04. مفاهیم پایه بورس
-
بهره ناخالص چیست؟
نرخ سود سالانهای که به هر سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا حساب سپرده قبل از مالیات یا کسر هر پول دیگری، پرداخت میشود بهره ناخالص گفته میشود. بهره ناخالـص سودی است که دارندگان اوراق قرضه از سرمایه گذاری خود دریافت میکنند که در معرض مالیات قرار خواهد داشت. این تعریف در برابر بهره خالص قرار دارد.
توضیحاتی در مورد بهره خالص
درصدی از سود باید برای سرمایه گذاری، اوراق بهادار یا سپرده به شکل کسریهایی چون مالیات، عوارض یا هزینه ها پرداخت شود. مثلاً، اگر شما ۳ میلیون تومان در حساب پس انداز خود با نرخ سود سالیانه ۲۰ درصد داشته باشید که به صورت سالانه محاسبه شده است، بهره ناخالص شما ۶۰۰۰۰۰ تومان خواهد بود. اگر شما ۱۵ درصد مالیات داشته باشید، بازده خالص ۵۱۰۰۰۰ تومان و مالیات ۹۰۰۰۰ تومان است . -
بازده سود سهام نقدی چیست؟
بازده سود سهام نقدی یک نسبت مالی است که نشان میدهد شرکت چقدر به صورت سالانه و به نسبت قیمت سهامش، سود سهام پرداخت مینماید. بازده سود سهام نقدی به شکل درصد نشان داده شده و میتواند با تقسیم مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم بر قیمت یک سهم محاسبه شود. فرمول محاسبه بازده سود سهام ممکن است به شکل زیر نمایش داده شود:
سود سهام پرداختی هر سهم تقسیم بر قیمت هر سهم = بازده سود سهام نقدی
توضیحاتی در مورد بازده سود سهام نقدی
بازده سود سهام نقدی روشی برای اندازهگیری مقدار جریان نقدی است که شما برای هر یک ریال سرمایه گذاری شده در سهام به دست میآورید. بهبیاندیگر، این کار میزان ارزشی را که شما از سود سهام نقدی میگیرید، اندازهگیری مینماید.
برای توضیح بهتر مطلب، به مثالی در ادامه میآید توجه بفرمایید. فرض کنید سهام شرکت فرضی شناسا با قیمت ۲۰۰ تومان معامله میشود و سود نقدی سالانه ۱۰ تومانی به ازای هر سهم به سهامدارانش پرداخت میکند. همچنین در نظر بگیرید که سهام شرکت فرضی دیگری به نام سامانه با قیمت ۴۰۰ تومان معامله شده و آن هم سود سهام نقدی ۱۰ تومانی دارد. این بدین معنی است که بازده سود سهام شرکت شناسا ۵% است (۰٫۰۵=۲۰۰/۱۰)، درحالیکه بازده سود سهام سامانه فقط ۲٫۵% است (۰٫۰۲۵=۴۰۰/۱۰). با یکسان در نظر گرفتن سایر عوامل، سرمایه گذاری که به دنبال استفاده از پرتفوی خود برای تأمین درآمد است احتمالاً سهام شناسا را نسبت به سامانه ترجیح خواهد داد، چون بازده سود سهام نقدی دو برابری دارد.
سرمایه گذارانی که به یک جریان نقدی حداقلی از پرتفوی سرمایه گذاری خود نیاز دارند میتوانند این جریان نقدی را با سرمایه گذاری در سهامی که بازده سود سهام نقدی نسبتاً بالا و با ثباتی ارائه میکنند، به دست آورند. ولی سود سهام نقدی بالا ممکن است اغلب به قیمت از دست دادن پتانسیل رشد شرکت تمام شود. هر یک ریالی که شرکت به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت میکند، پولی است که شرکت نمیتواند دوباره سرمایه گذاری کند و بهاینترتیب امکان ایجاد پتانسیل رشد برای شرکت و افزایش قیمت سهام و کسب سود سرمایه برای سهامداران از بین میرود. درحالیکه گرفتن سود نقدی برای بسیاری از سهامداران و سرمایه گذاران جذاب است ولی سهامداران میتوانند با افزایش ارزش سهامشان نیز سودهای بالا دریافت نمایند. بهبیاندیگر، وقتی شرکتها سود سهام نقدی بالایی پرداخت میکنند، ممکن است در بلندمدت برایشان هزینه بر باشد.
حالا به مثال دیگری توجه کنید. فرض کنید دو شرکت فرضی شناسا و سامانه هر دو ارزش ۱ میلیارد تومانی دارند. نیمی از این ارزش به صورت ۵ میلیون سهم ۱۰۰ تومانی نگه داری میشود. همچنین فرض کنید که در پایان سال اول این دو شرکت ۱۰% از ارزششان، یا ۱۰۰ میلیون تومان درآمد کسب میکنند. شرکت شناسا تصمیم میگیرد تا نیمی از این درآمد را (۵۰ میلیون تومان) به صورت سود سهام نقدی به سهامداران خود پرداخت کند که یعنی با نرخ ۱۰%، به ازای هر سهم ۱۰ تومان بپردازد. شناسا همچنین تصمیم میگیرد تا نیم دیگر آن را دوباره سرمایه گذاری کرده و مقداری سود سرمایه ای تولید کند، ارزش شرکت را به ۱٫۰۵ میلیارد تومان و سرمایه گذاران درآمدی را نیز راضی نگه دارد.
در عوض شرکت سامانه، تصمیم میگیرد تا سود سهامی توزیع نکند و همه درآمدهایش را مجدداً سرمایه گذاری کند. به همین دلیل ارزش سامانه را به ۱٫۱ میلیارد تومان افزایش میدهد و احتمالاً سرمایه گذاران رشدی را راضی خواهد کرد.
اگر این شرکتها به استفاده از این سیاست با نرخ یکسانی ادامه دهند و در پایان سال دوم رفتار سال قبل را تکرار کنند، سرمایه گذارانی که سهام شناسا را در اختیار دارند شاهد پرداختهای سود سهام بیشتری خواهند بود و میتوانند ۱۰٫۵۰ تومان به ازای هر سهم (۱۰٫۵۰=۵/۵۲٫۵، ۵۲٫۵=۲/۱۰۵، ۱۰۵= ۱۰% * ۱٫۰۵) با یک بازده سود سهام ۱۰٫۵ درصدی داشته باشند. در پایان سال دوم، شرکت شناسا ۱٫۱۵۵ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت و سرمایه گذاران درآمدی اش خوشحال خواهند بود، ولی درست در همان زمان، شرکت سامانه ۱٫۲۱ میلیارد تومان ارزش خواهد داشت. اگر این سیاستها ادامهدار باشند، در پایان سال سوم، شرکت شناسا ۱٫۲۱۳ میلیارد تومان و شرکت سامانه ۱٫۳۳۱ میلیارد تومان ارزش خواهند داشت.
