به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز و به نقل از فوربز، برای بررسی این تنش ایدئولوژیک، اخیراً در گفتوگویی با اسکای وی، بنیانگذار اسکای ونچرز لبز (Sky Ventures Labs) که در زمینه سرمایهگذاری در مراحل اولیه فعالیت میکند به نکاتی اشاره شد. اسکای وی یکی از رهبران فکری برجسته است که در ترویج پذیرش فناوریهای بلاکچین و ارزهای دیجیتال نقش زیادی ایفا کرده است. او در ابتدا در صنعت بازی و ورزشهای الکترونیکی شناخته شد و پس از آن به یکی از مشاوران پروژههای Web3 در سطح جهانی تبدیل شد. همچنین او به عنوان یکی از ۳۰ فرد موفق زیر ۳۰ سال در فوربز شناخته شده است.
برای سالها، بیتکوین نماد شورش بود؛ پاسخ غیرمتمرکزی به بانکهای مرکزی، ارزهای تورمزا و دولتهای خودرأی. اما حالا که غولهای نهادینهای مانند بلکراک، فیدلیتی و صندوقهای ثروت ملی آن را پذیرفتهاند، سوالی ناخوشایند و اغلب جنجالی پیش میآید: آیا بیتکوین هنوز پول مردم است یا به دارایی وال استریت تبدیل شده است؟ اسکای وی همچنان از طرفداران بیتکوین و ایدهآلگرای غیرمتمرکز است. در این گفتوگو امیدها و حقیقتهای تلخی در مورد تحول هویت بیتکوین روشن شد. برخی ممکن است با دیدگاههای او موافق نباشند، اما این گفتگو درباره یکی از مهمترین موضوعات صنعت، باعث تفکر و تأمل میشود.
تأسیس نهادهای معتبر برای بیتکوین؛ یا نفوذ آن؟ اسکای وی گفت: «بیتکوین همیشه به عنوان محافظی در برابر سیستم مالی سنتی طراحی شده بود. اما اکنون خود سیستم شروع به پذیرش ارزش آن کرده است». نکته جالبی است. ورود ETFها و خزانهداریهای شرکتی لزوماً هدف بیتکوین را بیاعتبار نمیکند؛ بلکه آن را تقویت میکند. با این حال، به عنوان یک واقعگرا، نمیتوان تغییر لحن و کنترل را نادیده گرفت. بیتکوین ممکن است هنوز در کد خود مجوزی نخواهد، اما الگوهای مالکیت آن به تدریج شبیه داراییهای سنتی میشود. اسکای وی افزود: «اهمیتی ندارد که چه کسی بیتکوین دارد. تا زمانی که مردم آن را نگه دارند، این پول مردم باقی میماند». اگر کاربران عادی راحتی را به خودمختاری ترجیح دهند؛ و به جای نگهداری شخصی از طریق ETFهای نگهداری شده استفاده کنند؛ پروتکل همچنان غیرمتمرکز خواهد ماند، اما ساختار قدرت پیرامون آن تغییر خواهد کرد.
نقش خردهفروشی در آینده بیتکوین
زمانی که از اسکای وی درباره نگرانیهای طرفداران اقتصاد غیرمتمرکز (DeFi) و کسانی که نگران تمرکز عرضه بیتکوین توسط نهادهای بزرگ هستند، پرسیده شد، او این نگرانی را قبول داشت، اما خطر را بازتعریف کرد. «خطر واقعی خرید نهادها نیست، بلکه عدم خرید خردهفروشیهاست.» این دیدگاه تحریکآمیز است. هر چه باشد، سقف ۲۱ میلیون بیتکوین ثابت است و هیچ نهادی نمیتواند سیاست پولی آن را تغییر دهد. اما مالکیت مهم است. هر چه دستهای کمتری آن را نگه دارند، دستهای آنها ممکن است قدرت بیشتری در داستان، بازارها و آینده بیتکوین داشته باشند.
پس این موضوع چه معنایی برای مردم عادی دارد؟
اسکای وی استدلال کرد: «انباشته شدن بیتکوین توسط نهادها نشاندهنده ارزش بلندمدت آن است. این امر اعتبار، دسترسی آسانتر و کف قیمتی بالاتری را به همراه میآورد. اما افراد همچنان برتری دارند؛ آنها میتوانند بدون اجازه از بیتکوین نگهداری کنند.» این یک چشمانداز جذاب است: ممکن است وال استریت جادهها را بسازد، اما جمعیت خردهفروشی همچنان فرمان را در دست دارند؛ البته اگر بخواهند.
با این حال، تاریخ نشان داده است که چقدر سریع پیشگامان اولیه میتوانند از بازار خارج شوند و چگونه زیرساختهای ساخته شده توسط نهادها غالباً سلطه نهادها را تقویت میکند. وعده دسترسی ممکن است به یک نمای از فراگیری تبدیل شود. دیدگاه اسکای وی واضح است: پذیرش نهادها، هرچند میتواند تحولآفرین باشد، لزوماً اصول بنیادی بیتکوین را زیر سؤال نمیبرد. او ورود نقدینگی و مشروعیت به بازار را تصدیق میکند، اما تأکید دارد که «بیتکوین هنوز بدون مجوز است. اهمیتی ندارد که چه کسی آن را دارد. تغییر واقعی این است که آیا سرمایهگذاران خرد همچنان به انباشتن آن ادامه میدهند یا اینکه اجازه میدهند بازیکنان بزرگ به آن تسلط یابند. بیتکوین همچنان پول مردم است، تا زمانی که مردم آن را نگه دارند.»