A. راهنمای بخش ها
B. راهنمای سامانه ها
C. راهنمای ابزارها + ویژگی ها
01. جداول قیمت 02. پاپ اوور قیمت ها 03. نسخه ها و زبان ها 04. موتور جستجوی سایت 05. اتاق‌های گفت‌و‌گو 06. آرشیو قیمت ها 07. راهنمای اختصاصی صفحات 08. نسخه موبایل 09. ابزار بازنشر 10. تقویم اقتصادی 11. منوها 12. منوی دسترسی سریع 13. شاخص یاب 14. جعبه ابزار سایدبار 15. کوییک ویو 16. تیکر قیمت ها 17. پشتیبانی آنلاین 18. تماس با ما 19. دارک مد 20. تازه ها + بروزرسانی ها 21. ابزار پلاس 22. گزارش خطا 23. سامانه تکنیکال 24. متاتریدر آنلاین 25. نمودار های خطی و حجمی 26. نمودار کندل استیک 27. گزارش عملکرد نمادها 28. اندیکاتورها 29. محاسبه‌گر سطوح حمایت و مقاومت 30. محاسبه‌گر میانگین متحرک 31. محاسبه‎‌گر پیوت های کلاسیک 32. محاسبه‎‌گر فیبوناچی 33. محاسبه‎‌گر خطوط کاماریلا 34. محاسبه‎‌گر پیوت های وودی 35. محاسبه‎‌گر پیوت های دی مارک 36. محاسبه گر و نمودار آر اس آی 37. محاسبه گر و نمودار استوکاستیک 38. محاسبه گر و نمودار مک دی 39. محاسبه گر اسپرد 40. محاسبه گر پیپ 41. محاسبه گر نقاط پیوت 42. محاسبه‌گر مارجین 43. محاسبه‌گر پرافیت 44. محاسبه‌گر ریسک 45. محاسبه گر قیمت طلا 46. مقایسه گر سود و زیان 47. حباب‌سنج ارزی 48. حباب‌سنج سکه 49. مبدل واحدها 50. مبدل مقیاس ها 51. ماشین حساب 52. مبدل ارزها 53. جستجوگرها 54. پایش گرها 55. کیف های پول (والت ها) 56. مقایسه گر ارزهای دیجیتال 57. محاسبه گر سود ماینینگ 58. استخرهای استخراج ارز دیجیتال 59. محاسبه گر رمز نگاری 60. پراکنش جغرافیایی ارز ها 61. نماگرهای ارز دیجیتال 62. خوانش‌گر شبکه‌های اجتماعی 63. وب سرویس ها 64. تبلیغات و آگهی 65. نوار اعلانات 66. نقشه سایت
D. راهنمای پروفایل ها
E. راهنمای حساب + پنل کاربری
F. مفاهیم و آموزش های پایه
G. آموزش مفاهیم و روش های تحلیلی
H. آموزش روش ها و مفاهیم معاملاتی
I. روش ها و مفاهیم پرداخت ارزی

05. مفاهیم پایه معاملات

  • توافق‌نامه شراکت چیست ؟

    توافق‌نامه‌ای است که در آن نحوه تقسیم سود و زیان شرکا در شرکت تضامنی مشخص شده است و می‌تواند به‌صورت غیررسمی و شفاهی یا به‌صورت یک مدرک رسمی و کتبی باشد.

  • " پرتفوی" در بحث" سهام" چیست ؟
    مجموعه یا سبدی از اوراق بهادار. به طور کلی سرمایه گذاری در مجموعه ای از اوراق بهادار یا پرتفوی، بسیار کارآمدتر از سرمایه گذاری در یک سهم می باشد.چون با افزایش تعداد سهام در سبد سرمایه گذاری، ریسک مجموعه کاهش می یابد.
    علت کاهش ریسک تاثیرات مختلفی است که شرکت های سرمایه پذیر از شرایط متفاوت اقتصادی سیاسی و اجتماعی می پذیرند، به عنوان مثال وقوع جنگ می تواند برای دو یا چند شرکت نتایج متضادی در برداشته باشد. فرض کنید سهام دو شرکت تولید کننده دارو و پتروشیمی در سبد سهام شما باشد؛ در صورت ایجاد ناامنی در منطقه و درگیری شدید تقاضا برای دارو افزایش و امکان صادرات محصولات پتروشیمی کاهش خواهند داشت.
    بازده سرمایه گذاری در پرتفوی، معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود؛ اما ریسک پرتفوی در غالب موارد کمتر از متوسط ریسک سهام داخل سبد می باشد. میزان آن بستگی دارد به تاثیر متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد.
    اگر سهام موجود در سبد متعلق به شرکتهایی باشد، که کالاها یا خدمات آنها جانشین یکدیگر هستند، ریسک تا حدود زیادی کاهش می یابد. زیرا در صورت بروز هرگونه عامل ریسک زا و کاهش بازده یکی از سهام، تقاضا برای کالاهی جانشین افزایش یافته، بازده اضافی حاصل از آن بازده از دست رفته شرکت اول را جبران می کند.
    بر خلاف بازده مجموعه، ریسک الزاما میانگین موزون اجزای تشکیل دهنده مجموعه نیست، بلکه با توجه به ارتباط بین سهام از نظر تاثیرپذیری و ارائه عکس العمل مشابه یا مخالف، در برابر وقایع ایجاد کننده ریسک، می تواند کمتر از این میانگین بوده و حتی حذف شود. لذا محاسبه همسویی و شدت آن سهام، بین دیگر سهام، از اهمیت ویژه ای برای تعیین ریسک برخوردار است.
    سود یک سهم می تواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک ضرب المثل معروف می گوید: «همه تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید. » ، چرا که ریسک شکستن سبد، باعث نابودی همه تخم مرغ ها خواهد شد.

    ۱. ارزش پرتفوی
    به ارزش مالی و نقدی پرتفوی هر شخص حقیقی یا حقوقی، ارزش پرتفوی گویند. برای قیمت گذاری شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار، مهم ترین عامل ارزش پرتفوی این شرکت هاست.

    ۲. مدیریت
    پرتفوی به منظور کاهش ریسک و به صورتی انتخاب می شود تا در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها (شامل سهام های خریداری شده) نزدیک به صفر باشد.
    پرتفوی می تواند متعلق به شخصیت حقیقی و یا حقوقی باشد. در حال حاضر در بورس ایران، بزرگ ترین پرتفوی افراد حقیقی متعلق به رسول گنجی است که مجموع دارائی های این پرتفوی مبلغی بالغ بر ۲ میلیارد دلار است.
  • آرنج منحنی بازده (Yield Elbow) به مفهوم چیست؟
    آرنج منحنی بازده یا Yield Elbow به نقطه ای از منحنی بازده گویند که بیانگر بالاترین نرخ سود در اقتصاد کشور را شاهد بوده است. این نقطه بالاترین نقطه نرخ بازده نیز می باشد. 
    منحنی بازده خود منحنی است که نمایانگر نرخ بازده با سررسیدهای مختلف است. این نرخ‌های بازده که در کنار یکدیگر منحنی بازده را ترسیم می‌کنند معمولا نرخ بازده اوراق قرضه دولتی با سررسیدهای مختلف هستند که تمامی آنها ریسک سرمایه‌گذاری یکسانی دارند. 
    این اوراق به نام اوراق بدون ریسک نیز شناخته شده و در محاسبات نیز بعنوان شاخص نرخ بدون ریسک از آنها استفاده می‌شود. 
    آرنج بازده معمولا در نقطه‌ای از بازده اتفاق می‌افتد که بازار درباره آینده اقتصاد (برای مثال افزایش تورم) نگرانی‌هایی داشته و بنابراین قیمت اوراق قرضه شاهد کاهش خواهد بود.
  • آلفا چیست ؟
    تعریف آلفا(Alpha) چیست؟

    آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
    اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
    آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق می‌گویند.
    آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده می‌شود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه می‌کند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
    آلفا اغلب با بتا استفاده می‌شود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازه‌گیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
    دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته می‌شود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست می‌آید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته می‌شود.
    توضیحاتی در مورد آلفا
    اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارت‌اند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. این‌ها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار می‌گیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
    در استفاده از آلفا برای اندازه‌گیری عملکرد، فرض می‌شود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان می‌دهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم می‌کند، نمایش دهد. به‌بیان‌دیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگ‌تر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان می‌دهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال می‌کند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
    مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی می‌کرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار می‌شد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن می‌داد شبیه‌سازی کند.
    ولی در اغلب موارد شاخص ها می‌توانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربه‌فردی در شاخص سرمایه گذاری می‌نمایند، گرایش پیدا می‌کنند، با این امید که اگر آن‌ها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
    به‌علاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت می‌کنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر می‌رسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت می‌کند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق می‌شود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالی‌که مشاور مالی به‌طورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت می‌کند به عنوان اضافه‌ی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
    شواهد جهانی نشان می‌دهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفوی‌ها به طور قابل‌توجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالی‌که این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر می‌گیرند، نظیر:
    رشد مهارت مشاوران مالی
    پیشرفت‌های تکنولوژیک مالی و نرم‌افزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
    افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
    کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک می‌کنند
    رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
    دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است این‌گونه پیش‌بینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست می‌آورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیش‌بینی شده بود.
    این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار می‌گیرد که نشان دادن آن‌ها به‌وسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
    محدودیت‌های آلفا
    درحالی‌که آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری می‌خوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آن‌ها را در نظر بگیرد.
    یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفوی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعت‌های مختلف قابل‌اعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفوی‌ها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگی‌های صندوق ها و پرتفوی‌های بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
    به‌علاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب می‌آید، در هنگام اندازه‌گیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفوی‌های گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدل‌ها برای شبیه‌سازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
  • آلفای جنسن چیست ؟
    تعریف آلفا(Alpha) چیست؟

    آلفا در مباحث مالی، نشانگر دو چیز است:
    اول: آلفا معیاری برای سنجش عملکرد بر مبنای ریسک تعدیل شده است.
    آلفا که اغلب آن را بازده فعال یک سرمایه گذاری در نظر می‌گیرند، عملکرد یک سرمایه گذاری را نسبت به شاخص بازار در نظر می‌گیرد، زیرا شاخص ها اغلب نشانگر نوسانات کلی بازار هستند. بازده اضافی یک صندوق نسبت به بازده شاخص معیار را آلفای صندوق می‌گویند.
    آلفا اغلب برای صندوق های سرمایه گذاری و سایر انواع سرمایه گذاری های مشابه مورداستفاده قرار می‌گیرد. این معیار معمولاً به شکل یک عدد منفرد (مثل ۳ یا -۵) نشان داده می‌شود، اما به درصدی اشاره دارد که عملکرد صندوق یا پرتفوی را با شاخص معیار مقایسه می‌کند (مثلاً ۳% بهتر یا ۵% بدتر).
    آلفا اغلب با بتا استفاده می‌شود، بتا نوسان پذیری ریسک را اندازه‌گیری کرده و همچنین به «بازده اضافی» یا «نرخ غیرعادی بازده» نیز اشاره دارد.
    دوم: آلفا به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار یا پرتفوی گفته می‌شود که بیش از آنچه از طریق یک مدل تعادلی نظیر مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه (CAPM) تخمین زده شده است، به دست می‌آید. در این مبحث، آلفا اغلب به عنوان «شاخص یا آلفای جنسن» شناخته می‌شود.
    توضیحاتی در مورد آلفا
    اول: آلفا یکی از پنج نسبت ریسک فنی است. سایر نسبت ها عبارت‌اند از بتا، انحراف معیار استاندارد، R-squared (آر دو) و نسبت شارپ. این‌ها همه معیارهای آماری هستند که در نظریه پرتفوی مدرن امروزی مورداستفاده قرار می‌گیرند. همه این شاخص ها قصد دارند تا به سرمایه گذاران در تعیین رابطه ریسک و بازده یک صندوق سرمایه گذاری کمک کنند.
    در استفاده از آلفا برای اندازه‌گیری عملکرد، فرض می‌شود که پرتفوی به شکل کافی متنوع سازی شده تا ریسک غیر سیستماتیک از بیم برود. چون آلفا عملکرد یک پرتفوی را نسبت به یک شاخص نشان می‌دهد، اغلب باید ارزشی را که یک مدیر شرکت به بازده صندوق اضافه کرده یا از آن کم می‌کند، نمایش دهد. به‌بیان‌دیگر، آلفا بازده یک سرمایه گذاری است که نتیجه نوسانات عمومی در یک بازار بزرگ‌تر نیست. همچنین، آلفای صفر نشان می‌دهد که پرتفوی یا صندوق به خوبی شاخص معیار را دنبال می‌کند و اینکه مدیر هیچ ارزشی از شرکت از دست نداده یا به آن نیفزوده است.
    مفهوم آلفا با ظهور صندوق های سرمایه گذاری در شاخص موزون نظیر S&P 500 برای بازار سهام و Wilshire 500 برای بازار اوراق بهادار متولد شد که سعی می‌کرد تا عملکرد یک پرتفوی را که شامل کل بازار می‌شد و به هر حوزه سرمایه گذاری به نسبت خودش وزن می‌داد شبیه‌سازی کند.
    ولی در اغلب موارد شاخص ها می‌توانند مدیران صندوق ها را پشت سر بگذارند. به همین دلیل سرمایه گذاران بیشتر و بیشتری به سمت صندوق هایی با استراتژی مدیریت منفعل و هزینه کم که به صورت منحصربه‌فردی در شاخص سرمایه گذاری می‌نمایند، گرایش پیدا می‌کنند، با این امید که اگر آن‌ها نتوانند بازار را شکست دهند و بازده بیشتری نسبت به بازار کسب کنند، حداقل به آن ملحق خواهند شد.
    به‌علاوه، به خاطر اینکه بیشتر مشاوران مالی و صندوقها هزینه یا کارمزد دریافت می‌کنند، وقتی شخصی یک پرتفوی را مدیریت کرده و به آلفای صفر می‌رسد، در حقیقت نشانگر یک ضرر خالص برای سرمایه گذار است. به طور مثال، فرض کنید که یک مشاور مالی ۱% از ارزش پرتفوی را برای خدماتش دریافت می‌کند و در طی یک بازه ۱۲ ماهه، وی موفق می‌شود تا آلفای ۰٫۷۵ برای پرتفوی یکی از مشتریانش ایجاد کند. درحالی‌که مشاور مالی به‌طورقطع به بهبود عملکرد پرتفوی مشتری کمک کرده است، اما هزینه ای که او دریافت می‌کند به عنوان اضافه‌ی آلفایی است که او تولید کرده، پس پرتفوی مشتری یک ضرر خالص را تجربه کرده است.
    شواهد جهانی نشان می‌دهند که نرخ دستیابی به آلفا برای مدیران فعال در صندوق ها و پرتفوی‌ها به طور قابل‌توجهی در حال کاهش است و حدود ۲۰% از مدیران آلفای کارآمدی در سال ۱۹۹۵ تولید کرده بودند، درحالی‌که این عدد برای سال ۲۰۱۵ فقط ۲% بود. متخصصین چندین علت را برای این امر در نظر می‌گیرند، نظیر:
    رشد مهارت مشاوران مالی
    پیشرفت‌های تکنولوژیک مالی و نرم‌افزاری که مشاوران در اختیارشان دارند
    افزایش فرصت برای سرمایه گذاران مشتاق به حضور در بازار به خاطر رشد اینترنت
    کاهش نسبت سرمایه گذارانی که در پرتفوی خود قبول ریسک می‌کنند
    رشد میزان پول سرمایه گذاری شده برای کسب آلفا
    دوم: هدف تحلیل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM تخمین بازده پرتفوی یا صندوق بر اساس ریسک و سایر عوامل است. به طور مثال، تحلیلی از CAPM ممکن است این‌گونه پیش‌بینی کند که یک پرتفوی باید ۱۰% بازده بر اساس پروفایل ریسک پرتفوی تولید نماید. ولی با فرض اینکه پرتفوی در حقیقت ۱۵% به دست می‌آورد، آلفای پرتفوی ۵، یا ۵% بالاتر از آن چیزی خواهد شد که در مدل CAPM پیش‌بینی شده بود.
    این نوع از تحلیل اغلب در صندوق های غیر سنتی مورداستفاده قرار می‌گیرد که نشان دادن آن‌ها به‌وسیله یک شاخص منفرد کار آسانی نیست.
    محدودیت‌های آلفا
    درحالی‌که آلفا را «جام مقدس» سرمایه گذاری می‌خوانند، چون توجه خیل عظیمی از سرمایه گذاران و مشاوران را به خود جلب کرده است، چند نکته مهم وجود دارد که فرد باید قبل از اقدام به استفاده از آلفا، آن‌ها را در نظر بگیرد.
    یکی از این نکات آن است که آلفا در تحلیل انواع مختلفی از صندوق ها و پرتفوی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد. چون همین اصطلاح برای سرمایه گذاری های با طبیعت‌های مختلف قابل‌اعمال است، برای افراد گرایشی وجود دارد که اقدام به استفاده از ارزش های آلفا برای مقایسه انواع مختلف صندوق ها یا پرتفوی‌ها با یکدیگر داشته باشند. به خاطر پیچیدگی‌های صندوق ها و پرتفوی‌های بزرگ، همچنین انواع مختلف سرمایه گذاری به صورت عمومی، مقایسه ارزش آلفای ایجاد شده بین چند صندوق تنها زمانی ارزشمند است که سرمایه گذاری ها شامل دارایی هایی در کلاس دارایی یکسان باشند.
    به‌علاوه، چون آلفا نسبت به شاخصی محاسبه شده که به نظر برای صندوق یا پرتفوی مناسب می‌آید، در هنگام اندازه‌گیری آلفا، ضروری است که یک معیار مناسب انتخاب گردد. چون صندوق ها و پرتفوی‌های گوناگونی وجود دارد، ممکن است که هیچ شاخص مناسبی از پیش وجود نداشته باشد که در این صورت مشاوران اغلب از الگوریتم ها و سایر مدل‌ها برای شبیه‌سازی یک شاخص برای مقایسه کردن استفاده خواهند کرد.
  • ابزار مالی بازار سهام در روزهای تعطیل کدام است؟
    اوراق اجاره یک ابزار مالی سرمایه گذاری اسلامی است که همانند اوراق مشارکت بازدهی مشخص و مطمئن را نصیب سرمایه گذاران می‌کند،بنابراین ریسک این اوراق در مقایسه با سهام کمتر است.
    بر اساس این گزارش سرمایه گذاران می توانند با خرید اوراق اجاره در فواصل زمانی مشخص از جمله سه ماهه،شش ماهه یا حتی یکساله و بیشتر سود معینی را دریافت کنند.
    این در حالی است که سرمایه گذاران در هر زمانی که به پول نیاز داشته باشند می توانند این اوراق را از طریق بورس به سایر متقاضیان بفروشند.
    به گزارش فارس محسن تقی نژاد و محمد رسول اصلان بیک در گزارشی پژوهشی با اشاره به مزایای اوراق صکوک اجاره در بازار سرمایه ایران و نحوه سودآوری این ابزار مالی معتقدند: فرض کنید یک شرکت برای تامین مالی منابع لازم به منظور خرید تجهیزات سایت های مخابراتی نیاز به منابع مالی دارد اما در حال حاضر منایع مالی لازم در اختیار وی نیست.
    قدر مسلم اگر کسی قادر به خرید منزل برای سکونت نباشد اقدام به اجاره منزل مسکونی می کند ،این شرکت هم می تواند منابع مورد نیاز خود را اجاره کرده و در فواصل زمانی مشخص به مالک اجاره بها بپردازد.
    این دو کارشناس بازار سرمایه فراهم شدن این امکان را از طریق انتشار اوراق اجاره برای شرکت ها یادآور می شوند و می گویند: انتشار اوراق اجاره از طریق یک نهاد مالی به نام نهاد واسط انجام می شود به گونه ای که ابتدا نهاد واسط ؛ اوراق اجاره را منتشر و از طریق شبکه بانکی و یا بازار سرمایه این اوراق را برای فروش عرضه می کند.
    با فروش این اوراق به سرمایه گذاران منابع مالی لازم برای خرید منابع مورد نیاز شرکت در اختیار نهاد واسط قرار می گیرد،سپس نهاد واسط به وکالت از سرمایه گذاران منابع مورد نظر شرکت را خریداری کرده و برای دوره مشخص به شرکت اجاره می دهد.
    این دو کارشناس تصریح می کنند: شرکت مورد نظر اما با استفاده از این منابع می بایست درآمد خود را افزایش دهد و در فواصل زمانی معین بطور مثال هر سه ماه یکبار اجاره بها را به شرکت واسط پرداخت می کند و شرکت واسط نیز مبلغ اجاره بها را به سرمایه گذاران پرداخت می نماید.
    به گزارش فارس سود حاصل از سرمایه گذاری در اوراق اجاره در واقع همان مبالغ اجاره بهایی است که خریداران اوراق در طول دوره اجاره دریافت می کنند. این مبلغ معمولا حداقل معادل سود اوراق مشارکت و حتی بعضاً مقداری بیشتر تعیین می شود تا اوراق اجاره جذابیت لازم را برای سرمایه گذاران داشته باشند.
    همچنین سود حاصل از اوراق اجاره نیز همانند سود حاصل از اوراق مشارکت از پرداخت مالیات معاف است.
    محسن تقی نژاد و محمد رسول اصلان بیک در ادامه پژوهش خود اشاره می کنند که در اوراق اجاره نیز همانند اوراق مشارکت خریداران اوراق به نسبت میزان سرمایه گذاری ، مالک دارایی محسوب می شوند و بر همین اساس اجاره بها دریافت می کنند. بنابراین اوراق اجاره نیز همانند اوراق مشارکت پشتوانه یک دارایی معین منتشر شده است.
    نکته مهم اینکه اوراق اجاره برای تامین منابع مالی مورد نیاز برای هر نوع دارایی با دوام مانند خودرو های سبک و سنگین،مشاین آلات صنعتی توربین های گازی،واگن قطار،ساختمان و سایر دارایی هایی که قابلیت اجاره دادن داشته باشند بکار گرفته می شود.
    بر اساس این گزارش اوراق اجاره به دو نوع اوراق اجاره به شرط تملیک و اوراق اجاره عادی با هدف تامین نقدینگی تقسیم بندی می شود .
    اوراق اجاره به شرط تملیک تنها اوراق اجاره ای است که از بین اوراق اجاره مختلف در ایران منتشر شده است.
    این دو پژوهشگر با طرح این پرسش که چگونه می توان در بازار سهام حتی در روز های تعطیل نیز سود مناسبی کسب کرد ؟ پاسخ می دهند: فرض کنید قصد خرید تعدادی از اوراق اجاره بطور مثال "صایتل" را داشته باشیم. در عین حال مقداری نقدینگی در سبد دارایی های خود داریم و هیچ سهم مناسبی را در شرایط کنونی بازار برای خرید پیدا نکرده ایم. اما قبل از خریدن اوراق اجاره باید مواردی را مد نظر خود قرار دهیم .
    از جمله اینکه سود اوراق اجاره روز شمار است و تفاوت بزرگ آن با بانک این است که حداقل باید 10 برگه از این اوراق خریداری شود و این خرید برای هر برگه حداقل یکصد هزار تومان می باشد.
    بر اساس این گزارش در حالی که هم اکنون سود سالیانه بانک ها به 15 درصد کاهش یافته اما این اوراق حداقل 20 درصد سود روزشمار را به سرمایه گذاران ارایه می دهد که ممکن است از درصد تعیین شده نیز این سود بیشتر افزایش یابد.
    در عین حال تضمیمن خرید این اوراق با بازار گردان است و به هیچ عنوان سودی کمتر از 20 درصد به سرمایه گذار نمی دهد.
    همچنین زمان تبدیل شدن اوراق به پول در عملیات پایاپای سپرده گذاری تنها یک روز کاری (t+1) است و این در حالی است که عملیات پایاپای سهام در بازار سرمایه کشور طی سه روز کاری( t+3) انجام می شود. بنابراین پس از یک روز با خرید یک میلیون تومان از اوراق صکوک اجاره علاوه بر سود اصل سرمایه نیز قابل دریافت است.
    به گزارش فارس در پایان این پژوهش عنوان شده که اگر شما اوراق اجاره را روز چهار شنبه خریداری کنید و شنبه هفته بعد با همان قیمت بفروشید شما به اندازه پنج شنبه و جمعه یعنی دو روز تعطیل آخر هفته ؛ 2 درصد سود روز شمار منفعت کسب کرده اید.
    به گزارش فارس هم اکنون بیش از هفت صکوک اجاره مختلف در کنار سایر ابزار های مالی پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران روزانه میان معامله گران بازار سهام دست به دست می شود.
  • ابزار مالی چیست؟
    تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروه های مختلف را به سوی بازار اوراق بهادار جذب می کند. برای ابزارهای مالی می توان سه نقش متمایز در نظر گرفت:
    اول، ابزارهای مالی وسایلی برای نقل و انتقال وجوه از سهامدارانی که مازاد سرمایه دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند، به کسانی است که به این وجوه برای سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی نیاز دارند.
    دوم، ابزارهای مالی انتقال وجوه را به شکلی انجام می دهند که ریسک سیستماتیک مربوط به جریان نقدی ناشی از سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی، بین متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه، توزیع مجدد شود.
    سوم، ابزارهای مالی وسیله ای برای تجمیع به شمار می روند. افزودن و انباشت پس اندازهای خانوار برای تأمین مالی طرح های بزرگ سرمایه گذاری، بدون تجمیع که بخش تفکیک ناپذیر نظام مالی است، امکان پذیر نیست. اگر امکان تجمیع از طریق صدور دارایی های مالی وجود نداشت ، این امکان برای خانوارها پدید نمی آمد که سرمایه‌های خود را تجهیز کنند و در سبد متنوعی از دارایی‌های حقیقی سرمایه گذاری نمایند.

