از زمانهاي بسيار دور براي ساخت مجسمه ها و جواهرات از عاج و استخوان استفاده ميشده است. آثار به جا مانده از عهد پارينه سنگي نشانگر علاقهي وافرِ بشر به حكاكي تصوير گوزن بر روي عاج ماموتها است. تصاوير به جا مانده بر روي ديوار غارهاي "وگلهرد Vogelherd" در نزديكي اولم از شهرت فراواني برخوردارند. مجسمه، طلسم و ابزارهايي در مصر باستان و بينالنهرين يافت شدهاند كه متعلق به قرن سوم قبل از ميلاد ميباشند.
تاريخچه عاج
يونانيان مدتهاي بسيار زيادي بيش از ديدن فيل با عاج آن آشنايي داشتند. حكاكي بر روي عاج در تاريخچه روميان داراي پيشينهاي كهن است. استفاده از عاج در Christian Art به اوج خود رسيد. در قرون چهارده و پانزده به حكاكي بر روي عاج توجه خاصي شد. اين نوع حكاكي در قرن 17 به اوج شكوفايي رسيد حتي برخي از پادشاهان، خود اقدام به حكاكي بر روي عاج كردند و در نتيجه مجموعههاي عظيمي تشكيل شد. كنت فرنز زو ارباخ( Franz Zu Erbach" (1833-1734" مسئول اسكان جمعيت زيادي از حكاكان عاج در شهر "اودن والد Odenwald" واقع در ارباخ در نزديكي "هيدلبرگ Heidelberg" بود. اين شهر تا به امروز نيز مركز هنر حكاكي بر روي عاج در كشور آلمان بهشمار ميآيد و موزهي عاج آلمان هم در اين شهر ميباشد. در مجاورت اين شهر، در "ميشلستات Michelstadt" مدرسهي آموزش حرفهاي حكاكي بر روي چوب و عاج وجود دارد كه آموزش نسل آينده حكاكان در اين مكان صورت ميگيرد.
در قرون نوزدهم و بيستم استفادههاي ابزاري و سودجويانه از عاج صورت گرفت. به طور مثال در ساخت دستههاي عصا، توپهاي بيليارد و كليدهاي پيانو از عاج استفاده ميشد. در نتيجه، عرضهكنندهي اصلي آن، فيل، در معرض انقراض قرار گرفت، به همين دليل تجارت عاج در سال 1989 در سراسر جهان ممنوع و تنها استفاده از ذخيرههاي موجود مجاز اعلام شد.
گرانبهاترين عاج به فيل تعلق ندارد بلكه مربوط به عاج نهنگ دريايي قطب شمال Narwhal ميباشد كه در گذشته قيمت آن برابر با طلا بوده است. عاج گراز دريايي (پستاندار بزرگ دريايي كه زيستگاه آن ناحيهي پيرامون قطب شمال است) نيز به اندازهي عاج نهنگ دريايي قطب شمال ارزشمند است به همين دليل نسل اين جانور نيز در معرض انقراض قرار گرفت. امروزه از عاج ماموتها به عنوان جايگزين عاج فيل استفاده ميشود. نسل اين جانور ما قبل تاريخي بر اثر آخرين عصر يخبندان منقرض شد. بقاياي ماموتها به مدت 000, 10 سال در لايههاي منجمد سيبري حفظ شدند. فرسايش موجب پديدار شدن عاجها بر روي سطح زمين شد. پس از كشف، هر يك از عاجها مورد بررسي و تحقيق قرار ميگيرند و سپس خريد و فروش ميشوند.
تاريخچهي استخوان
از آنجاييكه استخوان محصول فرعي و طبيعي شكار بود، از زمانهاي بسيار دور مورد استفادهي بشر قرار ميگرفت. به علاوه، كار كردن بر روي آن آسان و بسيار بادوام است. در آغاز، ابزارهايي نظير سوزن، سرنيزه، قلاب ماهيگيري، دكمه و شانه از استخوان ساخته ميشدند كه در مقايسه با انواع چوبي ساختار ظريفتر و كاربرد آسانتري داشتند. در تمدنهاي اوليه از استخوانهاي بزرگ نظير دندهي والها براي ساخت خيمههاي پناهگاه استفاده ميشد. به مرور زمان، اين ابزارها بيشتر شكل هنري و مصنوع به خود ميگرفتند. حكاكيهاي روي استخوان ظريفتر شدند. در فرهنگهاي شرقي، طلسمها و تصاوير بر روي استخوانهاحكاكي ميشدند كه اغلب نشانگر آيين "شمنباوري يا شمنيسم Shamanism" بودند. حكاكي بر روي استخوان در نيوزلند و "ماوريس Maoris" به يك هنر تبديل شد. بوميان اين منطقه بر اين باور بودند كه هر يك از زيورآلات استخواني داراي سطح بالاي انرژي معنوي هستند. اين قبيل زيورآلات به عنوان ابزاري به منظور برقراري پيوند ميان انرژي جانور و روح شخص استفادهكننده در نظر گرفته ميشدند. امروزه طراحان جواهر مواد گرانبها نظير طلا، نقره و سنگهاي قيمتي- تجليگر سبك كلاسيك- را با استخوان نمادي از سبكهاي ماقبل تاريخي- در هم ميآميزند. اين امر پلي رابين جواهرات ما قبل تاريخ، با تمامي افسانهها، آيينها و تشريفات مذهبي مربوط به آن و دوران پيشرفته و مدرن پديد ميآورد.
عاج در كارگاه
عاج از 59-56 درصد فسفات كلسيم و مقدار اندكي آهك تشكيل كه با مادهايي زيستي(ارگانيك) شبيه به غضروف احاطه شده است. اين ماده داراي آب نيز ميباشد. طي فرايند خشك شدن، عاج حدود 20 درصد از وزن خود را از دست ميدهد. درجه سختي عاج در مقياس "موس Mohs" برابر با 75/ 2 تا 50/ 3 ميباشد.
فرايند كار بر روي عاج با از بين بردن تراشه و ناصافيهاي سطح آغاز ميشود كه ميبايستي با در نظر گرفتن بافت عاج صورت گيرد. در صورتيكه اين كار برخلاف جهت بافت انجام شود، موجب شكستگي سطح ميشود. همواره بايد به خاطر داشت كه عاج را نميبايست بيش از حد حرارت داد. در صورتيكه سطح عاج به حالت تراشهدار درآيد ميتوان آن را با جداسازي لايهي ضخيمتري از بين برد و به حالت صاف درآورد. از آنجاييكه عاج خاصيت رسانايي ضعيفي دارد، هنگام استفاده از ماشينآلات يا ابزارهاي چرخشي و دوار به علت پديد آمدن حرارت بالا حين كار ميبايستي دقت لازم را به عمل آورد. اين عمل موجب تغيير رنگ به حالت زرد، به وجود آمدن بوي سوختگي و لكههايي بر روي عاج ميشود. بسته به اندازهي شي مورد نظر، عاج را با استفاده از ارهي كمانهايي، ارهي نواري يا ارهي دستي برش ميدهند. تيغهي اره به حالت صاف قرار داده ميشود و شكل اصلي شي به كمك قلم درز تراشهگير ايجاد ميشود. لازم به ذكر است كه هنگام حكاكي بر روي عاج در مقايسه با حكاكي چوب، تنها ميتوان تراشههاي كوچك را از بين برد. اقدامات مقدماتي را ميتوان به وسيلهي صفحه تراش بزرگ و ضخيم و سوهان انجام داد. شكلدهي ظريفتر با استفاده از متههاي همراه با فشار آب، نظير ابزارهاي دندانپزشكان صورت ميگيرد. سطح عاج را به وسيلهي ساييدن به حالت صاف و يكدست درميآورند.
ساختار متراكم و سختي به نسبت اندك عاج، آن را براي تراشكاري مناسب ميسازد. قرار دادن در آب در حال جوش به مدت 20 دقيقه عاج را انعطافپذير ميسازد. از آنجاييكه عاج در تماس مستقيم و مستمر با آب داغ است، كار با آن ميبايستي با دقت بسيار زياد صورت پذيرد. سنگزني عاج به وسيلهي خميري متشكل از پودر سنگ پا و آب انجام ميشود. بسته به اندازه و نوع سطح، ابزارهايي نظير پارچههاي آستري، مسواكهاي پلاستيكي، ابزارهاي مدلسازي پوشانده شده از آستر، نمد يا چرخ سنباده كهنه(كه بيش از آن براي پرداخت فلزات مورد استفاده قرار ميگرفته است) به كار ميروند. در صورتيكه هنگام پرداخت به طور متناوب از حركات افقي و عمودي استفاده شود، بهترين نتيجه حاصل خواهد شد.
عاج را ميتوان به وسيلهي كف و صابون ملايم يا آب گرم به همراه چند قطره مايع شوينده تميز كرد. محلولهاي قويتر شستشو دهنده نظير آمونياك مايع يا مخلوطي از نسبت يكسان آمونياك مايع و الكل تنها به منظور تميز كردن عاجهاي قديمي و بسيار كثيف مورد استفاده قرار ميگيرند. عاجهايي كه بسيار زرد شدهاند را ميتوان با قرار دادن در ظرف آب، حاوي مقدار اندكي پرواكسيد هيدروژن به مدت سه يا چهار روز تميز كرد.
روشهاي بيشماري براي كارهاي تلفيقي فلز و عاج به كار ميروند. فلز را ميتوان مطابق طرح الگو پرس كرد. در صورت استفاده از پرچ، بايد در نظر داشت كه پرچها ميبايستي در صورت امكان به فلز ريختهگري شده متصل شوند. تنها در صورت استفاده از آلياژهاي خيلي نرم ميتوان براي اتصال پرج به عاج استفاده كرد، در غير اين صورت امكان شكستگي يا ترك خوردگي وجود دارد. بر خلاف اين موضوع استفاده از ميخهاي كوچك هنگاميكه نوك تيز آن خم شده است، هيچگونه مشكلي را پديد نميآورد زيرا آنها براي جبران فشار به اندازه كافي داراي خاصيت الاستيك هستند. هنگام استفاده از پيچ به منظور برقراري اتصالات، بايد دقت لازم را به عمل آورد و از كاربرد پيچهاي نوك تيز اجتناب ورزيد. كمخطرترين روش، چسباندن عاج به فلز است. سطح مورد نظر براي چسباندن ميبايستي به حالت زبر و عاري از هر گونه چربي باشد.
عاج ماموت در مقايسه با ديگر انواع، داراي درجه سختي(5-3 در مقياس موس) است. در نتيجه،پياده كردن طرحهاي بسيار ظريف، بدون امكان شكستگي و ترك خوردگي بر روي آن امكانپذير ميشود. از آنجاييكه عاج ماموتها مدت طولاني زير لايههاي يخ مدفون بوده، آثار آن بر رويش به جا مانده است. اين مادهي زيستي(ارگانيك) برخي اوقات با اكسيدهاي فلز موجود در خاك هنگام مدفون بودن) واكنش نشان داده است، كه منجر به تغيير رنگ آن به قرمز مايل به قهوهاي، سبز يا آبي پر طاووسي ميشود. در صورت استفاده از چنين عاجهايي در مجسمهسازي و جواهرات، تركيب رنگي زيبايي به دست ميآيد. شكافهاي عاج را ميتوان با استفاده از سنگ لاجورد، مالاكيت يا فيروزه پر كرد. با نگاهي به بافتهاي متفاوت و ميزان شكافها متوجه ميشويم كه هر عاج داراي ساختار خاص و در نتيجه ويژگيهاي منحصر به فرد است.
استخوان در كارگاه
استخوانهاي پا، بيش از ديگر استخوانها براي كار مناسب هستند. اين استخوانهاي لولهاي شكل با مغز استخوان پر شدهاند. در مجموع شش نوع متفاوت استخوان پا، علاوه بر استخوانهاي كف و روي پا، استخوان ران و استخوان بازو (دست) وجود دارند. تمامي استخوانهاي لولهاي، ميان تهي هستند. اين به آن معنا است كه تنها از يك سمت آن ميتوان استفاده كرد. طي فرايند كار بر روي استخوان، به دليل ويژگي ترد و شكننده بودن عاج، تفاوت ميان عاج ماموت و فيل مشخص ميشود، اين در حالي است كه ابزارهاي يكسان براي آنها مورد استفاده قرار ميگيرد. تفاوت ميان اشياء ساخته شده از عاج ماموت و فيل به ظاهر چندان مشخص نيست و تنها به وسيلهي آزمايشات دقيق بر روي ساختار آنها قابل تشخيص است. تفاوت ميان عاج فيل با عاج ماموت و ديگر مواد را ميتوان از روي دو ويژگي تشخيص داد. اين دو ويژگي ساختارهاي افقي و عمودي هستند. در ساختار افقي، بر اثر همپوشي (روي هم قرار گرفتن) دو خط، ساختاري تور مانند پديد ميآيد. زاويهي بين اين خطوط در عاج ماموت تيزتر از عاج فيل است. در خصوص ساختار عمودي، ساختار شعله مانند به صورت خطوط تيره و روشن و با ضخامت كم و زياد وجود دارد. جواهراتي كه از شاخ يا استخوان حيوانات ساخته ميشوند با روغن بادام تميز ميشوند و رنگ اصلي خود را به دست ميآورند.