هر دوی این شرکتها ازنظر ارزش به شکل نمایی در حال رشد هستند، ولی سامانه با دو برابر سرعت شناسا در حال رشد بوده و در پایان سال هشتم به دو برابر ارزش واقعی خود خواهد رسید، درحالیکه شرکت شناسا برای رسیدن به دو برابر ارزش خود به ۱۴ سال نیاز دارد. با پایان سال دهم، سامانه ارزش ۱٫۷۰۶ میلیارد تومانی خواهد داشت و ارزش سامانه ۲٫۵۹۴ میلیارد تومان خواهد بود، ۵۲% بیشتر از شناسا. گرچه این مثال بسیار ساده شده است و بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد، ولی معایب شرکتی را که سود سهام نقدی بالا پرداخت میکند به خوبی نشان میدهد.
پرداخت سود سهام نقدی بالا به سهامداران میتواند نشانه حوادث گوناگونی در شرکت باشد، مثلاً اینکه آن شرکت ممکن است در حال حاضر کمتر از حد ارزش گذاری شده باشد یا اینکه در حال اقدام برای جذب سرمایه گذاران است. در سویی دیگر، اگر شرکت سود سهام نقدی کمی پرداخت میکند یا اصلاً پرداخت سود ندارد، ممکن است نشاندهنده آن باشد که شرکت بیشازحد ارزش گذاری شده و یا اینکه در حال تلاش برای رشد سرمایه خود است.
گاهی ممکن است شرکتها فقط برای مدتزمان کوتاهی سود سهام بالا به سهامداران خود پرداخت نماید، نه مدتزمان طولانی. شرکتها اغلب در طول شرایط سخت اقتصادی یا وقتیکه شرکت در حال تجربه دوران سختی است، پرداخت های نقدی سود سهام خود را کاهش داده یا قطع میکنند، پس نمیتوان انتظار پرداخت سود نقدی سهام ثابت و به صورت دائم داشت.
افراد میتوانند با استفاده از اطلاعات مربوط به پرداخت سود سهام یک شرکت، یا با استفاده از پرداخت سود سهام اخیر یا استفاده از پرداخت فصلی اخیر و ضرب آن در عدد ۴، سودهای آتی شرکت را حدس بزند. به این کار اغلب «بازده سود سهام نقدی روبهجلو» میگویند، گرچه فرد باید از آن با احتیاط استفاده نماید چون تخمینهای مربوط به پرداخت های نقدی سود سهام ذاتاً نامطمئن است. همچنین ممکن است پرداخت های نقدی سود سهام را با قیمت سهام در طول ۱۲ ماه گذشته مقایسه نماید تا به درک بهتری از تاریخچه عملکرد برسد، عملی که به آن «بازده سود سهام نقدی رو به عقب» میگویند.
در ایران شرکتها مجاز نیستند همه سود سالیانه خود را نگهدارند. بلکه باید حداقل ۱۰ درصد سود خود را به صورت نقدی بین سهامداران تقسیم کنند . -
بتا چیست؟
بتا معیاری از بیثباتی، یا ریسک سیستماتیک اوراق بهادار یا سبد سهام در مقایسه با کل بازار است. بتـا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) استفاده میشود، مدلی که بازده پیشبینیشده یک دارایی را بر اساس بتای آن و بازده پیشبینیشده بازار محاسبه میکند.
بتـا همچنین با عنوان «ضریب بتا» نیز شناخته میشود.
توضیحاتی در مورد بتا
بتـا با استفاده از تحلیل رگرسیون محاسبه میشود و شما میتوانید به بتـا به شکل گرایش بازده اوراق بهادار برای پاسخ به نوسانات بازار نگاه کنید. بتای ۱ نشان میدهد که قیمت اوراق بهادار با نوسانات بازار حرکت خواهد کرد و کموزیاد خواهد شد. بتای کمتر از ۱ یعنی قیمت اوراق بهادار نوسانات کمتری نسبت به بازار دارد. بتای بزرگتر از ۱ به معنی این است که قیمت اوراق بهادار بیثباتتر از بازار خواهد بود و بیشتر دچار نوسان میشود. بهطور مثال، اگر بتای سهامی ۱٫۲ باشد، بهصورت تئوری ۲۰% بیثباتتر از بازار است.
گفتنی است افزایش بتـا به معنی بیشتر شدن نوسانات بازده اوراق بهادار (سهام) و افزایش ریسک سرمایه گذاری است. -
P/E به چه معناست؟معیاری است که درآمد سالانه یک سهم را با قیمت بازار آن مقایسه میکند و از تقسیم قیمت بازار به درآمد یک سهم (EPS ) بدست میآید.
-
آتی سبد سهام چیست؟
قرارداد آتی سبد سهام مانند سایر قراردادهای آتی، قراردادی دوطرفه است كه بر اساس آن، خریدار و فروشنده متعهد میشوند که سهام پایه قرارداد را به قیمتی مشخص و در تاریخ معینی در آینده معامله کنند. هر یک از قراردادهای آتی سبد سهام روی دستهای از سهام مشخص با تعداد مشخص بسته میشوند که به آن سبد مرجع گفته میشود.
-
آیا اساسنامه شرکت میتواند متضمن اختیار افزایش سرمایه برای هیأت مدیره باشد؟خیر، اساسنامه شرکت نمیتواند متضمن چنین مفادی باشد. لیکن مجممع عمومی فوق العاده شرکت پس از تصویب افزایش سرمایه می تواند اختیار اجرایی کردن افزایش سرمایه را طی مدت معینی به هیات مدیره واگذار نماید.
-
آیا اشخاص حقوقی امکان عضویت در هیأت مدیرة شرکت سهامی را دارند؟اشخاص حقوقی را میتوان به مدیریت شرکت انتخاب کرد. در این صورت شخص حقوقی همان مسئولیتهای مدنی شخص حقیقی عضو هیأت مدیره را داشته و باید یک نفر را به نمایندگی دائمی خود جهت انجام وظایف مدیریت معرفی کند.
-
آیا اشخاص حقوقی را میتوان به مدیریت شرکت انتخاب نمود؟ مسئولیتهای آنان چگونه میباشد؟اشخاص حقوقی را میتوان به مدیریت شرکت انتخاب نمود. در این صورت شخص حقوقی همان مسئولیتهای مدنی شخص حقیقی عضو هیأت مدیره را دارد و باید یک نفر را به نمایندگی خود معرفی نماید که وی در مسئولیت مدنی با شخص حقوقی مسئولیت تضامنی دارد و همچنین مسئولیت کیفری را دارا میباشد.