    انواع ابزارهای مالی
    فرهنگ اصطلاحات تخصصی مالی، واژه " instrument " را به‌عنوان ابزار مالی شناخته و آن را به‌عنوان یک سند رسمی و قانونی مانند سهام و اوراق قرضه و یا سایر ابزارهای مالی تعریف می کند.
    امروزه، انواع بسیار متنوعی از ابزارهای مالی در بازارهای پول و سرمایه دنیا در چهار قالب زیر مورد استفاده قرار می گیرند:
    1- ابزارهای سرمایه ای (مالکیتی)
    2- ابزارهای استقراضی (بدهی)
    3- ابزارهای مشتقه
    4- ابزارهای ترکیبی.
    همچنین، برای پوشش نیازهایی که به طور روزافزون پیچیده تر و متنوع تر می شوند، پیوسته ابزارهای مالی جدید به‌ویژه در قالب ابزارهای مشتقه و ترکیبی، خلق شده و مورد استفاده قرار می گیرند.

    دارائی‌های مالی
    دارایی‌های مالی (در مقابل دارائی‌های حقیقی) به عنوان دارایی‌های نامشهود (سهم الشرکه‌ای از یک مجموعه دارائی‌های شرکت) طبقه بندی می‌شوند. مالکیت دارایی نامشهود با انتشار یکی از انواع دارایی‌های مالی در قالب ابزار سرمایه‌ای (مالکیتی) یا ابزار استقراضی (بدهی) تامین مالی می شود. افراد با دریافت انواع اوراق سهام یا انواع اوراق قرضه صاحب بخشی از سرمایه‌ی شرکت‌ها و عواید حاصل از فعالیت شرکت‌ها می شوند.

    این دارایی ها به سه گروه طبقه بندی می شوند:
    گروه اول: بدهی‌ای که ادعای مقابل آن ثابت است. صاحب بدهی (دارنده اوراق) از سود، مبلغ ثابتی را مطالبه می کند که از این رو این ابزار را " ابزار با درآمد ثابت" می نامند.
    گروه دوم: صاحب سرمایه (دارنده سهام یا سهامدار) از سود، مانده را مطالبه می‌کند. به عبارت دیگر ، پس از پرداخت به دارندگان ابزار بدهی، مبلغی بر مبنای عایدات به دارنده این دارایی می پردازد.
    گروه سوم: برخی از اوراق بهادار آمیزه‌ای از هر دو گروه را مطالبه می کنند و ابزار مالی در اختیار آنها دو زیستی یا دو رگه نامیده می شود ؛ " سهام ممتاز " و " اوراق قرضه قابل تبدیل " از این گروه هستند.
    علاوه بر این سه گروه ، دارائی‌های مالی دیگری نیز وجود دارند که مشتق شده ازسه گروه دارایی‌های مالی که ذکر شد، هستند. برای نمونه ، در برخی از قراردادها، طرف قرارداد یا ناچار است و یا این حق را دارد که یک دارایی مالی را در زمانی در آینده بخرد یا بفروشد. بهای این‌گونه قراردادها از بهای آن دارایی مالی، گرفته شده است؛ از این رو این قراردادها را " اوراق مشتقه " می‌نامند. این ابزارها امکان کنترل ریسک سقوط ارزش بازار دارایی‌های مالی (اوراق سهام و اوراق قرضه) یا امکان مقابله با خطر انتشار (عدم به فروش رسیدن اوراق بهادار در عرضه به مردم) را به ناشر اوراق و سرمایه گذار می دهد.

    همچنین، اوراق مشتقه‌ای وجود دارند که مجموعه‌ای از قراردادهای آتی و قراردادهای اختیار معامله هستند؛ این اوراق عبارتند از: " قراردادهای معاوضه" ، " قراردادهای سقف " و " قراردادهای کف". بطور کلی، قراردادهای مشتقه، راهی کم هزینه برای مهارکردن برخی خطرهای عمده در اختیار ناشر اوراق و سرمایه گذار قرار می دهد.


