با وجود آنكه اين روزها به دنبال بحرانهاي اخير اغلب مردم، رفتار و زندگي پرتنشي دارند؛" جان لورين " داراي وقار و آرامشي تحسينبرانگيز است. البته، ماشين غولپيكر صنعت جواهرسازي امريكا " تيفاني " محكم و استوار از او حمايت ميكند. شركتي كه درهايش را بر روي جنگ داخلي امريكا گشود. تيفاني از هنگاميكه به سمبل زيبايي، سبك هنري و كيفيت تبديل شد به گردش مالي سالانهاي در حدود دو ميليارد يورو دست يافت.
با وجود آنكه جان لورين پس از سي سال از سمت مديريت تيفاني استعفا داد، همچنان سخنگوي رسمي تيفاني بهشمار ميآيد. شايان ذكر است كه او بيش از 20 عنوان كتاب درخصوص تاريخچه و مباحث زيباييشناختي اين شركت نوشته است.
طلا و جواهر: علاقهي شما به جواهرات نفيس از كجا آغاز شد؟
من عاشق اشياء زيبا هستم. مادرم صاحب جواهرات بسيار زيبا، اما ارزانقيمت بود. طي جنگ جهاني دوم، هنگاميكه كودكي بيش نبودم با آنها بهعنوان اسباببازي، بازي ميكردم. شايد بازي شاهانهاي به نظر برسد اما دليلش اين بود كه غير از آنها چيز ديگري براي بازي كردن نداشتم و اين آغاز كار من بود. بازي با جواهرات تا حدودي بياحترامي به آنها به نظر ميرسيد اما براي من بسيار هيجانانگيز بود، ضمن آنكه جواهرات خوب به اندازهي كافي استحكام دارند كه در برابر اين كار مقاومت كنند. ما يك مزرعهي قديمي در آريزونا داشتيم كه امكان بازي كردن در يك معدن طلاي قديمي را به ما ميداد، در آنجا به جستجوي سنگهاي معدني، كاري شبيه به جستجوي گنج ميپرداختيم.
اولين شغل رسمي من، مديريت پنجمين فروشگاه " ايو سن لورن " Yves saint laurant در ونيز بود. به وسيلهي اين شغل با چگونگي عملكرد ذهن يك طراح لباس نابغه آشنا شدم،" زيبايي و سادگي اعجابانگيز است، در اين بين هيچ حدوسطي وجود ندارد." اين نتيجهاي است كه پس از يك عمر تجربه به آن دست يافتم،" همواره بايد به دنبال كمال بود، اين شعاري است كه من هميشه در تمامي امور از آن پيروي ميكنم."
طلا و جواهر: كداميك از قطعهكارهاي تيفاني بيش از بقيه مورد علاقه شما است؟
هرگز به دنبال چيزهاي محبوب نبودهام، زيرا اينكار محدوديت ايجاد ميكند. هنگاميكه به سنگهاي زيبا نگاه ميكنم تحتتاثير قرار ميگيرم در حالحاضر در ميان سنگها بيش از بقيه به " روبليت Rubellite "، سپس به تانزانيت علاقه دارم. سنگهاي گرانبها هر يك داراي ويژگي منحصربفرد هستند. بنابراين پاسخ به اين سؤال براي من امكانپذير نيست. پاسخ من به سؤال " روز عادي" هم همين است، زيرا براي من هيچ روزي شبيه به روز ديگر نيست، هرگز!
طلا و جواهر:در طراحي جواهر به چه چيزهايي بسيار علاقهمنديد؟
ماجراجويي. اينكه هرگز نميدانيد به كجا ميرويد. ماهيت طراحي جواهر بهگونهاي است كه بسياري از افراد را دربرميگيرد. ايدهي اصلي متعلق به يك نفر است اما در ادامه يك كار گروهي انجام ميگيرد. جواهرسازان، افراد خلاقي هستند و قطعات زيبايي ميسازند، اما افراد زيادي درگير فرايند توليد يك قطعهكار ميباشند. بيش از 20 طراح تمام وقت، توسط شركت تيفاني استخدام شدهاند و مشغول به كار ميباشند.
من در سال 1980 " پالوما پيكاسو Paloma Picasso " را به تيفاني دعوت كردم. يك قطعهي جواهر پس از توليد، وارد دنياي پيرامون ( حتي كشورهاي متفاوت ) ميشود. اتفاقي كه براي بسياري از آثار هنري در ديگر زمينههاي هنرهاي زيبا رخ نميدهد، اين بخشي از كار طراحي ميباشد كه من بيش از بقيه به آن علاقهمندم.
به نظر من نقره فلزي بينظير براي خانمهاي پركار و فعال است و " السا پرتي Elsa Pretti " اين شور و حرارت را با اتصال مستقيم نقره به بدن خانمها، به آن بخشيد. فلسفهي اصلي ما در تيفاني " سادگي " و بازگشت به سمبلهاي بنيادين است تا تمامي ملتها و فرهنگها قادر به درك جواهراتمان باشند. در حالحاضر، سادگي مبناي كار تمامي طراحان شركت ميباشد، بههمين دليل ما صاحب چنين فروشگاه بزرگي هستيم. موفقيت ما به دليل زيبايي، سادگي و رعايت تناسب است، به آنمعنا كه هر شخص به محض رؤيت يك قطعهكار، قادر به درك معناي آن شود.
طلا و جواهر: نظر شما راجع به مد روز چيست؟
اعتقاد چنداني به مد روز بهخصوص براي صنعت اقلام لوكس ندارم. جواهرات بهمعناي واقعي از هنگام انتقال به گنجهها، به جزئي از آن تبديل ميشوند. بهطور طبيعي، هنگام طراحي قطعهكار در تيفاني، مد روز در نظر گرفته ميشود اما طراحي بهگونهاي است كه دربرگيرندهي سبك زندگي باشد. بدانمعنا كه قطعهكار بر اساس نيازها و علايق يك خانم خاص و نه براي مد روز طراحي ميشود.
امروزه خانمها بيشتر از جواهرات استفاده ميكنند، اما جواهرات سبكتر، داراي اجزاي متحرك و كوچكتر هستند. انطباقپذيري يكي از اجزاي اصلي جواهرات است. درصورتيكه جواهر نقشي سرگرمكننده نداشته باشد، پس دليل ساخت و كاربرد آن چيست؟
روياپردازي در تيفاني نوعي سرگرمي محسوب ميشود و شما توانايي به واقعيت مبدل كردن روياهايتان را پيدا ميكنيد. مد هم نوعي روياست، در نتيجه بايد سرگرمكننده باشد.
طلا و جواهر: از نظر شما تجمل به چه معناست؟ و تعريف شما از موفقيت چيست؟
آزادي و زمان. آزادي و زمان گرانبهاترين چيزهايي هستند كه در دنيا وجود دارند. به نظر من موفقيت يعني شاد بودن در هر زمان و مكان. اگر شما دوستان و خانوادهاي داريد كه شما را دوست دارند، پس شما شخص موفقي هستيد.
طلا و جواهر:تيفاني چه تدابيري براي مقابله با بحرانهاي مالي اخير انديشيده است و چالشهاي پنج سال آتي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
چالشهاي جهان همواره يكسان هستند. به عقيدهي من، در حالحاضر ما در بهترين دوران زندگي ميكنيم. تفاوت ميان چالش و فرصت بسيار اندك است. چالش همواره در زندگي وجود دارد اما در كنار آن از فرصتها نبايد غافل شد. بايد مسير حركت خود را مشخص كرد و در آن مسير به تلاش و كوشش پرداخت.
ماجراجوييها، اكتشافات و چالشها همه جا وجود دارند، شما هرگز نميدانيد كه ممكن است با چه افرادي برخورد كنيد يا اينكه قرار است چه اتفاقي رخ دهد. از آنجاييكه شرايط همواره در حال تغيير هستند هرگز نميتوانيد براي هر چيزي برنامهريزي داشته باشيد پس بايد بر اساس آنچه كه رخ ميدهد برنامههاي خود را تنظيم كنيد. بحرانهاي اخير جهان در مقايسه با معضلات جنگ جهاني دوم، يك پيكنيك آخر هفته به شمار ميآيد، بنابراين از زمان لذت ببريد و از مزاياي آن استفاده كنيد. هرگز به گذشته نگاه نكنيد و نگوييد كه شرايط چنين و چنان بود. حواستان را خوب جمع كنيد زيرا فرصتها همواره در كمين شما نشستهاند.
زندگي خصوصي: افسانهي جاودان
جان لورين داراي ليسانس ادبيات از دانشگاه " يل Yale " ميباشد. او به مدت چهارسال در " مدرسهي هنرهاي زيبا Ecole des Beaux-Arts " پاريس تحصيل كرده است. نقاشيهاي او در اروپا و امريكا به نمايش گذاشته شدهاند و برخي از آثار او بخشي از مجموعههاي دائمي موزهي هنرهاي مدرن در نيويورك " مؤسسهي هنر Art Institute " در شيكاگو، موزهي هنرهاي زيبا در " بوستون Boston " و چندين مكان ديگر ميباشد.
جان لورين همچنين داراي دكتراي افتخاري از " انستيتو پرت Pratt Institute " ميباشد و مدتي بهعنوان استاد رشتهي هنر در دانشگاه كاليفرنيا تدريس كرده است. علاوه بر 20 عنوان كتاب درخصوص تاريخچه و سبك آثار تيفاني، لورين كتابهايي درخصوص طراحي و سبكهاي هنري نوشته است. او همچنين از مقالهنويسان هميشگي چندين مجله نظير " آركيتكچرال دايجست Architectural Digest " و مجموعهدار آثار هنري و سراميك از قرن بيستم ميباشد. او از سمت مديريت طراحي تيفاني كه از سال 1979 به آن اشتغال داشت در سال 2009 استعفا داد.
تاريخچه: طلوع تيفاني
اين شركت در 18 سپتامبر 1837 توسط " چارلز لوييس تيفاني (Charles Lewis Tiffany " (1902-1812و " جان پي يانگJohn P.Young " تأسيس شد. در آغاز، اين فروشگاه به فروش تعداد محدودي از جواهرات به همراه لوازم التحرير، چتر و بادبزن اشتغال داشت اما به سرعت جواهرات، بهخصوص زيورآلات الماسنشان، به مهمترين بخش اين فروشگاه مبدل شدند و شركت به طراحي و ساخت سفارشات خانوادههاي صاحبنام نظير " وندربيلت Vanderbilt "، " راك فلر RockeFeller " و " آستر Astor" پرداخت. در سال 1845، چارلز تيفاني اقدام به انتشار كاتالوگ سالانهي شركت با عنوان " كتاب آبي" كرد كه پس از آن از اين رنگ براي بستهبنديهاي جواهرات تيفاني تا به امروزاستفاده شده است.
"جان اشلومبرجر (Jean Schlumberger " (1987-1907، "پالوما پيكاسو" و " السا پرتي" طراحان قرن بيستم تيفاني هستند. طرحهاي اشلومبرجر به لحاظ زيبايي شناختي، خيرهكننده و جذاب بودند. السا پرتي، از سال 1974 به سبك "ميني ماليستي Minimalist " و الهام گرفته از نقش مايههاي قلب، اشك و لوبيا به كار طراحي براي تيفاني پرداخت. پالوما پيكاسو همكاري خود را با تيفاني از سال 1979 با معرفي جان لورين آغاز كرده است. پيكاسو اجزاي ساده و سطوح براق و درخشان، مزين به سنگهاي رنگارنگ نظير سيترين و تورمالين را ترجيح ميدهد.