-
آیا اعضای هیأت مدیره شرکت سهامی عام میتوانند از خارج از شرکت انتخاب شوند و سهامدار شرکت نباشند؟خیر. اعضاء هیأت مدیره میبایست سهامدار شرکت باشند.
-
آیا افراد حقیقی میتوانند در بورس کالا خرید و فروش نمایند ؟آری. همانند بورس اوراق بهادار افراد حقیقی میتوانند با گرفتن کد معاملاتی از کارگزاریها اقدام به خرید و فروش در بورس کالا کنند.
-
آیا بازرس میتواند در معاملاتی که با شرکت انجام میگیرد، ذینفع باشد؟خیر، بازرس نمیتواند در معاملاتی که با شرکت یا به حساب شرکت انجام میگیرد به طور مستقیم یا غیر مستقیم ذینفع باشد.
-
آیا باید به سرمایهگذاریهای کوچک اهمیت داد؟آری؛ زیرا با یک مدیریت دقیق، همین سرمایههای اندک شما رشد خواهد کرد و در عین حال، شما اعتبار، جسارت و سرمایه بیشتری برای سرمایهگذاریهای آتی به دست خواهید آورد. بنابراین، هرگز ارزش بالقوهی سرمایهگذاریها را، هر چند اندک باشد، دست کم نگیرید.
-
آیا به علت عدم اجرای تشریفات مربوط به طرز انتخاب مدیر عامل میتوان اعمال و اقدامات او را در مقابل ثالث غیرمعتبر دانست؟خیر، کلیة اعمال و اقدامات مدیران و مدیرعامل شرکت در مقابل اشخاص ثالث نافذ و معتبر است.
-
آیا تدوین یک برنامهی سرمایهگذاری، واقعاً موثر است؟بله، برنامهی سرمایهگذاری، اهداف شما از سرمایهگذاری و راهکارهای دستیابی به این اهداف را مشخص میکند. برنامهی سرمایهگذاری باید با برنامه مالی شما همسو باشد.
-
آیا در برنامهریزی مالی، میتوانم از دیگران کمک بگیرم؟بله، اگرچه شما میتوانید به تنهایی برنامهی مالی خود را تهیه کنید، ولی اگر احساس میکنید به کمک دیگران نیاز دارید، میتوانید با یک متخصص برنامهریزی مالی مشورت کنید. متخصص برنامهریزی مالی میتواند به شما در تعیین اهداف و راهبردهای مالی برای دستیابی به اهداف تعیین شده، کمک کند. متخصص مالی همچنین میتواند گزینههای مناسب برای سرمایهگذاری و پسانداز را به شما پیشنهاد کند. متخصص برنامهریزی مالی باید وظایف خود و وظایف شما را در فرایند سرمایهگذاری، مشخص کند. این موارد، شامل طول مدت قرارداد و نحوهی پرداخت حق الزحمهی ارائهی خدمات کارشناسی، باید طی یک توافقنامهی رسمی، به امضای شما و متخصص مالی برسد. به خاطر داشته باشید که هیچ متخصص برنامهریزی مالی نباید شما را وادار به یک سرمایهگذاری خاص کند، بلکه باید به تصمیمات شما احترام بگذارد و توجه داشته باشد که در نهایت، این شما هستید که اختیار پول و دارایی خود را دارید. همیشه به متخصصان مالی مورد تائید و مطمئن مراجعه کنید.
-
آیا در شرکتهای سهامی عام میتوان با تغییر اساسنامه تعهد جدیدی برای سهامداران ایجاد کرد؟خیر
-
آیا در مجموعه بازار سرمایه ایران امکان انجام معاملات آتی (futures ) وجود دارد و در صورت وجود چگونه می¬شود به این امر مبادرت نمود ؟بلی از تیر ماه 1387 امکان انجام معاملات آتی در بورس کالای ایران فراهم شده است. در حال حاضر انجام معاملات آتی بر روی قراردادهای اونس طلا و مفتول مس در بورس مذکور انجام می¬شود. علاقمندان به انجام این معاملات می¬توانند با مراجعه به کارگزاران بورس کالای ایران ضمن آشنایی با سازوکار انجام معاملات، اقدام به گشایش حساب و کد معاملاتی و ارائه سفارش برای مشارکت در این معاملات نمایند. جهت اخذ اطلاعات بیشتر در خصوص این معاملات و همچنین آشنایی با مقررات مربوطه (دستورالعمل معاملات قراردادهای آتی در بورس کالای ایران) علاقمندان می توانند به سایت اینترنتی بورس کالای ایران (WWW.IME.CO.IR ) مراجعه نمایند و یا به آدرس تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، کوچه کامل، پلاک 4 شرکت بورس کالای ایران مراجعه نمایند.
-
آیا سازمان بورس و اوراق بهادار سازمانی دولتی میباشد؟به استناد مادۀ 5 قانون بازار اوراقبهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذر ماه 1384 مجلس شورای اسلامی، سازمان بورس و اوراق بهادار موسسۀ عمومی غیر دولتی تلقی میگردد. همچنین مطابق مادۀ 4 قانون محاسبات عمومی کشور، شرکتی دولتی محسوب می شود که بیش از 50% سرمایۀ آن متعلق به دولت باشد. بنابراین همانگونه که ملاحظه میشود: اولاً: سازمان بورس دولتی تلقی نمیشود. ثانیا: صرف تملک تعدادی سهام یک شرکت در سازمان موجب دولتی تلقی شدن آن شرکت نمی شود.
-
آیا سرمایهگذاری در صندوق سرمایهگذاری مشترک از سرمایهگذاری مستقیم در بورس مطمئنتر است؟باتوجه به این که صندوق سرمایهگذاری مشترک درسبدی بسیار متنوع از سهام و سایر انواع اوراق بهادار سرمایهگذاری میکند، ریسک سرمایهگذاری نیز کاهش مییابد. بنابراین میتوان گفت ریسک سرمایهگذاری در صندوق سرمایهگذاری مشترک از ریسک سرمایهگذاری مستقیم در بورس کمتر است.
