خبر
 

قدرت جادوئي سنگ كهربا

هاله‌اي از ابهام، اين سنگ شفاف را در برگرفته است كه مي‌سوزد و بويي معطر اما خطرناك از خود پخش مي‌كند. برخي اوقات داخل اين سنگ موجودات جالبي وجود دارند كه داستان تكامل گياهان و جانواران را از دوران‌هاي گذشته نقل مي‌كنند. در سال‌هاي اخير، هيچ يك از ديگر سنگ‌هاي گران‌بها چنين تحولي را پشت سر نگذاشته‌اند تا حدي‌كه به آن‌ها طلاي جنوب گفته شود. 
سي و پنج تا پنجاه و پنج ميليون سال پيش، حشرات، عنكبوت و سوسك‌هاي "دوران سوم" با ماده‌اي چسبناك مواجه شدند كه به زندگي‌شان خاتمه داد. "مايكل كرايتون Michael Crichton" نويسنده‌ي فيلم پرفروش "پارك ژوراسيك" ايده‌اي را مطرح كرد، كه بر اساس آن در صورت وجود خون دايناسورها در بدن حشرات گزنده كه داخل كهربا مدفون شده‌اند، به كمك علم ژنتيك مي‌توان به اين جانوران عظيم‌الجثه حيات دوباره‌اي بخشيد. بي‌شك، كتاب‌ها و فيلم‌هاي بعدي موجب جلب توجه به سوي اين ماده‌ي عجيب شد. 
كرايتون تنها يكي از افرادي بود كه منبع و چگونگي پيدايش كهربا را مورد بررسي قرار داد. افسانه‌هاي فراواني در خصوص منبع پيدايش كهربا وجود دارند كه معروف‌ترين آن‌ها داستاني از اسطوره‌شناسي يونان مي‌باشد. اين افسانه براي اولين بار توسط "ائوريپيدس" (از نمايشنامه نويسان يونان باستاني) و پس از آن ديگر شعرا نقل شده است. بر اساس اين اسطوره "فايتون Phaeton"، فرزند هليوس، خداي خورشيد، پس از كسب اجازه از پدر براي راندن ارابه‌ي خورشيد، كنترل ارابه را از دست داد و زمين در معرض خطر آتش‌سوزي قرار گرفت در نتيجه زئوس، پادشاه خدايان، صاعقه‌اي فرستاد، فايتون كشته شد و به رودخانه‌ي "اريدانوس Eridanus" افتاد. اشك‌هاي خواهرش، "هليادس Heliades"، در سوگ برادر به كهربا در درخت سپيدار تبديل شد. حتي در آن زمان هم مردم مي‌دانستند كه اين سنگ از صمغ درخت پديد مي‌آيد. 
براي مدتي طولاني اين داستان ديگر نقل نشد. به طور مثال در اروپا، به كهربا "امبرا آلبا Ambra Alba"، "امبرا گريسيا Ambra Grisia"، يا همان اسپرم نهنگ گفته مي‌شد. 
واژه‌ي آلماني "برنستين Bernstein" براي كهربا از "بورن Börn‌" به معناي سوختن گرفته شده است. در قرون وسطي، برخي معتقد بودند كه كهربا شيره‌ي سخت‌شده‌ي زمين يا ادرار سياه گوش (از گربه‌سانان) است. چيني‌ها معتقد بودند، هنگامي‌كه يك ببر مي‌ميرد روحش به زمين نفوذ مي‌كند و از آن كهربا پديد مي‌آيد. پذيرش اين موضوع كه كهربا از صمغ پديد آمده است تا قرن هيجدهم معمول نشد. 



سه جاده‌ي باستاني كهربا كه از شمال به جنوب كشيده شده، نشان مي‌دهد كه تجارت اين سنگ به مدتي طولاني بسيار پررونق بوده است. يكي از نتايج اين تجارت، آگاهي مردمان جنوب از پيشرفت‌هاي فرهنگي يونان، روم و شرق بود. در عوض مردمان برخي از اين نواحي كهربا را بسيار باارزش‌تر از نقره و طلا مي‌دانستند. نحوه‌ي عمل‌آوري كهربا يك قرن قبل و بعد از ميلاد مسيح بسيار پيشرفته بود. بافت نرم كهربا بدون نياز به مهارت فني امكان تراش آن را فراهم مي‌كرد. در قرون وسطي و قرون پس از آن، در آلمان آثار در خور توجهي از كهربا ساخته شدند. اتاق كهرباي معروف در كاخ سزار واقع در سنت پترزبورگ نشانه‌ي بارزي از مهارت استادكاران در كار با كهربا است. از قرن نوزدهم، كاربرد كهربا در ساخت جواهرات براي اولين بار مورد توجه قرار گرفت. 
اغلب، كهربا پيش از استفاده در جواهرات عمل‌آوري مي‌شد. حرارت دادن به كهربا از يك سو موجب شفافيت و از سوي ديگر باعث ترك‌هاي مدور مي‌شود كه به آن پولك‌هاي خورشيد مي‌گويند، در قرون وسطي تعيين نوع تصاوير حكاكي شده بر روي سنگ‌هاي قيمتي بر عهده‌‌ي افرادي بود كه مراسم مذهبي را انجام مي‌دادند. اين اشخاص براي اولين بار از كهربا به عنوان دانه‌هاي تسبيح استفاده كردند. در همين دوران "قانون كهربا" وضع شد كه طبق آن مالكيت تمامي كهرباهاي يك سرزمين به حاكم آن تعلق داشت. اين قانون تا سال 1869 در پروس شرقي لغو نشد و به قوت خود باقي ماند. طي قرون 16 و 17 حكومت اشرافي، كهربا را به عنوان ماده‌اي غير معدني يا همان رزين سنگ شده، جزء دسته‌ي سنگ‌هاي قيمتي اعلام كرد. 
خراط‌ها، مجسمه‌سازها، حكاك‌ها از كهربا مانند عاج، اشيايي نظير جام، كوزه، بشقاب‌هاي كوچك، پيكره، نشان، انگشت‌دانه و وسايل آرايش مي‌ساختند. هنگامي‌كه در دوران روكوكو، اين ايده مطرح شد كه كهربا همان "صمغ فسيل شده" است، بسياري از اشراف‌زادگان علاقه‌ي خود را به اين سنگ از دست دادند. در عوض استفاده از آن، بين رعايا مرسوم شد. از قرن نوزدهم به بعد، تبديل كهربا به جواهر از اهميت ويژه‌اي برخوردار شد. پس از جنگ جهاني اول، اين سنگ جزيي از جواهرات و سوغات‌هاي مادربزرگ‌ها به شمار مي‌آمد. 
از دهه 1990 به بعد، طراحان جواهر خلاق و فعال، اين ماده را دوباره كشف و آن را از هاله‌ي ابهام خارج كردند. امروزه، طراحي جواهر مدرن بر آن است تا دوباره جذابيت و هيجان را به اين سنگ باز گرداند.
ذخاير معدني كهربا تنها به محدوده‌ي درياي بالتيك محدود نمي‌شوند. هنگامي‌كه منابع اين سنگ در سراسر جهان كشف شدند، اثبات شد كه تمامي قاره‌ها به غير از جنوبگان(قاره‌اي كه پيرامون قطب جنوب زمين را در برگرفته است و سردترين نقطه‌ي كره زمين به شمار مي‌آيد.) داراي منابعي از صمغ فسيل شده هستند. به طور مثال در سوئيس، فرانسه، اتريش، مجارستان، اكراين، روماني، بلغارستان، ايتاليا، روسيه، لبنان، اردن، فلسطين اشغالي، برمه(ميانمار)، تبت، اندونزي، ژاپن، نيوزلند، جمهوري دمينيكان، مكزيك، امريكاي شمالي و جنوبي ذخاير كهربا وجود دارند، اما ميزان آن در حدي نيست كه اقداماتي براي استخراج آن صورت گيرد. 



نقش كهربا در اعتقادات ديني و داروها
كهربا تاريخچه‌اي باشكوه دارد كه در عصر حجر ماده‌ي خام با ارزش به‌شمار مي‌آمد و قرن‌ها از آن براي توليد اشياي تزييني در تمامي فرهنگ‌هاي اصلي اروپا، خاورميانه، آسيا و شرق دور استفاده مي‌شده است. 
كهربا نقش اساسي در برخي باورهاي مذهبي بازي مي‌كند. كشف اشياي تزييني از جنس كهربا در اشكال و طرح‌هاي مختلف متعلق به محوطه‌هاي باستان‌شناسي نشان‌دهنده‌ي اهميت آن در اديان متفاوت است. پرستش خورشيد ارتباط مستقيمي با باروري داشته است، يكي از مشخصه‌هاي اين آيين، صفحه‌اي مدور و صاف از جنس كهربا بوده كه مجموعه‌اي از نقاط به شكل صليب بر روي آن وجود داشته است. از تعاويذي به شكل تيشه‌هاي كوچك و پيكره‌هاي خدايانِ جانورسان از جنس كهربا به منظور محافظت از صاحب آن در برابر خطرات احتمالي هنگام شكار استفاده مي‌شده است. پيكره‌هايي به شكل زن، "الهه‌ي مادر" به شمار مي‌آمدند و به عنوان نمادي از باروري مورد استفاده قرار مي‌گرفتند. پيكره‌هاي به شكل مرد، به عنوان نمادي از نياكان، پهلوانان و خدايان در نظر گرفته مي‌شدند. 
يونانيان و روميان باستان به قدرت‌هاي جادويي كهربا اعتقاد داشتند. آن‌ها بر اين باور بودند كه انرژي الكترواستاتيك آن قادر به دور كردن تمامي بدبختي و مصيبت‌ها از انسان است. قطعات بسيار ريز كهربا كه زيرپوست دست موميايي‌هاي مصري يافت شده‌اند نشانگر اهميت اين سنگ مي‌باشند. 
مصريان بر اين باور بودند كه كهربا از موميايي‌ها در برابر فساد و نابودي محافظت مي‌كند. همچنين تعاويذي از جنس كهربا در قبور باستاني كشف شده كه به منظور محافظت از مردگان در زندگي پس از مرگ مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند. سرخپوستان "زوني Zuni" ساكن در نيومكزيكو انواع متفاوتي از تعاويذ كهربا مزين به برخي سنگ‌هاي نيمه گران‌بها نظير فيروزه را مي‌سازند كه به نظر مي‌رسد علاوه بر جنبه‌ي هنري داراي ارزش آييني نيز هستند. اعتقاد به نيروي محافظتي اين طلسم‌ها در ميان سرخپوستان رايج نيست اما روز به روز بر محبوبيت آن در ديگر جوامع نظير آلمان و ژاپن افزوده مي‌شود. در "كورپيه Kurpie‌"، (يكي از مناطق قبيله‌اي واقع در لهستان كه براي نسبت‌هاي خاص خود معروف مي‌باشد.) مي‌بايستي حداقل يك تكه كهربا در گردنبند عروس وجود داشته باشد كه نقش تعويذ دارد. گردنبندهاي كهربا طي مراسمي خاص از نسلي به نسل ديگر منتقل مي‌شوند. 

هنگامي‌كه مردم با كهربا به عنوان يك سنگ با ويژگي‌هاي بسيار متفاوت با ديگر سنگ‌ها مواجه شدند به سرعت دريافتند كه مي‌بايستي به طور حتم داراي خواص دارويي و شفابخشي باشد. بقراط(460-337 قبل از ميلاد مسيح)، پدر علم پزشكي و پلينيوس بزرگ، جزء اولين افرادي بودند كه از خواص دارويي كهربا استفاده كردند. كالستراتوس مي‌گويد: "آويختن رشته‌ي كوتاهي از مهره‌هاي كهربا به دور گردن موجب از بين رفتن سردردهاي شديد، درد گلو و گردن مي‌شود." برخي بر اين باور بودند كه استفاده از دستبند كهربا براي كاهش دردهاي روماتيسمي و التهاب مفاصل مفيد است و موجب از بين رفتن خستگي مي‌شود. گفته مي‌شود در صورت ماساژ بدن با قطعه‌ي به نسبت بزرگ كهربا مشابه اين تاثير ايجاد مي‌شود. در گذشته انواع متفاوتي از كرم‌ها، مرهم‌ها و دم كرده‌ي كهربا در الكل به منظور استعمال خارجي بر روي بدن توصيه مي‌شده است. انواع مختلفي از معجون‌ها كه كهربا ماده‌ي اصلي تشكيل دهنده‌ي آن بود به منظور درمان بيماري‌هاي تنفسي، آسم، برونشيت، دردهاي شكمي و مثانه، مشكلات قلبي و بيماري‌هاي مزمن دستگاه گردش خون به طور گسترده‌اي مورد استفاده قرار مي‌گرفت.  
شواهد موجود حاکی از آن است که در قرن نوزدهم از کهربا برای درمان تمامي بیماری‌ها استفاده می‌شده و از آن به عنوان یکی از شش ماده‌ی دارویی موثر نام برده شده است. 
در حال حاضر که زندگیِ سلامت از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است هر آنچه که به طبیعت نزدیک‌تر باشد مرسوم و متداول می‌شود. در نتیجه جای تعجب نیست داروهایی که ماده‌ی اصلی آن‌ها کهرباست این چنین مورد توجه داروسازان باشند. صنایع لوازم آرایشی به سمت استفاده از کهربا در کرم‌ها و دیگر مواد که به سادگی جذب لایه‌های زیرین پوست می‌شوند تمایل بسیاری پیدا کرده است.


انواع کهربا 
کهربای بالتیک 
بزرگ‌ترین ذخایر کهربا، حدود %80 از کل ذخایر یافت شده‌ی جهان، در منطقه‌ی بالتیک (کشورهای حاشیه‌ی دریایی بالتیک) واقع شده و به کهربای بالتیک معروف است. زمان تشکیل این ذخایر به 35 تا 40 میلیون سال پیش برمی‌گردد. برآورد شده است که جنگل‌های این منطقه موجب پیدایش بیش از یک میلیون تن کهربا شده‌اند. 
کهربای بالتیک یک واژه‌ی کلی است، بنابراین به کهربای معادن "بیترفلد Bitterfeld" که تنها 20 میلیون سال قدمت دارد، نیز کهربای بالتیک گفته می‌شود. از آنجایی‌که کهربای بالتیک حاوی 80% اسید سکسینک "Succinic" است، "کهربای سکسینک" هم نامیده می‌شود. 
طی دهه‌ی 1850 این باور وجود داشت که ماده‌ی تشکیل دهنده‌ی کهربا يعني رزین (صمغ) تنها از گونه‌ی خاص درخت به دست می‌آید اما تحقیقات دهه 1980 اثبات کرد که چندین گونه توانایی تولید رزین را دارند. 

کهربای آبی
این نوع کهربا دارای رنگی کمیاب است که اغلب در معادن رشته کوه‌های اطراف سانتیاگو در جمهوری دمینیکان یافت می‌شود. گرچه به دلیل کمیاب بودن چندان شناخته شده نیست، اما گفته می‌شود که به طور همزمان با کهربای دمینیکان کشف شده است. 

علل پیدایش رنگ خاص در كهرباي آبي
هنگامی‌که نور طبیعی با کهربای آبی بر روی سطح سفید برخورد می‌کند، ذرات نور از کهربا عبور می‌کنند، بر روی سطح سفید منکسر می‌شوند در نتیجه ته رنگ آبی کمرنگ به چشم می‌خورد. هنگامی‌که نور طبیعی به کهربای آبی بر روی سطح مشکی برخورد می‌کند، ذرات نور بر روی سطح مشکی منکسر نمی‌شوند. هیدروکربن‌های موجود در کهربای آبی، اشعه‌ی فرابنفش نور خورشید را به ذرات نور آبی تبدیل می‌کند که موجب درخشش آبی آن می‌شود. 
این تاثیر رنگی تنها در کهربای آبی جمهوری دمینیکان و برخی کهرباهای مکزیکی وجود دارد. دیگر انواع کهربا (نظیر کهربای بالتیک) نشان‌دهنده‌ی این پدیده نیستند زیرا رزینِ آن‌ها از درخت "هیمنا پروترا Hymenaea protera" نمی‌باشد. 
هیدروکربن‌های آروماتیکِ چند حلقه‌ای که طی فرایند حرارتی بسپارش (پویمریزه شدن حرارتی) بر اثر پرتوافکنی به وجود می‌آیند، در حالت سکون، فوتون‌های پرانرژی فرابنفش را جذب می‌کنند و سپس آن‌ها را به صورت فوتون‌های مرئی قابل رویت با انرژی پایین‌تر دو مرتبه ساطع می‌کنند. 
گرچه نظریه‌های مختلفی در خصوص خاستگاه کهربای آبی دمینیکان وجود دارد اما به احتمال قریب به یقین رنگ این نوع کهربا به دلیل وجود عناصری نظیر "انتراسن Anthracenc" است که بر اثر احتراق ناقص حاصل از آتش سوزی جنگل و سوختن نوع خاصی از درخت به نام همینا پروترا، حدود 25 تا 40 میلیون سال قبل پدید آمده است. 

کهربای دمینیکان 
این نوع کهربا در جمهوری دمینیکان یافت می‌شود. رزین نوعی خاصی از درخت به نام همینا پروترا منشا پیدایش آن می‌باشد. 
تفاوت کهربای دمينيكان با كهرباي بالتیک در شفافيت و تعدد فیسل‌های موجود در آن است. اين امر امکان بازسازی مجدد اکوسیستم جنگل‌های گرمسیری که مدت‌ها پیش نابود شده‌اند را به محققان داده است. 

دوره 
تحقیقات اخیر حاكی از آن است که قدمت کهربای دمینیکان در حدود 40 میلیون سال است. قدیمی‌ترین و سخت‌ترین کهربا به منطقه‌ی کوهستانی سانتیاگو تعلق دارد. معادن "لاکامبره La Cumbre"، "لاتوکا La Toca"، "پالو کوامادو Palo Quemado"، "لابوکارا La Bucara" و "لاس کاکائوس Los cacaos،" در "کوردیکرا سپتنتریونالCordillera Septentrional " فاصله‌ی چندانی با منطقه‌ی کوهستانی سانتیاگو ندارد. 

سنگ اولتو 
سنگ اولتو نوعی کهربای سیاه مي‌باشد که در "اولتو Oltu" (شهری در ترکیه) یافت شده و در ساخت زیورآلات مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این سنگ از فسیل شدن رزین و خاک رس یا ذغال سنگ به وجود آمده است. 
این ماده پیش از تماس با هوا نرم و شکننده است اما پس از آن که در مجاورت هوای آزاد قرار گرفت به حالت سخت درمی‌آید و برای استفاده در جواهرسازی مناسب می‌شود. 

جاده‌ی کهربا 
جاده‌ی کهربا، یک جاده‌ی تجاری باستانی به منظور انجام معاملات کهربا بوده است. از این جاده به عنوان یک بزرگراه باستانی و راه دریایی به مدت قرن‌ها برای جابه‌جایی کهربا از آسیا به اروپا و بلعکس همچنین مسیر افریقای شمالی به دریای مدیترانه استفاده شده است. 
هزاران سال پیش کهربا را به عنوان ماده‌ی خام با اهمیت از سواحل دریای شمالی و دریای بالتیک از طریق رودخانه های "ویستولا Vistula" (یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین رودخانه‌های لهستان) و "دنیپر Dneiper" (رودخانه‌ای که از روسیه آغاز و پس از گذشتن از بلاروس و اکراین به دریای سیاه می‌ریزد) به ایتالیا، یونان، دریای سیاه و مصر منتقل می کردند. توت آنخ آمون، فرعون مصر نیز در مقبره‌ی خود اشیایی از جنس کهربای بالتیک داشته است، سنگ کهربا از دریای شمال به معبد آپولو در "دلفی Delphi"به عنوان پیشکش فرستاده می‌شده است. تجارت کهربا از دریای سیاه به سمت آسیا در امتداد جاده‌ی ابریشم، یکی دیگر از جاده‌های تجاری باستانی، ادامه پیدا مي‌کرده است. 
شهرهای قدیمی کشور کنونی پروس به نام "کاپوپ Kaup" و "تروسو Truso" در دریای بالتیک نقاط آغاز این راه به سمت جنوب بودند.

نویسنده: ادمین سیستم
جمعه 25 مهر 1393 ساعت 01:29
notification

آیا مایلید از نوسانات بازار آگاه شوید؟

دریافت هشدار در نوسانات قیمت طلا، سکه، دلار، اونس، نفت، بورس و بیت کوین