به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، در چهارمین سالگرد برجام میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که اگر اساسا این توافق امضا و اجرا نمیشد، ایران در چه موقعیتی قرار داشت؟
اجماع یا شکاف جهانی
فشار آمریکا و همپیمانانش علیه ایران موضوع جدیدی نیست. سالهاست که برای این اعمال فشار و تحریم و تهدید بهانههای مختلفی ارائه میشود. اما این روزها موقعیت ایران در جهان یک تفاوت مهم با گذشته دارد و آن شکاف غیرقابل انکار در موضعگیری کشورهای غربی علیه ایران است. مقامات دولت آمریکا در یکسال گذشته به صراحت از اینکه همپیمانان اروپاییشان در موج جدید تحریم و فشار واشنگتن علیه ایران همراه نشدهاند، گلایه کردهاند. اینکه این همراهنشدن تا چه حد در کاهش عملی فشارها علیه ایران مؤثر بوده یا نه، موضوع بحث دیگری است. اختلافات این روزهای آمریکا با همپیمانان اروپاییاش فهرست بلندبالایی را شامل میشود که ایران و برجام یکی از آنهاست. اما این شکاف و اختلاف بیسابقه ماحصل برجام است. دولت ترامپ از برجام هم مانند دیگر پیمانهای امضاشده توسط اوباما خارج شد. همپیمانان غربی آمریکا، این اقدامات دولت ترامپ را در یک چارچوب میبینند و آن را تهدیدی برای نظم جهانی میدانند؛ به همین دلیل در این مسیر با دولت ترامپ همراه نمیشوند.
اثبات صداقت ایران
با خروج یکجانبه دولت آمریکا از برجام و صبر مسئولیتشناسانهای که ایران برای مدتی طولانی از خود نشان داد، تصویری که رسانههای غربی سالها از ایران ساخته بودند تا حد زیادی از بین رفت. جمله معروف وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد دولت اوباما در مذاکرات برجام هنوز از یاد ایرانیها نرفته است. در هفتههای پایانی مذاکرات برجام، رسانهها از خانم شرمن نقل کردند که فریبکاری بخشی از دیانای ایرانیهاست. او سال گذشته در مقالهای در مجله فارین افرز حرفش را پس گرفت و نوشت: «همیشه فکر میکردم بزرگترین چالش پیش روی توافق هستهای، عدمپایبندی ایران باشد؛ البته که اشتباه میکردم. رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفت از توافق هستهای خارج شود و تحریمهایی را که به واسطه این توافق لغو شده بودند، بازگرداند؛ اقدامی که در تاریخ آمریکا بهعنوان یکی از فاحشترین اشتباهات در زمینه سیاست خارجی ثبت خواهد شد.» پایبندی ایران به تعهداتش در برجام ماهها بعد از خروج یکجانبه آمریکا، راهی جز اعتراف جهان به صداقت ایران باقی نگذاشت. اگر برجام وجود نداشت، فرصتی برای اثبات اینکه تصویرسازی رسانههای غربی از نیت و صداقت ایران دروغ و ساختگی است، بهوجود نمیآمد.
شناخت ظرفیتهای اقتصادی ایران
پنجرهای که فرصت دوساله برجام (تا قبل از خروج آمریکا) برای سرمایهگذاران خارجی در ایران باز کرد، در رفتوآمدهای بیسابقه دهها هیأت اقتصادی تجاری اروپایی نمود پیدا کرد. اقتصاد و بازار بکر و مولد ایران در خاورمیانه ناامن و ناآرام، توجه سرمایهگذاران غربی را جلب کرد. اگرچه فشار تحریمهای اقتصادی آمریکا باعث شد تا این موج کاملا ناکام بماند، اما شناختی که از ظرفیتهای سرمایهگذاری اقتصاد ایران در این مدت کوتاه بهدست آمد، بیفایده و بیثمر نخواهد بود. اگر برجام امضا نمیشد، چنین شناختی بهدست نمیآمد.
بازگشت بخشی از سرمایه ایران
ترامپ تقریبا در همه اظهارنظرهایی که علیه برجام گفته و نوشتهاست، به پولی اشاره میکند که طی این فرایند به ایران منتقل شد. اگرچه همه میدانند و بارها به او هم متذکر شدهاند که این پول بخشی از سرمایه و دارایی خود ایران بود که به ناحق مسدود شدهبود، اما اگر برجام امضا نمیشد، این سرمایه به کشورمان بازنمیگشت. زمانی که برجام امضا شد، وزیر وقت دارایی آمریکا به نمایندگان کنگره گفت ایران به 56میلیارد دلار از داراییهایش دسترسی خواهد یافت. این داراییها بخشی از پول نفت ایران بود که در اختیار کشورهایی مانند چین قرار داشت و بهدلیل تحریم قابلیت بازگشت نداشت. البته در عمل براساس برآوردهای واقعیتر، ایران به رقمی حدود 30میلیارد دلار از دارایی خود دسترسی پیدا کرد. همچنین ایران رقمی حدود یک میلیارد و 700میلیون دلار پول نقد از آمریکا دریافت کرد که این هم بخشی از دارایی خودش بود. این رقم به قرارداد تسلیحاتی برمیگردد که قبل از انقلاب میان ایران و آمریکا منعقد شده بود. ایران پول این قرارداد را پرداخت کردهبود اما تجهیزات نظامی را دریافت نکردهبود. قبل از برجام، در فاصلهای میان توافق اولیه ژنو در سال92 تا سال94 که برجام به امضا رسید نیز بخشهایی از داراییهای ایران به کشور بازگشت. بهرام قاسمی، سخنگوی وقت وزارت خارجه در زمستان سال95 در سخنانی بازگشت بیش از 10میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده ایران قبل از برجام را تأیید کرد.