-
آیا سرمایهگذاری، همیشه با ریسک همراه است؟ریسک، در واقع امکان شکست در سرمایهگذاری است. شما به عنوان یک سرمایهگذار، نمیتوانید امکان شکست را به طور کامل حذف کنید، اما میتوانید آن را به نفع خود مدیریت کنید. به این معنا که با محاسبهی دقیق ریسک در هنگام سرمایهگذاری، به جای آن که سرمایهی خود را ازدست بدهید، از منافع حاصل از سرمایهگذاری بهرهمند شوید. میزان ریسک در سرمایهگذاریهای مختلف، متفاوت است. به طور کلی، سرمایهگذاریهایی که بازده بالقوهی بیشتری دارند، ریسک بالاتری هم دارند. برای مثال، سرمایهگذاری مستقیم در سهام (از طریق مراجعه به کارگزاری و خرید سهم) در مقایسه با سرمایهگذاری در صندوق سرمایهگذاری مشترک، ریسک بیشتری دارد.
-
آیا شرکت میتواند به طور اختیاری مبادرت به کاهش سرمایه نماید؟مجمع عمومی فوقالعاده میتواند به پیشنهاد هیأت مدیره در مورد کاهش سرمایه به طور اختیاری اتخاذ تصمیم کند مشروط بر آنکه بر اثر آن، به تساوی حقوق صاحبان سهام لطمه وارد نشود.
-
آیا میتوان مجمع عمومی عادی را در غیر مواعد سالیانه دعوت نمود؟هیأت مدیره و همچنین بازرس میتوانند در مواقع مقتضی، مجمع عمومی عادی را به طور فوقالعاده دعوت نمایند. در این صورت دستور جلسه مجمع باید در آگهی دعوت قید شود.
-
آیا میتوانم شکایت خود را نزد نهادهای قانونگذار مطرح کنم؟بله، شما میتوانید شکایت خود را علیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس، شرکتهای کارگزاری، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و سایر نهادهایی که مجوز خود را از سازمان بورس گرفتهاند، به این سازمان تسلیم کنید.
-
آیا همهی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک شبیه یکدیگرند؟رخیر، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اهداف سرمایهگذاری مختلف و بنابراین، ریسکهای متفاوتی دارند. شما به عنوان یک سرمایهگذار، باید صندوق سرمایهگذاری ای را انتخاب کنید که با ریسک قابل قبول شما، همخوانی داشته باشد.
-
آیا همۀ شرکتهای سهامی عام درشرفتأسیس باید نزد سازمان بورس به ثبت برسند؟مطابق مادة 27 قانون بازار اوراقبهادار جمهوری اسلامی ایران (مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی)، اوراقبهادار زیر از ثبت نزد سازمان " معاف" هستند: -اوراق مشارکت دولت، بانک مرکزی و شهرداریها -اوراق مشارکت منتشره توسط بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری تحت نظارت بانک مرکزی -اوراقبهادار عرضه شده در "عرضههای خصوصی" -سهام هر شرکت سهامیعام که کل حقوق صاحبان سهام آن کمتر از رقم تعیین شده توسط سازمان باشد. (مطابق مصوبة هیئت مدیره مورخ 28/08/85 سازمان بورس و اوراقبهادار، این مبلغ 10 میلیارد ریال تعیین شده است) -سایر اوراقبهاداری که به تشخیص شورا نیاز به ثبت نداشته باشند، از قبیل اوراق منتشره توسط سازمانها و مراجع قانونی دیگر.
-
آیا کارگزار یا نمایندهی صندوق سرمایهگذاری، میتواند منبعی مناسب برای کسب اطلاعات باشد؟بله، آنها میتوانند در دادن اطلاعات به شما کمک کرده و دربارهی این اطلاعات، درصورت لزوم، به شما توضیح دهند.
-
آیا کلیه نهادهای مالی ملزم به حسابرسی توسط موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار هستند؟بله - بر اساس ماده 11 دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، علاوه بر شرکتهای پذیرفته شده در بورس سایر اشخاص حقوقی زیر نیز مکلفند حسابرس مستقل و بازرس قانونی خود را از میان موسسات حسابرسی که در فهرست موسسات حسابرسی معتمد درج شدهاند، انتخاب نمایند: الف- شرکتهای متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار، ب – شرکتهای فرعی شرکتهای پذیرفته شده یا متقاضی پذیرش در بورس اوراق بهادار، پ – شرکتهای سهامی عام که کل حقوق صاحبان سهام آنها بیشتر از رقم تعیین شده توسط سازمان میباشد، ت – شرکتهای فرعی شرکتهای سهامی عام موضوع بند "پ" فوق، ث – کلیه نهادهای مالی موضوع بند 21 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه 1384 و شرکتهای فرعی آنها، ج – کلیه کانونهای موضوع بند 5 ماده 1 قانون بازار اوراق بهادار مصوب آذرماه 1384، و چ – سایر واحدهایی که متقاضی انتشار عمومی اوراق مشارکت مشمول ثبت نزد سازمان هستند.
-
ابزار بدهی چیست؟
ابزار بدهی یک تعهد کاغذی یا الکترونیکی است که طرف ناشر را قادر میسازد تا با تعهد بازپرداخت به وام دهنده بر اساس شرایط قرارداد، بودجه موردنیاز خود را از طریق ایجاد بدهی تأمین کند. انواع ابزارهای بدهی شامل سفته، اوراق قرضه، اوراق مشارکت، گواهینامه، وام مسکن، اجاره نامه یا سایر توافقات بین وام دهنده و وام گیرنده است.
توضیحاتی در مورد ابزار بدهی
ابزار بدهی راهی برای انتقال آسان مالکیت تعهد بدهی از طرفی به طرف دیگر در بازار است. به عبارتی طرفین قرارداد بدهی، میتوانند تعهد خود را به شخص یا نهاد دیگر منتقل کنند. انتقال پذیری تعهد بدهی نقدینگی را افزایش میدهد و ابزار لازم برای معامله تعهدات بدهی در بازار را در اختیار طلبکاران قرار میدهد. بدون ابزارهای بدهی که به عنوان وسیلهای برای تسهیل تجارت عمل میکنند، بدهی تنها تعهدی از طرفی به طرف دیگر به حساب میآید. وقتی یک ابزار بدهی به عنوان وسیلهای برای تسهیل معامله بدهی مورداستفاده قرار میگیرد، تعهدات مالیاتی میتوانند به سرعت و به شکل مؤثری از طرفی به طرف دیگر جابجا شوند.
برای مثال فردی که اوراق مشارکت شرکت فرضی شناسا را خریده است در واقع مبلغ مشخصی را به شرکت شناسا وام داده است و در عوض شرکت شناسا برگه قراردادی را در اختیار او قرار داده که تائید میکند شرکت شناسا در زمانهای مشخص سود حاصل از مشارکت در پروژه و در سررسید مشخص اصل وام را به دارنده آن پرداخت خواهد کرد. چنانچه دارنده اوراق مشارکت قبل از زمان سررسید به پول خود نیاز داشته باشد، میتواند اوراق مشارکت خود را به فرد دیگری منتقل کند و قبل از سررسید اصل پول خود را با اندکی تغییر دریافت کند. بدون وجود ابزار بدهی اوراق مشارکت چنین انتقالی میسر نبود و فرد وام دهنده میبایست تا پایان مدت قرارداد منتظر میماند تا پول خود را دریافت کند. -
اتاق پایاپای چیست؟
اتاق پایاپای نماینده تشکیلات اداری سازمان بورس کالا بهحساب میآید که مسئولیت اجرا و تسویه قراردادهای آتی معامله شده در بورس کالا بین اعضای این اتاق را بهصورت نقدی یا اعتباری به عهده دارد. به این صورت که اتاق پایای هنگام انجام معاملات بین اعضا، وظیفه تسویه حسابها، اجرای معاملات پایاپای، جمعآوری و تأمین سپرده های موردنیاز، تنظیم شرایط تحویل و تسویه قرارداد و گزارش دادههای مربوط به معاملات را عهدهدار است. اتاقهای پایاپای بهعنوان شخص ثالثی در همه قراردادهای معامله شده، در مقابل کارگزار خریدار بهعنوان فروشنده و در مقابل کارگزار فروشنده بهعنوان خریدار عمل مینماید.
توضیحاتی در مورد اتاق پایاپای
هر معامله آتی، اتاق پایاپای خودش را دارد. طرفین هر قرارداد باید معاملات خود را از طریق اتاقهای پایاپای در پایان هر جلسه معامله و سپردن مقداری پول به اتاق پایاپای که نوسانات روزانه قیمت را پوشش دهد، پایاپای نمایند. برای مثال فرض کنید در روز شنبه ۱۰ اسفند، سرمایه گذاری اقدام به خرید یک قرارداد آتی سکه به ارزش هر سکه ۱۰۰۰۰۰۰۰ ریال نمود و بابت این قرارداد ده سکهای، مبلغ ۱۰۰۰۰۰۰۰ (معادل ۱۰% ارزش معامله) بهعنوان وجه تضمین بهحساب خود نزد بورس واریز کرد. اگر بهای سکه در روز ۲۱ اسفند، به عدد ۱۰۵۰۰۰۰۰ ریال افزایش یابد، با توجه به اینکه سرمایه گذار مبلغ ۵۰۰۰۰۰ ریال در هر سکه سود برده، اتاق پایاپای، از حساب تضمین فروشنده، ۵۰۰۰۰۰ ریال کسر کرده و بهحساب سرمایه گذار مورد مثال واریز میکند. حال اگر در روز دوشنبه، سکه به ناگهان به رقم ۱۰۲۵۰۰۰۰ ریال تنزل کند، با توجه به زیان ۲۵۰۰۰۰ ریالی نسبت به روز گذشته، بورس از حساب سرمایه گذار مورد مثال ۲۵۰۰۰۰ ریال به ازای هر سکه کسر و به حساب فروشنده واریز میکند. این عمل بروز رسانی حسابها، روزانه تا پایان قرارداد ادامه مییابد.
درصورتیکه وجه تضمین هر یک از طرفین براثر همین بروز رسانی، آنقدر کاهش یابد که از حداقل تضمین اولیه موردنظر بورس کمتر شود، در آن صورت جهت تصمیمگیری نسبت به نحوه ادامه قرارداد، برای سرمایه گذار اعلامیه صادر میشود.
در واقع اتاق پایاپای با حضور و ایفای نقش خود، موجب یکپارچگی در معاملات بازار میشود -
اختیار خرید چیست؟
اختیار خرید (Call Option) یکی از انواع ابزار های مشتقه مالی است و توافقی است که به سرمایهگذار این حق (امّا نه تعهّد) را میدهد که سهام، اوراق مشارکت، کالا یا هر وسیله دیگری را با یک قیمت مشخص (strike price) و در یک زمان مشخص (expiration یا time to maturity) خریداری نماید.به عبارتی در این نوع قرارداد، شما به جای این که سهم (یا هر دارایی دیگری) را خریداری کنید تا در آینده (مثلا 3 ماه دیگر) قیمت آن رشد کند، مبلغ بسیار کمتری را پرداخت می کنید و این حق یا اختیار به شما داده می شود که در تاریخ مشخصی در آینده (مثلا 3 ماه دیگر) سهم را به مبلغی که الان توافق شده خریداری کنید. البته این قرار داد، اختیار است، یعنی شما ملزم به خرید نیستید و می توانید فقط در صورتی قرارداد را اجرایی کنید که سهم شما گرانتر از مبلغ توافق شده باشد.این معاملات بسیار پر ریسک محسوب می شوند، چرا که نوسانات شدیدتری نسبت به دارایی اصلی (underlying asset) دارند ولی از طرفی سرمایه کمتری برای سرمایه گذاری نیاز است.
توضیحاتی در مورد اختیارخرید
به خاطر بسپارید که گزینه اختیار خرید این حق را به شما میدهد تا دارایی را بخرید. شما از داشتن یک اختیار خرید زمانی سود میبرید که قیمت دارایی در بازار افزایش پیدا کند.فرض کنید شرکت اخیراً اختیارخریدی به شما هدیه داده و آن اختیار خرید به شما اجازه میدهد چهل روز آینده ۱۰۰۰ سهم شرکت را به قیمت ۵۸۰ تومان بخرید. فرض کنید قیمت فعلی سهام در بازار ۵۰۰ تومان است. اگر در روز موعود قیمت سهام بیشتر از ۵۸۰ تومان باشد، شما از اختیارخرید خود استفاده میکنید و با پرداخت ۵۸۰۰۰۰ تومان مالک ۱۰۰۰ سهم شرکت میشود و با فروش آنها در بورس، سود میکنید؛ اما اگر در روز موعود قیمت سهام کمتر از ۵۸۰ تومان باشد، استفاده از اختیارخرید کار عاقلانهای نیست و شما مجبورید از اختیار خرید خود صرفنظر کنید. -
اختیار فروش تبعی چیست؟
اوراق اختیار فروش تبعی از جمله ابزارهای پوشش ریسک ناشی از کاهش قیمت سهام است. در واقع خریدار اوراق اختیار فروش تبعی سهم خود را در برابر کاهش قیمت آن، بیمه میکند. طبق تعریف، اوراق اختیار فروش تبعی اوراقی است که براساس آن فروشنده متعهد میگردد تعداد معینی از سهام شرکت را به قیمت مشخص (قیمت اعمال) و در تاریخ معین (تاریخ اعمال) از سهامدار خریداری کند.خرید و اعمال این اوراق، طبق قاعده و قانون خاصی انجام میشود که در اطلاعیه عرضه این اوراق، به آنها اشاره میشود .
-
اختیارات مجمع عمومی عادی سالیانه چیست و چه زمانی برگزار میشود ؟مجمع عمومی عادی سالیانه برای رسیدگی به صورتهای مالی شرکت، رسیدگی به گزارش مدیران و بازرسان شرکت و تقسیم سود و اندوخته بین صاحبان سهام، سالی یکبار در زمانی که در اساسنامة پیشبینی شده است، تشکیل میشود. مجمع عمومی عادی با حضور حداقل بیش از نیمی از سهامداران به نسبت تعداد سهام رسمیت مییابد و تصمیمات همواره با اکثریت نصف به علاوه یک آراء حاضر در جلسة رسمی معتبر خواهد بود. مهلت قانونی تشکیل مجمع عمومی عادی سالیانه طبق قانون تجارت حداکثر 4 ماه پس از پایان سال مالی شرکت میباشد. دعوت صاحبان سهام برای تشکیل مجامع عمومی باید از طریق نشر آگهی در روزنامههای کثیرالانتشار، سایت رسمی سازمان بورس یا سایت شرکت به عمل آید. فاصله بین نشر آگهی و تاریخ تشکیل مجمع حداقل 10 روز و حداکثر 40 روز میباشد.
-
ارزش اسمی چیست؟
ارزش اسمی یا ریالی اوراق بهادار، قیمتی است که بر روی اوراق چاپ و منتشر میشود.وقتی صحبت از ارزش اسمی میشود ممکن است گروهی به ارزش اسمی اوراق مشارکت یا قرضه و گروهی دیگر به ارزش اسمی سهام فکر کنند. در زبان انگلیسی برای این دو، واژگانی جداگانه وجود دارد. انگلیسیها از par value برای اشاره به ارزش اسمـی اوراق قرضه و از face value برای ارزش اسمـی سهام استفاده میکنند.
آیا ارزش اسمی اهمیت دارد؟
دانستن ارزش اسمـی برای اوراق قرضه یا ابزارهای مالی با درآمد ثابت مهم است، چراکه ارزش سررسید و همچنین ارزش دلاری بهره های پرداختی را تعیین میکند.ارزش اسمی اوراق قرضه در کشورهای خارجی معمولاً ۱۰۰۰ یا ۱۰۰ دلار است؛ اما سهام معمولاً ارزش اسمـی نداشته یا ارزش اسمـی کمی مثلاً ۱ سنت برای هر سهم دارند. ارزش روز اوراق قرضه یا مشارکت در بازار ممکن است کمتر یا بیشتر از ارزش اسمی آن باشد و به عواملی نظیر نرخ عمومی بهره بازار و اعتبار اوراق قرضه بستگی دارد؛ اما از نظر حقوق سهامداران، ارزش اسمـی ارتباط کمی با قیمت سهام بازار دارد. در ایران ارزش اسمـی هر سهم ۱۰۰۰ ریال یا ۱۰۰ تومان است و معمولاً اختلاف قابلتوجهی با ارزش بازار سهام دارد.
توضیحاتی در مورد ارزش اسمی
ارزش اسمی در اوراق قرضه آمریکا و اروپا و همینطور در اوراق مشارکت اهمیت پیدا میکند. در ارتباط با اوراق قرضه میتوان گفت که ارزش اسمـی، بهطورمعمول به میزان پولی که توسط ناشر اوراق به دارندگان آنها در تاریخ سررسید پرداخت میشود، اشاره دارد البته با این پیشفرض که ناشر اوراق قرضه ورشکسته نشود. در بورس آمریکا بسیاری از انواع اوراق قرضه در بازاری مخصوص همین اوراق خرید و فروش میشوند و قیمت روزانه آنها وابسته به نرخ سود بانکی بوده و همواره در نوسان است. بهطور مثال، اگر نرخ سود بانکی از نرخ بهره کوپن اوراق قرضه بیشتر شود، اوراق قرضه با تخفیف فروخته خواهند شد (کمتر از ارزش اسمـی). در طرف مقابل، اگر نرخ سود بانکی از نرخ بهره اوراق قرضه کمتر شود، اوراق با قیمت بالاتری (بیشتر از ارزش اسمـی) فروخته میشوند.در مورد اوراق مشارکت که در کشور ما منتشر میشود، داستان قدری متفاوت است. این اوراق نیز مانند اوراق قرضه ارزش اسمی دارند و ناشر بازپرداخت اصل اوراق در سررسید و همینطور پرداخت سود علیالحساب وعده داده شده را تضمین میکند.
آیا ارزش بازار اوراق مشارکت و نرخ سود بانکی رابطه ای وجود دارد؟
ارزش اوراق مشارکت نیز مانند اوراق قرضه با نرخ بهره بانکی رابطه معکوس دارد و افزایش نرخ سود بانکی باعث کاهش ارزش این اوراق و کاهش نرخ سود بانکی ارزش اوراق مشارکت را افزایش میدهد.
مثال عملی از محاسبات مربوط به ارزش اسمی اوراق مشارکت (قرضه)
به طور مثال، اوراق مشارکتی با ارزش اسمـی یک میلیون تومان و نرخ بهره ۱۸% بهره سالیانه ۱۸۰ هزار تومان خواهد داشت. یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود اوراق مشارکت بالاتر یا پایینتر از ارزش اسمـی معامله شود این است که میزان نرخ بهره سپرده های بانکی در مقایسه با نرخ بهره اوراق مشارکت چه مقدار متفاوت است.اگر نرخ بهره بانکی ۲۰% باشد، اوراق مشارکت با ۱۸% بهره زیر ارزش اسمی معامله خواهد شد. این بدان خاطر است که در چنین سناریویی، سرمایه گذاران میتوانند بین خرید اوراق مشارکت و سرمایه گذاری در سپرده های بانکی، دومی را انتخاب کنند و با ریسک تقریباً مساوی سود بیشتری به دست آورند.پس قیمت اوراق مشارکت با بهره کمتر باید کاهش یابد تا ارزش خرید و سرمایه گذاری داشته باشند. همینطور اگر نرخ سپرده های بانکی ۱۶% باشد در این صورت اوراق مشارکت بالاتر از ارزش اسمی اش معامله میشود.در مورد اوراق قرضه چنانچه بالاتر از ارزش اسمی معامله شود گفته میشود که این اوراق با صرف معامله شده، درحالیکه اگر زیر ارزش اسمی معامله شود با تخفیف معامله شده است. در طول این دورهها وقتی نرخ های بهره کم هستند یا با قیمت کمتر معامله میشوند، بخش زیادی از اوراق قرضه بالای ارزش اسمی معامله خواهند شد. -
ارزش ذاتی (Intrinsic value) چیست؟ارزش ذاتی یا Intrinsic value به ارزش واقعی شرکت یا دارایی بر اساس لحاظ تمامی ابعاد کسب و کاری از جمله صورتهای مالی، پتانسل رشد شرکت و لحاظ داراییهای مشهود و نا مشهود گویند.
