به گزارش پول نیوز، بازار سهام در این روزها با افزایش سمت عرضه روبهروست. در این بازار همچنان صفهای فروش طولانی اند و متقاضیان توان رشد ندارند. با این وصف به نظر میرسد بازار روز سه شنبه هم به مانند بازار روز دوشنبه در صفهای فروش گیر خواهد افتاد. ناظران با وجود چنین صفهای فروشی، رسیدن به مرز تعادل را بسیار سخت ممکن میدانند.
تجربیات ماههای گذشته نشان داده تا زمانی که بازار از این حلقه خودساخته بیرون نیاید، همچنان صفهای فروش طولانی مداوم گِره و مانع پیش پای بازار خواهند بود. در سوی مقابل، خریداران هر چقدر هم فشار میآورند، اما از شدت فروشها کاسته نمیشود. سهمها در صفهای فروش به اصطلاح عامیانه قفل شده اند و قفل گشایی تنها با رهایی از بندها و محدودیتهای خودساخته مهیا میشود، این در حالی است که راهکارهای کوتاه مدت به عنوان مُسَکِن نمیتواند گِرهی از بازار باز کند و فعالان بورسی بهتر است به جای ارایه راهکارهای کوتاه مدت، به فکر راه حلهای میان مدت و بلندمدت باشند تا قفل بازار به صورت خودکار و هوشمند باز شود.
ارزیابی تحلیلگران و فعالان در نظرسنجی اقتصادنیوز نیز تایید همین نکته است که نمیتوان به تعادل بازار با این موجهای سنگین فروش امیدوار بود. اینکه بعد از یک هفته تا ۱۰ روز بازار در یک روز یا نهایت دو روز مثبت میشود و دوباره سیکل کاهشی تکرار میشود، همچنان مسیر رسیدن به تعادل در بازار را طولانی و غیرمحتمل میکند.
آموزش رایگان تحلیل بنیادی
چالش جدید این روزهای بازار، بازگشایی برخی نمادها با افت قیمت سنگین است. در معاملات روز دوشنبه «سدور» اگرچه با افت ۴۱ درصدی بازگشایی شد، اما همچنان صف فروش چند میلیونی دارد. بازگشایی «وبرق» هم با افت بیش از ۴۳ درصد قیمت سهم رقم خورد. این اتفاق در روزهای اخیر تکرار شده است و هر روز نمادهایی هستند که با افت ۳۰ تا ۴۰ درصدی به جریان معاملات باز میگردند.
این بازگشاییهای ترسناک (چه توسط ناظر تایید شود و چه نشود) از چندین جنبه تاثیر منفی بر روند بورس دارد. از یک سو نشان میدهد گروهی از سهامداران حتی با وجود افت ۴۰ درصدی شاخصکل، ترجیح میدهند افت سنگین دیگری را نیز تجربه کرده و از بازار خارج شوند؛ بنابراین بعد از گذشت بیش از ۹ ماه از شروع ریزش، همچنان تمایل به فروش و ترک بازار سرمایه وجود دارد. از سوی دیگر این افتهای ۳۰ تا ۴۰ درصدی بر جو کلی بازار هم تاثیر گذاشته و نمیگذارد صف خریدهای اندکی هم که تشکیل شده، مستحکم باقی بماند.
نکته قابل تامل دیگر، بسته شدن نماد به هر دلیل اعم از مجمع عمومی سالیانه، مجمع فوقالعاده و...، ریسک بالایی به سهامداران تحمیل میکند. سهمی که در این دو ماه معاملات بالایی نداشته و به دلیل پر نشدن حجم مبنا، در یک محدوده کوچک نوسان میکرده به یکباره ۴۰ درصد از ارزش خود را از دست میدهد.
اگر بعد از افت سنگین، آن سهم به تعادل میرسید باز هم قابل تحمل بود، اما وقتی سهم ۴۱ درصد منفی میخورد و باز هم در صف فروش گرفتار میشود، در این شرایط میتوان باز هم مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد؟ در این شرایط سهامداران ترجیح میدهند سهامشان در صف فروش سنگین قرار گیرد و حجم مبنای آن پر نشود، تا اینکه سهم بسته شده و با افت ۴۰ درصدی روند سابق خود را دنبال کند.
دورفها را گرد خود جمع کنید، همیشه حق با اِلفها نیست
در کتب تاریخی همچون LOTR انسانهای کوتولهای را روایت میکنند، که دارای اندام حجیم، و صورتهای پر ریش بوده اند. ویژگی این کوتوله ها، زندگی در معادن زیرزمینی و هنر استخراج الماس و طلا از دل کوهها یاد شده است؛ و در مقابل اِلف ها، انسانهای زیبا و فناناپذیری که در ناز و نعمت زندگی میکنند و جنگلها را برای گذران زندگی خود انتخاب کرده اند.
این کوتولهها بسیار جنگاور بوده اند و در جنگ «اِره بور»، میبینیم که اِلف ها، با پشتیبانی دورفها موفق به پیروزی شدند. نگاه دیگر این است که دورفها پیروز جنگ کوهای اره بور بودند و الفها آن را مصادره به نفع کردند.
در بازار ایران، دورفهای کوتوله همان سهام شرکتهای کوچک هستند، سهمهای کوچکی که به آنها توجه نمیشود و تمام تمرکز به سمت سهمهای شاخص ساز رفته است. هر بار بازار دچار نوسانات و روند نزولی شده است، سهمهای کوچک به کمک کلیت بازار آمده اند و با کمک بازیگران، آرامش و تعادل را به بازار برگردانده اند.
شاید یکی از دلایل عدم توجه به تاریخچه بازار، تغییرات مکرر در پستهای سازمانی بورس است که نسخههای موفقیت را حاضر نیستند در دل تاریخ جستجو کنند. الان و در این زمان بهترین وقت برگشت بازار آن هم به دست شاخص هموزن و سهمهای کوچک است. اما مسلما بدون محرک بیرونی و توجه ویژه سازمانی این امر میسر نخواهد بود.
به هر روی روندی که برای تغییر بازار در ابتدای اردیبهشت ماه اعلام کردیم از روز چهارشنبه برای سهام کوچک و شاخص هموزن اتفاق میافتد. بازیگران بازار نیز به زودی با وضعیت موجود همزیستی میکنند و زمانی که از قوانین و سازمان کاملا نا امید شوند وارد عمل خواهند شد. آیا باز هم دورفها جنگاور بازار، روند را دگرگون خواهند کرد؟
تجربیات ماههای گذشته نشان داده تا زمانی که بازار از این حلقه خودساخته بیرون نیاید، همچنان صفهای فروش طولانی مداوم گِره و مانع پیش پای بازار خواهند بود. در سوی مقابل، خریداران هر چقدر هم فشار میآورند، اما از شدت فروشها کاسته نمیشود. سهمها در صفهای فروش به اصطلاح عامیانه قفل شده اند و قفل گشایی تنها با رهایی از بندها و محدودیتهای خودساخته مهیا میشود، این در حالی است که راهکارهای کوتاه مدت به عنوان مُسَکِن نمیتواند گِرهی از بازار باز کند و فعالان بورسی بهتر است به جای ارایه راهکارهای کوتاه مدت، به فکر راه حلهای میان مدت و بلندمدت باشند تا قفل بازار به صورت خودکار و هوشمند باز شود.
ارزیابی تحلیلگران و فعالان در نظرسنجی اقتصادنیوز نیز تایید همین نکته است که نمیتوان به تعادل بازار با این موجهای سنگین فروش امیدوار بود. اینکه بعد از یک هفته تا ۱۰ روز بازار در یک روز یا نهایت دو روز مثبت میشود و دوباره سیکل کاهشی تکرار میشود، همچنان مسیر رسیدن به تعادل در بازار را طولانی و غیرمحتمل میکند.
آموزش رایگان تحلیل بنیادی
چالش جدید این روزهای بازار، بازگشایی برخی نمادها با افت قیمت سنگین است. در معاملات روز دوشنبه «سدور» اگرچه با افت ۴۱ درصدی بازگشایی شد، اما همچنان صف فروش چند میلیونی دارد. بازگشایی «وبرق» هم با افت بیش از ۴۳ درصد قیمت سهم رقم خورد. این اتفاق در روزهای اخیر تکرار شده است و هر روز نمادهایی هستند که با افت ۳۰ تا ۴۰ درصدی به جریان معاملات باز میگردند.
این بازگشاییهای ترسناک (چه توسط ناظر تایید شود و چه نشود) از چندین جنبه تاثیر منفی بر روند بورس دارد. از یک سو نشان میدهد گروهی از سهامداران حتی با وجود افت ۴۰ درصدی شاخصکل، ترجیح میدهند افت سنگین دیگری را نیز تجربه کرده و از بازار خارج شوند؛ بنابراین بعد از گذشت بیش از ۹ ماه از شروع ریزش، همچنان تمایل به فروش و ترک بازار سرمایه وجود دارد. از سوی دیگر این افتهای ۳۰ تا ۴۰ درصدی بر جو کلی بازار هم تاثیر گذاشته و نمیگذارد صف خریدهای اندکی هم که تشکیل شده، مستحکم باقی بماند.
نکته قابل تامل دیگر، بسته شدن نماد به هر دلیل اعم از مجمع عمومی سالیانه، مجمع فوقالعاده و...، ریسک بالایی به سهامداران تحمیل میکند. سهمی که در این دو ماه معاملات بالایی نداشته و به دلیل پر نشدن حجم مبنا، در یک محدوده کوچک نوسان میکرده به یکباره ۴۰ درصد از ارزش خود را از دست میدهد.
اگر بعد از افت سنگین، آن سهم به تعادل میرسید باز هم قابل تحمل بود، اما وقتی سهم ۴۱ درصد منفی میخورد و باز هم در صف فروش گرفتار میشود، در این شرایط میتوان باز هم مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد؟ در این شرایط سهامداران ترجیح میدهند سهامشان در صف فروش سنگین قرار گیرد و حجم مبنای آن پر نشود، تا اینکه سهم بسته شده و با افت ۴۰ درصدی روند سابق خود را دنبال کند.
دورفها را گرد خود جمع کنید، همیشه حق با اِلفها نیست
در کتب تاریخی همچون LOTR انسانهای کوتولهای را روایت میکنند، که دارای اندام حجیم، و صورتهای پر ریش بوده اند. ویژگی این کوتوله ها، زندگی در معادن زیرزمینی و هنر استخراج الماس و طلا از دل کوهها یاد شده است؛ و در مقابل اِلف ها، انسانهای زیبا و فناناپذیری که در ناز و نعمت زندگی میکنند و جنگلها را برای گذران زندگی خود انتخاب کرده اند.
این کوتولهها بسیار جنگاور بوده اند و در جنگ «اِره بور»، میبینیم که اِلف ها، با پشتیبانی دورفها موفق به پیروزی شدند. نگاه دیگر این است که دورفها پیروز جنگ کوهای اره بور بودند و الفها آن را مصادره به نفع کردند.
در بازار ایران، دورفهای کوتوله همان سهام شرکتهای کوچک هستند، سهمهای کوچکی که به آنها توجه نمیشود و تمام تمرکز به سمت سهمهای شاخص ساز رفته است. هر بار بازار دچار نوسانات و روند نزولی شده است، سهمهای کوچک به کمک کلیت بازار آمده اند و با کمک بازیگران، آرامش و تعادل را به بازار برگردانده اند.
شاید یکی از دلایل عدم توجه به تاریخچه بازار، تغییرات مکرر در پستهای سازمانی بورس است که نسخههای موفقیت را حاضر نیستند در دل تاریخ جستجو کنند. الان و در این زمان بهترین وقت برگشت بازار آن هم به دست شاخص هموزن و سهمهای کوچک است. اما مسلما بدون محرک بیرونی و توجه ویژه سازمانی این امر میسر نخواهد بود.
به هر روی روندی که برای تغییر بازار در ابتدای اردیبهشت ماه اعلام کردیم از روز چهارشنبه برای سهام کوچک و شاخص هموزن اتفاق میافتد. بازیگران بازار نیز به زودی با وضعیت موجود همزیستی میکنند و زمانی که از قوانین و سازمان کاملا نا امید شوند وارد عمل خواهند شد. آیا باز هم دورفها جنگاور بازار، روند را دگرگون خواهند کرد؟