  • ابزارهای مالی اعم از ابزار بدهی تا ابزار مشتقه چه هستند؟
    بسیاری از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه معتقدند که بازار سهام ایران به دلیل نبود یا کمرنگ بودن ابزارهای مالی همچون آپشن، فیوچرز، آتی و ... بازاری پرریسک و تک‌جهت است. در واقع بازار سهام با رشد قیمت‌ها سود را تجربه می‌کند و با سقوط قیمت‌ها راهی جز نزول را ندارد. در حالی که شاید با وجود ابزارهای جدید بتوان در زمان کاهش قیمت‌ها از افت بازار جلوگیری کرد. از سویی نبود ابزارهای جدید مالی و ریسک بالای بازار باعث شده که نه تنها سرمایه‌گذار خارجی، بلکه سرمایه‌گذاران داخلی هم اقبال لازم و پرشوری به بازار نداشته باشند. به گفته بسیاری از کارشناسان، بازار سرمایه بدون ابزارهایی شبیه ابزار مشتقه معنی و مفهوم واقعی بازار را ندارد و سرمایه‌گذاران خارجی تصویری از بازار بدون ابزار مشتقه ندارند که بتوانند وارد آن بازار شوند. به گفته برخی مدیران لازمه فعال بودن ابزارهای مالی فراهم بودن زمینه لازم برای هر یک از این ابزارهاست که در سال‌های اخیر تاحدود زیادی به آن توجه شده و فعالیت‌های خوبی در این زمینه‌ها صورت گرفته است. حال سوال این است؛ نقش ابزارهای مالی در بازار ما کجاست؟ چرا بورس تهران این ابزارها را در دستور کار خود ندارد و آیا وجود این ابزارها می‌تواند به تغییرات چشمگیری در شرایط بازار منجر شود یا خیر؟
    زمینه‌سازی قانون بازار اوراق بهادار برای توسعه ابزارهای مالی
    واضح است که از ویژگی‌های بارز بازار سرمایه تنوع و در واقع پتانسیل وجود تنوع برای فراهم کردن رضایت سرمایه‌گذاران با انتظارات متفاوت است. به هر حال باید پذیرفت که در بازار سرمایه ایران بستر اصلی ایجاد این تنوع پس از تصویب قانون بازار اوراق بهادار فراهم شد. با تصویب قانون مذکور قاعدتا بحث تدوین مقررات و فرهنگ‌سازی، دو موضوعی بود که باید با تقدم و تاخر اتفاق می‌افتاد؛ ولی با توجه به نوپابودن بازار اوراق بهادار در این مقطع و خلأهای موجود ابزار تامین مالی بعضا موازی‌کاری و آزمون کردن بعضی ابزار اجتناب‌ناپذیر بود. هر کارشناسی که تا حدود کمی هم از بازار سرمایه و ابزارهای نوین مالی اطلاع داشته باشد، لزوم وجود انواع ابزار مالی در بازار سرمایه را می‌داند. بنابراین بحثی پیرامون این موضوع نیست. بحث اصلی، فراهم بودن زمینه لازم برای هریک از ابزارهای مالی است. به‌عنوان مثال لازمه اصلی فعال بودن ابزار مالی بدهی امکان رقابت در زمینه هزینه‌های تامین مالی و تناسب بین ریسک و بازدهی اوراق است. در سال‌های گذشته در بازار اوراق بهادار بدهی ابزار مالی متنوعی با تایید مباحث فقهی اوراق صورت گرفته و زمینه برای رشد آن فراهم است؛ ولی قاعدتا امکان رقابتی بودن نرخ ابزار بدهی جهش چشمگیری در رشد و کاربرد این ابزار فراهم خواهد کرد.
    در این سال‌ها در زمینه تدوین مقررات و ایجاد ابزارهای مشتقه نیز فعالیت‌های خوبی صورت گرفته؛ ولی موارد مختلفی به‌عنوان مانع در توسعه این ابزار قلمداد می‌شوند. در حال حاضر طبق مقررات و به‌دلیل کاهش ریسک نوسانات قیمت سهام که کمبود عمق بازار دلیل اصلی آن است، سهام پذیرفته شده در بازارهای مختلف، مشمول محدودیت نوسان روزانه قیمت هستند.البته این موضوع مختص بازار سهام ایران نیست و در بازارهای مختلف و با توجه به الزامات تشخیص داده شده مقررات‌گذار هر بورس، به اشکال مختلف اعمال می‌شود. از نگاه کارشناسی این موضوع نیز نیازمند بازنگری مستمر و برخی اصلاحات است؛ چرا که یکی از موانع اصلی ایجاد ابزار مشتقه روی سهام وجود موانعی بر سر راه کشف قیمت است؛ ولی به هرحال نباید نگاه ساده‌انگارانه و نسنجیده به موضوع منجر به تشدید ریسک سرمایه‌گذاری در سهام شود؛ به‌گونه‌ای که زحمات و فرهنگ‌سازی‌های انجام شده تا به امروز را به هدر دهد. تجربه ایجاد ابزار قرارداد آتی روی سکه طلا نشان داد که با طی شدن مسیر صحیح و فراهم کردن زمینه مناسب می‌توان محدوده بازار اوراق بهادار را به مدیریت منظم برای سایر بازارهای اقتصادی گسترش داد.
    پتانسیل‌های موجود در بازار اوراق بهادار به‌گونه‌ای است که انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاران و فعالان سایر بازارها ایجاد می‌کند تا از نظم و شفافیت نسبی این بازار برای توسعه بازار خود حداکثر بهره را ببرند.از جمله ابزار دیگری که شاید نیاز به آن در بازار سهام در برخی مقاطع زمانی به شدت احساس می‌شود فراهم کردن امکان فروش استقراضی است. بدیهی است این ابزار می‌تواند زمینه تعادل را در زمان‌های رشد بی‌رویه قیمت سهام شرکت‌ها فراهم کند ولی نکات ظریف موجود، مانند پایین بودن سهام شناور آزاد بسیاری از شرکت‌ها، مانعی برای فعال شدن این روش تعادل‌ساز بازار محسوب می‌شود. به هر حال خیلی از مشکلات موجود، در آینده و با زمینه‌سازی افزایش عمق بازار بر طرف خواهد شد. مادامی که عمق بازار در حدی نباشد که بخش قابل توجهی از اقتصاد را معطوف به خود کند، نمی‌توان خیلی انتظار نامتوازن صرفا برای طراحی ابزار جدید داشت. البته در سال‌های اخیر روند توسعه فعالیت شرکت‌های تامین سرمایه به‌عنوان یکی از ارکان بازار سرمایه قابل مشاهده است. قطعا از مهم‌ترین تکالیف شرکت‌های مذکور طراحی و توسعه ابزار مالی مورد نیاز بازار است و باید به‌گونه‌ای پیش رود که مقررات مصوب سازمان بورس، از بدنه نهادهای مالی براساس تشخیص نیاز بازار و تحلیلگران اوراق بهادار نشات گیرد.
    بازار سهام نیازمند توجه مضاعف به ابزارهای مالی
    ابزارهای مالی قابل معامله در بورس‌ها را می‌توان در یک تقسیم بندی کلی به ابزار سرمایه‌ای مثل سهام، ابزار بدهی مانند اوراق قرضه و ابزار مشتقه دانست. ابزار مشتقه (Derivative Contract) در مباحث مالی ابزاری است که ساختار پرداخت و ارزش آن از ارزش دارایی پایه و شاخص‌های مربوطه نشات می‌گیرد. این ابزار به دارنده آن اختیار یا تعهد خرید یا فروش یک دارایی معین را می‌دهد و ارزش آن از ارزش دارایی مربوطه مشتق می‌شود. قراردادهای مشتقه به نوعی از قراردادهای مالی گفته می‌‌‌‌شود که ارزش خود را از کالای فیزیکی (دارایی پایه) می‌‌‌‌گیرند. دارایی پایه می‌‌‌‌تواند به شکل سهام، کالا، نرخ‌های بهره، صنعت ساخت و ساز یا هر نوع دارایی دیگر باشد. اگر بخواهیم قراردادهای سلف و آتی را با بیانی ساده تعریف کنیم باید گفت که این قراردادها دو طرف خریدار و فروشنده را متعهد می‌کند که دارایی مشخصی را در آینده‌ای معلوم با قیمتی که در هنگام بستن قرارداد تعیین می‌شود با یکدیگر مبادله کنند. اگر قراردادهای پیش‌فروش و پیش‌خرید در بازار سنتی و شبکه‌های غیررسمی (Over The Counter (OTC منعقد شوند به آنها سلف می‌گویند و اگر در بازارهای سازمان یافته منظمی‌مانند بورس مورد دادوستد قرار بگیرند و دارای استانداردهای مشخص قراردادی و تضمین انجام معامله باشند، قرارداد آتی نامیده می‌شوند.
    امروزه در بازارهای آتی و سلف انواع دارایی‌ها مورد معامله قرار می‌گیرند. دارایی‌های فیزیکی مثل طلا، نقره، نفت، محصولات کشاورزی، فلزات و دارایی‌های مالی مثل اوراق قرضه، نرخ بهره، ارزهای خارجی و اوراق سهام از آن جمله‌اند. قراردادهای سلف نیز به نوبه خود سازمان یافته‌تر از گذشته در بازارهای خارج از بورس (OTC) مورد استفاده تجار و شرکت‌های چند ملیتی که قراردادهای غیراستاندارد و خصوصی را ترجیح می‌دهند، مورد معامله قرار می‌گیرند. امروزه اوراق مشتقه در قالب چهار نوع قرارداد مشتقه اصلی مورد معامله قرار می‌‌‌‌گیرند، که عبارت است از:
    قراردادهای آتی (futures contract): نوعی ابزار مشتقه است که قابلیت خرید و فروش در بازارهای مالی را دارد. در این قرارداد طبق عقد صلح یک طرف (فروشنده) توافق می‌کند در سر رسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را در عوض قیمتی که اکنون تعیین می‌کنند به طرف دیگر (خریدار) تحویل دهد. قراردادهای آتی برای نخستین بار بر پایه محصولات کشاورزی و بعدها بر پایه منابع طبیعی مانند نفت معامله می‌‌شدند. قرارداد‌های آتی مالی‌ در سال ۱۹۷۲ وارد بازار شدند. در سال‌های اخیر، قرارداد بر پایه‌های دیگر مانند ارز، نرخ بهره و شاخص‌های بازار سهام بسیار متداول شده‌اند و نقش مهمی ‌در کنترل ریسک بازی می‌‌کنند.
    قراردادهای سلف (Forwards): قراردادی است که به موجب آن دو طرف تعهد می‌کنند در یک تاریخ مشخص با یک قیمت مشخص یک کالای باکیفیت مشخص که کلا براساس توافق طرفین تعیین خواهد شد را مبادله کنند. در این قرارداد هم پیش شرط این است که تفاوت دیدگاه نسبت به قیمت آینده برای خریدار و فروشنده وجود داشته باشد. براساس قرارداد سلف تمامی‌مبلغ باید قبلا پرداخت گردد و کالا در سررسید تحویل شود. به این ترتیب، در این معاملات، غالبا یا پول نقد رد وبدل می‌شود یا اسنادی که معادل پول نقد به شمار می‌آیند. یکی از دارایی‌هایی که معامله سلف آنها بسیار متداول است، نفت خام (مثل نفت خام سبک عربستان، تحویل در ژانویه) است.
    قراردادهای اختیار معامله (Options): اختیار معامله قراردادی است بین خریدار و فروشنده، به‌نحوی که خریدار از فروشنده اختیار معامله، حق خرید یا فروش یک دارایی را در یک قیمت معین خریداری می‌کند. در اینجا نیز همانند تمام قراردادها، هر طرف امتیازی را به طرف مقابل اعطا می‌کند، خریدار به فروشنده مبلغی تحت عنوان حق‌شرط پرداخت می‌کند که در واقع همان قیمت اختیار معامله است. فروشنده نیز حق خرید یا فروش دارایی مذکور را در یک قیمت معین به خریدار اعطا می‌کند. اختیاری که برای خرید یک دارایی داده می‌شود را اختیار خرید و اختیاری که برای فروش یک دارایی داده می‌شود را اختیار فروش گویند. قیمت تعیین شده‌ای که خریدار می‌تواند دارایی را خریداری کرده یا بفروشد، قیمت اعمال یا قیمت توافق نامیده می‌شود. به علاوه اختیار معامله مدت معینی دارد. حق خرید یا فروش دارایی در یک قیمت معین فقط تا تاریخ انقضایی که قبلا مشخص شده است امکان خواهد داشت. پس از اینکه تولیدکننده، برای یکی از مشتریان (یا سهامداران یا یکی از ذی‌نفعان) خود اختیار خرید یا فروش صادر کرد، این اختیار خرید یا فروش در بورس مورد خرید یا فروش قرار می‌گیرد، نرخ خرید یا فروش یک قرارداد اختیار بر اساس رقابت در بورس تعیین می‌شود. (نرخ پایه خرید یا فروش قرارداد اختیار توسط بورس تعیین می‌شود)
    قراردادهای معاوضه (Swaps): قراردادی است که طرفین به موجب آن تعهد می‌کنند که برای مدت معین (توافق شده) دو دارایی یا منافع حاصله از دو دارایی را با کیفیت مشخص (توافق شده) به نسبت تعیین شده معاوضه کنند. پس از سررسید، هریک از طرفین متعهد است عین دارایی را به صاحب آن مسترد دارد. این دارایی ممکن است فیزیکی یا مالی باشد، این قراردادها به صورت غیررسمی(OVER THE - COUNTER MARKET) انجام می‌گیرند. نمونه متداول و شناخته شده معاوضه، معامله دو روش پرداخت سود برای یک مبلغ اصل یگانه است. معاوضه نرخ بهره، معمولا به سه صورت (نرخ ثابت در برابر نرخ شناور، نرخ شناور در برابر نرخ ثابت و نرخ شناور در برابر نرخ شناور) انجام می‌شود. در واقع معنای حقیقی مشتقات توافق میان دو گروه مشروط بر خروجی آتی دارایی پایه است. تصور رایج آن است که ابزارهای مشتقه خود دارایی می‌باشند، در صورتی که این تصور نادرست است، زیرا که یک ابزار مشتقه خود به تنهایی نمی‌تواند ارزشی داشته و ایجاد کند، اما بسیاری از ابزارهای معمول مانند سوآپ‌ها، معاملات آتی و اختیار معامله که دارای ارزش ذاتی نظری هستند می‌توانند از طریق فرمول‌هایی همچون بلک شولز محاسبه شده و به صورت مکرر در بازارهای آزاد قبل از تاریخ سررسید مورد معامله قرار گیرند. درحالی‌که بازار سهام ما در سالیان اخیر در بحث معاملات سهام و اوراق بدهی از رشد چشمگیری برخوردار بوده متاسفانه استفاده از ابزار مشتقه چندان جدی دنبال نشده است.
    خصوصیات ابزار مشتقه:
    1. قیمت اوراق مشتقه مانند سایر کالاها و اوراق به عرضه و تقاضا بستگی ندارد، بلکه به قیمت دارایی پشتوانه اوراق وابسته است.
    2. مصون‌سازی در بازار نقد یا تحویل فوری برای آینده کپی می‌شود یعنی آنچه در بازار امروز وجود دارد با همان شرایط در آینده به‌دست می‌آورد.
    3. بدهی در اوراق مشتقه یک ادعای اقتضایی در زمانی مشخص است که آنها را به مثابه یک اهرم بسیار قوی مطرح می‌کند. بدهی بیانگر تعهد در مقابل خریدار است.
    4. محلی که طرفین برای مبادله اوراق مشتقه غیراستاندارد حضور می‌یابند بازار خارج از بورس است که برای یکی ریسک رخ می‌دهد و دیگری مصون می‌ماند در این بازار تسویه حساب طرفین در زمان مقرر صورت می‌گیرد و پرداخت‌های لازم انجام
    می‌پذیرد.
    نقش اقتصادی ابزار مالی مشتقه:
    1. انتقال خطر بازار
    الف) کنترل بر دارایی‌های مالی
    ب) محدود کردن دامنه تغییرات قیمت یا نوسان‌پذیری قیمت‌ها
    ج) کنترل خطر انتشار دارایی‌های مالی
    2. کاهش هزینه‌های تامین مالی وام گیرندگان
    3. تغییر کارآمد نسبت بدهی‌های ثابت به بدهی‌های با نرخ شناور
    4. افزایش بازده دارایی
    5. تعدیل سریع ساختار جریان نقدی دارایی‌ها برای انطباق بیشتر با وضعیت شرکت در بازار
    6. گریز از مالیات و دور زدن مقررات
    امتیازات بازارهای اوراق مشتقه نسبت به بازارنقدی:
    1. انجام معامله در آن برای تعدیل خطری که پرتفوی سرمایه‌گذاران با آن روبه‌رو است هزینه کمتری در بازار نقدی دارد.
    2. معاملات سریع‌تر صورت می‌گیرد
    3. برخی از بازارهای مشتقه می‌توانند معاملات دلاری بزرگ‌تری را بدون تاثیرگذاری نامناسب بر قیمت اوراق مشتقه جذب کنند یعنی بازار اوراق مشتقه می‌تواند نقدشوندگی بیشتری از بازار نقدی داشته باشند. درحالی‌که در خیلی از بورس‌های جهان حجم معاملات در بخش ابزار مشتقه با سایر بخش‌ها برابری می‌کند در بازار سهام ایران نسبت حجم معاملات این ابزار نسبت به کل معاملات بسیار ناچیز است. امکان پوشش ریسک، استفاده از نسبت اهرمی ‌در معاملات، افزایش حجم معاملات، کشف قیمت بهینه برای دارایی‌های پایه و... از مزایای استفاده از ابزارهای مشتقه در بازار می‌باشد. برای مثال امکان فروش استقراضی که به معنی امکان فروش یک دارایی است قبل از آنکه دارایی در مالکیت فرد باشد می‌تواند از رشد حبابی قیمت‌ها در بازار جلوگیری کند. زیرا در بازار یک طرفه که سود همه افراد در خرید سهام صعودی است امکان رشد خارج از منطق قیمت وجود دارد درحالی‌که اگر افراد بتوانند از کاهش قیمت‌ها نیز منتفع شوند این موضوع محرکی برای افزایش فشار فروش روی سهامی‌خواهد شد که قیمت آنها از ارزش ذاتی فاصله معنی داری گرفته است.
    این موضوع همچنین برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی نیز نکته مهمی‌ است، چرا که برای خیلی از معامله‌گران در بازارهای جهانی بازار سهام بدون ابزار مشتقه تقریبا بی معنی است. عدم توسعه ابزار مشتقه در بازار سهام در حالی رخ می‌دهد که ما یک تجربه نسبتا موفق از اجرای معاملات فیوچرز در معاملات سکه در بورس کالا داشته‌ایم. هر چند که مدتی است حجم معاملات در این بازار به‌دلیل نوسانات محدود قیمت سکه تا حدی کاسته شده است.با این حال تجربه موفق پیاده‌سازی یک ابزار مشتقه با لحاظ مسائل فقهی و شرعی نشان داد که می‌توان این ابزار را در مورد سایر کالاها و بازار سهام نیز به‌کار برد. هرچند که در حال حاضر معاملات فیوچرز در بازار سهام نیز برقرار است اما برخی محدودیت‌ها و البته عدم اطلاع‌رسانی درست در این زمینه سبب شده است که اقبال بازار سهام به این ابزار قابل توجه نباشد.به نظر می‌رسد در این زمینه لازم است تا متولیان بازار سرمایه با توجهی مضاعف در این بخش به تعریف سایر ابزارهای مالی متعارف در بورس تهران بپردازند و همچنین با یک برنامه‌ریزی مناسب به آموزش و اطلاع‌رسانی این ابزارها در بازار همت بگمارند تا علاوه بر افزایش پویایی بازار بتوانند در جذب سرمایه‌گذاران خارجی نیز موفق‌تر عمل کنند.
    ابزارهای مشتقه فرصتی برای پوشش ریسک
    بنا به تعریف، ابزارهای مشتقه (Derivatives) معاملاتی هستند که اصل دارایی در آن جابه‌جا نشده و عملکرد قیمت ابزارهای مشتقه ناشی از تغییرات قیمت کالای مربوطه است. به سخن دیگر، رفتار این ابزارها از رفتار دارایی مربوطه در بازار ناشی می‌شود. البته در بسیاری از موارد، دارایی معامله نشده و فقط تفاوت قیمت‌ها یا حق بیمه بین طرفین تسویه می‌شود. معاملات اخیر صرفا برای کسب سود یا سفته بازی بوده و برای انجام معاملات در بورس و خارج از بورس انجام می‌شود. در حقیقت یک ابزار مشتقه ابزار مالی‌ است که ساختار پرداخت و ارزش آن از ارزش اوراق بهادار، کالاهای اساسی، نرخ بهره، شاخص اوراق بهادار، انرژی و حتی سایر ابزارهای مشتقه نشأت می‌گیرد. این ابزار به دارنده آن اختیار یا تعهد خرید یا فروش یک دارایی مالی را می‌دهد. ارزش آن از ارزش دارایی‌های مالی مربوطه مشتق می‌شود. به‌طور کلی برای ابزارهای مشتقه می‌توان خصوصیات زیر را متصور شد:
    1. وابستگی شدید قیمت یک قرارداد مشتقه به قیمت نقدی دارایی پایه در بازار به جای وابستگی به عرضه و تقاضا.
    2. مصون‌سازی در بازار نقد و پوشش ریسک.
    3. امکان کسب بازده بالا با توجه به وجود خاصیت اهرمی.
    4. به حداقل رسیدن ریسک اعتباری (نکول) با توجه به وجود اتاق پایاپای.
    ابزارهای مشتقه در یک بنگاه نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند. پوشش ریسک بنگاه‌ها، کاهش هزینه‌های تامین مالی، افزایش بازده دارایی‌ها، تعدیل سریع ساختار جریان نقدی دارایی‌ها برای انطباق بیشتر با وضعیت شرکت در بازار و معافیت‌های مالیاتی را می‌توان از این موارد برشمرد. انواع اصلی قراردادهای مشتقه شامل قراردادهای آتی (Futures)، قراردادهای اختیار معامله (Options) و قراردادهای تاخت (Swaps) می‌باشند. البته هریک از موارد ذکر شده دارای انواع مختلفی هستند که با توجه به شرایط بازار و استراتژی فرد یا شرکت برای پوشش ریسک یا سفته‌بازی می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند. همچنین از ترکیب دو یا چند قرارداد مشتقه، مشتقات جدیدی به‌وجود می‌آیند که هرکدام با توجه به شرایط بازارهای مالی، کارکرد خود را خواهند داشت. با توجه به نوسانات اخیر در بورس اوراق بهادار تهران که ناشی از رفتارهای هیجانی و خالی از تحلیل سرمایه‌گذاران حقیقی و استراتژی‌های کوتاه‌مدت و سوداگرایانه سهامداران عمده و نهادهای حقوقی می‌باشد، کمبود ابزارهای مشتقه بیش از پیش احساس می‌شود. کل ابزارهای مشتقه به‌کارگرفته شده در بازار سرمایه کشور، تاکنون شامل قراردادهای آتی چند کالای محدود بوده است که معاملات آنها رونق چندانی نیز ندارد. البته چند نمونه اوراق سلف موازی استاندارد جهت تامین مالی بنگاه‌ها در بورس کالا و بورس انرژی منتشر شده است که با توجه به ماهیت این اوراق، کارکردهای کلاسیک ابزار مشتقه را نمی‌توان برای آنها متصور شد.
    همچنین در سال‌های اخیر، سازوکار معاملات آتی سهام و معاملات اختیار فروش تبعی سهام نیز روی برخی از دارایی‌های مالی اعمال شد که با توجه به دستورالعمل‌های موجود و محدودیت‌های قانونی و شرعی، این ابزارها هیچ‌گاه کارکرد حقیقی خود را نداشتند و در نتیجه با اقبال بسیار محدودی از سوی سرمایه‌گذاران روبه‌رو شدند. این محدودیت‌ها باعث می‌شد، استراتژی‌های کسب بازده بالا و همچنین استراتژی‌های پوشش ریسک عملا قابل استفاده نبوده و در نتیجه برای سرمایه‌گذاران از جذابیت لازم برخوردار نبود. هم‌اکنون با توجه به هیجانات موجود در بازار به نظر می‌رسد توسعه و گسترش ابزارهای مشتقه و همچنین بازبینی دستورالعمل‌های موجود در بازار به کنترل این نوسانات و آسایش خاطر سرمایه‌گذاران کمک شایانی خواهد کرد. برای نمونه، قراردادهای آتی سهام و اختیار معامله بدون نیاز به داشتن سهم پایه (همانند سازوکار اوراق سلف موازی استاندارد) می‌تواند ابزارهای مشتقه فرصتی برای پوشش ریسک هیجانات و نوسانات سهام شود. همچنین گسترش این ابزارها، امکان گزینش انواع راهبردهای پوشش ریسک و راهبردهای خنثی به ریسک را در سبدهای سهام توسط سهامداران و نهادهای حقوقی و نهادهای مالی سبدگردان فراهم می‌سازد.
    درخصوص ابزارهای مشتقه کالایی و ابزارهای مشتقه در حوزه انرژی نیز باید گفت که توسعه این ابزارها و همچنین گسترش دامنه دارایی‌های پایه استاندارد شده، به پوشش ریسک خریداران و فروشندگان در صنایع مختلف کمک خواهد کرد. همچنین گسترش این ابزارها سبب اقبال سفته‌بازان و واسطه‌های مالی به این حوزه شده و نقدشوندگی این بازار را تا حد قابل‌قبولی تضمین خواهد کرد. البته گسترش این ابزارها یک شرط لازم و اساسی دارد؛ آن هم اینکه قبل از طراحی ابزار مشتقه امکان نقل‌وانتقال آسان دارایی و همچنین سازوکار کشف قیمت عادلانه دارایی مشخص و اجرا شود تا با استفاده از این ابزارها و جلوگیری از فرصت‌های آربیتراژی نامعقول، مجددا شاهد اتفاقاتی که در بازار آتی سکه افتاد نباشیم. البته همان‌گونه که می‌دانیم این‌گونه ابزارها که در ایران، جدید و تقریبا ناشناخته‌اند در بورس‌های پیشرفته، بسیار جاافتاده و پرکاربرد است. علت کم‌فروغ بودن این ابزارها در بازار سرمایه ایران افزون بر پایین بودن دانش مالی نزد دست‌اندرکاران بازار، محدود بودن و گسترش نیافته بودن سازوکار بازار نیز بوده است. با به‌کارگیری تدریجی این ابزارها و گسترش دانش مالی مربوط به آن، برخی از کمبودها و کاستی‌های کارکردی بازار برطرف خواهد شد. از جمله اینکه ابزارهای کارآمدی برای پوشش ریسک معاملات در اختیار فعالان بازار قرار می‌گیرد که ضمن کاستن از ریسک سرمایه‌گذاری‌ها می‌تواند در جذب سرمایه‌های جدید به‌ویژه سرمایه‌های خارجی بسیار اثرگذار عمل کند. همانطور که می‌دانیم در صورت برطرف شدن موانع سیاسی و ارتباطی برای سرمایه‌گذاران خارجی، موانع مربوط به ابزارهای مالی و برخی مقررات خودنمایی خواهند کرد.
  • اجاره بلندمدت چیست ؟

    تعریف اجاره بلندمدت(Lease)چیست؟


    اجاره بلندمدت یک سند قانونی است که شرایط اجاره یک دارایی را مشخص می‌کند. در اجاره بلندمدت، مستأجر از دارایی اجاره داده شده بهره خواهد برد و تضمین می‌دهد هزینه اجاره دارایی را به‌صورت منظم برای تعداد ماه‌ها یا سال‌های مشخصی به اجاره دهنده پرداخت کند. موجر و مستأجر ملزم به رعایت مفاد قرارداد اجاره بلندمدت هستند و هیچ‌یک از طرفین نمی‌تواند بدون رضایت طرف دیگر شرایط قرارداد را نقض کند.


    توضیحاتی در مورد اجاره بلندمدت


    اجـاره بلندمدت قراردادی است که جزئیات اجاره هر نوع دارایی نظیر آپارتمان در بازار املاک را مشخص می‌کنند. به‌طور مثال، اگر شما بخواهید آپارتمانی اجاره کنید، اجاره‌نامه میزان اجاره ماهیانه، زمان پرداخت، اتفاقاتی که در صورت عدم پرداخت رخ خواهد داد، مدّت زمان اجاره، حق داشتن حیوان خانگی، تعداد ساکنین واحد و دیگر اطلاعات ضروری را توصیف می‌کند. صاحب‌خانه شما را موظّف می‌کند که قبل از در اختیار گرفتن ملک او، متن قرارداد اجاره‌نامه را امضا کنید.

  • اجاره به شرط تملیک چیست ؟

    تعریف اجاره به شرط تملیک(Capital Lease)چیست؟


    اجاره ای که ویژگی‌های اقتصادی تملک دارایی را دارد، اجاره به شرط تملیک گفته می‌شود. دارایی هایی که از طریق اجاره به شرط تملیک تصاحب می‌شوند، به دلایل حسابداری به‌عنوان دارایی خریداری‌شده در نظر گرفته می‌شوند. در سوی مقابل اجاره عملیاتی به‌عنوان اجاره واقعی یا اجاره بلندمدت برای اهداف حسابداری خواهد بود. انتخاب طبقه‌بندی اجاره تأثیر مهمی بر صورتحساب‌های مالی یک شرکت خواهد داشت. هر نوع اجاره ای اگر یکی از الزامات زیر را برآورده کند، اجاره به شرط تملیک خواهد بود.

    • مدت زمان اجاره دارایی، بیشتر از ۷۵ درصد از عمر مفید دارایی باشد.
    • اجاره شامل توافق خرید با ارزش کمتر از ارزش بازار باشد.
    • اجاره کننده در پایان اجاره مالکیت را به دست آورد.
    • ارزش فعلی اقساط اجاره از ۹۰% ارزش بازار دارایی بیشتر است.


    توضیحاتی در مورد اجاره به شرط تملیک


    اجاره به شرط تملیک مثالی از نقش حسابداری تعهدی در وقایع اقتصادی است. عموماً، شرکت ها حق انتخاب نوع اجاره ای را که برای اهداف حسابداری می‌خواهند، دارند؛ اما هر یک از انواع اجاره ها مزایا و معایب خاص خود را در صورتحساب های مالی دارد. به طور مثال، شرکت هایی که تمایل به داشتن نسبت های بازده دارایی بالا دارند باید اجاره عملیاتی را انتخاب نمایند، چون در ترازنامه دارایی اجاره شده به عنوان یک آیتم دارایی محسوب نخواهد شد و باعث کاهش مخرج کسر نسبت‌های مالی می‌شود.

  • اجاره عملیاتی چیست ؟

    قراردادی که اجازه استفاده از یک دارایی را می‌دهد اما حقوق مربوط به مالکیت دارایی را انتقال نمی‌دهد، اجاره عملیاتی گفته می‌شود. اجاره عملیاتی برای شخص موجر تأمین سرمایه به حساب نمی‌آید، بلکه از آن به‌عنوان هزینه اجاره یاد کرده و نوعی «تأمین مالی خارج از ترازنامه» محسوب می‌شود؛ اما برای اجاره دهنده، آنچه اجاره داده می‌شود به‌عنوان یک دارایی شناخته شده و همان‌طور نیز مستهلک می‌شود. اجاره ی عملیاتی مشوق‌های مالیاتی دارد و منجر به ضبط دارایی ها یا بدهی ها در ترازنامه موجر نمی‌شود و می‌تواند نسبت های مالی موجر را بهبود ببخشد.


    توضیحاتی در مورد اجاره عملیاتی


    دو نوع اساسی اجاره وجود دارد: سرمایه ای و عملیاتی. اجاره های سرمایه ای غیرقابل لغو شدن هستند و باید حداقل با یکی از الزامات زیر تطابق داشته باشند:
    اجاره مالکیت دارایی را انتقال می‌دهد.اجاره شامل گزینه خرید با تخفیف است.مدت زمان اجاره ۷۵ درصد عمر اقتصادی پیش‌بینی‌شده دارایی یا بیشتر است و یا اجاره حداقل ۹۰ درصد ارزش دارایی را شامل می‌شود.اما اجاره ی عملیاتی با هیچ‌کدام از معیارهای بالا مطابقت ندارد.

  • اختیار معامله چیست ؟

    اختیار معامله قراردادی دوطرفه بین خریدار و فروشنده است که بر اساس آن خریدار قرارداد حق (نه الزام و تعهد) دارد که مقدار معینی از دارایی مندرج در قرارداد را با قیمت معین و در زمانی مشخص بخرد یا بفروشد. بر اساس این قرارداد، دو طرف توافق می‌کنند که در آینده معامله‌ای انجام دهند. در این معامله خریدار اختیار معامله، در ازای پرداخت مبلغ معینی، حق خرید یا فروش دارایی مندرج در قرارداد را در زمانی مشخصی با قیمتی که هنگام بستن قرارداد تعیین شده است، به دست می‌آورد. از طرف دیگر، فروشنده قرارداد اختیار معامله، در مقابل اعطای این حق به خریدار با دریافت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد، بر اساس مفاد قرارداد، آماده فروش دارایی مذکور است.

  • ارزش افزوده اقتصادی چیست ؟

    ارزش افزوده اقتصادی معیاری برای سنجش عملکرد مالی شرکت بر اساس ثروت مازاد است که با کسر هزینه سرمایه از سود عملیاتی (پس از کسر مالیات) محاسبه می‌شود. ارزش‌افزوده اقتصادی با عنوان «سود اقتصادی» نیز شناخته می‌شود.
    فرمول محاسبه ارزش‌افزوده اقتصادی عبارت است از:
    ارزش افزوده اقتصادی=سود عملیاتی پس از کسر مالیات _ هزینه سرمایه

    توضیحاتی در مورد ارزش افزوده اقتصادی

    این معیار توسط شرکت مشاوره Stern Stewart & Co شناسایی و معرفی شد که می‌تواند نشان‌دهنده سود اقتصادی حقیقی یک شرکت باشد .

  • ارزش خالص فرصت رشد (NPVGO) به چه معناست؟
    ارزش خالص حال فرصت رشد یا Net Present Value of Growth Opportunity or NPVGO به محاسبات ارزش خالص حال براساس تنزیل درآمدهای آتی گویند که با لحاظ فرض خرید و توسعه احتمالی شرکت در آینده قادر به محاسبه ارزش افزوده به شرکت خواهد بود.

    ارزش خالص حال فرصت رشد ابزاری است برای تخمین ارزش شرکت یا پروژه بر اساس رشد تخمین زده شده پس از خرید در آینده. 
    با استفاده از این روش شرکت این توانایی را خواهد داشت که ارزش افزوده به شرکت را با توجه به افزایش درآمدهای آتی محاسبه کند.

    روش محاسبه نیز بدین صورت خواهد بود: شرکت پس از تنزیل درآمدهای آتی بر اساس نرخ تنزیل هزینه سرمایه، مبلغ خرید پروژه جدید را کسر کرده و بدین ترتیب ارزش حال شرکت پس از خرید پروژه جدید بدست خواهد آمد. 
    تفاوت در ارزش حال محاسبه شده با این روش (یعنی با لحاظ افزایش درآمدهای آتی پس از خرید پروژه جدید) با ارزش حال محاسبه شده در زمان عادی حاکی از ارزش خالص حال فرصت رشد می‌باشد. بدین ترتیب مشخص خواهد بود که آیا خرید جدید دارای ارزش افزوده برای شکت خواهد بود یا نه.

  • اعتبار اسنادی چیست ؟

    اعتبار اسنادی (Letter of Credit) یا ال سی (LC)، اسنادی است که توسط موسسات مالی صادر می‌شود و تعهدی برای پرداخت مقدار مشخصی پول است. اعتبار اسنادی، یکی از رایج‌ترین روش‌های پرداخت در قراردادهای بین‌المللی است و در اینگونه معاملات، به منظور اطمینان از دریافت مبالغ پرداختی مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبق دستورالعمل‌های مربوط به اعتبار اسنادی، چنانچه خریدار قادر به پرداخت مبلغ خرید نباشد، بانک موظف است تمام مبلغ خرید یا مبلغ باقیمانده از آن را به طرف فروشنده پرداخت کند.

  • امیدنامه شرکت‌های بورسی چیست؟
    در امیدنامه این شرکت‌ها باید ابتدا چکیده‌ای از نوع فعالیت شرکت، محل شرکت، تاریخ و شماره ثبت شرکت بیان شود. بعد از چکیده فهرست مطالبی که قرار است بیان شود به ترتیب زیر مطرح می‌شود:
    مقدمه/ معرفی شرکت / تاریخچه‌ای از شرکت / موضوع فعالیت شرکت / سهامداران / مدیران / ساختار نیروی انسانی
    مرکزاصلی و شعب شرکت به‌طور کامل همراه با جداول مربوطه تشریح شود.
    در مورد نحوه فعالیت شرکت مواردی از قبیل: محل فعالیت اصلی شرکت، دارایی‌های ثابت، محصولات، ظرفیت تولید(اسمی،حقیقی)، مواد اولیه ومنابع تامین مالی آن، بازار محصولات و رقبا و برنامه های آتی شرکت (مربوط به طرح های توسعه شرکت) ذکرشود.
    همچنین اگر شرکت تولیدی باشداطلاعاتی در مورد تولید و فروش که شامل: تولید واقعی، ترکیب بهای تمام شده،تغییرات نرخ مواد اولیه، فروش، نحوه قیمت گذاری و فروش محصولات. به‌طور مثال در مورد شرکت فولاد مبارکه اصفهان فروش به صورت اعتبار اسنادی داخلی(ریال) و یافروش درصدی از محصولات از طریق بورس یا در صدی در شرکت در اتاق پایاپای صورت گرفته، عنوان می‌شود. او قراردادهای مهم.

    پذیرش در بورس:
    شامل فرآیند پذیرش، اقدامات انجام شده شرایط بورس، احراز شرایط بورس است.

    شرایط احراز بورس شامل موارد زیر است:
    1- اساسنامه شرکت باید مطابق اساسنامه نمونه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس باشد.
    2- شخصیت حقوقی شرکت سهامی عام باشد(در مورد شرکت فولاد مبارکه اصفهان تغییر از سهامی خاص به عام ذکر شده).
    3- مبلغ اسمی هر سهم شرکت 1000 ریال باشد(در مورد شرکت فولاد مبارکه اصفهان از 10000 ریال به 1000 ریال کاهش داشته)
    4- سهامدار عمده شرکت موظف است نسبت به عرضه سهام در چارچوب سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی اقدام کند. ( در مورد شرکت فولاد مبارکه اصفهان، سهامدار عمده شرکت سازمان توسعه و نوسازی معدنی ایران است.
    5- سهامدار عمده شرکت موظف است در عرضه اولیه سهام، حداقل20%سهام خود را با نظر بورس به صورت تدریجی عرضه کند.

    همه شرکت‌ها در زمان درج باید موارد زیر را جمع آوری کنند:
    - دعاوی حقوقی له یا علیه شرکت.
    - نکات مهم گزارس حسابرس و بازرس قانونی شرکت.
    - رویدادهای مهم بعد از تاریخ ترازنامه.

    در مورد عرضه سهام شرکت در بورس باید موارد زیر رعایت شود:
    - کارگزار معرف: مثلا شرکت کارگزاری بانک صنعت و معدن، کارگزار معرف شرکت فولاد مبارکه اصفهان جهت پذیرش در بورس اوراق بهادار است.
    - تعهدات سهامدار عمده: مثلا عرضه اولیه حداقل 5% از سهام شرکت در بورس جهت عرضه به عموم وکشف قیمت، با نظر ریاست سازمان بورس و با توجه به شرایط بازار.
    و در آخر سایر اطلاعات از قبیل: آدرس و شماره‌های تماس دفتر مرکزی، محل اصلی فعالیت شرکت. نهایتا به امضای مدیر پذیرش بورس اوراق بهادار می‌رسد.
    در مورد شرکت سرمایه‌گذاری علاوه بر موارد ذکر شده در بالا، نحوه فعالیتشان متفاوت است.
    در تشریح نحوه فعالیت: استراتژی‌های سرمایه‌گذاری، برنامه‌های آتی شرکت و طرح توسعه شرکت‌های سرمایه پذیر، سرمایه گذاری‌ها (در سهام شرکت‌های بورسی، خارج از بورس، سپرده های بانکی، نقاط قوت و ضعف پرتفوی سرمایه گذاری) مطرح می‌شود.
  • انواع شیوه‌های تعیین قیمت سهم کدامند؟
    چرا قیمت سهام اغلب شرکت ها در بورس از قیمت اسمـی آنها یعنی ۱۰۰ تومان بیشتر است؟ آیا قیمتی که در بورس برای سهام تعیین می شود، همواره با ارزش واقعی یک سهم برابر است؟ اگر اینطور است، چرا همچنان برخی سرمایه گذاران متقاضی خرید برخی سهام، حتی با قیمتی بالاتر هستند؟  در این قسمت، قصد داریم با ذکر انواع قیمت یک سهم، به این سوالات پاسخ دهیم. پس با ما همراه باشید.


    هر سهم، چهار نـوع قیمت دارد:

    الف: قیمت اسمی:
    قیمت اسمـی یک سهم، قیمتی است که عرضه اولیه سهام شرکت براساس آن قیمت انجام می شود. همانطور که قبلا هم توضیح دادیم، قیمت اسمی هریک از سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس در ایران، یکصد تومان (۱۰۰۰ ریال) است. مبلغ قیمت اسمی، بر روی برگه های سهام درج می شود. در تصویر زیر، نمونه یک برگه نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می کنید، کل سرمایه شرکت، تعداد سهام منتشر شده و قیمت اسمی هریک از سهام، به علاوه تعداد سهامی سهامدار در اختیار دارد، بر روی برگه سهام درج شده است.

    ب: قیمت دفتـری:
    اگر مجموع بدهی های شرکت را از مجموع دارایی های شرکت کم کنیم، مبلغ باقیمانده نشان دهنده مجموع ارزش سرمایه سهامداران شرکت یا به تعبیر دقیق تر، مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت خواهد بود. حال اگر مبلغ حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم، عدد حاصل بیانگر قیمت دفتری هر سهم است.

    برای مثال، فرض کنید مجموع ارزش دارایی های شرکت الف در پایان سال اول فعالیت شرکت، ۱۰ میلیارد تومان است. این شرکت همچنین در مجموع ۷ میلیارد تومان به بانکها و سایر شرکتها، بدهی دارد. بنابراین، مجموع حقوق صاحبان سهام این شرکت ۳ میلیـارد تومان خواهد بود (۳=۷-۱۰). حال اگر شرکت مذکور در مجموع تعداد ۲۰ میلیون سهم منتشر کرده باشد، ارزش دفتری هر سهم این شرکت ۱۵۰ تومان خواهد بود.
    (۱۵۰=۲۰۰۰۰۰۰۰/۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰)
    شاید برای شما این سوال بوجود آمده باشد که چطور قیمت اسمی سهام شرکت الف ۱۰۰ تومان است، در حالیکه قیمت دفتری سهام این شرکت ۱۵۰ تومان؟ پاسخ این است که میزان سودی که شرکت در پایان سال اول فعالیت خود بدست آورده است نیز به عنوان حقوق سهامداران محسوب و باعث شده است تا ارزش دفتری سهم، از ۱۰۰ تومان به ۱۵۰ تومان افزایش یابد.

    دلیل ذکر کلمه “دفتر” در قیمت دفتری سهم هم این است که اعداد و ارقام مربوط به دارایی ها و بدهی های شرکت، براساس ارقام ثبت شده در دفاتر حسابداری شرکت، مدنظر قرار می گیرند.

    ج: قیمت بازار:
    قیمت بازار یا قیمت معاملاتی، قیمتی است که سهام براساس آن، در بورس معامله می شود. همانطور که قبلا عصر بانک دات آی آر توضیح داد، اگرچه قیمت اسمی هر سهم در بورس ۱۰۰ تومان است، اما سهام اغلب شرکت ها در بورس براساس قیمت اسمی و حتی ارزش دفتری، معامله نمی شود.
    آنچه که قیمت سهم در بورس را تعیین می کند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است. برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایه گذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند. بنابراین، قیمت آن در بورس براساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش، تا چند برابر قیمت اسمی هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعیف یک شرکت ممکن است باعث بی رغبتی سرمایه گذاران به خرید یا نگهداری سهم مذکور و در نتیجه، افزایش عرضه آن در بورس باشد. طبیعتا با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهش یافته و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی، یعنی ۱۰۰ تومان برسد. بنابراین، قیمت بازار یک سهم، قیمتی است که در بورس، برای سهم تعیین می شود.

    د: قیمت ذاتی:
    منظور از قیمت ذاتی یک سهم، ارزش واقعی آن سهم است. شاید برای شما این سوال بوجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت ذاتی یک سهم وجود دارد. اجازه بدهید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون ۲۰۰ تومان است، به بیان دیگر، سهام شرکت الف هم اکنون با قیمت ۲۰۰ تومان در بورس در حال خرید و فروش است. اما سرمایه گذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از این سرمایه گذاران سوال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که “به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد”. معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، بیشتر از قیمت بازار این سهم است.

    بنابراین، در یک تعریف ساده، قیمت ذاتی یک سهم، بیانگر ارزشی است که سرمایه گذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتا اگر از دید سرمایه گذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از قیمت بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید خواهد بود، اما اگر ارزش ذاتی یک سهم کمتر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری به شمار نمی رود.

    این نکته را هم اضافه کنیم که عوامل سه گانه موثر بر قیمت سهام، یعنی عوامل محیطی، عوامل مرتبط با صنعت و عوامل درونی شرکت، در مجموع به سرمایه گذار کمک می کنند تا قیمت واقعی یک سهم را برآورد کرده و با مقایسه قیمت واقعی و قیمت بازار، درخصوص خرید، فروش و یا حفظ سهام شرکت مذکور تصمیم گیری کند.


  • انواع عقد چه هستند؟
    1- عقدلازم: عقدی است که هیچ یک از طرفین معامله حق فسخ آن را نداشته باشند.
    مانند سلف، فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، مزارعه، مساقات، قرض الحسنه.
    2- عقد جایز: عقدی است که هریک از طرفین می توانند هر وقت که بخواهند آن را فسخ نمایند مانند مضاربه ، جعاله، عقودمشارکتی.
    3- عقد خیاری: عقدی است که ضمن آن برای طرفین یا یکی از آنها یا برای اشخاص ثالث اختیارفسخ معامله گذاشته می شود.
    4- عقد منجز: عقدی است که قطعیت آن مشروط به انجام یا وقوع امری نباشد.
    5- عقد معلق: عقدی است که قطعی شدن آن مشروط به انجام یا وقوع امری دیگر است. مانند مالک شدن مستاجر پس از پرداخت کل اجاره بها(اجاره به شرط تملیک)
    6- عقد معین: عقودی راگویندکه در قانون مدنی نام آن ذکر گردیده باشد. مانند مضاربه ویا مشارکت.
    7- عقد نامعین: عقدی است که در قانون مدنی نام برده نشده لیکن در قالب انعقاد انواع قراردادها در معاملات فی مابین امضاکنندگان برقرار می شود.
    8- عقودمشارکتی یا غیرمبادله‌ای: عقودی را گویند که کالایی به هنگام انعقاد قرارداد مبادله نمی شود. مانند مضاربه – مشارکت
    9- عقود مبادله‌ای: عقودی را گویند که با انعقاد قرارداد موضوع بین طرفین قرارداد مبادله می شود.مانند خرید وفروش اقساطی – اجاره به شرط تملیک،سلف.
    10-عقد رهن: عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه قراردادن به داین می دهد. "قبض" اولیه بایستی انجام شود ولی استمرار قبض ضروری نمی باشد.
    در اختیار گرفتن مال را قبض می گویند.
    11- قرارداد بانکی: سندی است بین بانک ومشتری که درقالب یک یا چند عقد منعقد می شود ومعمولاً قرارداد شامل عقد اصلی به‌همراه عقودخارج لازم دیگر برای شفافیت مراودات بین بانک ومشتری می باشد و طی آن عقود جایزرا با ذکرعبارت«قراردادهای خارج لازم به لازم»تبدیل می نماید.
  • اولین مرحله ورود به "بورس" چیست؟
    کد سهامداری، شناسه‌ای 8 کاراکتری است که از سه حرف اول نام خانوادگی و یک عدد تصادفی 5 رقمی تشکیل شده است. مثلا اگر نام خانوادگی فردی رضایی باشد، کد سهامداری وی ممکن است، "رضا12234" باشد. کد سهامداری منحصر به فرد است و هر سرمایه گذار تنها یک کد معاملاتی دارد. برای دریافت کد سهامداری، کافیست به یکی از شرکت‌های کارگزاری بورس مراجعه و مدارک شناسایی خود شامل کپی شناسنامه و کارت ملی را به کارگزار ارائه دهید. ظرف مدت دو روز، کد سهامداری برای شما صادر و تحویل شما می‌شود. صدور کد سهامداری کاملا رایگان است و لازم نیست از این بابت، هزینه‌ای به کارگزار بپردازیـد.
    با دریافت کد سهامداری، عملا قدم به دنیای بورس گذاشته‌اید و می‌توانید در این بازار سرمایه‌گذاری کنید. توجه داشته باشید که همه شیوه‌های سرمایه‌گذاری در بورس اعم از خرید و فروش اوراق مشارکت، اوراق اجاره، سهام، سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری و... نیازمند داشتن کد سهامداری است. سرمایه‌گذاری در بورس فقط مختص افراد ریسک‌پذیر و یا متخصص نیست و افراد ریسک‌گریز و یا افرادی که تخصص کافـی در مسائل مرتبط با سرمایه‌گذاری ندارند هم می‌توانند ازطریق خرید اوراق مشارکت، اوراق اجاره، سرمایه‌گذاری ازطریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری، استفاده از خدمات شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری، استفاده از خدمات سبدگردانی و... در بورس سرمایـه‌گذاری کننـد. خرید و فروش سهام و سایر انواع اوراق بهادار در بورس فقط ازطریق کارگزاران رسمی بورس انجام می‌شود، بنابراین برخلاف تصور عمومی، برای سرمایه‌گذاری در بورس هیچ نیازی به مراجعه به تالار بورس نیست و کارگزاران بورس این وظیفه را برعهده دارنـد.

    کارگزاران افراد آگاه، خبـره و مورد اعتمـاد هستند که پس از کسب مجوزهای لازم از سازمان بورس و اوراق بهادار، اقدام به خرید و فروش سهام و سایر انواع اوراق بهادار می‌کنند و البته، در ازای ارائه‌ای خدمات، مبلغ بسیار اندکی کارمزد دریافت می‌کنند. سازمان بورس به طور مستمر و دقیق بر نحوه فعالیت کارگزاران بورس نظارت دارد و همین امر سبب می‌شود تا سرمایه‌گذاراناطمینان لازم در این‌خصوص را داشته باشند.


  • بازار سرمایه چیست؟ و انواع آن کدامند؟
    بازار سرمایه یکی از ارکان مهم اقتصاد در جامعه است که از آن به عنوان دماسنج اقتصاد یاد می شود. برای اینکه شما را بیشتر با این بازار آشنا کنیم شماری از اصطلاحات رایج در بورس را برای شما گردآوری کرده‌ایم.


    بازار پول (money market):
    در این بازار ارتباط بین سرمایه گذار و سرمایه پذیر کمتر از یک سال است و سرمایه پذیر ملزم است که وجوه سرمایه گذار پیش از گذشت یک سال برگشت دهد.

    بازار سرمایه (capital market):
    در این بازار ارتباط میان سرمایه گذار و سرمایه پذیر بیش از یک سال است و بر عکس بازار پول، سرمایه پذیر ملزم به عودت وجوه نیست.

    در معمول ترین تقسیم بندی، بازار سرمایه به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود:

    بازار اولیه (primary market):
    بازاری است که در هنگام انتشار اوراق قرضه یا سهام شرکت ها به وجود می آید. بانک های سرمایه گذار خالق و به وجود آورنده بازارهای اولیه محسوب می شوند و اوراق بهادار را پیش از انتشار قیمت گذاری می کنند و سپس می فروشند.

    بازار ثانویه (secondary market):
    بازار ثانویه محل داد و ستد اوراق منتشر شده در بازار اولیه است. حجم معاملات در این بازار، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است. در این بازار تغییرات قیمت ها شکل می گیرد و اوراق بهادار، بارها و بارها در آن داد و ستد می شود. بورس اوراقی بهادار تهران به عنوان بازار ثانویه عمل می کند و سهام و اوراق مشارکت در این بازار خرید و فروش می شود.در این بازار عرضه اولیه شرکت ها هم صورت می گیرد، بنابراین مکانیسم یک بازار اولیه را نیز دارد.



    بازار خارج از بورس (over the counter market) (otc):
    در این بازار که خارج از سیستم بورس است، سهام شرکت های شناخته شده و اوراق قرضه خرید و فروش می شود. در واقع گروهی از موسسات سرمایه گذاری، مانند بانک های سرمایه گذاری، پدید آورنده چنین بازارهایی هستند.


    بازارهای سرمایه بر اساس نوع شی مورد معامله نیز تقسیم بندی می شوند:

    بورس اوراق بهادار:
    در این بازار، انواع اوراق بهادار معامله می شوند. نمونه این بازار، بورس اوراق بهادار تهران (TSE)، بورس اوراق بهادار تورنتو (TSE) و بورس اوراق بهادار نیویورک (NYSE) است.


    بورس فلزات:
    در این بازار انواع فلزات شناخته شده با مشخصات معین و با ابزارهای متنوع مالی معامله می شوند. بورس فلزات تهران در نیمه دوم سال 1382 افتتاح شد. معروفترین بازار فلزات دنیا، بورس فلزات لندن(LME) است که فلزاتی چون آهن، آلومینیوم و روی در آن داد و ستد می شود.


    بورس کالای کشاورزی:
    در این بازار انواع محصولات کشاورزی، با ابزارهای جدید مالی، داد و ستد می شود. این بازار از قدیمی‌ترین بورس های دنیا محسوب می شود. بورس شیکاگو (CBOT) را می توان شاخص ترین نمونه این بازار عنوان کرد.


  • بازار فرابورس چیست و چه فرقی با بورس دارد؟
    ورود به بازار اوراق بهادار ازجمله اهداف شرکت‌ها محسوب می‌شود. اما این واقعیت که دستیابی سریع و آسان به بازار اوراق بهادار برای تعداد عمده‌ای از شرکت‌های سهامی فعال در کشور میسر نبوده و این شرکت‌ها از مزایای بازار سرمایه محروم بوده‌اند قبل از ایجاد فرابورس مشهود بوده است.
    بنابراین فرابورس ایران با ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس ولی با شرایط پذیرش و معامله ساده تر ایجاد گردید تا حوزه شمول بازار سرمایه کشور را گسترش دهد. مهم‌ترین وظیفه فرابورس ایران، ساماندهی و هدایت بخشی از بازار سرمایه می‌باشد که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را نداشته یا تمایل به ورود سریع‌تر به بازار را دارند، لذا رویه‌های پذیرش شرکت‌ها و تنوع شرایط پذیرش به گونه ایست که شرکت‌ها با احراز حداقل شرایط و در سریع ترین زمان ممکن، امکان ورود به بازار را داشته و از کلیه مزایای شرکت‌های پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار استفاده کنند. نام این بازار در ایران از معادل انگلیسی آن over the counter گرفته شده است. به همین دلیل به این بازار اختصارا otc نیز گفته می‌شود. قابل ذکر است که سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بر فعالیت‌های مالی و عملیاتی شرکت‌های بورس، فرابورس و بورس کالا نظارت کامل دارد.

    تفاوت‌های فرابورس با بورس
    شرکت فرابورس ایران همچون دو بورس فعال کشور – بورس اوراق و بورس کالا- با مجوز شورای عالی بورس ایجاد شده و تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار قرار دارد، با این تفاوت که ورود به بازارهای فرابورس از شرایط و الزامات کمتری برخوردار بوده و شامل بازارهای متنوعی می‌باشد که این تفاوت‌ها را به اختصار در زیر تشریح می‌کنیم.

    الف) تفاوت در بازار‌ها:
    الف-1) براساس دستورالعمل پذیرش، عرضه و نقل و انتقال اوراق بهادار در فرابورس ایران، فرابورس دارای پنج بازار (اول، دوم، سوم (عرضه)، ابزارهای نوین مالی و پایه) است. پذیرش شرکت‌های سهامی عام در بازار اول و بازار دوم و پذیرش سایر اوراق بهادار صرفا در بازار ابزارهای نوین مالی صورت می‌پذیرد.

    بازار سوم جهت عرضه یکجا و پذیره‌نویسی اوراق بهادار و بازار پایه جهت درج و نقل و انتقال سهام شرکت‌هایی است که بر اساس الزام بند ب ماده 99 قانون برنامه پنجم توسعه، مشمول ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار بوده و امکان پذیرش در یکی از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند.

    الف-2) شرکت بورس تهران دارای 2 بازار به شرح زیر می‌باشد:
    1- بازار اول
    2- بازار دوم
    ب) تفاوت در فرآیند پذیرش:
    با توجه به تقسیم‌بندی‌های انجام شده فوق، مقایسه‌ای بین شرایط پذیرش سهام در بازارهای بورس و فرابورس برای آشنایی بیشتر ارائه می‌کنیم: (جدول بالا) بر اساس بند ب ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید سهام شناور آزاد بخشی از سهام شرکت است که دارندگان آن همواره آماده عرضه و فروش آن سهام می‌باشند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام در مدیریت شرکت مشارکت نمایند.

    مزایای پذیرش شرکت‌ها در فرابورس
    بر اساس مقررات، کلیه مزایای موجود برای شرکت‌های پذیرفته شده در بورس، برای اوراق بهادار و سهام شرکت‌های پذیرفته شده در فرابورس نیز تعریف شده‌اند. این موارد از جمله موارد زیر می‌باشند:

    • تامین مالی آسان و ارزان
    کارکرد اصلی بازارهای اوراق بهادار، تجهیز، جمع‌آوری و هدایت پس‌اندازهای کوچک مردم برای اجرای طرح‌های بزرگ اقتصادی است تا شرکت‌ها با شرایطی آسان‌تر بتواند از مزایای تامین منابع ارزان قیمت از طریق بازار سرمایه، استفاده کنند. علاوه بر فروش سهام و افزایش سرمایه، راهکارهایی از قبیل انتشاراوراق مشارکت، انتشارگواهی سپرده سرمایه‌گذاری عام و خاص و... برای شرکت‌های پذیرفته شده در فرابورس پیش‌بینی شده است.

    • افزایش نقد شوندگی سهام
    تا پیش از فعالیت فرابورس فقط سهام شرکت‌هایی که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده بود، امکان معامله در محیطی شفاف و رقابتی را داشتند و شرکت‌هایی که نمی‌‌توانستند شرایط پذیرش در بورس را احراز کنند از دسترسی به چنین امکانی محروم بودند. اما با ایجاد فرابورس، شرکت‌ها با شرایط ساده تر می‌توانند در این نهاد پذیرش شوند و از مزیت‌های بازار منسجم و شفاف
    بهره‌مند شوند.

    • بهره‌مندی از معافیت مالیاتی شرکت‌های پذیرفته شده در فرابورس
    بر اساس قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید، شرکت‌های پذیرش شده در فرابورس ایران مشمول مزایای مالیاتی قابل توجهی خواهند شد.به این صورت که بر اساس ماده 143 قانون مالیات‌های مستقیم، 5 درصد از مالیات بر درآمد شرکت‌هایی که سهام آنها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی (فرابورس) یا خارجی پذیرفته می‌شود از سال پذیرش تا سالی که از فهرست شرکت‌های پذیرش شده در این بورسها یا بازارها حذف نشده اند با تایید سازمان بورس بخشوده می‌شود.به گزارش عصر بانک دات آی آر شرکت‌هایی که سهام آنها برای معامله در بازارهای خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود در صورتی که در پایان دوره مالی به تایید سازمان بورس حداقل 20 درصد سهام شناور آزاد داشته باشند معادل 2 برابر معافیت‌های فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار می‌شوند.

    در ماده 143 مکرر اضافه شده است از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکت‌ها اعم از ایرانی و خارجی در بورس‌ها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد.

    • نقل و انتقال سهام به‌صورت آسان- سریع و کم‌هزینه
    هم اکنون برای نقل و انتقال سهم شرکت‌های خارج از بورس فرآیند اداری پیچیده‌ و وقت‌گیری وجود دارد و اجرای کلیه مراحل مستلزم صرف وقت و تشریفات اداری پیچیده است اما با شروع فعالیت فرابورس و پذیرش شرکت‌ها در این بازار نقل و انتقال آنها به سهولت انجام می‌گیرد.

    • شفافیت و اعتبار قیمت سهام به واسطه مبادله در فرابورس
    با توجه به نظارت و شفافیت مکانیسم عرضه و تقاضا، قیمت سهام شرکت‌ها در فرابورس مبین شرایط روشنی برای وضعیت مالی شرکت است و در همه معاملاتی که شرکت یا سهامداران آن انجام می‌دهند، می‌تواند مبنای عمل قرار گیرد.همچنین می‌تواند مبنای وثیقه‌گذاری و اعتباردهی شرکت‌ها باشد.

    • اطلاع رسانی هماهنگ و عادلانه به سرمایه‌گذاران بالفعل و بالقوه
    پس از پذیرش سهام شرکت‌ها در فرابورس، مکانیسم قانونی و مراجع رسمی برای اعلام اطلاعات شرکت ایجاد می‌شود و از نتایج ارائه اطلاعات، شفافیت بیشتر عملکرد مدیران شرکت‌ها خواهد بود. همچنین با ارائه گزارش‌های مالی دوره‌ای تحت نظر حسابرسان معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، سهامداران و سایر سرمایه گذاران به اطلاعات حسابرسی شده دسترسی پیدا می‌کنند.

    • بهره‌گیری از امکان وثیقه‌گذاری سهام و اخذ ساده تر تسهیلات بانکی
    پس از پذیرش سهام شرکت‌ها در فرابورس، امکان وثیقه‌گذاری سهام و اخذ تسهیلات بر روی سهام شرکت‌‌های پذیرفته شده در این بازار امکان پذیر می‌باشد. چون با پذیرش سهام شرکت درفرابورس، یک مرجع رسمی بر انجام معاملات شرکت نظارت دارد و قیمت سهام در شرایط عادلانه عرضه و تقاضا تعیین می‌شود، لذا سیستم بانکی با شرایط ساده‌تری اقدام به وثیقه گرفتن سهام شرکت می‌کند. زیرا در صورت وثیقه شدن سهام، امکان انجام معامله روی آن وجود ندارد و ارزش‌گذاری سهام وثیقه شده از سوی یک مرجع رسمی به نام فرابورس صورت گرفته است.

    • معرفی شرکت و محصولات به طیف وسیعی از اقشار جامعه و افزایش اعتبار شرکت
    با توجه به اینکه فرابورس و بازار سرمایه مخاطبان گسترده‌ای دارد، ورود شرکت به بازار سرمایه موجب آشنایی قشر وسیعی از مصرف کنندگان با خریداران کالا و خدمات شرکت می‌شود وبی شک مخاطبان شرکت را افزایش خواهد داد.

    • صدور اوراق مشارکت و گواهی سپرده در فرابورس پذیره‌نویسی وانتشار اوراق مشارکت و گواهی سپرده سرمایه‌گذاری عام و خاص و همینطور انجام معامله دست دوم این اوراق انجام می‌شود.


    • پیش‌بینی فرآیند ساده خروج از فرابورس
    در صورتی که به هر دلیل سهامداران عمده شرکتی تصمیم بگیرند، شرکت خود را از فرابورس خارج کنند، در دستورالعمل پذیرش ساز و کاری به این منظور در نظر گرفته شده است که با گذراندن فرآیند مشخصی امکان خروج ازاین بازار وحتی تبدیل شرکت به شرکت سهامی خاص به سادگی امکان پذیر خواهد بود.


  • بازار والرازی (Walrasian Market) اشاره به چیست؟
    بازار وال رازی Walrasian Market به مدل اقتصادی از بازار (معاملاتی) گویند که در آن سفارشات خرید و فروش جمع‌آوری شده و سپس بر اساس تحلیل و بررسی‌های انجام شده قیمت بازار تعیین می‌گردد.

    در این روش تمامی سفارشات جمع آوری شده و سپس قیمتی که با آن بیشترین معاملات قابل انجام است، یعنی نزدیکترین قیمت خرید به فروش، به عنوان قیمت آغازین تعیین می‌گردد.

    در صورتی که چندین قیمت معملاتی در بازار وجود داشته باشد، یعنی برای چندین قیمت فروش متفاوت خریدار وجود داشته باشد و یا بالعکس، قیمتی که بیشترین حجم معامله را در بر دارد بعنوان قیمت بازار اعلام شده و معاملات بازار با آن قیمت شروع می‌شوند.

    بازار سهام نیویورک مدل تقریبا مشابهی را برای تعیین قیمت سفارشات قبل از شروع روز بازار (ساعت 9:30 به وقت محلی نیویورک) استفاده می‌کند. این روش توسط لئون وال راز طراحی شد و تا سال 1871 تمام معاملات بازار در بازار بورس نیویورک بدین صورت انجام می‌پذیرفت.

    بازار بورس تهران نیز ساختار کاملا مشابهی با این روش داشته و از این بازار نیز می‌توان بعنوان بازار وال رازی نام برد. از آنجایی که ساختار بازار وال رازی بسیار شبیه مزایده است، از این بازار به اسم مزایده وال رازی نیز نام برده می‌شود.

  • بازده (Yield) چه معنایی دارد؟
    بازده یا Yield به بازده سرمایه‌گذاری گویند که معمولا بصورت دوره‌ای یا در سررسید یا به هر دو صورت پرداخت می‌گردد و در قالب نرخ (درصد) سالانه اعلام می‌شود.

    محاسبه بازده دارایی یا بازده سرمایه‌گذاری روش‌های متفاوتی دارد که فاکتورهای مختلفی از قبیل هزینه‌ها و زمان پرداخت آنها، سود و زمان دریافت آن، و نرخ تنزیل در محاسبه آن نقش مهمی ایفا می‌کنند.

  • بازده سرمایه (ROIC) به معنای چیست؟
    بازده سرمایه یا Return On Invested Capital - ROIC به محاسباتی گویند که حاکی از کیفیت سرمایه‌گذاری شرکت با استفاده از سرمایه در دست آن است.

    نسبت بدست آمده از محاسبه بازده سرمایه بیان‌کننده توانایی و تشخیص مناسب شرکت در سرمایه‌گذاری‌ها و پرداخت بازده آن به صاحبان سهام شرکت است.

    مقایسه "بازده سرمایه" با "میانگین موزون هزینه سرمایه" یا WACC، نشانگر کیفیت و کارایی سرمایه‌گذاری است، و چنانچه بازده سرمایه بیشتر از میانگین موزون هزینه سرمایه باشد این بدان معناست که نهاد دارای بازده مثبت واقعی (و نه تنها عددی) بوده است.

    فرمول محاسبه بازده دارایی شرح ذیل می‌باشد:

    ‌فرمول بازده سرمایه

    خالص سود = Net income
    سود سهام = Dividends
    سرمایه کل یا سرمایه سرمایه گذاری شده = Total Capital

    سرمایه کل شامل بدهی‌های دراز مدت و سهام شرکت (عادی و ممتاز) است و از آنجایی که بسیاری از نهادها درآمدهای جانبی نیز دارند بسیاری از شرکت‌ها مبلغ "خالص سود عملیاتی پس از کسر مالیات" یا NOPAT را در این محاسبات جایگزین "خالص سود" می‌کنند روش دیگر انجام محاسبه استفاده از عدد "سود ناخالص قبل از کسر سود تسهیلات و مالیات" است. بدین ترتیب فرمول بصورت ذیل تغییر می‌کند:

    ‌فرمول بازده دارایی

    بازده سرمایه همیشه در قالب درصد بیان میشود و سرمایه سرمایه‌گذاری شده می‌تواند خرید ساختمان، ماشین آلات صنعتی، پروژه و یا حتی شرکت‌های دیگر باشد.

    انتقاد اصلی وارده به این محاسبات فقدان شفافیت محاسبات و عدم بیان آن از چگونگی کسب درآمد است. این محاسبات همیشه در تحلیل‌های مالی و تحلیل صورت‌های مالی انجام شده ولی هیچگاه به‌تنهایی بیان کننده منبع درآمد آن نیست.

    برای مثال سهامدار تنها با بررسی درصد بازده، متوجه نخواهد بود که درآمد حاصله از منبع صنعت ساخت و ساز بوده یا از معاملات بازار فارکس.

  • بازده غیر عادی (Abnormal return) چیست؟
    بازده غیر عادی Abnormal return واژه‌ای است برای توصیف بازده سرمایه یا دارایی که دور از بازده مورد انتظار باشد.

    بازده مورد انتظار بر مبنای مدل قیمت‌گذاری دارایی (Asset Pricing Model) می‌باشد. بازده غیر عادی می‌تواند خوب یا بد تلقی گردد و مبنای آن بیشتر یا کمتر بودن از سود یا بازده مورد انتظار شرکت است.

  • بازی حاصل جمع صفر (Zero-Sum Game) یعنی چی؟
    بازی حاصل جمع صفر Zero-Sum Game به شرایطی گویند که سود یا منفعت یکی از شرکت‌کنندگان مستلزم ضرر مساوی شرکت‌کننده دیگری در همان سناریو باشد.

    بدین ترتیب خالص تغییر مابین تمام شرکت‌کنندگان صفر باشد. به عبارتی دیگر تغییر دارایی بین شرکت‌کنندگان صفر بوده و دارایی تنها از کسی به کس دیگر انتقال میابد. قراردادهای آتی و مشتقات مورد استفاده در بازارهای مالی ابزار حاصل جمع صفر هستند.

    قمار نیز بازی حاصل جمع صفر است که تنها دارایی کسی به دیگری انتقال میابد.

  • برای انتخاب یک سهم، به چه معیارهایی باید توجه کرد؟
    برای سرمایه گذاری در بورس، مطالعه و شناخت کافی درباره این بازار، مشورت با افراد حرفه ای و تعیین هدف از سرمایه گذاری در بورس است. توصیه می کنیم به اصول زیر توجه داشته باشید: برای انتخاب یک سهم خوب، باید به این معیارها توجه کرد:

    دارایی و بدهی شرکت: از عوامل موثر در انتخاب سهام یک شرکت، وضعیت دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام شرکت است. هر اندازه این وضعیت مطلوب تر باشد، نشان دهنده شرایط مناسب شرکت برای سرمایه گذاری است. به این منظور، می توان ترازنامه شرکت را مورد بررسی قرار داد.

    سود نقدی هر سهم : علاوه بر وضعیت درآمدی شرکت، میزان سودی که شرکت به هر سهم خود می دهد نیز در انتخاب سهم خوب، حائز اهمیت است.

    تداوم روند سودآوری : اگرچه سودآور بودن شرکت در انتخاب سهام آن بسیار مهم است، اما باید توجه داشت که این سودآوری، باید یک فرآیند مستمر و مداوم باشد، نه مقطعی. با مطالعه اطلاعات و برنامه های آتی شرکت، می توان نسبت به این موضوع آگاهی کسب نمود.

    نسبت قیمت به درآمد سهم ( P/E ) : نسبت قیمت به درآمد سهم بیانگر آن است که قیمت سهام شرکت، چند برابر میزان سود نقدی که شرکت به هر سهم خود تخصیص می دهد. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که آیا قیمت سهام به نسبت سودی که بین سهامدارانش توزیع می کند، ارزش دارد.

    صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند : هنگام انتخاب سهام یک شرکت، باید به این موضوع توجه کرد که آیا صنعتی که شرکت در آن صنعت فعالیت می کند، از شرایط مناسبی در حال و آینده برخوردار است یا خیر. شرایط خرد و کلان اقتصادی چه تأثیری بر این صنعت خواهد گذاشت. صنایع رقیب این صنعت در حال و آینده، چه وضعیتی دارند. آیا شرایط بین المللی بر این صنعت تأثیر مثبت یا منفی خواهد داشت و...

    قابلیت نقدشوندگی : یکی از معیارهای انتخاب سهام خوب، قابلیت نقدشوندگی سهام است، به این معنا که هر وقت دارنده آن سهم قصد فروش آن را داشت، بتواند به راحتی، سهام خود را بفروشد. هر اندازه که دفعات خرید و فروش روزانه یک سهم بیشتر باشد، قابلیت نقدشوندگی آن سهم نیز بالاتر خواهد بود. 
  • بنگاه چیست ؟

    واحد اقتصادی که در تولید کالا یا خدمت فعالیت می‌کند، اعم از آن که دارای شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد.

  • بورس انرژی چیست؟ و چه کالاهایی در آن قابل پذیرش هستند؟
    تاریخچه
    شرکت بورس انرژی (سهامی عام) بر اساس قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه 1384 مجلس شورای اسلامی تاسیس و در تاریخ 1391/04/17 تحت شماره428002 و شناسه ملی 10320798438 در اداره کل ثبت شرکت ها و موسسات غیر تجاری به ثبت رسید و فعالیت های عملیاتی خود را در زمینه انجام معاملات نقدی، قرارداد سلف موازی استاندارد، قراردادهای آتی و اختیار معامله و به منظور مرتفع سازی نیازهایی چون خرید و فروش منابع انرژی، تامین مالی برای تولیدکنندگان و تامین منابع انرژی برای توزیع کنندگان و مصرف کنندگان، از اوایل خرداد ماه همان سال آغار نمود.

    بورس انرژی دریک نگاه
    ایران به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت و گاز و دارنده یکی از بزرگترین ذخایر و منابع هیدروکربوری جهان شناخته می‌شود. از سوی دیگر با توجه به رویکرد مطرح در سند چشم انداز 1404 در ارتقاء جایگاه جمهوری اسلامی ایران به کشور اول منطقه از لحاظ اقتصادی، سیاسی ، علمی و ... لزوم تاسیس بازاری متشکل جهت کشف قیمت و معامله نفت به عنوان یک کالای استراتژیک در منطقه بیش از گذشته احساس و همین موضوع زمینه ساز طرح قیمت گذاری نفت در داخل کشور شد .از آنجا که یکی از بهترین و شفاف‌ترین مکانیزم‌های قیمت گذاری محصولات، عرضه آنها در بورس می‌باشد، در اوایل دهه 80 ایده تاسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی مشترک میان وزارتخانه های نفت و اقتصاد شکل گرفت. در فاز نخست برای محقق شدن این ایده در اواخر بهمن 1386 مبادلات فرآورده های نفت و پتروشیمی در بازار سرمایه آغاز گردید. از سویی با وجود زیرساخت‌های موجود در صنعت برق کشور که آن را از کشورهای منطقه متمایز می‌سازد، همزمان با فعالیت‌ها در راستای شکل گیری بورس نفت، لزوم راه اندازی بورس برق در ادامه توسعه بازار برق کشور احساس شد. در خرداد 87 شورای عالی بورس با تاسیس بورس برق موافقت می‌کند. در این بین تشکیل بازاری منسجم برای در بر گیری همه کالاهای از جنس انرژی و تشکیل بورسی جامع و واحد برای معاملات انواع حامل‌های انرژی پیشنهاد شد. شورای عالی بورس و اوراق بهادار در جلسه 1390/03/30 با تجمیع درخواست‌های جداگانه برای راه اندازی بورس نفت و برق به راه اندازی بورس انرژی رای داد. بر این اساس بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور جهت عرضه محصولات نفت و مشتقات نفتی ، برق، گاز طبیعی ، زغال سنگ ، حق آلودگی و سایر حامل‌های انرژی شکل گرفت. متعاقب صدور مجوز فعالیت بورس انرژی و برای تعیین گروه‌های سهامداری این بورس، سازمان بورس و اوراق بهادار، فراخوانی را در تاریخ 1390/04/05 جهت مشارکت نهادهای مالی و فعالان صنعت نفت ، گاز و فراورده های نفتی، برق و با قید ترکیب 60 درصد نهادهای مالی ، 20 درصد فعالان صنعت برق و نفت و 20 درصد عموم مردم و سقف 5/2 درصد برای هر متقاضی منتشرنمود. در تاریخ یازدهم اسفند 1390 مجمع عمومی مؤسس شرکت بورس انرژی برگزار گردید و از بین کاندیداهای عضویت در هیئت مدیره، 7 عضو اصلی و 2 عضو علی‌البدل انتخاب شدند.


    ماموریت سازمانی
    ایجاد بازاری شفاف، کارآمد، با نقد شوندگی و رقابت پذیری بالا، جهت رفع انحصار و کشف عادلانه قیمت حاملهای انرژی.

    چشم انداز
    مرجع کشف قیمت حاملهای انرژی در منطقه خاورمیانه.

    اهداف
    تبیین، تحکیم و ارتقاء جایگاه و کارکردهای بورس انرژی برای ذینفعان
    بکارگیری رویه های موثر جهت حفظ سلامت بازار و صیانت ازحقوق ذینفعان
    طراحی ابزارها و محصولات جدید با توجه به نیازهای ذینفعان و اقتضائات محیطی
    تجهیز بهینه منابع فیزیکی و توسعه مستمرسرمایه های انسانی
    ارزش آفرینی و تامین منافع سهامداران
    تعامل و همکاری موثر با نهادهای فعال در بازارهای مالی

    ارکان شرکت بورس انرژی ایران
    مجامع عمومی
    هیات مدیره
    مدیر عامل
    بازرس/حسابرس
             

    کالا های پذیرفته شده در بورس انرژی در سال ١٣٩١



    کالاهای پذیرفته شده در بورس انرژی در سال ١٣٩٢



    کالاهای قابل پذیرش در بورس انرژی

    با توجه به جلسه تفکیک فرآورده های نفتی مورخ 1392/2/14 در سازمان بورس و اوراق بهادار کالا های قابل پذیرش در بورس انرژی بدین شرح اعلام شده است:



    لازم به ذکر است در مورد سایر کالاهایی که در آینده جهت پذیرش در هریک از بورسها مطرح می گردند ملاک تصمیم گیری ماهیت ذاتی کالا می باشد و در صورتی که کالا های مورد بررسی ماهیت انرژی داشته باشند در بورس انرژی معامله خواهند شد.


  • تئوری مسیر تصادفی (Random walk theory) چیست؟
    تئوری مسیر تصادفی یا مسیر غیر قابل پیش بینی یا Random walk theory یکی از مشهور ترین تئوری‌های موجود در علم سرمایه گذاری است.

    ارائه کننده این تئوری Burton Malkeil است که آن را در یکی از کتاب های خود در سال 1973 بنام "پیاده روی در مسیر تصادفی در خیابان وال" یا "A Random Walk ِDown Wall Street" ارائه نمود. این کتاب تا به امروز یکی از پر فروش ترین کتاب های کلاسیک در علم سرمایه گذاری بوده است.

    تئوری "مسیر تصادفی" یکی از تئوری‌های بازار سرمایه بوده و بر این باور است که روند منحنی قیمتی قابلیت پیش بینی قیمت آتی آن و یا روند آتی آن را ندارد.

    این تئوری بعد ها توسط موریس کندال در سال 1953 مورد بررسی و تایید قرار گرفت. نتیجه حاصله این است که نوسان قیمتی سهام مستقل از یکدیگر بوده و احتمال وقوع سناریوهای قیمتی در آینده یکسان است. هرچند در دراز مدت منحنی قیمت روندی رو به بالا در پیش خواهد داشت.

    بطور خلاصه این تئوری بیانگر آن است که قیمت سهام مسیری تصادفی و کاملا غیر قابل پیش بینی داشته و احتمال بالا رفتن قیمت کاملا مساوی با احتمال پایین رفتن آن است. پیروان این تئوری بر آن باورند که داشتن عملکردی بهتر از عملکرد شاخص بورس غیر ممکن است، مگر آنکه سرمایه گذار ریسکی مازاد بر شاخص را تقبل کند. برتن ملکیل در کتاب خود بارها بر این حقیقت تاکید دارد که استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی کاملا بیهوده بوده و اتلاف وقت تلقی می گردد!

    او همچنین تاکید می‌کند که بهترین استراتژی سرمایه گذاری استراتژی خرید و نگه داری سهام یا همان buy-and-hold است. او در کتاب خود با ارائه مستندات و آمار موجود نشان می دهد که اکثر قریب به اتفاق شرکت های سرمایه گذاری در بلند مدت عملکرد بهتری نسبت به شاخص نشان نداده اند و این به نوبه خود بهترین سند برای اثبات نظریه وی است.

    منتقدان این کتاب همیشه بر این نکته تاکید دارند که این کتاب بیش از 30 سال پیش تالیف شده و تئوری‌های آن در زمان فعلی صدق نمی‌کند. تئوری "مسیر تصادفی" هیچوقت در دل سرمایه گذاران وال استریت جایی باز نکرده است و شاید دلیل اصلی آن تاکید این کتاب بر عدم نیاز برای وجود وال استریت و نقض ماهیتی وال استریت باشد.

  • تاثیر نرخ بهره بر بازار بورس به چه شکل است؟
    اگر دولت و بانک مرکزی به بانک ها اجازه دهند تا نرخ سود سپرده های بانکی را افزایش دهند، نگه داشتن پول در حساب های بانکی برای افراد به شدت جذاب می شود؛ چرا که در این صورت سود بدون ریسک بیشتری به دست خواهند آورد. سه نتیجه این اتفاق عبارتند از:
    1- افراد کمتر سرمایه گذاری می کنند. پس انداز و سرمایه گذاری به شدت به یکدیگر وابسته هستند. هرچه بیشتر پس انداز کنید، کمتر سرمایه گذاری خواهید کرد. عکس این رابطه نیز صادق است. (توجه داشته باشید که منظور ما از سرمایه گذاری، سرمایه گذاری در بورس است؛ زیرا هدف، ورود و موفقیت در این بازار است)
    2- سرمایه گذاری کمتر به معنای آن است که شرکت های بورسی پول کمتری در اختیار خواهند داشت. این اتفاق رشد را برای شرکت ها سخت تر می کند.
    3- زمانی که نرخ های بهره بالا می رود هم مردم و هم شرکت ها کمتر به وام گرفتن تمایل پیدا می کنند. دلیل این امر آن است که هزینه بازگرداندن وام افزایش می یابد. طبیعتا اگر افراد کمتر وام بگیرند، کمتر هزینه می کنند و اگر شرکت ها کمتر هزینه کنند، کمتر هم رشد خواهند کرد- برای پول درآوردن باید پول داشته باشید.
    4- بنابراین در مجموع نرخ های بهره بالاتر منجر به شکل گیری بازار بورس ضعیف تر می شود.
    در مجموع می توان گفت که تاثیر نرخ بهره بر بازار بورس معکوس است.بیکاری موضوع بسیار پراهمیت و بزرگی در همه جای دنیا از جمله ایران است. اثر سهمگین بیکاری منجر به رکود بسیاری از بازارها و کسب و کارها می شود. بازار سهام هم از این قاعده مستثنی نیست و تاثیر بیکاری بر بازار بورس می تواند چشمگیر باشد. افزایش بیکاری به بیان ساده به معنای آن است که شغل کمتری در کشور وجود دارد و منجر به اتفاقات زیر می شود:
    اگر دولت مجبور باشد بودجه بیشتری را خرج کاهش بیکاری در کشور کند، به این ترتیب بودجه کمتری برای خرج کردن در جاهای دیگر نظیر فرهنگ، راه سازی یا بهبود زیرساخت های فناوری کشور خواهد داشت.افرادی که بیکار هستند درآمد کمتری نسبت به گذشته دارند و به این ترتیب کمتر هم خرج می کنند.
    شرکت ها از هر دو مورد فوق صدمه می بینند و قیمت سهامشان نیز کاهش خواهد یافت.بیکاری بالا بر قیمت سهام تاثیر منفی می گذارد. به همین دلیل دولت ها با مداخله در بازار سعی می کنند تا نیروهای اقتصاد کلان را برای داشتن اقتصادی سالم مدیریت کنند.
  • تالار اصلی و فرعی بورس چیست؟
    از شهریور 1381 به این سو بورس تهران در تلاش برای ایجاد تفکیک بین شرکت‌های نقد شونده و غیر نقد شونده بورس و در نهایت ایجاد نوعی رقابت بین مدیران شرکت‌ها تابلوی قیمت‌ها در بورس تهران را به سه تابلوی اول، دوم و فرعی تقسیم کرد. بر مبنای این تقسیم بندی تابلوی اول و دوم در تالار اصلی و تابلوی فرعی در تالار فرعی تعریف شده‌اند. نحوه معامله و در کل قوانین داد و ستد در هیچ یک از این تالار‌ها عملا تفاوتی با هم ندارد.
  • تجدید وجابجایی چیست ؟

    جابجایی وتجدید یعنی بخشی یا تمام تسهیلات یک مشتری را به تسهیلات جدید تبدیل نمودن بدون اینکه واقعاً معامله ای جدید فی مابین انجام شده باشد.

  • تضاد منافع چیست ؟

    تضاد منافع به موقعیتی گفته می‌شود که در آن یک شخص حرفه‌ای یا یک شرکت سهامی دارای مجموعه‌ای از منافع مقرر است و ممکن است آن منافع را به منابعی غیر قابل اعتمادی تبدیل کند. این منافع می‌تواند پول، وضعیت اجتماعی یا موقعیت شغلی، دانش یا شهرت باشد. وقتی چنین موقعیتی اتفاق میفتد، معمولاً از آن‌ها درخواست می‌شود که این منافع را حذف نمایند و اغلب به صورت قانونی ملزم به این کار هستند.

    توضیحاتی در مورد تضاد منافع

    مثالی از تضاد منافع می‌تواند مفهوم آن را برای شما روشن‌تر کند. مثلاً شرکتی را در نظر بگیرید که مدیرعامل جدید آن که ما او را آقای صبوری می‌نامیم، تصمیم می‌گیرد ناوگان حمل و نقل شرکت را که به تازگی نوسازی شده است، کنار بگذارد و مسئولیت واحد حمل و نقل شرکت را به یک سرویس دهنده خارجی به نام شرکت حمل و نقل تندرو برون سپاری کند. بعد از مدتی مشخص می‌شود که آقای صبوری سهامدار و عضو هیئت مدیره شرکت حمل و نقل تندرو نیز بوده و آن را از همه مخفی نگه داشته است. به چنین موقعیت ایجادشده‌ای تضاد منافع گفته می‌شود.

  • تعریف عقد چیست ؟

    عبارتست از اینکه یک یا چند نفر درمقابل یک یاچند نفر دیگر تعهد انجام امری را بنمایند.

  • تمدید چیست ؟

    یعنی قبول مهلت وتغییر سررسید ایفای تعهدات به تاریخ دیگر مشروط بر اینکه در دوره تمدید که در قالبقراردادالحاقی  انجام می پذیرد سهم سود بانک وطرف معامله تغییر ننماید. لذا اخذ وجه التزام تأخیرتأدیه دین در دوره تمدید منتفی است وبیشتر درعقد مضاربه ومشارکت کاربرد دارد .

  • توافق‌نامه شراکت چیست ؟

    توافق‌نامه‌ای است که در آن نحوه تقسیم سود و زیان شرکا در شرکت تضامنی مشخص شده است و می‌تواند به‌صورت غیررسمی و شفاهی یا به‌صورت یک مدرک رسمی و کتبی باشد .

  • توقف و بازگشایی نماد چیست؟
    پس از خروج از وضعیت خاص و بازگشایی نماد شرکت داد و ستد سهام شرکت از سر گرفته می‌شود.

    توقف نماد
    در موارد زیر منحصراً بورس پس از دریافت نامه یا پیام الکترونیکی اداره ناشران بورسی سازمان، نسبت به توقف نماد اقدام می‌کند:

    الف: قبل از برگزاری کلیه مجامع عمومی صاحبان سهام شرکت‌ها و قبل از برگزاری جلسه هیئت مدیره‌ای که طی آن قرار است در خصوص اختیارات تفویض‌شده توسط مجمع عمومی فوق‌العاده برای افزایش سرمایه تصمیم‌گیری شود.
    تمام توقف‌های موضوع این بند 2 روز قبل از برگزاری مجمع صورت می‌پذیرد، بجز برگزاری جلسات مجمع عادی بطور فوق ‌العاده‌ای که تاثیر مستقیم مالی بر شرکت ندارد، از قبیل انتخاب مدیران، بازرس، حسابرس که نماد شرکت باید از یک روز قبل باید متوقف شود.
    ب: سه روز قبل از سررسید پرداخت سود علی‌الحساب و سررسیدهای اوراق مشارکت بورس
    در موارد فوق پس از دریافت نامه یا پیام اداره ناشران بورسی، سازمان قبل از توقف نماد، زمان و دلیل توقف نماد را از طریق پیام الکترونیکی سامانه معاملات و سایت اینترنتی به اطلاع فعالان بازار می‌رساند.
    بلافاصله پس از دریافت نامه یا پیام الکترونیکی اداره نظارت بر ناشران بورسی سازمان در خصوص اطلاع از رویدادهای با اهمیت در شرکت، در صورتی‌که معاملات مظنون به استفاده از اطلاعات نهانی یا دستکاری قیمت یا وجود اخبار بااهمیت در بازار سهم باشد، مدیرعامل بورس و یا سازمان می‌توانند دستور توقف نماد را صادر کند .
    در این حالت سازمان بورس بلافاصله پس از دریافت دستور نسبت به توقف نماد اقدام و موارد را تا رفع توقف نماد پیگیری می کند.

    در موارد زیر بورس رأساً نسبت به توقف نماد اقدام می‌کند:

    1- تغییر در طبقه‌بندی تابلو یا صنعت

    2- توقف نماد حق تقدم پس از اتمام مهلت قانونی پذیره‌نویسی

    3- وجود اشکالات فنی

    4- توقف نماد حق تقدم پس از فروش تمام حق تقدم‌های استفاده نشده و پاره سهام ناشی از افزایش سرمایه
    همچنین سازمان بورس جهت پیگیری موارد مشکوک در بازار می‌تواند نماد یک شرکت را حداکثر به مدت 30 دقیقه متوقف کند و موضوع را از مراجع ذی‌ربط استعلام کند. بدیهی است ادامه توقف نماد منوط به نظر مدیرعامل بورس خواهد بود.

    بازگشایی نمادها
    در صورتی که نمادها با نامه یا پیام الکترونیکی اداره نظارت بر ناشران بورسی سازمان متوقف شود، بازگشایی نماد پس از انتشار اطلاعات جدید توسط اداره ناشران بورسی سازمان و ارسال نامه یا پیام الکترونیکی به بورس صورت خواهد پذیرفت. این گشایش حداکثر یک روز پس از دریافت پیام یا نامه اداره مذکور انجام خواهد شد.
    1- بازگشایی نمادهایی که به علت مظنون بودن به استفاده از اطلاعات نهانی، دستکاری بازار یا وجود اخبار بااهمیت در بازار متوقف شده است، با دستور مقام متوقف‌کننده حداکثر ظرف 3 روز کاری پس از زمان توقف بازگشایی خواهد شد.
    2- بازگشایی نمادهایی که جهت تغییر طبقه‌بندی متوقف‌ شده‌اند حداکثر 2 روز پس از توقف نماد صورت می‌گیرد.
    بازگشایی کلیه نمادها با پیغام بورس بر روی سامانه معاملاتی و سایت اینترنتی بورس حداقل 15 دقیقه قبل از بازگشایی صورت می‌پذیرد.


  • جستن گربه مرده (Dead cat bounce) چیست؟
    جستن گربه مرده یا Dead cat bounce به بهبود موقتی و تغییر جهت موقتی منحنی روبه پایینی گویند که بعد از مدت بسیار کوتاهی به روند رو به پایین خود ادامه می‌دهد.

    این بهبود قیمت در روند رو به پایین منحنی بسیار کوتاه مدت و ناپایدار است و دلیل اصلی آن برداشت غلط بسیاری از فعالان در به کف رسیدن قیمت است.
    در منحنی ذیل این بهبود موقتی قابل رویت است.

    این بهبود موقتی متاثر از آن حقیقت است که پس از افت قابل ملاحظه قیمت دارایی یا سهام، برخی فعالان بازار با این باور که قیمت به حداقل و کف خود رسیده است دارایی را به امید افزایش قیمت مجدد و کسب سود خریداری می‌کند.

    این امر باعث جهش کوتاه و ناپایدار قیمت خواهد شد. هرچند از آنجایی که اکثر فعالان بازار در حال فروش دارایی (سهام) هستند، منحنی قیمت به روند منفی خود ادامه می‌دهد. تحلیل‌گران تکنیکال بر آن باورند که پس از جهش (جستن گربه مرده) و نزول مجدد قیمت، چنانچه قیمت به پایین‌ترین سطح قبلی خود برسد (خط افقی)، منحی به روند منفی خود ادامه خواهد داد.

  • جعاله چیست ؟

    جعاله عبارت است از التزام شخصی، به پرداخت اجرت و پاداش معلوم در مقابل عملی، اعم از این‌که عامل، معین باشد یا نه. جعاله در فقه و حقوق به معنای عقدی است که طی آن شخصی در برابر دریافت اجرت یا پاداش، به انجام کاری ملتزم می‌شود. بنابر تعریف، جعاله از سه رکن جاعل، عامل و جُعل تشکیل شده است. به عنوان مثال، وام جعاله یا وام تعمیرات مسکن، عقدی است که در آن شخص وام گیرنده (جاعل) تعهد می‌دهد از طرف بانک وام دهنده (عامل)، کار مشخصی را انجام دهد و اجرت یا دستمزد (جُعل) آن را به عنوان تسهیلات دریافت کند.
    برای مثال شخصی می‌گوید اگر کسی حیوان یا ماشین را پیدا کرد، صدهزار تومان به او اجرت می‌دهم، به این عمل جعاله گفته می‌شود.
    به بیان دیگر ، تعریف عبارتست از التزام شخص (جاعل) یا (کار فرما ) به ادای مبلغ یا اجرت معلوم (جعل) در مقابل عمل معین "طبق قرارداد" طرفی که عمل را انجام می دهد (عامل یا پیمانکار) نامیده می شود . کاربرد -ایجاد تسهیلات لازم در امور تولیدی ، بازرگانی و خدماتی . -بیشترین کاربرد جعاله در امر تعمیرات می باشد (تعمیر مسکن ، خودرو ، مغازه و ...) و یا ایجاد طرحهای تولیدی . مدت -مدت انجام و تصفیه مطالبات ناشی از جعاله حداکثر 2 سال تعیین می گردد .در مورد طرحهای تولیدی برابر مفاد طرح اقدام خواهد شد.
    جعاله به صورت کلی به دو نوع تقسیم می شود که عبارتند از :

    1-جعاله خاص : در این نوع از جعاله ایجاب تنها برای یک شخص معین است و طرف دیگر نیز یک و یا چند نفر خاص اند . برای مثال مانند این است که پدر به فرزندخود بگوید اگر این مسئله را حل کنی فلان مبلغ را به تو خواهم داد.

    2-جعاله عام : در این نوع جعاله ، جاعل به دنبال این است تا به اهداف خود برسد و این موضوع که کار توسط چه کسی انجام می شود اهمیتی ندارد . برای مثال شخص بیان می کند هر کس فلان کار را انجام دهد فلان مبلغ را به وی پرداخت می کند.

    قرارداد جعاله از جمله عقدهای معین است و جاعل با خواندن صیغه ای خود را ملزم می کند که در صورت این که کاری از سوی شخص دیگری انجام شود مزد معینی را به وی پرداخت کند. برای مثال فردی که یک دام از خود گم کرده است اعلام می کند که کسی که این دام را پیدا کند مبلغی به عنوان جایزه به وی پرداخت خواهد شد .

  • حد یاسقف اعتباری چیست ؟

    عبارتست از میزان امکانات تأمین مالی در قالب تسهیلات ویا تعهدات که برای یکسال مشتری مدنظر قرار می‌گیرد واین امرموجب می شود حدود اختیارات شعبه در قبال یک مشتری افزایش یابد.

  • حصار ریسک (Hedge) چیست؟
    حصار ریسک یا Hedge به سرمایه‌گذاری‌ای گویند که باعث کاهش ریسک پرتفوی سرمایه‌گذاری می‌شود.

    در شرایط عادی، این حصار شامل سرمایه‌گذاری می‌باشد که قیمت آن در جهت عکس سرمایه‌گذاری اولیه حرکت می‌کند. برای مثال سرمایه‌گذار می‌تواند با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند.

    در این صورت نوسانات بازار تاثیری بر قیمت سهام شخص نخواهد داشت و سرمایه‌گذار این سهام را در زمان آتی با قیمتی مشخص به فروش رسانده است. 
    البته حصار تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص از طریق قرارداد آتی نیست. سرمایه‌گذار همچنان می‌تواند با ورود به دو بازار که معمولا در جهت عکس یکدیگر حرکت می‌کنند ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهد.

    برای مثال سرمایه‌گذار با خرید دلار آمریکا در بازار فارکس و از طرفی خرید طلا می‌تواند ریسک پرتفوی خود را کاهش دهد. (بطور تاریخی، قیمت دلار آمریکا و طلا معمولا در عکس یکدیگر حرکت کرده‌اند).

  • دیرش (Duration) به چه معناست؟
    دیرش یا Duration دیرش به مقیاسی برای سنجش حساسیت قیمت به تغییر در نرخ بهره در اوراق یا بطور کلی ابزار با درآمد ثابت گویند که در قالب سال بیان می‌شود.

    افزایش نرخ بهره منجر به کاهش قیمت اوراق و کاهش نرخ بهره به معنای افزایش قیمت اوراق (یا سایر ابزار با درآمد ثابت) خواهد بود.

    محاسبه عدد دیرش روندی پیچیده دارد که عواملی چون نرخ بهره، کوپن اوراق، سررسید اوراق، ارزش حال و اختیارات اوراق نقش مهمی در محاسبه آن ایفا می‌کنند.

    عدد بزرگتر دیرش بمعنای تاثیر‌گذاری بیشتر نرخ بهره بر ارزش حال آن و در نتیجه ریسک بیشتر نرخ بهره محسوب می‌شود. یکی از مفاهیمی که به درستی برای سرمایه‌گذاران اوراق بهادار تفهیم نشده است ریسک اوراق بهره است.

    برخی به اشتباه بر آن باورند که اوراق بهره بدون ریسک می‌باشد، درصورتیکه این باور غلط است. اوراق قرضه بطور کلی شامل دو نوع ریسک نرخ بهره و ریسک اعتباری می‌باشند که مفهوم دیرش دربرگیرنده ریسک نرخ بهره است. نحوه محاسبه دیرش که معمولا بعنوان دیرش مکالی نام برده می‌شود بشرح ذیل است، یعنی ارزش حال کوپن‌های دریافتی تقسیم بر قیمت اوراق:

  • راه های افزایش نقدشوندگی در بازار سرمایه
    ظرفیت‌های بالقوه بازار امکان نقش‌آفرینی بیشتر آن را در عرصه اقتصاد فراهم کرده است. توسعه نقش این بازار در حوزه اقتصاد ملی مستلزم افزایش کارآیی و نقد‌شوندگی آن جهت جلب اعتماد عمومی است. نقد‌شوندگی اوراق بهادار همواره یکی از مزیت‌های اصلی بازار سرمایه در مقایسه با بازارهای رقیب بوده است.
    تقویت این ویژگی می‌تواند نقش بورس را در فروش سهام شرکت‌های دولتی برجسته‌تر کند. نقد‌شوندگی به‌عنوان امکان فروش (خرید) مقدار دلخواهی از اوراق بهادار در دوره زمانی کوتاه تعریف می‌شود (جذب معاملات عظیم) بدون آنکه نوسان شدیدی در قیمت ایجاد شود. در چنین شرایطی بازار از عمق و انعطاف پذیری (برگشت بازار به تعادل پس از شوک قیمتی) بالایی برخوردار بوده و قیمت دارایی‌ها برآورد منصفانه‌ای از ارزش فعلی جریان‌های نقدی حاصل از آن دارایی است. در واقع در یک بازار نقد شونده معاملات با کمترین وقفه زمانی انجام می‌شود. اهمیت نقدشوندگی بازار اوراق بهادار به حدی است که به‌عنوان یکی از معیارهای اصلی توسعه‌یافتگی بازار سرمایه یک کشور قلمداد می‌شود، چرا‌که نقش محوری در شکل‌گیری قیمت‌ها، کاهش ریسک انتشار عمومی اوراق بدهی و سهام، کاهش هزینه بازارگردانی و در نهایت ثبات سیستم مالی دارد. بازار سرمایه در ایران، بازاری است نوپا که افزایش نقدشوندگی در آن مستلزم رعایت موارد زیر است.

    1- کاهش هزینه معاملات (اصطکاک بازار): بازار سهام ایران یکی از گران‌ترین بازارهای دنیا از حیث هزینه معاملات است. در حال حاضر بسیاری از ارکان بازار سرمایه شامل کارگزاران، بورس ها، سپرده‌گذاری و... کارمزدی از انجام معاملات دریافت می‌کنند که در اثر آن هزینه معاملات افزایش یافته است؛ در حالی که این موضوع در بسیاری از بورس‌های پیشرفته دنیا صدق نمی‌کند. درآمد بسیاری از ارکان بازار سرمایه از محل حق درج ناشران که در ایران بسیار ارزان است، تامین می‌شود.

    2- افزایش شفافیت بازار: با کاهش ریسک مرتبط با اطلاعات حسابداری که از طریق افزایش کیفیت و قابلیت اتکای آنها صورت می‌گیرد، ابهامات بازار اوراق بهادار کاهش یافته و جذابیت و نقدشوندگی آن افزایش خواهد داشت. در حال حاضر صورت‌های مالی (علی الخصوص صورت‌های مالی تلفیقی) از حیث سرمایه‌گذاری اطلاعات همه‌جانبه‌ای در اختیار سرمایه‌گذاران قرار نمی‌دهد و بعضا گزارش حسابرسان ارزش افزوده‌ای برای کیفیت اطلاعات مالی ندارد. صورت‌های مالی شفاف عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده و منجر به کاهش هزینه سرمایه می‌شود.

    3- حضور پررنگ بانک‌ها: حضور بانک‌ها چه از جهت استفاده و کسب سود از منابع مازادشان در بازار سرمایه و چه از منظر اعطای اعتبار به مشارکت‌کنندگان بازار، دارای اهمیت است. تحقیقات نشان می‌دهد که حضور بانک‌ها در بازار سهام موجب افزایش کارآیی و نقدشوندگی آن می‌شود.

    4- حذف «متوقف‌کننده‌های خودکار»: رویه‌هایی که در بازار سهام ایران برای کنترل نوسان نامطلوب قیمت سهام در نظر گرفته می‌شود شامل «حجم مبنا»، «محدوده نوسان قیمت» و «توقف معاملات» است که تحت عنوان متوقف‌کننده‌های خودکار معروفند. استفاده نامناسب از این ابزارها موجب شده که فرآیند اصلاح بازار طولانی شده و نقدشوندگی بازار کاهش یابد.

    5- پیش‌بینی‌پذیری تصمیمات سیاست‌گذاران: شوک سیاسی و اقتصادی، بازار سرمایه ایران را که یک بازار با چشم انداز بلند مدت است کوتاه مدت گرا کرده است. هرچه فضای ابهام درخصوص تصمیمات کلان اقتصادی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاران نرخ بازده بالاتری طلب کرده یا اینکه اقدام به سرمایه‌گذاری نمی‌کنند. شرایط مبهم و پیچیده از نقدشوندگی بازار می‌کاهد.

    6- توسعه فرهنگ سرمایه‌گذاری و تقویت روحیه ریسک‌پذیری: در حال حاضر شناسایی دقیقی از مفهوم سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ایران وجود ندارد و قوانین موجود به اندازه کافی جامع نیستند. سرمایه‌گذاران عمدتا از بابت تصمیمات سرمایه‌گذاری خود، دیگران را مقصر می‌دانند و انتظار پاسخگویی دارند. همچنین ورود سرمایه‌گذاران خارجی که می‌تواند شرایط افزایش نقدشوندگی بازار را فراهم کند، مستلزم تصویب قوانینی در جهت حفظ حقوق سرمایه‌گذاران است.

    7- بازارگردانی: یکی از راه‌های افزایش نقدشوندگی اوراق بهادار تعیین حداقل یک بازارگردان برای اوراق بهادار است. در این ارتباط افزایش تعداد و سرمایه صندوق‌های بازارگردانی که در آن هزینه معاملات به حداقل رسیده است می‌تواند مفید واقع شود.

    8- تنوع ابزارهای مالی: با افزایش تنوع ابزارهای تامین مالی، سرمایه‌گذاری و مدیریت ریسک، افراد مختلف با ذائقه‌های متفاوت ریسک و بازده جذب این بازار خواهند شد بنابراین نقدشوندگی بازار افزایش خواهد یافت.

    9- توسعه فناوری: توسعه فناوری در بسیاری از حوزه‌ها منجمله حوزه معاملات آنلاین (برخط) می‌تواند موجب افزایش نقدشوندگی بازار اوراق بهادار و افزایش حجم معاملات شود.

    10- افزایش میزان سهام شناور: در حال حاضر شرکت‌های زیادی در بازار سرمایه وجود دارد که مالکان آنها به هیچ قیمتی حاضر نیستند از مالکیت‌شان کاسته شود. به نظر می‌رسد که الزام مالکان بر افزایش سهام شناور موجب افزایش نقدشوندگی بازار می‌شود.


  • راهکارهای افزایش نقد شوندگی سهام آزاد در بورس چیست؟
    مدیریت تحقیق و توسعه بورس اوراق بهادار تهران با انتشار گزارشی با هدف ارایه راهکارهای افزایش سهام شناور آزاد در بورس اوراق بهادار به معرفی شش نوع سهام و اوراق با پشتوانه‌ی سهام پرداخته است.
    در این گزارش علاوه بر معرفی این اوراق با مروری بر تجربیات کشورهای دیگر، برخی پیشنهادات اجرایی نیز برای افزایش سهام شناور آزاد در بورس اوراق بهادار تهران ارایه شده است. اوراق بهادار بررسی‌شده این امکان را به وجود می‌آورد که سهامداران عمده با حفظ توان کنترلی خود اقدام به عرضه‌ی سهام و افزایش سهام شناور شرکت‌ها کنند. انواع سهام و اوراق معرفی شده در این گزارش به شرح زیر می‌باشد:

    1- سهام بدون حق رای؛ (non-voting share) دارندگان سهام بدون حق رای، همانند دارندگان سهام عادی، از کلیه منافع مالی بهره‌مند هستند و تنها وجه افتراق این نوع سهام با سهام عادی، عدم امکان مشارکت سهامدار در تصمیم‌گیرى‌هاى شرکت مى‌باشد. انتشار این نوع سهام نه تنها مانع از انتقال توان کنترلی شرکت از طریق خرید عمده‌ی سهام منتشره نمى‌شود، بلکه این امکان براى شرکت‌ها فراهم مى‌آید تا با وجود تأمین مالى از طریق انتشار سهام بدون حق رأی از توان کنترلی آنها نیز کاسته نشود.

    انتشار این نوع سهام در کشورهاى غربى و توسعه‌یافته از جمله آمریکا، انگلستان، سوئد، آلمان، سوئیس و برخى کشورهاى تازه صنعتى شده مانند کره عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 42 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد. در ایران، انتشار این نوع سهم بر اساس مفاد قانون تجارت با محدودیت‌هایی همراه است اما می‌توان با سازوکارهای قانونی دیگری اقدام به انتشار اوراق بهادار بدون حق رأی با پشتوانه‌ی سهام نمود.

    در این ارتباط در گزارش منتشره، صندوق‌های سرمایه‌گذاری تک سهم و گواهی سپرده سهام به عنوان اوراق بهادار با پشتوانه‌ی سهام و بدون حق رأی پیشنهاد شده است.

    2- سهام ممتاز بدون حق رأی؛ (non-voting preferred share) دارندگان این نوع سهام دارای امتیازاتی از جمله برخورداری از اولویت در زمان توزیع هرگونه دارایی بین دارندگان سهام عادی هستند و در ازای آن از حق رأی در مجامع شرکت برخوردار نیستند. انتشار این نوع سهام در کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه، انگلیس، امریکا، ژاپن و استرالیا عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 84 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد.

    3- سهام با حق رأی چندگانه؛ دارنده این نوع سهم دارای حق رأی بالاتری به ازای یک ورقه در مقابل حق رأی دارندگان سهام عادی است. البته میزان ارزش حق رأی در کشورهای مختلف برای دارندگان این نوع سهم متفاوت است. به عنوان نمونه در کشورهایی نظیر سوئد و هلند یک ورقه سهام با حق رأی چندگانه دارای حق رأی 10 برابری و در کشوری نظیر فرانسه یک ورقه سهام با حق رأی چندگانه دارای حق رأی 2 برابری نسبت به یک ورقه سهام عادی است. انتشار این نوع سهام در کشورهایی نظیر دانمارک، فرانسه، انگلیس، امریکا و ژاپن عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 53 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد. در کشور با توجه به وجود بستر قانونی برای انتشار سهام ممتاز می‌توان از این نوع سهام بصورت «تبدیل سهام عادی به سهام چندگانه» بهره جست.

    4- سهام برتر؛ دارندگان این نوع سهام صرف نظر از میزان سهم خود از دارایی‌های شرکت، دارای قدرت تصمیم‌گیری ویژه یا حق وتو در شرکت‌ هستند.
    حقوق اعطا شده به دارندگان این نوع سهام از شرکتی به شرکتی دیگر متفاوت است و می‌تواند طیفی از اختیارات را شامل شود. انتشار این نوع سهام در کشورهایی نظیر آلمان، فرانسه، انگلیس، امریکا، ژاپن و استرالیا عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 68 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد.
    در کشور نیز می‌توان با ایجاد بستر لازم جهت «تبدیل بخشی از سهام سهامداران عمده به سهام برتر» ضمن حفظ توان کنترلی سهامادان عمده، بخش قابل توجه‌ای از سهام این اشخاص را آزاد نمود.

    5- سهام طلایی؛ دارندگان این نوع سهام دارای حقوق ویژه یا وتو در تصمیم‌گیری در شرایط خاص بوده و معمولاً کنترل این گونه سهام‌ اغلب در اختیار یک سازمان دولتی قرار دارد و متعلق به شرکتی دولتی می‌باشد، که تحت فرایند خصوصی‌سازی، قرار دارد. البته این سهم صرفاً متعلق به دولت نمی‌باشند و بسیاری از شرکت‌های خصوصی بزرگ در جهت حفظ منافع خود در برابر شرکت‌های تابعه در زمان واگذاری شرکت‌های زیرمجموعه یا سایر شرکت‌ها اقدام به انتشار این نوع سهم می‌کنند. انتشار این نوع سهام در کشورهایی نظیر ایتالیا، فرانسه و ژاپن عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 47 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد.

    6- گواهی سپرده؛ ابزار مالی است که به پشتوانه‌ی سهام پایه توسط نهادی واسط منتشر می‌شود. نهاد واسط به پشتوانه تعداد سهامی که نزد خود نگهداری می‌کند و دارای حق رأی است، اقدام به انتشار گواهی سپرده می‌کند. دارندگان این گواهی از حقوق مالی سهام پایه برخوردارند اما حق رأی سهام در اختیار نهاد واسط است.

    انتشار این نوع اوراق در کشورهایی نظیر بلژیک، هلند، استونی و دانمارک عمومیت دارد و بسترهای قانونی برای انتشار آن در 42 درصد کشورهای اروپایی وجود دارد. انتشار گواهی سپرده سهام پیشنهادی است که در گزارش منتشره برای افزایش سهام شناور آزاد مطرح شده است.

  • زبرا (Zero Basis Risk Swap) چیست؟
    زبرا Zero Basis Risk Swap قرارداد مبادله یا سوآپ (Swap Agreement) ایست مابین شهرداری‌ها و موسسات مالی بر اساس نرخ سود مرجع که معمولا LIBOR می‌باشد. در این قرارداد‌ها شهرداری‌ها با پرداخت نرخ سود ثابت دریافت‌کننده نرخ سود متغییر خواهند بود.

    این نرخ سود متغییر نرخ سودی است که شهرداری متقبل به پرداخت آن به دارندگان اوراق قرضه خود می‌باشد. بدین صورت شهرداری‌ها با پرداخت نرخ سود ثابت ریسک تغییرات در نرخ سود پرداختی خود را به موسسات مالی منتقل می‌کنند.

  • سامانه معاملاتی چیست ؟

    سیستم رایانه‌ای است شکه دریافت سفارش‌های خرید و فروش، تطبیق سفارش‌ها و در نهایت انجام معاملات از طریق آن انجام می‌شود.

  • سبدگردانی چیست و چه مزایایی برای سرمایه‌گذاران دارد؟
    «سبدگردانی»، همانطور که از نامش پیداست، چیدمان صحیح دارایی‌ها در قالب یک سبد مشخص است که میزان هر یک از دارایی‌ها و زمان خرید و فروش آنها به دقت تعیین و پایش می‌شود. 

    ارائه این خدمت‌ مالی به سرمایه‌گذاران در جهان قدمتی بیش از نیم قرن دارد اما در بازار نوپای ایران پس از تجربه ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری ، اینک «سبدگردانی» مورد توجه قرار گرفته است؛ هرچند تا پیش از این نیز تجربه سبدگردانی به طور غیررسمی در یک دهه اخیر در بورس تهران وجود داشته است.

    سبدگردانی چیست و چه مزایایی برای سرمایه‌گذاران دارد؟

    سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد خبره در امر سرمایه‌گذاری بر اساس خصوصیات، سطح ریسک‌پذیری و سرمایه هر سرمایه‌گذار، سبدی مناسب او تشکیل داده و به صورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت می‌کند. همچنین، با توجه به تغییر عوامل اثرگذار بر محیط سرمایه‌گذاری، تصمیمات لازم در جهت رسیدن به اهداف سبد و افزایش ارزش آن از طرف مدیر اتخاذ می‌شود. مزیت عمده سبدگردانی در استفاده از توان حرفه‌ای مدیر سبد و مشاوره‌های تیم مدیران سرمایه‌گذاری است. این مساله باعث می‌گردد که تمام تصمیمات گرفته شده با دقت و بررسی لازم بر روی گزارش‌های مالی و اخبار بازار سرمایه به انجام برسد و در واقع ارجحیت و تمایز سبدگردانی نسبت به سرمایه‌گذاری انفرادی و یا از طریق سایر نهادهای بازار سرمایه در همین نکته نهفته است.

    تفاوت سبد گردانی با سرمایه‌گذاری در صندوق چیست؟ و چرا سرمایه‌گذاران به جای ورود به صندوق به سبد گردانی ترغیب می‌شوند؟

    در فرآیند سبدگردانی برای هر یک از سرمایه‌گذاران، به صورت جداگانه سبدی تشکیل می‌شود که ترکیب آن با توجه به سطح ریسک‌پذیری سرمایه‌گذار تعیین و نظرات شخصی او در مورد سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود. این یک تفاوت مهم در سبدگردانی است و سرمایه‌گذار در این حالت مالکیت مستقیم بر دارایی‌های سبد خود دارد، اما در صندوق‌ها این مالکیت مشاع است. در برخی موارد این مساله می‌تواند مزیت بسیار مهمی برای سرمایه‌گذاران باشد. از طرف دیگر، در صندوق‌ها، سرمایه‌گذار به صورت مستقیم اختیار اعمال نظر در ترکیب دارایی‌های صندوق را ندارد. از این بعد، سبدگردانی ساختاری منسجم‌تر، دقیق‌تر و در عین حال منعطف‌تر و منصفانه‌تر با در نظر گرفتن خصوصیات فردی مشتری را به وی پیشنهاد می‌دهد. کارمزدها و ساختار هزینه‌ای مناسب تر هم از دیگر مزایای سبدگردانی در قیاس با صندوق‌ها است.

    شرکت‌های سبدگردان دقیقا چه نوع خدماتی به سرمایه‌گذاران ارائه می‌کنند؟

    شرکت‌های سبدگردان با توجه به نیروی ‌انسانی دانش بنیان و به‌کارگیری روش‌های مناسب جهت تجزیه و تحلیل مسائل بازار، توانایی ارائه خدمات به اشخاص حقیقی و حقوقی در زمینه تشکیل سبدهای سرمایه‌گذاری و مدیریت آن را دارند. همچنین شرکت‌های سبدگردان‌ تخصص لازم برای پذیرش نقش ارکان انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری را دارند و می‌توانند سمت مدیر را به عنوان رکن اجرایی و سمت متولی را به عنوان رکن ناظر صندوق بر عهده بگیرند.