ارزش ذاتی لزوما مساوی با ارزش بازار نیست و به همین دلیل سرمایهگذاران بنیادی با استفاده از تفاوت در قیمت ذاتی و قیمت بازار اقدام به خرید یا فروش دارایی یا سهام مینمایند.
سرمایهگذاران ارزشی با استفاده از تحلیلهای مختلف بنیادی اقدام به محاسبه ارزش ذاتی سهم نموده و در صورتیکه ارزش ذاتی سهم بیش از قیمت بازار آن محاسبه شود اقدام به خرید سهم مینمایند.
-
ارزش روز چیست؟
ارزش روز یا ارزش بازاری هر ورقه بهادار عبارت است از قیمتی که در حال حاضر به آن قیمت در بازار خرید و فروش میشود. در بازار سرمایه، عرضه و تقاضا، اصلیترین پارامتر تاثیرگذار بر ارزش روز هر ورقه بهادار است. به همین علت، ارزش روز هر سهم در بازار سرمایه بر خلاف ارزش اسمی آن که مقدار ثابت هزار ریال در نظر گرفته می شود، دائما در حال تغییر است.
-
ارزش سرمایهگذاری (Enterprise value) چیست؟ارزش سرمایهگذاری یا Enterprise value معیاری اقتصادی است که حاکی از ارزش بازار آن شرکت یا نهاد اقتصادی است.
در این نوع از نگرش (ارزیابی) تمام ادعای مدعیان لحاظ شده است: اعتبار دهندگان (در اولویتهای مختلف) و سهام داران (عادی و ممتاز).ارزیابی با نگرش این مدل بسیار جامعتر از ارزیابی با نگرش ارزش بازار (Market capitalization) است که فقط در آن سهام عادی قابل معامله در بازار لحاظ شده است چرا که ابعاد گستردهتری را برای سرمایهگذاری و خرید لحاظ میکند.
همچنین این نوع ارزیابی یکی از اصلیترین و بنیادیترین متریکهای مورد استفاده در ارزیابی نهادهای کسبوکاری، مدلسازیهای تامین مالی، حسابداری و تحلیل پرتفوی سرمایهگذاری است.
ارزش شرکت در این روش مساوی است با =
ارزش بازار سهام عادی شرکت یا Market Capitalization or Market Cap
+ ارزش بازار سهام ممتاز
+ سهم اقلیت یا سهام غیر مدیریتی در سایر شرکتها (در صورت وجود)
+ ارزش بازار بدهی که شامل بدهیهای کوتاه مدت و بلند مدت است
+ بدهیهای پرداخت نشده متعلق به صندوق های بازنشستگی (Unfunded pension liabilities)
- سرمایهگذاری در شرکتی که شرکت دیگری سهام مدیریتی در آن دارد
- "داراییهای مازاد"، یعنی داراییهایی که برای ادامه فعالیت نهاد ضروری نیستند
- پول نقد و شبه پول
بطور کلی ارزش نهاد معادل است با ارزش بازار انواع سهام شرکت بعلاوه سهام اقلیت پس ار کسر وجوه نقد و شبه پول
ارزش سرمایهگذاری بعنوان قیمت تصاحب نیز استفاده می شود.
در صورت تصاحب و خریداری شرکت توسط شرکت دیگری، شرکت تصاحبکننده باید هزینه ارزش بازار سهام شرکت مورد تصاحب و همچنین بدهیهای آن را تقبل و پرداخت نماید. ولی در عین حال وجوه نقد و شبه نقد شرکت مورد تصاحب را نیز از آن خود میکند.
-
ارزش معاملات چیست؟
منظور از ارزش معاملات یک ورقه بهادار، مجموع ارزش ریالی کلیه معاملات آن ورقه بهادار در یک بازه زمانی است. به عنوان مثال چنانچه طی یک جلسه معاملاتی، صد هزار برگه سهم از یک شرکت خاص به قیمت میانگین هزار ریال معامله شده باشد، ارزش معاملات مربوط به آن، معادل صد میلیون ریال خواهد بود.
-
ارزش هر سهم صندوقهای سرمایهگذاری چگونه مشخص میشود؟ارزش خالص داراییهای صندوق سرمایهگذاری در پایان هر روز معاملاتی محاسبه میشود و از تقسیم مابهالتفاوت داراییها و بدهیها بر تعداد واحدهای منتشره، ارزش هر واحد سرمایهگذاری مشخص میشود که براساس این قیمت شخص میتواند اوراق جدید خریداری و یا اوراق قبلی خود را ابطال نماید.
-
ارزشیاب چیست؟
کارشناس مالی است که داراییها و اوراقبهادار موضوع این قانون را مورد ارزشیابی قرار دهد.
-
ارزشگذاری چیست؟
ارزشگذاری (Valuation) عبارت است از تخمین ارزش یک دارایی از طریق مقایسه آن دارایی با داراییهای مشابه یا از طریق محاسبه ارزش فعلی متغیرهایی که بازده آتی دارایی به آنها بستگی دارد. در حالت کلی، به فرآیند تعیین ارزش فعلی یک دارایی یا کسب و کار، ارزشگذاری گفته میشود. روش ارزش فعلی (ارزش گذاری بر اساس ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی) و روش ضرایب قیمت (ارزش گذاری نسبی)، دو روش اساسی ارزش گذاری سهام شرکتها در بازار سرمایه هستند که هر کدام نیز شامل مدلهای مختلفی میشوند.
-
از زمان نشر آگهی تا تاریخ تشکیل مجمع چه مدت زمان طول میکشد؟فاصله بین تاریخ نشر آگهی تا تشکیل مجمع نباید کمتر از ده روز و بیشتر از چهل روز باشد.
-
اساسنامه چیست؟
اساسنامهي نمونهي شرکتهای سهامی عام پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار مصوب هیئت مدیرهي سازمان است .
-
استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی چیست؟
استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی نوعی استراتژی مدیریت پرتفوی است که اقدام به بیشینه کردن بازدهی با قبول ریسک بیشتر میکند. استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی بر روی افزایش سرمایه و قیمت سهام به عنوان هدف اصلی سرمایه گذاری تأکید میکند، نه دریافت سود نقدی یا محافظت از اصل سرمایه. در این نوع استراتژی ممکن است بخش اصلی سرمایه در سهام سرمایه گذاری شده و بخش کوچکی بهصورت اوراق بهادار با درآمد ثابت و وجه نقد نگهداری شود. استراتژی های سرمایه گذاری تهاجمی بیشتر برای جوانان مناسب است زیرا افق سرمایه گذاری بلندمدت، آنها را قادر میسازد تا نوسانات بازار بورس را بهتر از سرمایه گذارانی که افق کوتاه مدت دارند، تحمل کنند. فارغ از سن سرمایه گذاران، ریسک پذیری بالا یک پیششرط اساسی برای اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی به شمار میآید.
توضیحاتی در مورد استراتژی سرمایه گذاری تهاجمی
میزان تهاجمی بودن یک استراتژی سرمایه گذاری به وزن نسبی دارایی هایی با ریسک و سود بالا همچون خالص اوراق بهادار و فلزات گرانبها در پرتفوی بستگی دارد.
بهطور مثال، پرتفوی الف که ۷۵ درصدش را سهام، ۱۵ درصدش را اوراق با درآمد ثابت و ۱۰ درصد آن را طلا تشکیل داده است، ازآنجاکه ۸۵ درصد وزن این پرتفوی به سهام و طلا تعلق دارد، کاملاً تهاجمی در نظر گرفته خواهد شد؛ اما هنوز از پرتفوی ب تهاجمیتر نیست. چراکه در این پرتفوی ۸۵ درصد داراییها به سهام و ۱۵ درصد به طلا اختصاص دارد.
اما حتی در تخصیص داراییها به سهام شرکتها در پرتفوی تهاجمی، ترکیبی از سهام شرکتهای مختلف هم میتواند تأثیر قابلتوجهی در ریسک داشته باشد. برای نمونه، اگر سهم بالایی از دارایی ها در سهام شرکتهای بسیار بزرگ تشکیل شده باشد، نسبت به زمانی که پرتفوی فقط دارای سهام شرکت های کوچک باشد، از ریسک کمتری برخوردار است. اگر این اتفاق در مثال قبل بیفتد، پرتفوی ب مسلماً نسبت به پرتفوی الف، کمتر تهاجمی خواهد بود، گرچه حتی ۱۰۰ درصد وزنش نیز از دارایی های پر ریسک تشکیل شده باشد.
ازآنجاکه احتمال دارد سرمایه گذاری در پرتفوی تهاجمی باعث بیثباتی بازده شود و به تعدیلهای مکرر برای تناسب با تغییرات بازار نیاز پیدا کند، این نوع پرتفوی ها باید یک مدیریت فعال داشته باشند، نه مدیرانی که با استراتژی «بخر و نگه دار» سرمایه گذاری میکنند. تعدیل مجدد پرتفوی، برای بازنگری اهداف نیز مؤثر است، چراکه بی ثباتی دارایی ها در پرتفوی تهاجمی، اغلب تخصیص سرمایه را به سمتی سوق میدهد که بهطور قابلملاحظهای از هدف های اصلی مدیران پرتفوی و سرمایه گذاران دور میشود. -
اطلاعات شرکتها و ناشران شامل چه چیزهایی میباشد؟این اطلاعات شامل ترازنامه، صورتحساب سود وزیان، صورت جریانات نقدی، گزارش حسابرسی گزارش هیأت مدیره، صورتهای مالی پیشبینی شده و.... میباشد که به صورت دورهای تهیه و افشاء میگردد.
-
اطلاعات مهم چیست؟
اطلاعاتی دربارهي رویدادها و تصمیمات مربوط به ناشر که بر قیمت اوراقبهادار ناشر و تصمیم سرمایهگذاران تاثیر بااهمیت داشته باشد.
-
اطلاعات نهانی چیست؟
هرگونه اطلاعات افشا نشده برای عموم که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به اوراق بهادار، معاملات یا ناشر آن مربوط میشود، و در صورت انتشار، بر قیمت و یا تصمیم سرمایهگذاران برای معامله اوراقبهادار مربوط تاثیر میگذارد.
-
اعتبار معاملاتی چیست؟
اعتبار معاملاتی وامی برای خرید اوراق بهادار در بازار سرمایه است که معمولاً کارگزاران بورس در اختیار مشتریان خود قرار میدهند. شرکتهای کارگزاری با توجه به دستورالعملهای سازمان بورس و همچنین ضوابط داخلی آن شرکت کارگزاری، به مشتریان متقاضی، اعتبار پرداخت میکنند.
اعتبار معاملاتی مناسب کسانی است که بتوانند بازدهی بیشتری نسبت به بهرهی وام ایجاد کنند. همچنین هر دو طرف وامدهنده و وامگیرنده باید بتوانند ریسک مربوط به فعالیتشان را بهدرستی شناسایی و مدیریت کنند . -
افرادی که سهام صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری میکنند چه درآمدهایی عایدشان میشود؟کسانی که سهام یا واحد سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری نمایند از سه محل بازدهی کسب میکنند: 1) افزایش ارزش خالص داراییها یا NAV 2 ) دریافت سود تقسیمی سالانه صندوق 3) دریافت سود سرمایهای حاصل از خرید و فروش اوراق بهادار توسط صندوق.
-
افزایش سرمایه از محل آورده نقدی چیست؟
معمولا شرکتها برای اجرای طرحهای توسعه، به علت محدود بودن اعتبارات سیستم بانکی و پیچیده بودن مراحل انتشار اوراق قرضه، اقدام به انتشار سهام جدید میکنند. به این روش تامین مالی، اصطلاحا افزایش سرمایه گفته میشود.
افزایش سرمایه از محل آوردههای نقدی، یکی از روشهای افزایش سرمایه است. در این روش شرکت اوراقی را با نام حق تقدم خرید سهام منتشر کرده و با توجه به درصد مالکیت هر یک از سهامداران خود، تعداد مشخصی حق تقدم در اختیار آنها قرار میدهد. -
افزایش سرمایه از محل اندوخته یا سود انباشته چیست؟
معمولا شرکتها با هدف تامین منابع مالی مورد نیاز خود برای اجرای طرحهای توسعه یا با هدف بهبود ساختار مالی خود، اقدام به انتشار سهام جدید میکنند. به این روش تامین مالی، اصطلاحا افزایش سرمایه گفته میشود.
افزایش سرمایه از محل اندوخته یا سود انباشته، یکی از انواع روش های افزایش سرمایه است. در این روش شرکت بخشی از سود انباشته خود را تبدیل به سرمایه اسمی کرده و متناسب با آن به سهامداران خود، سهم جدید اعطا میکند. به سهام جدید منتشر شده، اصطلاحا «سهام جایزه» گفته میشود.