این گزارش افزود: کسی نمی داند اگر روزی مثلا یوان چین به ارز رایج جهانی تبدیل شود، چه اتفاقی خواهد افتاد. مهمترین شریک تجاری عربستان در حال حاضر چین است، کشوری که مخالف باقی ماندن دلار در جایگاه ارز رایج جهانی است. عربستان نیز رهبری اوپک را بر عهده دارد و اکنون از ناحیه توافق احتمالی اوباما با ایران تهدید می شود.
همچنین تولید نفت شیل با کاهش قیمت نفت به اوپک آسیب زده و در عین حال آمریکا را بی نیاز از نفت اوپک ساخته است.
فهم اینکه چگونه دلار به ارز رایج جهانی تبدیل شد، برای درک ریسک هایی که ما امروز با آنها مواجه هستیم ضروری است. زمانی که نیکسون رئیس جمهوری وقت آمریکا قابلیت تبدیل دلار به طلا را در اوت 1971 به حالت تعلیق در آورد، اقدامات احتیاطی منفی فوری ای در بازارهای ارز جهان صورت گرفت.
این اقدام به نحو موثری به ثبات نسبی حاکم بر رژیم ارزی برتون وودزی دارای پشتوانه طلا پایان داد و موجب بی ثباتی ارزش ارزهای جهانی گردید. این در کنار تاثیرات تورمی تحریم نفتی اعراب موجب تضعیف شدید دلار شد.
در سال 1973، نیکسون در تلاش برای احیای ثبات از دست رفته، هنری کسینجر، وزیر امور خارجه آمریکا را برای مذاکره به عربستان اعزام کرد. دو طرف توافق کردند که نفت به دلار قیمت گذاری شود و در عوض آمریکا تعهد کند از میادین نفتی عربستان محافظت نماید. این توافق منجر به تبعیت دیگر اعضای اوپک از قیمت گذاری به دلار شد و این رویه به تدریج به بازار کالاهای دیگر نیز سرایت کرد.
اما در طی 5 سال گذشته همه چیز در سکوت خبری در حال تغییر بوده و موافقتنامه های بین المللی ارزی و تجاری ای برای عدم استفاده از دلار در حال انعقاد بوده است.
رشد اقتصادی چین موجب شده که این کشور نه تنها با دشمنان آمریکا نظیر روسیه بلکه با کشورهای متحد آمریکا نظیر آلمان، برزیل، استرالیا، هند، ژاپن، آفریقای جنوبی، عربستان امارات نیز موافقتنامه های تجارت غیردلاری امضا کند.
کشورهای متحد آمریکا در منطقه که از سیاست های اوباما (در نزدیکی به ایران) سرخورده شده اند، در حال بحث برای ایجاد توافقات امنیتی تسلیحات هسته ای بین خودشان هستند. این کشورها چه بسا در آینده ای نزدیک تصمیم به انعقاد مواقتنامه هایی برای تجارت نفت با ارزهایی غیر از دلار بگیرند.
اگر آمریکا اقدام به انعقاد توافقی هسته ای با ایران نماید، دوستان آمریکا را که نقشی اساسی در تبدیل دلار به ارز رایج جهانی داشتند، خواهد رنجاند، اقدامی که ریسک آن آنقدر بالاست که ارزش امتحان کردن ندارد.