خبر
بازار معاملات آنلاین طلا

سامانه آنلاین معاملات طلا
طلا بخر، آینده بساز!
شبکه اطلاع رسانی طلا و ارز

خرید طلا

تورم چیست؟

تورم چیست؟

تورم، کاهش تدریجی قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت‌هاست که توسط عواملی چون افزایش عرضه پول و سیاست‌های پولی کنترل می‌شود.

تورم چیست؟

تورم به معنای کاهش تدریجی قدرت خرید است که در افزایش گسترده قیمت کالاها و خدمات در طول زمان منعکس می‌شود. نرخ تورم به صورت میانگین افزایش قیمت یک سبد منتخب از کالاها و خدمات در طول یک سال محاسبه می‌شود. تورم بالا به این معنی است که قیمت‌ها به سرعت در حال افزایش هستند، در حالی که تورم پایین به این معنی است که قیمت‌ها با سرعت کمتری در حال رشد هستند. تورم را می‌توان در مقابل تورم منفی (deflation) قرار داد که زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها کاهش یافته و قدرت خرید افزایش می‌یابد.

نکات کلیدی

  • تورم میزان سرعت افزایش قیمت کالاها و خدمات را اندازه‌گیری می‌کند.
  • تورم به سه نوع تقسیم می‌شود: تورم ناشی از تقاضا (demand-pull inflation)، تورم ناشی از هزینه (cost-push inflation) و تورم ذاتی (built-in inflation).
  • رایج‌ترین شاخص‌های تورم، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (WPI) هستند.
  • بسته به دیدگاه فرد و نرخ تغییر، می‌توان به تورم به صورت مثبت یا منفی نگاه کرد.
  • افرادی که دارایی‌های مشهود دارند ممکن است مقداری تورم را بپسندند زیرا ارزش دارایی‌های آنها را افزایش می‌دهد.

تورم چیست؟

درک تورم

افزایش عرضه پول ریشه تورم است، اگرچه این امر می‌تواند از طریق مکانیسم‌های مختلف در اقتصاد عمل کند. عرضه پول یک کشور می‌تواند توسط مقامات پولی از طریق موارد زیر افزایش یابد:

  • چاپ و توزیع پول بیشتر به شهروندان
  • کاهش قانونی ارزش پول رایج (legal tender)
  • ایجاد پول جدید به صورت اعتبار حساب ذخیره از طریق سیستم بانکی با خرید اوراق قرضه دولتی از بانک‌ها در بازار ثانویه

علل دیگر تورم شامل گلوگاه‌های عرضه و کمبود کالاهای اساسی است که می‌تواند قیمت‌ها را به سمت افزایش سوق دهد.هنگامی که تورم رخ می‌دهد، ارزش پول کاهش می‌یابد. این می‌تواند در هر بخش یا در کل اقتصاد رخ دهد. انتظار تورم به خودی خود می‌تواند کاهش ارزش پول را بیشتر تداوم بخشد. کارگران ممکن است دستمزدهای بالاتری را مطالبه کنند و کسب‌وکارها ممکن است قیمت‌های بالاتری را به دلیل پیش‌بینی تورم مداوم تعیین کنند. این به نوبه خود، عواملی را که قیمت‌ها را به سمت بالا می‌برند، تقویت می‌کند.

انواع تورم

تورم را می‌توان به سه نوع طبقه‌بندی کرد: تورم ناشی از تقاضا، تورم ناشی از هزینه و تورم ذاتی.

اثر ناشی از تقاضا (Demand-Pull Effect)

تورم ناشی از تقاضا زمانی رخ می‌دهد که افزایش در عرضه پول و اعتبار، تقاضای کلی برای کالاها و خدمات را تحریک می‌کند تا سریع‌تر از ظرفیت تولید اقتصاد افزایش یابد. این امر تقاضا را افزایش داده و منجر به افزایش قیمت‌ها می‌شود.وقتی مردم پول بیشتری دارند، منجر به احساس مثبت مصرف‌کننده می‌شود. این به نوبه خود منجر به هزینه‌های بالاتر می‌شود که قیمت‌ها را به سمت بالا می‌کشد. این امر شکاف بین عرضه و تقاضا با تقاضای بالاتر و عرضه کمتر انعطاف‌پذیر ایجاد می‌کند که منجر به قیمت‌های بالاتر می‌شود.

اثر ناشی از هزینه (Cost-Push Effect)

تورم ناشی از هزینه نتیجه افزایش قیمت‌ها از طریق نهاده‌های فرآیند تولید است. هنگامی که افزایش در عرضه پول و اعتبار به بازارهای کالا یا سایر دارایی‌ها هدایت می‌شود، هزینه‌های انواع کالاهای واسطه‌ای افزایش می‌یابد. این امر به ویژه هنگامی مشهود است که یک شوک اقتصادی منفی به عرضه کالاهای اساسی وارد شود.این تحولات منجر به افزایش هزینه‌های محصول یا خدمات نهایی شده و به افزایش قیمت‌های مصرف‌کننده راه پیدا می‌کند. به عنوان مثال، هنگامی که عرضه پول افزایش می‌یابد، یک رونق سفته‌بازی در قیمت‌های نفت ایجاد می‌کند. این بدان معناست که هزینه انرژی می‌تواند افزایش یابد و به افزایش قیمت‌های مصرف‌کننده کمک کند، که در معیارهای مختلف تورم منعکس می‌شود.

تورم ذاتی (Built-In Inflation)

تورم ذاتی مربوط به انتظارات تطبیقی یا این ایده است که مردم انتظار دارند نرخ تورم فعلی در آینده نیز ادامه یابد. با افزایش قیمت کالاها و خدمات، مردم ممکن است انتظار افزایش مداوم در آینده با نرخی مشابه را داشته باشند.به این ترتیب، کارگران ممکن است هزینه‌ها یا دستمزدهای بیشتری را برای حفظ سطح زندگی خود مطالبه کنند. افزایش دستمزد آنها منجر به افزایش هزینه کالاها و خدمات می‌شود، و این دور باطل دستمزد-قیمت (wage-price spiral) ادامه می‌یابد زیرا یک عامل دیگری را القا می‌کند و بالعکس.

چگونه تورم بر قیمت‌ها تأثیر می‌گذارد؟

در حالی که اندازه‌گیری تغییرات قیمت محصولات منفرد در طول زمان آسان است، نیازهای انسان فراتر از یک یا دو محصول است. افراد برای داشتن یک زندگی راحت به مجموعه بزرگ و متنوعی از محصولات و همچنین مجموعه‌ای از خدمات نیاز دارند. اینها شامل کالاهایی مانند غلات غذایی، فلزات، سوخت، خدمات رفاهی مانند برق و حمل و نقل، و خدماتی مانند مراقبت‌های بهداشتی، سرگرمی و نیروی کار است.هدف تورم اندازه‌گیری تأثیر کلی تغییرات قیمت برای مجموعه متنوعی از محصولات و خدمات است. این امکان نمایش یک مقدار واحد از افزایش سطح قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد در یک دوره زمانی مشخص را فراهم می‌کند.قیمت‌ها افزایش می‌یابند، به این معنی که یک واحد پول کالاها و خدمات کمتری را خریداری می‌کند. این کاهش قدرت خرید بر هزینه زندگی عموم مردم تأثیر می‌گذارد که در نهایت منجر به کاهش رشد اقتصادی می‌شود. دیدگاه اجماعی بین اقتصاددانان این است که تورم پایدار زمانی رخ می‌دهد که رشد عرضه پول یک کشور از رشد اقتصادی پیشی بگیرد.

3%

1 نقره به اقتصاد اسپانیا و سایر اقتصادهای اروپایی سرازیر شد. از آنجایی که عرضه پول به سرعت افزایش یافت، ارزش پول کاهش یافت و به افزایش سریع قیمت‌ها کمک کرد.تورم به روش‌های مختلفی بسته به نوع کالاها و خدمات اندازه‌گیری می‌شود. این امر برعکس تورم منفی است که نشان دهنده کاهش عمومی قیمت‌ها زمانی است که نرخ تورم به زیر 0% می‌رسد. به خاطر داشته باشید که تورم منفی نباید با کاهش نرخ تورم (disinflation) اشتباه گرفته شود، که اصطلاحی مرتبط است و به کاهش سرعت نرخ تورم (مثبت) اشاره دارد.

چگونه از دارایی‌های خود در برابر تورم محافظت کنیم

افراد می‌توانند طیف وسیعی از اقدامات را برای محافظت از دارایی‌های خود در برابر تورم انجام دهند. به عنوان مثال، ممکن است فرد تصمیم بگیرد در طبقات دارایی سرمایه‌گذاری کند که در دوران تورمی عملکرد بهتری نسبت به بازار دارند. این ممکن است شامل کالاهایی مانند غلات، گوشت گاو، نفت، برق و گاز طبیعی باشد.قیمت کالاها معمولاً یک گام جلوتر از قیمت محصولات باقی می‌ماند و افزایش قیمت کالاها اغلب به عنوان نشانه‌ای از تورم آتی تلقی می‌شود. کالاها، که می‌توانند نوسانات زیادی داشته باشند، به راحتی تحت تأثیر بلایای طبیعی، ژئوپلیتیک یا درگیری قرار می‌گیرند.درآمد حاصل از املاک و مستغلات نیز ممکن است به کاهش اثرات تورم کمک کند، زیرا مالکان می‌توانند اجاره خود را متناسب با افزایش کلی قیمت‌ها افزایش دهند.دولت ایالات متحده همچنین اوراق بهادار محافظت‌شده در برابر تورم خزانه‌داری (TIPS) را ارائه می‌دهد، نوعی اوراق بهادار که با تورم تعدیل می‌شود تا در برابر کاهش قدرت خرید محافظت کند.

انواع شاخص‌های قیمت

بسته به مجموعه منتخب کالاها و خدمات مورد استفاده، انواع مختلفی از سبدهای کالا محاسبه و به عنوان شاخص‌های قیمت پیگیری می‌شوند. رایج‌ترین شاخص‌های قیمت، شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده (WPI) هستند.

شاخص قیمت مصرف‌کننده (CPI)

CPI معیاری است که میانگین وزنی قیمت‌های سبد کالاها و خدماتی را که از نیازهای اولیه مصرف‌کننده هستند، بررسی می‌کند. اینها شامل حمل و نقل، غذا و مراقبت‌های پزشکی است.CPI با در نظر گرفتن تغییرات قیمت برای هر قلم در سبد کالاهای از پیش تعیین‌شده و میانگین‌گیری آنها بر اساس وزن نسبی آنها در کل سبد محاسبه می‌شود. قیمت‌های مورد نظر، قیمت‌های خرده‌فروشی هر قلم، همانطور که برای خرید توسط شهروندان در دسترس است، می‌باشد. CPI می‌تواند بر ارزش یک ارز در برابر ارزهای سایر کشورها تأثیر بگذارد.تغییرات در CPI برای ارزیابی تغییرات قیمت مرتبط با هزینه زندگی استفاده می‌شود و آن را به یکی از پرکاربردترین آمارهایی تبدیل می‌کند که برای شناسایی دوره‌های تورم یا تورم منفی استفاده می‌شود. در ایالات متحده، اداره آمار کار (BLS) هر ماه CPI را گزارش می‌کند و آن را از سال 1913 محاسبه کرده است.

مهم

CPI-U که در سال 1978 معرفی شد، عادات خرید تقریباً 88% از جمعیت غیرنهادی ایالات متحده را نشان می‌دهد.

شاخص قیمت تولیدکننده (WPI)

WPI یکی دیگر از معیارهای رایج تورم است. این شاخص تغییرات قیمت کالاها را در مراحل قبل از سطح خرده‌فروشی اندازه‌گیری و پیگیری می‌کند.در حالی که اقلام WPI از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، بیشتر آنها شامل اقلام در سطح تولیدکننده یا عمده‌فروشی هستند. به عنوان مثال، این شاخص شامل قیمت پنبه برای پنبه خام، نخ پنبه، پارچه نخی خام و پوشاک نخی است.اگرچه بسیاری از کشورها و سازمان‌ها از WPI استفاده می‌کنند، بسیاری از کشورهای دیگر، از جمله ایالات متحده، از یک نوع مشابه به نام شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) استفاده می‌کنند.

شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)

PPI مجموعه‌ای از شاخص‌ها است که میانگین تغییر در قیمت‌های فروش دریافتی توسط تولیدکنندگان داخلی کالاها و خدمات واسطه‌ای را در طول زمان اندازه‌گیری می‌کند. PPI تغییرات قیمت را از دیدگاه فروشنده اندازه‌گیری می‌کند و با CPI که تغییرات قیمت را از دیدگاه خریدار اندازه‌گیری می‌کند، متفاوت است.در تمام انواع، افزایش قیمت یک جزء (مثلاً نفت) ممکن است تا حدی کاهش قیمت در جزء دیگر (مثلاً گندم) را خنثی کند. به طور کلی، هر شاخص نشان دهنده میانگین تغییر قیمت وزنی برای اجزای داده شده است که ممکن است در سطح کل اقتصاد، بخش یا کالا اعمال شود.

فرمول اندازه‌گیری تورم

انواع شاخص‌های قیمت ذکر شده در بالا می‌توانند برای محاسبه مقدار تورم بین دو ماه (یا سال) خاص استفاده شوند. در حالی که بسیاری از ماشین‌حساب‌های تورم آماده در پورتال‌ها و وب‌سایت‌های مختلف مالی موجود است، همیشه بهتر است از روش اساسی آگاه باشید تا از دقت با درک واضح محاسبات اطمینان حاصل کنید. از نظر ریاضی:

فرض کنید می‌خواهید بدانید که قدرت خرید 10000 دلار بین ژانویه 1975 و ژانویه 2024 چقدر تغییر کرده است. می‌توان داده‌های شاخص قیمت را در پورتال‌های مختلف به صورت جدولی یافت. از آن جدول، ارقام مربوط به CPI را برای دو ماه داده شده انتخاب کنید. برای سپتامبر 1975، این مقدار 52.1 (مقدار اولیه CPI) و برای ژانویه 2024، این مقدار 308.417 (مقدار نهایی CPI) بود.

با قرار دادن این مقادیر در فرمول، داریم:

از آنجایی که می‌خواهید بدانید 10000 دلار در ژانویه 1975 در ژانویه 2024 چقدر ارزش خواهد داشت، نرخ تورم را در مقدار ضرب کنید تا ارزش دلاری تغییر یافته به دست آید:

این بدان معناست که 10000 دلار در ژانویه 1975 امروز 59197 دلار ارزش خواهد داشت. اساساً، اگر در سال 1975 سبدی از کالاها و خدمات (همانطور که در تعریف CPI آمده است) به ارزش 10000 دلار خریداری کرده باشید، همان سبد در ژانویه 2024 برای شما 59197 دلار هزینه خواهد داشت.

مزایا و معایب تورم

بسته به اینکه از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنیم و سرعت تغییر چقدر باشد، می‌توان تورم را هم خوب و هم بد تلقی کرد.

مزایا

  • افرادی که دارایی‌های مشهود (مانند املاک یا کالاهای انبار شده) دارند که قیمت آنها به ارز محلی تعیین شده است، ممکن است مقداری تورم را بپسندند زیرا قیمت دارایی‌های آنها را افزایش می‌دهد و می‌توانند آنها را با نرخ بالاتری بفروشند.
  • تورم اغلب منجر به سفته‌بازی توسط کسب‌وکارها در پروژه‌های پرخطر و توسط افرادی که در سهام شرکت‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌شود زیرا انتظار بازده بهتری نسبت به تورم دارند.
  • یک سطح بهینه از تورم اغلب برای تشویق تا حدی به جای پس‌انداز، ترویج می‌شود. اگر قدرت خرید پول در طول زمان کاهش یابد، ممکن است انگیزه بیشتری برای خرج کردن اکنون به جای پس‌انداز و خرج کردن در آینده وجود داشته باشد. این ممکن است هزینه کردن را افزایش دهد، که ممکن است فعالیت‌های اقتصادی را در یک کشور تقویت کند. تصور می‌شود که یک رویکرد متعادل، ارزش تورم را در یک محدوده بهینه و مطلوب نگه می‌دارد.

معایب

  • خریداران چنین دارایی‌هایی ممکن است از تورم راضی نباشند، زیرا مجبور خواهند بود پول بیشتری بپردازند. افرادی که دارایی‌هایی با ارزش به ارز محلی خود دارند، مانند پول نقد یا اوراق قرضه، ممکن است تورم را نپسندند، زیرا ارزش واقعی دارایی‌های آنها را از بین می‌برد.
  • به این ترتیب، سرمایه‌گذارانی که به دنبال محافظت از پرتفوی خود در برابر تورم هستند، باید طبقات دارایی محافظت‌شده در برابر تورم، مانند طلا، کالاها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات (REITs) را در نظر بگیرند. اوراق قرضه با شاخص تورم نیز گزینه محبوب دیگری برای سرمایه‌گذاران برای سود بردن از تورم است.
  • نرخ‌های تورم بالا و متغیر می‌تواند هزینه‌های عمده‌ای را بر اقتصاد تحمیل کند. کسب‌وکارها، کارگران و مصرف‌کنندگان همگی باید اثرات افزایش عمومی قیمت‌ها را در تصمیمات خرید، فروش و برنامه‌ریزی خود در نظر بگیرند.
  • این امر منبع دیگری از عدم اطمینان را به اقتصاد وارد می‌کند، زیرا ممکن است در مورد نرخ تورم آینده اشتباه حدس بزنند. زمان و منابع صرف شده برای تحقیق، تخمین و تنظیم رفتار اقتصادی انتظار می‌رود که به سطح عمومی قیمت‌ها افزایش یابد. این برخلاف مبانی واقعی اقتصاد است که به طور اجتناب‌ناپذیر هزینه‌ای را برای کل اقتصاد نشان می‌دهد.
  • حتی یک نرخ تورم پایین، پایدار و به راحتی قابل پیش‌بینی، که برخی آن را در غیر این صورت بهینه می‌دانند، ممکن است منجر به مشکلات جدی در اقتصاد شود. این به دلیل نحوه، محل و زمان ورود پول جدید به اقتصاد است.
  • هر زمان که پول و اعتبار جدید وارد اقتصاد می‌شود، همیشه در دست افراد یا شرکت‌های تجاری خاصی است. فرآیند تعدیل سطح قیمت‌ها با عرضه پول جدید زمانی پیش می‌رود که آنها پول جدید را خرج می‌کنند و از دست به دست و حساب به حساب در سراسر اقتصاد گردش می‌کند.
  • تورم ابتدا برخی قیمت‌ها را افزایش می‌دهد و سپس قیمت‌های دیگر را افزایش می‌دهد. این تغییر متوالی در قدرت خرید و قیمت‌ها (معروف به اثر کانتیلون) به این معنی است که فرآیند تورم نه تنها سطح عمومی قیمت‌ها را در طول زمان افزایش می‌دهد، بلکه قیمت‌های نسبی، دستمزدها و نرخ‌های بازده را نیز در طول مسیر تحریف می‌کند.
  • اقتصاددانان، به طور کلی، درک می‌کنند که انحراف قیمت‌های نسبی از تعادل اقتصادی آنها برای اقتصاد خوب نیست، و اقتصاددانان اتریشی حتی معتقدند که این فرآیند محرک اصلی چرخه‌های رکود در اقتصاد است.

    چگونه می‌توان تورم را کنترل کرد؟

    نهاد تنظیم‌کننده مالی یک کشور مسئولیت مهم کنترل تورم را بر عهده دارد. این کار با اجرای اقداماتی از طریق سیاست پولی انجام می‌شود، که به اقدامات بانک مرکزی یا سایر کمیته‌هایی اشاره دارد که اندازه و نرخ رشد عرضه پول را تعیین می‌کنند.در ایالات متحده، اهداف سیاست پولی فدرال رزرو شامل نرخ‌های بهره بلندمدت متوسط، ثبات قیمت و حداکثر اشتغال است. هر یک از این اهداف برای ترویج یک محیط مالی پایدار در نظر گرفته شده است. فدرال رزرو اهداف تورمی بلندمدت را به وضوح اعلام می‌کند تا نرخ تورم بلندمدت ثابتی را حفظ کند، که تصور می‌شود برای اقتصاد مفید است.ثبات قیمت یا سطح نسبتاً ثابت تورم به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا برای آینده برنامه‌ریزی کنند زیرا می‌دانند چه انتظاری داشته باشند. فدرال رزرو معتقد است که این امر حداکثر اشتغال را ترویج خواهد کرد، که توسط عوامل غیرپولی که در طول زمان نوسان می‌کنند و بنابراین در معرض تغییر هستند، تعیین می‌شود.به همین دلیل، فدرال رزرو هدف مشخصی برای حداکثر اشتغال تعیین نمی‌کند و عمدتاً توسط ارزیابی‌های کارفرمایان تعیین می‌شود. حداکثر اشتغال به معنای صفر بیکاری نیست، زیرا در هر زمان معین، سطح معینی از نوسانات وجود دارد زیرا افراد شغل‌های جدید را ترک می‌کنند و شروع می‌کنند.ابر تورم (hyperinflation) اغلب به عنوان دوره تورمی با نرخ 50٪ یا بیشتر در ماه توصیف می‌شود.فیشر، استنلی و همکاران. "تورم‌های مدرن بسیار بالا و بالا". مجله ادبیات اقتصادی، جلد 40، شماره 3، سپتامبر 2002، صص 837.مقامات پولی همچنین در شرایط بحرانی اقتصاد اقدامات فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهند. به عنوان مثال، پس از بحران مالی سال 2008، فدرال رزرو ایالات متحده نرخ‌های بهره را نزدیک به صفر نگه داشت و یک برنامه خرید اوراق قرضه به نام تسهیل کمی (QE) را دنبال کرد.برخی از منتقدان این برنامه ادعا کردند که این امر باعث افزایش شدید تورم در دلار آمریکا خواهد شد، اما تورم در سال 2007 به اوج خود رسید و در هشت سال بعد به طور پیوسته کاهش یافت. دلایل پیچیده زیادی وجود دارد که چرا QE منجر به تورم یا ابر تورم نشد، اگرچه ساده‌ترین توضیح این است که خود رکود یک محیط بسیار برجسته ضد تورمی بود و تسهیل کمی اثرات آن را تقویت کرد.در نتیجه، سیاست‌گذاران ایالات متحده تلاش کرده‌اند تا تورم را به طور پیوسته در حدود 2٪ در سال نگه دارند. بانک مرکزی اروپا (ECB) نیز برای مقابله با تورم منفی در منطقه یورو، تسهیل کمی تهاجمی را دنبال کرده است و برخی مکان‌ها نرخ‌های بهره منفی را تجربه کرده‌اند. این به دلیل ترس از این است که تورم منفی می‌تواند در منطقه یورو ریشه دوانده و منجر به رکود اقتصادی شود.علاوه بر این، کشورهایی که نرخ رشد بالاتری را تجربه می‌کنند، می‌توانند نرخ‌های تورم بالاتری را جذب کنند. هدف هند حدود 4٪ است (با تحمل بالایی 6٪ و تحمل پایینی 2٪)، در حالی که هدف برزیل 3.25٪ است (با تحمل بالایی 4.75٪ و تحمل پایینی 1.75٪).

    معنای تورم، تورم منفی و کاهش نرخ تورم

    در حالی که نرخ تورم بالا به این معنی است که قیمت‌ها در حال افزایش هستند، نرخ تورم پایین به این معنی نیست که قیمت‌ها در حال کاهش هستند. برخلاف تصور، هنگامی که نرخ تورم کاهش می‌یابد، قیمت‌ها همچنان در حال افزایش هستند، اما با سرعت کمتری نسبت به قبل. هنگامی که نرخ تورم کاهش می‌یابد (اما مثبت باقی می‌ماند)، این وضعیت به عنوان کاهش نرخ تورم شناخته می‌شود.برعکس، اگر نرخ تورم منفی شود، به این معنی است که قیمت‌ها در حال کاهش هستند. این وضعیت به عنوان تورم منفی شناخته می‌شود که می‌تواند اثرات منفی بر اقتصاد داشته باشد. از آنجایی که قدرت خرید در طول زمان افزایش می‌یابد، مصرف‌کنندگان انگیزه کمتری برای خرج کردن پول در کوتاه مدت دارند و در نتیجه فعالیت اقتصادی کاهش می‌یابد.

    محافظت در برابر تورم

    سهام به عنوان بهترین محافظ در برابر تورم در نظر گرفته می‌شود، زیرا افزایش قیمت سهام شامل اثرات تورم است. از آنجایی که افزایش عرضه پول در تقریباً تمام اقتصادهای مدرن به صورت تزریق اعتبار بانکی از طریق سیستم مالی رخ می‌دهد، بیشتر اثر فوری بر قیمت‌ها در دارایی‌های مالی که به ارز محلی قیمت‌گذاری شده‌اند، مانند سهام، اتفاق می‌افتد.ابزارهای مالی ویژه‌ای وجود دارند که می‌توان از آنها برای محافظت از سرمایه‌گذاری‌ها در برابر تورم استفاده کرد. اینها شامل اوراق بهادار محافظت‌شده در برابر تورم خزانه‌داری (TIPS) است، یک اوراق بهادار خزانه‌داری کم‌ریسک که با تورم تعدیل می‌شود و در آن مبلغ اصلی سرمایه‌گذاری شده به میزان درصد تورم افزایش می‌یابد.همچنین می‌توان صندوق سرمایه‌گذاری مشترک TIPS یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) مبتنی بر TIPS را انتخاب کرد. برای دسترسی به سهام، ETFها و سایر صندوق‌هایی که می‌توانند به اجتناب از خطرات تورم کمک کنند، احتمالاً به یک حساب کارگزاری نیاز خواهید داشت. انتخاب یک کارگزار سهام می‌تواند به دلیل تنوع بین آنها یک فرآیند دشوار باشد.طلا نیز به عنوان یک محافظ در برابر تورم در نظر گرفته می‌شود، اگرچه با نگاهی به گذشته همیشه اینطور به نظر نمی‌رسد.

    نمونه‌هایی از تورم

    از آنجایی که تمام ارزهای جهان پول بدون پشتوانه هستند، عرضه پول می‌تواند به دلایل سیاسی به سرعت افزایش یابد و منجر به افزایش سریع سطح قیمت‌ها شود. مشهورترین مثال، ابر تورمی است که در اوایل دهه 1920 جمهوری وایمار آلمان را فرا گرفت.کشورهای پیروز در جنگ جهانی اول از آلمان غرامت طلب کردند که نمی‌توانست با پول کاغذی آلمان پرداخت شود، زیرا ارزش آن به دلیل استقراض دولتی مشکوک بود. آلمان تلاش کرد تا اسکناس‌های کاغذی چاپ کند، با آنها ارز خارجی بخرد و از آن برای پرداخت بدهی‌های خود استفاده کند.این سیاست منجر به کاهش سریع ارزش مارک آلمان همراه با ابر تورمی شد که همراه با این تحول بود. مصرف‌کنندگان آلمانی با تلاش برای خرج کردن پول خود تا حد امکان سریع به این چرخه واکنش نشان دادند، زیرا می‌دانستند هرچه بیشتر صبر کنند، ارزش آن کمتر خواهد شد. پول بیشتری به اقتصاد سرازیر شد و ارزش آن به حدی سقوط کرد که مردم دیوارهای خود را با اسکناس‌های عملاً بی‌ارزش می‌پوشاندند. موقعیت‌های مشابهی در سال 1990 در پرو و بین سال‌های 2007 و 2008 در زیمبابوه رخ داد.

    چه عواملی باعث تورم می‌شوند؟

    سه عامل اصلی تورم وجود دارد: تورم ناشی از تقاضا، تورم ناشی از هزینه و تورم ذاتی.تورم ناشی از تقاضا به شرایطی اشاره دارد که در آن محصولات یا خدمات کافی برای پاسخگویی به تقاضا تولید نمی‌شود و در نتیجه قیمت آنها افزایش می‌یابد.از طرف دیگر، تورم ناشی از هزینه زمانی رخ می‌دهد که هزینه تولید محصولات و خدمات افزایش یابد و کسب‌وکارها را مجبور به افزایش قیمت‌های خود کند.تورم ذاتی (که گاهی اوقات به عنوان دور باطل دستمزد-قیمت نیز شناخته می‌شود) زمانی رخ می‌دهد که کارگران برای همگام شدن با افزایش هزینه‌های زندگی، دستمزدهای بالاتری را مطالبه می‌کنند. این به نوبه خود باعث می‌شود که کسب‌وکارها برای جبران افزایش هزینه‌های دستمزد خود، قیمت‌های خود را افزایش دهند و منجر به یک حلقه خودتقویت‌کننده افزایش دستمزد و قیمت شود.

    آیا تورم خوب است یا بد؟

    به طور کلی، تورم بیش از حد برای اقتصاد بد تلقی می‌شود، در حالی که تورم بسیار کم نیز مضر در نظر گرفته می‌شود. بسیاری از اقتصاددانان از یک حد وسط تورم پایین تا متوسط، حدود 2٪ در سال، دفاع می‌کنند.به طور کلی، تورم بالاتر به پس‌اندازکنندگان آسیب می‌رساند زیرا قدرت خرید پولی را که پس‌انداز کرده‌اند، از بین می‌برد؛ با این حال، می‌تواند به وام‌گیرندگان سود برساند زیرا ارزش تعدیل‌شده با تورم بدهی‌های معوق آنها در طول زمان کاهش می‌یابد.

    اثرات تورم چیست؟

    تورم می‌تواند از چندین طریق بر اقتصاد تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر تورم باعث کاهش ارزش پول یک کشور شود، این می‌تواند به صادرکنندگان سود برساند زیرا قیمت کالاهای آنها در صورت قیمت‌گذاری به ارز کشورهای خارجی مقرون به صرفه‌تر می‌شود.از طرف دیگر، این می‌تواند به واردکنندگان آسیب برساند زیرا کالاهای ساخت خارج گران‌تر می‌شوند. تورم بالاتر همچنین می‌تواند هزینه کردن را تشویق کند، زیرا مصرف‌کنندگان سعی می‌کنند کالاها را قبل از افزایش بیشتر قیمت‌هایشان به سرعت خریداری کنند. از طرف دیگر، پس‌اندازکنندگان می‌توانند شاهد کاهش ارزش واقعی پس‌انداز خود باشند و توانایی آنها برای هزینه کردن یا سرمایه‌گذاری در آینده محدود شود.

    چرا تورم در سال 2024 بسیار بالا بود؟

    تورم از سال 2022 همچنان بالا بوده است، زمانی که نرخ‌های تورم در سراسر جهان به بالاترین سطح خود از اوایل دهه 1980 رسید. اگرچه هیچ دلیل واحدی برای این افزایش سریع قیمت‌های جهانی وجود ندارد، اما مجموعه‌ای از رویدادها با هم کار کردند تا تورم را به چنین سطوح بالایی برسانند.همه‌گیری COVID-19 منجر به قرنطینه‌ها و سایر محدودیت‌هایی شد که زنجیره‌های تامین جهانی را به شدت مختل کرد، از تعطیلی کارخانه‌ها گرفته تا گلوگاه‌ها در بنادر دریایی. دولت‌ها همچنین چک‌های محرک اقتصادی صادر کردند و مزایای بیکاری را افزایش دادند تا با تأثیر مالی بر افراد و کسب‌وکارهای کوچک مقابله کنند. هنگامی که واکسن‌ها به طور گسترده در دسترس قرار گرفتند و اقتصاد بهبود یافت، تقاضا (که تا حدی ناشی از پول محرک و نرخ‌های بهره پایین بود) به سرعت از عرضه پیشی گرفت، که برای بازگشت به سطوح قبل از COVID با مشکل مواجه بود.حمله غیرمنتظره روسیه به اوکراین در اوایل سال 2022 منجر به تحریم‌های اقتصادی و محدودیت‌های تجاری علیه روسیه شد و عرضه جهانی نفت و گاز را محدود کرد زیرا روسیه تولیدکننده بزرگ سوخت‌های فسیلی است. قیمت مواد غذایی نیز افزایش یافت زیرا برداشت‌های بزرگ غلات اوکراین قابل صادرات نبود. با افزایش قیمت سوخت و مواد غذایی، افزایش‌های مشابهی در طول زنجیره‌های ارزش رخ داد. فدرال رزرو برای مقابله با تورم بالا، نرخ‌های بهره را افزایش داد که در سال 2023 به طور قابل توجهی کاهش یافت، اگرچه همچنان بالاتر از سطوح قبل از همه‌گیری باقی مانده است.

    نکته پایانی

    تورم افزایش قیمت‌ها است که منجر به کاهش قدرت خرید در طول زمان می‌شود. تورم طبیعی است و دولت ایالات متحده نرخ تورم سالانه 2٪ را هدف قرار می‌دهد؛ با این حال، تورم زمانی می‌تواند خطرناک باشد که بیش از حد و خیلی سریع افزایش یابد.تورم باعث گران‌تر شدن کالاها می‌شود، به خصوص اگر دستمزدها به همان میزان تورم افزایش نیابند. علاوه بر این، تورم ارزش برخی دارایی‌ها، به ویژه پول نقد را از بین می‌برد. دولت‌ها و بانک‌های مرکزی به دنبال کنترل تورم از طریق سیاست پولی هستند.

نویسنده: شهریار قیاسی
سه شنبه 26 فروردین 1404 ساعت 11:17
notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین