شاخص قدرت نسبی (RSI) در برابر استوکاستیک
اندیکاتورهای مومنتوم ثابت کردهاند که شاخصهای مفیدی برای پیشبینی روندها و تغییرات بازار هستند. آنهایی که شاخصبندی نیز شدهاند، تحلیل را قادر میسازند تا در همه بازارها با سهولت و پایداری برابر، اعمال شوند. لذا، همه نوسانگرها در همه انواع بازارها به یک اندازه معتبر نیستند. موضوع این سری از «نکات تحلیل»، دو مورد از پرکاربردترین نوسانگرها یعنی شاخص قدرت نسبی و استوکاستیک را باهم مقایسه کرده و در تقابل قرار میدهد، و شرایطی را که تحت آن هر یک معتبرتر هستند بررسی میکند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) توسط جی والز وایلدر به عنوان نوسانگر مومنتوم توسعه یافت، شاخص قدرت نسبی (RSI) سرعت حرکتهای قیمت را اندازهگیری میکند. در این مدل قیمتها عموماً ارتجاعی(انعطافپذیر) در نظر گرفته میشوند؛ زیرا میتوانند قبل از واکنش یا ردیابی مجدد، فقط تاحدی از قیمت میانه دور شوند. پیشرفتهای سریع قیمت منجر به موقعیتهای اشباع خرید، و کاهشهای سریع قیمت به موقعیتهای اشباع فروش منجر میشود. شیب و مقادیر RSI مستقیماً با سرعت و بزرگی حرکت قیمت متناسب است و در شناسایی موقعیتهای خرید و فروش اشباع بسیار مفید است.
هسته فرمول RSI آخرین دورههای “n” را میگیرد و تغییرات مثبت ناخالص هر دوره را بر تغییرات منفی ناخالص تقسیم میکند. این بدان معناست که هر چه قیمتها بیشتر در آن دوره های "n" بالاتر رود و آن تغییرات بیشتر شود، مقدار RSI بالاتر است. بسته به تعداد بستهشدنهای افزایشی و بزرگی آن بستهشدنها، RSI تفاوت نوسانات عادی بین بازارها را فیلتر کرده و در عین حال، اهمیت حرکتهای بزرگ قیمت واحد را برقرار میکند. با کاهش تعداد دورهها در محاسبه، RSI میتواند حساستر (سریعتر) شود.
مقدار RSI خود از 0 تا 100 متغیر است و پشتیبانی، مقاومت و روندهای بازار را میتوان در منحنی RSI یافت. در بیان کلی، مقدار RSI بالاتر از 75، وضعیت احتمالی خرید اشباع را نشان میدهد و مقدار کمتر از 25 نشاندهنده وضعیت فروش اشباع احتمالی است. اما این بدان معنا نیست که بازار بهمحض رسیدن به یکی از این سطوح، معکوس خواهد شد. احتمال اینکه بازار برای تثبیت متوقف گردد و منجر به خنثیترشدن ارزش RSI شود، بیشتر است. نمودار RSI اغلب همراه با نمودار میلهای استفاده میشود. RSIهای نسبتاً بالا (55 تا 75) معمولاً با روند قیمت مثبت و RSIهای پائین (25 تا 45) معمولاً با روند قیمت منفی همراه هستند. واگراییها بین پرایس اکشن و نمودار RSI میتواند علامت معکوسهای بازار باشند.
استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک توسعهیافته توسط جورج لین میتواند ابزار ارزشمندی برای شناسایی اوجها و فرودهای کوتاهمدت برای کمک به زمانبندی معاملات نزدیکتر به نقاط معکوس محلی باشد. استوکاستیک اندازهگیری قرارگیری قیمت فعلی در محدوده معاملاتی اخیر است. تئوری این است که با افزایش قیمتها، بستهشدنها نزدیکتر به انتهای محدوده اخیرشان اتفاق میافتند. زمانی که قیمتهای روند بالاتر باشند و قیمتهای بستهشدن شروع به ضعیفشدن در محدوده کند، این نشانه ضعف بازار داخلی است.
استوکاستیک یکی از چند اندیکاتورهایی هستند که دو خط به نام خطوط K و D را استفاده میکند (گاهی به خطوط %K و %D نیز موسومند). خط D صرفاً نسخه هموارسازیشده K است و هردوی آنها درست مثل RSI برای موقعیتهای اشباع خرید و فروش، موردتجزیه و تحلیل قرار میگیرند. این دو خط، بُعد اضافه تقاطعها را ارائه میدهند که مشابه تقاطعهای قیمت میانگینهای متحرک هستند.
مقایسات و تقابلها
به بیان ساده، شاخص قدرت نسبی، معنادارترین نتایج را در بازارهای روندی به بار میآورد درحالیکه استوکاستیک در بازارهای مسطح یا متلاطم بهترین کارکرد را دارد. در حالی که هدف هر یک مشابه است، آنها با قصدهای مختلفی طراحی شدند. RSI همانطور که ذکر شد، به تعیین زمانی که قیمت، خیلی سریع و زیاد حرکت کرده است کمک میکند. این به یک بازار روندی دلالت دارد. استوکاستیک به تعیین زمانی کمک میکند که در آن قیمت به اوج یا انتهای یک محدوده معاملاتی حرکت کرده است که بر یک بازار غیرروندی (مسطح یا متلاطم) کمک میکند.
در نسخه قبلی «نکات» ما در مورد چگونگی استفاده از شاخصهای مومنتوم مانند RSI و استوکاستیک برای یافتن نقاط عطف احتمالی بازار (واگرایی) استفاده شدند. همچنین چگونگی اعمال روند و تحلیل پشتیبانی/مقاومت را برای خود اندیکاتورها پوشش دادیم. در اینجا، بحث و بررسی را به جای چگونگی خواندن این دو اندیکاتور، به زمان اعمال این دو محدود خواهیم کرد.
شکل 1
شکل 1، 100 روز از معاملات روزانه را برای نقره کومکس 1994 با شاخص نسبی 9 روزه و استوکاستیک تدریجی نشان میدهد. توجه داشته باشید که چگونه شاخصهای RSI در اکثر دورههای کاهش سه ماهه چهارم بین 40 و 25 باقی ماند و هرگز به علامت خنثی 50 نرسید. استوکاستیک از 60 صعودی به فروش اشباع نوسان کرد که نشانههای نادرستی از معکوس بازار را میدهد. RSI موثر بود زیرا ابزار درحال روند است.
شکل 2
شکل 2 روند ساعتی را برای شرکت تایم وارنر با شاخص قدرت نسبی 14 روزه و استوکاستیک تدریجی نشان میدهد. این سهام به مدت سه روز در محدوده نیم واحدی معامله شد. مقادیر RSI در اطراف علامت 50 همگرا شدند که نه قدرت را نشان میدهد و نه ضعف را. استوکاستیک درحالی که بیش از دو روز درحال افزایش بود، عمدتاً در محدوده نزولی زیر 40 باقی ماند و در اوایل روز سوم، یک متقاطع نزولی را به نمایش گذاشت. RSI ها نشان ندادند که محدوده معاملاتی شکسته شد تا زمانی که واقعاً اتفاق افتاد. برای یک ابزار غیرروندی، استوکاستیک اثبات کرد که معتبرتر است.
درحالی که هم RSI و هم استوکاستیک در اکثر بازارها مفید هستند، هرکدام تخصص خاص خود را دارند. مانند اندیکاتورهای فنی، اندیکاتورهای چندگانه سیگنالهای معتبرتری نسبت به اندیکاتورهای انفرادی میدهند.