بالا به این معنی است که سرمایه گذاران در آینده رشد بالاتری را برای سهام شرکت پیش‌بینی می‌کنند.
    برای اطلاع از جدیدترین نسبت قیمت به درآمد کلیه شرکت‌های بورسی اینجا کلیک کنید.
    در نسبت P/E می‌توان از درآمدهای برآورد شده برای پیش‌بینی نسبت P/E استفاده کرد.
    شرکت‌هایی که در حال ضرر دهی مالی هستند، نسبت P/E ندارند.

  • نسبت گردش دارایی چیست؟

    تعریف نسبت گردش دارایی چیست؟

    نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio، ارزش فروش یا درآمد شرکت را نسبت به ارزش دارایی های آن می سنجد. نسبت گردش دارایی اغلب می تواند به عنوان شاخص سنجش کارایی استفاده شود که نشان میدهد شرکت در استفاده از دارایی های خود برای ایجاد فروش و درآمد چگونه عمل کرده است.

    محاسبه نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio

    نسبت گردش دارایی معمولا به صورت سالانه، هم با استفاده از سال مالی و هم با استفاده از سال تقویمی محاسبه می شود. تعداد کل دارایی های مورد استفاده شده در مخرج، می تواند با محاسبه میانگین دارایی های شرکت در ابتدای سال و پایان سال محاسبه شود.
    نسبت گردش دارایی ها از تقسیم مجموع فروش خالص بر میانگین دارایـی ها به دست می آید.

    درک نسبت گردش دارایی یا Asset Turnover Ratio

    به طور کلی،نسبت گردش دارایی بالاتر، نشان دهنده عملکرد بهتر شرکت بوده و نسبـت های بالا به این معنی است که شرکت درآمد بیشتری را برای هر یک ریال از دارایـــی ها تولید می‌کند. Asset Turnover Ratio معمولا برای شرکت ها در بخش های مختلف بیشتر از دیگر شرکتها است. برای مثال شرکتهایی که در حوزه خرده فروشی فعالند دارایی های نسبتا کمی دارند اما حجم فروششان نسبتا بالاست و بنابراین اغلب بیشترین میزان گردش دارایی ها را به دست می آورند.
    در مقابل، شرکت هایی در بخش هایی مانند ارتباطات از راه دور، که دارایی های پایه ای بسیار زیادی دارند، گردش مالی پایین تر دارند. از آنجا که این نـسبـت می تواند به طور گسترده ای از یک صنعت نسبـــت به صنعتی دیگر متفاوت باشد، بنابراین استفاده از نسبت گردش دارایی یک شرکت خرده فروشی و یک شرکت مخابراتی برای مقایسه این شرکتها نمی تواند مقیاس دقیقی باشد.
    مقایسه ها فقط زمانی معنی دار هستند که برای شرکت های مختلف در یک بخش از صنعت مورد استفاده قرار بگیرند.
    نسبت گردش مجموع دارایی ها به منظور ارزیابی توانایی به کار گرفتن موثر دارایــی ها مورد استفاده قرار می گیرد. پایین بودن این نسبت می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد که تعیین آنها اهمیت دارد.
    برای مثال در صورتیکه سرمایه گذاری در دارایی ها در مقایسه با بازده حاصل از عملیات شرکت بیش از حد معمول باشد، شرکت ممکن است از طریق فروش برخی از این دارایی ها، انجام سرمایه گذاری با بازده بیشتر یا استفاده از آنها برای توسعه عملیات سودآور، عملیات فعلی را بهبود ببخشد.

    محدودیت نـسبت گـردش دارایی

    در حالی که نسبت گردش دارایی باید برای مقایسه سیب با سیب و پرتقال با پرتقال استفاده شود، این نوع مقایسه، لزوما واضحترین تصویر ممکن را نشان نمی دهد. ممکن است Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال با سال های گذشته یا بعد از آن کاملا متفاوت باشد. برای هر شرکت خاص، روند گردش دارایی ها طی سالهای مختلف می تواند به خوبی نشان دهد که آیا استفاده از دارایی ها توسط شرکت بهبود یافته و یا بدتر شده است.
    اگر شرکت برای بهبود رشد فروش خود اقدام به سرمایه گذاری زیاد روی دارایی های ثابت خود کند، نسبت گردش دارایی ممکن است به صورت مقطعی برای یک یا چند دوره کاهش یابد. به همین ترتیب، فروش دارایی ها با هدف کاهش رشد فروش، میتواند باعث رشد مقطعی این نسبت شود.
    بسیاری از عوامل دیگر می توانند Asset Turnover Ratio شرکت در یک سال را تحت تاثیر قرار دهند، مثلا اینکه آیا صنعت چرخه ای است یا خیر.

    استفاده از نسبت گردش دارایی و نسبت های مرتبط

    نسبت گردش دارایی یک جزء کلیدی از تحلیل مالی دوپونت است، سیستمی که شرکت دوپونت در طول دهه 1920 شروع به استفاده از آن کرد. در این سیستم، تجزیه تحلیل سود سهام (ROE) را به سه بخش تقسیم می‌کند که یکی از آنها گــردش دارایـی است و دو بخش دیگر حاشیه سودآوری و اهرم مالی است.
    تجزیه و تحلیل دوپونت: بازده حقوق صاحبان سهام = حاشیه سودآوری x گردش دارایی x اهرم مالی
    گاهی اوقات سرمایه گذاران و تحلیلگران علاقه‌مند به اندازه گیری این هستند که چگونه یک شرکت می تواند خیلی سریع میزان سرمایه گذاری ثابت و یا دارایی های موجود را به فروش مبدل سازد. در این موارد، تحلیلگر می تواند نسبت های خاصی از قبیل نـسبت گـردش دارایــی های ثابت یا نسبت سرمایه در گردش را برای محاسبه کارایی این طبقه از دارایــی ها استفاده کند.

    مثال عملی از Asset Turnover Ratio

    بیایید محاسبه نسبت گردش دارایی چهار شرکت در بخش خرده فروشی و ارتباطات راه دور – Wal-Mart Stores Inc.، Target Corporation، AT & T Inc. و Verizon Communications – برای سال مالی پایان سال 2016 را با هم محاسبه و مقایسه کنیم.

    (in millions)Wal-Mart StoresTarget CorpAT&T IncVerizon Communications
    دارایی ها در ابتدای سال$199,581$40,262$402,672$244,175
    دارایی ها ذر پایان سال$198,825$37,431$403,821$244,180
    متوسط کل دارایی های$199,203$38,846.50$403,246.50$244,177.50
    فروش خالص$458,873$69,495$163,786$125,980
    نسبت گردش دارایی2.31.790.410.52

    دو شرکت Wal-Mart و Target هر دو در صنعت خرده فروشی فعالیت دارند. Wal-Mart برای هر دلار از دارایی اش، 2.30 دلار فروش ایجاد کرده است، در حالی که Target توانسته 1.79 دلار فروش ایجاد کند. گردش مالی Target ممکن است نشان دهنده این باشد که شرکت خرده فروشی در حال فروش محصولات قدیمی و از رده خارج شده یا مالک دارایی های مستهلک شده ایست که کارایی پایینی دارند.
    علاوه بر این، گردش مالی پایین نیز ممکن است به این معنی باشد که شرکت دارای سیستم لجستیک ضعیف است. به علاوه Target نمی تواند از دارایی های خود به طور موثر استفاده کند.
    به عنوان مثال، دارایی های ثابت مانند اموال یا تجهیزات می تواند بیهوده و بلا استفاده بمانند و یا با ظرفیت کامل خود استفاده نشوند که این برای شرکت بسیار مضر است و می تواند باعث شود Target بازار را به رقبای دیرینه خود تقدیم کند.
    AT&T Inc و Verizon هر دو در بخش ارتباط از راه دور فعالند و نسبت گردش دارایی آنها کمتر از 1 است. این عدد برای شرکت های بخش ارتباطات معمول و متداول است. از آنجایی که این شرکت ها دارای پایگاه های دارایی بزرگ هستند، انتظار می رود که آنها به آرامی دارایی خود را از راه فروش به گردش بیندازند. از اعداد و ارقام موجود در جدول، روشن است که Verizon دارایی های خود را با سرعت بیشتری نسبــت به AT & T به گــــردش می اندازد.
    واضح است که این امر برای مقایسه نسبت ارزش معاملات دارایی برای Wal-Mart و AT & T اصلا منطقی نیست، زیرا آنها در صنایع بسیار متفاوتی کار می کنند. اما مقایسه نسبت‌های گـردش دارایی برای AT & T و Verizon ممکن است یک تصویر واضح تر از کارایی استفاده از دارایی برای این شرکت های مخابراتی ارائه دهد.

notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین