چکيده : افغانستان با داشتن ذخاير و منابع سنگ هاى قيمتى و نيمه قيمتى ،يکى از سرزمين هاى مهم توليد اين گونه سنگها به شمار مى رود .ويژگى هاى زمين شناسى افغانستان ،يکى از مهم ترين شرايط تشکيل سنگ هاى قيمتى در اين کشور است که عمدتا" تمرکز اين سنگ ها در شرق و شمال شرق آن ،به دليل وجود سنگ هاى دگرگونى ،آذرين نفوذى و پگماتيت مى باشد .مهمترين سنگ هاى قيمتى شناخته شده ،شامل ذخاير لاجورد در بدخشان ،زمرد در دره پنج شير ،ياقوت سرخ و ياقوت کبود ،در منطقه جگد لک و گندمک ،اسپينل يا لعل در حاشيه آمودريا و تورمالين ،آکومارين و کونزيت ،در شرق اين کشور است .سنگ هاى قيمتى ،نقش بسزايى در اقصاد و ارز آورى افغانستان ايفا مى کنند که البته نياز به سرمايه گذارى و دانش فنى بيشترى دارند .
چشم انداز جغرافيايى افغانستان ،بين عرض جغرافيايى شمالى 35و29و40و38 و بين طول جغرافيايى شرقى 31و60و00و75 قرار دارد . اين کشور ،بيش از 673348 کيلومتر مربع ،مساحت دارد .شکل اين کشور ،شبيه بگى آويزان از دالان و اخان که ساقه آن است ،مى باشد . دالان و اخان ،يک منطقه مهم ،باريک و طويل ،از قلمرو افغانستان با 370 کيلومتر طول و عرض 16 تا 65 کيلومتر به استان سين کيانگ چين مى رسد .اما به دليل ارتفاع و عدم وجود جاده ،تقريبا" هيچ رابطه اى بين دو کشور وجود ندارد .حدود 1730 کيلومتر افغانستان مرز مشترک با شوروى سابق دارد که هم اکنون کشورهاى ترکمنستان ،ازبکستان و تاجيکستان در شمال آمودريا قرار دارند . دو سو اين مرز را آمودريا تشکيل مى دهد .در غرب و جنوب غربى ،مرز ايران با 765 کيلومتر و در شرق با پاکستن ،به طول 2012،هم مرز مى باشد . کوه هاى بلند افغانستان ،جوان است و داراى دره هاى باريک و شيبدار و قله هاى ناهموار مى باشند .يک سوم مساحت اين کشور را کوهاى مرتفع و رشته کوه هندوکش اشغال کرده است .داخل اين مناطق کوهستانى ،حداقل 36 قله ،با بيش از 6096 متر ارتفاع ،وجود دارند و بلند ترين قله آنها ،قله تريچ مير ،با ارتفاع 7794 متر در افغانستان با پاکستان ،واقع شده است .کوه هاى هندوکش همانطور که به سمت غرب کشيده مى شوند ،کاهش ارتفاع مى يابند و در مرز ايران ،جغرافياى طبيعى اين کشور ،به صحراى شنى ريگستان تبديل مى شود .به طور کلى ،افغانستان سرزمين کم بارانى است ،اما در کوهستان هاى شمال شرقى آن ،يخچال هاى طبيعى و دائمى و بارندگى ساليانه 200 ميليمتر وجود دارد .رشته کوه هندوکش ،يکى از حوضه هاى آبريز بزرگ ،بين آمودريا و رود سند در اسياست و تقريبا"1600 کيلومتر طول و 323 کيلومتر ،عرض دارد .
زمين شناسى افغانستان سلسله حوادث کوهزايى که نتيجه شکل گيرى رشته کوه هاى هيماليا بوده اند نيز کمر بند پگماتيتى سنگ هاى قيمتى آسياى جنوبى را به وجود آورده اند که از افغانستان ،پاکستان ،نپال و تا برمه کشيده مى شود . شکل گيرى کوه هاى هيماليا و هندوکش ،در 75 ميليون سال قبل رخ داده است و صفحه هند – پاکستان ،به صفحه اوراسا بر خورد مى نمايد .نتيجه اين برخورد ،فرورانش ،کوهزايى و ماگماتيسم در منطقه هيماليا بوده است فراوانى سنگ هاى آذرين ،نفوذى افغانستان را به يازده کمربند پلوتينک اصلى تقسيم مى نمايد .تقريبا" يک ششم افغانستان داراى نهشته هاى ائوسن و کواترنرى مى باشد.ساير بخش ها ،شامل سنگ هاى پالئوزوئيک (گرانيت و گنايس ) و نهشته هاى ژوراسيک ،کرتاسه ،و ترشيارى است .قسمت اصلى منطقه کوهزايى افغانستان ،در مرز بين دوره اى پالئوژن و نئوژن ،در سرتاسر ساختارهاى چين خورده باسن مختلف شکل گرفته و ترکيب نادرى از شرايط فيزيکى و شيميايى لازم براى تشکيل سنگ هاى قيمتى و انتقال آنها به سطح به سطح رابه وجود آورده اند . با کاهش دما ،اين سيال ها به صورت پگماتيت متبلور شدند و منابع و ذخاير مهمى از بريل و تورمالين و اسپودومن راتشکيل داده اند همه اين ذخاير ،در رشته کوه هندوکش که از نظر زمين شناسى ،خيلى شناخته شده نيست ،قرار گرفته اند ؛ از جمله زمرد ،شامل ياقوت سرخ و ياقوت کبود ،در حد فاصل کابل تا جلال آباد يا لاجورد در بدخشان ،تورمالين ،آکومارين ،آهتيسيت و اسپودومن در منطقه نورستان افغانستان ،يافت مى شوند .
ذخاير لاپيس لازولى يا لاجورد بدخشان ورقه صيقل خورده با دانه هاى پيريت موجود در آن ،مشرق زمين به آسمان پر ستاره تشبيه شده است . در تاريخ باستان ،تمام سنگ هاى آبى ،به عنوان قدرت هاى ماوراء الططبيعه تلقى مى شدند ؛از جمله جادويى در مقابل چشم شيطان ،لاجورد از قديم براى معالجه تب،ماليخوليا،داروهاى تقويتى و پادزهر مورد استفاده قرار مى گرفته است .رشته کوههاى سر به فلک کشيده پامير و هندوکش زادگاه لاجورد باستانى افغانستان مى باشند . بدخشان از قديم به دليل معادن ياقوت و لاجورد مشهور بوده است .بدخشان براى تمدن هاى قديم مصر ،بابل (عراق امروزى ) ونيز يونان و روم ،منبع لاجورد بوده است . براى مصريان هيچ سنگ قيمتى ،بيشتر از لاجوردد ارزش نداشت و از آن ،براى ساخت جواهرات و مصنوعات استفاده مى کردند .همچنين از لاجورد انواع طلسم ،مهره ،دشته اى شمشير ورنگ هاى آبى و....ساخته مى شده است . در سرتاسر تاريخ ،معادن لاجورد به جنوب شرقى ايران قديم نسبت داده مى شود .مارکوپولو در سال 1930،زمين شناسان شوروى سابق،فعاليتى را براى يافتن لاجورد در پامير آغاز نمودند.اولين کاو1پ مفصل براى يافتن لاجورد منطقه سرسنگ بدخشان ،در سال هاى 1965-1963 ،توسط زمين شناسان ،شوروى در رودخانه کوکچه،در جنوب شهر فيض آباد افغانستان انجام گرفت . اين معادن تنها در ماههاى ژوئن تا سپتامبر يا اوايل خرداد تا اوايل شهريور بهره بردارى مى باشند .قبل از حمله شوروى سابق به افغانستان در سال 1979 اين معادن در انحصار دولت وقت بود ؛ اما در زمان جنگ ،توسط نيروهاى مجاهدين براى تامين بودجه و مخارج جنگ مورد استفاده قرار مى گرفتند .
|
|
لاجورد در آن زمان با قاطر ،در کوهستان هاى صعب العبور از طريق گردنه دو راه ،به چيترال پاکستان حمله مى شد .اما امروزه دو راه ديگر ،جهت دسترسى به معادن باستانى لاجورد وجود دارد ؛يکى راه ارتباطى کابل – دره پنج شير ،گردنه انجمن و اسکاارزا و ديگرى راه شمالى که از طريق تونل سالنگ تا قندور و سپس طالقان و فيض آباد ،امتداد دارد .معادن در 70 کيلومترى جنوب فيض آباد ،قرار گرفته اند کوه آبى که کوه لاجورد ناميده شده است ،در امتداد ساحل سمت راست رودخانه کوکچه قرار دارد .عرض رودخانه ،جايى که لاجورد در آن يافت مى شود ،حدود 183 متر مى باشد کانى سازى در دامنه شرقى دره ،رخ داده است .يکى از جالب ترين نقاطى که در آن لاجورد تشکيل مى شود لايه اى از مرمر است ورودى معدن از کف رودخانه حدود 457 متر بالاتر است و معادن ،شامل غارهايى با ارتفاع سقف 46 متر مى باشند .روى معادن به مدت 6500 سال کار شده است استخراج در قديم با گرم کردن سنگ ها به وسيله آتش و آب ريختن بر روى آنها و ترک برداشتن سنگ همراه بوده است زمين شناسان شوروى سابق ،زمين شناسى اين منطقه را به شکل بزرگ ناوديس دگرگون شده با ضخامت 12000 متر با سن پرکامبرين توصيف کرده اند سنگ ها شامل گنايس ،ميگماتيت ،شيست و مرمر هاى دولوميتى مى باشند .مجموعه هاى متبلور ى که ذخاير لاجورد را احاطه مى کنند و مرمر سيولين ضخيم لايه پروليت ،تشکيل مى شوند .لاجورد در رگه هاى پخش شده در سرتاسر لايه مرمر سپولين که چند صدمتر ضخامت دارد ،يافت مى شود .پيريت به مقدار فراوان با تبلور ريز دانه وجود دارد و به مقدار کم با لاجورد اختلاط مى يابد .آبى سير لاجورد از لازوريت است .آبى کم رنگ ،افغانيت ناميده مى شود .رنگ لاجورد ،براساس مقدار مختلف ناخالصى متغير است .در حال حاضر،از چهار معدن بهره بردارى مى شود ،اما معدن سرسنگ، به دليل داشتن لاجورد ،با کيفيت بالا معروف است .در معدن سر سنگ ،حدود 300 معدنچى ،بدون خانوداه هايشان در شيفت هاى ده روزه ،به نوبت کار مى کنند .تدارکات از راه هاى مرتفع و پر پيچ و خم ،به طول 32 کيلومتر حمل مى شوند .حدود 20 تونل استخراجى ،درمنطقه وجود دارد که ارتفاع سقف برخى از آنها به 45 متر نيز مى رسد .
در سال 1979،استخراج به وسيله ديناميت ،بدون ايمنى معدنچيان و حفظ کانى انجام مى شود .لاجورد پس از استخراج ،به قطعات کوچک تبديل شده و توسط قاطر به پاکستان حمل مى شود .توليد لاجورد در سال هاى 1967 و1972 و1977 ، به ترتيب حدود 5200 ،2900 ،6300 کيلوگرم بوده است .بهترين نوع لاجورد ،حدود 100 دلار باى هر کيلوگرم در معدن به فروش مى رسد .در سال مى باشد .صادرات سنگ لاجورد ،حدود 5 ميليون دلار ارز آورى براى کشور افغانستان دارد.
زمرد دره پنج شير زمرد ،سرشار از خرافات و دانستنى هاست .زمرد ،براى رومى ها سمبل نيروهاى طبيعت بوده و به الهه ونوس تقديم مى شد در قرن چهاردهم قبل از ميلاد تصور مى شد که زمرد ،خاصيت پزشکى دارد و باعث تقويت حافظه مى گردد.از لحاظ تاريخى ،اولين محل معروف زمرد ،معادن کلئوپاترا،در کنار درياى سرخ در مصر بوده است . اين معادن تا سال 1818 ،مورد اکتشاف مجدد قرار مى گرفتند .صدها چاه از معادن قديمى با عمق حدود 244 متر در آن جا قرار دارند .به علت کيفيت پايين بلورهاى زمرد اين معادن غير اقتصادى شدند .
اولين زمرد هاى استخراج شده توسط مصريان ،به دوره بطليموس (330-323 قبل از ميلاد ) باز ميگردد.گنجينه هاى زمرد مغول عثمانى و ايران ،از معادن خاورى به دست مى امدند که در واقع ،از پنج شير بودند . با ارزش ترين نوع زمرد در دره پنج شير افغانستان يافت مى شود . اين زمرد ها به دليل عنصر کروم ،به رنگ سبز تيره ديده مى شوند و اندازه بلور و شفافيت آنها با بهترين زمردهاى پيدا شده در کلمبيا رقابت مى کند . دره پنج شر ،دره کوهستانى باريکى به طول 110 کيلومتر و با اهميت استراتژيکى است رودخانه پنج شير ،در اين دره جريان دارد و اين رود بخشى از رشته کوه هاى هندوکش را به دو نيم مى کند .منطقه معنى زمرد دره پنج شير ، حدود 113 کيلومترى شمال شرقى کابل و در حوالى روستاى خنج قرار دارد معادن زمرد ، در منطقه اى به وسعت 40 کيلومتر طول و 8 کيلومتر عرض گسترش دارند .زمرد اولين بار در دهه 1970 توسط چوپان جوانى در يک مايلى روستاى دست روات ،در پنج شر پيداشد .تقريبا" هيچ مطلبى در مورد ذخاير زمرد پنج شير ، از سال 1976 نوشته نشده است .زمرد پنج شير ،در مرحله آخر فعاليت آذرين در زمان تشکيل ذخاير گرمايى و در کرتاسه و ترشيارى تشکيل شده اند .شرايط خاص ،هم جوارى عنصر کروم و برليوم رابراى تشکيل زمرد ،در کنار هم قرار داد .دو عنصر کروم وبرليوم ،با رفتار بسيار متفاوت ،معمولا" در محيط هاى بسيار مشابه متمرکز مى شوند . در نتيجه ،زمرد يکى از کمياب ترين و با ارزش ترين گوهر هاست .کروم ،باعث رنگ سبز زمرد مى شود و اين رنگ ، مستقيما" متناسب با ميزان کروم آن است .گمان مى رود که زمرد پنج شير ،در طى فرايند دگرگونى حاصل از برخورد قاره اى تشکيل شده باشد . اين مسئله باعث جانشينى مقدار کمى عنصر کروم ،به جاى آلومينيم در بلور بريل گرديد .همچنين زمرد افغانستان آلومينيم بيشتر و منيزيم کمترى نسبت زمرد پاکستانى دارد .ذخاير زمرد در جنوب شرق زون گسل پنج شير قرار دارند .زمردهاى در اسکارن کربناتى پيدا مى شوند .کانى سازى زمرد در رگه هاى کوارتز و آنکريت [(Ca,Mg,Fe)Co3 ] روى داده است . زمرد پنج شير ،ويژگى هاى گوهر شناسى خاصى دارد .منبع عنصر برليوم اين زمرد ،از سيالات گرمايى و جوى درگير تامين شده است .مقدار منيزيم و. کروم زمرد ،از مرکز به حاشيه افزايش مى يابد و در عوض ،مقدار آلومينيم ،از مرکز به حاشيه مى يابد .سديم وآهن ،به طور نامنظم متغيرند .زمرد هاى افغانستان ،درخشان تر از زمردهاى به دست آمده در مناطق پگماتيتى جهان هستند .بهترين آنها نسبتا" بدون جاردين (Jardin) مى باشند . ساردين به سيالات يا جامدات درگير فراوان گفته مى شود که مى توانند باعث تشکيل نقاط ضعيف شوند ؛ به طورى که در ان جا شکست روى دهد .ساختمان شيميايى زمرد پنج شير،قابل مقايسه با نوع کلمبيايى آن است و در برگرفتگى چند فازى را نيز نشان مى دهد .رنگ سبز آن معمولا" داراى ته رنگ هاى زردتر مى باشد .رخنمون هاى سطحى از رگه هاى کانى سازى شده روى شيب کوه هايى با ارتفاع بين 3650-2740 مترى وجود دارند .در سرتاسر پنج شير ،بيش از 2000 معدنچى در حدود معدنچى در حدود 100 معدن کار مى کنند .معدنکارى به صورت استخراج مى باشند که همين دو روش ،باعث مى شود که به بلورهاى بزرگ و با ارزش ،صدمه وارد مى شود .افرادى که دراين بخش کار مى کنند فاقد مهارت هاى فنى و مديريتى هستند و امکان ريزش تونل ها و نشست زمين ،به دليل انفجار وجود دارد .درحال حاضر ،اقدامات احتياطى براى اسيب نديدن بلورها و به کار بردن دانش فنى و تکنيک مناسب استخراج مقدار محدودى گوهر مواجه بود هيچ مدرک رسمى از توليد زمرد وجود ندارد اما فرماندهان محلى ،معدنچيان و دلالان ،توليد زمرد ،در طول دهه 1970،آرام و با استخراج مقدار محدودى گوهر مواجه بود .هيچ مدرک رسمى از توليد زمرد وجود ندارد .اما فرماندهان محلى ،معدنچيان و دلالان ،توليد را باتقريبا" 2 ميليون دلار در سال 1989 با افزايش سريع تا 12-10 ميليون دلار در اسل 1990 تعيين مى کنند براوردها براى 1991و1992 ، 20-15 ميليون دلار بوده است .
معادن ياقوت و ياقوت کبود جگد لک و گندمک افسانه هاى زيادى در مورد ياقوت و ياقوت کبود گفته شده است .از ميان دوازده سنگى که خداوند خلق کرده ،ياقوت با ارزش ترين آنهاست .هندى ها رنگ سرخ ياقوت را به عنوان آتش خاموش نشدنى توصيف کرده اند که درون سنگ مى سوزد.در چين ،ياقوت از زمان هاى دور ،براى تزئين کفش خانم ها ودرهند براى فنجان ها ،گلدان ها و دسته شمشير ،استفاده مى شده است .عشق و محبت ،دو ويژگى است که با ياقوت منعکس مى شود و مى تواند تمايلات عاشقانه را کنترل کند . از ياقوت با بهترين رنگ و هميشه به عنوان خون جگر ،يادشده است ياقوت کبود ،شادى و خوشحالى و زيبايى بسيارى براى دارنده آن به ارمغان مى آورد . رنگ قرمز بر تاريخ رنگارنگ افغانستان سايه مى افکند ؛از خون جنگ هاى طولانى تا رنگ سرخ پرچم رنگ قرمز ،ماهيت اين کشور را مى نماياند و ياقوت اين کشور و رنگ قرمز آن ، يک بار ديگر مکان مرکزى اين رنگ را در ماجراى بى پايان افغانستان پيدا مى کند .نام جگدلک ،نشانه اشغال ترک ها در زمان هاى قبل از افغان ها ست .معادن جگد لک و گندمک ، در سال 1637 ،توسط شاه جهان ،پادشاه هند براى به دست آوردن مرمر براى ساخت تاج محل ،مورد بهره بردارى قرار گرفت .در گذشته ، با روش معادن طلا و نقره ،روى اين معادن کار مى شد .اکتشاف و فن آورى جديد استخراج معدن مى تواند ثروت چشمگيرى را در آينده به وجود آورد .رنگ بلورها از بنفش ،قرمز کم رنگ تا قرمز تند ،به رنگ خون کبوتر ،متغير هستند . بهترين کيفيت ،مشابه با معدن ياقوت (Mogok ) در برمه است .در کنار ياقوت ها ،اسپينل نيز يافت مى شود که معدنچيان آن را از ياقوت تشخيص مى دهند .مرمر ،سنگ ميزبان ياقوت ،به روش ابتدايى و با استفاده از چکش ،کلنگ ،مته ،بادى و ديناميت استخراج مى شود .سنگ هاى ياقوت ،با چکش و اسکنه خارج مى شوند که در اين روش ،بسيارى از بلورها از بين مى روند و مى شکنند .حدود 200 کارگز در گروه هاى 6-5 نفره يا 20-15 نفره به طور ميانگين ،در معادن ،کار مى کنند .اغلب کارگران ،در معرض گرد و خاک توليد شده از انفجار درداخل تونل ها مى باشند .معدن ورمنکاى ،فعال ترين معدن مى باشد و بيش از 65 سال ،روى آن کار شده است .توليد آن در سال 1992 ،حدود 166000 دلار بوده است .در سال 1992 ،يک قطعه 200 قيراطى ياقوت ،از اين معدن به دست آمد .ياقوت هاى جگدلک د رمقابل امواج کوتاه و بلند اشعه ماوراء بنفش ،فلورسانس قوى دارند .ضريب شکست اين نوع ياقوت ،770/1 -762/1 و وزن مخصوص آن ،00/4 است متمايز ترين مشخصه ياقوت اين معادن ،مناطق کوچکى از رنگ آبى تند مى باشد که به صورت نوارهاى آبى رنگ موازى با يکديگر ،ديده مى شود .
|