گردنبند با تاريخچهي درخشان خود بهعنوان جايگاه نمايش برجستهترين سنگهاي جواهر، در حالحاضر وارد مرحلهي جديدي از حيات خود شده كه اين امر ناشي از زيبايي و نايابي طراحيهايش است.
پس از سپري كردن چند سالي در برزخ مد روز و غيبت آشكار از صحنهي نمايش جواهرات هنرپيشگان معروف، گردنبند در حالحاضر دومرتبه جايگاه اصلي خود را بازيافته است. در همين راستا فرصت را مغتنم ميشماريم و نگاهي دقيقتر به تاريخچهي فرهنگي، زيباييشناختي و پيشرفتهاي حاصل در زمينهي طراحي آن مياندازيم.
هنگاميكه بوچرون از مجموعه جواهرات نفيس خود با نام "اينسپايرا Inspira" در آوريل 2010 پردهبرداري كرد اين مجموعه شامل 20 گردنبند بود! مراسم پردهبرداري در موزهي هنرهاي زيباي مونترال انجام شد و تا آگوست 2010 در معرض ديد عموم قرار گرفت. هر يك از اين قطعات به همراه نقاشيهاي گواش و فيلمي ضبط شده درخصوص منبع الهام آنها به نمايش گذاشته شد.
1- گردنبندي زيبا از جنس "طلاي سياه Blackend gold" مزين به ياقوت كبود گلابيشكل به وزن 16 قيراط، ياقوتهاي كبود و بنفش و اونيكس، كاري از بوچرون.
اهميت اندازه
گردنبند بهعنوان مقولهاي مجزا در مبحث جواهرات، داراي توانايي بسيار بالايي در به نمايش گذاشتن ارزش جواهرات است همچنين در اكثر مواقع عنصر اصلي زيورآلات را تشكيل ميدهد. زيورآلات به دليل برخورداري از نيروي حيات و سرزندگي، عرصهي مناسبي براي نشان دادن ايدههاي جديد و تحسينبرانگيز كردن اشخاص استفاده كننده از آن ميباشند.
شايد بتوان گفت كه درخصوص گردنبند، اندازه از اهميت خاصي برخوردار است. از نقطهنظر طول (بلندي)، گردنبندهاي كوتاه توجه بيننده را به سوي گردن شخص استفادهكننده معطوف ميكند در حاليكه رشتهي بلندي از مرواريد با حركت بدن به حركت درميآيد و موجب ميشود كه لباس مشكي ساده جلوهي بيشتري داشته باشد. در نمايشگاه امسال "بازل ورلد" بيشتر گردنبندها به حالت طوقيشكل كوتاه و Sautoir-Length عرضه شده بودند. گردنبندهاي Sautoir اغلب رشتههاي باريك و بلندي از جنس زنجير يا مرواريد و برخي اوقات در تركيب با ديگر سنگهاي گرانبها ميباشند. بهطور مثال امكان جداسازي يك رشته از ديگر رشتهها يا جدا كردن آويز و استفاده از آن بهعنوان گلسينه وجود دارد.
انعطافپذيري طرح
گردنبند را هم ميتوان براي خانمها و هم براي آقايان طراحي كرد، همچنين از طريق طراحي علاوه بر نقش زينتي و زيباييشناختي ميتوان مفاهيم مذهبي، اجتماعي يا سياسي را به آن افزود. استحكام گردنبند به ميزان انعطافپذيري و طراحي آن برميگردد.
صرفنظر از كوتاه يا بلند بودن، داشتن يا نداشتن آويز، گران يا ارزان، داشتن قفل تزييني در جلو يا پشت گردن، استفاده از گردنبند مدتي است كه مرسوم شده است.
اما چگونه اين اتفاق رخ داده است؟
بشر از 30000 سال قبل از ميلاد مسيح از گردنبندها بهعنوان تعاويذ طبي يا جادويي استفاده ميكرده است. مصريان باستان در هزارهي چهارم قبل از ميلاد مسيح قفل (گيره) را براي طوقهاي بزرگ و رنگارنگ خود كشف كردند كه تا پيش از آن دو قسمت انتهايي آنها در پشت گردن از يكديگر جدا بود. اما تنها نمونههاي اندكي از آن به جا ماندهاند زيرا گردنبندها با تغيير لباسها بر اساس مد روز و اقتضاي زمان تغيير ميكردند بنابراين پس از جداسازي سنگهاي گرانبهاي نصب شده بر روي آنها، ذوب و قطعات جديدي از آنها ساخته ميشدند.
2-گوشواره ای از جنس طلای سفید مزین به سنگ های الماس و یاقوت کبود کاری از کارتیه.
3- گردنبندي از جنس پلاتين مزين به ياقوت نارنجي با تراش دامله، مرواريدهاي مرغوب، يك الماس با تراش فلامك و الماسهايي با تراش برليان كاري از كارتيه.
4- "روياي گل" گردنبندي از جنس طلاسفيد 18 عيار مزين به 339 مرواريد آكويا، 197 مرواريد سوثسي و 77/54 قيراط الماس، كاري از ميكي موتو
قفل (گيرهي) گردنبند
از قرن چهاردهم تا به امروز گردنبندها بهمنظور جلوهبخشي بيشتر، همواره تابع يقهي لباسهاي خانمها بودهاند. سنگهاي قيمتي برخي اوقات بر روي فلزات گرانبها نصب ميشدند يا اينكه به حالت رشتههايي از مهرهها، پارچههاي ابريشمي يا مخمل از داخل آنها عبور داده ميشدند. آويزها به همراه زنجيرهاي كوتاه يا بلند مورد استفاده قرار ميگرفتند. ديده ميشد كه بهمنظور هماهنگي با لباسهاي يقه بلند، ارتفاع گردنبندها حتي بر روي زانو هم ميرسيد. طي دوران روكوكو (1780-1715) گردنبندهايي با ارتفاع زياد استفاده ميشدند، بهگونهاي كه بخش عمدهي گردن را ميپوشاندند همچنين پاپيونهاي بزرگ از جنس ابريشم يا ساتن بر روي موها نصب ميشدند. در قرن هجدهم جواهرات به دو دستهي روز و شب تقسيم شدند. آنچه كه بهعنوان جواهرات مناسب براي روز شهرت داشت بنا به برخورداري از قيمتهاي مناسب و معقول تا به امروز ماهيت خود را حفظ كرده است.
يكي از مهمترين تغييرات در قرن نوزدهم به وقوع پيوست. در اين زمان گردنبندها به وسيلهي قفل (گيره) در قسمت پشت گردن بسته ميشدند و بهطور معمول گوشواره و دستبندهاي هماهنگ با آنها ساخته ميشدند.
استفاده و ساخت گردنبندهاي الماسنشان، بين سالهاي 1885 تا 1910 به همراه Pearl Sautoirs مرسوم شد. Sautoirs طي دههي 1920 به اوج شهرت خود رسيدند كه هماهنگي زيادي با خطوط عمودي لباسهاي طراحي شده توسط "پاول پويرت Paul Poiret" داشتند. برخي از اين گردنبندها داراي قابليت تقسيم به اجزاء كوچكتر و استفاده بهعنوان دستبند يا گلسينه بودند. پس از آغاز سبك "آرت دكو" منگولهها جاي خود را به نقشمايههاي كشيدهي هندسي دادند و آويزها به قسمت پشت گردن انتقال يافتند.
طي دههي 1930 دومرتبه استفاده از Colliers مد شد. پس از جنگ جهاني دوم، خلق گردنبندهاي طوقيشكل يكي از بارزترين قطعات مجموعه جواهرات جديد "كريستين ديور" شد. دههي 1970 دومرتبه استفاده از Soutoir به همراه آويزهاي بزرگ به شكل نقشمايهي "علامت صلح" مرسوم گرديد. طي دههي 1980 كه به عرصهي خودنمايي جوانهاي تحصيلكرده و پردرآمد شهرت دارد، خانمهاي تاجر و ثروتمند به سمت Collierهاي بزرگ مزين به مرواريدهاي درشت غلتان، گرايش فراواني پيدا كردند. با نزديك شدن به سال 2000 گرايش مد به سوي گوشواره، افزايش چشمگيري يافت اما با آغاز قرن جديد دومرتبه گردنبندها درخشش سابق خود را بازيافتند.
اجتنابناپذيري محض
بهيقين اگر اقلام لوكس گرانبها، با ميزان اندك توليد شوند توجه بسياري از افراد را به سوي خود جلب ميكنند. "گايوس پينيوس دوم"، مورخ رومي در اينخصوص ميگويد:"هر قدر چيزي نايابتر باشد افراد براي تصاحب آن تمايل بيشتري از خود نشان ميدهند."در عصر توليد انبوه، ثروتمندان بيشتر به سمت جواهرات دستساز و منحصربفرد گرايش دارند زيرا از اين طريق ميتوانند قدرت و ثروت خود را بهتر به نمايش بگذارند. جواهرات بيمانند به چهار دليل، ابتدا به سالنهاي مد منتقل ميشوند: اول آنكه تماشاگران اين قبيل مكانها اغلب ترجيح ميدهند از جواهراتي استفاده كنند كه هيچ شخص ديگري مشابه آن را نداشته باشد، دوم به اين دليل كه تصويري از مد روز، در ذهن تماشاگران ايجاد كنند، سوم آنكه در تمامي شركتهاي جواهرسازي صاحبنام از گذشتههاي دور چنين رسمي وجود داشته است زيرا خلق مد پيش از ذهن طراح، در اين مكانها شكل ميگيرد و چهارم به نمايش گذاشتن هنر و مهارت بينظير خود در برابر ديدگان عموم.
دو گروه از جواهرات منحصربفرد وجود دارند كه تفاوت فراواني با انواع مطابق مد روز دارند: نوع اول جواهرات سنتي ميباشند كه به تعداد بسيار اندك توليد ميشوند. در اين نوع، طراحي يك قطعه بر اساس كمبود سنگهاي گرانبها نظير الماسهاي رنگي هرگز تغيير داده نميشود. جواهرات ساخته شده توسط "هري وينستن"،"گرافدايموندز Graff Diamonds" و "ديانور Dianoor" جزء اين دسته از جواهرات بهشمار ميآيند. الماسهاي درشت نشانگر ارزش رويايي سنگ و صنعت طلا و جواهر ميباشند. نوع ديگر، روشي است كه جواهرسازان صاحب نامي نظير "شنل" و "ديور" از آن پيروي ميكنند. بهمنظور تضمين لوكسبودن اين قبيل قطعهكارها تنها نسخهي محدودي از آن ساخته ميشود كه در مورد مجموعههاي ساخت "كارتيه"، "بولگاري"،"شوپارد" و "دگريسوگونو De Grisogono" صدق ميكند. هر يك از قطعات اين مجموعهها نشاندهندهي خطمشي شركت در تبعيت از دو روش مذكور است.
تصاويري تمام عيار
گردنبند، بهطور كلي تناسب بسياري براي اجراي تصاوير زيبا دارد و با توجه به ويژگيهاي خاص، همواره از نقطهنظر زيباييشناختي و اقتصادي مهمترين قطعه در ميان زيورآلات بهشمار ميآيد با وجود آنكه بسياري از گردنبندهاي زيبا به حالت تكرنگ يا داراي سايه روشن رنگي ميباشند، رنگ، عنصري مهم در تاثيرگذاري بر روي بيننده محسوب ميشود. در اين ميان ميتوان به "كارتيه جواهرساز فرانسوي" اشاره كرد. بهطور تقريبي هر سه سال يكبار كارتيه مجموعه جواهراتي را به بازار عرضه ميكند كه پيرامون موضوعي خاص طراحي شدهاند. بهتازگي اين شركت با الهام از موتيفهاي سابق اقدام به عرضهي جواهراتي با قيمتهاي مناسب به همراه عطر، كيفدستي، عينك آفتابي و روسري كرده است. با اين اقدام مجموعههاي جديد گوياي سبك خاص اين جواهرساز حرفهاي ميباشند.
جواهرات مجموعهدارها
يكي ديگر از روشهاي عرضهي ايدههاي ناب، استفاده از روش معكوس توسط شركتهايي نظير بولگاري است. به اينترتيب كه ابتدا جواهرات يك مجموعه، با استفاده از مواد اوليهي معمولي ساخته ميشوند، سپس درصورت موفقيتآميز بودن، همان نقشمايهها با استفاده از فلزات و سنگهاي گرانبهاي درشتتر يا با تراش متفاوت توليد ميشوند. بهطور مثال درصورتيكه ويژگي بارز مجموعهي اوليه، كاربرد سنگهاي رنگي كوچك و ميناكاري است، مجموعهي نفيس با استفاده از الماسهاي درشت سفيد ساخته ميشود.
با وجود بحرانهاي اقتصادي اخير، بازار گردنبندهاي نفيس بسيار خوب است. علاقهي مجموعهداران و كيفيت بسيار بالاي اين جواهرات متضمن به فروش رسيدن آنها ميباشد."شوپارد" و "ميكيموتو" نمونههاي بارز اين امر در نمايشگاه بازل ورلد امسال بودند زيرا هر دو آمار بسيار بالايي را حاصل از فروش اين قطعات تنها در روزهاي اوليه نمايشگاه گزارش كردهاند.