    مکانیزم دریافت هزینه‌ها از مشتریان سبد‌گردانی چگونه است؟

    در شرکت‌های سبدگردان بابت ارکان از سرمایه‌گذاران هزینه‌ای دریافت نمی‌شود. به عبارت دیگر، هزینه‌های امین، حسابرس، نرم افزار و سایر هزینه‌های مدیریت دارایی‌ها که در صندوق‌ها از سرمایه‌گذار طلب می‌شود، بر عهده شرکت سبدگردان بوده و فقط کارمزد سبدگردانی از مشتری اخذ می‌شود. فرمول پیشنهادی محاسبه کارمزد معمولا مبتنی بر عملکرد است. این روش مبتنی بر اخذ یک کارمزد ثابت اندک از بابت مدیریت سبد و اخذ کارمزد متغیر متناسب با منافع مشتری، به شرط عبور از یک نرخ توافقی سود است. این روش بر جذابیت سبدگردانی می‌افزاید؛ زیرا سرمایه‌گذار، تحمل هزینه متناسب با سود عاید شده را منطقی‌تر از پرداخت هزینه ثابت می‌داند.

    استفاده از سبد‌گردانی را برای چه سرمایه‌گذارانی توصیه می‌کنید؟

    شرکت‌های سبدگردان به دلیل ساختار منعطف در سرمایه‌گذاری، از مقبولیت بالایی نزد طیف‌های مختلف سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه برخوردارند. سرمایه‌گذاران حقوقی و حقیقی فارغ از اینکه با حرفه سرمایه‌گذاری تا چه حدی آشنا هستند، هر کدام به دلایل خاص خود انگیزه استفاده از این خدمات را دارند. از این طریق، اشخاص حقیقی پرمشغله و فاقد مهارت‌های تخصصی سرمایه‌گذاری، فرصت حضور در بازار را خواهند یافت و شرکت‌های حقوقی بدون از دست دادن تمرکز بر فعالیت‌های عملیاتی، سرمایه‌گذاری‌های مورد نظر خود را در بازار به انجام می‌رسانند. ارزش این خدمات وقتی مشخص می‌شود که چارچوب سرمایه‌گذاری سبدها متناسب با نیازها و خواسته‌های مشتری تنظیم شود.

    تجربه سبدگردانی در بقیه نقاط جهان چگونه بوده است؟ آیا انجام این فعالیت در دنیا به طور مستقل توسط شرکت‌های جداگانه انجام می‌شود؟

    قدمت سبدگردانی به دهه 40 میلادی در آمریکا بر می‌گردد. در حال حاضر، فقط سهم اندکی از سرمایه‌گذاری‌ها در جهان به شکل مستقیم انجام می‌گیرد، در واقع سهم عمده متعلق به سرمایه‌گذاری‌های غیرمستقیم شامل سرمایه‌گذاری در انواع صندوق‌ها و سبدگردانی است. در حال حاضر حجم سبدگردانی در جهان در حدود هزار میلیارد دلار است و این خدمات در سایر کشورها توسط شرکت‌های تخصصی سبدگردان و در قالب حساب‌های مدیریت شده اختصاصی انجام می‌شود.

    آینده صنعت سبدگردانی در بورس تهران و توسعه آن

    روند حرکت بازار سرمایه با وجود همه موانع و مشکلات، طی سال‌های اخیر از حیث کمی و کیفی رو به رشد بوده است. سبدگردانی هم از این قضیه مستثنی نیست. این مساله با مشاهده آمار و ارقام قابل رصد است. برای مثال از سال 1384 تا به امروز حجم بازار بیش از 4 برابر شده است. از طرف دیگر، بسیاری از ساختارهای کنونی در سال‌های ابتدای دهه 80 شمسی حتی در متن قانون نیز پیش‌بینی نشده بود. اما بازار به سرعت در حال رشد و توسعه است. بر این اساس در آینده نزدیک، سبدگردانی یکی از ارکان مهم بازار سرمایه خواهد شد و شرکت‌های سبدگردان حضور پر‌رنگی در بازار سرمایه و اقتصاد کشور ایفا می‌کنند. شرکت های سبدگردان هم با شناسایی مسیر و چشم‌انداز آتی بازار، استراتژی خود را تمرکز بر ارائه راه حل‌های متناسب با نیازهای سرمایه‌گذاران قرار داده اند. توسعه خدمات سبدگردانی و حضور پررنگ در حوزه مدیریت صندوق‌ها از مهم‌ترین برنامه‌ها است تا با تکیه بر تجارب و سوابق موفق تیم مدیریت و بدنه کارشناسی خود، گام بلندی در جهت ارائه خدمات تخصصی به طیف‌های مختلف سرمایه‌گذاران بردارد و حرفه مدیریت سرمایه‌گذاری در بورس و اوراق بهادار را به صورت علمی و تخصصی در دسترس متقاضیان مختلف، متناسب با نیازها و سلایق آنان قرار دهد.


  • سررسید قرارداد چیست ؟

    تاریخی که درآن قرارداد به طور کامل تسویه و بسته می­شود. تاریخ سررسید قراردادهای آتی بر روی یک کالا به صورت استاندارد و مشخص توسط بورس تعیین می شود و فقط برای سررسیدهای معینی که تعیین می شود امکان انجام معاملات آتی وجود دارد. مثلاً در قراردادهای آتی سکه طلای بورس کالا سررسید قراردادها پایان تمامی ماه های سال می باشد.

  • شاخص بورس چگونه محاسبه می شود؟
    این شاخص در 11ماه نخست امسال بیش از 100درصد رشد کرد. پرسش اینجاست که آیا فعالان بورس درست استدلال می‌کنند؟ شاخص کل بورس تهران فراز و نشیب‌های زیادی را پشت‌سر گذاشته است. در گذشته شاخص کل بورس تهران از میانگین قیمت سهام شرکت‌های بورس به دست می‌آمد و به همین دلیل تا قبل از آذر ماه سال87 به شاخص کل بورس تهران شاخص قیمت هم گفته می‌شد اما از آذر ماه سال87 تاکنون مولفه سود نقدی شرکت‌ها در شاخص بورس محاسبه می‌شود. در واقع شاخص بورس تهران حاصل جمع افزایش قیمت سهام و سود نقدی شرکت‌های بورس است، به همین دلیل است که به آن شاخص قیمت و سود نقدی هم می‌گویند. موضوع این است که روش محاسبه شاخص بر مبنای چنین فرمولی میزان شتاب و سرعت رشد شاخص را بیشتر نشان می‌دهد. برخی فعالان بازار سرمایه معتقدند که مدل جدید شاخص که به‌عنوان شاخص کل بورس از اواخر سال87 طراحی و مورد محاسبه قرارگرفته، بیانگر واقعیت بازار نبوده و از سقوط پی‌در‌پی شاخص جلوگیری می‌کند.
    بورس اوراق بهادار تهران از فروردین ماه 1369 اقدام به محاسبه و انتشار شاخص قیمت برمبنای عدد پایه 100 و با نام تپیکس (TEPIX) کرد که این شاخص، نماگر تغییرات قیمت کل بازار بوده و به صورت میانگین وزنی محاسبه می‌شد.
    این شاخص در آن زمان 52 شرکت را دربرمی‌گرفت و درصورتی‌ که نماد شرکتی بسته بود یا برای مدتی معامله نمی‌شد، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ می‌شد و تعداد سهام منتشره شرکت‌ها، معیار وزن‌دهی در این شاخص بود که این امر منجر به تأثیر بیشتر شرکت‌های بزرگ در شاخص می‌شد.
    در این میان شاخص قیمت و بازده نقدی یا همان شاخص بازده کل با نماد TEDPIX از فروردین1377 در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. تغییرات این شاخص نشانگر بازده کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازده نقدی پرداختی متأثر می‌شود. این شاخص تمامی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس را در بردارد و شیوه وزن‌دهی و محاسبه آن همانند شاخص کل قیمت (TEPIX) است و تنها تفاوت میان آن در شیوه تعدیل آنهاست، به‌طوری که شاخص قیمت و بازده نقدی علاوه بر موارد تعدیل شاخص قیمت، درصورت پرداخت سود نقدی نیز تعدیل می‌شود. علاوه بر این شاخص بازده (سود) نقدی که با نماد TEDIX منتشر می‌شود، بیانگر سطح عمومی بازده نقدی پرداختی شرکت‌هاست و مقدار آن از تقسیم پایه شاخص کل قیمت (TEPIX) بر پایه شاخص بورس (قیمت و بازده نقدی)(TEDPIX)، به دست می‌آید.

    چرا محاسبه شاخص کل بورس تغییر کرد؟
    شاخص کل قیمت، شاخص قیمت و بازده نقدی، شاخص بازده نقدی، شاخص صنعت، شاخص 50 شرکت فعال‌تر شاخص تالار اصلی و فرعی از شاخص‌هایی بودند که در بورس اوراق بهادار تهران مورد محاسبه قرار می‌گرفتند ولی در راستای اجرای بند 3 مصوبه شورای بورس و اوراق بهادار در تاریخ هشتم مرداد86، مقرراتی برای تغییر در محاسبه شاخص بورس به پیشنهاد هیأت مدیره سازمان بورس ارائه شد و در تاریخ 30 اردیبهشت 1387 در 10 ماده و 3 تبصره دستورالعمل نحوه تغییر شاخص‌های بورس یا تعریف شاخص‌های جدید تصویب شد.
    بر اساس این مصوبه بود که شورای بورس اقدام به انتشار مقررات اجرایی نحوه تغییر در شاخص‌های بورس یا تعریف شاخص‌های جدید در بازار سهام کرد و همزمان با راه‌اندازی نرم‌افزار جدید معاملات موسوم به جم در روز 16 آذرماه، شاخص قیمت و دیگر شاخص‌های بورسی تغییراتی نسبت به گذشته پیدا کردند، به‌طوری که شاخص بازده نقدی و قیمت از سال87 به‌عنوان شاخص کل در بورس معرفی شد و در حال حاضر به جای شاخص قیمت، شاخص کل بورس به همراه شاخص صنعت، شاخص بازار اول، شاخص بازار دوم و شاخص آزاد شناور و شاخص 30 شرکت بزرگ در بورس اوراق بهادار تهران محاسبه می‌شود.
    شاخص قیمت که به‌عنوان شاخص قدیم بورس مطرح است در گذشته بر اساس تغییرات قیمت سهام بازار محاسبه می‌شد، به‌طوری که تغییرات تمام شرکت‌های بورسی در این شاخص لحاظ می‌شد اما در محاسبه فعلی شاخص قیمت از قیمت تعدیل شده استفاده می‌شود، به‌طوری که قیمت سهم پس از تقسیم سود نقدی کاهش پیدا می‌کند که در محاسبه جدید، پایه شاخص به اندازه سود تقسیم شده، تعدیل می‌شود تا تاثیری بر شاخص نگذارد. لذا شاخص قیمت تنها بر اساس تغییرات قیمت محاسبه می‌شد ولی شاخص سود نقدی اثر تقسیم سود را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد.
    به‌عنوان مثال، در محاسبه جدید شاخص درصورتی که قیمت سهام یک شرکت بورسی قبل از برگزاری مجمع عمومی عادی سالانه یک‌هزار و 200 ریال باشد و این شرکت 200 ریال سود در مجمع تقسیم کند، در روز گشایش نماد تغییرات قیمت نسبت به مبلغ یک هزار ریال انجام می‌شود تا تاثیری در شاخص به وجود نیاید.
    اما درگذشته نحوه محاسبه شاخص به گونه دیگری بود، به‌طوری که اگر سهام یک شرکت بورسی یک‌هزار و 200ریال بود و در مجمع 200ریال سود تقسیم می‌کرد، نماد با قیمت1100 ریال باز می‌شد که این امر شاخص را منفی می‌کرد. بنابراین در محاسبه جدید، تغییرات شاخص نسبت به مرز یک هزار ریال برای شرکت مذکور انجام می‌شود تا تاثیری در شاخص ایجاد نشود.

    اشکالات شاخص فعلی بورس
    به این ترتیب با تغییرات ایجاد شده در محاسبه شاخص بورس تهران، در شاخص فعلی، قیمت سهام یک شرکت قبل از مجمع منهای سود تقسیمی این شرکت محاسبه می‌شود که عمده‌ترین اشکال محاسبه آن در این است که امکان مقایسه شاخص با گذشته از بین رفته و نمی‌توان بر مبنای اعداد سال گذشته به یک نتیجه منطقی در مورد روند حرکت شاخص در سال‌جاری رسید.
    علاوه بر این سود نقدی شرکت‌ها در زمان بازگشایی نماد سهام آنان پس از مجمع از مخرج کسر محاسبه بازدهی کسر می‌شود که سبب رشد در محاسبه شاخص می‌شود و دلیل این موضوع نیز تلاش برای جلوگیری از نزول شاخص در دوران نزول است. عدم تطابق حرکت شاخص با حرکت قیمت‌ها، سردرگمی سهامداران و کاهش اعتماد به شاخص از جمله انتقادات وارده به شاخص جدید است که این مسائل موجب شده کارکرد شاخص به‌عنوان نماگر رویه کلی بازار در پرده ابهام قرار گیرد. بر این اساس است که برخی از فعالان بازار سرمایه نسبت به نحوه محاسبه شاخص، افزایش و مقایسه آن اعتراض داشته و معتقدند که شاخص‌های قدیمی نیز باید در نرم‌افزار جدید معاملاتی بورس تعریف و برای عموم نمایش داده شوند. با واقعی‌کردن شاخص و پذیرش اشتباهات شاخص می‌توان بازار را از فشار زیاد رهانید و سرمایه‌گذاران را از نگرانی بیرون آورد.

    آیا رشد شاخص ارتباطی به تغییر فرمول دارد؟
    رشد شاخص بورس به تبع تغییر فرمول محاسبه، از بازده قیمت به بازده نقدی و قیمت، فارغ از منطق تغییر شاخص این سؤال را مطرح می‌کند که آیا این تغییر اساسا درست و منطقی بوده یا نه و آیا رشد اخیر شاخص بورس ارتباطی به تغییر فرمول محاسبه آن دارد؟
    در این میان یکی از کارگزاران بورس نحوه محاسبه شاخص کل بورس را مورد توجه قرار داد و گفت: یکی از اشکالات محاسبه شاخص کل بورس این است که اگر 5درصد سهام شرکت در بورس پذیرفته شده باشد، کل شرکت در محاسبه شاخص لحاظ می‌شود. لذا باید شاخصی مورد محاسبه قرار گیرد که بیان‌کننده وضعیت بازار باشد. وی با بیان اینکه شاخص کل بورس با شاخص قیمت و بازده نقدی پیوند زده شده است، ادامه داد: در محاسبه شاخص قدیم زمانی که شرکت‌ها سود تقسیم می‌کردند، شاخص کاهش پیدا می‌کرد ولی شاخص جدید طوری محاسبه می‌شود که با تقسیم سود شاخص افزایش می‌یابد، به‌طوری که در حال حاضر نیمی از بازدهی بورس از ابتدای سال تاکنون به‌دلیل برگزاری مجامع و تقسیم سود نقدی است.

    شاخص فعلی واقعی‌تر از شاخص قبلی است
    در این میان مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار نظر دیگری دارد و معتقد است که شاخص کلی که در حال حاضر در بورس تهران محاسبه می‌شود واقعی‌تر از شاخص قبلی است. دکتر حسن قالیباف‌اصل در پاسخ به این سؤال که آیا شاخص کل بورس واقعیت‌های بازار را نشان می‌دهد یا نه گفت: شاخصی که در گذشته به نام شاخص قیمت مورد محاسبه قرار می‌گرفت، بخشی از واقعیت را نشان می‌داد که آن واقعیت فقط بازده به خاطر تغییرات قیمت بود ولی شاخص فعلی، بازده کل را نشان می‌دهد که هم شامل تغییرات قیمت و هم سود نقدی است؛ لذا شاخص کلی که در حال حاضر محاسبه می‌شود واقعی‌تر است زیرا کل واقعیت بازار را نشان می‌دهد.

    رشد پی‌در‌پی شاخص فعلی
    آمار روند حرکتی شاخص بورس از سال83 تاکنون بیانگر واقعیت دیگری است و این موضوع را به ذهن متبادر می‌کند که شاخص جدید برای رشد طراحی شده است! به‌طوری که شاخص قدیم بورس اوراق بهادار کشور که تنها با احتساب بازده قیمت محاسبه می‌شد در بهترین حالت و بالاترین رقم خود توانست در سال82 به رقم 3هزار و 809 واحد برسد و بعد از آن روند نزولی را طی کرد.
    آمار حرکت شاخص کل بورس از ابتدای سال88 و بعد از تغییر فرمول محاسبه شاخص، نشان می‌دهد که شاخص کل بورس از همان ابتدای سال روند صعودی خود را آغاز کرد و از کانال 7هزار واحد در ابتدای سال به 12هزار و 537 واحد در پایان سال رسید. اما این پایان ماجرا نبود و روند پرشی و جهشی شاخص کل بورس طبق فرمول جدید در سال89 به اوج خود رسید و این متغیر مهم اعداد 13هزار، 14هزار، 15هزار، 16هزار، 17هزار و در نهایت 18هزار را فتح کرد که بیشترین رکورد شاخص بورس نیز مربوط به فصل مجامع و تقسیم سود شرکت‌ها بوده است.
    این حرکت در سال‌های 90، 91 و 92 هم تکرار شد، به گونه‌ای که شاخص بورس در این سال‌ها، به‌خصوص امسال رشد فزاینده‌ای را تجربه کرد و از 38هزار واحد در رکوردی بی‌سابقه به 80هزار واحد رسید. همانطور که آمار نشان می‌دهد بعد از تغییر فرمول محاسبه شاخص کل، این متغیر مهم هیچ‌گاه شاهد سقوط 5 هزار واحدی همانند سال‌های83 تا 87 نشده و همواره مسیر خوش و خرمی را پیموده است.
    مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در سال گذشته نحوه محاسبه شاخص‌های اصلی بورس تهران را مورد ارزیابی قرار داده و با توجه به انتقادات وارده بر نحوه محاسبه شاخص پیشنهادهای جدیدی برای نحوه محاسبه ارائه کرده است. همچنین این مرکز اعلام کرد که با توجه به اهمیت حیاتی وجود اطلاعات در بازارهای مالی ضروری است که شاخص قیمت برای تمامی روزهای کاری بورس از تاریخ انقطاع آن در آذرماه 1387 تاکنون محاسبه و منتشر شود؛ لذا این مرکز پیشنهادهایی برای محاسبه شاخص ارائه کرد.
    این مرکز عنوان کرد از آنجا که محاسبه شاخص برای تمامی ساعات معاملاتی دشوار است پیشنهاد می‌شود حداقل شاخص قیمت بر مبنای قیمت روزانه (قیمت آغازین، پایانی یا میانگین این دو) محاسبه شده و در اختیار فعالان بازار قرار گیرد. این کار، عملا امکان انتخاب یکی از دوشاخص قیمت یا بازده کل را برای فعالان بازار فراهم می‌کند. مدیرعامل شرکت بورس در مهرماه امسال در نشست خبری اظهار کرد: قرار است شاخص بازده نقدی منتشر شود که مستقل از شاخص کل، بازده نقدی و بازده قیمت را مورد محاسبه قرار دهد.
    به گفته قالیباف‌اصل، نرم‌افزار این سیستم توسط شرکت بورس در حال تهیه است تا اطلاعات را از سیستم معاملات بگیرد زیرا سیستم معاملات بورس محاسبه شاخص را انجام می‌داد اما تنظیمات آن به شکلی بود که شاخص کل را محاسبه می‌کرد که امیدواریم با طراحی این نرم‌افزار، شرکت بورس بتواند شاخص قیمت را محاسبه کند. وی اعلام کرد:‌ به‌دنبال این هستیم تا نرم‌افزاری طراحی شود که مانند شاخص کل بتواند هر لحظه از زمان بازار مورد محاسبه قرارگیرد و اطلاعات را در اختیار بازار قرار دهد.

    تقسیم سود نقدی شاخص را بالا می‌برد
    حسن قالیباف‌اصل، مدیرعامل شرکت بورس در مورد اینکه آیا رشد اخیر شاخص به تغییر فرمول محاسبه آن ارتباطی دارد یا نه، گفت: در ماه‌هایی از سال سود نقدی روی رشد شاخص اثرگذار است و آن هم‌زمانی است که مجمع عادی شرکت‌ها برگزار می‌شود و شرکت‌ها سود نقدی تقسیم می‌کنند ولی زمانی که مجمع برگزار نمی‌شود، شاخص قیمت هر تغییری کند، شاخص کل نیز همانقدر دچار تغییر می‌شود. وی اضافه کرد: لذا تقسیم سود نقدی که در شاخص بورس اثرگذار است فقط مربوط به ماه‌هایی از سال و معمولا در تیر ماه و فصل مجامع شرکت‌هاست و در مابقی ماه‌های سال این موضوع تاثیری روی شاخص کل بورس ندارد. قالیباف‌اصل در ادامه تاکید کرد: شاخص اصلی بورس همان شاخص کل است که شاخص کاملی بوده و در آینده نیز نحوه محاسبه آن تغییری نمی‌کند./
notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین