قيمت الماس در طي چند سال اخير روندي صعودي داشته است. میزان تقاضا از جمله عوامل موثر در افزايش قيمت به شمار میآید. با این وجود، توليد و متعاقب آن عرضه از جریانی متعادل پيروي ميكنند.
درآمد معادل 7/ 60 بيليون دلار حاصل از فروش الماس
نرخ فروش الماس در سراسر جهان، معادل نيمي از درآمد صنعت جواهر آمريكا كه حدود 7/ 60 بيليون دلار تخمين زده شده است، محاسبه میشود. قيمت سلطان سنگهاي قيمتي(الماس) بدون تراش طي 3 سال گذشته بيش از 45 درصد افزايش يافت. حال آيا پس از جنجال و هياهويي كه بر سر طلا و پلاتينیوم برپا شد، سرمايهگذاران تمايلي به معامله الماس دارند؟ در شرايطي كه نرخ فلزات قيمتي به طور روزانه در اخبار تجاري تعيين ميشود، قيمت الماس روند بسيار پيچيدهتري را طي ميكند. به طورتقريبی هر سال 25 تن الماس از سراسر جهان استخراج ميشود اما اين مقدار 15 الي 20 درصد ارزش تجاري دارد و بخش اعظم آن فاقد كيفيت مطلوب است.
متخصصان امور مالي مدعي هستند كه 1 درصد جواهرات الماسنشان قابل سرمايهگذاري هستند و علت اين امر فقدان شفافيت بازار است. قيمت الماس بر مبناي 4 اصل تعیین کننده ارزش الماس یا (cs) و توسط شورای عالی آنتورپ(HRD)، انستيتو بينالمللي گوهرشناسي (IGI) و انستيتو گوهرشناسی آمريكا (GIA) تعيين ميشود؛ با اين وجود اختلاف نظرهاي جزیي نيز در زمينه درجهبندي ميان آنها وجود دارد و به علاوه هر سنگي از ماهيت ويژهاي برخوردار است، به اين لحاظ نميتوان آن را با ديگر نمونههاي مشابه برابر دانست. از ديدگاه "راب وان بيوردن Rob van Beurden" تاجر الماس آنتورپ، پنجمين عامل تعيين كننده قيمت، پي بردن به رمز ارتباط ميان جواهرساز و خريدار و همچنين بيدار کردن احساس و علاقه در خريدار است.
"كريستين هفتي Christian Hefti" رئيس بخش تحقيقات مديريت ثروت در بانك سوئيس UBS از جمله هواخواهان اين نظريه است و ميگويد: الماس به عنوان دارايي، قابل قياس با تابلوهاي با ارزش و فرشهاي ايراني بوده و همانند آنها ارزشمند تلقي ميشود، با این وجود قيمتگذاري آن جنبه عاطفي و احساسي دارد. اگرچه بازار الماس هنوز به شدت تحت كنترل "دي بيرز" قرار دارد.
به طورتقريبی30 درصد عرضه جهاني با وجود كاهش گرايش به خريد، از سوي شركت آفريقاي جنوبي انجام ميگيرد. اين شركت به 93 عمدهفروش خود سهميهاي مشخص اعطا ميکند. در هر حال، از آنجا كه "دي بيرز" به علت قانون وضع شده از سوي كميسيون انحصاري اروپا مجاز به خريد و فروش الماسهاي روسي نيست، عرضه الماس به اين كشور نيز امكانپذير نميباشد. در طي آخرين سال مالي، سود حاصله از معامله الماس 8 درصد كاهش يافته است.
الماس سنگ محبوب سرمايه گذاران
در طي چند سال اخير، تلاش بسياری شده تا دوباره الماس قابليت تجارت خود را پیدا کند. براي مثال: "راپاپورت گروپ" از طريق آنلاين اقدام به حراج الماس حاوي گواهينامه کرد. "مارتين راپاپورت" سعي دارد به اين طريق بازار آينده الماس را قدرتمند کند. درآمد حاصل از حراجيهاي ماهانه بايد به عنوان شاخص تعیين قيمت در نظر گرفته شود تا به وسيلهي آن سرمایه مورد نیاز در بخش صنعت الماس تامين شود. حراجيهاي آنلاين كه مشابه با "ابي Ebey" عمل ميكنند قصد دارند در آينده به بازارهاي پر رونق تبديل شوند اما جواهرسازان، شفافسازي قيمتهاي عمومي را تهديدي براي حرفهي خود بهشمار ميآورند. در اولين حراجي در نوامبر 2007، راپاپورت توانست از ميان 210 شركت كننده 27 عضو را شكست دهد. تاجران پرهياهو معتقدند كه چنين شرايطي ناشي از اعمال حداقل قيمتها است كه منجر به جذب مشتريان بالقوه ميشود. دفتر مدیریت دایموند Diamond commodities management" كه دوایر مركزي آن در لندن و لوزان مستقر ميباشد، قصد دارد شيوهي جديدي را براي ايجاد بازاري ويژه كريستال ابداع كند و براي رسيدن به اين هدف نيز بايد درآمد به دست آمده از الماس را به 400 ميليون دلار آمريكا برساند؛ اين موجودي در بخش الماسهاي تراش يافته كه ارزش هر واحد آن حداقل یک میلیون دلار ميباشد سرمايهگذاري خواهد شد. به گفتهي"استفان فروبل" (يكي از شركاي شركت اطلاعاتي): بازار الماسی که هماكنون در اختيار داريم، اميدوار كننده است، زيرا تقاضا رو به فزوني است؛ درحاليكه توليد در معادن و ارزش سهام سيري نزولي را طي ميكند.
در واقع طي 10 الي 15 سال گذشته هيچگونه منبعي يافت نشده است تا بتواند پاسخگوي تقاضاي بازار جهاني باشد اگرچه از سال 1998، گسترش قلمرو فعاليت معادن در كانادا به طورتقريبی 30 قيراط بر توليد سالانه افزوده است و در نتيجه آن كشور مزبور در رديف چهارمين و بزرگترين توليدكنندهي جهان قرار گرفته است اما متخصصان اين ميزان را براي تامين نيازهاي كنوني كافي نميدانند؛ بنابراين "آنتورپ" با مسئولان صنعت و بانكها در تابستان سال 2006 به بحث و گفتوگو نشستند تا براي دستيابي به بازارهاي مالي به معرفي شيوههاي مناسب اخذ قرارداد بپردازند. بانكها معتقدند كه ميتوان حجم وام و اعتبار توليدكنندگان را حدود 12 درصد كاهش داد و به 14 بيليون دلار رساند و به اين طريق بازار سرمايهگذاري الماس را رونق بخشيد.
رونق فروش جواهرات
در حال حاضر، افزايش ميزان فروش جواهرات مزين به سلطان سنگهاي قيمتي در چين و هند، نظر متخصصان امور مالي بازار را به خود معطوف داشته است. پيشبيني ميشود تا سال 2014 تقاضاي جهاني، هر سال 6 درصد افزايش يابد (بر اساس نظريه متخصصان مواد خام)؛ همچنين تقاضا براي سنگهاي تراش نيافته تا سال 2012 افزايش چشمگيري خواهد يافت و ارزش حاصل از فروش آنها 4 الي 5 بيليون دلار پيشبيني ميشود.
محاسبات به عمل آمده نشان ميدهند كه تا سال 2020 تقاضاي جهاني براي سنگهاي تراش يافته سالانه بالغ بر 50 م قيراط برآورد شده است. حال آنكه ارقام كنوني اين ميزان را 26 م قيراط ارزيابي ميكنند. در سال گذشته درآمد حاصله از واردات و صادرات كريستالهاي بسيار مرغوب در چين به 12/ 4 بيليون دلار رسيد. مبادله الماس در شانگهای با شروع هزاره جديد به نحوه فزاينده ای افزايش یافته است. بيش از 180 نفر از تاجران در اين كشور تنها به تجارت الماس اشتغال دارند. "بيگ دراگون Big Dragon" نيز بازار فروش مناسبي بهشمار ميآيد. به گفته شركت تجاري دايموند Diamond (DTC)1 يكي از شعبههاي خردهفروشي ديبيرز در چين در سال 2005، جواهرات الماسنشان را به ارزش 37/ 1 بيليون دلار به فروش رساند. به علاوه چين به عنوان كشوري پهناور يكي از مراكز مهم پردازش الماس بهشمار ميآيد. در سال 2006، 50000 كارگر، معادل 3 م قيراط الماس را به ارزش 2/ 1 بيليون دلار تراش دادند. هند پيشگام صنعت رو به ترقي الماس است. الماسهاي صادراتي به ارزش 11 ميليون دلار تراش داده ميشوند. هماكنون هنديها به ميزان چشمگيري كنترل شركت "آنتورپ" را در شهرهاي بزرگ تجاري در دست دارند. حتي از اسرائيل نيز در اين زمينه پيشي گرفتهاند. هند كشوري است كه به طور تقريبی 60 الی 70 درصد الماسهاي جهان در آن مبادله ميشود. HRD شاخص براي قيمت ماهانه سنگهاي 5/ 1 قيراطي تعيين نموده است و قصد دارد بازار را اندكي شفافتر جلوه دهد. بر اين اساس زمان ارزيابي قيمت از سال 2005 به پايان رسيد و بازار به مدت 18 ماه دچار ركود همراه با تورم شده است. معاملهي الماسهاي فاقد كيفيت مطلوب و پایینتر از نيم قيراط كه اغلب در سراسر جهان از سوي تجار، شيوهاي براي امرار معاش محسوب ميشود؛ هماكنون نظر معدودي از متقاضيان را به خود جلب ميكند اما خريد و فروش سنگهاي درشت رايجتر شده است.
فعاليت كنوني در بازار الماس تحت تاثير تركيب 3 شرط كه شامل تقاضاي محدود آمريكا، تقاضاي فزاينده آسياييها و كاهش عرضه سنگهاي دست نخورده و يا تراش نيافته ميشوند قرار دارد. به علاوه با كاهش ارزش دلار، روپيه هند ارزش بيشتری يافته است و اين امر منجر به بالا رفتن هزينهي پردازش الماس شده است. Dtc در اواسط ژوئن سال 2006 در پنجمين اجلاس خود قيمتهايش را 5 درصد و در نهمين اجلاس در نوامبر همان سال 1 الي 2 درصد افزايش داد. واردكنندگان سنگهاي تراشيده ژاپني در دسامبر 2007 افزايش قيمتي را معادل 20 درصد يعني بهطور متوسط حدود 38/ 349 دلار در هر قيراط ارزيابي كردند در هر حال حجم كل واردات به علت تمايل خريداران ژاپني به خريد چشمگير نيست؛ با وجود آنكه برخي نظريه پردازان كاهش مصرف شهروندان آمريكا را كه بزرگترين بازار متقاضي الماس در جهان بهشمار ميرود سبب كاهش قيمت ميدانند. متخصصين ديگر معتقدند كه در آيندهي نزديك شاهد 10 يا 20 درصد رشد تقاضا خواهیم بود و اين در حالي است كه در بازار دست نيافتني الماس، وقوع هر دو شرايط امكانپذير است.
تبادل ثمربخش اطلاعات در زمينه توليد و بازاريابي
توليدكنندگان در روزهاي 15 الي 16 اكتبر 2007 در كنگرهاي با عناوین "تولیدکنندگان در مرحله گذار" و "صنعتی پویا و در حال تغییر" واقع در "آنتورپ دايموند" به دعوت "آنتورپ ورلد دايموند سنتر Antwerp World Diamond Center (AWDC)" حاضر شدند. اين اولين جلسهاي بود كه در طول دو سال تشكيل ميشد و در تاريخ صنعت الماس از آن به عنوان واقعهاي آيندهساز و بسيار مهم ياد ميشود.
هدف از تشكيل اين اجلاس، دستيابي به شيوههاي عادلانهتر توزيع سود بود كه از طريق استخراج معادن و بازاريابي الماس حاصل ميشد. همچنين كشورهاي توليدكننده آفريقاي جنوبي بايد به سهم بيشتری از منابع به دست آمده دست مييافتند. رياست كنگره به عهده "چايم ايون زوهار Chaim Even Zohar" (مديرعامل شركت تاسي Tacy) بود و در آن توليدكنندگان مشهور سراسر جهان، شركتهاي حفاري، سازمانهاي بازاريابي، دولتي، غيردولتي و بانكها نيز حضور داشتند. "زوهار" در اشاره به مرحله گذار صنعت الماس، عرضه انحصاري الماسهاي دستنخورده را زمينهساز رقابت در بازار الماس برشمرد؛ به علاوه مسئله بهرهوري صحيح از اين امكانات در آفريقا بيش از پيش مورد توجه قرار میگرفت. در ضمن ارزيابي مجدد وضعيت كشورهاي استخراجكننده و عهدهدار پرداخت و ميزان استفاده هر يك از طرفين از درآمد حاصله را از اقدامات مذكور مشخص ميکرد.
"ارسنت بلوم" رياست فدراسيون جهاني بورس الماس، همكاري بين كشورهاي توليدكننده آفريقايي و تجارت بينالمللي الماس را بهترين استراتژي براي رشد پايدار و بلند مدت برشمرد. بر این اساس، منافع صنعت الماس و دولتهای آفریقایی با یکدیگر منافات نخواهند داشت زیرا هر دو از توسعه اقتصادی – اجتماعی کشورهای استخراج کننده بهره میبرند. به علاوه حفاري منابع الماس در اين قاره از تاريخچه طولاني برخوردار است و اين موضوع بهرهوري بيشتر كشورها را از ثروت خدادادي شان توجيه ميكند.
نايب رئيس معادن آفريقاي جنوبي "فام زيل ملامبو- نك كوكا Phum Zile Mlambo- Ngcuka" باني ايده نوين دستيابي كشورهاي استخراجكننده به منافع بيشتر نيز در كنفرانس حضور يافت. "الن جانسون سرليف Ellen Johnson Sirleaf" رئيس جمهوري "ليبريا" به "كيمبرلي پروسس KPCS" كه كشورش به طور رسمی از اواخر آوريل سال 2007 در آن شركت داشته است نيز اميد بسياري دارد. اولين بسته الماس حاوي گواهينامه KPCS به ارزش 200 هزار دلار در سپتامبر 2007 به اسرائيل صادر گرديد و اين اولين گامي بود كه در قلمرو بازاريابي عادلانه الماس از سوي ليبريا برداشته ميشد. نايب رئيس معادن جمهوري كنگو،" ويكتور كاسونگو" به نقاط ضعف صنعت الماس پرداخت كه در نتيجه آن نياز به كاربرد اين ثروت ملي در اموري همانند خدماترساني به مردم و افزايش سطح رفاه زندگي مطرح شد. از طرفي، عدم كارآيي و اثربخشي بخش توليد، نداشتن تخصص و مهارت كافي دستاندركاران اين صنعت، فقدان سرمايه در تهيهي تجهيزات حفاري و تكنولوژي مورد نياز جذب سرمايهداران را به سوي اين صنعت دشوارتر ميکرد.
در كنگو 700 هزار معدنچي به طور مستقل فعاليت دارند. شبكه ناكارآمد توزيع بر ميزان مشكلات اين منطقه افزوده است. قاچاق سنگهاي قيمتي از طريق منابع غيرقانوني و كاهش قيمت الماس از سوي خريداران را به دنبال داشته است زيرا كنترل و نظارت بينالمللي در اين منطقه به درستي صورت نميگيرد.
در هر حال انتظار ميرود تا سال 2010 شاهد تغييرات اساسي در اين زمينه باشيم. بر اساس طرحهاي پيشبيني شده وزير كشور، صنعت الماس از طريق گسترش توليدات صنعتي و حوزه عمليات معادن كوچك و همكاريهاي مالي نقش مهمي در امر توسعه اقتصادي اجتماعي كشور ايفا ميكند. همچنين جذابسازي شرايط سرمايهگذاري براي فعاليت شركتهاي مشهور حفاري از جمله مواردي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. برقراري موانع جهت مقابله با تجارت غيرقانوني و تعيين بازرسان و مسئولان ارزيابي براي جلوگيري از كاهش قيمت از جمله اقدامات ديگر نهادهاي مسئول است. "كاگوجي موشاشين Kago G. Moshashane" نايب رئيس وزارت معادن انرژي و آب "بوتسوانا"، معتقد است كه بايد نهادي مركزي و در سطح جهاني ويژه صنعت الماس، همانند "آنتورپ" و "تل آيلو" در كشورش تاسيس شود. بوتسوانا بيش از ديگر كشورها از منافع صنعت الماس بهره ميبرد؛ بيش از 90 درصد درآمد حاصله از صادرات و 50 درصد درآمد دولت و 40 درصد درآمد ناخالص داخلي، حاصل از فروش كريستالهاي قيمتي است. از سال 1979 به بعد اين كشور به بهبود شرايط پرداخت الماس اقدام کرد.
امروزه 16 كارخانه در حاليكه 1800 كارگر را در استخدام خود دارند، در حوزه تراش و پوليش به ارزش 200 م دلار فعاليت ميكنند. طي چند سال آينده قلمرو فعاليت گستردهتر شده و با تحت پوشش قرار دادن 3500 نفر توانستهاند به سودي معادل 500 م دلار دست خواهد يافت.
چشم انداز اميدبخش توسعه صنعت الماس
"ژوزف اي استيگ ليتز Joseph.E.Stiglitz" برنده جايزه نوبل در كنفرانس، به عنوان سخنگوي مهمان حضور يافت. اقتصاددان و رئيس سابق جهاني و عضو سابق هيئت مشاوره اقتصادي دولت ايالات متحده، به بهبود شرايط زندگي ميليونها نفر آفريقايي از طريق صنعت الماس ميانديشد. در سال 2006 اين قاره شاهد رشدي معادل 6/ 5 درصد بود كه پس از چند دهه كاهش بسيار اميدوار كننده به نظر ميرسيد. در ضمن استثمار معادن آفريقا همچنان ادامه دارد.
كاهش ارزش پول نيز از توان رقابت صنايع پرداخت ميكاهد. هماكنون كشورهاي شركتكننده به اين نتيجه رسيدهاند كه درآمد حاصل از تجارت سنگهاي قيمتي بايد در زمينه آموزشي و پرورش صنايع زير بنايي و ديگر تاسيسات، سرمايهگذاري شود. او همچنین نوسانات قيمت الماس خام در آينده را تهديدي جدي براي اين صنعت برشمرد. آقاي "باب گلدوف Bob Geldof" ستاره پاپ ايرلند و حامي اهداف آفريقا با انتقاد از اقدامات "كيمبرلي" به دفاع از اين قاره پرداخت و بهرهوري از منابع حاصل صنعت الماس را حق آنان دانست.
"گارت پني Gareth Penny" مديرعامل "ديبيرز گروپ" به موفقيتهايي كه در نتيجه همكاري با كشورهاي آفريقايي حاصل شده بود اشاره نمود. آفريقاي جنوبي با همكاري شركاي خود، هر سال 6/ 4 بيليون دلار را به اقتصاد آفريقا اختصاص ميدهد تا از ميزان فقر در اين كشور كاسته شود. اين شركت بيش از 20 هزار آفريقايي آموزش ديده را تحت پوشش دارد و بالغ بر 6/ 2 بيليون دلار را به حوزه معادن جديد و براي گسترش قلمرو تسهيلات اختصاص داده است. "كيمبرلي" نيز مسئوليتهايي را در قبال صنعت الماس بر عهده دارد. توسعه پايدار در قالب همكاري كشورهاي استخراجكننده، هدف مورد نظر "آدونيس پوروليس Adonis Pouroulis" شركت حفاري "پترا دايموندز Petra Diamonds"، و افرادي همچون "كريس ريدر" مدير بازاريابي "BHP Billiton"، بزرگترين شركت حفاري جهان، "جينز مارك لي برهر" مسئول شركت "ريوتينتو" ميباشد. در مجموع استخدام نيروي كار محلي، حمايت از عرضهكنندگان و مسئولان خدمات منطقه از اهم مواردي هستند كه بايد در برنامه توسعه آفريقا در مد نظر قرار گيرند.